فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
شناسایی و تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر (مورد مطالعه: زنان 45-20 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر در میان زنان 20 تا 45 ساله شهر تهران، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در بخش چارچوب نظری از نظریه های صاحب نظرانی هم چون هیرشی، مرتن، باندورا ، پیترسون و دنسلی استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 386 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و گویه ها استاندارد بوده که پس از تایید اعتبار سازه ای و صوری آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.79) محاسبه و استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی آن است که مشارکت اجتماعی زنان و دلبستگی خانوادگی خشونت علیه زنان در فضای سایبر را کاهش می دهد و با افزایش اعتیاد آنلاین، خشونت افزایش می یابد و همنوایی در گروه های سایبری در صورت اعتیاد آنلاین در خشونت علیه زنان تاثیرگذار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بر خشونت علیه زنان تاثیر دارد.
بررسی کیفیت زندگی در زنان اقدام کننده به خودسوزی در مقایسه با گروه گواه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودسوزی از مرگ بار ترین و غم انگیز ترین انواع خودکشی محسوب می شود. این روش خودکشی بیشتر در کشور های شرقی از جمله برخی از مناطق ایران رایج است. این روش در میان زنان ایرانی به شکل نگران کننده ای مشاهده می شود. کیفیّت زندگی از جمله مقوله های بااهمیت در حیطه خودسوزی زنان ایرانی است، لذا هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی کیفیّت زندگی زنانی بود که خودسوزی را به عنوان روش خودکشی انتخاب می کنند. برای این منظور تعداد 55 زن (31 نفر در گروه آزمایش و 24 نفر در گروه کنترل) برای اجرای پژوهش از میان بیماران مراجعه کننده به بخش سوانح و سوختگی بیمارستان های تهران و شیراز انتخاب شدند. از بیماران خواسته شد که به سؤالات پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دهند. نتایج حاکی از این بود که نمره کیفیّت زندگی زنان خودسوز در تمامی خرده مقیاس های پرسشنامه کیفیّت زندگی پایین تر از زنان گروه کنترل بود. با توجه به یافته های به دست آمده به نظر می رسد که عوامل متعددی در گرایش زنان به خودسوزی نقش دارند که از مهم ترین آن ها می توان به وضعیت اجتماعی، سلامت روانی و جسمانی و در آخر وضعیت محیط زندگی آن ها اشاره کرد. شایان ذکر است که می توان عوامل فوق الذکر را تحت عنوان کیفیّت زندگی زنان قرار داد.
بسترهای اقتصادی موثر بر تصمیم گیری زوجین به طلاق؛ مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله فهم چگونگی اثرگذاری بسترهای اقتصادی بر تصمیم گیری زوجین برای طلاق است. داده های مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با 40 زن و مرد مطلقه در شهر تهران می باشد. یافته ها نشان می دهد بیکاری و اشتغال ناپایدار، و کسب درآمد از مسیرهای نادرست، وابستگی مالی به خانواده ها، شرایط بد اقتصادی جامعه و فشار مضاعف بر منابع درآمدی خانواده و مدیریت نامناسب منابع مالی خانواده از جمله مسائل مالی افراد در زندگی مشترک بوده است. این مسائل به صورت زنجیره ای با تعاملات کمتر زوجین درون زندگی مشترک، کاهش سطح رفاه خانواده و بتدریج افزایش اختلافات و تضادهای فکری و رفتاری زوجین همراه شده است. بر اساس این مطالعه مشکلات اقتصادی علت بلافصل طلاق نیست بلکه زمینه ساز شرایط دیگری می شود که که نهایتاً به طلاق منجر شود. در واقع مشکلات اقتصادی عامل پنهان و تأخیری است و با یک اثر تأخیری، بر تصمیم زوجین به طلاق اثر می گذارند.
تعارض کار- خانواده در پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تعارض کار- خانواده در پرستاران انجام شد. در این مطالعه توصیفی- مقطعی 374 پرستار شاغل در هشت مرکز آموزشی درمانی شهر رشت به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون[1] ارزیابی شدند داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعارض کار – خانواده از نظر فشار و تعارض خانواده- کار از نظر زمان، بیش ترین حیطه تأثیر گذار در تعارض پرستاران هستند. مدل رگرسیون نشان داد که از بین عوامل فردی علاقه به شغل، شغل دوم و نگهداری از سالمندان یا فرزند معلول در حیطه تعارض کار با خانواده و علاقه به شغل، داشتن شغل دوم، نگهداری از سالمندان یا فرزند معلول و شرایط شغلی همسر در حیطه تعارض خانواده با کار معنادار و مرتبط است. یافته های این پژوهش به اهمیت ایجاد تعادل در زندگی خانوادگی و شغلی پرستاران تأکید می کند ،به طوری که با آگاه کردن مسئولان از نتایج این پژوهش می توان گام مهمی در جهت کاهش مشکلات پرستاران و افزایش کیفیّت خدمات رسانی به آن ها برداشت.
نگره ای تطبیقی بر «مادری» در روان شناسی و ادبیات ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از تجلیات ارزشمند زن در جهان خلقت، نقش مادری است. مادری و زنانگی دو مفهومی است که میان آن ها رابطه پیچیده ای وجود دارد. هر چند مادری پایگاه اجتماعی است که به آن بهای زیادی داده می شود و از زنان عمدتاً انتظار می رود که این نقش را بپذیرند، اما عملکرد واقعی آن هنوز نامرئی مانده است. در این میان، مذهب و روان شناسی حوزه هایی اند که در از دو زاویه تشبیه و تفاوت به جایگاه و نقش مادر در زندگی فرد پرداخته اند. مذهب به مثابه نهادی که فرد اعتقادات خود را بر مبنای آن سامان می دهد، نقش تعیین کننده ای در نقطه عطف زن، در قالب مادری، داشته و نگرشی همراه با تکریم را ارائه می کند؛ در عین حال، حیطه روان شناسی به مثابه علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی نگرشی چالشی و اُبژه محور به حضور مادر در زندگی فرد دارد که از طرفی، آن را مؤثر و از طرفی، مخل زندگی فرد و باعث اختلال شخصیتی وی می داند. در این مقاله، برآنیم تا نگاهی تطبیقی بر مادری، در دو حوزه دین و روانشناسی داشته باشیم تا به نقاط تشبیه و تأکید و تفاوت آن ها دست یازیم.
اجتماعی: روایت تنهایی و مظلومیت زن بی سرپرست
منبع:
گزارش آبان ۱۳۷۳ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با احساس ناامنی اجتماعی زنان در فضاهای شهری (با تاکید بر ویژگیهای کالبدی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
احساس ناامنی در فضاهای عمومی شهری از نگرانی های مهم شهروندان است. برنامه ریزان و طراحان فضاهای شهری در تلاش هستند تا با شناسایی عوامل مرتبط با احساس ناامنی بویژه در فضاهای شهری، امنیت را برای استفاده کنندگان از آن فضاها فراهم کنند. بخش عمده ای از شهروندان را زنان تشکیل می دهند که حضور آنان در محیط های کار و فعالیت های اجتماعی شهری روند رو به رشدی دارد و این باعث می شود تا در طراحی و ساخت کالبد شهر حضور آنان مورد توجه قرار گیرد. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری شود. در این مطالعه تلاش شده است تا زمینه های احساس ناامنی اجتماعی در بین زنان بررسی شود و عوامل مؤثر بر نگرانی ها و ترس های زنان در فضاهای عمومی و محیط شهری با تاکید بر ویژگیهای کالبد شهری شناسایی گردد.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.
خشونت نسبت به زنان از منظر تفاسیر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آن که اسلام به عنوان کامل ترین دین راهکارهایی در قرآن برای تنظیم روابط خانوادگی توصیه می کند، اما امروزه به دلیل داشتن برخی واژگان و عبارات متهم به تجویزخشونت علیه زنان شده است . یکی از این عبارات واژه «وَاضرِبُوهُنَّ » در آیه 34 سوره نساء است. به این دلیل مقاله حاضر باذکر نظرات جامعه شناسان در باب خانواده و خشونت خانوادگی و کج رفتاری اجتماعی به بررسی این عبارت با استفاده از واژه شناسی و ایجاد شبکه مفاهیم قرآنی و آیات و روایات تفسیری مربوطه اقدام کرده است . این مقاله با روش تحلیل محتوا و در راستای چارچوب نظری اسنادی به بررسی دیدگاه قرآن نسبت به زن و خانواده و قرینه های لفظی موجود در آیه و روایات تفسیری به تحلیل شرایط ضرب و نمادهای مخالفت قرآن با خشنوت علیه زنان اقدام کرده است. همچنین مغایرت واژه « وَاضرِبُوهُنَّ »را با بنیادهای نظریات جامعه شناسی در باب خشونت علیه زنان به اثبات رسانده و از نشوز مد نظر در این آیه با توجه به نظریات کج رفتاری اجتماعی تبیین جامعه شناسانه کرده است. نتایج نشان داد که گفتمان آیه متفاوت از گفتمانی است که در انتقادات از آن استفاده شده است؛ واژه مذکور به عنوان یک امر ارشادی، درپی تنظیم زندگی خانوادگی مخدوش شده بر اثر فقدان رعایت حدود خانواده است؛ و در فرآیندی ترتیبی بعد از دو مرحله «فعظوهن»و« واهجروهن فی المضاجع »و فقدان پاسخگویی آن ها و در شرایط بسیار محدود و مشخص اجرایی است؛ تعبیر مبارک« فلا تبغوا علیهن سبیلا » و روایات مفسر واژه «وَاضرِبُوهُنَّ » ، ازمخالفت قرآن با خشونت علیه زنان حکایت می کند.
سخن سردبیر: دشواری های مطالعات تاریخی راجع به زنان در تاریخ ایران
حوزههای تخصصی:
تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایة فرهنگی در مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله کنکاشی تجربی است دربارة تأثیرات مجزا و توأمان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در مواجهه زنان و دختران دانشجو با رفتارهای غیراخلاقی. فرضیه اصلی این است که برخورداری هرچه بیش تر از هر دو نوع سرمایه اجتماعی و فرهنگی، احتمال مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی را کاهش می دهد. جامعة آماری این پژوهش را کلیة دانشجویان دختر پنج گروه علمی عام در دانشگاه رودهن و تهران تشکیل می دهند که در هنگام جمع آوری داده های این پژوهش، دست کم دو ترم تحصیلی را در این دانشگاه ها گذرانده بودند. برای آزمون فرضیه مذکور، حدود 420 دانشجوی دانشگاه های تهران و رودهن با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نامتناسب با حج م انتخاب ش دند. ابزار اندازه گیری پرسش نامة ساخت یافت ه محقق ساخته ای است که از طریق آن اظهارات دانشجویان دربارة میزان مواجهه با جرایم اخلاقی و میزان برخورداری از سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در یک مقطع زمانی گردآوری شد. نتیجه آزمون فرضیه مذکور نشان داد که به رغم وجود رابطه مستقیم میان برخورداری از سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی، میان سرمایه فرهنگی و مواجهه با رفتارهای غیراخلاقی رابطه ای معماگونه برقرار است؛ به طوری که برخورداری بیش تر از سرمایه اجتماعی بازدارنده مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی و برخورداری بیش تر از سرمایه فرهنگی تسهیل کننده مواجهه زنان و دختران دانشجو با رفتارهای غیراخلاقی است.
رابطه دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با سلامت روان درزنان بزهکار زندانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرداختن به مسائل زنان به ویژه در دوره های اخیر همواره مورد بحث و گفت وگوهای فراوان بوده و با توجه به این که زنان امروزه نیمی از جوامع انسانی را تشکیل می دهند، شالوده و بنیان جوامع و خانواده به سلامت تمامی افراد جامعه به خصوص زنان بستگی دارد. این مقاله قصد دارد رابطه ویژگی های شخصیتی با سلامت روان در زنان بزهکار زندانی شهر تهران را بررسی نماید. روش: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و سلامت روان زنان زندانی بزهکار شهر تهران بود. از بین زنان زندانی شهر تهران 100 نفر با روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال(AAS)، ویژگی های شخصیتی (NEO) و سلامت عمومی)سلامت روان)(GHQ) استفاده شد. طرح پژوهشی از نوع همبستگی و داده ها با استفاده از روش آماری (ضریب همبستگی چند متغیره ) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها و نتایج: نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دو پیش بین روان رنجورخویی و برون گرایی، 60 درصد تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. همچنین دو پیش بین سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی ایمن، 20/24 درصد تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند.
بررسی نقش اینترنت در ارتقای جایگاه زنان
حوزههای تخصصی:
ویژگی های منحصر به فرد فناوری های نوین ارتباطی از جمله اینترنت باعث ایجاد کارکردهای متفاوتی در حوزه های مختلف زندگی شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش اینترنت به عنوان یک رسانه نوین ارتباطی در ارتقای جایگاه زنان است که به روش پیمایشی انجام شده است. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و در این پژوهش، اینترنت به عنوان متغیر مستقل و مؤلفه های: «حس استقلال و اعتماد به نفس زنان»، «انعکاس رویدادهای زندگی»، «تعاملات زنان»، «کاهش انزوای اجتماعی»، «مشارکت اجتماعی»، «تغییر باورها و اندیشه های سنتی زنان»، «آگاهی زنان از حقوق اجتماعی خود»، «افزایش سطح آگاهی»، «ایجاد فضای عمومی»، «تحرک اجتماعی» و «عضویت زنان در جامعه اطلاعاتی» جهت سنجش ارتقای جایگاه زنان، به عنوان متغیرهای وابسته بررسی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شده است. نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که اینترنت امکان حضور زنان را بدون محدودیت زمانی و مکانی فراهم می کند و باعث می شود حس استقلال و اعتماد به نفس آنان بالا برود. زنان با حضور در فضای مجازی، جنبه های شخصی و رویدادهای زندگی خود را منعکس می کنند و این باعث کاهش انزوای اجتماعی و تعاملات زنان با عقاید مشابه هم می شود. زنان با حضور در اینترنت، سطح دانش و آگاهی خود را بالا می برند و خود را عضوی از جامعه اطلاعاتی می دانند. آنان با استفاده از فرصت هایی که اینترنت برایشان فراهم می کند و با ایجاد تحرک اجتماعی، و تغییر عقاید و اندیشه های سنتی می توانند حضور و مشارکت خود را در جامعه افزایش دهند و در نتیجه نقش و جایگاه واقعی خود را در جامعه تثبیت کنند.
تعارضات زناشویی پس از مهاجرت و موانع اجتماعی رفتار کمک خواهی از دیدگاه زنان مهاجر ایرانی ساکن استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پویائی های خانوادگی و چالش هایی است که در روابط همسرانه زنان ایرانی پس از مهاجرت به استرالیا دیده می شود. به منظور انجام پژوهش روش تحقیق کیفی به شیوه قوم نگاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده میدانی، مصاحبه عمیق و گفتگوهای غیر رسمی بود. به منظور مشاهده مستقیم تعاملات جامعه ایرانی با جامعه استرالیا و بررسی عوامل احتمالی اثر گذار در سیستم خانواده ایرانی، مشاهده میدانی به مدت دو سال و نیم در ملبورن انجام گرفت. هم چنین 21 مصاحبه عمیق باز پاسخ با زنان ایرانی و 11 مصاحبه با افراد آشنا به امور مهاجرین در دستگاه های دولتی و غیر دولتی استرالیا و هم چنین افراد آشنا با جامعه ایرانی انجام شد. مصاحبه های رسمی ضبط شده و توسط پژوهشگر پیاده و همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مصاحبه ها با گفتگوهای غیر رسمی و مصاحبه های پیگیرانه جهت رفع ابهامات و یا اضافه نمودن موارد جدید همراه بود. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار NVivo مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی چون تعارض بر سر حقوق زنان و نقش های جنسیتی و تفاوت فرهنگ پذیری منجر به بروز تعارضات زناشویی می شود. هم چنین کاهش روابط و منابع حمایتی اجتماعی مانعی برای کمک گرفتن جهت حل تعارضات پاسخ دهندگان بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش در زمینه کمک رسانی به زوجین مهاجر و آگاه سازی افراد متمایل به مهاجرت مفید خواهد بود.
دین عامه، ناکامی های عینی و استراتژی زنانه امیدواری: مطالعه تجربه دعانویسی در شهر سنندج.کمال خالق پناه،فاطمه میرزاوندیان،اخترجلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمی گیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم می کند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیه های دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامی های عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساخت گرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روش شناسی زمینه ای بررسی می کند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطاف پذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنی های عینی در زندگی روزمره شکل می گیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر می کند. واژه های کلیدی: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.