فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۶۸۷ مورد.
ارمنستان در طول دوره های سلجوقیان و مغولان
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن یازدهم تا قرن چهاردهم میلادی، سرزمین ارمنستان دستخوش حملات متعدد ترک مغول شد. سلجوقیان و اتباع آنان، چادرنشینان ترکمان، در نتیجه سیاست های تجزیه طلبانه امپراتوری بیزانس در ارمنستان و نیز اختلاف میان گروه های مختلف ارمنی توانستند ارمنستان را مورد تاراج و تاخت و تاز خود قرار دهند. در طول حملات و حاکمیت سلجوقیان، بسیاری از خانواده های ارمنی پراکنده شدند و از جمله به گرجستان پناه بردند و در آنجا برای استقلال سرزمینشان اقدام کردند. در دوره های بعد مغولان نیز در پی تعقیب خوارزمشاه پا به نواحی ارمنستان گذاشتند. به رغم تلفات جانی و مالی که بر مردم ارمنستان وارد شد، مغولان توانستند به دلایل تساهل مذهبی و آزادی تجاری حمایت روحانیون، تجار، و برخی اشراف ارمنی را به خود جلب کنند، اما در ادامه با گرایش ایلخانان به اسلام، سخت گیری های مالی و مذهبی بیشتری بر مردم ارمنستان وارد شد. در طول این قرون متمادی از سلجوقیان تا مغولان، تغییرات عمده ای در ترکیب قومی و جمعیتی، اقتصاد، و اوضاع سیاسی و اجتماعی ارمنستان پدید آمده بود.
جایگاه نوروز در تشکیلات حکومتی عثمانی (عصر متقدم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اقتباس هایی که عثمانیان از تشکیلات حکومتی سلجوقیان روم داشتند، نوروز به عنوان یکی از شاخصه های فرهنگی ایرانی محسوب می شود که به تشکیلات حکومتی عثمانی راه یافت. در تشکیلات درباری عثمانی نوروز با شکوه بسیاری برپا داشته می شد و مراسمی نظیر تهیه و تقدیم معجون نوروزیه توسط حکیم باشی، تقدیم تقویم سال نو به دست منجم باشی، اعطای گل و میوه به برخی از درباریان و رسم پیشکش های نوروزیه به سلطان و برخی از مقامات حکومتی از آن جمله است. علاوه بر تشکیلات درباری، بسیاری از امور اداری- مالی نظیر برخی از عزل و نصب های مقامات اداری، تدوین دفترهای مالی، گردآوری مالیات ها و در مواقعی پرداخت مواجب نقدی و غیرنقدی (تیمار و زعامت) بر حسب نوروز تنظیم می شد. همچنین نوروز نفوذ چشمگیری در تشکیلات نظامی عثمانی داشت؛ آن چنانکه نشانه های آن را در هر دو شاخه برّی و بحری به صورت آمادگی نظامی و تهیه مایحتاج پیش از نوروز و تحرک نیروهای زمینی و ناوگان دریایی در نوروز می توان مشاهده کرد.
تأملاتی در تاریخ نگاری فارسی در دورة عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آل عثمان یا عثمانیان در اواخر قرن سیزدهم میلادی/هفتم قمری از یک امیرنشین محلی در غرب آناتولی به تدریج به یک دولت مستقل و سپس به یک امپراتوری جهانی تبدیل شدند. اگرچه در دولت عثمانی، سنت تاریخ نگاری با تأخیر زیاد پدید آمد، اما بعد از تکوین، سیر تکاملی پیدا کرد، به گونه ای که به یکی از جریان های مهم تاریخ نگاری در جهان اسلام تبدیل شد. تاکنون دربارة شکل گیری و روند تکامل تاریخ نگاری عثمانی پژوهش های متعددی صورت گرفته است. بااین حال، جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در شکل گیری تاریخ نگاری عثمانی هنوز به صورت همه جانبه بررسی نشده است. یکی از دلایل این امر عدم تصحیح و انتشار شمار زیادی از آثار تاریخ نگاری فارسی است. چنانکه هنوز تصحیح منقحی از هشت بهشت بدلیسی در دست نیست. البته در سال های اخیر تعدادی از آثار فارسی در ایران و ترکیه تصحیح و منتشر شده است. با انتشار این آثار، زمینه و مجال مناسبی برای بررسی جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی پدید آمده است. پرداختن به تاریخ نگاری عثمانی به ویژه برای ما ایرانیان از آن حیث که موجب شناخت بهتر و بیشتر تاریخ نگاری ایران می شود، نیز دارای اهمیت زیادی است، زیرا تاریخ نگاری عثمانی از همان آغاز شکل گیری و نیز در مرحله اوج و کمال خود تاحد زیادی وامدار زبان فارسی، عناصر ایرانی و الگوهای تاریخ نگاری ایران بود. پژوهش حاضر درباره این پرسش ها شکل گرفته است: تاریخ نگاری عثمانی در چه شرایط تاریخی شکل گرفت؟ در شکل گیری آن چه عوامل و عناصری نقش داشتند؟ جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی چگونه بود؟ پژوهش حاضر با روش تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع و مآخذ به پرسش های مزبور پاسخ می دهد.
دگرگونی حیات اجتماعی فرارود تحت سیاست روسی سازی (1917 1864)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات اجتماعی فرارودیان، طی سیر نزولی خود، در قرن 19 میلادی/13 قمری بار دیگر شاهد هجوم اقوامی بیگانه بود. نویسنده در این نوشتار، ضمن بازسازی روایت حیات اجتماعی مسلمانان این سرزمین و با استفاده از پردازش داده ها و روش توصیفی، زمانی را مد نظر قرار می دهد که فرارود مستعمرة روسیه شد و روس ها، با تغییر ترکیب قومی و جمعیتی، مسئول ادارة هفت میلیون مسلمان شدند؛ این سلطه با اتخاذ سیاست «روسی سازی» پی گرفته شد.
سؤال اصلی تحقیق این است که «در نتیجة سیاست روسی سازی چه تغییراتی در حیات اجتماعی مسلمانان این سرزمین ایجاد شد؟» بررسی داده ها مؤید آن است که روس ها حین اجرای سیاست روسی سازی، که در پی نزدیک ساختن جامعة فرارود به فرهنگ و اجتماع روس ها بود، با تبدیل شدن به شهروندان و حاکمان جامعة اسلامی، شکل جدیدی از اجتماع استعمارزده را ایجاد کردند. حاصل پژوهش عمق بیش تری به پاسخ آغازین می بخشد و به این جمع بندی منتهی می شود که استعمارگران روس، با تغییر ترکیب قومی و نفوذ در تشکیلات دینی و قوانین مدنی و ایجاد شهرهای روسی، نوع نوینی از اجتماع استعمارزده را بنا نهادند.
سیاست فرهنگی حکومت تزاری در فرارود طی سال های (1917 1864) (مطالعة موردی: نظام آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست روسی سازی حکومت تزاری در بعد فرهنگی خود، تلاشی بود در جهت انضمام فرهنگی فرارودیان به قلمرو تمدن روسیه که جدا از فرهنگ اروپایی بود. استعمارگران روسی در این سیاست ورزی در قالب مخالفت با اسلام، تشکیلات دینی را هدف قرار دادند که نهادهای آموزشی فرارود نیز جزئی از آن بود. روند سیاست گذاری نمایندگان حکومت تزاری در حوزة آموزش (که آن را کانون تولید «تعصب اسلامی» می دانستند) و به تبع آن اقدام واکنشی مسلمانان، یکی از محوری ترین موضوعات مورد پرسش در این دوره است. طرح مشخص روس ها این بود که حمایت کامل دولتی از مراکز آموزشی کهنه و منحط فرارود سلب شود و سپس در رقابت با نهادهای جایگزین روسی(مدارس روسی و روسی بومی) تضعیف شده و اهمیت خود را از دست بدهند. برخلاف پیش بینی مقامات روسی، حاصل این تقابل، شکل گیری گونه جدیدی از نظام آموزشی محلی( مدارس اصول نو یا جدید) بود که گرچه ساختار آن تا حدود زیادی وارداتی بود اما توفیقاتی داشت که روس ها را ناگزیر ساخت چرخش کاملی در روند سیاستگذاری خود داشته باشند.
مناسبات فاطمیان با شرفای حجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت فاطمیان(297_ 567ق.) در مصر و شام با برهه ای از امارت دیرپای شرفای حسنی (358 تا 1343ق. ) در مکه مکرمه و شرفای حسینی(حک: 360_ 1100ق.) در مدینه منوره، هم زمان بود. اشراف حجاز به رغم استقلال معنوی و وجاهت سیاسی، پیوسته ازسیاست های دولت های قدرتمند همجوارمتأثر بودند. در میان این دولت ها، فاطمیان شیعه مذهب که به عنوان دشمن و رقیب خلافت عباسی و در زمرة رقبای دولت های آل بویه و سلجوقیان در ایران شناخته شده اند، با برخورداری از اقتدار نظامی، تلاش خود را برای سیادت برحرمین شریفین و همراه ساختن امرای آن با سیاست های خود به کار بستند. بررسی تاریخی این برهه، سؤالات پرشماری را در بر داشت که این پژوهش در صدد پاسخگویی به دو پرسش اصلی آن است: مناسبات فاطمیان با شرفای حاکم بر حجاز چگونه بود؟ عوامل مؤثر بر ایجاد استمرار روابط فاطمیان چه بود؟ دستآمد این تحقیق نشان داد که روابط فاطمیان با شرفای حجاز دو سویه، بود چنان که فاطمیان از برقراری روابط سیاسی با شرفا ، به دنبال کسب مشروعیت و احراز وجاهت برای دولت خود از طریق سیطره بر حجاز بودند و علاوه براین به کوتاه کردن دست عباسیان و دولت های حامی آنان از حرمین شریفین هم می اندیشیدند. شرفا نیز به دلیل ضعف اقتصادی و ضعف اقتدار سیاسی- نظامی به دنبال تقویت بنیه مالی و حفظ موجودیت سیاسی و تداوم امارت خود از طریق روابط با فاطمیان بودند. علل تداوم روابط میان شرفا و فاطمیان را هم می توان در عملکرد دولت های آل بویه و سلجوقیان دانست. در این پژوهش، روش پاسخ گویی به سؤالات و آزمون فرضیات مطرح، روش توصیفی - تحلیلی و استنباطی مبتنی بر داده های کتابخانه ای است.
تأثیر سیاست و رویکرد مذهبی ایلخانان بر اوضاع مسیحیان جنوب قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سرزمین هایی که توسط مغولان فتح شده و سپس به عنوان منطقه تابع ایلخانان اداره می شد، جنوب قفقاز بود. در دوره ایلخانان، حکومت باگراتیون قدرت برتر در این منطقه بود و امرای این نواحی به جز مناطقی خاص در اران و قراباغ که به طور مستقیم اداره می شد، وابسته و تحت فرمان حکومت باگراتیون بودند. عوامل چندی بر سیاست و روابط حاکمان جنوب قفقاز و ایلخانان تأثیر می گذاشت. مقاله حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات مربوط به جنوب قفقاز در پیوند با ایلخانان از منظر دینی است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست خارجی ایلخانان از جمله سیاست مذهبی آنان، چه تأثیری بر اوضاع مسیحیان این منطقه در دوره حکومت ایلخانی داشت؟ یافته های این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد جنوب قفقاز به دلیل موقعیت راهبردی و ادعاهای ارضی اردوی زرین در این منطقه، اهمیتی خاص برای ایلخانان داشت. ایلخانان غیرمسلمان تلاش می کردند تا علاوه بر سیاست های معمول به وسیله اعطای امتیازات به مسیحیان منطقه از اتحاد آنان با اردوی زرین جلوگیری کرده و از دشمنی آنان با مسلمانان به خوبی برای جنگ علیه اردوی زرین و ممالیک بهره برند. از طرف دیگر، مسیحیان جنوب قفقاز نیز تلاش می کردند تا از تفاوت باورهای ایلخانان غیرمسلمان، علیه مسلمانان و در جهت اعتلای دین مسیحیت استفاده کنند. مسلمان شدن ایلخانان باعث تغییر در سیاست مذهبی آنان در مقابل مسیحیان و اعمال سختگیری و فشار بر مسیحیان جنوب قفقاز شد. گرچه فشار بر مسیحیان منطقه تاحدی بر روابط سیاسی آنان با ایلخانان مسلمان تأثیر گذاشت؛ اما سیاست کلی ایلخانان مسلمان در جنوب قفقاز با ایلخانان غیر مسلمان در استفاده از نیروی نظامی آن، علیه دشمنان و نیز حفظ منطقه به عنوان سرزمین حایل و مهم راهبردی در مقابل اردوی زرین تغییری نکرد.
برده داری خانگی در اسناد الله آباد؛ اواخر دورة تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برده داری در شبه قارة هند، تابعی از شرایط گوناگون مذاهب و نظام اجتماعی و حقوقی است، این امر منجر به نظامی پویا مطابق با دوران اجتماعی سیاسی خاصِ خود است. هدف اصلی مقاله در پیِ بازتعریفی از بردگی، ذیل عنوان برده داری خانگی است که در مطالعاتِ تاریخ اجتماعی و نظام برده داریِ اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است. در اسناد بدست آمده از شهر الله آباد در شمال هند، اَشکال پراکنده ای از نظام برده داری در قالبِ مفاهیم خویشاوندی شکل گرفت؛ به نحوی که بردگی خانگی در «پیوستارِ خویشی» تداوم یافت. در این نظام، برده داری بازتاب فرایندی از «کالاشدگی» و «مالکیت» است. افزون بر آن، در این اسناد سعی شده است تا با واکاوی استعاره ها و مفاهیمی، همچون بردگان مقاطعه ای، بردگان فروشی، بردگان هبه ای، بردگان بدهی، و بردگان نکاحی؛ زمینه های پژوهشی و خوانشی تازه از این نوع نظام برده داری فراهم آید. همچنین نتایج برآمده، ما را در مواجهه با مولفة ارادیِ برده داری و مقولات تجاری و غیرتجاریِ بردگان خانگی قرار می دهد. مدعیات ما در این مقاله مشخصاً بر اساس زمان-بندیِ اواخر تیموریان هند، سدة هیجدهم و نیمة نخست سدة نوزدهم میلادی (تحت نفوذ بریتانیا)، پی ریزی شده است. تأکید می شود مباحث حقوقی فقهیِ برده داری اسلامی خارج از موضوع مقاله است.
روابط سیاسی شیوخ برزنجی کردستان عراق با دولت عثمانی (1154 1335 ه . ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شیوخ برزنجی وابسته به فرقه قادریه از مشهورترین طریقت های صوفیه هستند که فعالیت خود را از نیمه اول سده دوازدهم هجری قمری آغاز کردند. بررسی منابع تاریخی نشان می دهد که این شیوخ به کمک تشکیلات منظم درویشی خود توانستند روابطی منسجم با دولت عثمانی برقرار کنند و با وجود فراز و نشیبهایی در این روابط به بالاترین مراتب سیاسی و اجتماعی در کردستان عراق دست یابند؛ هر چند رویکرد غالب قوم گرایانه در تاریخ سیاسی معاصر کردستان موجب شده است نقش فعال آنها در تحولات کردستان به خوبی دیده نشود. این مقاله می کوشد ضمن ارائه گزارشی مستند از روابط سیاسی حاکمان محلی برزنجی با دولت مرکزی عثمانی، عوامل و زمینه های به وجود آمدن جایگاه و اعتبار سیاسی و اجتماعی این دولت محلی را در کردستان عراق تبیین نماید.
کشمکش های سیاسی در اندلس و نقش آن در معاهدات نظامی مرینیان با آراگون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرینیان به عنوان ادامه دهنده سیاست مرابطون و موحدون در مقابله با نهضت استرداد مسیحی، در سده هفتم هجری در عرصه سیاسی مغرب اقصی ظهور کردند. آنان پس از تثبیت حکومت خود، به قصد جهاد اسلامی وارد اندلس شدند. مرینیان علی رغم درگیری هایی که با مسیحیان اندلس داشتند، گاه با برخی از دولت های مسیحی، از جمله دولت آراگون متّحد شده، هم کاری می کردند. این نوشتار با توجه به اوضاع و شرایط سیاسی اندلس و از طریق بررسی معاهدات نظامی مرینیان با آراگون و واکاوی علل و زمینه های هم کاری آنان به این نتیجه رسیده است که اختلافات آن دو دولت با پادشاهی قَشْتاله و حکومت بنی احمر، اهداف و منافع مشترکی را برای طرفین رقم می زد؛ به طوری که جهت دست رسی به آن اهداف، ناگزیر به هم کاری با یک دیگر و بستن معاهدات نظامی بوده اند.
مؤسسات فرهنگی و مدارس مسلمانان در هند
حوزههای تخصصی:
با ورود اسلام به شبه قارهٔ هند و همزمان با تشکیل حکومت های مسلمان در آنجا مسئلهٔ تعلیم و تربیت به عنوان مهم ترین عامل رشد و گسترش فرهنگ اسلامی مطرح گردید و به موازات آن مدارس و مکان های آموزشی تأسیس گردید. در واقع تعلیم و تربیت در هند به دو دورهٔ قرون وسطی و جدید تقسیم می شد. تعلیم و تربیت در قرون وسطی همانند سایر دنیای اسلام و ذینفع های عمدهٔ آن نخبگان بودند؛ هرچند که اگر مقتضیات ایجاب می کرد این تعلیم و تربیت از طریق مدارس، مسجدها در دسترس کودکان طبقهٔ عامه نیز قرار می گرفت. در دورهٔ جدید تعلیم و تربیت در مسیرتازه ای قرار گرفت، اگرچه در این دوره شکل سنتی قرون وسطی تقریباً حفظ شده بود، اما نوگرایان برای داشتن تعلیم و تربیت صحیح و آشنا شدن مسلمانان با شیوه های غربی و اشاعهٔ تفکرات خود مدارس و دانشگاه هایی را تأسیس کردند. در این پژوهش پس از بیان کلیاتی در مورد مدارس اسلامی، به بررسی تعلیم و تربیت مسلمانان در هند و نقش علما در توسعهٔ مدارس اسلامی در هند پرداخته می شود.
وقایع تنگک و تنگستان ساحلی در نخستین ماههای جنگ جهانی اول؛ نقض بی طرفی ایران و شکل گیری مقاومت های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند در سراسر سالهای جنگ جهانی اول گستره ی جغرافیایی ایران عرصه مقاومت ملیون در برابر نیروهای بیگانه بوده است، اما در این میان تنگستان و تنگستانی ها آوازه ای بلند یافته اند. یکی از دلایل این امر پیوستگی خاک تنگستان به بوشهر، مهمترین بندر تجاری ایران در دوره قاجاریه بود . دلیل دیگر پیشقدمی تنگستانی ها در مقابله با متجاوزانی بود که بی طرفی ایران را در جنگ نقض کرده بودند. در این راستا روستای کوچک تنگک و کدخدای آن حاج علی تنگکی از یک طرف و باریکه ساحلی تنگستان با ضابطی رئیسعلی دلواری نقش خاصی در آغاز شکل گیری مقاومت عمومی مردم جنوب ایران طی ماه های اول جنگ جهانی اول داشته اند ، بطوریکه این ناحیه کوچک و رویدادهای آن که ابعادی محلی داشت، در کانون تحولات ملی ایران آن روزگار قرار گرفت. اگرچه نقض بی طرفی ایران در جنگ جهانی اول در مقیاس های ملی و بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است. اما هدف این تحقیق آن است تا با روش استنادی نشان دهد ، رخدادهایی هرچند در مقیاس محلی چگونه آغازگر نقض بی طرفی ایران شده اند و بدین ترتیب ابعاد جدیدی از ظرفیت های تحقیق در تاریخ محلی مورد بررسی قرار گیرد. چنانکه در این تحقیق نخستین بار بطور مستند و مبسوط نقش حاج علی تنگکی بازشناسی و معرفی شده است.
کمپانی هند شرقی و سیاست زبانی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور فزاینده روسیه در شرق دریای خزر و چالش با منافع راهبری انگلیس تا پایان عصر ناصری (1313 تا 1209ق/1895 تا 1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی قرن نوزدهم میلادی، سیزدهم هجری، حضور روسیه در آسیای میانه به صورت فزاینده ای افزایش یافت. این امر ایران را در معرض تجاوزات تازه قرار داد و به چالش روابط روس و انگلیس دامن زد. آثار مختلفی که تاکنون درباره روابط روس و انگلیس نوشته شده، بیشتر به شرح رویدادهای نظامی بسنده کرده و به اهمیّت سازوکار دیپلماسی روسیه، کمتر اشاره شده است. این تحقیق می کوشد تحلیل تازه ای از کاربَست روش های سیاسی و نظامی روسیه، در آسیای میانه و بازتاب های منطقه ای آن ارائه کند.
روش تحقیق توصیفی تحلیلی (Descriptive - analytical) و اسنادی (method Documentar) است و استناد به منابع دست اول و معاهدات و مکاتبات تاریخی، در اولویت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان با هدف مشخص کردن ابعاد سیاست خارجی روسیه در آسیای میانه، درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها هستند: روسیه چگونه توانست حاکمیّت خود را بر سرزمین های پهناور شرق دریای خزر تحمیل کند؟ ایران و انگلیس در برابر توسعه طلبی آن کشور چه اقداماتی انجام دادند؟
چنین فرض می شود که اقدامات نظامی، تنها ابزاری نبود که روسیه از آن استفاده می کرد و سیاستمداران آن کشور نیز، در موفقیت های کشور خود نقش داشته اند. نتایج این تحقیق نیز نشان می دهد: بازتاب رقابت های استعماری روس و انگلیس، در جغرافیای سیاسی سواحل دریای خزر، بسیار تأثیرگذار بود و روسیه از ترکیب ابزارهای موثر، مانند روابط اقتصادی، روش های سیاسی، مطالعات میدانی، نفوذ اطلاعاتی و اقدامات نظامی استفاده و حاکمیت خود را بر سراسر آسیای میانه تثبیت کرد.
واکاوی شاخص های تأثیرگذار بر مناسبات مرزی شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری بیزانس در قرن پنجم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 224م، با روی کار آمدن اردشیر بابکان به عنوان شهریار جدید ایران، حکومت جدید ساسانیان موجودیت یافت. از همان آغاز، در سیاست خارجی وی، نشانی از سازش و مدارا در مقابل امپراتوری روم مشاهده نمی شد. ریشه این مناسبات خصمانه با همسایه غربی، به زمان اشکانیان بازمی گشت؛ اما اردشیر بابکان با مطرح کردن بازپس گیری مرزهای اجداد خود که اکنون در دست امپراتوری روم بود، ماهیتی ایدئولوژیک به این منازعات داد. این مسئله امکان هرگونه توافق پایدار مرزی را که با رضایت دو طرف باشد، تقریباَ غیرممکن می کرد؛ ازاین رو، مناسبات مرزی دو قدرت را جز در دوره هایی گذرا، می توان پرده ای از جنگ های پی درپی نامید. با وجود این، قرن پنجم میلادی در این پرده، یک استثنا به شمار می رفت که باید آن را قرن آرامش در مناسبات مرزی دو قدرت نامید. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی شاخص های تأثیرگذار، بر سیاست های مرزی ساسانیان و امپراتوری بیزانس، در قرن پنجم میلادی بپردازد. بر اساس موضوع، روش و انجام کار در این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای است. آنچه در پایان نوشتار می توان از آن نتیجه گرفت این است: آرامشی که در مرزهای دو قدرت برقرار بود معلول اوضاع نابسامان دربار ساسانی، گرفتاری ساسانیان در مرزهای شرقی خود و همچنین گرفتاری بیزانس در مرزهای شمالی خود، به واسطه تهاجم اقوام صحراگرد، بود.
واکاوی نقش استراتژی ایران در خلال جنگهای جهانی
حوزههای تخصصی:
جنگ جهانی اول از ژوییه 1914/ مرداد 1293ش، به بهانه ترور ولیعهد اتریش در سارایو مرکز بوسنی آغاز شد که منشاء آن رقابت دولتهای بزرگ بر سر مستعمره ها و رقابت بر سر مسایل نظامی بود. این جنگ هشت روز پس از تاجگذاری احمد شاه آخرین پادشاه سلسله ی قاجاریه آغاز شد. جنگ جهانی دوم نیز در اول سپتامبر 1939/ دهم شهریور 1318ش، با حمله آلمان به لهستان آغاز شد. در هر دو جنگ، ایران اعلام بی طرفی کرد، ولی دولت های درگیر جنگ جهانی از توانایی نظامی خود استفاده کرده و برای دست یابی به منافع خود در جهت بهره برداری از امکانات و هم چنین موقعیت ژئوپولتیکی کشور ایران، بی طرفی آن را نقض کردند. بر این اساس، این پژوهش به دنبال بررسی نقش استراتژیکی ایران در دو جنگ جهانی می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دو جنگ جهانی، ایران به دلیل موقعیت استراتژیکی مورد حمله دول غرب قرار گرفت. این جنگها آثار و پیامدهای زیادی در ایران به بار آورد که در طی آن صرف نظر از هزینه ها، ویرانی ها و دشواری های دیگر از جمله قحطی و برآوردن نیاز متفقین که بردوش مردم ایران، موجب اشغال خاک ایران شد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است.
انگیزه های ضد سامی گری و تأثیر آن بر تفتیش عقاید در اسپانیا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شبه جزیره ایبری، سرزمینی با اقوام مختلف است که اتحاد و یکپارچگی در آن منطقه، همواره با دشواری هایی همراه بوده است. منشأ این دشواری را می توان نژاد مشترک نداشتن ساکنان این سرزمین دانست. اسپانیا پس از دچار شدن به چالش های عمیق، ایجاد اتحاد ملی را در دستور کار خود قرار داد و یکپارچگی مذهبی برآمده از دستگاه تفتیش عقاید را به عنوان یکی از ابزارهای مناسب برای این هدف برگزید. تفتیش عقاید، به مثابه روشی برای تحقق وحدت دینی، در اسپانیا حداقل سه دوره داشته است؛ ولی دوره میانی آن که از اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی آغاز شد، از این نظر مهم است که هدف ایجاد یک دولت ملی یکپارچه را نیز تعقیب می کرد. بر همین اساس، دولت اسپانیا در این دوره، تحت پوشش دستگاه تفتیش عقاید بوده است؛ ولی در حقیقت، با انگیزه ضد سامی گری دست به مبارزه ای جدی با عرب نژادها و یهودیان به عنوان دو قوم تأثیرگذار ساکن این سرزمین زد تا بدین وسیله، وحدت ازدست رفته خود را بازیابد. مقاله حاضر، ابعاد مختلف این موضوع را کاویده است.
بررسی نقش اخوان المسلمین در تحولات سیاسی سوریه (1954-2015 م)
حوزههای تخصصی:
جمعیت اخوان المسلمین سوریه، به پیروی از جمعیت اخوان المسلمین مصر شکل گرفت. این جنبش که در سال 1945 میلادی، توسط دکتر مصطفی سباعی، با هدف مبارزه با استعمار و نیز مقابله با اشغال سوریه از سوی فرانسه، در شهر حلب به وجود آمد؛ از همان ابتدا در تلاش برای اصلاح وضعیت جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... بوده و تأثیرات عمده ای بر تحولات سوریه، به ویژه تحولات سیاسی این کشور، گذاشته است. اخوان سوری، در صدد برآمد تا همانند انقلاب اسلامی ایران، دست به انقلابی موفقیت آمیز دست بزند. هدف عمده این سازمان، تشکیل حکومت اسلامی بر پایه تعالیم اسلام بود. اگرچه در نیل به این مقصود، بین اعضای این سازمان، اختلاف بود، و همین مسأله سبب انشعاب شد. حتی پس از چندی، آنان نتوانستند یک فرد را به عنوان رهبر سیاسی و فکری بپذیرند، لذا برخی از افراد صاحب نفوذ، به صورت دسته جمعی رهبری می کردند. این گروه، بعد از به رسمیت شناخته شدن و روی کار آمدن حزب سوسیالیستی بعث در سوریه و حمایت حافظ اسد، و پس از آن، بشّار اسد، از این حزب، همواره در تنش و مخالفت با دولت دمشق بوده و دست به شورش های مکرّر و اقدامات مسلّحانه زده است.
بررسی روند اسلام پذیری خاندان جغتای در ماوراءالنهر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یورش های ویران گر چنگیز باعث نابودی زنجیره ای از شهرها و آبادی های ماوراءالنهر شد که پیش از آن از رونق و شکوفایی کم نظیری برخوردار بودند. در تقسیمات خاندان چنگیزی، این منطقه به خاندان جغتای اختصاص یافت که بین سال های 624ه .ق/ 1227م تا 763ه .ق/1362م بر آن حکم راندند. جغتاییان مظهر و نماینده مغولان صحراگرد و وفادار به سنن اجدادی خود به شمار می آمدند که زندگی شان در پناه یاسا معنا می یافت. جغتای (حک. 624 640ه .ق/ 1227 1242م) در دوران حکومت چنگیز، مأمور اجرای دقیق یاسا و دستورات چنگیزخانی بود. او به واسطه اتخاذ سیاست ضد اسلامی و تحمیل یاسای مغولی بر مردمان تحت قلمرو حکومتی خود، به دشمن سوگندخورده مسلمانان معروف شد. پس از او، شاه زادگان مغولی «اولوس جغتای» با کنار گذاشتن دین آبا و اجدادی خود، به اسلام روی آوردند. با اسلام آوردن جغتاییان، برخی آداب و رسوم شمنی نیز به چالش کشیده شد و نفوذ گروه های مسلمان، به ویژه صوفیان، گسترش یافت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، روند اسلام پذیری خان های اولوس جغتای در ماوراءالنهر را بررسی کرده، اثرات آن را بر جامعه آسیای مرکزی ارزیابی می کند.