مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
143 - 184
حوزههای تخصصی:
امروزه، انیمه یا همان انیمیشن ژاپنی موفقیت اقتصادی- فرهنگی قابل توجهی به دست آورده و در یک کلام، جهانی شده است. با این حال آنچه سبب شده تا انیمه به چنین موقعیتی دست پیدا کند، غربی شدن یا هویت زدایی نبوده است. انیمیشن ژاپنی به واسطه فرهنگ دورگه یا ترکیبی خود توانسته تا مخاطبانی از سراسر جهان را به خود جذب کند. از همین رو، مطالعه حاضر درصدد بوده است تا پشتوانه ای تجربی برای این ادعا ارائه داده و بنابراین به مطالعه چگونگی ترکیب فرهنگی در متن انیمه بپردازد. هایائو میازاکی و ماکاتو شینکای که آثار ایشان در میان پرفروش ترین انیمه های تاریخ قرار دارد، انتخاب شده و دو انیمه از هر یک- شهر اشباح و پسر و مرغ ماهی خوار از میازاکی و اسم تو و سوزومه از شینکای-تحلیل روایت شده است. بر اساس نتایج، ترکیب امر محلی و غیرمحلی در سطوح روایی مختلف این چهار انیمه؛ از جزئیات کاتالیزوری چون غذا گرفته تا مکان های به تصویرکشیده شده و شخصیت ها رخ داده و شیوه خلاقانه در اعمال آن، سبب خلق فضایی سوم شده است. برای نمونه باید به معماری هیبریدی اشاره کرد یا از کاراکتری با مبنای اسطوره ای اما یک ظاهر آشنا و معمولی یا غربی نام برد. همچنین مقایسه این دو کارگردان؛ به عنوان دو انیماتور صاحب سبک ژاپنی، گویای آن است که قالب و سطح کلان روایت های میازاکی نیز به طرز درهم تنیده ای، دورگه شده است؛ حال آن که شینکای، از قالب شرقی روایت بهره برده و از وجه کلان، امر محلی را به مبنا و جهت اصلی روایت خود بدل کرده است.
تأثیر ماده 62 قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور بر مبانی نظریه رضایی بودن معاملات املاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
427 - 456
حوزههای تخصصی:
تصویب ماده 62 قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور و تفسیر غالب ارائه شده از این ماده، سبب تقویت نظریه رضایی بودن معاملات املاک شده است، هرچند با برخی از مبانی معتقدین به این نظریه، مانند اصل صحت تعارضاتی دارد. پذیرش نظریه رضایی بودن معاملات املاک، سبب ایجاد مشکلات فراوان برای مردم، قوه قضائیه و دولت شده است. پرونده های کثیری ناشی از معاملات با اسناد عادی به طرفیت اشخاصی که با اعتماد مشروع به حاکمیت و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، به صورت رسمی اقدام به انعقاد قرارداد نموده اند و در دفتر املاک نام آنان به عنوان مالک قید شده است، مطرح می شود که بسیاری از آنها منتهی به صدور حکم ابطال اسناد رسمی می گردد. این نظریه نه تنها سبب نارضایتی اشخاصی که با این مسئله مواجه شده اند، می باشد، بلکه سبب از بین رفتن نظم و امنیت معاملات املاک و وسیله ای برای ارتکاب فسادهای مالی است و برای پایان دادن به این مشکلات، راهی جز تصویب قانونی برای تشریفاتی کردن معاملات املاک ثبت شده و یا غیرقابل استناد نمودن این معاملات در برابر اشخاص ثالث و دولت همانند نظام های حقوقی معتبر وجود ندارد و به همین دلیل تصویب طرح الزام به ثبت رسمی معاملات املاک که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح و دعاوی معاملات بدون ثبت رسمی را غیرمعتبر و غیرقابل استماع اعلام نموده، ضروری است.
بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر هیجان های پیشرفت و انگیزش تحصیلی با نقش میانجی راهبردهای شناختی در دانش آموزان پسر دبیرستانی دوره اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های رایانه ای بر هیجان های پیشرفت و انگیزش تحصیلی در میان دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران با نقش میانجی راهبردهای شناختی بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی-همبستگی (تحلیل مسیر) انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰–۱۳۹۹ بود. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انجام گرفت و ۳۵۶ نفر از چهار مدرسه پسرانه در منطقه ۶ شهر تهران انتخاب شدند. پس از پالایش داده ها، ۳۱۵ پرسشنامه معتبر تحلیل شد. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران، پرسشنامه راهبردهای شناختی داوسون و مک اینری، و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش زمان بازی بود. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل میانجی گری به روش بوت استروپ (هایس) تحلیل شدند. یافته ها: بین استفاده از بازی های رایانه ای با هیجانات مثبت (r = -0.18)، انگیزش درونی (r = -0.23)، انگیزش بیرونی (r = -0.17)، راهبرد سازماندهی (r = -0.25) و بسط معنایی (r = -0.27) رابطه منفی و معنادار مشاهده شد. همچنین بین بازی های رایانه ای و هیجانات منفی رابطه مثبت معنادار وجود داشت (r = 0.22). نتایج رگرسیون نشان داد بازی های رایانه ای پیش بینی کننده منفی برای انگیزش درونی (β = -0.097، p = 0.041) و پیش بینی کننده مثبت برای هیجانات منفی (β = 0.158، p = 0.004) بودند. راهبرد سازماندهی نقش میانجی معناداری بین بازی و هیجانات مثبت (اثر غیرمستقیم = -0.13، p = 0.02)، هیجانات منفی (0.06، p = 0.04) و انگیزش درونی (-0.14، p = 0.02) ایفا کرد، اما در رابطه با انگیزش بیرونی معنادار نبود (p = 0.12). نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده مفرط از بازی های رایانه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق کاهش راهبردهای شناختی) بر هیجانات تحصیلی و انگیزش دانش آموزان تأثیر منفی دارد.
مطالعه رابطه بین شوک سیاست پولی از طریق کانال نرخ ارز بر شاخص کیفیت مدیریت در نظام بانکی: با بررسی رویکرد بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
69 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شوک سیاست پولی از طریق کانال نرخ ارز بر شاخص کیفیت مدیریت در نظام بانکی: با بررسی رویکرد بهره وری می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش انجام این تحقیق تحلیلی- توصیفی است. از این رو با استفاده از 96 متغیر داده های سری زمانی فصلی تاثیرگذار بر شاخص کیفیت مدیریت با رویکرد بهره وری بانک که یکی از مهمترین شاخص های سنجش و قضاوت سلامت نظام بانکی است در طی دوره 1401:4-1378:1 و با استفاده از الگوی تجربی عامل-افزوده شده (FAVAR ) به بررسی اثر سیاست پولی از طریق کانال نرخ ارز بر شاخص کیفیت مدیریت در نظام بانکی پرداخته شد. از بین متغیرهای متعدد تاثیر گزار بر بهره وری کل بانک که از ترازنامه بانک استخراج شده، میزان هزینه (هزینه های مالی ، هزینه های اداری و عمومی) و میزان کسب سود (خالص سود سرمایه گذاری ، سود دریافتی از سپرده های ارزی ) مورد بررسی قرار گرفته و نتایج بیانگر این موضوع است که شوک سیاست پولی از طریق کانال نرخ ارز رابطه معنی دار و منفی با متغیرهای منتخب داشته و موجب کاهش میزان کسب سود و موجب افزایش میزان هزینه ها گردیده که این امر باعث کاهش بهره وری کل در بانک می گردد.
تحلیل علم سنجی رابطه میان استرس و ویژگی های محیط ساخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۴۴
131 - 175
حوزههای تخصصی:
زندگی در محیط های شهری به طور فزاینده ای با چالش های مختلفی مواجه است که استرس و خطرات مرتبط با سلامت روان را به همراه دارد. استرس به عنوان یکی از رایج ترین مشکلات انسانی، لزوم شناسایی عوامل مؤثر بر آن را به شدت ضروری می سازد. باوجود پژوهش های متعددی که در این زمینه انجام شده، فقدان یک بررسی جامع و نقشه ای که نشان دهنده گستره این مطالعات باشد، به وضوح احساس می شود. هدف این مطالعه، تحلیل علم سنجی مطالعات مرتبط با شناسایی و بررسی استرسورهای محیطی است تا بتواند مسائل و موضوعات اصلی و نوظهور، الگوهای همکاری و ساختارهای فکری در این حوزه را شناسایی کند. در این راستا، مؤلفه های مؤثر بر ایجاد استرس با توجه به ادبیات جهانی شناسایی و استخراج شدند. سپس با استفاده از نرم افزار Vos Viewer و تحلیل علم سنجی، به بررسی هم استنادی، هم نویسندگی، هم رخدادی واژگان و همچنین تحلیل واژگان براساس زمان وقوع پرداخته شد. یافته ها نشان می دهند که کلمات "استرس"، "سلامت روان" و "سلامت" به ترتیب بالاترین مجموع قدرت پیوند و تعداد دفعات هم رخدادی را دارا بوده اند. همچنین، واژگان "کووید-19" و "تاب آوری" به عنوان کلمات نوظهور در این زمینه و مورد توجه پژوهشگران جدید شناسایی شدند.تحلیل هم نویسندگی نشان می دهد که نویسندگان کشورهای آمریکا و انگلستان به ترتیب بیشترین تولید استنادات و میزان همکاری را با سایر کشورها داشته اند. این پژوهش به عنوان یک مرجع سیستماتیک و جامع، می تواند به عنوان پایه ای برای پژوهش های آتی درزمینهٔ استرس و سلامت روان در محیط های شهری به شمار آید. با توجه به تنوع موضوعات و حجم بالای پژوهش ها در این حوزه، انتظار می رود که این مطالعه راه گشای پژوهش های آینده و ایجاد چارچوب های نظری جدید در این زمینه باشد.
ارزیابی توان بوم شناختی به منظور توسعه پایدار سرزمینی (مطالعه موردی:حوضه آبخیز جاجرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
14 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد روزافزون جمعیت شهری در کشور ما باعث از بین رفتن تعادل بین شبکه های شهری و الگوهای طبیعی آنها شده است. این موضوع باعث کاهش کیفیت و سلامت سیستم های اکولوژیکی و عدم تعادل بین عوامل طبیعی و جمعیتی شده و لزوم توجه برنامه ریزان و تصمیم گیران به آماده سازی زمین و بارگذاری متناسب جمعیت و فعالیت ها با ظرفیت های طبیعی را آشکار می کند. بنابراین در این پژوهش هدف اصلی، تعیین پتانسیل های طبیعی حوضه آبخیز جاجرود جهت توسعه شهری، روستایی و صنعتی است. روش و داده ها: در این تحقیق با استفاده از معیارها و شاخص های اصلی ارزیابی پتانسیل اکولوژیکی و در نظر گرفتن محدودیت ها، با به کارگیری مدل تصمیم گیری VIKOR، استعداد و توانایی اراضی حوزه آبخیز جاجرود برای توسعه پایدار مراکز جمعیتی مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا داده ها با توجه به اهداف و روش تحقیق گردآوری شد. سپس کلیه داده های جمع آوری شده شامل نقشه های ارتفاعی، نوع خاک، نوع زمین، پوشش گیاهی، آبراه ها و گسل های اصلی استخراج و برای ارزیابی در مراحل بعدی آماده شد. در نهایت میزان مطلوبیت هر پیکسل نقشه برای توسعه شهری، روستایی و صنعتی تعیین شد. یافته ها: با توجه به مجموع نتایج به دست آمده از ارزیابی معیارهای بوم شناختی و سرانه آب منطقه و با در نظر داشتن محدودیت های موجود (کمیت آب، حریم گسل و رودخانه) می توان نتیجه گرفت شهرهای پردیس، بومهن، دماوند و لواسان جهت توسعه آتی شرایط مناسب تر و محدودیت کمتری را دارا هستند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی معیارهای طبیعی، نشان می دهد تعدادی از سکونتگاه های واقع در حوضه آبخیز جاجرود، در مناطق با ظرفیت محدود از لحاظ بوم شناختی واقع شده اند که لازم است نسبت به ایمن سازی و جلوگیری از توسعه فیزیکی آن ها اقدام شود. نوآوری: ارزیابی پتانسیل های زیست محیطی همراه با محدودیت ها و خطرات احتمالی آن در حوضه آبخیز جاجرود به عنوان یک منطقه رو به رشد با وضعیت خاص طبیعی، اقتصادی و ارتباطی موضوعی است که تا کنون مغفول مانده و از نوآوری های تحقیقات آتی محسوب می شود.
تأثیر رویکردهای عرفی و دینی بر شکل گیری مبانی و کارکِرد نظام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
27 - 58
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز شاهد گذاری در دولت های دینی به سوی اعمال فقه پویا و زنده و در دولت های عرفی و غیر دینی به سوی احیای دین هستیم و از جمله مهم ترین چالش های کنونی حقوق عمومی، محوریّت قراردادن دین یا عرف برای سیاستگذاری دولت ها می باشد. به نظر می رسد هر دو نظریه عرفی و دینی شاهد تحولّاتی بوده وضمن گذار از مطلق گرایی به سوی تعدیل پیش می روند؛ بنابراین لازم است تا بازتعریفی از مفاهیم دولت های دینی و عرفی در دوره کنونی داشته باشیم. این مقاله به مبانی دین، دولت و امر سیاسی پرداخته و بعد از مطالعه ویژگی های سکولاریسم و لائیسیته به عنوان محورهای اصلی دولت غیر دینی،به بررسی تأثیر دین و سکولاریته بر مبانی و نظریه های دولت می پردازد. مسأله این تحقیق مقایسه مبانی این دو دولت در راستای رفع ابهام ها و مشکلاتی در حوزه حقوق عمومی و حقوق بشر است که در نظریه های سیاسی عرفی یا دینی دولت وجود دارد و این که این نظریه ها چه تأثیری بر مبانی دولت - ملّت و حقوق عمومی دارند؛ چراکه طبق جهانی شدن، دولت ملّت های مدرن عرفی تأثیرات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زیادی بر دولت های دیگر بخصوص دولت های در حال توسعه دارند اما خود این دولت ها هنوز به ایده آل حقوق بشر نزدیک نشده اند. نتیجه ای که در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این است که اولاً، پدیده های سکولاریسم و لائیسیته با نظریه دولت لیبرال و محدود، قرابت بیشتری داشته اما هنوز با نظام ایده آل حقوق بشر فاصله دارند و به دنبال بررسی این موضوع هستیم که این پدیده ها، چه تأثیری بر کیفیّت توزیع حقوق و آزادی ها دارند؛ ثانیاً، پدیده های سکولاریسم و لائیسیته در زمینه تأسیس دولت و حکمرانی با چالش هایی مواجه بوده است و آثاری - گاه مثبت و گاه منفی - بر حوزه های حقوق بشر و توزیع حقّ ها و آزادی ها دارد که باید به آنها اشاره کرد. روش تحقیق در این پژوهش،تلفیقی و میان رشته ای است.
ارزیابی تغییرات شاخص های جریان پرآبی و کم آبی در رودخانه ای با رژیم جریان طبیعی (مطالعه موردی: حوضه آبریز بیطاس، بالادست رودخانه مهابادچای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
98 - 81
حوزههای تخصصی:
وقوع دوره های کم آبی و پرآبی در حوضه ها جزئی از رژیم رودخانه است. وقوع تغییرات جریان رودخانه و تشدید آن در سال های اخیر بر تولید و بهره برداری از جریان رودخانه ها و مدیریت آب تاثیر گذاشته است و مطالعه آن دارای اهمیت است. ارزیابی ویژگی های مختلف رژیم جریان رودخانه های طبیعی از مواردی است که می تواند در شناخت تغییرات آبدهی جریان رودخانه در اثر تغییر مولفه های اقلیمی و مدیریت آن در شرایط خشکسالی مورد استفاده قرار گیرد. شناخت و ارزیابی رژیم جریان یک رودخانه را می توان بر حسب شاخص های مختلف قابل توصیف است. در پژوهش حاضر، تغییرات شاخص های جریان پرآبی و کم آبی در حوضه بیطاس از زیرحوضه های مهابادچای با جریان طبیعی در بالادست سد مهاباد در بازه زمانی 1963 الی 2020 ارزیابی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد شاخص Number Spell در دوره پرآبی برابر 144 و در دوره کم آبی 253 است. شاخص Single Longest در دوره کم آبی 1635 و برای پرآبی 163 است. شاخص های میانگین دبی های پیک و میانگین مدت زمان میانگین اوج برای دوره های پرآبی 22/6 و برای دوره های کم آبی برابر 33/0 است. هم چنین میانگین مدت برای پرآبی 29/6 و برای کم آبی 82/54 است. هم چنین، بر اساس نتایج، شاخص کل مدت زمان پرآبی ها در دامنه 3 تا 163 نوسان داشته و شاخص کل مدت زمان کم آبی برابر عدد 241 است. یافته های پژوهش حاضر می تواند در درک تغییرات رژیم جریان طبیعی، تغییرات زمان و تعداد رویدادهای کم آبی و پرآبی و در نتیجه مدیریت بهینه دبی ورودی به سد مهاباد مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر فرسایش خاک؛ مطالعه موردی: شهرستان نمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
158 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان نمین می-باشد. در راستای دستیابی به اهداف این تحقیق، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره ی 2002 و 2024، تهیه شده است. در مرحله بعد لایه های اطلاعاتی سایر عوامل مؤثر برای فرسایش خاک شهرستان در محیط GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از الگوریتم چند معیارARAS ، صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2002 مربوط به مراتع ضعیف و زراعت دیم، به ترتیب با 71/493 و 91/209 کیلومتر مربع و در سال 2024، مربوط به مراتع ضعیف و مراتع دیمی به ترتیب با 62/422 و 93/271 کیلومترمربع می باشد. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2002 به ترتیب 05/15 و 46/22 درصد و طبق پهنه بندی فرسایش 2024 به ترتیب 92/15 و 04/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. به طور کلی می توان وجود خاک فرسایش پذیر، وقوع بارندگی های شدید و دخالت عوامل انسانی از طریق تغییر کاربری، تخریب پوشش گیاهی، چرای بیش از حد، احداث جاده، شخم در جهت شیب و آبیاری نامناسب را از جمله عوامل عمده فرسایش و کاهش حاصلخیزی خاک درشهرستان نمین عنوان کرد.
تحلیل نگرش ذینفعان از پایداری گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی پیرامون کلانشهرها (مورد: شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
81 - 110
حوزههای تخصصی:
گردشگری خانه های دوم به عنوان یکی از اشکال پرطرفدار گردشگری در نواحی روستایی است که بیشترین ارتباط را با منابع محیطی داشته و بر ابعاد نواحی روستایی تاثیر دارد. بررسی و شناسایی نگرش ذینفعان نقش موثری بر شکل گیری و برنامه-ریزی برای حمایت آنها از توسعه این الگو داشته و از طرفی از این طریق می توان قابلیت ها، موانع و فرصتهای توسعه گردشگری خانه های دوم را در مقصدها به شکلی جامع شناسایی و در راستای تدوین سیاستگذاری های مناسب به منظور توسعه پایدار گردشگری خانه های دوم گام برداشت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی نگرش ذینفعان از پایداری الگوی گردشگری مذکور در روستاهای شهرستان شیراز پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش اسنادی و میدانی است، در تدوین ادبیات نظری و پیشینه از روش اسنادی و روش میدانی مبتنی بر چهار پرسش نامه شامل: ساکنان محلی، گردشگران خانه های دوم، کارآفرینان و پرسشنامه مدیران محلی است. حجم نمونه برای ساکنان محلی با توجه به تعداد خانوار و براساس روش کوکران 250 خانوار تعیین شده است.حجم نمونه برای مدیران محلی 33 مدیر (در هر روستا شامل: دهیار، رییس شورا، یک عضو شورا). با توجه به عدم اطلاعات دقیق در مورد کارآفرینان و نیز صاحبان خانه های دوم، برای هر کدام از نمونه آماری در هر روستا 15 نمونه انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین نگرش ذینفعان تفاوت معنادارآماری وجود دارد و در مجموع توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی مورد مطالعه در سطح پایداری متوسط قرار دارد. همچنین از لحاظ پایداری گردشگری، در بین روستاهای نمونه تفاوت معناداری وجود دارد و در بین روستاها، روستای باجگاه با بیشترین امتیاز در سطح پایداری خوب و روستای قلات با کمترین امتیاز در سطح پایداری ضعیف قرار دارد.
تحلیل سیستمی عوامل تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و مشترک ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امنیت، ثبات، توسعه و رفاه در دستور کار همه نظام های سیاسی است که با منابع آب در دسترس، پیوندی مستقیم و فزاینده ای یافته اند. طی یک سده گذشته، دسترسی واحدهای سیاسی- فضایی، به منابع محدود آب شیرین درگیر تنگناهای بنیادی فراوانی شده است و به دامنه ای از مناسبات هیدروپلیتیکِ واحدهای سیاسی- فضایی کناره حوضه های آبریز مشترک از همکاری تا درگیری انجامیده است. هدف: هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی عوامل تاثیرگذار، بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و منابع آب مشترک دو کشور همسایه ایران و عراق با بهره گیری از تفکر سیستمی است. هدف فرعی، شناسایی محرک های هیدروپلیتیک محورِ تاثیر گذار بر مناسبات دو کشور ایران و عراق است. روش شناسی: روش شناسی حاکم بر پژوهش توصیفی- تحلیلی است. درون داده های مورد نیاز پژوهش با روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و با رویکرد تفکر سیستمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا از نرم افزار ونسیم جهت مدل سازی دینامیک استفاده شده است. برای رتبه بندی عوامل شناسایی شده از مدل ترکیبی آراس فازی و کوپراس فازیگرفته شده است. قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی این تحقیق حوضه آبریز رودخانه های مرزی غرب است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد زیرسیستم های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی- حقوقی، زیست محیطی و فناوری بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و منابع آب مشترک ایران و عراق به عنوان یک سیستم واحد موثر است. تأثیر هر یک از عوامل فوق بر مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و منابع آب مشترک ایران و عراق و تأثیر و روابط علی و معلولی هر یک از این عوامل بر روی یکدیگر و بر روی کل سیستم سنجیده شد. سه عامل بحران کم آبی در عراق با وزن 55/73، موقعیت جغرافیایی عراق با وزن 47/73 و قطع و کاهش شدید سرشاخه های دجله و فرات توسط ترکیه با وزن 44/73 به عنوان محرک های موثر بر مناسبات هیدروپلیتیک دو کشور ایران و عراق در رودهای مرزی و منابع آب مشترک شناخته شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که شش زیرسیستم یاد شده، هیچ گاه نمی توانند به صورت مجزا از یکدیگر عمل کنند و پیوستگی آن ها موجب به وجود آوردن یک سیستم نهایی واحد برای شکل گیری مناسبات هیدروپلیتیک رودهای مرزی و مشترک بین دو کشور ایران و عراق خواهد شد.
نقش خط مشی های اجتماعی در راستای مسئولیت اجتماعی در شرکت ملی صنایع مس ایران در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت های به دست آمده در دهه های اخیر در خصوص اجرای خط مشی اجتماعی و مسئولیت اجتماعی ، تا حدودی اهمیت آن برای تحلیل گران خط مشی روشن شده است. ولی هنوز نتوانسته جایگاه واقعی خود را در خط مشی گذاری به دست آورد و در بسیاری از کشورها ، به خصوص کشورهای جهان سوم به عنوان «حلقه مفقوده» از آن یاد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خط مشی های اجتماعی در راستای مسئولیت اجتماعی در شرکت ملی صنایع مس ایران صورت گرفته است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی (تحلیل مضمون)، مصاحبه با 16 نفر از مدیران و خبرگان حوزه خط مشی گذاری اجتماعی و مسئولیت اجتماعی و مدیران شرکت مس ایران انجام شده است، برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های خط مشی های اجتماعی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی مصاحبه های عمیق با متخصصان و مدیران شرکت مس ایران، انجام شده است. با توجه به بررسی مصاحبه ها، در نهایت مفاهیم استخراج شده شامل 85 کد باز، 21 مضمون پایه و 8 مضمون سازمان دهنده می باشد که تشکیل دهنده مدل خط مشی های اجتماعی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی در شرکت ملی مس ایران هستند.
بررسی رابطه باور به تحقق حقوق شهری و مدیریت اکوسیستمی کلانشهرها (نمونه مورد مطالعه شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غلبه نگاه خودمدارانه در مدیریت شهری، هزینه های گزافی را بر دوش مردم و حتی دولتها که شهرداریها را نهادهای عمومی خودگردان اعلام کرده اند، تحمیل می کند. در این رویکرد، شهرها از مالکیت مردم خارج شده و شهروندان، نقشی در مدیریت سکونتگاه خود ندارند. فرض اساسی این بررسی آن است که اکنون شهرها همچون یک آکواریوم تصور شده و هزینه های آن از مردمی طلب می شود که رابطه مشخصی با آن برقرار نمی کنند. این در حالی است که اگر حقوق شهری مردم رعایت شود، شهر همچون اکوسیستم تصور شده و نه تنها با کمترین هزینه اداره می گردد، بلکه بالاترین رضایتمندی را ایجاد خواهد کرد. برای آزمون این فرض، رابطه رعایت حقوق شهری و امکان تحقق شهر اکوسیستمی در مشهد، بررسی شد. روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و هدف آن، کاربردی بود. داده های مورد نیاز در این بررسی از نمونه ای به حجم 384 نفر گردآوری شد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بر اساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ(81/0) تایید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی، واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی، رگرسیون چندگانه و سایر مدل های آماری تحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین باور به رعایت حقوق شهری در مولفه های پنجگانه(حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، حقوق فرهنگی و حقوق جنسیتی) و امکان تحقق مدیریت اکوسیستمی ارتباط مثبت و معناداری برقرار است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که باور به رعایت حقوق شهروندی و مدیریت اکوسیستمی شهر، رابطه معنادار و مثبتی دارند، به این معنا که هر چه باور به تحقق حقوق شهروندی(حق به شهر) افزایش پیدا کند، امکان اجرای مدیریت اکوسیستمی شهر هم بیشتر می شود. مقدار ضریب همبستگی این دو متغیر، 56 درصد به دست آمد. در نتیجه، فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تأثیر باور به تحقق حقوق شهروندی بر امکان مدیریت اکوسیستمی شهر تایید شد. این یافته بیانگر همسو بودن دو متغیر باور به تحقق حقوق شهروندی و امکان مدیریت اکوسیستمی شهر در یک مسیر است. ضریب رگرسیون محاسبه شده 62/0 و ضریب تعیین نیز 37 محاسبه گردید. در واقع، 37 درصد از تغییر متغیر وابسته با باور به تحقق حقوق شهروندی تبیین می شود. بر این اساس، چنانچه شهروندان به این باور برسند که مدیران، طراحان و سیاست گذاران شهری حقوق شهری آنها را رعایت می کنند، آنها شهر را به معنای واقعی، خانه خود تلقی خواهند کرد.
تحلیل تهدیدات تغییر اقلیم و تغییرکاربری اراضی بر افزایش ریسک سیلاب حوضه آبخیز شهرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
105 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر سیل خیزی و پیش بینی ریسک سیلاب های آینده حوضه آبخیز شهرچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیرحوضه های حوضه آبریز دریاچه ارومیه، پرداخته است. با توجه به رشد جمعیت، توسعه اجتماعی و اقتصادی و تغییرات آب وهوایی ناشی از گرمایش جهانی، خسارت های ناشی از سیلاب در این منطقه در حال افزایش است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل اصلی موثر بر خطر سیل و پیش بینی احتمال وقوع سیلاب در آینده است. جهت دست یابی به هدف مطرح شده نخست جهت پایش و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی 7سال اخیر با استفاده از تصاویر Sentinel2 به روش شیءگرا و طبقه بندی تصاویر از الگوریتم SVM و جهت شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی در آینده از الگورتیم CA-MARKOV استفاده شد. درنهایت شبیه سازی رواناب با استفاده از مدل InVEST از متغیرهای بارش(جهت شبیه سازی بارش از نرم افزار LARS- WG ، از مدل اقلیمی CMIP6 با نام ACCESS-CM2 و با استفاده از دو سناریو SSP2-4.5 و SSP5-8.5 استفاده شده است، کاربری اراضی، گروه هیدرولوژیکی خاک و شماره منحنی مربوط به حوضه آبخیز مورد مطالعه تهیه و به نرم افزار InVEST معرفی شد. نتایج نهایی نشان می دهد برای سال های 2016، 2023 و 2030 در ضلع جنوبی حوضه آبخیز شهرچای، پتانسیل خیلی کم و کم برخوردار است. این درحالی است که در قسمت مرکزی حوضه آبخیز پتانسیل تولید رواناب متوسط و بالا می باشد. طبق نتایج پیش بینی برای سال 2030 پتانسیل تولید رواناب حداکثر و حداقل مقادیر رواناب با مقدار عددی 57/129 و 0 مترمکعب برآورد شد. بنابراین در اکثر بخش های حوضه آبخیز شهرچای رواناب افزایش خواهد یافت.
تغییرپذیری بارش و پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل سری های زمانی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییرپذیری بارش و پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل سری های زمانی تصادفی است. لذا جهت رسیدن به این هدف اصلی از داده های بارش سالانه 15 ایستگاه همدید مرکز و جنوب شرق ایران که از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد، استفاده گردید. سپس مدل های مختلفی از خانواده میانگین متحرک خودهمبسته یکپارچه (ARIMA) بر سری های زمانی بارش ایستگاه های مورد مطالعه برازش داده شدند. نتایج نشان دادند که بهترین مدل برازش داده شده بر سری های زمانی بارش سالانه ایستگاه های مورد مطالعه ARMA (2, 1) می باشد. بر اساس این مدل مشاهده شد که روند مقادیر پیش بینی شده بارش های سالانه تا افق 2027 میلای به استثنای دو ایستگاه فردوس و ایرانشهر که روند بارشی آنها افزایشی بوده است، بقیه ایستگاه دارای روند کاهشی بوده اند. برای اندازه گیری دقت پیش بینی بارش های سالانه تا افق 2027 نیز از چهار معیار اعتبارسنجی MAD، MSE، RMSE و MAE استفاده شد. نتایج این چهار معیار نشان دادند که پیش بینی های انجام شده دارای خطاهای بسیار زیاد و در نتیجه از دقت پایینی برخوردار هستند. مهمترین دلیلی که در ایجاد خطاهای بسیار زیاد در پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران می توان مطرح نمود طول دوره آماری کوتاه بسیاری از ایستگاه های مرکز و جنوب شرق ایران است. لذا برای این نوع از مدلسازی ها در مرکز و جنوب شرق ایران پیشنهاد می گردد از پایگاه داده های مختلف بارشی شبکه بندی شده که دارای طول دوره های آماری طولانی تری دارند استفاده شود.
دیدگاه اساتید نسبت به بکارگیری هوش مصنوعی در تدریس در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۷
170 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی نقش حیاتی در بهبود روش یادگیری و فرآیندهای آموزشی ایفا می کند. با انجام پژوهش هایی در این زمینه کاربردهای هوش مصنوعی بیشتر آشکار می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف کلی دیدگاه اساتید نسبت به بکارگیری هوش مصنوعی در تدریس در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش بصورت کیفی و جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جامعه آماری پژوهش را 12 نفر(3 نفر زن و 9 نفر مرد) از اساتید دانشگاه های دولتی در تهران و کرج بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارmaxqda نسخه 22 انجام گرفت. اعتباریابی اطلاعات با استفاده از کنترل اعضا و چک کردن از طریق شرکت کنندگان و نیز بازرسی مجدد مسیر کسب اطلاعات و خودبازبینی محقق انجام شد. یافته ها: تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه ها منجر به شناسایی 4 مقوله اصلی یعنی(تسهیل در یادگیری و کسب مهارتها، تولید محتوای آموزشی هوشمند، شخصی سازی کردن آموزش، تسهیل در ارزشیابی آموزشی) و 56 زیر مقوله فرعی شد. نتیجه گیری و پیشنهادها: با توجه به کاربردهای مهم هوش مصنوعی در آموزش به اساتید دانشگاهها توصیه می شود که در تدریس خود از هوش مصنوعی استفاده کنند. چرا که استفاده ازهوش مصنوعی یک نیاز اساسی جهت به روز شدن دانشجویان از حیث مطالب آموزشی و کیفیت در یادگیری و همچنین دسترسی به مطالب آموزشی می شود. نوآوری و اصالت : بررسی همه جانبه استفاده از هوش مصنوعی در تدریس از دیدگاه اساتید در این تحقیق، رویکردی نو به شمار می رود. همچنین می تواند راه گشای اساتید در بهره مندی از هوش مصنوعی در تدریس و نیز هدایت پژوهش های آتی دراین زمینه باشد.
تحلیل ضرورت ها و راهبردهای اجرای نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای: رویکردی بر اساس سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۷
261 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نیاز روزافزون بازار کار به نیروهای ماهر، تقویت نظام های یادگیری مهارت محور در آموزش فنی و حرفه ای ضروری به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل ضرورت ها و راهبردهای اجرایی نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای شهر تهران انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی) بوده، در بخش کیفی از روش سنتزپژوهی هفت مرحله ای کوپر (2015) استفاده شد و داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی از نوع کدگذاری باز و محوری، تحلیل و سپس دو الگوی هسته ای و جامع برای نظام یادگیری مهارت محور ارائه گردید. در بخش کمی نیز از تحلیل نظرات متخصصان بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل مقالات مرتبط در پایگاه های داخلی ایران، پایگاه داده وب آو ساینس، و گوگل اسکالر در بازه زمانی 2000 تا 2025 و نمونه گیری مقالات به شیوه مبتنی بر معیار بوده است. در جستجوی اولیه، 307 مقاله مرتبط انگلیسی شناسایی شد که پس از بررسی و حذف مقالات نامرتبط، تعداد 73 مقاله انتخاب شد. همچنین، 8 مقاله فارسی مرتبط نیز مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برای اجرای موفقیت آمیز نظام یادگیری مهارت محور، توجه به سیاست گذاری و حمایت پایدار، طراحی برنامه های درسی مبتنی بر نیاز بازار کار، توسعه مهارت های کارآفرینی، و تقویت نقش ذی نفعان مختلف از جمله صنعت و نهادهای آموزشی ضروری است.
نتیجه گیری و پیشنهادها: مدل ارائه شده بر اساس تحلیل و ترکیب مطالعات منتخب، راهکاری جامع برای بهبود نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه می دهد. بر این اساس، پیشنهاد می شود سیاست گذاران آموزشی با بهره گیری از این مدل، راهکارهای اجرایی مناسب را برای هم راستایی آموزش های فنی و حرفه ای با نیازهای واقعی بازار کار طراحی و پیاده سازی کنند.
نوآوری و اصالت: در این مطالعه الگویی نوین برای بهبود نظام یادگیری مهارت محور در هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردیده و بر انطباق آموزش با نیازهای بازار کار تأکید شده است.
تأثیر بازی رایانه ای آموزشی بر توجه پایدار دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۵
111 - 127
حوزههای تخصصی:
ناتوانی های یادگیری در هر سنی می تواند موفقیت و پیشرفت تحصیلی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی رایانه ای آموزشی بر توجه پایدار دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات شبه آزمایشی است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری شهرتهران در سال 1402تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه آزمون عملکرد پیوسته بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل کووارایانس که با استفاده از آن تاثیر متغیر بازی رایانه ای بر توجه پایدار دانش آموزان با ناتوانی یادگیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش با پس آزمون گروه کنترل، پس از کنترل تفاوت های اولیه در پیش آزمون در توجه پایدار کودکان تفاوت معنادار (01/0p<) مشاهده شد. از طرفی، در آماره های توصیفی، میانگین نمرات توجه پایدار کودکان در پیش آزمون (47/144) در پس آزمون گروه آزمایش افزایش یافته بود (20/148). از لحاظ کاربردی با توجه به اثر بخش بودن بازی های رایانه ای بر توجه پایدار به عنوان یک راهبرد اساسی برای کلیه دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری توصیه می شود.
شناسایی چالش ها و راه کارهای شکل گیری هویت اسلامی ایرانی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
153 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، شناسایی چالش ها و راه کارهای فرآیند شکل گیری هویت ایرانی اسلامی دانش اموزان دوره ابتدایی بوده-است. روش پژوهش: ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته(سال1403) بود. روش پژوهش کیفی و شیوه تحلیل داده ها، روش استقرایی با نظام کدگذاری بود. جامعه ی پژوهشی شامل معلمان ابتدایی هرمزگان و نمونه پژوهشی شامل 15نفر بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد،11مقوله کلیدی شامل عدم التزام عملی اولیای مدرسه و اولیای دانش آموزان به معیارهای هویت اسلامی ایرانی، عدم وجود محتوای درسی غنی و جذاب در حوزه هویت اسلامی ایرانی، ضعف عملکردی در ارتباط با روش های آموزشی و ارزشیابی مناسب از سوی دست اندرکاران آموزش و والدین فراگیران درخصوص مسائل هویت اسلامی ایرانی، عدم اختصاص زمان کافی و مناسب برای آموزش مسائل فرهنگی و هویتی، عدم وجود زیرساخت های مالی و تجهیزاتی و نرم افزاری در خصوص آموزش مسائل فرهنگی، هم راستا نبودن عملکرد مدرسه، جامعه و خانواده ها در هویت بخشی به فراگیران، تهاجم فرهنگی ناشی از رسانه ها و فضای مجازی، عملکرد نامطلوب و عدم غنای رسانه ملی در خصوص هویت بخشی اسلامی ایرانی، نبود نیروی متخصص در خصوص هویت بخشی اسلامی ایرانی به فراگیران در مدرسه و جامعه، روند روبه افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه و ضعف در حوزه برنامه ریزی درسی در ارتباط با هویت بخشی اسلامی ایرانی، ایجادکننده چالش های شکل گیری هویت اسلامی ایرانی هستند. هم چنین 12مقوله کلیدی شامل ایجاد بستر حمایتی و انگیزشی مناسب برای فراگیران در جهت پیاده سازی ارزش های هویت اسلامی ایرانی، جذاب و غنی سازی محتوای آموزشی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، بکارگیری روش های مناسب آموزشی و ارزشیابی و برپایی مراسمات و مسابقات فاخر با رویکرد علمی فرهنگی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، برگزاری دوره های مناسب آموزشی برای والدین و فعالان تربیت فراگیران با محوریت هویت اسلامی ایرانی، اختصاص نیروی متخصص و زمان مناسب و کافی آموزشی برای موضوعات مرتبط با هویت اسلامی ایرانی، تقویت اقتصاد اموزش و پرورش و تدارک زیرساخت های لازم برای تحقق هویت اسلامی ایرانی، تقویت حلقه های ارتباطی بین دست اندرکاران تربیت فرهنگی و هویتی،حمایت همه جانبه از رسانه ملی و اموزش نحوه کنترل و استفاده از فضای مجازی در جهت اعتلای هویت اسلامی ایرانی و افزایش سطح سواد هویت اسلامی ایرانی فراگیران در جامعه راه کارهای شکل گیری هویت اسلامی ایرانی هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، سه مولفه ایجاد بستر حمایتی و انگیزشی مناسب برای فراگیران در جهت پیاده سازی ارزشهای هویت اسلامی ایرانی، جذاب و غنی سازی محتوای آموزشی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی، بکارگیری روشهای مناسب آموزشی و ارزشیابی در جهت هویت بخشی اسلامی ایرانی بیشترین برجستگی را دارا می باشند.
مصرف رسانه ای و رابطه آن با پایبندی به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی (مورد مطالعه: جوانان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های فرهنگی در ایران، کاهش میزان پایبندی نسل جوان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی، به ویژه در سال های اخیر است. با توجه به نقش رسانه ها در این فرایند، در این پژوهش، به بررسی رابطه بین مصرف رسانه ای و پایبندی جوانان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی پرداخته شد. جامعه آماری شامل جوانان 18-35 ساله شهر تهران است که 384 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. گردآوری داده ها با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. برای تعیین روایی این پرسشنامه، از روش اعتبار صوری و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های آماری صورت گرفت. یافته های تحقیق بیانگر آن است که هرچند بین مجموع مصرف رسانه ای با پایبندی جوانان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی و مؤلفه های سه گانه آن (هویت فرهنگی، هویت ملی و هویت دینی) رابطه همبستگی معناداری وجود نداشت، ولی وجود این رابطه درمورد استفاده از رسانه های داخلی و خارجی با متغیر مذکور موردتأیید قرار گرفت. این رابطه درخصوص مصرف رسانه های داخلی با هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی و مؤلفه های آن، از نوع مستقیم و درمورد مصرف رسانه های خارجی با موارد یادشده، از نوع معکوس بود. براساس یافته های تحقیق، می توان دریافت صرف مدت زمان مصرف رسانه ای نمی تواند تبیین کننده میزان پایبندی جوانان به هویت فرهنگی ایرانی- اسلامی و مؤلفه های آن باشد، بلکه این نکته به مقدار زیادی، متأثر از نوع رسانه و محتوای انتشاریافته در آن است.








