فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مؤلفه های مهدی باوری پاره ای از زیدیان هم زمان با ظهور محمدعبدالله بن حسن مثنی ملقب به نفس زکیه (145 100) موضوع اصلی پژوهش پیش روست. در این مقال بررسی تحلیلی عناصر مهدی انگاری نفس زکیه پی گرفته شده است که از کارکردهای ویژه ای در قیام محمد و همچنین تبیین روند باور به مهدویت در میان زیدیه برخوردار است. به نظر می رسد مهدی باوری نفس زکیه از مؤلفه ها و شاخص هایی چون اهتمام به نام و نسب و ویژگی های ظاهری تشکیل شده است. چنان که تا اندازه ای به نشانه های ظهور مهدی نیز توجه گردیده است. همچنین نمی توان نقش خواص و برخی از جریان های غالی را نادیده گرفت. بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از منابع معتبر تاریخی، حدیثی و فرقه شناختی و همچنین مصادر درون گروهی و بهره مندی از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصادر متقدم و ارائه تحلیل های مستند تلاش می کند تا تصویری روشن از عناصری ترسیم کند که به مهدی انگاری محمد کمک کردند.
منشا اجتماعی معتقدات کردان اهل حق (مطالعه جامعه شناسی درباره خاندانهای حقیقت)
حوزههای تخصصی:
کلک پژوهش: فرهنگ و تمدن (نقش فرهنگ در تحولات ملی، منطقه ای و جهانی) 2
منبع:
کلک مهر ۱۳۷۴ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
شهرهای گمشده
سجاده ی ابریشمین اصفهان، میرزا مخدوم شریفی و مقام قاضی القضاتی مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 7 اکتبر سال 2009 میلادی / 15 مهر 1388 ش. سجاده ای ابریشمین متعلق به دوره صفوی در حراج ساتبیز لندن معرفی و فروخته شد. این سجاده تا به امروز دومین قالیچه ی گرانقیمت جهان شناخته شده است که در این حراج بین المللی به فروش رسیده است. در کاتالوگ حراج با فرض برخی احتمالات، تاریخ این سجاده مقارن دوران حکمرانی شاه عباس اول ذکر شده است. اما بازخوانی متن سجاده و انطباق آن با مستندات تاریخی حقایق دیگری را در بر دارد. در این مقاله ضمن بررسی ویژگی های این سجاده و بازخوانی نشانه های نوشتاری و هنری آن، تاریخ، علت و پس زمینه سیاسی - اجتماعی بافتن آن معرفی می شود. حاصل این پژوهش، از بافتن این سجاده به سفارش میرزا مخدوم شریفی، وزیر شاه اسماعیل دوم برای پناهندگی او به عثمانی و منصوب شدن او به مقام قاضی القضاتی مکه حکایت می کند.
خطاهای مورخان: رویکرد تاریخی میان روایت (نقل) و عقل
حوزههای تخصصی:
به دور از گرایش به مبالغه در نقد میراث تاریخی،اهمیت دورماندن و برحذر بودن از اطمینان ساده در به کاربردن یا تداول سخن (خبر) تاریخی که منطبق با عقل نباشد را ضروری و مهم می یابیم.هدف از بکار بردن عقل در اینجا مطابقت بین سخن و واقعیت می باشد.خواننده و مورخ معاصر باید ایمان داشته باشد که اطلاعات فریبنده و نادرست چه اینکه به صورت مکتوب یا به خاطر تکرار آن در منابع مختلف نباید به عنوان یک حقیقت جلوه گردد.این مقاله تلاشی (سیستماتیک) برای روشن شدن بسیاری از خطاهایی است که سهواً یا عمداً گریبانگیر مورخان شده است.
بررسی وضعیت خط در ایران از آغاز تا کنون
حوزههای تخصصی:
مدارس قدیم مشهد مدرسه میرزا جعفر
منبع:
وحید اسفند ۱۳۵۰ شماره ۹۹
حوزههای تخصصی:
مروری بر شناسایی رزین های دی ترپنویید در ورنی آثار هنری به روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از رزین های دی ترپنویید حداقل از قرن ششم هجری در ایران و از قرون میانه در اروپا جهت ساخت ورنی گزارش شده و در طول زمان با دستورالعمل های مختلف بکار رفته اند. شناسایی این رزین ها در نمونه های تاریخی و بررسی دگرگونی های رخ داده در فرآیند کهنگی آن ها، به روش های مختلفی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از این میان طیف سنجی مادون قرمز به عنوان یکی از روش هایی که نیاز به نمونه کمی داشته و ارزان و در دسترس است، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. ساختار شیمیایی رزین های دی ترپنویید در دو دسته عمومی طبقه بندی می شوند: رزین های مرکب از ساختارهای آبیتان و پیماران شامل کلوفان و تربانتین ونیزی، و رزین های متشکل از ساختارهای لبدان و پیماران شامل سندروس و انواع کوپال. ساختارهای آبیتان تشکیل بسپار نمی دهند، اما لبدان ها فرآیند بسپارش را طی زمانی کوتاه طی می کنند و به همین دلیل نیز بیشترین کارآیی را در ورنی های روغنی – رزینی پیدا کرده اند. همین ویژگی ها موجب عملکرد متفاوت دو دسته رزین فوق طی فرآیند پیری و تولید محصولات تخریب شده که این امر تا حدود زیادی در شناسایی ساختار اصلی رزین به روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه کمک می کند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی شاخصه های شناسایی رزین های دی ترپنویید در طیف بینی مادون قرمز تبدیل فوریه به روش مروری پرداخته و تلاش شده است تا شاخصه های هر رزین بر اساس گزارش های مختلف و ساختار رزین بررسی و معرفی شود. ضمن آنکه به دلیل استفاده از رزین ها در ورنی های روغنی – رزینی، شاخصه های شناسایی روغن بزرک نیز مورد بررسی و مرور قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرآیند اکسیداسیون رزین ها در ورنی های حلالی و روغنی – رزینی یکسان بوده اما شناسایی آن ها در ساختار ورنی های روغنی – رزینی به دلیل تأثیر اکسیداسیون روغن بر شاخصه های شناسایی طی فرآیند پیری دشوار است.
روبرو شدن مدنیت ها
حوزههای تخصصی:
پراکندگی، کارکرد و الگوی حاکم بر سازه و تزیین آثار سلجوقیان در ولایت برخوار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی مقاله این است که الگوی پراکندگی، ساخت و تزیین بناهای دوران سلجوقی چگونه است؟ بدین منظور، داده های اولیه با روش میدانی و کتابخانه ای گردآوری و طبقه بندی شده و شهرها، روستاها و شواهد معماری برخوار در دوره ی سلجوقیان معرفی شده است. سپس عناصر معماری و کارکرد آثار با مطالعه نقشه ی بناها معرفی شده و بر پایه ی مقایسه ای تطبیقی، الگوی حاکم بر ساخت و تزیین آنها تبیین شده است. پس از آن، با استفاده از نظریه ی مکان مرکزی کریستالر، سکونت گاه های مرکزی و اقماری دشت برخوار شناسایی و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری مراکز سکونتی این دوره بر یکدیگر، مطالعه و مکان های مرکزی و اقماری معرفی شده است.
از مهم ترین دستاوردها و نتایج مقاله، وجود الگوی مشخص در ساخت کاروانسراها و مساجد سلجوقی برخوار است. به عبارت بهتر، الگوی ساخت کاروانسراهای برخوار استفاده از نقشه ی منظم، متقارن و از قبل تعیین شده، شکل یابی بر محور مخالف با وزش بادهای مخرّب شرقی، شمالی و غربی (محور مورّب)، پلان چهارایوانی، قرارگیری اتاق های سکونت مسافران در چهار طرف حیاط، استفاده از سنگ لاشه به عنوان مصالح اصلی، استفاده از گل و گچ به عنوان ملات و اندود و عدم وجود تزیینات در کاروانسراها را نشان می دهد. همچنین الگوی مشترک مساجد سلجوقی برخوار شامل گنبدخانه ی کاملاً همسان و هم اندازه، فرم اولیه ی یک ایوانی، تک مناره ی شاخص با تزیینات آجرکاری با نقوش لوزی شکل به شیوه هشت و گیر، تزیینات آجرکاری، توپی های گچی ته آجری و آجرلعابدار در گنبدخانه ها، کتیبه های کوفی ساده و کوتاه، تزیین آجر پیش بُر با نقوش گره چینی شش بند و شمسه و ترنج است. همچنین از دیگر نتایج این پژوهش، شناسایی مکان های مرکزی و اقماری در دشت برخوار است.
بازشناسی فرش مشهد در عصر قاجار، نمونه موردی: قالی محرابی پرده ای دو رو (محرابی - افشان شاه عباسی قندیل دار موزه ی فرش آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی حکومت قاجاریان (1343 1210 ق/1925 1796) بر ایران، برخی از هنرها از جمله فرش به دلایل متعددی همچون نبود رقیب خارجی و برپایی چند نمایشگاه از فرش های ایرانی در کشورهای غربی، اوجی دوباره می یابد. بازرگانان و تجار ایرانی به خصوص تبریزی ها با توجه به شناختی که از سلیقه ی مردمان مغرب زمین پیدا می کنند، در اکثر نقاط ایران از جمله مشهد، کارگاه های بافت فرش تأسیس کرده بودند. شایان ذکر است علاوه بر منابع موجود در این زمینه، برخی از بافته های موزه ی فرش آستان قدس رضوی، کمک فراوانی به شناخت بهتر شیوه ی بافت فرش در مشهد می نمایند. مهم ترین پرسش های پژوهش این است که هنر صنعت فرش از چه زمانی در مشهد رونقی دوباره یافته است؟ و با توجه به آثار موجود در گنجینه ی فرش رضوی، فرش های مشهد عصر قاجار چه ویژگی های داشته اند؟ هدف این پژوهش، شناخت بهتر فرش بافی مشهد در عصر قاجار است. در این پژوهش، خصوصیات بافت، طراحی و رنگ بندی فرش مشهد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.