شناخت مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری مسکویه، مستلزم آن است که وی را نه صرفا در پیوند انتزاعی با حکمت عملی، بلکه در پیوند انضمامی با بستر تاریخی یعنی از منظر فرهنگی و پایگاه سیاسی و اجتماعی وی به عنوان درباری تحلیل کنیم تا تاریخ نگاری او را در این مناسبات درک کنیم. بر این اساس در مقاله حاضر، از نظریه تاریخ گرایی نوین استفاده شده است. مطابق این نظریه، منتقد تاریخی در خوانش متون، دنبال کشف علل و داده های جدید نیست، بلکه در پی تفسیر و شناخت دلالت های فرهنگی در متن تاریخ نگاری است. مسکویه به عنوان کاتب، فیلسوف یا مورخ، لاجرم جزیی از فرهنگ دوره است که «تجربه زیسته» او باید در درون آن شناخته شود. بر اساس یافته های مقاله حاضر، تاریخ نگاری این مورخ عصر آل بویه، متاثر از مولفه های فرهنگی در هم تنیده شامل «تجربه سنت و تقرب به دربار»، «فرهنگ دبیری» و «فرهنگ اندرزنامه ای و حکمت عملی» در پیوند با قدرت بوده است. مقاله حاضر گامی اولیه در این راستاست.
فیالمثل در دوران صفوی که کتاب اندیشه آزادی هم به آن اشاراتی دارد، در حوزه مالکیت، حادثهای رخ داد که تاثیر آن بر کمرنگتر شدن زمینههای آزادی در ایران، درخور تامل است. در آن دوران از مالکان بزرگ که عمدتا حاکمان ولایات بودند خلع مالکیت شد و تقریبا همه املاک ایران جزو خالصجات حکومتی یا دارایی شاه شد. انسان غیرمالک هم قهرا نمیتواند انسان آزاد شد و انسان غیرآزاد را با اندیشه آزادی چه کار؟