فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکانیزمهای دفاعی مسئولیت محافظت از «من» را در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب برعهده دارند و از آن جهت که در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی غیرانطباقی مشخصی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین سبکها و مکانیزمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و مقایسه آنها با افراد بهنجار انجام پذیرفته است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی پس رویدادی است که در آن از جامعه مبتلایان به اختلال وسواس – بی اختیاری ساکن در شهر تهران نمونهای 30 نفره، با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامة سبکهای دفاعی (DSQ-40) میباشد. دادههای به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگینهای آزمون t مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل دادهها مشخص کرد که تفاوت معنا داری میان بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری و گروه بهنجار از نظر سبکهای دفاعی مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذکور، بیشتر از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده میکنند. به علاوه مشخص گردید که دفاعهای گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس- بیاختیاری بیشترین سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهای نام برده بیشتر استفاده میکنند. نتیجه گیری:یافتههای این پژوهش بهطورکلی با یافتههای سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینة مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون نوروسایکولوژیک بندر گشتالت و همبستگی آن با عملکرد در آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون بندر گشتالت و همبستگی بین نمرات آن با عملکرد در ویسکانسین انجام شد. برای این منظور 32 نفر از بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز که توسط روانشناس و روان پزشک بیمارستان بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-VI-TR تشخیص اسکیزوفرن یافته بودند انتخاب شدند. مقیاس های اندازه گیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS) اجرا شدند و از کل این نمونه پژوهشی 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند. آزمون های بندر و ویسکانسین بر روی آزمودنی ها اجرا و به ترتیب نتایج آزمون بندر بر اساس 15 ملاک هین و آزمون ویسکانسین بر اساس 5 ملاک نمره گذاری شدند. بر اساس نمرات به دست آمده، میانگین هر یک از ملاک ها برای هر یک از گروه ها محاسبه شد. این نتایج نشان دادند که چهار خطای رایج برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت به ترتیب درجاماندگی، تحریف، چرخش و همپوشی و برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی درجاماندگی، چرخش، تحریف و جداسازی بودند. نتایج حاصل از آزمون t مقایسه میانگین ها برای گروه های مستقل نشان دادند که تنها در دو ملاک چرخش (p<0.005) و کوتاه سازی (p<0.05) بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی خطاهای بیشتری در این دو ملاک داشتند. هم چنین نتایج آزمون معنی داری همبستگی بین نمرات بندر و ویسکانسین نشان دادند که فقط همبستگی مقیاس های درجاماندگی در بندر و مجموع درجاماندگی در ویسکانسین (p<0.05) و همبستگی مقیاس های عینی کردن در بندر و مدت زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده در ویسکانسین (p<0.01) معنی دار بودند.
رابطه خشنودی شغلی و انگیزه پیشرفت با سلامت روان و مسولیت پذیری مربیان تربیتی زن آموزشگاههای اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه خشنودی شغلی و انگیزه پیشرفت با سلامت روان و مسئولیت پذیری مربیان تربیتی زن آموزشگاههای اهواز طراحی و اجرا شده است. در این تحقیق، خشنودی شغلی و انگیزه پیشرفت به عنوان متغیرهای پیش بین و سلامت روان و مسئولیت پذیری به عنوان متغیرهای ملاک برگزیده شده اند. نمونه تحقیق، 126 مربی تربیتی زن شاغل در نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز را شامل می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی از جامعه مربیان تربیتی زن آموزشگاههای اهواز انتخاب گردیده اند. فرضیه های این پژوهش عبارتند از: بین خشنودی شغلی و انگیزه پیشرفت مربیان تربیتی زن آموزشگاههای اهواز با سلامت روان و مسئولیت پذیری آنان رابطه وجود دارد. در این پژوهش از پرسشنامه شاخص توصیف شغل برای سنجش خشنودی شغلی، از پرسشنامه توصیف خود گیزلی برای سنجش انگیزه پیشرفت، از فهرست تجدیدنظر شده علائم روانی برای سنجش سلامت روان و از مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا به منظور سنجش مسئولیت پذیری مربیان مذکور استفاده شد. پژوهش حاضر، تحقیقی بنیادی و کاربردی است و روش تحلیل داده ها، همبستگی است که در طی آن ضرایب همبستگی ساده و چندگانه بین متغیرهای پیش بین و متغیرهای ملاک محاسبه شده اند. همچنین همبستگی چند متغیری (دو متغیری) خشنودی شغلی و انگیزه پیشرفت با سلامت روانی، از همبستگیهای ساده هر یک از دو متغیر اول با متغیر آخر بیشتر بود. همچنین، همبستگی چند متغیری، (دو متغیری) خشنودی شغلی و انگیزه پیشرفت با مسئولیت پذیری، از همبستگیهای ساده هر یک از دو متغیر قبلی با متغیر بعدی، بیشتر بود.
معلم خوب کیست
تفاوت های فردی در سبک های هویت و بهزیستی روان شناختی: نقش تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونه ای متشکل از 376 آزمودنی (158 پسر و 218 دختر)، پرسشنامه سبک های هویت و مقیاس های بهزیستی روان شناختی اجرا شد. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های هویت بر تعهد هویت و مقیاس های ششگانه بهزیستی روان شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد، استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران و هدف در زندگی اثر مثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد اثر مثبت و معنادار و بر استقلال اثر منفی و معنادار، و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی بر تعهد، استقلال، رشد فردی و هدف در زندگی اثر منفی و معنادار نشان داد . اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار؛ اثر غیر مستقیم سبک هویت هنجاری از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار و اثر غیر مستقیم سبک هویت سردرگم/ اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنادار به دست آمد .
نتیجه گیری: در مجموع، یافته ها نشان می دهد که اجتناب از مواجهه با مسائل مربوط به هویت با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد. همچنین، نتایج نشان می هد که نه تنها وجود تعهد بلکه شیوه مواجهه با تکالیف و موضوعات مربوط به هویت نیز در پیش بینی بهزیستی روان شناختی افراد بسیار مهم است.
بررسی رابطهء بین سازمان های بیمار(نوروتیک) با سبک رهبری و جوّسازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شاخص های سازمان های نوروتیک و رابطه آن با مؤلفه های جوّسازمانی و سبک مدیریت انجام شد. جامعه آماری کارکنان سه کارخانه صنعتی در اصفهان(600نفر) بودند که ازمیان آنها 145نفر به شیوه تصادفی از بخش های مختلف متناسب با جمعیت هر سازمان و پراکندگی مناسب در ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سابقه، تحصیلات، میزان درآمد و جنسیت) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پرسشنامه های سازمان های بیمار (86/0= α)، سبک رهبری باردنز و متزکاس(87/0= α) و جوّسازمانی سوسمن و دیپ(89/0= α) ابزار پژوهش بودند؛ نتایج نشان داد که در جوّسازمانی، ابعاد وضوح اهداف و رضایت از پاداش با سازمان نمایشی، بین تمامی ابعاد جو سازمانی با سازمان های افسرده و بین ابعاد وضوح اهداف، وضوح نقش، رضایت از پاداش و توافق بر رویه ها با سازمان اسکیزوئید رابطه منفی معنادار به دست آمد. همچنین بین سبک رهبری وظیفه مدار با سازمان نمایشی رابطه منفی معنادار؛ بین سبک رهبری رابطه مدار و وظیفه مدار با سازمان افسرده و بین سبک رهبری رابطه گرا و سبک رهبری تلفیقی با سازمان اسکیزوئید رابطه منفی معنادار به دست آمد. در ضمن بر اساس مطالعات رگرسیون، اثربخشی ارتباطات از ابعاد جوّسازمانی به پیش بینی معنادار (05/0P< و 544/0B=) سازمان افسرده قادر است. بین بقیه ابعاد جوّسازمانی و سبک رهبری با سازمان های نوروتیک رابطه معنادار مشاهده نشد.
بررسی ارتباط صفات شخصیت اسکیزوتایپی با الگوی پنج عاملی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بسیاری از رفتارهای نابهنجار را می توان نوعی اغراق در صفات پنج گانه شخصیتی بهنجار به شمار آورد. از میان اختلالات شخصیت، شخصیت اسکیزوتایپی بر اساس الگوی پنج عاملی کمتر تبیین شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه شخصیت اسکیزوتایپی با الگوی پنج عاملی شخصیت در ایران است.
روش: این پژوهش که از نوع توصیفی- مقطعی است، در یک بررسی زمینه یابی انجام شد. بدین منظور نمونه ای به حجم 319 نفر، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و آزموده شد. شرکت کنندگان به مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی و مقیاس پنج بزرگ پاسخ دادند. داده ها با روش رگرسیون چندمتغیری گام به گام تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که شخصیت اسکیزوتایپی با روان نژندی گرایی همبستگی مثبت و با برون گرایی همبستگی منفی دارد. تحلیل رگرسیونی بر اساس یافته های حاضر نشان داد با این که وظیفه شناسی و توافق جویی به تنهایی با اسکیزوتایپی رابطه ای ندارند، ولی برای تبیین شخصیت اسکیزوتایپی، اضافه شدن آنها به روان نژندی گرایی و برون گرایی ضروری است. برون گرایی در زنان و روان آزردگی در مردان، بیش از سایر صفات شخصیتی، قدرت تبیین شخصیت اسکیزوتایپی را دارد.
نتیجه گیری: این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی، با نمونه های بالینی متشکل از اختلال شخصیت اسکیزوتایپی و اسکیزوفرنیا تفسیر شد. نقش جنسیت در کیفیت ارتباط صفات شخصیت اسکیزوتایپی، با الگوی پنج عاملی شخصیت مورد تاکید است.
تحلیلی بر نقش فرهنگ در آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ادبیات پژوهشی موجود در زمینه آسیب شناسی روانی نشان می دهد که اختلال روانی محصول عوامل چند گانه است. مقاله حاضر، از بین عوامل متعدد دخیل در آسیب شناسی روانی، به عامل فرهنگ پرداخته است. شیوه ها و باورهای فرهنگی می توانند بر سبک مقابله فرد با پریشانی روانشناختی اثر گذاشته و گاهی به او در مواجهه با بیماری روانی کمک کنند. از سوی دیگر همین عوامل فرهنگی می توانند منبع پریشانی، تعارض و زمینه ساز بروز اختلال روانی در فرد باشند. نفوذ عوامل فرهنگی در آسیب شناسی روانی به اندازه ای است که حتی ابراز علائم روانشناختی و مراجعه فرد برای درمان نیز تحت تأثیر زمینه فرهنگی است. به علاوه، تأثیرات فرهنگی می توانند چالش های فراوانی را بر متخصصان سلامت روان تحمیل کنند. وظیفه روانشناسان ارزیابی، فرمول بندی، تشخیص و مداخله مؤثر در زمینه اختلالات روانی است. برای آنکه مداخلات مؤثر واقع شوند باید از نظر فرهنگی مناسب، پذیرفته شده و همچنین اخلاقی باشند. برای طراحی یک مداخله مؤثر و متناسب با بافت فرهنگی، متخصصان باید در ارزیابی و درمان اختلالات روانی زمینه فرهنگی مراجع را در نظر بگیرند. در این مقاله سعی شده تا نقش فرهنگ در سبب شناسی اختلالات روانی، ابراز علائم و مراجعه فرد برای درمان تشریح گردد. همچین ملاحظات فرهنگی در زمینه سنجش و درمان اختلالات روانی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
بررسی رابطه بین انزوای اجتماعیبا میزان خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسیرابطه بین میزان دینداری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز اجراگردیده است. روش پژوهش ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختروپسر مقطع دبیرستان شهر اهواز و والدین آنها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.ابزارسنجش دراین پژوهش پرسشنامه های"" کودک آزاری وضربه (CTQ) برنستاین(1995)، وپرسشنامه انزوای اجتماعی راسل(1976)UCLA))وپرسشنامه جمعیت شناختی بود.برای تجزیه وتحلیل داده ها ازشاخص های آماری، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش بین کلابعاد انزوای اجتماعی با خشونت خانگی والدین نسبت بهفرزندان، رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین مشخص می گردد که بین ابعادروابط و معاشرت با خویشاوندان، روابط و معاشرت با همسایگان وهمچنین بین بعد روابط و معاشرت با دوستان با خشونت خانگی والدین نسبتفرزندان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده ازاین پژوهش، حاکی از آن است که بین میزان انزوای اجتماعیبا ابعادخشونت خانگی(جسمی، عاطفی، غفلت) والدین نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد ونتایج بدست آمده از رگرسیون چند گانه نیز نشان دادند که بعد روابط و معاشرت با خویشاوندان بیش ترین تاثیر را درتبیین خشونت خانگی نسبت فرزندان داشته است.باتوجه به یافته های موجود این مساله نیازمند توجه هر چه بیشترخانواده ها و مسئولان برای برنامه ریزی و آموزش مهارت های ارتباطی به والدین در سطح خانوادگی واجتماعی را نشان می دهد.
نگاه مفهومی و فلسفی به برخی روشهای تحقیق در روان شناسی (مشاهده، درون نگری و اندازه گیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیِ ضرورت مفهوم شناسی، در پژوهش های روان شناختی و ارائة برخی تفاوت دیدگاه ها در مفاهیم روش شناختی، از دیدگاه روان شناسی اسلامی ‐ بومی انجام شده است. برای پاسخگویی به این پرسش که آیا در فلسفة روان شناسی، دربارة مفاهیم روش شناختی مانند «روش علمی»، «نیمه علمی»، «غیر علمی»، «مشاهده»، «درون نگری»، «اندازه گیری» و... اتفاق نظر وجود دارد یا خیر، به دیدگاه های برخی فیلسوفان روان شناسی، به ویژه بونگه، فیلسوف روان شناسی در دانشگاه مک گیل کانادا، و فیلسوفان اسلامی، مراجعه و با روش تحلیل عقلی و نظریِ دیدگاه های آنان، از دیدگاه دینی ‐ بومی و با توجه به اقتضای آن مفاهیم، جایگاه روش های مورد بحث در روان شناسی دینی ‐ بومی بررسی شد. برخی یافته های پژوهش عبارت است از: وجود اختلاف نظر در باب مفاهیمی مانند روش علمی، نیمه علمی و...، قابل جمع نبودن این همانی روان ‐ عصبی با پذیرش درون نگری، ضرورت قطعیِ انجام آزمایش و داشتن تجربه اما ناکافی بودن آن، قابل تعمیم نبودن برخی یافته های مطالعات حیوانی به انسان.
مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی: پایایی، روایی و تحلیلی عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آماده سازی مقیاسی معتبر برای سنجش نیازهای بنیادین روان شناختی در جامعه ایرانی یکی از نیازهای پژوهشی محسوب می شود. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی پایایی، روایی و تحلیل عاملی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی بود. روش: 574 دانشجو (273 پسر، 311 دختر) از دانشگاه های شهر تهران به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S؛ گنیه، 2003)، پرسشنامه تجدید نظر شده شخصیت آیسنک (EPQ-RS؛ آیسنک، آیسنک و بارت، 1985)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS؛ واتسون، کلارک و تلگن، 1988) و مقیاس سلامت روانی (MHI-28؛ بشارت، 1388) را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، علاوه بر عامل کلی ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سه عامل خود پیروی، شایستگی و تعلق (پیوستگی) را برای مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی تأیید کرد. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی از طریق محاسبه ضرایب همبستگی زیر مقیاس های آن با ابعاد برونگرایی و نوروزگرایی شخصیت، عواطف مثبت و منفی، و شاخص های سلامت روانی در مورد آزمودنی ها بررسی شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره آزمودنی ها در زیر مقیاس های ارضای نیازهای بنیادین عمومی با شاخص های برونگرایی، عاطفه مثبت و بهزیستی روان شناختی همبستگی مثبت معنادار و با شاخص های نوروزگرایی، عاطفه منفی و درماندگی روان شناختی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. این نتایج، روایی همگرا و تشخیصی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را تأیید می کنند. همسانی درونی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی برحسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 83/0 تا 91/0 مورد تأیید قرار گرفت. پایایی بازآزمایی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی بر اساس نتایج دو بار اجرای آزمون محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 67/0 تا 77/0 برای زیرمقیاس های مختلف مورد تأیید قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، فرم فارسی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
بررسی تحول نظریه گاردنر از هوش به ذهن: پنج ذهن برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحول نظریه گاردنر از هوش به ذهن می باشد. در مقاله استدلال شده است که بیشتر دیدگاه هایی در این زمینه مطرح شده است بر توانایی های زبانی و ریاضی تأکید داشتند و به همین دلیل گاردنر آنها را مورد نقد قرار داد و نظریه هوش های چندگانه خود را مطرح نمود. او پس از بیست وسه سال در سال ۲۰۰۶، نظریه دیگری مطرح نمود و به معرفی پنج ذهن پرداخت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که گاردنر نه تنها به عنوان یک روان شناس بلکه بیشتر به عنوان یک سیاست گذار و نظریه پرداز به معرفی ذهن ها پرداخته است. او معتقد است سیاست های آموزشی امروز که هنوز برای یادگیری طوطی وار ارزش قائل است، دانش آموزان را برای جهان دیروز آماده می کند. به زعم او همه افراد در آینده به این پنج ذهن نیاز خواهند داشت و سعی او بر این است تا مخاطبان را به ضرورت پرورش این ذهن ها مجاب سازد نه اینکه به معرفی ویژگی های شناختی و مفهومی آنها بپردازد.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری ومعده
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری ومعده را مورد بررسی قرار می دهد.روش پژوهش آزمایشی از نوع آزمون – بازآزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سرطان مری و معده که در مرکز سلامت مری و کبد (کوهورت)شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 تحت درمان بودند و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس است. ابتدا از کلیه بیماران آزمون امید(ADSHS )گرفته شد؛ سپس 30 نفر که کمترین نمره را در این آزمون کسب کردند انتخاب شده و از این تعداد 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه کنترل بصورت تصادفی جایگزین شدند.روش معنادرمانی گروهی طی 10 جلسه هر هفته دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. در پایان پس آزمون (اجرای مجدد آزمون امید) روی دو گروه اجرا گردید. با استفاده از روش آماری کوواریانس یافته ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد معنا درمانی به شیوه گروهی باعث افزایش امید وخرده مقیاسهای آن در بیماران شده است. همچنین نتایج مرحله پیگیری که یک ماه پس از آزمایش صورت گرفت همچنان اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی را بر افزایش امید وخرده مقیاسهای آن تایید کرد.
رابطه ی ترس از موفقیت و رضایتمندی روانی در دانشجویان با توجه به رشته ی تحصیلی و جنس: مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به منظور بررسی رابطه ترس از موفقیت و رضایتمندی روانی، 242 دانشجوی سال آخر (ترم 7 و 8) در چهار رشته هنر، اقتصاد، حقوق و فنی (123 زن، 119 مرد) به طور تصادفی ساده از بین دانشکده های دانشگاه تهران انتخاب شدند.
برای سنجش ترس از موفقیت از مقیاس آلیسون و زاکرمن و برای ارزیابی رضایتمندی روانی، از پرسش نامه ریف استفاده شد.
یافته ها نشان داد که بین ترس از موفقیت و رضایتمندی روانی رابطه وجود دارد. مولفه های ترس از موفقیت قادر به پیش بینی مولفه های رضایتمندی روانی هستند. تفاوت معناداری میان دو جنس از لحاظ ترس از موفقیت و رضایتمندی روانی وجود ندارد، اما رشته تحصیلی بر این دو متغیر اثر دارد. دانشجویان رشته هنر بالاترین و رشته اقتصاد، پایین ترین ترس از موفقیت را دارند، دانشجویان رشته فنی بالاترین و رشته حقوق پایین ترین رضایتمندی روانی را دارند.
"
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش تحریف واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل عوامل، یک مقیاس 10 ماده ای موسوم به مقیاس تحریف واقعیت اهواز (ARDI)برای سنجش سازه تحریف واقعیت ساخته شد که از ضرایب همسانی درونی و بازآزمایی رضایت بخشی برخوردار می باشد. اعتبار مقیاس ARDI به وسیله اجرای همزمان آن با مقیاسهای مقبولیت اجتماعی مارلو – کران، تعریف سازه ای مقیاس تحریف واقعیت، خرده مقیاس دروغ سنج مقیاس شخصیتی آیزنک، خرده مقیاس دروغ سنج پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا، و خرده مقیاس دروغ سنج آزمون عزت نفس کوپر اسمیت در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز سنجیده شد. نتایج این مطالعه نشان می دهند که ARDI از خصوصیات روانسنجی بسیار رضایت بخشی برخوردار است و در نتیجه می تواند ابزار مناسبی برای ارزیابی تحریف واقعیت باشد.
در باب عشق و دوستی
حوزههای تخصصی:
شناخت اجتماعی و مغز آدمی
حوزههای تخصصی:
انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند؛ اما مدارهای عصبی مرتبط با شناخت و رفتارهای اجتماعی آنها به خوبی شناسایی و مشخص نشده است. مطالعات انجام شده روی انسان ها و سایر نخستی ها حاکی از آن است که چندین ساختار مغزی در هدایت رفتارهای اجتماعی در انسان ها دخالت دارد: آمیگدال، ناحیه شکمی داخلی کورتکس پیشانی و کورتکس های مرتبط با نواحی بدنی حسی نیمکره راست از جمله این ساختارها هستند. این ساختارها واسطه ای هستند بین بازنمایی های ادراکی از محرک های اجتماعی (مانند چهره هم نوعان) و بازخوانی اطلاعاتی (یا برانگیختن رفتارهایی) که این گونه محرک ها فعال می سازند. یکی از مناقشات فعلی این است که شناخت اجتماعی تا چه حد وابسته به پردازش هایی است که صرفا به محرک های اجتماعی اختصاص دارند؛ و نقش آگاهی اکتسابی و ذاتی در این پدیده تا چه حد است.
بررسی دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی یکی از کارکردهای مهم نظام آموزشی است. این امر از موضوعات پرچالشی است که از سوی متفکران مورد امعان نظر بسیار قرار گرفته است . ازآن جا که دیدگاههای فلسفی یکی ازمبانی نظریه های تربیتی را تشکیل می دهد‘ ارزش شناسی نیز که از مباحث مهم فلسفی است. دلالت هایی در مباحث تربیت اخلاقی خواهد داشت. دراین مقاله سعی شده است که دلالت هایی در مباحث تربیت اخلاقی خواهد داشت در این مقاله سعی شده است که دلالت های دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی که نظریه ادراکات اعتباری بخش مهمی از آن است‘ درتربیت اخلاقی (اهداف ‘ اصول ‘ وروش ) استنتاج شود. لذا ابتدا مبانی نظریه ارزش شناسی مورد بحث قرارگرفته و سپس دلالت های آن در حوزه های سه گانه اهداف‘ اصول‘ وروش تربیت اخلاقی بررسی شده است.