فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
راهبردهای اندازه گیری اثربخشی تدریس در نظام های آموزش عالی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
9 - 33
حوزههای تخصصی:
مدیران ارشد دانشگاه ها برای گزینش، نگهداری و تسهیل فرصت های پیشرفت حرفه ای اعضای هیأت علمی کارآمد، مسئولیتی عمده بر عهده دارند. برای ادای این مسئولیت، مدیران نیازمند اتخاذ تصمیم های مهمی هستند. اهمیت اندازه گیری اثربخشی تدریس به دلیل فراهم ساختن مستنداتی است که برای اتخاذ چنین تصمیم های سرنوشت سازی درباره آینده نظام آموزش عالی بکار می رود. به دلیل پیچیدگی فرایند اندازه گیری اثربخشی تدریس دانشگاه ها باید راهبردهای متنوع و متفاوتی را برای اندازه گیری اثربخشی تدریس مدنظر داشته باشند تا تصویری جامع، معتبر و صحیحی از عملکرد اعضای هیأت علمی فراهم شود. معیارها و شاخص های موردنظر در نظام آموزش عالی هرکشوری تعیین می کند که در فرایند ارزیابی اثربخشی تدریس چه چیزی باید اندازه گیری شود و چگونه اندازه گیری به انجام برسد. این مقاله، الگویی مرکب از راهبردهای مختلف اندازه گیری اثربخشی تدریس، نوع ابزار بکار رفته در آنها، ارائه کننده مستندات، افراد ذی نفع از آنها و نوع تصمیم گیری بر مبنای آن مستندات را تشریح می کند. این راهبردها می توانند در اتخاذ تصمیم های مربوط به فعالیت های بهبود فرایند تدریس و امور استخدامی اعضای هیأت علمی، بکار روند.
نوآوری در مطالعات میان رشته ای در حوزه علوم انسانی در ایران؛ مطالعه موردی دانشگاه امام صادق (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه امام صادق (ع) به عنوان یک دانشگاه غیردولتی در سال 1361 و با هدف تلفیق میان شاخه های مشخصی از علوم انسانی با معارف و علوم اسلامی تاسیس شد. در این مقاله تجربه نوین دانشگاه امام صادق (ع) در طراحی و تاسیس نسل جدیدی از رویکرد آکادمیک در مطالعات میان رشته ای در نظام آموزش عالی در ایران مورد بررسی قرار می گیرد. مقاله ضمن ارزیابی عملکرد دانشگاه در نیل به اهداف اعلامی و مطلوبش در گسترش مرزهای علوم اسلامی و گسترش تحقیقات میان رشته ای بین علوم و معارف اسلامی با علوم انسانی و علوم اجتماعی، به توصیف و تبیین نوآوری دانشگاه امام صادق (ع) در تلفیق میان معارف اسلامی از یک سو و رشته های علوم سیاسی، اقتصاد، حقوق، مدیریت و ارتباطات از سوی دیگر پرداخته و سپس دستاورد های این تجربه را مورد بررسی قرار می دهد. نویسنده در پایان تلاش خواهد کرد تا موانع و چالش های پیش روی این تجربه را به ویژه از منظر مطالعات میان رشته ای مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
توسعه فرآیندهای چرخه مدیریت دانش مبتنی بر عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس جایگاه مهمی در سازمان ها پیدا کرده است. به کارگیری هرچه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازمان دهی شده و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمان ها ایجاد می کند. اما از سوی دیگر مدیریت دانش ناموفق هم می تواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. بنابراین شناخت عوامل موفقیت مدیریت دانش و به کار بردن آنها می تواند راهنمایی برای مدیریت بهتر آن باشد. عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها از زوایای مختلف در تحقیقات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مورد کاوی های مختلفی در سازمان ها و شرکت ها در جهان برای بررسی این عوامل صورت گرفته است. در این مقاله سعی شده تا با دیدگاهی متفاوت این عوامل در چرخه مدیریت دانش یعنی کسب و تولید دانش، عرضه و به اشتراک گذاری دانش و به کارگیری دانش استخراج شده و چارچوبی برای این عوامل ارائه شود. همچنین اولویت این عوامل در هر مرحله با استفاده از آزمون های مناسب آماری مشخص می شود. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، 17 عامل رتبه اول تا هفتم را در بین عوامل اولویت دار در سه مرحله فرایند کسب، عرضه و به کارگیری دانش به خود اختصاص داده اند و از میان آنها، عوامل مشوق های انگیزشی مناسب، حمایت مدیریت ارشد، یادگیری مداوم و فضای آزاد سازمانی بیشترین فراوانی را در هر سه فرایند داشته اند.
اسرائیلیات ، این بار در علوم غربی / گفت و گو با آقای دکتر ابراهیم فیاض
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی: چیستی و چگونگی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
145 - 177
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، حوزه بین رشته ای یا بین رشتگی[1]، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های پژوهش در زمینه آموزش به طور کلی و آموزش عالی به طور خاص، از اهمیت دوچندان برخوردار شده است. در بیشتر نظام های آموزش عالی دنیا، سرمایه گذاری در دوره های تلفیقی در سطوح سه گانه کارشناسی، ارشد و دکتری به امری رایج و معمول تبدیل شده است. یکی از این موارد را می توان تحقیقاتی مثال زد که در حوزه علوم بسیار پیچیده در مؤسسات معتبر دانشگاهی کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا و کانادا در حال انجام است. این مؤسسات اغلب در پی تربیت متخصصان در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری هستند. اما نتایج حاصل از گزارش های منتشر شده در خصوص برنامه های درسی بین رشته ای، کارگزاران امر آموزش عالی را با سئوال های جدی و نشأت گرفته از واقعیات روبه رو ساخته است که باید به آنها پاسخ داده شود. از جمله اینکه: ما چگونه بایستی مواد آموزشی بین رشته ای را برای گروهی از افراد تدریس نماییم که دارای پیش زمینه متفاوت از تحصیلات، توانایی و تجارب هستند؟ مباحث مطرح در رویکرد بین رشته ای کدامند؟ طراحی بین رشته ای در هر کدام از دوره های تحصیلات تکمیلی چگونه است؟ در این مقاله، سعی بر آن است که از طریق بازخوانی ادبیات مربوط به حوزه بین رشته ای در آموزش عالی، پاسخ های مناسب و درخور به این سئوال ها داده شود، ضمن اینکه، سعی خواهد شد تا به نتایج و پیامدهای حاصل از اجرای این برنامه ها اشاره گردد. در بخش دیگر مقاله؛ ضمن اینکه به بررسی پایه های تئوریک رویکرد بین رشته ای پرداخته می شود، سعی خواهد شد آنچه تحت عنوان «علوم پیچیده[2]» و تأثیر آن بر برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی از آنها نام برده می شود، واکاوی و مورد بحث قرار گیرد.
<br clear="all" />
[1]. Interdisciplinary or Interdisciplinarity
[2]. Complex Sciences
بررسی مقایسه ای عملکرد تحصیلی دانشجویان سهمیه های ایثارگری و سهمیه مناطق در دوره های روزانه دانشگاه های دولتی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۰
51 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه عملکرد تحصیلی دانشجویان سهمیه های ایثارگری (رزمندگان، جهادگران، آزادگان، جانبازان و فرزندان شهدا) با دانشجویان سهمیه مناطق سه گانه در دوره های روزانه دانشگاه های دولتی بود. برای بررسی این موضوع، تعداد 800 نفر دانشجوی سهمیه ای و 800 نفر دانشجوی سهمیه های مناطق، ورودی سال های 79، 80 و 81 با روش نمونه گیری طبقه ای از 13 دانشگاه کشور انتخاب شدند. سپس با توزیع برگه های ازپیش تنظیم شده اطلاعات مربوط به وضعیت تحصیلی آنها از ادارات آموزش دانشگاه جمع آوری شد. آنگاه عملکرد تحصیلی دوگروه دانشجو با درنظر گرفتن شاخص های متوسط واحدهای گذرانده در هرنیمسال، نسبت نیمسال های مشروطی به ثبت نامی، میانگین معدل نیمسال های تحصیلی و نسبت تعداد فارغ التحصیلان مقایسه شد. یافته های پژوهش مبیّن آن است که دانشجویان استفاده کننده از سهمیه های ایثارگری در تمامی شاخص های مذکور به طور معنی دار با دانشجویان سهمیه مناطق متفاوت بوده و این تفاوت به نفع دانشجویان سهمیه مناطق ارزیابی می شود. تفاوت نسبتاّ زیاد درمیزان مشروطی دانشجویان سهمیه های ایثارگری (2/23 درصد از نیمسال هایی که دانشجو ثبت نام کرده است) در مقایسه با دانشجویان مناطق (8/6 درصد) یکی از مهم ترین یافته های این نوشتار است. نکته مثبت در خصوص دانشجویان شاهد و ایثارگر، کم شدن فاصله آنها با سایر دانشجویان در نیمسال های پایانی است؛ به طوری که تفاوت معدل ترم تحصیلی در دو گروه دانشجو از 12/2 نمره در ترم اول به 01/1 نمره در ترم هشتم کاهش یافته است.
تبیین و تحلیل ماهیت و کارکرد میان رشته ای فلسفه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ز مباحث مطرح در نظام های آموزشی، استفاده از «رویکرد میان رشته ای» است. مطالعات میان رشته ای خواهان تلفیق، ترکیب و تعامل میان دانش و مهارت ها در رشته های مختلف مرتبط است که به منظور افزایش درک و فهم ابعاد مختلف موضوعات مورد مطالعه، رشد توانایی تحلیل صحیح امور، توسعه تفکر انتقادی و قدرت خلاقیت و ...، استفاده از آن متداول شده است. از طرفی؛ فلسفه تعلیم و تربیت به منزله ی یکی از حوزه های معرفت بشری نیز با این مفاهیم سروکار دارد. موفقیت در اجرای رویکرد میان رشته ای زمانی است که نتایج و یافته های آن معتبر باشد و بتواند شناخت، فهم و راه حل های معتبر و واقعی برای مساله و یا موضوع مورد بررسی ارائه دهد. به عبارتی رویکرد میان رشته ای را زمانی می توان موفق و کارآمد دانست که در فرایند کار بتواند از انباشته ها، تجارب و ظرفیت های معرفتی، مهارتی و روشی رشته های مرتبط در جای مناسب و مقتضی، استفاده بهینه و موثر نماید. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و به این سوال که: در صورت امکان استفاده از رویکرد میان رشته ای، فلسفه تعلیم و تربیت با چه رشته های دیگر و در چه زمینه های (تئوریکی و یا عملی) می تواند تلفیق شود، پاسخ داده می شود. از آنجایی که فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان هسته اکثر رشته های علوم انسانی مطرح می باشد؛ با بهره گیری از رویکرد استنتاجی به حوزه های معرفتی مثل زبان شناسی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنر و دین پرداخته شده است. طبق نتایج مطالعات و تحلیل های بدست آمده، می توان چنین نتیجه گیری نمود که با توجه به ماهیت پیچیده انسان و به تبع آن، پیچیدگی و گستردگی تعلیم و تربیت، پرداختن به مسائل و علوم انسانی از حوزه یک رشته خاص، خارج است و لذا بهره گیری از رویکرد میان رشته ای ضروری است.
تبیین سبک های یادگیری دانشجویان در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند است. این تحقیق، از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق برابر 555 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 69 نفر تعیین گردید و برای انتساب مناسب نمونه ها، حجم نمونه 89 نفر ارتقاء یافت. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای شامل شاخص های سبک یادگیری سولمان و فلدر بود. روایی پرسشنامه توسط جمعی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ بین 84%- 64% برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و آزمون t استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به لحاظ بعد پردازش، دانشجویان بیشتر دارای سبک یادگیری فعال؛ به لحاظ بعد دریافت، بیشتر از سبک یادگیری شهودی؛ از نظر بعد ارائه، بیشتر دارای سبک یادگیری شفاهی و به لحاظ بعد درک و فهم / چشم انداز، بیشتر آنها دارای سبک یادگیری مرحله گرا می باشند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سبک های یادگیری و برخی انگاره های آموزشی (بهره گیری از سمینار و کنفرانس در تدریس، روش آموزشی کار در آزمایشگاه و کارگاه، استفاده از روش آموزشی کارآموزی، رضایت از تدریس واحدهای نظری و استفاده از ترکیبی از منابع آموزشی) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در این راستا، معلوم گردید که بین بهره گیری از روش سخنرانی به عنوان روش تدریس با نمرات کسب شده در سبک یادگیری فعال تفاوت منفی معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها (t استیودنت) نیز حاکی از این بود که بین سبک یادگیری و جنسیت، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثر پیش فرض های متعارض در سیاستگذاری علم و فناوری: موردکاوی فرایند تصویب قانون ایمنی زیستی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون ایمنی زیستی کشور، در ارتباط با فناوری زیستی و مواجهه با ریسک های احتمالی آن، پس از حدود 8 سال کشمکش و اختلاف نظر میان وزارتخانه و سازمان های درگیر در اردیبهشت ماه 1388 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. اما شواهد موجود نشان می دهد که این قانون نه تنها کمکی به حل مسائل کشور نمی تواند بکند، بلکه احیاناً به معضلات موجود دامن نیز خواهد زد. موضوع مورد بحث این مقاله، بررسی کشمکش ها و اختلاف هایی گسترده پیرامون قانون ایمنی زیستی و قانونگذاری در حوزه فناوری زیستی است. اختلاف نظر و کشمکش های گسترده در سیستم های سیاستگذاری حکومت ها و دولت ها، به خصوص زمانی که ریسک، علم و فناوری با یکدیگر گره می خورند یکی از حوزه هایی است که پژوهشگران حوزه سیاستگذاری علم و فناوری به صورت جدی به آن پرداخته اند. مقاله حاضر عقیده دارد که وجود مجموعه ای از پیش فرض های جهت دهنده و متعارض درون سیستم قانون گذاری کشور باعث فقدان شکل گیری تفاهم و رسیدن به پارادایم مشترک و در نتیجه دامنه داری اختلاف ها گردیده است. در ادامه با توسعه چارچوبی که مناسب شرایط ایران است، چنین پیش فرض هایی احصاء گردیده و تفاوت های میان آنان و اثر آنها بر فقدان شکل گیری تفاهم آشکار می گردد. از منظر ارائه راهکار، مادامی که چنین پیش فرض هایی درون سازمان های دخیل در این موضوع وجود داشته باشد، کشمکش ها ادامه خواهد یافت و بنابراین به جای بحث در مورد سازوکارهای اجرایی، مقاله پیشنهاد می دهد کنشگران باید ابتدا در ارتباط با پیش فرض های احصاء شده در مقاله به بحث و تبادل نظر بپردازند تا در سایه تفاهم ایجاد شده بتوانند به سمت سازوکارهای اجرایی حرکت کنند. ایمنی زیستی، فناوری زیستی، قانونگذاری، پروتکل کارتاهنا
بررسی اصول اخلاقی مطرح در زمینه استفاده از حیوانات آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: استفاده از حیوانات در ابعاد پزشکی و آزمایشگاهی امری متداول در طول حیات انسان بوده است. انشمندان بسیاری با تصور اینکه حیوانات فاقد قوای تعقل و احساس هستند، آنها را بدون رعایت هیچگونه ضابطه اخلاقی استفاده می کرده اند. آنچه امروزه جدید به نظر می رسد طرح نگرانیهای علمی واخلاقی منعکس کننده آثار ناخوشایند این اقدامات بر روی حیوانات است. درحال حاضر، اعمال روشهای جایگزین به جای استفاده از حیوانات،کاهش تعداد استفاده از آنها، به علاوه اعمال فرایندهای تامین کننده رفاه حیوانات در قبل و حین و بعد از انجام آزمایش از جمله مهمترین مواردی هستند که همگام با بحث انجام آزمایش و صحت علمی آن مطرح می شوند. اصول اخلاقی مختص حیوانات آزمایشگاهی (جایگزینها) به عنوان راه حلی برای حصول به این اهداف مطرح شده اند.روش کار: در این مقاله سعی شده است تا به روش تحلیلی- توصیفی، تصویری کلی از چیستی و هدف غایی این اصول ارایه گردد تا آشکار شود که تا چه حد این اصول در عرصه واقعیت مورد استفاده قرار می گیرند.
نتیجه گیری: رشد سریع علم و فناوری و نیاز انسان بر اثبات صحت علمی و ایمنی این روشها حاکی از ضرورت اعمال آزمایش بر روی حیوانات می باشد. در این رابطه، اصول نوین جایگزینها می توانند این استفاده را ضابطه مند نمایند. اما امروزه، به دلیل محدودیتهای بسیار هنوز امکان اعمال مطلوب آنها فراهم نشده است. با این حال انتظار می رود که با تلاش بیشتر برای اعمال این اصول از دامنه به کارگیری حیوانات در آزمایشگاهها کاسته شده و ما شاهد استفاده از تعداد اندکی حیوان با شرایط بهزیستی بهتری باشیم.
علم بومی نداریم / گفت و گو با دکتر محمدی
حوزههای تخصصی:
فتنه اخیر معلول اسلامی نشدن علوم انسانی / گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر باقرزاده
حوزههای تخصصی:
ترجمه فکر غربی به فارسی ، هنر نیست / گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین دکتر مجتبی مصباح
حوزههای تخصصی:
کتابداری و اطلاع رسانی؛ رشته یا میان رشته؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به تعریف رشته و میان رشته و تاریخچه این دو پرداخته و این سؤال مطرح می شود که به رغم میل و یا تکرار عده ای که مشتاقانه و رضایت مندانه کتابداری و اطلاع رسانی را یک میان رشته می دانند، نویسنده استدلال می کند که تا رشته ای نباشد میان رشته مفهومی ندارد. او تاکید می کند که میان رشتگی، پاسخی به یک سونگری پوزیتیویسم و فروکاهی مسائل اجتماعی و انسانی به علوم طبیعی است؛ زیرا از زمانی که نارسایی تحقیق در علوم انسانی با محوریت پوزیتیویسم مطرح شد، مسئله میان رشتگی نیز قوت گرفت. در واقع بحث بر روی مسائل انسانی و اجتماعی جز از طریق نگاه های همه جانبه میسر نیست؛ بنابراین میان رشتگی نفی رشته بودن نیست بلکه نقد آن است؛ ازاین رو اگر کتابداری و اطلاع رسانی بخواهد به عنوان یک حوزه علمی مطرح شود، در آغاز باید رشته باشد تا سپس بتواند با سایر رشته ها به ویژه رشته های علوم انسانی و یا دیگر رشته ها تعامل کند. در عین حال اثبات رشته بودن کتابداری و اطلاع رسانی با تعاریف موجود امکان پذیر نیست و باید با تعریف جدیدی از آن، این مسئله را حل کرد. نویسنده معتقد است تعریف جدید او می تواند این مشکل را حل کند.