فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی برای تحقیقات روان پریشی در 15 سال گذشته به طور تصاعدی رشد کرده است. در این مقاله، مروری کوتاه بر ذهن آگاهی برای روان پریشی ارائه می شود و پس ازآن خلاصه ای از یافته های حاصل از جستجوی سیستماتیک متاآنالیزهای 2013 تا فوریه 2023 ارائه می شود. موضوعات فعلی در این زمینه موردبحث قرارگرفته و دستور کار تحقیقاتی آینده ارائه می شود. برای دسترسی به مقالات علمی مرتبط پایگاه های اطلاعاتی برای مقالات لاتین Science Direct, Scopus Pro Google Scholar, ISC, به منظور دست یابی به مقالات انگلیسی و پایگاه استنادی علوم، Magiran, SID, Civilica, ,Irandoc, Noormagz و نشریات علمی پژوهشی دانشگاه تهران به منظور دست یابی به مقالات فارسی جست وجو شدند. بیست متاآنالیز منتشرشده بین سال های 2013 و 2023 شناسایی شد. اندازه اثر گزارش شده بر کاهش علائم روان پریشی از کوچک تا بزرگ در مرورها متغیر بود. چهار موضوع کلیدی در این زمینه شناسایی و موردبحث قرارگرفته است - (1) آیا ذهن آگاهی برای روان پریشی بی خطر است؟ (2) آیا تمرین در منزل ضروری و مرتبط با نتایج بالینی است؟ (3) تأثیر تمرین ذهن آگاهی در مقابل بینش های فراشناختی حاصل از تمرین، بر نتایج بالینی چیست؟ (4) آیا مزایا به عملکرد بالینی معمول تبدیل می شود؟ ذهن آگاهی یک مداخله امیدوارکننده است که برای افراد مبتلابه روان پریشی هم ایمن و هم مؤثر است. تحقیقات آینده متمرکز بر ارزیابی مکانیسم های تغییر و پیاده سازی در عملکرد بالینی معمول باید در اولویت قرار گیرد.
مقایسه اثر روان درمانی شناختی-رفتاری همراه با تحریک الکتریکی یا دارودرمانی بر افسردگی و کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران سکته مغزی: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر روان درمانی شناختی-رفتاری کوتکر همراه با تحریک الکتریکی یا دارودرمانی با سیتالوپرام بر بهبود علائم افسردگی، بازداری و انعطاف پذیری شناختی بیماران سکته مغزی انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مبتلایان به سکته مغزی مراجعه کننده به کلینیک دکتر هاشم زهی شهر زاهدان در سال 1401 و گروه نمونه شامل 45 نفر از این افراد بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفری تقسیم شدند. در این پژوهش جهت سنجش افسردگی، بازداری و انعطاف پذیری شناختی به ترتیب از پرسش نامه بک، آزمون برو نرو و استروپ در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت روان درمانی شناختی-رفتاری و 20 جلسه تحریک آندال ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ و گروه آزمایش دوم تحت روان درمانی شناختی-رفتاری و 10 میلی گرم سیتالوپرام در شبانه روز قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها که با روش آماری تحلیل واریانس مختلط انجام شد حاکی از اثربخشی کوتاه مدت و 2 ماهه هر دو مداخله به کاررفته بر بهبود علائم افسردگی بیماران سکته مغزی بود (0/05>P) و تفاوتی بین اثربخشی دو مداخله ترکیبی مشاهده نشد. علاوه بر این تنها مداخله ترکیبی روان درمانی و تحریک مغزی بر بهبود بازداری و انعطاف پذیری شناختی اثر کوتاه مدت داشت. نتیجه گیری باتوجه به نتایج می توان گفت هردو مداخله ترکیبی می تواند جهت بهبود علائم افسردگی در مبتلایان به سکته مغزی مفید باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
181 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بودند که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انسجام روانی (SOC) آنتونوسکی (1993) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله فرزندپروری شفقت محور را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و بین اثربخشی دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). بررسی نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P). نتایج نشان می داد که هر دو درمان، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است.
تاثیر انجام خطاهای عمدی بر نگرش به خطا و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
37 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر انجام خطاهای عمدی بر نگرش به خطا و هیجان های تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. از جامعه آماری مذکور تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب گردید که به روش غیر احتمالی در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته نگرش به خطا (AEQ) و پرسشنامه هیجان های تحصیلی (AEQ)، پکران و همکاران، 2011) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون متغیر های نگرش به خطا و هیجان های تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد. بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که انجام خطاهای عمدی موجب افزایش نگرش مثبت به خطا و افزایش هیجان های مثبت تحصیلی در دانش آموزان می شود.
رابطه توانمندی های منش والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین توانمندی های منش والدین با مهارت اجتماعی فرزندان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه 300 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از این تعداد 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و آزمون مختصر توانمندی های منش (BST) پترسون و سلیگمن (2004) بودند. جهت تحلیل داده ها از معادلات ساختاری به روش حد اقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم فضیلت های والدین به تنظیم هیجان خود (001/0=p) و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان( 001/0= p) به طور مثبت معنی دار است، مسیر تنظیم هیجانی به مهارت اجتماعی در والدین (001/0= p) به طور مثبت معنی دار است. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم توانمندی های منش والدین به مهارت اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی ( 002/0= p) نیز معنی دار بوده است. شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوب بودند. با توجه به نتایج توانمندی های منش والدین با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی می تواند تبیین کننده مهارت اجتماعی فرزندان باشد.
روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی با نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته: نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 (24000 نفر) و نمونه آماری شامل 354 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه ی آسیب کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، سیاهه ی شخصیت خودشیفته (NPI-16، آمز و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی فرم کوتاه طرحواره ی یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1999) و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد سوءاستفاده جنسی بر اختلال شخصیت خودشیفته اثر مستقیم و از طریق میانجی گری حوزه محدودیت های مختل و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل اثر غیرمستقیم داشته است (05/0p<). همچنین نتایج حاکی از این بود سوءاستفاده جنسی ، غفلت عاطفی و غفلت جسمی بر حوزه بریدگی و طرد و سوءاستفاده جنسی و غفلت جسمی بر حوزه دیگر جهت مندی اثر مستقیم داشته است (05/0p<). نتایج نشان داد مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که تجارب آسیب زای دوران کودکی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه قادرند تغییرات اختلال شخصیت خودشیفته را پیش بینی کرده و وقوع آن را تبیین نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل و روایت درمانی بر بخشودگی بین فردی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
131 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل و روایت درمانی بر بخشودگی بین فردی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی همسران بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی از همسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در منطقه 4 شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران (2011، IFI) بود. مداخله تحلیل رفتار متقابل برن (1958) و پروتکل روایت درمانی وایت و اپستون (1990) در 8 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بخشودگی بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، درمان تحلیل رفتار متقابل نسبت به روایت درمانی به طور معناداری بر بخشودگی بین فردی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی از همسران اثربخش تر بود (05/0>P) و هر دو درمان دارای ماندگاری اثر در دوره ی پیگیری بودند (05/0>P). بنابراین بین دو درمان تحلیل رفتار متقابل و روایت درمانی تفاوت معنادار وجود دارد و درمان تحلیل رفتار موثرتر بود.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
165 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر دارای اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون- گواه و پیگیری دوماه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر فارسان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها، 60 نفر دانش آموزان با اضطراب امتحان به صورت هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، شامل شاخص تاب آوری تحصیلی (ARI، ساموئلز، 2004)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (AEQ، فردریکز و همکاران، 2004) و مقیاس اضطراب امتحان (TAS، ابوالقاسمی، 1375) بود. هر دو گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای بسته آموزشی مهارت های مثبت اندیشی و بسته آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری دریافت کردند. داده ها با روش واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی (001/0> P) معنی دار بود. تأثیر هر دو روش تا مرحله پیگیری دوماهه حفظ شد. همچنین آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی در مقایسه با آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی دارای اثربخشی بیشتری است (001/0> P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی در مقایسه با آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری برای بهبود تاب آوری و اشتیاق تحصیلی توسط درمانگران بود.
پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگه دارنده متادون در شهر زنجان بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان 217 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه خود آسیبی عمدی، مقیاس احساس تنهایی و مقیاس خودکنترلی بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بازگشت به مصرف مواد با خود آسیب رسانی و احساس تنهایی رابطه مثبت و بین بازگشت به مصرف مواد با خودکنترلی و ابعاد آن رابطه منفی وجود داشت. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خودکنترلی منع شده، احساس تنهایی و خودآسیب رسانی روی هم 50 درصد از واریانس بازگشت به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که روان شناسان بالینی در درمان افراد وابسته به مواد مخدر و کاهش خطر بازگشت به مصرف، بر کاهش احساس تنهایی و رفتار آسیب رسانی به خود و افزایش خودکنترلی به عنوان بازدارنده های ولع مصرف تأکید نمایند.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر دارای اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر دارای اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 دانش آموز دارای اضطراب فراگیر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برنامه ی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گروس و تامپسون، 2007) را دریافت کردند و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پردازش شناختی کروز (1999) و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در پردازش شناختی (F=27/50،P<0/001) و تحمل پریشانی (F=17/51،P<0/001) وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از آموزش تنظیم شناختی هیجان در کاهش مشکلات افراد دارای اضطراب فراگیر استفاده کرد.
بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) یک ابزار خودگزارشی است که برای ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت استفاده می شود. با این حال، روایی تشخیصی آن در نمونه های ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی بود. روش این پژوهش که در حیطه طرح های روان سنجی است، زیرمجموعه ای از مطالعات روش شناختی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد 240 نفر (120 نفر به عنوان گروه بالینی و 120 نفر به عنوان گروه هنجاری) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی تشخیصی ابزار مذکور با تأکید بر روش نقاط بُرش از ضریب حساسیت و وضوح گرایی استفاده شده است . یافته ها نشان داد که مقیاس های «اختلال صمیمیت» و «روابط اجتماعی پایین» از بُعد « اجتناب اجتماعی»؛ «اختلال سلوک»، «خودشیفتگی» و «طرد شدن» از بُعد «رفتار ضداجتماعی»؛ «بی نظمی شناختی»، «وابستگی ناایمن» و «لجبازی و نافرمانی» از بُعد «بی نظمی هیجانی» و «تکانشگری» از بُعد «رفتار تکانشی» با استفاده از هر دو روش دارای روایی تشخیصی می باشند و می توانند گروه بالینی را از گروه هنجاری تشخیص دهند.
The Role of Early Maladaptive Schemas and Interpersonal Needs in the Prediction of Suicidal Ideation: A Structural Equation Modeling Study among High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The primary propose of the current study is to propose a model for predicting suicidal ideation based on early maladaptive schemas, with the mediation of interpersonal needs among high school students.Method: Employing a Structural Equation Modeling (SEM) approach, the research investigated the interplay between early maladaptive schemas and interpersonal needs. The methodology was purposefully, applied research, correlational in its descriptive nature, and rigorously adherent to the SEM design . The study encompassed the entire second-grade high school student population in Qazvin City during the academic year 2022-2023. A stratified multistage cluster sampling method systematically extracted a random sample of 600 students. Data collection utilized three standardized instruments: Beck's Suicidal Ideation Scale (BSSI), Young Schema-Short Form (YSQ-SF), and the Interpersonal Needs (INQ). Robust data analysis employed SPSS 25 and Smart PLS softwareFindings: The results indicated that maladaptive schemas exerted an indirect influence on suicidal ideation, mediated through interpersonal needs. Conversely, no direct effect of maladaptive schemas on suicidal ideation was observed. Maladaptive schemas, however, exhibited a direct association with interpersonal needs, (thwarted belongingness and perceived burdensomeness), both of which demonstrated a direct correlation with suicidal ideation. The model's adequacy was confirmed through goodness-of-fit indices.Conclusion: The theoretical implications of this study significantly contributed to the understanding of the intricate relationships influencing suicidal ideation among high school students. Furthermore, the practical applications of these findings extended to educational organizations and counseling centers, offering valuable insights for the development of targeted interventions aimed at reducing suicide rates in this demographic.
Structural Relationship between Autonomy and Intimate partner violence: Mediation Role of Self-esteem(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Intimate partner violence represents a prevalent issue for women and is strongly correlated with mental health difficulties. Previous research has primarily concentrated on identifying factors that can anticipate intimate partner violence, specifically individual and interpersonal factors. This investigation examines the structural associations between autonomy and IPV among Iranian women who have encountered such violence, shedding illumination on the intricate factors contributing to IPV and potential avenues for intervention.
Methods: The research method is a correlation, and the structural equation modeling method was used to test the proposed model. The statistical population was all women referred to counseling clinics in Bandar Abbas City in 2023. Data were collected from a sample of 306 Iranian women who had undergone IPV via purposive sampling method, utilizing a domestic violence questionnaire (Mohseni Tabrizi et al., 2013), basic psychological need satisfaction scale (La Guardia et al., 2000), and Rosenberg self-esteem scale (Rosenberg, 1979).
Results: The findings corroborated the appropriate fit of the proposed model and disclosed that autonomy exerted noteworthy direct and indirect effects on IPV, which were mediated through self-esteem.
Conclusion: The findings show that with the increase in women's autonomy, intimate partner violence decreases, and self-esteem plays a moderating role in the relationship between these two variables. These outcomes provide valuable novel insights into the intricate dynamics of IPV and hold promise for the development of targeted interventions aimed at preventing IPV and supporting the well-being of affected individuals.
فراتحلیل اثربخشی مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
53 - 62
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه های کارشناسی ارشد، دکتری و تحقیقات چاپ شده در زمینه مداخلات در مجلات و کنفرانس های علمی تخصصی ایران شامل (Noormags, SID ,Magiran, irandoc, Civilica) بودند که در طی ده سال گذشته (1400- 1390) در زمینه مداخله های آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص که حجم نمونه مناسبی داشته و از نظر روایی و اعتبار ابزار اندازه گیری و روش نمونه گیری شرایط لازم را داشته اند. بدین جهت 6 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. جست و جو در پایگاه های علمی با استفاده از کلیدواژه های؛ سرعت خواندن، درک خواندن، صحت خواندن، سرعت ردیابی خواندن با محوریت مداخلات آموزشی انجام شده در زمینه اختلالات یادگیری، انجام شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. مراحل اجرای این فراتحلیل براساس مراحل فراتحلیل هویت و کرامر بود. نتایج این فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص دانش آموزان 51/0 بود. مهم ترین نکته این است که مداخلات توانبخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بیشتر مورد توجه پژوهشگران بود.
تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات حسی- حرکتی یکی از ویژگی های برجسته ی اختلالات طیف اوتیسم است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 10-6 سال مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز توانبخشی اوتیسم شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 24 کودک اوتیسم با عملکرد بالا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آموزش هشت جلسه ای تمرینات ثبات مرکزی با آزمون های نیمرخ حسی2 و تست تبحر حرکتی برونینکز- ازرتسکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و از طریق نسخه 22 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی باعث ارتقای رشد حسی در کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا می شود (01/0P<)؛ و نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که مقدار F به دست آمده برای هر سه بعد رشد حرکتی شامل مهارت حرکتی درشت، مهارت حرکتی ظریف و هماهنگی اندام فوقانی معنادار شده است (01/0P<)
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که تمرینات ثبات مرکزی یکی از روش های کارآمد برای رشد مهارت های حسی و حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا است که می تواند در مراکز توانبخشی و آموزش ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
30 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رواسازی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد (SRRS) بود. به این منظور تعداد 150 نف ر از زندانیان معتاد شهر چناران بصورت تصادفی ساده انتخاب ش ده و مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد (SRRS) و پرسشنامه وسوسه مواد پس از ترک (PDCTS) را تکمیل کردند. تحلی ل ع املی اکتشافی ساختار پنج عاملی پرسشنامه را نشان داد. میزان واریانس تبیین شده 77.54 درصد بود. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. روایی سازه همگرا و واگرا نیز در سطح مطلوبی قرار داشت. ضرایب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0.94 و برای زیر مقیاس ها از 0.92 تا 0.95 به دست آمد. در مجموع به نظر می رسد که مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد (SRRS)، دارای ساختاری چندبعدی بوده و از روایی و پایایی مطلوبی در میان افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر برخوردار است. از این مقیاس به منظور ارائه خدمات بهداشتی ودرمانی می توان استفاده کرد.
مقایسه روابط ابژه و نیازهای روان شناختی در افراد با نشانگان شدید و خفیف پس از شکست عاطفی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
72 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه روابط ابژه و نیازهای روان شناختی در افراد با نشانگان شدید و خفیف پس از شکست عاطفی بود. در یک طرح علی- مقایسه ای 200 نفر (120 زن و 80 مرد) از افراد دارای شکست عاطفی با روش نمونه گیری داوطلبانه از طریق شبکه های مجازی در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های نشانگان ضربه عشق (LTSI)، روابط موضوعی(BORI) و ارضا و ناکامی نیازهای روان شناختی(BPNSFS) پاسخ دادند. شرکت کنندگان براساس نقطه برش مقیاس نشانگان ضربه عشق، به دو گروه نشانگان شدید (100=n) و خفیف (100=n) تقسیم شدند. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین دو گروه با نشانگان شدید و خفیف در ابعاد روابط ابژه و نیازهای روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه افراد با نشانگان شدید در تمام ابعاد روابط ابژه نمره بالاتری داشتند که حاکی از آسیب بیشتر هر یک از مولفه ها در این گروه بود (0.001>P). همچنین افراد با نشانگان شدید ارضای کمتر و ناکامی بیشتری را در نیازهای روان شناختی خود تجربه کرده بودند (0.001>P). طبق یافته های پژوهش اصلاح الگوهای ارتباطی گذشته و جبران نیازهای روان شناختی علاوه بر بهبود نشانگان پس از شکست، می تواند مانع از تکرار این عوامل در روابط آینده شود.
بررسی علل وقوع طلاق از سوی متقاضیان و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت: با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
947 - 962
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی است که در سال های اخیر روند افزایشی داشته و تأثیرات منفی بر روی خانواده، فرزندان و جامعه دارد. یکی از عوامل مؤثر بر وقوع طلاق، سوء معاشرت زوجین است که ممکن است منجر به ارتکاب جرائم ناشی از خشونت خانگی، تجاوز، خیانت و قتل شود. با وجود اینکه پژوهش های زیادی در مورد علل و پیامدهای طلاق در ایران انجام شده اند، اما تحقیقات کافی در مورد نقش سوء معاشرت زوجین در وقوع طلاق وجود ندارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی علل طلاق از سوی متقاضیان ثبت طلاق و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین و ارائه راهکارهای حقوقی و روانشناختی جهت کاهش پدیده طلاق انجام شد.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی و با ماهیت کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی متقاضیان ثبت طلاق در شهر رشت بود که از میان آن ها 200 نفر (100 نفر مرد و 100 نفر زن) با روش تصادفی ساده انتخاب شده که علل وقوع طلاق، بر اساس روایت خود آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و همچنین خبرگان حوزه طلاق که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این پدیده اجتماعی مرتبط هستند که شامل 42 نفر (از گروه قضات دادگاه خانواده 11 نفر، سردفتران طلاق 11 نفر و مددکاران اجتماعی 20 نفر) بودند. جهت گردآوری اطلاعات از روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS26 انجام گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، یافته ها نشان داد که بیشترین عامل های مؤثر جرم در وقوع طلاق مربوط به جرائم جنسی و اخلاقی به ویژه روابط نامشروع در فضای مجازی است (05/0 p<).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این بود که سوء معاشرت زوجین می تواند منجر به رفتارهای خلاف قانون و جرم آمیز شود. بنابراین پیشنهاد می شود که برای پیشگیری و کاهش طلاق در جامعه، باید به افزایش سطح آگاهی و مهارت های ارتباطی زوجین، تقویت رابطه عاطفی و مشارکت در تصمیم گیری های مشترک، حمایت از خانواده های در معرض خطر و ارائه خدمات مشاوره ای و روان درمانی مناسب توجه شود.
اثربخشی روش مرور خویشتن بر پریشانی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش مرور خویشتن بر پریشانی روان شناختی، سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دختران نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه، شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در نیمسال اول تحصیلی 1402-1401 در شهر کرج بوده که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک ورود 22 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 11 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. در این پژوهش از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (21-DASS، لایبوند و لایبوند، 1995)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی(RSPWB، ریف، 2002) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی( PCQ، لوتانز و همکاران، 2007 (استفاده شد. مداخله مرور خویشتن، در چهار جلسه و به طور میانگین در 45 دقیقه به صورت انفرادی و دو بار در هفته برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون پریشانی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P˂)، بنابراین روش مرور خویشتن، می تواند به عنوان یک مداخله موثر در کاهش پریشانی روانشناختی، افزایش سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان دختر درنظر گرفته شود.
مدل یابی توافق زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک های ازدواج در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
193 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی توافق زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک های ازدواج در زنان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان متأهل در سه ماهه اول سال 1401مناطق 2، 7 و 11شهر تهران تشکیل داد، که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 300 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای توافق زناشویی (RDAS) (باسبی و همکاران، 1995)، طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1994) و پرسشنامه محقق ساخته سبک های ازدواج استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین حوزه های طرحواره های ناسازگاراولیه با توافق زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). همچنین سبک های ازدواج می تواند رابطه بین، طرحواره های ناسازگار اولیه با توافق زناشویی را میانجی گری کند (01/0>P). با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت از آنجا که ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی محسوب می شود می توان با تمرکز بر طرحواره های ناسازگار اولیه و آموزش های پیش از ازدواج بر توافق زناشویی و بهبود سبک های ازدواج و تداوم روابط بین زوجین بر افزایش کیفیت رابطه زوجین افزود.