فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
269 - 273
حوزههای تخصصی:
رقابت استراتژیک آمریکا و چین که از ابتدای دهه دوم هزاره جدید شکل جدی تری به خود گرفته است، باعث گردیده که ایالات متحده تمرکز اصلی خود را بر منطقه پاسیفیک قرار دهد. این رویکرد آمریکا باعث شده که خاورمیانه با بی نظمی چند لایه مواجه شده و دوران گذار طولانی مدت به ویژگی برجسته منطقه تبدیل شود. بنابراین مسئله اصلی این پژوهش بررسی تأثیر رقابت استراتژیک چین و آمریکا بر نظم انتقالی منطقه خاورمیانه است. مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که رقابت چین و آمریکا چه تأثیری بر نظم انتقالی در منطقه خاورمیانه دارد؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که افزایش رقابت چین و آمریکا باعث گسترش منازعه و معمای امنیت و افزایش رقابت و سردرگمی استراتژیک چند لایه در منطقه شده و تنش ها را افزایش داده است. روش بکار رفته برای انجام این پژوهش، روش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و تلاش شده تا به تحلیل منابع و آزمون فرضیه پرداخته شود. یافته های تحقیق نشان می دهد افزایش رقابت چین و آمریکا باعث گسترش معمای امنیت، شکل گیری الگوهای منازعه و رقابت، و گسترش اتحادسازی و ائتلاف سازی در منطقه شده است و هر یک از قدرت های منطقه ای به دنبال حاکم نمودن نظم دلخواه خویش بر منطقه هستند. همچنین رقابت استراتژیک و سردرگمی استراتژیک به مشخصه بارز منطقه تبدیل شده و چشم انداز روشنی برای کاهش تنش ها و رقابت ها وجود ندارد.
جنگ اوکراین و تاثیر آن بر آیندۀ روابط انرژی ایران و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اروپا پیش از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، به این کشور برای برآوردن نیازهای انرژی خود متکی بود. اما روسیه، بعد از وقوع جنگ، در واکنش به تحریم های اقتصادی اعمال شده توسط اتحادیه اروپا و غرب، صادرات هشتاد درصد گاز طبیعی خود به اروپا را قطع کرد. در نتیجه اروپا در حال حاضر به دنبال منابع جدید برای تامین انرژی خود است که در این بین، ایران، با توجه به غنای منابع و موقعیت جغرافیایی خاص، می تواند نقش مهمی ایفا نماید. پرسش اساسی مقاله حاضر این است: جنگ اوکراین چه فرصت ها و چالش هایی را برای روابط انرژی ایران و اتحادیه اروپا به وجود آورده است؟ فرضیه ای که متعاقب این سئوال مطرح می شود: وقوع جنگ اوکراین، از یک سو ایران را به عنوان یک منبع جایگزین برای تامین انرژی اروپا مطرح نموده است و از سوی دیگر، با توجه به همکاری های راهبردی ایران و روسیه به منظور کاهش تحریم های غرب، بر پیچیدگی اوضاع اضافه کرده است. یافته های تحقیق دال بر آن است که روسیه برای جبران بازار از دست رفته اروپا، به تصاحب بازارهای مشتریان اصلی انرژی ایران از جمله چین و هند نیاز دارد. علاوه بر این، تحریم های آمریکا و روابط مخدوش ایران با غرب نیز مانع برقراری دیپلماسی انرژی فعال بین این کشور و اتحادیه اروپا می باشد. به نظر می رسد ایران در راستای تبدیل شدن به یک بازار عمده انرژی برای اروپا، نیازمند بازنگری در سیاست خارجی خود به ویژه در حوزه انرژی، هم در قبال روسیه و هم در قبال اتحادیه اروپا باشد که البته در حال حاضر این مسئله تحت الشعاع جنگ اوکراین و همکاری ایران با روسیه قرار گرفته است. در مقاله حاضر به روش توصیفی - تحلیلی نوشته شده و داده ها با استفاده از شیوه کتابخانه ای و فیش برداری تهیه شده اند.
پیچیدگی نظم های امنیتی در غرب آسیا و راهبرد تقابل آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
143 - 170
حوزههای تخصصی:
مهار جمهوری اسلامی ایران توسط آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دستورکار نخبگان سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت. در دوره های مختلف نظم امنیتی در منطقه غرب آسیا، سیستم های کنترل مختلفی علیه جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره نظم امنیتی شبکه ای شده در منطقه غرب آسیا و به طور خاص در زمینه مهار ایران در عراق، شرایط نسبت به دوره های گذشته محیط امنیتی تغییر پیدا کرده است و آمریکایی ها از سیستم جدید کنترل و مهار برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران بهره برده اند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی سیستم کنترل نسل سوم آمریکا و چگونگی کارکرد آن در عراق علیه جمهوری اسلامی ایران است. سؤال پژوهش حاضر این است که سیستم کنترل آمریکا در عراق علیه جمهوری اسلامی ایران چگونه است و از چه اجزایی ساخته شده است؟ در پاسخ به سؤال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود که سیستم کنترل آمریکا در عراق علیه جمهوری اسلامی ایران از نوع شبکه ای چند لایه است و این سیستم کنترل از سه خرده شبکه درهم تنیده ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوانرژی تشکیل شده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تبیینی و روش جمع آوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است.
ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: . این پژوهش از نظرروش، پژوهشی کاربردی است و در گام اول به شکل کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، مدیران ارشد و تصمیم سازان کشور که در حوزه کاری نهاده ای مردم پایه و گروه های جهادی دارای سابقه اجرایی در بخش مدیریتی کلان کشور هستند، تشکیل می دهند. در گام دوم جهت تعیین نوع و میزان تاثیرگذاری مولفه ها بر یکدیگر از روش دیمتل استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پیاده سازی و تحلیل مصاحبه های انجام شده از خبرگان موضوعی نشان از تاثیر14 مقوله هسته بر ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی دارد. 14 مقوله هسته از 66 مقوله فرعی و 255 کد مفهومی تشکیل شده است. مقوله های هسته در واقع عواملی اصلی هستند که سببب ارتقا تاب آوری در گروهای جهادی می شوند. موثرترین مقوله ها بر اساس روش دیمتل به ترتیب عبارتند از: انگیزه های معنوی، مدیر و اعضای انقلابی، داشتن هویت مستقل، مدیریت و برنامه ریزی صحیح، گروه های جهادی ترکیبی، ارتقاء سلامت روان و جسم، آموزش تاب آوری، تحقق خواسته های گروه های جهادی، جذب دائمی نیرو، فرهنگ سازی ، به روز رسانی روش های جهاد ،آگاه سازی مردم منطقه هدف، مشارکت مردمی، منابع مالی پایدار.نتیجه گیری: در نهایت بر اساس مدل بدست آمده مقوله محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط راهبردی، و عوامل مداخله گر و پیامدهای ارتقاء تاب آوری در گروه های جهادی از متون مصاحبه ها استخراج گردید.نتایج حاصل از این پژوهش میتواند جهت سیاستگذاری های آتی این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی و تحلیل فرآیند تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اعتراضات اقتصاد پایه (مطالعه موردی دی ماه 96 و آبان ماه 98)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
133 - 103
حوزههای تخصصی:
بدون شک یکی از بزرگ ترین تحوّلات فناوری در عصر حاضر، پدیده ای است که از آن به عنوان شبکه های مجازی نامبرده می شود. پیدایی صور نوین ارتباطی متأثر از شبکه های مجازی، زمینه ساز فضاهای اجتماعی جدید گشته است. فضاهایی بدون مرز که روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهند و ارتباطات را معنایی تازه بخشیده و موجب دگرگونی در تعاملات اجتماعی می شوند.هدف از پژوهش حاضر برشی جامعه شناختی از فرآیند تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اعتراضات اقتصاد پایه می باشد. این پژوهش کاربردی و روش انجام آن آمیخته (کمی-کیفی) است. روش نمونه گیری هدفمند ، جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان،کارشناسان عالی،مدیران و فرماندهان مرتبط با حوزه فضای مجازی و مدیریت اعتراضات و اغتشاشات بوده و حجم نمونه نیز شامل 30 نفر می باشد.در مرحله اول پژوهش با استفاده از انجام مصاحبه با 30 نفر از جامعه آماری، فرآیندهای تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اعتراضات اقتصادپایه شناسایی شد. در مرحله دوم و سوم، فرآیند تاثیر شناسایی شده توسط گروه دلفی (30 نفر) بررسی شد؛ در این دو مرحله فرآیندهایی که حداقل 70 درصد دارای پاسخ مثبت بودند برای مرحله بعد باقی ماندند. در مرحله چهارم رتبه بندی عوامل شناسایی شده در سه مرحله قبل با استفاده از پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت انجام شد و نهایتا برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد.یافته های تحقیق حاکی از آن است که :یکی از مولفه های مهم شبکه های اجتماعی مجازی در اعتراضات مردمی اقتصاد پایه ، نحوه شناخت و جذب مخاطب می باشد.
بررسی «دیگری» در سیاست خارجی چین: با تأکید بر اسناد امنیّت ملّی این کشور (۲۰۲۲-۲۰۱۴)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
91 - 122
حوزههای تخصصی:
مفهوم «دیگری» از جمله مفاهیم مهم در شاخه های نظری مختلف سازه انگاری می باشد؛ چراکه این مفهوم به همراه مفهوم «خود»، منجر به شکل گیری «هویت» می شود. از منظر الکساندر ونت «خود» در جریان تعاملات هویتی، «دگر» را به سه گونه «دوست، دشمن و رقیب» بازنمایی می کند. مطابق با این انگاره نظری برای فهم سیاست خارجی هر کشوری از جمله چین نیازمند بررسی «دیگری» و انواع آن مطابق با الگوهای سه گانه ونتی هستیم. بنابراین سوال اصلی این پژوهش آن است که «دیگری» دوست، دشمن و رقیب در سیاست خارجی چین با توجه به اسناد امنیّت ملّی این کشور در بازه زمانی (۲۰۲۲-۲۰۱۴) شامل کدام کشورها بوده است؟ این پژوهش فاقد فرضیه است. مطابق با تحلیل محتوای اسناد امنیّت ملّی چین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که در سیاست خارجی این کشور، کشورهای روسیه و پاکستان به عنوان دیگری دوست، کشورهای ژاپن، هند و آمریکا به عنوان دیگری رقیب و جریانات جدایی طلب تایوان به عنوان دیگری دشمن بازنمایی و تعریف شده است. پژوهش حاضر بر اساس تحلیل محتوای کیفی انجام شده است.
سیاست خارجی جمهوری فدرال آلمان در قبال حمله روسیه به اوکراین: تبیینی از منظر رئالیسم نوکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵۱)
223 - 244
حوزههای تخصصی:
بدون تردید جنگ روسیه و اوکراین یکی از مهم ترین رخدادهایی بوده که در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم به وقوع پیوسته است. این جنگ که در یک سر آن روسیه و در طرف دیگر آن غرب به محوریت ناتو قرار دارد، دگرگونی های قابل توجهی را در سیاست خارجی بسیاری از کشورها از جمله آلمان به عنوان مهم ترین کشور اروپایی به همراه داشته است. بر همین اساس پرسش اصلی مقاله بدین صورت است که: سیاست خارجی آلمان در قبال بحران اوکراین تحت تاثیر چه متغیرهایی بوده و برآیند تاثیرات عوامل گوناگون سطح واحد و نظام بین الملل؛ در قالب چه رویکردهایی در سیاست خارجی این کشور متجلی شده و چگونه می توان آن را تبیین نمود؟ یافته های مقاله بیانگر این هستند که از منظر رئالیسم نوکلاسیک، حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ که به عنوان تجدیدنظرطلبی و تخیلات کور امپریالیستی روسیه در نزد سیاستمداران آلمانی تفهیم شد، در نهایت از مجرای برآیند عوامل موافق و مخالف داخلی و سطح نظام بین الملل، دولت شُلتس را به سوی اتخاذ رویکرد موازنه ی بدون ورود مستقیم به جنگ، علی رغم آسیب های وارده به اقتصاد آلمان سوق داده و در این راستا جمهوری فدرال آلمان به انجام اقداماتی از جمله حمایت های مالی و نظامی به اوکراین، پذیرش مهاجران اوکراینی، تحریم روسیه، تلاش جهت تنوع بخشی به منابع انرژی خود، موازنه داخلی مبتنی بر تقویت قوای نظامی خود و بویژه تلاش جهت تقویت و گسترش ناتو پرداخته است. شیوه پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی با تکیه بر منابع به روز آلمانی و انگلیسی است.
The Role of Clergy in Education during the Pahlavi Period(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Before the introduction of modern Western civilization, education in Iran was primarily under the control of the clergy and considered one of their main responsibilities. With the arrival of Western culture and civilization in Iran, particularly during the Pahlavi era, formal education, like many official governmental institutions, came to be managed by graduates of the new educational system. As a result, today some people view the clergy's involvement in official education as unconventional. The central question of this research is whether, with the formation of new schools and the informal status of old schools during the Pahlavi period, the clergy still played a role in formal education. The author's investigation indicates that a comprehensive and focused study on this topic has not been conducted. Although various academic works have touched upon the role of religious movements and clergy during the Pahlavi era, as well as memoirs related to active clerics in this area, these references are scattered and lack coherence. The present study, by descriptive and historical analysis methods, aims to explore this issue in historical documents. The findings indicated that after the reign of Reza Shah and with the opening of the political and cultural atmosphere, Shia scholars and clerics undertook two fundamental actions to play their role in education: The first was a gradual reform of the government’s new education system, conducted in four stages: Requesting the inclusion of religious subjects in schools, selecting suitable teachers for instruction, separating girls' and boys' schools, and the writing of textbooks by clerics with their presence to teach these books. The second action was the establishment and management of new private schools by clerics. This involvement of the clergy provoked a reaction from the Pahlavi regime, resulting in pressure on these schools and even the closure of some of them.
کارکرد سازمان های بین المللی در حوزه رمز ارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
201 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع رمزارزها بخشی از زندگی تجاری تابعین حقوق بین الملل شده است به طوری که جامعه جهانی نیازمند تدوین قوانین و مقررات لازم برای شفافیت و کنترل مبادلات تجاری در این حوزه می باشد. سازمان های بین المللی به عنوان یکی از تابعین فعال حقوق بین الملل نیز در ایجاد قاعده سازی از این امر مثتثنی نبوده و نیازمند تدوین مقررات جدیدی برای جلوگیری از چالش های ناشناخته در حوزه رمزارزها هستند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، مقررات سازمانهای بین المللی را در حوزه رمزارزها مورد تحقیق قرار می دهد و به دنبال پاسخ به این سوال هست که سازمانهای بین المللی چه کارکردی در تدوین قواعد و مقررات حاکم بر رمزارزها دارند؟این مقاله با توجه به اسناد موسس سازمانهای بین المللی و رویه موجود چنین نتیجه گیری می کند که سازمانهای بین المللی با توسل به اسناد موسس خود می توانند قواعد مرتبط با مبادلات تجاری در حوزه رمز ارزها را تدوین نمایند و این قواعد برای ادامه حیات سیاسی سازمانهای بین المللی ضروری به نظر می رسد.
نگاه به شرق در سیاست خارجی ایران و عربستان؛ از استراتژی اضطرار تا تاکتیک توازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران غالباً گرایش به شرق با تاکید بر چین به عنوان بزرگ ترین و قدرت مندترین چالش هژمون کنونی نظام جهانی غلبه داشته است. به موازات رویکرد ایران، طی چند سال اخیر این گرایش به شرق در جهان عرب با پیش تازی عربستان سعودی به عنوان دیگر بازیگر مهم منطقه ی خاورمیانه تشدید شده است. با توجه به اهمیت تاثیر رویکردهای ایران و عربستان بر ساختار منطقه ای، هدف این پژوهش شناسایی علت و نتیجه ی گرایش به چین در سیاست خارجی این دو کشور است. لذا سوال اصلی مقاله آن است که؛ ماهیت نگاه به چین در سیاست خارجی ایران و عربستان سعودی از چه منطقی پیروی می کند و پیامد آن چه بوده است؟ یافته های پژوهش بر پایه ی نظریه ی تعامل گرایی نمادین و روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که گرایش به چین در سیاست خارجی ایران برآمده از انگاره ی دوستی شرق و دشمنی غرب یک استراتژی ضروری و در سمت مقابل این گرایش در عربستان در چارچوب احیاء جلب توجه غرب و خودیاری بیشتر یک تاکتیک می باشد. پیامد این راهبرد ایران و عربستان در کوتاه مدت نیز پایان دشمنی و نزدیکی آنها بود.
مردم نگاری فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
105 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و با روش مردم نگاری به بررسی نظام معنایی و تجربه و درک عالمان دینی از ابژه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یعنی فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان معطوف است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند و با حداکثر تنوع چهل نفر از عالمان دینی شهر سنندج در این مطالعه شرکت کردند. با توجه بنیان های پارادایمیک روش شناسی کیفی، تفسیر مشارکت کنندگان، ماهیت تفریدی داشته و یافته های حاصله قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر مبنای داده های حاصل از مصاحبه، بیش از نیمی از مشارکت کنندگان نسبت به پذیرش تکثر گشوده نبودند و از عدالت تناسبی حمایت می کردند و مشارکت آنان در زندگی سیاسی و اجتماعی کم دامنه و گستره اعتماد اجتماعی آنان محدود بود. بر این اساس، مختصات فرهنگ سیاسی مشارکت کنندگان بیش تر با «فرهنگ سیاسی محدود» قرابت دارد. ارزیابی تفسیری فرهنگ سیاسی بیانگر این است که فرهنگ سیاسی محدود، همگرایی زیادی با توسعه در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ندارد. برای مشارکتی شدن فرهنگ سیاسی، بسط ساخت فرصت های سیاسی و بازتصدیق نهادی عالمان دینی اهل سنت ضروری به نظر می رسد.
تحلیل تطبیقی سیاست های امنیتی - نظامی ایران و ترکیه در قبال اقلیم کردستان عراق با رویکرد مکتب کپنهاگ (2005-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی -نظامی اقلیم کردستان عراق با بهره گیری از مکتب کپنهاگ است . کردها را می توان بزرگترین گروه قومی بی سرزمین دانست که در چند کشور مجاور شامل عراق، سوریه ، ایران و ترکیه پراکنده شدهاند . با عنایت به این وابستگی متقابل امنیتی ، این پرسش بر ذهن متبادر می گردد که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در سالهای ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ دارند؟ پاسخ دقیق به این پرسش مستلزم توجه به دو بخش متفاوت، لکن به هم پیوسته خواهد بود. بخش اول آن است که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه ادراکی نسبت به اقلیم کردستان عراق دارند؟ و بخش دوم آن است که براساس ادراک این دو کشور نسبت به اقلیم کردستان عراق، چه سیاست و رویکردی را در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق در پیش گرفته اند؟ به واسطه بهره گیری از مکتب کپنهاگ به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر و دو انگاره اصلی آن یعنی مفهوم بخش ها و نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای می توان رویکرد جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال سیاست های امنیتی - نظامی اقلیم کردستان عراق را در سال های ۲۰۰۵ لغایت ۲۰۲۳ را بررسی نمود.
راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛ رویکردی تمدنی (مطالعه ای مبتنی بر روش فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب نظام مند از راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با رویکردی تمدنی می باشد. روش پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بوده و برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه موردمطالعه، کلیه منابع علمی فارسی مرتبط با موضوع راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با رویکردی تمدنی می باشد. درنتیجه این مطالعه، ابعاد اصلی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با رویکردی تمدنی شامل: بستر و زمینه، بهره گیری از نهادهای ذی ربط، بهره گیری از فناوری ها و وسایل ارتباط جمعی، بهره گیری از هنر، هنرمندان و ادبیات، ترویج و تبلیغ بهینه، توجه به نقش موزه ها، یادمان ها، آثار، نمادها، تندیس ها و... در حوزه ی ایثار و شهادت، رفع و دفع موانع و پدیده های مضر برای فرهنگ ایثار و شهادت، غنابخشی علمی به برنامه ها و آثار و افراد حوزه ی فرهنگ ایثار و شهادت، توجه به نهادها، ساختار و سیاست ها در حوزه ی ایثار و شهادت، توجه و تقویت منزلت ایثارگران، حمایت و تقدیر از افراد شاخص در زمینه ی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در اشکال و عناوین و طیف های مختلف و نظارت و ارزیابی علمی اثربخشی برنامه ها و اقدامات در زمینه ی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شناسایی شد که هر یک از این ابعاد خود دربردارنده ی مؤلفه هایی هستند.
قوام بخشی متقابل اخلاق و تمدن در گفتمان اخلاقی امام علی(ع)؛ با تأکید بر کرامت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
163 - 178
حوزههای تخصصی:
اخلاق از مهم ترین مقولاتی است که بشر همواره در مسیر زندگی اش به آن محتاج بوده است. مسئله این پژوهش بر ارتباط میان اخلاق و تمدن استوار شده است. برای تببین ارتباط میان این دو متغیر، گفتمان اخلاقی امام علی (ع) به عنوان معیار قرار گرفته شده و این سوال طرح می شود که بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق چگونه به دست یابی به تمدن منتج می شود. به نظر می رسد، بر مبنای گفتمان اخلاقی امام علی (ع)، اخلاق با تأمین کرامت انسان ها، امکان دست یابی به تمدن را فراهم می آورد و میان اخلاق و تمدن نیز رابطه قوام بخشی متقابل برقرار است؛ یعنی جامعه با دست یافتن به سطحی از تمدن، به سطح بالاتری از اخلاق نائل خواهد شد و بر سایر عرصه ها نظیر حقوق بشر اثر خواهد نهاد. کرامت انسان نه تنها به خودی خود یک حق اساسی است، بلکه پایه واقعی حقوق اساسی را تشکیل می دهد. دستاورد پژوهش حاضر این است که اساس و محور اخلاق اسلامی، کرامت نفس است؛ زیرا بدون توجه به کرامت انسانی، هر نوع اخلاق و تربیتی رنگ می بازد. گفتمان اخلاقی حضرت علی(ع) مؤید حفظ کرامت انسانی بوده و شاخص هایی مانند عدالت در همه ابعاد اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برابری در انسانیت، پرهیز از ظلم، مسئولئیت پذیری، انتقادپذیری از جمله شاخص های آن می باشد.
آینده پژوهی نظام مشاوره شغلی ایران در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به لزوم پیش آگاهی از محیط فعالیت مشاوره شغلی و اقتضایات در حال شکل گیری، مسئله اصلی آینده پژوهی نظام مشاوره شغلی در ایران است . هدف اصلی شناسایی انواع آینده های نظام مشاوره شغلی است. رویکرد تحقیق آینده پژوهی و روش پژوهش، آمیخته بوده است .روشهای گردآوری اطلاعات "پویش محیطی" از طریق مرور اسناد و تکنیک دلفی و مراجعه به نظرات کارشناسان بود. روش نمونه گیری، هدفمند و ابزارهای پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و پرسشنامه های بسته بود. روش های تجزیه و تحلیل تحلیل ماتریس متقاطع با استفاده از نرم افزارهای میک میک و سناریو ویزارد بود. یافته های اصلی نشان داد مشاوره شغلی تحت تأثیر سه پیشران کلیدی "ساماندهی مؤسسات کاریابی "، "داشتن افق و برنامه ریزی بلندمدت" و "نیاز اقشار مختلف جامعه به مشاوره شغلی" است . در نهایت نرم افزار سناریو ویزارد ، دو سناریو را پیشنهاد داد که یکی خوش بینانه با نام " پرواز بر افق " و دیگری بدبینانه با نام" ماندن در وضعیت خاکستری " بودند. نتیجه کلی آنکه ، احتمال تحقق سناریوی نامطلوب بیشتر است که برای پیشگیری از آن، مجموعه ای از سیاست ها بایستی دنبال گردد . از جمله آنکه باید به سمت ساماندهی نهادهای متولی با محوریت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره حرکت کرد
تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوری های دیجیتال؛ چشم اندازی استراتژیک برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
89 - 116
حوزههای تخصصی:
تلاش برای کسب برتری تکنولوژیک به میدان جدید رقابت قدرت های جهانی به ویژه چین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا تبدیل شده است. تسلط بر فناوری های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، میکرو الکترونیک، کلان داده ها، یادگیری ماشینی و سیستم های اطلاعات کوانتومی در نهایت موازنه قدرت بین المللی را شکل داده و قوام می بخشد. قدرت های جهانی مصمم به توسعه قابلیت های تکنولوژیک به منظور دستیابی به مزیتی استراتژیک در رقابت کلان خود هستند. توسعه چنین قابلیت هایی در راهبرد کلان قدرت های جهانی به عنوان اولویتی ملی مطرح شده و در بالاترین سطح دولتی دنبال می شود. این قدرت ها اهمیت کسب برتری تکنولوژیک را از جنبه های توسعه اقتصادی، امنیت ملی و رقابت بین المللی مورد شناسایی و تأکید قرار داده اند. مقاله حاضر با بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی و تحلیل داده ها از نوع منطقی و مبتنی بر شواهد، درصدد بررسی رابطه احتمالی میان تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوری های دیجیتال است. بر این مبنا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که تکنو ژئوپلیتیک به چه شکلی می تواند الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوری های دیجیتال تغییر دهد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تکنو ژئوپلیتیک با ورود به متن مجادلات قدرت های جهانی از طریق تغییر الگوهای سنتی در حوزه فناوری های دیجیتال، توسعه رقابت در حوزه تراشه های پیشرفته، به کارگیری اشکال جدید دستگاه ها و سیستم های جاسوسی و ضد جاسوسی، ایجاد دوگانه تکنو ژئوپلیتیکی هوآوی- اوپن رن، وضع و اعمال محدودیت ها و مقررات جدید علیه پلتفرم های رقیب و تشدید رقابت برای کسب برتری تکنولوژیک، ساختار و پویایی های رقابت های جهانی را تغییر داده است.
تبارشناسی تحلیلی رئالیسم نئوکلاسیک: از سیاست خارجی تا سیاست بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های روابط بین الملل را از منظر موضوع تبیین، در یک نگاه کلان، می توان به نظریه های سیاست خارجی و سیاست بین الملل تقسیم بندی نمود. هرچند که یک ارتباط تنگاتنگ میان نظریات سیاست خارجی و سیاست بین الملل وجود دارد و این دو از هم جدا نیستند، با این حال، نمی توان این دو را یکی انگاشت. نظریه های سیاست خارجی به دنبال واکاوی، تبیین و پیش بینی رفتارخارجی دولت ها و عوامل گوناگون تأثیرگذار بر آن هستند، درحالی که نظریه های سیاست بین الملل، به دنبال تبیین چیستی، چگونگی و اثرات پیامدهای تعاملات میان دولت ها در محیطی به نام نظام بین الملل می باشند. یکی از جدیدترین نظریه های رئالیستی سیاست خارجی، تئوری رئالیسم نئوکلاسیک می باشد. این تئوری با بهره گیری ترکیبی از نگاه کلان رئالیسم ساختاری و نگاه خرد رئالیسم کلاسیک؛ سیاست خارجی را محصول افعال مبتنی بر مفهوم ترجمه شده ی الزامات ساختاری، به وسیله ی دولت ها و سایر عوامل داخلی، در نظر می گیرد. تأکید بر محدودیت های سیستمی در کنار انتخاب گرهای غیرسیستمی؛ باعث افزایش قدرت تبیینی این تئوری شده است. برخی متفکرین(معروف به نسل سوم رئالیسم نئوکلاسیک)، به دنبال بازنویسی و پیش برد این تئوری، به عنوان یک نظریه سیاست بین الملل بوده اند. در این مقاله با شرح آرا متفکران اصلی رئالیسم نئوکلاسیک و با روش تبیینی-تحلیلی، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که: رئالیسم نئوکلاسیک از ابتدای ظهور آن به عنوان یک نظریه مکمل واقع گرایی ساختاری، تا سالیان اخیر که به عنوان یک نظریه جدید سیاست بین الملل، بازساختاربندی شده است؛ چه تغییرات و دگرگونی هایی را پشت سر نهاده ؟ فرضیه اصلی نیز این است که رئالیسم نئوکلاسیک به مرور زمان به سوی تحلیل التقاطی و چندسطحی و میان رشته ای حرکت کرده و از هسته سخت رئالیستی فاصله گرفته است. شیوه پژوهش نیز تحلیلی-تبیینی؛ با یک رویکرد نظری است.
Economy in the Balance of the Second Phase Statement as the Prerequisite of the Revolutionary System: An Exploration of the Seventh Development Plan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
General policies in any country act as a guiding light indicating the path to progress. In Iran, 41 general policies have been formulated and announced from the year 1377 until now. One of the vital among them is the general policies of the resistance economy. Achieving the goals of these policies is subject to precise and targeted planning. One of the crucial aspects of planning in the country is the five-year development plans. The Seventh Five-Year Development Plan for the years 1402-1406 has been approved while more than a decade has passed since the announcement of the general policies of the resistance economy. It is clear that the more crystallized the measures of the resistance economy in the Seventh Development Plan, the less the hope for reduction of Iran's economic challenges. In the second phase statement, the characteristics of an economy in balance with the revolutionary system have been specified. In the revolutionary system, a strong economy is not the goal but an important and effective means without which the goals of the revolutionary system cannot be achieved. A strong economy leads to internal satisfaction of the people and the impenetrability of the revolutionary system, and vice versa. Therefore, the question arises as to ‘What are the characteristics of an economy in balance statement for creating a revolutionary system?’ The second phase statement introduces an independent economy as part of the revolutionary system. To achieve this independent economy, the implementation of the policies of the resistance economy in the second phase statement has been proposed as a solution. Now the important question arises as to ‘Whether the Seventh Development Plan, in its economic dimensions, guarantees the implementation of the policies of the resistance economy to achieve an independent economy as a crucial and determining variable for creating a revolutionary system or not?’ The present study aims to answer this question by exploring the policies of the resistance economy and focusing on the 24 dimensions and chapters of the Seventh Development Plan. Based on the results, the Seventh Development Plan has covered 86% of the expectations of the general policies of the resistance economy and 14% of the points of the general policies of the resistance economy were not included in the Seventh Plan and were not addressed.
اجماع نوظهور نفتی درکشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ تبیین گذار از رانت تخصیصی به رانت مولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: توسعه اقتصادی شگفت آورکشورهای شورای همکاری خلیج فارس در دهه های اخیر موجب پیدایش هسته ای نوین از سرمایه داری در زیرسیستم خلیج فارس و منطقه خاورمیانه شده است. پادشاهی های خلیج فارس امروزه با استفاده بهینه از اقتصاد رانتیر و درآمدهای حاصل از منابع عظیم هیدروکربنی، اجماعی نوظهور از توسعه مبتنی بر استفاده اولیه از منابع هیدروکربنی را شکل داده و به سمت توسعه اقتصادی متنوع حال حرکت اند. این تحولات تغییرهای شگرفی را در ادبیات دولت رانتیر ایجاد کرد؛ به گونه ای که نفت و دولت رانتیر که پیش ازاین به عنوان موانع توسعه پایدار شناخته می شدند به یکی از ارکان اصلی حرکت به سمت توسعه در این جوامع تبدیل شده اند؛ به بیانی دیگر، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در حال حرکت از رانت تخصیصی به سوی رانت مولد در مسیر توسعه هستند. هدف این مقاله تبیین دلایل موثر بر این تغییر است. روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-تبیینی مبتنی بر تحلیل مولفه های خرد و کلان و چهارچوب مفهومی دولت توسعه گرا ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی تلاش می کند تا با اشراف بر کم و کاستی های نظریه دولت توسعه گرا ناظر بر عدم توجه به متغیرهای بین المللی و اثرگذاری آنان بر فرایند توسعه داخلی اثرگذاری هر دو دسته از مولفه ها را بر این تغییر واکاوی کند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهند که وقوع مجموعه ای از مؤلفه های سیاسی و اقتصادی نظیر تغییر در نسل رهبران، تولد دولت های توسعه گرا، متوازن سازی سیاست خارجی، بهره گیری از قدرت هوشمند و اتصال به اقتصاد جهانی، زمینه شکل گیری این الگوی نوین توسعه را فراهم کرده و به شکل گیری حرکت جدیدی در میان اعضای شورا از رانت تخصیصی به مولد منتج شده است.نتیجه گیری: در واقعیت امر برای دهه ها، منابع هیدروکربنی خلیج فارس، دروازه ورود و حضور کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در اقتصاد جهانی به عنوان تأمین کنندگان انرژی بوده است بااین حال وقوع تحولاتی نظیر بهار عربی و شورش هایی در جهان عرب که مشروعیت و بقا خاندان های سلطنتی خلیج فارس را به خطر انداختند از یک سو از سوی دیگر ناپایداری منابع نفتی، کشف نفت شیل و بی ثباتی در قیمت نفت، این کشورها را متوجه ضرورت و اهمیت ایجاد نظام اقتصادی متنوع کرد. در کنار این موضوعات، وقوع تحولاتی در دو سطح داخلی و خارجی، این کشورها را به سمت وسوی نوعی اجماع بر سر نحوه حکمرانی داخلی و سیاست خارجی سوق داد. نسل جدید رهبران با نگرش های عمدتاً اقتصادمحور به قدرت رسیدند و در جست وجوی مسیرهای متنوع سازی اقتصاد رانتیر کشورهای خود، دست به ابتکاراتی نظیر برنامه های چشم انداز توسعه در تمامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس زدند. این دولت های رانتیر نیز تحت تأثیر اندیشه های نوین رهبران خود عملاً با بهره گیری از عناصری چون اقتدارگرایی و با پیروی از مدل سرمایه داری اقتدارگرا، تبدیل به دولت هایی مولد و پرورش گر در عرصه اقتصادی شدند که امروزه مجری اصلی چشم اندازهای توسعه با ابزارهایی چون برندینگ دولتی و سرمایه گذاری های اقتصادی هستند. هم زمان به پشتوانه اندیشه های نوین رهبران جدید مبنی بر اهمیت روابط اقتصادی مؤثر با جهان و پیگیری منافع و فرصت های سیاسی -اقتصادی به طور هم زمان با شرق و غرب، دست به متوازن سازی سیاست خارجی زدند و ضمن استفاده از مؤلفه های هوشمند قدرت، روابط را به شکلی دوسویه با شرکایی نظیر چین، هند در شرق و آمریکا و اروپا در غرب دنبال کرده اند.
جایگاه عدالت اجتماعی در بنای تمدن بشری (توان سنجی ایده توافق جمعی جان راولز و نظام امامت عدل در اندیشه آیت الله خامنه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در تلاش جهت پاسخگوئی به سوال " رویکرد اسلام در خصوص عدالت اجتماعی در مقایسه با قرارداد اجتماعی معطوف به اجماع همگانی بر اجرای عدالت در اندیشه سیاسی غرب، چه تفاوتی دارد؟"بر آن است تا با مرور آرای راولز و مقام معظم رهبری در بنای تمدن بشری، صحت فرضیه" منشا الهی عدالت در اسلام ، ضمن موظف داشتن مسئولان حکومتی به برقراری عدالت در جامعه با مسئول شناختن مردم به نظارت بر حسن عملکرد متولیان ، قابلیت بیشتری از قرارداد اجتماعی غرب در استقرار عدالت و پایداری آن در پی ریزی تمدن بشری دارد " را به شیوه اسنادی و از طریق مطالعه کتابخانه ای با کاربست روش توصیفی-تحلیلی مورد آزمون قرار دهد.یافته های پژوهش نشان می دهد بر خلاف اندیشه سیاسی غرب که از حاکمیت و صاحبان قدرتِ برگزیده شده بر اساس توافق جمعی و قرارداد اجتماعی،برقراری و اجرای عدالت در جامعه انتظار می رود، در نظام امامت عدل اسلام،تحقق این مهم به انجام وظائف هر یک از حاکمیت و مردم بر اساس رابطه ای دیالکتیک گونه،مشروط می باشد.