فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاپادوکیه در آسیای کوچک یکی از کانون های درگیری یونانیان و هخامنشیان به خصوص در پایان دوره ی شاهنشاهی هخامنشیان بود که می توانست با پشتیبانی از هر یک از این دو هماورد، در این جنگ ها بسیار تأثیرگذار باشد. در دوره ی هخامنشیان، هموندانی از خاندان هخامنشی، یکی پس از دیگری در کاپادوکیه فرمانروایی یافتند و پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشی نیز این ساتراپی، پایگاهی برای فرماندهانی شد که می خواستند با اسکندر و جانشینان او بجنگند. همچنین گذار جاده ی مهم شاهی از کاپادوکیه و همسایگی این سرزمین با دریا، اهمیّت دوچندانی به آن بخشیده بود. با وجود این، تاکنون چندان درباره ی جایگاه کاپادوکیه در نگهداشت فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک پژوهش نشده است، تنها در پاره ای گزارش های تاریخی می توان آگاهی های پراکنده ای در این زمینه به دست آورد. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از گزارش های تاریخی و داده های باستان شناختی، به مطالعه ی جایگاه جغرافیایی و سیاسی کاپادوکیه در دوره ی هخامنشیان و نقش آنها در نگهداشت فرهنگ و سنّت ایرانی در آسیای کوچک پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشیان پرداخته است.
راج ترنگینی و پیشینه تاریخ نگاری در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ جهانی اول و چگونگی بازنمایی آن در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای مربوط به جنگ جهانی اول در ایران و نتایج اجتماعی و سیاسی آن همواره مورد توجه هنرمندان ایرانی معاصر بوده است که در این میان سینمای داستانی ایران تنها چند دهه است که ساخت فیلم های تاریخی با موضوع ایران در جنگ جهانی اول را تجربه می کند. این تحقیق می کوشد نخست با تحلیل رابطه سینما و تاریخ از منظر رابرت ای رُوزِنستون، ویژگی های پژوهشی این نوع آثار سینمایی و چگونگی دست یابی به نوعی تحلیل تاریخی به کمک سینما را تشریح کند. سپس به بررسی محتوایی فیلم های تاریخی ایرانی مربوط به جنگ جهانی اول پرداخته و ویژگی های مفهومی آن ها را بررسی کند. این پژوهش نشان می دهد که موضوع ایران در جنگ جهانی اول در سینمای قبل از انقلاب موضوعی فراموش شده بود که پس از انقلاب اسلامی به ابزار بیانی مهم برای تبیین مقاومت تاریخی و بیگانه ستیزی ایرانی تبدیل می شود. این نوع رویکرد به دلایل ایدئولوژیک با تاکید بر برخی از موضوعات پس از سه دهه از ظهور سینمای تاریخی و آسیب شناسی آن، به طرح موضوعات جدیدی در این نوع از فیلم های تاریخی می پردازد.
بررسی نظام آموزشی عصر ممالیک
حوزههای تخصصی:
مصر در عصر ممالیک شاهد دگرگونیهای فرهنگی و آموزشی شگرفی بود. این سرزمین که در پی حمله مغولان، مأمن علما و دانشمندان شده بود، شاهد رشد مراکز آموزشی متعدد و ظهور چهره های سرآمد در رشته های مختلف علمی بود. در این دوران همه علوم و بویژه علوم دینی، تاریخ و تراجم در مراکز علمی به خصوص در جوامع و مدارس مورد توجه قرار گرفتند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نظام آموزشی ممالیک بحری و برجی می-پردازد و در پی پاسخ به این سؤالات است که نظام علمی و آموزشی ممالیک چگونه بود؟ و در این نظام، زنان چه جایگاهی داشتند؟ فرضیه ها نیز بیانگر آن است که؛ در عصر ممالیک مراکز متعدد علمی به وجود آمد که هر کدام دارای برنامه های آموزشی بودند. زیرا هر کدام مدرس، معید، شاگردان، روش تدریس، برنامه درسی، مواد درسی مخصوص به خود داشتند. زنان در این دوران بویژه در دوره ممالیک برجی به خصوص در علوم دینی پا به عرصه گذاشتند.
بررسی روند ورود فرقه اسماعیلیه به مولتان (ملتان) هند
حوزههای تخصصی:
پیامدهای لشکرکشی های شاه تهماسب اول به قفقاز و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم های مکررشاه تهماسب به قفقاز و گرجستان پیامده های بلند مدت و کوتاه مکدتی برای حکومت صفوی درپی داشت.شاه تهماسب در نگرش خود به قفقاز در حقیقت همان سیاست اجداش را در آن مناطق دنبال می کرد. او پس از فراغت از جنگ با ازبکان و انعقاد صلح طولانی با سلطان عثمانی به دنبال تقویت بنیه مالی وبالابردن روحیه نظامی سربازانش توجه ویژه ای به قفقاز داشت. هرچند شاه تهماسب علاوه بر عوامل فوق در نظر داشت با فتوحات خود در قفقاز و گرجستان علاوه بر عوامل یادشده، نیروهای جدیدی را وارد ساختار اداری و نظامی صفویه کند. این نیروهای جدید در اواخر سلطنت شاه تهماسب و عصر شاه عباس اول به عنوان مهم ترین ارکان حکومت صفوی تبدیل شدند. در عصر شاه عباس اول ایجاد جریانی موسوم به «نیروی سوم» توسط وی و قدرت یافتن آنها از پیامدهای مهم دیگر فتوحات شاه تهماسب به قفقاز و گرجستان بود. پژوهش حاضر با روش مطالعات توصیفی - تحلیلی صورت می پذیرد.نگارنده در این پژوهش در نظر دارد با مطالعه منابع مهم عصر صفوی و همچنین تحقیقات جدید، موضوع یاد شده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.
بررسی و تبیین سیر تحول و تبدیل نهاد امامت به سلطنت در تاریخ اباضیه عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین تحولاتی که در قرون اخیر عمان منشأ تحولات بعدی بوده، تبدیل نهاد امامت به سلطنت و حکومت موروثی است. تاریخ عمان بعد از اسلام تنها با حاکمیت اندیشه اباضیه قابل تفسیر و تحلیل است و اندیشه سیاسی، مبتنی بر حاکمیت امامی است که از طرف جامعه (اهل حل و عقد) انتخاب شده باشد. حاکمیت اباضیه علی رغم شدت و ضعفها و فراز و نشیب های متعدد به این سنت اصرار داشته و بدان پایبند بوده است و تا قبل از امامت یعربی ها موروثی بودن امامت در میان اباضیه رایج نبود. رسمیت قطعی امامت موروثی در دوره آل بوسعید موجب شده تا بعضی تبدیل نهاد امامت به سلطنت یا حکومت موروثی را از زمان آل بوسعید بدانند و حال آنکه به نظر می رسد زمینه های داخلی و خارجی این تحول و تبدیل خیلی قبل از آن بصورت تدریجی در جامعه عمان شکل گرفته بود و در دوره آل بوسعید به کمال رسید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مطالعه کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل سیر تحول و تبدیل نهاد امامت به سلطنت در تاریخ اباضیه عمان است.
نقش خاندان های اشرافی در تحولات گرجستان در دوری یورش مغول و حکومت ایلخانی (بررسی موردی خاندان جاکلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله ی حاضر تبیین و تحلیل رفتار خاندان جاکلی در پیوند با مغولان و حکومت ایلخانان و سیر قدرت و حکومت آنها در گرجستان در دوره ی مورد نظر است. یافته ها نشان می دهد که خاندان جاکلی تلاش کردند، با در پیش گرفتن سیاست های مختلفی در مقابل امرای مغول، دولت ایلخانان و پادشاهی باگراتیدی به تقویت موقعیت و افزایش قدرت خود در گرجستان مبادرت کنند. از سوی دیگر، امرای مغول و دولت ایلخانان نیز می کوشیدند تا از طریق خاندان هایی مانند خاندان برجسته جاکلی از قدرت یابی بیش از حد پادشاهی باگراتیدی جلوگیری کرده و از این حاکمان تابع برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی و اعمال حاکمیت خود بهره برند.
تأثیرات سیاسی- اجتماعی حضور روسیه در گیلان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، گیلان بخاطر وجود راه ارتباطی آسان تر مراکز داخلی ایران به بنادر روسیه ، به عنوان دروازه اروپا تبدیل شد. این موقعیت برتر ارتباطی ، در کنار شرایط اقتصادی این منطقه توجه روسیه را به خود جلب نمود. براین اساس تسلط بر آن از مهم ترین اهداف زمامداران این کشور گردید. حضور و نفوذ روسیه در گیلان بعد از جنگ های ایران و روس سرعت گرفت . این امر پیامدهای اجتماعی سیاسی متعددی در منطقه بجای گذاشت و باعث آشنایی اهالی با تحولات جدید جهان شد و زمینه برای ایجاد خیزش های اجتماعی- سیاسی فراهم گردید. بدین ترتیب گیلان از اولین نواحی ایران بود که تحت تأثیر روابط با روسیه و بالطبع اروپا، تأثیرات و تحولات متعددی را شاهد بود. حضور ارامنه قفقاز در گیلان ، مهاجرت کارگران روسی و گیلانی ، مداخلات اتباع روسی در منطقه ، ایجاد روحیه بیگانه ستیزی ، انقلاب مشروطیت گیلان و تحولات رشت از آن جمله بود.
به هند رفتگانِ ماوراءالنهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش سادات بیهقی در تاریخ سیاسی کشمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرون گذشته، شماری از شخصیت ها و برخی خاندان های ایرانی بنا به دلایلی از ایران به شبه قاره هند مهاجرت کرده و نقش به سزایی در امور بعضی حکومت های آن سرزمین ایفا نمودند. یکی از این خاندان ها، سادات بیهقی بودند که اوایل قرن نهم هجری قمری وارد کشمیر شدند و از رهگذر حضور در رقابت ها و منازعات سیاسی- مذهبی این سرزمین و برقراری ارتباط و پیوند نزدیک با حکام کشمیر، برای مدتی به عرصه قدرت و حکومت کشمیر راه یافته و از نفوذ سیاسی و موقعیت اجتماعی مناسب برخوردار شدند. چرایی مهاجرت این خاندان و چگونگی ورود آنها به صحنه سیاسی کشمیر و نیز فراز و فرود موقعیت و نقش سادات بیهقی در حیات سیاسی کشمیر و عوامل موثر در این موضوع، از سوالات مهمی است که این مقاله به روش تحقیق تاریخی و با شیوه توصیفی– تحلیلی مبتنی بر منابع و مآخذ کتابخانه ای درصدد پاسخ به آنهاست. سادات بیهقی از طریق وصلت با خانواده حکام کشمیر و پذیرش هزینه های حضور در منازعه و رقابت با مدعیان سیاسی و رقیبان مذهبی، از جایگاه مهاجران و مهمانان به جایگاه شریکان و وارثان حکام کشمیر تغییر موقعیت داده و طی قرون نهم و دهم قمری، نقش مهمی در تاریخ سیاسی این سرزمین ایفا نمودند.
واپسین ساسانیان در تخارستان و چین و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از شکست ساسانیان در نهاوند، یزدگرد سوم (632 تا 651م/۱۰ تا ۲۹ق) به شرق ایران پناه برد. او برای بازپس گیری نواحی ازدست رفته، تلاش های بسیاری، مانند اتحاد با بزرگان و اشراف ایرانی ساکن در این مناطق انجام داد؛ اما این امر محقق نشد. پس از مرگ یزدگرد، فرزند وی پیروز، به همراه تعدادی از بزرگان دربار ساسانی، به دولت تانگ در چین پناه برد. آن ها همواره سعی می کردند تا با کمک چینیان و سُغدیان و تخاریان، ایرانشهر را از اعراب باز پس گیرند؛ اما در این راه، موفق نشدند. آگاهی ما درباره بازماندگان ساسانی که بعد از یزدگرد، به آسیای مرکزی و شرق دور پناه بردند، براساس منابع نخستین اسلامی، متون پهلوی، گزارش ها تاریخی چینی و ژاپنی و یافته های باستان شناختی در چین و ژاپن است. در اینجا سعی خواهیم کرد تا با بررسی و نقد اطلاعات متون فوق و پژوهش های جدید، تصویری روشن تر از واپسین بازماندگان ساسانیان در تخارستان و چین و ژاپن ارائه کنیم.
روایت اسنادی نقش روسیه و شوروی در بحران قحطی جنگ جهانی اول در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که سیاست های انگلستان در قسمت های مرکزی و جنوبی، به تشدید وضعیت بحرانی ایران را درگیر جنگ ناخواسته ای کرده بود، همسایه شمالی یعنی دولت روسیه نیز با رویکردی مشابه و البته غیر انسانی، در شرق و شمال و شمال غرب ایران به اعمال سیاست های استعماری مداخله جویانه و تشدید شرایط سخت معیشتی و تاًمین ارزاق روزمره مردم که با بروز قحطی همراه شد اقدام نمود. این روند تا هنگام خروج نیروهای روسیه به دنبال وقوع انقلاب بلشویکی و تشکیل دولت جماهیر شوروی که به کناره گیری آنها از میادین جنگ انجامید باقی ماند. در این پژوهش هدف آن است تا به بررسی عملکرد روسیه شوروی در خصوص قحطی در ایران در نواحی شمالی در دوران جنگ اول جهانی از دید و زاویه اسناد منتشر نشده بپردازد. بر همین اساس مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که روسیه چه تاثیری بر بروز و ادامه قحطی در ایران دوران جنگ داشته است. بدون تردید گذشته از مصایب طبیعی، حملات، هجوم های مکرر، بیرحمی و کشتار مردم نواحی شمالی توسط نیروهای روسی در ایجاد و عمق بخشی به بحران قحطی تاثیر گذار بوده است.
مناسبات تجاری جمهوریهای ونیز و جنوا با ایران عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تحولات عصر مغول در عرصه جغرافیای سیاسی قرار گرفتن آسیای میانه، دشت قپچاق، ایران، قفقاز و آناتولی تحت حاکمیت مغولان بود. از نتایج بلافصل چنین دگرگونی ای در نواحی مذکور، گسترش مناسبات تجاری و بازرگانی بین اقوام و ملل مختلف آسیایی بود که طی چندین دهه آینده آثار آن به سرزمین های غربی آسیا از جمله به اروپا هم رسید. در چنین وضعیتی یکی از فعال ترین مناطقی که در وضعیت گسترش مناسبات تجاری بین آسیا و اروپا آن هم با محوریت ایران ظاهر شد، دولت شهرهای ایتالیایی ونیز و جنوا بود که پرداختن به چگونگی مناسبات تجاری این دولت شهرها با مراکز تجاری ایران و ایلخانان موضوع محوری پژوهش حاضر را شکل می دهد. موقعیت جغرافیایی ایران در حد فاصل ارتباط شرق و غرب و سیاست های ایلخانان در زمینه حمایت ویژه از تجارت و جلب تجار اروپائی موجب روی آوردن تجار ونیزی و جنوایی به ایران شد. همچنان که در سوی دیگر توسعه کارگاههای ابریشم بافی در شهرهای ایتالیا و نیاز مبرم به ابریشم خام آسیا در کنار سایر تولیدات مشرق زمین نظیر ادویه جات و دیگر مواد خام تولیدی، انگیزه های قدرتمندی برای توجه تجار جمهوری های ونیز و جنوا به مراکز تجاری ایران بود. به طوری که آنان از یک سو پارچه های کتانی، نخی و پشمی و چوب، فلز، شمش های طلا و نقره را از اروپا به آسیا وارد کرده و از دیگر سو محصولات و کالاهایی چون ابریشم خام ایران و چین، ادویه هند، زعفران، زاج و پنبه و بردگان دشت های قپچاق را به اروپا منتقل می ساختند.
سیاست مذهبی بیزانس و تأثیرات آن بر شام و مصر تا فتح مسلمین (525 تا642 م.)
حوزههای تخصصی:
پس از زوال تدریجی امپراطوری رم، امپراطوری بیزانس در بخش شرقی آن در پرتو پذیرش مسیحیت به عنوان دین رسمی به حیات خود ادامه داد. امّا در پی رسمی شدن دین مسیحیت مجبور به پی ریزی سیاست مذهبی جدیدی شد و هر سیاستی نیز دارای تبعاتی می باشد. هدف این پژوهش بررسی سیاست مذهبی بیزانس تا پایان عصر هراکلیوس است تا به سر این نکته پی ببرد که چه اثراتی سیاست مذهبی بیزانس بر شام و مصر تحت حاکمیت آن ها داشته است؟
یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیاست دولت بیزانس در بخش مذهبی دین مسیحیت و کلیسای آن را تحت تسلط امپراطور درآورد. در پی آن امپراطوران بیزانس سعی کردند با تحت فشار قرار دادن پیروان دیگر ادیان و مذاهب در قلمرو خود یکپارچگی مذهبی ایجاد کنند، امّا این امر باعث ایجاد نارضایتی عمیق در دو ایالت شام و مصر گردیده و باعث گردید تا نقش پر رنگی در فروپاشی قدرت بیزانس در شام و مصر ایفا کند.
تأثیر افکار و آثار جلال الدین محمّد دوانی در شبه قاره ی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهمّ زندگی جلال الدین محمّد دوانی، تأثیر گسترده ی او بر حوزه ی فرهنگ و اندیشه ی منطقه ی شبه قاره ی هند است. باتوجه به این که در این موضوع مطالعه ی منسجمی وجود ندارد، توجه به جای در این حوزه برای تکمیل مطالعه ی ارتباط فرهنگ ایران و شبه قاره ضروری به نظر می رسد. مطالعه ی حاضر به شیوه ی کتاب خانه ای، با تأکید بر منابعی انجام شده که هم زمانِ او بوده یا در منطقه ی شبه قاره سامان یافته است. در این مقاله گستره ی تأثیر جلال الدین دوانی در شبه قاره ی هند با وجود عدم حضورش در آن منطقه، در سه مرحله بررسی شده است، در بخش نخست روابط او با بزرگان هند و در بخش دوم تأثیر جلال الدین دوانی بر برنامه های درسی شبه قاره مورد توجه قرار گرفته است. در مرحله ی سوم مهم ترین کتاب ها و آثار دوانی شامل شش اثر مهم او که موردتوجه اهل منطقه قرار گرفته اند در حوزه های حکمت عملی، فلسفه، کلام و منطق، شناسایی و مطالعه شده است.
بررسی نسبت تعداد حکومت های شام با میزان پیروزی مسلمانان در جنگ های صلیبی از سال 490ق تا 569ق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعدد حکومت های اسلامی در منطقة شام در آستانة حملة صلیبیان، موجب تضعیف قوای مسلمانان شد و در نتیجه، نتوانستند به صورت قابل توجهی در برابر یورش اولیة صلیبیان مقاومت کنند. این تشتت سیاسی با درگیری های زیادی بین حکومت های اسلامی همراه بود و ازاین رو، با گذشت زمان، حکومت های کوچک فرسوده شد و توسط رقیبان از بین رفت و سرانجام، در سال 521ق با تأسیس حکومت اتابکان زنگی در موصل، زمینة اتحاد منطقه در برابر صلیبیان فراهم شد.
با کمتر شدن حکومت های مسلمان منطقه و یکپارچگی سیاسی، تعداد پیروزی های مسلمانان بر صلیبیان نیز بیشتر گردید. درواقع، می توان بین تعداد حکومت های شام و پیروزی مسلمانان در مقابل صلیبیان، رابطه ای معنادار یافت؛ بدین سان که هرقدر تعداد حکومت های این منطقه بیشتر، تعداد پیروزی مسلمانان کمتر بود و بعکس هرقدر تعداد حکومت ها کمتر، تعداد پیروزی ها بیشتر بود.
تحقیق این مقاله بر اساس کاربرد علم آمار در تاریخ نگاری (Cliometrics) صورت گرفته که طی آن، داده های آماری بر یک بستر زمانی ارزیابی می شود و دیگر عوامل مؤثر در پیروزی یا شکست مسلمانان در برابر صلیبیان، در اینجا مدنظر نیست.
مناسبات علمای سنتی امارت بخارا (قدیم گرایان) با نُوّاب حکومت تزاری (1868 1917م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی طرح این پرسش ها است که رویکرد علمای قدیم گرای بخارا در باره ی حضور حکومت تزاری در منطقه ی آنها چگونه بوده است؟ و چه مناسباتی با آنها و مدنیّت روسی داشته اند؟ در پاسخ، علاوه بر معرفی این گروه به عنوان تثبیت یافته ترین طبقه از علما در بخارا و تحلیل مبانی اندیشه ای آنها، مدعای خود را این گونه طرح کردیم که آنها در عین اتخاذ رویکرد مشیّت گرایانه و اعتقاد به حفاظت سرزمینشان توسط مقدسین در برابر روس ها، به تحریم همه ی عناصر جدید پرداختند. گرچه لازمه ی این نوع موضع، اتخاذ رویه ی تخاصم با روس ها بود؛ اما آنها به دلیل آن که اغلب از مقامات حکومتی بودند، در عین عدم پذیرش مدنیّت روسی، برای حفظ مقام خود در مواردی به مماشات با آنها پرداخته و حتی در مواجهه با اصلاح طلبان، در مقام دشمنان داخلی به روس ها معاونت بسیار رساندند.