چه کسی گمان میکرد خانواده ایرانی در طول چند دهه، به یکی از مصرفزدهترین خانوادههای جهان تبدیل شود. بر اساس گزارش مؤسسه «مارکتاوراکل» ایران از نظر قیمت بنزین سومین کشور ارزان دنیا و از نظر میزان یارانة پرداختی به بنزین نخستین کشور جهان است و معادل 38 درصد از کل بودجه دولت صرف یارانه بنزین میشود. ایران در سال 2007، 36 درصد از مصرف بنزین خاورمیانه را به خود اختصاص داد. هماکنون 9 درصد از سوخت جهان در ایران مصرف میشود، در حالی که جمعیت ایران کمی بیش از یک درصد جمیعت جهان است. گزارش صندوق بینالمللی پول نشان میدهد ایران دومین کشور جهان از نظر پرداخت یارانة انرژی با رقم 37 میلیارد دلار است و در سال 2008 پس از آمریکا و شوروی بزرگترین مصرف کنندة گاز جهان به شمار میرود. در این جستار به جایگاه زن در خانواده و تاثیر آن بر الگوی مصرفی جامعه می گذاریم.
چرا موضوع بازتولید خانوادة ایرانی برای ما اهمیت دارد؟ برای یافتن پاسخ مناسب لازم است از دو منظر به این موضوع پرداخته ایم که آن را به نظر شما خوانندگان محترم می رسانیم.
هدف از این مطالعه، بررسی باورها و ارزش های خانواده و کتاب های درسی در خصوص موضوع جنیست و نقش آن در چه گونگی بازنمایی و حل مساله تساوی جنسیت از سوی دانش آموزان است، به همین منظور، به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 دانش آموز پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی و خانواده آن ها و نیز به وسیله تحلیل محتوای کتاب های درسی رشته علوم انسانی (24 کتاب درسی) دوره دبیرستان و پیش دانشگاهی، داده هایی در خصوص موضوع جنسیت جمع آوری شد.
یافته ها نشان می دهد از مجموع 16 مصاحبه انجام شده با والدین دانش آموزان 2) مورد از والدین در مصاحبه شرکت نداشتند)، در 12 مورد بین باورهای والدین (پدر یا مادر) با دانش آموزان هم سویی وجود دارد. تحلیل محتوای کتاب های درسی نیز نشان داد محتوای کتاب های درسی در جهت تقویت مرزبندی های جنسیتی است، اما به رغم پیام مشترک این کتاب ها، دانش آموزان در حل مساله تساوی جنسیت، روی کردهای ارزشی متفاوتی دارند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دشواری کار زنان شاغل و هم کاری همسران آن ها در امور منزل، بر رضایت از روابط زناشویی در وهله اول، و سپس بر اختلالات رفتاری فرزندان انجام گرفته است. 150 مادر شاغل، دارای فرزند در مهد کودک های شهر شیراز، به عنوان نمونه پژوهش، چهار پرسش نامه اختلالات رفتاری کودکان، دشواری کار، هم کاری همسر، و رضایت از روابط زناشویی را تکمیل کردند و نتایج نشان گر آن بود که دشواری کار زنان شاغل، پیش بینی کننده رضایت از روابط زناشویی نیست، اما هم کاری مردان در امور خانه، به طور مثبت پیش بینی کننده رضایت از روابط زناشویی است؛ هم چنین، در حالی که دشواری کار، تنها می تواند پرخاش گری کودکان را به طور مثبت پیش بینی کند، بر اساس رضایت از روابط زناشویی می توان پرخاش گری، گوشه گیری، و اضطراب کودکان را به طور منفی پیش بینی کرد. با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های پیشین، پیشنهادهایی برای بررسی بیش تر این موضوع مطرح شده است.
یکی از علایق رشته ی جامعه شناسی، بررسی ساختار قدرت در خانوده است، که معمولا با توجه به تقسیم کار بین همسران و مشارکت آن ها در تصمیم گیری ها انجام می گیرد. مبانی نظری نشان می دهد که ساختار قدرت، از عوامل عینی و ذهنی مانند نوع و میزان منابع در دسترس همسران، باورها، و نوع شناخت آن ها از تفکیک دو جنس و قدرت و توانایی های ایشان متاثر است.
هدف از این پژوهش، که با استفاده از نظریه منابع و نظریه بوردیو طراحی شده است، بررسی رابطه میان ساختار قدرت در خانواده های کرمان و منابع در دست رس و باورهای جنسیتی است. نمونه پژوهش را 682 نفر از زنان همسردار شهر کرمان و روستاهای پیرامون آن تشکیل می دهند و پژوهش به شیوه پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه پژوهش گر ساخته انجام شده است.
نتایج به دست آمده نشان داد که ساختار قدرت خانوادگی، همان گونه که پیش بینی می شد، به نفع شوهر است و میان ساختار قدرت در خانواده و میزان دست رسی زنان به منابع، نوع باورها، شناخت آن ها از توانایی های زنان و مردان، و برخی عوامل زمینه دیگر، رابطه معنادار وجود دارد.
دیوید پوپنو استاد جامعهشناسی دانشگاه راجرز و رئیس سابق دانشکده علوم رفتاری و اجتماعی این دانشگاه است. وی به همراه یکی از همکارانش، مدیریت پروژه ملی ازدواج در دانشگاه راجرز را بر عهده دارد. او در گذشته، در زمینه طراحی شهری فعالیت داشته است. تخصص فعلی وی در مطالعه زندگی خانوادگی و اجتماعی در جوامع نوین است و تاکنون بیش از نه جلد کتاب از جمله: «زندگی بدون پدر» را در این رابطه، تألیف نموده است. او اگر چه به طیف جامعهشناسان نوین تعلق دارد، اما از طرفداران جدی و شناخته شده نهاد خانواده نیز میباشد. در این مقاله وی به بیان دیدگاه هایش در مورد دلایل فروپاشی خانواده های امریکایی می پردازد.