فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
واکاوی سیاست های اتحادیه اروپا در خاورمیانه و جهان، وجود ضعف های اساسی در سطح راهبردی و عملیاتی، کنشگری این نهاد را نشان می دهد. توازن نرم افزارانه و سخت افزارانه در راهبرد عمومی و منطقه ای اتحادیه اروپا از مهم ترین دلایل ایجاد چنین وضعیتی است. سیاست گذاران اروپایی با آگاهی از این واقعیت، هم زمان با امضای «پیمان ماستریخت» در جنبه نظری از ضرورت تقویت قدرت سخت اتحادیه اروپا سخن گفته و سپس حرکت عملی خود را در این زمینه آغاز کردند. با توجه به اهمیت و تأثیر متوازن سازی نرم افزاری و سخت افزاری راهبرد عمومی و خاورمیانه ای اتحادیه اروپا بر منافع ملی ایران، مسئله اصلی این نوشتار، ارزیابی عملکرد اتحادیه اروپا در جهت تحقق هوشمند سازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای این نهاد است. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده می شود که راهکارهای اتحادیه اروپا برای هوشمندسازی راهبرد عمومی و خاورمیانه ای خود چیست و برای ایران چه ملاحظه هایی در پی دارد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که اتحادیه اروپا به عنوان یک قدرت نرم و بهره مند از ظرفیت های چشمگیر در حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دیپلماسی عمومی، با استفاده از ابزارهای سخت افزارانه متنوع، به دنبال تقویت قدرت سخت خود است و از این راه می کوشد با ایجاد توازن میان قدرت نرم و قدرت سخت خود، کنش عمومی و منطقه ای خود را هوشمندتر کند. نظریه استفاده شده در این نوشتار نظریه قدرت هوشمند جوزف نای است. همچنین از روش کیفی بر پایه تحلیل محتوا، با بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی و مقایسه ای و گردآوری داده ها از اسناد تاریخی مربوط با موضوع بهره گرفته شده است. یافته های این نوشتار نشان می دهد اتحادیه اروپا تا تبدیل شدن به یک قدرت هوشمند فاصله زیادی دارد. می توان گفت حضور اتحادیه اروپا در جهان و خاورمیانه، اندکی هوشمند تر شده است. این موضوع برای ایران چالش هایی از جمله افزایش وزن رقیبان منطقه ای مانند شورای همکاری خلیج [فارس] و فرصت هایی مانند بهره گیری از ظرفیت های عملیاتی ایران را به همراه دارد.
تشدید تنش در قره باغ و چالش منافع منطقه ای ایران در سال های 2020 و 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ قره باغ در سال 2020 و تحول های بعد از آن به ویژه خروج ارامنه از قره باغ، مسیر بدون بازگشتی را برای منطقه قفقاز جنوبی ترسیم کرد. به طوری که این تحول ها تأثیر چشمگیری بر بازیگران جنوب قفقاز بر جای گذاشت. پرسش اصلی نوشتار این است که جنگ دوم و سوم قره باغ چگونه بر منافع منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که براساس جنگ قره باغ در سال های 2020 و 2023 پویایی رقابت، تهدید و افزایش تنش بر ایران افزایش یافته است؛ در حالی که پیدایی فرصت های احتمالی برای ایران چندان آشکار نیست. در این نوشتار از روش پژوهش قیاسی استفاده می کنیم که با کاربرد مدل تحلیلی و رویکرد ژئوپلیتیک در چارچوب مطالعات منطقه ای و در زیر واقع گرایی است. تحلیل داده ها به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است . یافته های این نوشتار نشان می دهد موازنه قدرت جدید و روابط ژئوپلیتیکی شکل گرفته در منطقه قفقاز جنوبی با به چالش کشیده شدن قدرت روسیه توسط محور جمهوری آذربایجان، ترکیه و اسرائیل، به حاشیه رفتن محور غرب، پر رنگ شدن نقش ترکیه و کم رنگ شدن نقش ایران تغییر کرده است. همچنین ایران در دوره هایی از زمان پس از این جنگ ها از نظر ژئوپلیتیک و مؤلفه های اقتصادی و فرهنگی آن، ژئواکونومیک و ژئوکالچر، با تشدید رقابت و تهدید با ترکیه و اسرائیل و همچنین افزایش تنش با جمهوری آذربایجان روبه رو شد که در قالب راه گذر احتمالی زنگزور، طرح یک کمربند و یک راه، راه گذر شمال جنوب، پررنگ شدن تهدیدها بر مبنای پان ترک گرایی/پان آذری گرایی و حضور اسرائیل در مناطق آزاد شده قره باغ، نزدیک مرزهای ایران جریان دارد.
امنیت عمومی مردم محور و حکمرانی امنیتی خوب: درس آموزی برای ارائه پیشنهادهای سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
790 - 761
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش درک بهتر عوامل و شرایطی است که سیاست گذاران را در زمینه مبارزه با چالش های سنتی و نوین تأثیرگذار بر امنیت عمومی مردم-محور توانمند می سازند یا محدود می کنند. از اولویت های اصلی سیاستگذاری کمابیش همه دولت ها آمادگی برای دفاع در برابر تهدیدهای نظامی سنتی بوده است، هرچند که باید بیش از هر چیزی برای رفع نیازهای رفاهی و امنیتی شهروندان بکوشند. آنها باید تعیین سیاست ها را با رویکردی انسان محور و آینده نگر بر پایه بهترین شواهد علمی موجود و واقعیت های فنی و کاربردی قرار دهند. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چگونه می توان در چارچوب نظریه حکمرانی خوب بخش امنیتی، به تأمین امنیت عمومی مردم محور کمک کرد؟ 2. چرا همبستگی امنیت-توسعه-مردم سالاری باید در سیاستگذاری امنیتی مردم محور در نظر گرفته شوند؟ 3. برای رویارویی با چالش ها و تهدیدهای امنیتی در محیط های امنیت ملی و بین المللی ناپایدار چه درس هایی از الگوهای حکمرانی می توان آموخت؟ در فرضیه اصلی استدلال می شود که حکمرانی خوب بخش امنیتی (با ویژگی های مهم پرهیز از دولت محوری، مشارکت معنادار همه کنشگران دولتی و غیردولتی، مسئولیت پذیری، پاسخگویی شفاف، اثربخشی دادگرانه و فراگیر) به موفقیت بیشتر در سیاست های تأمین امنیت عمومی انسان محور می انجامد. از تحلیل مقایسه ای مطالعه های موردی در گزیده ای از پژوهش های پیشین، و داده های گردآوری شده بر پایه تازه ترین افکارسنجی ها و شاخص های ادراک شهروندان از حکمرانی و امنیت برای درس آموزی از تجربه کشورهایی که حکمرانی خوب امنیتی را برگزیده اند، استفاده می شود، و پیشنهاد های سیاستی مؤثری برای مبارزه با چالش های امنیت عمومی مردم-محور ارائه می شوند.
نظریه پردازی صلح اعراب و اسرائیل بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
39 - 76
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف ارائه الگوی نقش صلح اعراب و اسرائیل بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. 12 مصاحبه با اساتید دانشگاه های تهران در گرایش های روابط بین الملل و علوم سیاسی انجام شد .حاصل این مصاحبه ها، مجموعه ای از مضامین اولیه بود که طی فرایند کدگذاریِ باز، گرآوری و از درون آنها مقوله هایی استخراج شد؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین : شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدهای تاثیر گذار بر امنیت جمهوری اسلامی ایران درقالب پارادایم کدگذاری محوری تعیین شد؛ درادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، سیر داستان ترسیم شد. نتایج نشان داد عوامل علی تاثیر گذار بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: نیاز های حکمرانی، نیازهای تقویت قدرت ملی، نیازهای امنیتی، نیازهای اطلاعاتی، نیازهای اعتقادی. راهبردهای مرتبط با موضوع مورد پژوهش شامل سه نوع اقدام در سطح ملی، اقدام های منطقه ای و اقدامات بین المللی را در بر می گیرد. ارتباطات نامناسب رسمی همسایگی، ویژگی های ساختاری حکومتی، تعاملات متقابل محدود، فقدان برنامه های راهبردی به عنوان عداومل مداخله کننده شناسایی شدند و ویژگی های منطقه غرب آسیا(جغرافیایی)، ویژگی های مذهبی، ویژگی های فرهنگی اجتماعی عوامل زمینه ای تاثیر گذار بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران بودند.
نقدهای آیت الله خامنه ای به منطق هویّتی اسلام رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 60
حوزههای تخصصی:
«اسلام رحمانی» یکی از مقولات مهمی است که شخصیت های فکری و سیاسی دگراندیش، در چند دهه اخیر از آن سخن می گویند و سعی می کنند با تکیه بر آن برای خود، بدنه اجتماعی بیافرینند. ممکن است در آغاز، به نظر برسد که این تعبیر تعارض و تضادی با اسلام ندارد؛ زیرا اسلام نیز «دین رحمت» است، اما با تأمل در برداشت های مفسران و تحلیل گران جریان اسلام رحمانی از این مقوله درمی یابیم که منظور از آن، «اسلام لیبرالی» و حاصل «برداشت لیبرالی از اسلام» است.بنابراین کسانی در پوشش اسلام خواهی و اسلام گرایی، به دنبال جعل یک «هویت دروغین و التقاطی» برای جامعه اسلامی هستند و لازم است با نقد «مؤلفه ها» و «اوصاف» و روشن ساختن منطق هویتی اسلام رحمانی، مشخص شود که تا چه اندازه به «اسلام ناب» یا به «لیبرالیسم» نزدیک است. این مقاله، پس از طراحی و تعریف چهارچوب مفهومی و معنایی برای ضلع فرهنگی اسلام رحمانی، روایت هویتی اسلام رحمانی را در لایه فرهنگی، بازگفته و سپس از دیدگاه آیت الله خامنه ای، نقد و ابطال کرده است. خصایص شناسایی شده در این پژوهش عبارت اند از: اقلّی و تاریخی بودن فرهنگ اسلامی (هویت حاشیه ای)، اکثریت مداری فرهنگی (هویت برساخته)، بی طرفی فرهنگی دولت (هویت غیررسمی)، تساهل و تسامح فرهنگ (هویت سیال) و غرب معیارانگاری فرهنگی (هویت غیرمدار).
واکاوی ظرفیت زمینه ایِ اقتصادی و سیاسی ایران در مشارکت جامع راهبردی با چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
249 - 270
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و چین طی تاریخ دارای فراز و فرودهایی بوده که هیچ گاه در دشمنی کامل به سر نبرده اند. روابط دو کشور در یک دهه قبل، وارد شکل جدیدی شده که منجر به «مشارکت جامع راهبردی» بین آنها شده است، با مطرح شدن مشارکت جامع راهبردی و عقد قرارداد 25 ساله بین دو کشور، همگرایی سیاسی و اقتصادی نسبتا رو به بهبودی شکل گرفته است. مشارکت جامع راهبردی از طریق تحریم های غربی و رویگردانی ایران از غرب و رویکرد نگاه به شرق تهران، تشدید انسداد فروش نفت و کاهش تبادلات تجاری توسط تحریم ها، نیاز چین به مشارکت با ایران به منظور تکمیل طرح کمربند - راه و تامین انرژی و توسعه صادرات، رویکرد کانترهژمون ایران و چین و اشتراک ذهنی و تاریخی رهبران از استعمار، همگرایی اقتصادی و سیاسی بین ایران و چین را رقم زده است که بررسی و واکاوی یا علت این همگرایی ها و ظرفیت ها هدف این مقاله است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تببینی می باشد.
فهم ریشه ها و علل آنومی سیاسی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
75 - 101
حوزههای تخصصی:
آنومی سیاسی به معنای بی ثباتی، بی تعادلی، بی هنجاری؛ بی قاعدگی، بی مقرراتی، ابهام سیاسی، و آشفتگی در نظم سیاسی است. هدف اصلی پژوهش، مطالعه ریشه های آنومی سیاسی در جوامع درحال توسعه است. روش پژوهش از نوع تاریخی-اسنادی است که محقق با مراجعه با مقالات، کتب، پژوهش ها و آثار علمی چاپی در پایگاه-ها و همچنین با رجوع به گذشته تاریخی پدیده( آنومی سیاسی) در پی پاسخ به هدف تحقیق است. مدل نظری پژوهش، پارادایم ساختارگرایی - کارکردگرایی (دورکیم، مرتن، پارسنونز و گیدنز) است. نتایج نشان می دهد نظریه ساختارگرایی-کارکردگرایی؛ ریشه های آنومی سیاسی به ساختار اجتماعی و کارکرد اجزای سیستم در گذار از جامعه سنتی به مدرن نسبت می دهد. تغییراتی سریع؛ ناگهانی و شتابان سبب ساز؛ آنومی سیاسی است. از این منظر، عدم تعادل نظام سیاسی، کاهش اقتدار نظام فرهنگی(نماد و منزلت جمعی)، کژکارکردی نظام، بی هویتی، بیگانگی، احساس انزجار و بحران عاطفی انسان های مدرن، و نابودی سنت های اجتماعی از ریشه های آنومی سیاسی است. کانون تمایز متفکران آنومی سیاسی در واحد تحلیل است، به گونه ای که، دورکیم و مرتن نگاهی خرد-میانه به آنومی سیاسی دارند، اما پارسونز و گیدنز با نگاهی میانه-کلان، به این مسئله می پردازند. کانون مشترک این متفکران پیرامون آنومی سیاسی، به جریان نوسازی (چندگانه) بر می گردد.
بررسی دولت قانون در اندیشه و عمل میرزا تقی خان امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
243 - 280
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه ویژه میرزا تقی خان امیرکبیر در تاریخ معاصر ایران نیازمند توجه به دریافت وی از «چهره ژانوسی مدرنیته» است. به اعتبار جامعه شناسی تاریخی، مدرنیته دارای ماهیتی دوگانه و در پیوند باهم است که وجه اثباتی، تمدنی و یا objective آن بر توسعه و پیشرفت عناصر تمدنی، اقتصادی، علمی و فنی تأکید دارد و وجه انفسی، ذهنی و subjective آن بر اهمیت دستاوردهای فرهنگی، آزادی نوع بشر، برابری، دموکراسی، کثرت گرایی و قانون که در زبان فلسفی کانت و هگل در مفهوم «عقل خود بنیاد» تجلی یافته؛ متناظر است. در این مقاله بر آنیم تا دریابیم امیرکبیر به عنوان اصلاح طلب بزرگ جامعه ما چگونه به ارتباط عناصر ذوالوجهی مدرنیته اندیشیده است. آیا امیرکبیر فقط بر وجه اثباتی و صنعتی مدرنیته ایمان پیداکرده است، یا اینکه به اهمیت وجوه فرهنگی آن ازجمله «قانون» نیز آگاهی یافته است؟ زمامداری امیرکبیر با شروع پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در 1230 هجری شمسی با تحولاتی گسترده همراه است فرضیه ما این است که تأکید امیرکبیر بر «خیال کنسطیطوسیون» درک درست وی از ضرورت به کارگیری دستاوردهای دوگانه مدرنیته را نشان می دهد. بر این اساس جایگاه «قانون»در منظومه فکری و عملی وی را موردبررسی انتقادی قرار داده ایم.
روان شناسی و امر سیاسی؛ امکان سنجی تأسیس نظریه روان شناسی سیاسی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
97 - 130
حوزههای تخصصی:
بررسی امکان تأسیس نظریه روان شناسی سیاسی جمعی با وام گرفتن از آرای «زیگموند فروید»، «کارل گوستاو یونگ» و «اریک فروم»، مسئله اصلی این مقاله است. ذهنیت نویسندگان بر این دغدغه استوار بوده که با غفلت نظری نسبت به آن دسته از آرای روان شناسان که شرایط امکان ارزیابی کنش های سیاسی جمعی و تحلیل روان کاوانه گروه ها، سازمان ها، جریان های سیاسی و جوامع بیمار را در اختیار ما قرار می دهد، موضوع روان شناسی سیاسی در بعد جمعی خود مغفول مانده و صرفاً در پرتو روایت تاریخ انگارانه و گذشته گرا به روان شناسی افراد و شخصیت های برجسته سیاسی محدود شده است. این رویکرد نظری هرچند در رفتارشناسی سیاست مداران و واکاوی ریشه های تصمیم های عمومی آنها توفیق نسبی داشته، با خلع ید خود از ابزار روان شناسی سیاسی جمعی، نمی تواند به پژوهشگران پاسخی اقناع کننده درباره چرایی رفتارهای مشترکِ جمعی یک جامعه، سازمان و یا گروه سیاسی بدهد. از این رو نویسندگان تلاش کرده اند تا با روش توصیفی- تحلیلی، بر مبنای جمع آوری کتابخانه ای از موضِعی متاتئوریک، طرح واره ای نظری را ارائه دهند که در آن با ابتنا از رانه ها و ریشه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ایدئولوژیک، سیاسی و تاریخی مشترک موجود در ناخودآگاه جمعی جامعه که خوی روانی آنان را تشکیل داده و ضمن تولید فردیت منفی عوارض نوروتیک را در جامعه به جای می گذارد، رهیافتی نو برای روان شناسی سیاسی جمع محور به دست آورند.
برآمدن مفهوم جدید وطن در ایران عصر تجدّد (قرن نوزدهم میلادی) (مطالعه موردی: اندیشه سیاسی میرزا ملکم خان ناظم الدوله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
155 - 184
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی چگونگی تکوین مفهوم جدید وطن در اندیشه سیاسی یکی از مهم ترین روشن فکران ایرانی قرن نوزدهم میلادی، میرزا ملکم خان ناظم الدوله به رشته تحریر درآمده است. داده ها با روش اسنادی - کتابخانه ای گردآوری شده و با روش تحلیل مضمون که از روش های کیفی شناخته شده برای تجزیه و تحلیل متون در بسیاری از پژوهش های علوم انسانی از جمله مطالعات تاریخ اندیشه است، واکاوی شده است. اما با توجه به موضوع پژوهش، دستگاه تحلیلی کوئینتن اسکینر برای بررسی اندیشه های سیاسی که آرای اندیشمندان را در نسبت با «مسئله» دوران تاریخی واکاوی می کند، به عنوان چارچوب مفهومی انجام پژوهش انتخاب شد. این تحقیق نشان داد که مفهوم جدید وطن در ایران قرن نوزدهم در پاسخ به مسئله «ترقی» ظاهر شده است. اندیشمندان ایرانی قرن نوزدهم، تأسیس دولت- ملت مدرن را راهی برای خروج ایران از توسعه نیافتگی می دیدند و چون مفاهیم دولت، ملت و وطن (کشور) در اندیشه سیاسی جدید، مفاهیم به هم پیوسته هستند، یکی از مهم ترین لوازم تأسیس دولت ملی، آن بود که تلقی از وطن به عنوان ملک مشاع ملت، جایگزین روایت سنتی از آن شود که وطن را دارایی شاه می دانست. این امر در ایران به دلیل فقدان سنت های حقوقی پشتیبان، اهمیت دوچندان داشت. تحدید سلطنت مستقل برای تحکیم مفهوم جدید وطن، نیازمند وضع قانون بود که میرزا ملکم خان با طرح قانون تنظیماتی برای تأسیس دیوان سالاری مدرن، شالوده نظری آن در ایران را پی ریخت. تلاش او برای استقرار «دولت مطلقه منظم»، مبین نخستین خوانش «حقوقی» از مفهوم جدید وطن در ایران مدرن است. مفهوم «تنظیمات» در اندیشه سیاسی ملکم خان، بیش از هر مفهوم دیگری، نمودار تلاش برای بنیادگذاری این سامانه است. تأکید بر تنظیمات دستگاه دیوانی به مثابه شرط لازم برای ترقی وطن از پیشی گرفتن دولت سازی بر ملت سازی در تکوین مفهوم نوآیین وطن توسط وی حکایت دارد.
مدل سازی فضای سیاسی ایران بر مبنای علاقه مندی به سیاست مداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های فضایی سیاست، نمایش های هندسی متغیرهای سیاسی را تولید می کنند. مجموعه ای از این مدل ها در دسترس هستند که از انواع مختلف داده ها، از داده های رأی دهی سیاسیون گرفته تا داده های مبالغ اهدایی به ستادهای انتخاباتی، برای بازنمایی فضای ایدئولوژی استفاده می کنند. هرچند در چهل سال گذشته این چنین بازنمایی هایی در درک فضای رقابت سیاسی و کنشهای مختلف بازیگران سیاسی بسیار مفید بوده اند، در بسیاری از نقاط جهان، ما به انواع داده های مورد نیاز این مدل ها دسترسی نداریم. در این مقاله روشی نو، با استفاده از داده های جمع آوری شده از ایران پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، برای برآورد همزمان ایدئولوژی های شهروندان و ایدئولوژی های سیاستمداران با استفاده از داده های محبوبیت سیاستمداران پیشنهاد می شود. مشاهده می کنیم که در فضای سیاسی ایران، ایدئولوژی به معنای راست و چپ سیاسی، در درجه دوم اهمیت قرار دارد و آنچه مهمتر است، میزان علاقه مندی کلی شهروندان به کلیت نظام سیاسی است. نشان داده می شود که چگونه مواضع ایدئولوژیک شهروندان با مجموعه ای از نگرش های سیاسی مرتبط است. همچنین، از آنجایی که تخمین به طور همزمان و در مقیاس مشترک بین سیاستمداران و شهروندان انجام می شود، می توانیم میانگین فاصله همه شهروندان تا هر سیاستمدار را نیز اندازه گیری کنیم.
الگوی کارکردی شعام در حکمرانی امنیت ملی: اولویت نقش هدایتی و محدودیت مداخله اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
37 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی کارکردی «شورای عالی امنیت ملی» در حکمرانی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است. نویسندگان تلاش کرده اند ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های نقش آفرینی «شعام» را بازنمایی و اولویت بندی کنند. برای تدوین الگو از رویکرد ترکیبی و روش تحلیل عاملی استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی- مقایس ه ای، مصاحبه تخصصی و پرسشنامه گردآوری شده اند. یافته های پژوهش بیانگر یک الگوی کارکردی با 46 شاخص است که به ترتیب اولویت ذیل هفت مؤلفه «سیاست گذاری»، «قاعده سازی»، «نظارتی»، «داوری»، «هماهنگی»، «مدیریت بحران» و در نهایت «حمایتی» قرار دارند. این هفت مؤلفه ذیل ابعاد سه گانه کارکردی منبعث از قانون اساسی، یعنی «تعیین سیاست»، «هماهنگی امور» و «مقابله با تهدیدات» قرار می گیرند.
ضرورت شکل گیری گفتمان مقاومت در راه نیل به تمدن اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای (مد ظله تعالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
273 - 295
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ آغاز هژمونی گفتمانی جدید در قالب دین در جهان معاصر بود که توانست دیدگاه جامعه ایران را به دو مقوله حکومت دینی و نگاه به آینده تغییر دهد و گفتمانی را تحت عنوان گفتمان انقلاب اسلامی جایگزین گفتمان های گذشته نماید. این گفتمان، حرکتی نو به سمت تمدن نوین اسلامی افقی جدید نه تنها در ایران بلکه در اکثر کشور های اسلامی و درعرصه بین الملل به وجود آورد.لیکن گفتمان انقلاب اسلامی در این راه همواره با خرده گفتمان هایی در درون خود مواجه بود که بر سرعت این حرکت تأثیر مستقیم داشته اند لذا این ضرورت همواره وجود داشته که در راه نیل به تمدن اسلامی باید خرده گفتمانی به عنوان عامل شتاب دهنده درون گفتمان انقلاب اسلامی شکل بگیرد که به نظر می رسد این ویژگی در گفتمان مقاومت وجود دارد. لذا سوال اصلی اینجاست که این گفتمان باید دارای چه خصوصیاتی باشد تا بتواند نظام اسلامی را به سمت تمدن نوین اسلامی با سرعت هرچه بیشترسوق دهد. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف و تاکیدات مقام معظم رهبری بر مقوله اهمیت گفتمان سازی بارداختن به ویژگی های گفتمان مقاومت قصد دارد گفتمان مذکور را از ضروریات نیل به تمدن نوین اسلامی معرفی نماید.
طراحی الگوی مطلوب مدیریت اتباع افغانستانی در استان سیستان و بلوچستان با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴ (پیاپی ۷۴)
269 - 304
حوزههای تخصصی:
پدیده مهاجرت در کشورهای در حال توسعه و همچنین در کشورهای توسعه یافته وجود دارد اما ماهیت این پدیده در کشورهای یاد شده متفاوت است. مهاجرت گسترده اتباع افغانستانی به ایران و بالاخص استان سیستان و بلوچستان طی چندین سال متوالی را می توان پدیده ای خاص توصیف نمود که مشکلات متعددی را به همراه داشته است. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مطلوب مدیریت اتباع افغانستانی در این استان انجام که جامعه آماری آن شامل خبرگان نظری و تجربی است. نمونه گیری با استفاده از روش نظری انجام و در نهایت با 8 نفر اشباع نظری حاصل شد. جهت تحلیل مصاحبه ها از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تحلیل داده ها از نرم افزار MaxQDA استفاده شده است. بر اساس الگوی پارادایمی پژوهش، اجرای کامل قانون ممنوعیت حضور اتباع بیگانه، تشابهات فرهنگی، مذهبی و استقرار مدیریت متمرکز عوامل زیربنایی موثر بر مدیریت اتباع افغانستانی هستند. این شیوه از مدیریت بر اصلاح راهبردی قوانین و قانون گذاری اثر می گذارد. البته محکوم نمودن سیاست ممنوعیت حضور اتباع بیگانه در این رابطه نقش مداخله گر و اجرای ممنوعیت مشروط در استان نیز شرایط زمینه ای را فراهم می آورد. از طریق اصلاح راهبردی قوانین می توان به پیامدهای رفتاری مانند کاهش جرایم و توسعه امنیت پایدار، بهبود شرایط اقتصادی و افزایش رضایت اقشار مردمی دست یافت.
ترکیه و بازدارندگی (موازنه سازی) شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
151-185
حوزههای تخصصی:
ترکیه را می توان یکی از بازیگران مهم منطقه ای به شمار آورد که از سال 2015 «رویکرد تهاجمی» را در سیاست خارجی خود اتخاذ کرده است؛ آنکارا که روزی سیاست «تنش صفر» داوود اوغلو را در پیش گرفته بود، از سال 2010 با عبور از اصل سیاست مزبور، وارد سطوح متعددی از تنش های سیاسی، امنیتی، نظامی در مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا و قفقاز شد. در واقع پس از قیام های مردمی و شکل گیری سه جبهه اسلام سیاسی (شیعی) به مرکزیت ایران، اسلام سلفی عربستان و اسلام اخوانی ترکیه رقابت ها برای معرفی خود به عنوان مرجع اسلام میان سه بازیگر تشدید شد. در این پژوهش سعی شده با استفاده از حقایق موجود منطقه و بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که ترکیه چگونه از راهبرد بازدارندگی شبکه ای علیه ایران استفاده کرده است؟ در همین راستا فرضیه پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رفتار ترکیه پس از تحولات قیام های عربی سال 2010 در راستای ایجاد موازنه قوا از طریق پیوندهای ارتباطی با بازیگران ملی و فراملی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و امنیتی پیش رفته و از سال 2015 سیاست منطقه ای ترکیه، پیرو مداخله روسیه و ایران در سوریه و توافق هسته ای ایران با آمریکا و به تبع آن چرخش موازنه قوا به نفع تهران، به شکل تهاجمی در قالب بازدارندگی شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران چرخش داشته است.
هویت زبانی؛ بازخوانی روایت کتاب های درسی فارسی از شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
87 - 109
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله شعر فارسی به عنوان بخشی از ادبیات است که مؤلفه ای مهم و تأثیرگذار از مؤلفه های هویت ملی به شمار می رود. به سبب ارزش های هویتی و فرهنگی شعر و نقش آموزشی آن در زبان آموزی و ارتقای مهارت های زبانی و ادبی و حضور گسترده کتاب های درسی در میان کودکان و نوجوانان لازم است برنامه ریزی تخصصی در استفاده از شعر فارسی به عنوان یک ابزار آموزشی جدی تر موردتوجه قرار گیرد. در این مقاله، با طرح پرسش هایی از چگونگی حضور شعر و شاعران در کتاب های درسی، میزان استفاده از شعر در مقایسه با نثر، شیوه انتخاب اشعار و تأثیر زمان سرایش در گزینش اشعار، به بررسی روایت کتاب های درسی از شعر فارسی پرداخته شده است. نمونه آماری منطبق بر جامعه و شامل کتاب های فارسی و نگارش دوازده پایه تحصیلی بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد توجهی تخصصی به کاربرد شعر در کتاب های درسی و جایگاه آموزشی آن نشده، کتاب ها فاقد الگو و نقشه منطقی است و آنچه اکنون ملاحظه می شود، بسندگی لازم متناسب با شأن و ارزش شعر فارسی در کتاب درسی را ندارد؛ ازاین رو، پیشنهاد می شود نخست برای دوازده پایه تحصیلی نقشه ای جامع به عنوان راهنمای کاربرد متون ادبی تهیه شود؛ به گونه ای که گستره آن تمامی حوزه های شعر و نثر، کهن و معاصر، ایران و ایران فرهنگی، جد و طنز و مواردی که ازنظر کمّی و کیفی دربرگیرنده حوزه ادبیات باشد را شامل شود. تهیه راهنمای کاربرد متون ادبی، برنامه ریزی منطقی و تخصصی در استفاده از ظرفیت ادبیات فارسی را در دو حوزه زبان آموزی و مهارت آموزی فراهم خواهد کرد.
Trump’s Campaign to Re-securitize Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
235 - 285
حوزههای تخصصی:
Iran nuclear program had been the main theme for portraying Iran as an imminent threat to international peace and stability. Several United Nations Security Council Resolutions, adopted under Chapter VII of the Charter of the United Nations from 2006 to 2010 identified the Iranian nuclear issue as a proliferation concern and thus a possible threat to international peace and security. With the conclusion of the Joint Comprehensive Plan of Action, the UN Security Council Resolution 2231 marked the start of de-securitization of Iran nuclear program. During Trump presidency, the United States pursued the maximum pressure campaign consisting of economic, political, and military pressure against Iran, coupled with securitizing speech acts to convince the audience of the necessity of a more comprehensive deal with Iran. Using Barry Buzan’s Securitization Theory and Process Tracing as research method, this study tries to investigate the outcome of Trump Administration campaign for re-securitization of Iran nuclear program, specifically in international political arena. It finds that while Trump policy succeeded in imposing heavy economic cost on Iran, it failed to re-securitize the Iranian nuclear program.
اسپانیا و مذاکرات هسته ای ایران: محدودی ت ها و رویکرد قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریم های تحمیلی بر ایران برای مهار برنامه هسته ای ایران منجر به تهدید امنیت انرژی برای واردکنندگان عمده نفت از ایران ازجمله اسپانیا شد. با آغاز مسئله هسته ای ایران، اسپانیا می توانست در قبال ایران سیاست های مختلفی ازجمله رهبری، نقش منفعلانه و یا نقش فعال و تسهیل کننده سیاست های کلان اتحادیه اروپا را پایه ریزی کند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: اسپانیا چه نقشی را در حصول برجام در چارچوب اتحادیه اروپا ایفاء کرد؟ فرضیه پژوهش بیان می کند که اسپانیا با استفاده از منابع قدرت نرم نقش تسهیل کننده و اعتماد ساز را در گفتگو های ایران با غرب را تا حصول برجام ایفا نمود. به منظور پاسخ به سؤال اصلی پژوهش از چارچوب نظری قدرت نرم جوزف نای استفاده شده است. روش پژوهش کیفی با تمرکز بر تحلیل گفتمان سه بعدی فرکلو است و اطلاعات مورد استفاده با روش اسنادی (کتابخانه ای) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که اسپانیا با استفاده از مؤلفه های قدرت نرم هم در جهت پیشبرد راهبرد اتحادیه اروپا در قبال ایران و هم در جهت افزایش نفوذ در اتحادیه اروپا عمل نمود. در واقع، اسپانیا در نوع رویکرد خود در قبال ایران، مسئله بهبود وضعیت خود در درون ساختار تصمیم گیری اتحادیه اروپا را در نظر داشت. خلق گفتمان های گوناگونی همچون گفتگوی ائتلاف تمدن ها و نزدیکی و دوستی در دوران ساپاترو،گفتمان اعتماد ساز، نقش منطقه ای ایران، دیپلماسی انرژی و گفتمان حقوقی دوران راخوی همگی در جهت خلق و استفاده از قدرت نرم در تغییر رویکرد هم در ایران و هم در اتحادیه اروپا اتخاذ گردیدند.
فرایندهای تغییر و تحول منطقه ای و تاثیر آن بر رقابت ژئوپلیتیکی ترکیه 2022- 2016 (مدیترانه شرقی، قفقاز جنوبی و بحران اوکراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
83 - 106
حوزههای تخصصی:
از آنجا که سیستم جهانی به طور فزاینده ای ناپایدار و ترک خورده است، در میانه یک سری از فرآیندهای تغییر و تحول منطقه ای قرار داریم که امکان تغییرات اساسی در نظم سنتی و متعاقب آن در الگوهای رفتاری بازیگران ایجاد کرده است. این فرایندهای تغییر و تحول، منجر به تحولات اساسی در شیوه های سنتی پیگیری منافع و به طورکلی راهبردهای سیاست خارجی بازیگران جهانی و منطقه ای شده است. در این راستا ترکیه به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلیتیکی مهم به دنبال تامین منافع خود در سیاست خارجی و دفاعی در اثر فرایندهای تحول منطقه ای به طور هم زمان در بسیاری از جبهه ها از مدیترانه شرقی گرفته تا قفقاز جنوبی و بحران اوکراین به علت شکاف های قدرتی که در جغرافیای مجاور پدید آمده است، در یک رقابت ژئوپلیتیکی مداوم قرار دارد. سؤال پژوهش حاضر این است که فرایندهای تغییر و تحول منطقه ای چه تأثیری بر رقابت های ژئوپلیتیکی ترکیه در مناطق هجوار داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که ترکیه در بازه زمانی 2022-2016 به دلیل تحولات در فرآیند های منطقه ای، با اتخاذ رویکرد رقابتی _مشارکتی و فرصت طلبانه در مناطق مورد بررسی و با تأکید بر اصل خودیاری در چارچوب این فرآیندها به دنبال ائتلاف سازی های منعطف و پویا و شکل دهی به فضای حیاتی و مناطق متحد در راستای هدف کلان تامین منافع، و متوازن سازی روابط با غرب و شرق در روندهای نوپدید سیاست خارجی بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است. در این راستا از کتاب ها، مقاله ها، اسناد، منابع اینترنتی و اظهارنظرهای مقام های مربوطه برای گردآوری داده ها استفاده شده است.
عملیات روانی رسانه های غربی علیه ایران و روسیه، اهداف و منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی انگیزه ها و روش های رسانه های غربی در دشمن جلوه دادن ایران و روسیه می پردازد. چارچوب مفهومی و نظری این پژوهش شامل دو بخش است: مدل تبلیغاتی وتحلیل گفتمان انتقادی، که برای بررسی زبان و بافت اجتماعی متون رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرد. سوال اصلی پژوهش این است که چرا رسانه های غربی ایران و روسیه را اهریمنی جلوه می دهند؟ جنس پژوهش در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای تبیینی است و شیوه تحلیل نیز تحلیل گفتمانی می باشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که غرب با توجه به اختلافات فرهنگی و سیاسی، نگرانی های هسته ای، حمایت از تروریسم و تهدیدات جهانی و رقابت منطقه ای از اهریمن سازی به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده می کند. غرب سعی می کند با ایجاد تصویر منفی و خصمانه از این دو کشور به آنها فشار اقتصادی و سیاسی وارد کند و در عین حال تصویر مثبت و دوستانه از اقدامات خود ارائه دهد. رسانه های غربی اغلب از عباراتی مانند «رژیم»، «دیکتاتوری»، «شبه نظامی» یا «نیابتی» برای توصیف ایران و روسیه استفاده می کنند، در حالی که از عبارات مثبتی مانند «دولت»، «دموکراسی»، «ارتش» یا «شریک» استفاده می کنند. زبان مورد استفاده رسانه های غربی برای توصیف غرب، بیانگر علایق و سوگیری های صاحبان رسانه ها و دستور کار آنهاست.