فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی نابرابری آموزشی، به عنوان یکی از عوامل مهم تداوم و بازتولید نابرابری های اجتماعی،به ویژه نابرابری جنسیتی می پردازد. نابرابری آموزشی جنسیتی در همه جوامع، از جمله جوامع در حال توسعه و به ویژه مناطق محروم تر آن، از منطقی جداگانه پیروی می کند و دارای کارکردی ویژه است. بر پایه فرض این پژوهش،که با استفاده از نظریه های جنسیتی، مبادله، و انتخاب عقلانی به دست آمده است، برخی از عوامل فرهنگی و اجتماعی، به هم راه محاسبه های عقلانی، سوادآموزی دختران را یک سرمایه گذاری بی باز گشت و بدون توجیه منطقی می نمایاند.پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه انجام شده و نمونه آن را نیز 240 نفر از پدران یا مادران خانوارهای بخش درودفرامان کرمان شاه تشکیل می دهد، که انتخاب آن ها به دلیل نبود تناسب شایسته میان سطح سوادآموزی دختران و پسران منطقه صورت گرفته است.نتایج نشان می دهد که نابرابری آموزشی با جامعه پذیری جنسیتی و باور به ایفای نقش جنسیتی (از میان عوامل اجتماعی) و باور به برتری مردان و باورهای قالبی جنسیتی (از میان عوامل فرهنگی) در پدر و مادر، پیوندی معنادار و مستقیم دارد. میان محاسبه های عقلانی پدر و مادر و نابرابری جنسیتی آموزشی نیز پیوندی معنادار دیده می شود. برازش چندمتغیره نشان داد که 30 درصد از واریانس نابرابری جنسیتی آموزشی را عوامل فرهنگی، اجتماعی، و انتخاب عقلانی پدر و مادرتبیین می کند.
تحلیل جنسیتی فعالیت های کشاورزی در روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش توصیفی، تحلیل جنسیتی انجام فعالیت های کشاورزی به وسیله روستاییان شهرستان کرمانشاه، به روش کمی، است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان روستاهای شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند (148425نفر: 79040 مرد و 69385 زن) و با محاسبه حجم نمونه ای معادل 382 نفر، از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. بر اساس یافته ها، میزان مشارکت زنان روستایی، به ویژه زنان میان سال، در انجام امور مختلف پرورش دام بیش از مردان بود، ولی در امور زراعت و باغ داری، تنها در وجین و فرآوری محصولات مشارکت داشتند؛ هم چنین میزان دست رسی زنان به منابع مختلف و تصمیم گیری آن ها در مورد منابع و درآمدها نیز کم تر از مردان بود. بر اساس تحلیل واریانس دو سویه، از لحاظ میزان مشارکت فیزیکی در امور کشاورزی، میزان دست رسی به منابع، و توان دخل و تصرف در آن ها (کنترل و تصمیم گیری)، بین چهار گروه مردان میان سال، زنان میان سال، زنان جوان، و مردان جوان روستایی، اختلافی معنادار مشاهده شد؛ بنابراین، برنامه ریزی توسعه روستایی شهرستان کرمانشاه بر پایه واقعیت های مذکور و بر اساس عدالت محوری جنسیتی توصیه می شود.
ریشه یابی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ حجاب و عفاف و ارزیابی راهبردهای نقشه مهندسی فرهنگی (رویکرد سیستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با گردآوری و تحلیل بیش از 200 تحقیق، مبتنی بر رویکرد تفکر سیستمی و بهره مندی از روش-شناسی پویایی سیستم، عوامل اثرگذار بر توسعه فرهنگ حجاب و عفاف شناسایی و در یک الگوی مفهومی ارائه شد. سپس بر اساس روش شناسی پویایی سیستم، روابط علی بین متغیرها تشریح گردید. در تبیین سیستمی موضوع، نشان داده شد فرهنگ حجاب و عفاف در تعامل چند سویه با حوزه های اجتماعی، رسانه های داخلی و غربی، نظام آموزش خصوصی و دولتی، سیاستگذاری حاکمیت در ترویج فرهنگ و اقتصاد لباس اسلامی و غیر اسلامی است و تصمیم گیری فرد در زمینه حجاب و عفاف در بستر پویایی از مبانی اعتقادی و باورها، آرمانهای ذهنی و رفتارهای ظاهری فرد محقق می گردد. هم چنین حلقه های رفتاری مؤثر بر مبانی اعتقادی، آرمانهای ذهنی و رفتارهای ظاهری فرد ناشی از تعامل علّی بین متغیرها، شناسایی شد که در دوره کوتاه تا بلند مدت بر رفتارهای فرهنگی مؤثر است. بر همین مبنا، یافته های راهبردی به منظور توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در دوره کوتاه تا بلند مدت ارائه شد و تطابق آن با راهبردهای نقشه جامع مهندسی فرهنگی کشور مورد بررسی کیفی قرار گرفت.
ماهیت نفقه زن
مشارکت اجتماعی زنان (1 )
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
واکاوی شرایط زمینه ساز قصد و رفتار تک فرزندی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باروری زیر سطح جانشینی (حدود 2/1 فرزند) از سال 1385 تاکنون در ایران نگرانی هایی را ایجاد کرده است. باروری زیر سطح جانشینی معرف افزایش رفتار تک فرزندی است. بر این اساس سؤال تحقیق حاضر، این است که تفسیر و برداشت زنان و مردان شهر تهران از دلایل و انگیزه های تک فرزندی چیست و چه شرایط و عواملی زمینه ساز این تصمیم هستند. برای پاسخ به این سؤال ها، تعداد 14 مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند با زنان و مردان سنین مختلف در شرف ازدواج، همسردار بدون فرزند، همسردار با یک فرزند زیر 5 سال و افراد در پایان سنین باروری و دارای تک فرزند، ساکن شهر تهران انجام شد. مبنای نظری سؤال ها، نظریه های رفتار برنامه ریزی شده، گذار دوم جمعیتی و تئوری شناختی اجتماعی بود. مصاحبه های عمیق با روش استقرایی کدگذاری باز شده (تحلیل محتوایی متعارف) و کدهای باز بر اساس معانی مشترک ظاهری و مقایسه ی مداوم در قالب زیر طبقه ها و طبقه های فرعی و اصلی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که تصمیم تک فرزندی در واقع یک نوع راه کار یا استراتژی برای ایجاد نوعی تعادل بین شرایط فردی، زناشویی، خانوادگی و محیطی افراد است. این تصمیم حاصل تعامل بین برآیند نگرش ها، احساسات و مهارت های فردی به نفع تک فرزندی، فضای غیرحمایتی تعامل زناشویی برای فرزندآوری، فضای غیرحمایتی خانواده ی گسترده برای فرزن دآوری و فضای غیرحمایتی جامعه برای فرزند آوری است. بنابراین، در راستای تشویق باروری در نظر گرفتن پیچیدگی این تصمیم و رفتار ضروری است. مداخلات می توانند شامل ارتقای امنیت شغلی زنان، ارتقای کیفیت مراکز نگهداری کودکان، فرهنگ سازی هنجار فرزندآوری، افزایش احساس امنیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها و تحکیم روابط در خانواده باشد.
دوسویگی عشق و ازدواج
حوزههای تخصصی:
«عشق»، جاذبهای غیرمرئی و پدیدهای رازآلود است که مهمترین نقش را در تحرک، قوام و دوام عالم ایفا مینماید. اهمیت و نقش تعیین کنندهی عشق در هستی، حکمای الهی را بر آن داشته است تا با ژرفنگری در مقولهی عشق و تفکیک اقسام و تعیین مراتب آن و ... ، بحثی اساسی را به این مهم اختصاص دهند. نوشتار حاضر به منظور تبیین اجمالی مقولهی عشق، پس از ورود به مباحث معناشناختی عشق، ذکر اقسام و مراتب آن، به مباحثی از قبیل رابطهی عشق مجازی با عشق حقیقی، اختیار و تکلیف در محدودهی عشق مجازی، تکلیف عاشق در فراق و وصال، علت و علاج عاشق و ... میپردازد و سرانجام با رویکردی اجمالی به بحث «عشق و ازدواج»، نقش عشق را به عنوان «زمینه» و نیز «پیامد» ازدواج بیان میدارد و به مهمترین تدابیر شریعت در جهت تحکیم عشق پس از ازدواج اشاره مینماید.
تحلیلی بر کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی است. به این منظور در قالب روش پیمایشی، 340 نفراز زنان شهرکرد در دو گروه نمونه عادی و طلاق عاطفی به دو روش نمونه گیری گلوله برفی و سهمیه ای اتفاقی ساده انتخاب شده و از طریق پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد: بین طلاق عاطفی و شش بعد کیفیت زندگی زنان (احساس فردی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، کیفیت سلامت، رضایت از شرایط محیطی و رضایت از شرایط اقتصادی) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اختلاف رتبه ها در هر کدام از متغیرهای وابسته در دو گروه نیز معنادار بوده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی بر اساس طیف لیکرت، درحد پایین و کیفیت زندگی زنان عادی درحد بالایی است.
بررسی رفتار همدلانه دختران نوجوان دبیرستانی با مادران شان و رابطه آن با مهارت فراشناخت و پیش رفت تحصیلی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه رفتار هم دلانه دختران با مادران شان با مهارت فراشناخت (خودگردانی در یادگیری) و پیش رفت تحصیلی بررسی شده است. نمونه پژوهش 196 دانش آموز دختر دبیرستان های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی گزیده شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه رفتار هم دلی دختران و پرسش نامه خودگردانی در یادگیری بود. آزمون فرضیه های پژوهش با روش های آماری هم بسته گی، تحلیل واریانس، و رگرسیون انجام شد.
یافته ها نشان داد رفتار هم دلانه دختران با مادران هم بسته گی مثبت و معناداری با مهارت خودگردانی در یادگیری و پیش رفت تحصیلی دارد. برآورد رگرسیون خطی نشان می دهد که رفتار هم دلانه دختران توان تبیین و پیش بینی مهارت خودگردانی و پیش رفت تحصیلی را دارد. هم چنین مهارت خودگردانی دانش آموزان در مناطق تحصیلی شمال، جنوب، شرق، و غرب یک سان نیست؛ اما ارتباطی معنادار میان مناطق تحصیلی با رفتار هم دلانه و پیش رفت تحصیلی دختران وجود ندارد.
اسارتهای کهنه در جنبشهای نو
حوزههای تخصصی:
کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، مصوب 27 آذر 1358 (18 دسامبر 1979 ) مجمع عمومی سازمان ملل حاصل دو قرن مبارزه و فعالیت خستگی ناپذیر جنبش زنان اروپا و امریکا در دفاع از حقوق انسانی زنان میباشد. این جنبش از اوایل قرن نوزدهم تحت عنوان فمینیسم (Feminism) و با شعار « تساوی زن و مرد در همه شئون» در اعتراض به مردسالاری حاکم بر اعلامیه حقوق بشر فرانسه به وجود آمد. این اعلامیه با بیاعتنایی آشکار به حقوق زنان، هیچگونه حقی برای آنان در نظر نگرفته بود، در نتیجه گروهی از زنان در مخالفت با این نابرابری، دست به اعتراض زده و خواهان حقوق برابر با مردان شدند. این حرکت بعدها توسط کندورسه (Condorcet) ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی ادامه یافت و به تشکیل مکتب طرفداران زن انجامید. این مکتب در دفاع از حقوق زنان بر سه نکته اساسی تأکید داشت:1 -زن، انسانی بالغ و کامل است و در برابر مردان به ویژه در زندگی زناشویی از استقلال، اختیار وحقوق انسانی برخوردار است. 2- زن از نظر فکری، انسانی آزاد و مستقل است.3- زنان باید در مسائل سیاسی شرکت کنند و از حقوق مساوی با مردان برخوردار باشند
اهمیت سرمایهگذاری در آموزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
مبانی و تفاوتها در فقه زنان
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۲ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تناسب بین حق و تکلیف وقتی دربارة نظام حق و نظام تکلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامة دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آنها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، دربارة محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایرة توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایرة تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این مقاله این بحث،را طی دو محور پی می گیریم: • اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد. • دوم آن که برای انسانی که دایرة تواناییاشگسترده تر از دایرة تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.
کرامت زن در گستره احکام اسلام
حوزههای تخصصی:
واکاوی جرم شناسی فرهنگی در ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از تأثیرگذارترین پارامترها در بروز جرائم، فرهنگ است. فرهنگ در تعریفی نسبتاً جامع و مانع، تحت عنوان مجموعه پیچیده ای از علوم، دانش، هنرها، افکار، اعتقادات، آیین ها، قوانین و مقررات، آداب ورسوم، دین و مذهب، سنت و خلاصه همه آموخته ها و عاداتی یاد شده است که انسان به عنوان عضوی از جامعه اخذ می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد و حالت انباشته دارد. همچنین فرهنگ از نسلی به نسل دیگر و محلی به محل دیگر، متغیر و در حال انتقال است و ماهیتی پیچیده دارد. جرم شناسی فرهنگی به عنوان یک موضوع میان رشته ای، نقطه تلاقی جرم شناسی و مطالعات فرهنگی است که بر زمینه های فرهنگی - اجتماعی بروز انحرافات مجرمانه تأکید دارد. پژوهش پیش رو نیز با دقت نظر بر مسائل خرده فرهنگی، سبک های نوظهور زندگی منتهی به بروز انحرافات؛ به ویژه تکنولوژی های مدرن رسانه ای و ارتباط جمعی، انحرافات خانوادگی و رشد فرهنگ عوام پسندانه (پوپولیستی) که در دو دهه اخیر تأثیر شایانی بر رشد تصاعدی نرخ بزهکاری، خاصه در میان نسل جوان داشته؛ سعی بر تبیین ظرفیت ها و چالش های پیش رو دارد و بر آن است تا راهکارهایی به منظور سیاست گذاری هرچه بهتر در جهت مقابله و پیشگیری از جرائم و انحرافات فرهنگی اجتماعی به دست دهد.
تاثیر و نقش اشتغال، اعتبار و مشارکت سیاسی در گرایش زنان به آموزش عالی بر اساس نگرش دانشجویان دختر دانشگاههای اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر اشتغال، اعتبار و مشارکت سیاسی در گرایش زنان به آموزش عالی می باشد. طرح تحقیق توصیفی از نوع علی - مقایسه ای و کمی - کیفی است. به این منظور از میان کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی اصفهان به طور تصادفی ساده متناسب با حجم تعداد 206 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. نتایج با استفاده از آزمون t تک متغیره و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که علاقه مندی زنان به احراز شغل، کسب اعتبار، موقعیت اجتماعی و نیز مشارکت سیاسی بیش از سطح متوسط در گرایش آنها به آموزش عالی موثر بوده است (P<0.05).
مطالعه کیفی علتهای تعارض در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش این است که چه دلایل، شرایط و زمینه هایی سبب ایجاد تعارض خانواده می شود و این تعارضات چه پیامدهایی برای نظام خانواده دارد. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق، تئوری زمینه ای است. داده ها از طریق مصاحبه کیفی عمیق با 20 نفر از افراد 23 تا 45 ساله با تحصیلات دیپلم تا کارشناسی ارشد در شهر قائمشهر به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند جمع آوری شده است. بر اساس یافته ها می توان بیان کرد که تفاوتهای فردی و اجتماعی، دخالت اطرافیان، نبود مهارتهای ارتباطی و مسائل اقتصادی از جمله شرایط و علل اصلی در بروز تعارض خانوادگی مؤثر است. در کنار این علل، شرایط و زمینه های دیگری نظیر براورده نشدن نیازها و نارضایتی در روابط عاطفی و زناشویی در بروز تعارض خانوادگی مؤثر است. مطالعه هم چنین نشان می دهد پیامد چنین تعارض به درگیری لفظی و جسمی، کاهش سرمایه اجتماعی و نهایتا بی اعتنایی و طلاق عاطفی منجر خواهد شد.
کاهش رغبت به ازدواج مجدد (مطالعه موردی: زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی آن است تا به توصیف و تفسیر کنش ها و اعمال مشارکت کنندگان (زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی استان اصفهان) در پدیده ازدواج مجدد بپردازد و تجربه زیسته قبل از طلاق و دلایل کاهش رغبت این زنان به ازدواج مجدد را کشف و توصیف کند. پیچیدگی و چند وجهی بودن پدیده تحت مطالعه از یک سو و زمینه مند بودن در بافت فرهنگی از سوی دیگر، به اتخاذ رهیافت کیفی و استراتژی پدیدارشناختی و نظریه زمینه ای منجر شد. برای این منظور، سعی شد داده های پژوهش با ابزار مختلفی چون مصاحبه های عمیق و نیمه ساختمند، مشاهده های میدانی و مشارکتی، گفتگوهای غیر رسمی و استفاده از اسناد و گزارش ها جمع آوری شود. در نهایت، یافته های به دست آمده در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین ارائه شد. میدان مطالعه زیست جهان مددجویان تحت حمایت کمیته امداد است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان سرپرست خانواده با دامنه سنی 18 تا 45 سال بودند که تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی استان اصفهان قرار داشتند و دست کم یک بار ازدواج کرده بودند و در حال حاضر یا تصمیم به ازدواج مجدد گرفته بودند یا هنوز هیچ گونه قصدی برای ازدواج مجدد نداشتند. در این پژوهش از ترکیب دو روش کیفی پدیدار شناسی و نظریه زمینه ای و دو روش نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. به منظورگردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شد. در تحلیل مصاحبه ها نیز سه مرحله کد گذاری، شامل کدگذاری باز، گزینشی و محوری صورت گرفت. یافته های به دست آمده شامل موضوع اصلی خط سیر زندگی قبل از طلاق و شش زیر مضمون فرعی: «پیش زمینه های خانوادگی قبل از ازدواج»، «شرایط ازدواج»، «ویژگی های همسر»، «رابطه جنسی»، «تلاش برای حفظ زندگی» و «جرقه اصلی طلاق» بوده است. بر این اساس، مشارکت کنندگان در فرایند تصمیم گیری برای ازدواج مجدد به نوعی جانشین های نسبی به منظور رفع نیازهای اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و فیزیولوژیکی رسیده اند که آنها را برای مقاومت در برابر ازدواج مجدد یاری کرده است. نظریه داده مبنای حاضر در قالب یک مدل زمینه ای شامل سه بعد «شرایط»، «تعاملات» و «پیامدها» ارائه شده که خود مبین نظریه زمینه ای نهایی است.