فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جامعه های ایرانی و اسلامی برخی از بادها را همچون روح و جن می پندارند و باور دارند که این بادها با وارد شدن به تن آدمیزادگان، آنها را تسخیر می کنند و به فرمان خود در می آورند. این بادها یا جن-بادها را به دو دسته، بادهای زیانکار و بادهای بی زیان تقسیم می کنند. وقتی یک دیو-باد یا جن-باد کسی را می زند، یعنی به درونش می رود و تسخیر و هوایی اش می کند برای رام کردن و تسخیر باد-دیو، و یا بیرون کردن دیو یا جن از تن شخص بادزده یا جن زده جادو پزشکان مخصوص تسخیر ارواح از دو روش درمانی گشتاری، دیو-باد یا جن-باد از درون شخص بادزده بیرون نمی رود و بر او همچون مرکبی سوار می شود و با استحاله شخصیت مرکب خود، هویت اجتماعی تازه ای از او می سازد. از آن پس شخص آمیخته با جن-باد به کیش بادانگاری و گروه اجتماعی بادزدگان یا اهل هوا می پیوندند و زندگی نوینی را با اعضای گروه آغاز می کند.
دین به مثابه یک نظام فرهنگی
حوزههای تخصصی:
تقابل "خود" در برابر "دیگری" در بنیان انسان شناسی قرار دارد، تعاملی که ناشی از مباد تاریخی انسان شناسی به عنوان رشته ای است که متعاقب تجربه استعماری و در نتیجه برخورد جوامع اروپایی با جوامع و مردمان "غریب" پدید آمد. در این برخورد آنچه بیش و پیش از همه جلب نظر می کرد تفاوت های دیگران بود و یکی از چشم گیرترین این تفاوت ها، تفاوت رفتارها و باورهای دینی، مسیونرهای دینی پابه پای ماموران استعماری در مستعمرات وارد می شدند و قابل تصور است که امور دینی پیش از امور دیگر مورد نظر ایشان قرار می گرفت.
بررسی تاثیر صنعت فرهنگ بر هویت اجتماعی با تاکید بر شبکه های تلویزیونی ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه ۱۳۸۷ شماره ۷۶
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش رسانههادر آموزش مهارتهای شهروندی و رفتارهای مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که از آموزش رسانهای سخن به میان میآید عموماً کاربرد آن در مدارس و آموزشهای راه دور تداعی شده و مورد توجه قرار میگیرد. در حالی که رسانهها به ویژه رادیو و تلویزیون، ظرفیتها و تواناییهای بسیار گستردهتری برای آموزش در تمام سطوح و حوزهها دارند و کارکرد آموزشی آنها تمام اشکال و مواد رسانهای را در بر میگیرد. از این رو نقشی که رسانههای گروهی در شکلدهی به هنجارها، ارزشها، نگرشها و رفتارها ایفا میکنند، نوعی آموزش تلقی میشود که بسیار فراتر از آموزشهای رسمی است و کل گسترة مخاطبان رسانهها را شامل میشود. مخاطبان آموزشهای رسانهای مستقیم عموماً کسانی هستند که به صورت تعمدی برای کسب اطلاعات از رسانهها استفاده میکنند اما هنگامی که از آموزشهای غیرمستقیم یا پنهان سخن میگوییم، مخاطبان گاه به صورت منفعل و ناخودآگاه در معرض اطلاعات رسانهای قرار میگیرند و برای انجام رفتارهای خاص و کسب مهارتها، هنجارها و ارزشهای ویژه آموزش میبینند. یکی از حوزههایی که در جهان امروز به شدت تحت تأثیر درونشدها و اطلاعات رسانهای قرار دارد رفتارهای مدنی، مهارتهای شهروندی و مشارکتهای اجتماعی است. پژوهشگران بسیاری نقشهای مثبت و منفی رسانهها را در این گستره مورد بررسی قرار دادهاند. بررسی یافتهها حاکی از آن است که رسانهها میتوانند با ارائه الگوهای رفتاری، چهارچوبهای مرجع و اطلاعات مطلوب، به افزایش مهارتهای شهروندی و شکلگیری رفتارهای مدنی کمک کنند. این مسئله به خصوص در مورد رسانههای جدیدتر مانند اینترنت و تلویزیونهای تعاملی، بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است اما در مقابل، برخی دیگر با اشاره به تسلط سرمایهداری بر رسانهها و بهرهگیری قدرتهای سلطهجو از آنها برای نیل به اهداف و اغراض ویژه، نقش رسانهها را مورد انتقاد قرار دادهاند. از نظر آنان تسلط ارزشهای تجاری و سیاسی موجب شده است که رسانهها با تحریف ارزشهای اجتماعی مانند مردمسالاری و مشارکتهای اجتماعی و با ارائه اطلاعات یک سویه و تکبعدی، جهتدهی به نگرشهای مخاطبان را بر مبنای علایق گردانندگان خود دنبال کنند. با این حال ظرفیت و توانایی رسانهها در این گستره غیرقابل انکار است. از این رو آنچه مهم است افزایش تأثیرات مثبت و کاهش آثار و پیامدهای منفی درونشدهای رسانهای است. پژوهشگران مفهوم سواد رسانهای را برای نیل به این هدف پیشنهاد کردهاند. بر این مبنا، مخاطبان به مهارتهایی دست مییابند که از طریق آنها میتوانند با رویکردی انتقادی به درونشدها و اطلاعات رسانهای و با کشف اغراض، اهداف، ساز و کارها و محرکهای مورد استفاده رسانهها، آثار مثبت را جذب کرده و از آثار منفی اجتناب کنند.
تحلیل جامعه شناختی اهدای عضو و بافت پس از مرگ مغزی در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال سلول بافت یا عضو زنده از یک فرد به فرد دیگر به نحوى که عملکرد آن محفوظ بماند، پیوند نام گرفته است. در حال حاضر فراورده هاى پیوندى آلوگراف (انسانى) در درمان بسیارى از بیمارى ها به عنوان بهترین و تنها راه ممکن انتخاب مى شود. این نسوج و اعضا از افرادى برداشته مى شود که مرگ مغزى آن ها از طرف پزشکان تایید شده باشد و برداشت نسوج و اعضا با وصیت و رضایت شخص (وصیت نامه قانونى، کارت اهداى عضو و آگاه کردن خانواده در زمان حیات) و یا رضایت وراث قانونى امکان پذیر مى شود. پایین بودن میزان اهداى عضو با توجه به میزان بالاى مرگ مغزى، از مشکلات و مسایل مهم ساماندهى پیوند اعضا و بافت در کشور به شمار مى رود. فرایند اهداى عضو به عنوان یک کنش اجتماعى، تحت تاثیر عوامل گوناگون از جمله عوامل اجتماعى ـ فرهنگى است. بدون شناخت عوامل و موانع اهداى عضو، حل مساله کمبود اعضاى پیوندى امکان پذیر نمى شود. در همین راستا مطالعه حاضر به منظور تحلیل اجتماعى و فرهنگى اهداى عضو صورت گرفته است. براى رسیدن به هدف تحقیق، پس از بررسى دیدگاه هاى پزشکى، فقهى، حقوقى و جامعه شناختى و مرور منابع تجربى، یک چهارچوب مفهومى تلفیقى با تاکید بر تیورى کنش اجتماعى پارسنز تنظیم گردیده است و در قالب آن فرضیه هاى تحقیق مطرح شده است. بعد از تعریف مفاهیم و تهیه مقیاس هاى مناسب، اعتبار و پایایى آن ها مورد ارزیابى قرار گرفته و در نهایت، پرسشنامه اى تنظیم شده که از طریق رجوع به افراد نمونه تکمیل شده است. نمونه آمارى، 320 نفر از شهروندان مسلمان تهرانى 15 سال به بالا است که شامل دو گروه اهدا کننده عضو و بافت (داراى کارت اهداى عضو) و غیر اهدا کننده است. توصیف و تحلیل داده ها در سه سطح انجام گرفته است. در سطح تحلیل یک متغیره، از آمار توصیفى (جداول یک بعدى و آماره هاى تلخیص کننده توزیع فراوانى) و در سطح تحلیل دو متغیره، از آمار استنباطى (جداول متقاطع و آزمون هاى مربوطه) و در تحلیل چند متغیرى، از رگرسیون استفاده شده است. یافته هاى تحقیق نشان مى دهد که اهداى عضو با ویژگى هاى فردى (سن، جنس، میزان بهره مندى از سلامت جسمانى)، ویژگى هاى اجتماعى (پایگاه اجتماعى ـ اقتصادى) و همچنین ویژگى هاى فرهنگى (میزان آگاهى ها و میزان تحصیلات) به عنوان ورودى هاى نظام شخصیت و میزان رشد نظام شخصیتى (عام گرا ـ خاص گرا) و همچنین نوع نگرش نسبت به اهدا و میزان اعتماد به عنوان خروجى هاى نظام شخصیتى رابطه دارد؛ به طورى که با افزایش میزان تحصیلات، میزان آگاهى ها درباره موضوع، عام گرایى، اعتماد و نگرش مثبت به اهداى عضو، اقدام به اهداى عضو افزایش مى یابد و بر عکس با افزایش میزان بهره مندى از سلامت جسمانى، سن و پایگاه اجتماعى اهداى عضو کاهش مى یابد. همچنین یافته هاى حاصل از تحلیل رگرسیون نشان مى دهد که اعتماد به حرفه پزشکى و عام گرایى، بیشترین سهم را در تبیین اهداى عضو به ترتیب قرار گرفتن در مدل رگرسیون دارا مى باشد. گفتنى است که سایر متغیرها نظیر میزان سن، میزان بهره مندى از سلامت جسمانى، نگرش، جنس و پایگاه اجتماعى ـ اقتصادى، به ترتیب میزان تاثیرگذارى، در درجات بعدى اهمیت قرار مى گیرند
منابع انسانی / پیوند مدیریت منابع انسانی و بازاریابی
حوزههای تخصصی:
گفت وگوی صمیمانه ی ما با دکتر پائول اسپارو دارای چند محور اساسی بود. از جمله چه نیازی به آموزش منابع انسانی در زمان رکود است که پاسخ فوق العاده ارزشمندی دریافت شد.
دکتر اسپارو، استاد دانشگاه لنکستر انگلستان، در زمره ی 15 متفکر برجسته ی جهانی حوزه ی مدیریت منابع انسانی است. وی همچنین رئیس مرکز مدیریت منابع انسانی در دانشکده ی مدیریت دانشگاه لنکستر است و تاکنون با شرکتهای متعددی برای تربیت کارکنان و رهبران، استخدام نیروها، مدیریت دانش، ارتقای رفتار سازمانی و دیگر مسائل مربوط به حوزه ی مدیریت منابع انسانی همکاری داشته است.
از این متفکر برجسته تاکنون کتابها و مقالات مختلفی درباره ی وجوه مختلف این حوزه به رشته ی تحریر درآمده که وی به بحث و تحلیل چالشهای پیش روی مدیریت منابع انسانی، تغییرات آن، نقش رهبری و بسیاری از مسائل دیگر پرداخته است.
عوامل اجتماعی - فرهنگی موثر بر مشارکت مردان در تنظیم خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تاثیر نگرش ها و باورهای مردان بر روی کاربرد روش های تنظیم خانواده توسط آنان در ایران بررسی می کند. دو فرضیه ارایه شده و مورد آزمون قرار می گیرند. بر طبق فرضیه مسوولیت تنظیم خانواده، این باور در مردان که زنان مسوول تنظیم خانواده هستند باعث کاهش احتمال مشارکت آنان در فعالیت های تنظیم خانواده می شود. بر طبق فرضیه هنجار اجتماع، این باور مردان که اجتماع موافق مشارکت آنان در فعالیت های تنظیم خانواده است باعث افزایش مشارکت آنان در فعالیت های تنظیم خانواده می شود. داده ها در سال 1376 در یک استان در جنوب ایران جمع آوری شده اند. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های آماری چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحلیل هر دو فرضیه را تایید می کند و نیز نشان می دهد که گفتگو مابین زن و شوهر باعث افزایش احتمال کاربرد روش های تنظیم خانواده توسط مردان می شود.
فرهنگ و شادی،رویکردی نظری و تجربی در زندگی روزمره سرژرستان خانوار در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر که به سنجش میزان احساس شادی سرپرستان خانوارهای شهری اصفهان و زمینه های فرهنگی از جمله سرمایه فرهنگی، سبکهای فراغتی فرهنگی (علمی - فرهنگی، فرهنگی - هنری، ورزشی و ...) و همچنین دینداری به عنوان یکی از مولفه های فرهنگ می پردازد، یک بررسی پیمایشی است که از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمه دوم سال 1386). جامعه آماری آن کلیه سرپرستان خانوارهای شهر اصفهان هستند و حجم نمونه مقتضی بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شده است. به طوری که پرسشنامه طراحی شده با روایی سازه های مناسب (طبق ضریب آلفای کرونباخ) بر حسب نسبت خانوارهای هر منطقه در بین مناطق مختلف شهر اصفهان توزیع شده است.
بر اساس نتایج حاصل از روشهای آماری مورد استفاده، میزان شادی سرپرستان خانوار در شهر اصفهان 56.23 بوده، به گونه ای که میانگین بعد احساسی شادی 59.37، میانگین بعد شناختی 53.88 و میانگین بعد اجتماعی آن 55.42 است. همچنین میانگین سرمایه فرهنگی در جامعه مورد مطالعه 27.57 است که کسب مهارتهای فرهنگی با میانگین 31.89 دارای بیشترین حد و کسب مدارک فرهنگی دارای کمترین میانگین (19.16) است؛ همچنین میانگین دارا بودن وسایل فرهنگی در جامعه آماری مورد مطالعه 31.68 است. به علاوه در بین سبکهای فراغتی تعیین شده توسط تکنیک تحلیل عاملی، میانگین اوقات فراغت خانوادگی 53.78، اوقات فراغتی تفننی 36، اوقات فراغت ورزشی 28.01، اوقات فراغت فرهنگی - هنری 20.43 و اوقات فراغت علمی - فرهنگی 15.34 است. بر اساس آمارهای موجود اگر چه میزان سرمایه فرهنگی و سبکهای فراغتی فرهنگی در بین سرپرستان میانگین پایینی دارد اما همواره با احساس شادمانی آنها همبسته است به طوری که به نظر می رسد با افزایش آنها میزان شادی نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر دینداری نیز به عنوان یکی از مشخصه های فرهنگی در شهر اصفهان با احساس شادی سرپرستان خانوار رابطه معنی دار و مستقیم دارد.
عوامل موثر بر سلامت و رفاه اجتماعی در جامعه کنونی
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش آسیب های اجتماعی لازم است شاخص های سلامت اجتماعی به طور دقیق مشخص و در جهت بهبود آن ها تلاش شود. در واقع سلامت و رفاه اجتماعی در کنار سلامت جسم و روان از اهمیت ویژه ای بر خورداراست. و باید بدانیم که این شاخص ها به سه حیطه فرد، خانواده و جامعه وابسته می باشند. مقاله حاضر پژوهشی کاربردی است واز حیث روش نیز یک تحقیق توصیفی بود. در این مطالعه با استفاده از روش کتابخانه ای ومراجعه به نشریات تخصصی و سایتهای علمی، مطالعات و مقالات مرتبط اولیه گردآوری وجمع بندی شدند و نتایج حاصل از جستجو حدود 340 مقاله داخلی و خارجی بود که از بین آن ها 60 مقاله انتخاب و بررسی شد. عوامل مختلف تأثیر گذار بر سلامت و رفاه اجتماعی شامل سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی، فقر، بی عدالتی، بیکاری و حتی تفاوت های جنسیتی است. ارتقای این عوامل بدون همکاری بخش های مختلف امان پذیر نیست. در واقع میتوانیم با بهبود در برنامه های پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی باعث افزایش شاخص های سلامت و رفاه اجتماعی شویم. لازم است که دولت مردان با تمرکز بر روش هایی که باعث افزایش این شاخص ها میشود توجه ویژه ای به افرادی در طبقات پایین و گروه های حساس جامعه کنند.
صورت بندی مطالعات زنان در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی این مقاله تبیین نظام فکری علّامه طباطبائی در موضوع «مطالعات زنان» به منزلة یک رشتة میان رشته ای قابل مقایسه با رشته های رایج علمی است. این کار باید در قالب پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های رایج رشته های علمی صورت پذیرد تا امکان داوری و گزینش را فراهم سازد. تهافت مبنایی در پارادایم های رایج الهیاتی (وحی محور) با پارادایم های رایج دانشگاهی (عقل تجربه محور) از یک سو و لزوم فراگیر بودن الگو و ساختار ارائه شده برای همة موضوعات مطرح در آن علم به گونه ای که با مبانی پارادایمی ارتباطی منسجم و قابل دفاع برقرار کند، خبر از صعوبت چنین الگویی می دهد. علّامه بر اساس یک الگوی چهاروجهی که دربرگیرندة مباحث تاریخی و جامعه شناسانه، هستی شناسانه، ارزش شناسانه و آسیب شناسانه است، شاکلة اصلی این رشتة میان رشته ای را صورت بندی کرده و با مدد از برخی از مفاهیم و سازه های بنیادین فلسفی به دفاع از این ساختار می پردازد.
نظریههای ناسیونالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه روابط خانوادگی دانش آموزان موفق و ناموفق در تحصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شدت وابسته به تحصیلات رسمی و آموزشگاهی آنان دارد. همگان نیز بر این امر واقف اند که موفقیت فرزندان دغدغه جداناپذیر خانواده ها و متولیان تعلیم و تربیت هر کشوری است. قریب به اتفاق متخصصین حوزه تعلیم و تربیت، روابط حاکم بر خانواده ها را از عوامل عمده افت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می-دانند.
هم چنین افراد و گروه های کثیری به این مهم پرداخته اند، اما هم چنان این زخم کهنه، گاه خانواده ها را تا مرز اضمحلال پیش برده و والدین و مربیان را در مسیر خطیر خود مأیوس کرده است. پژوهش حاضر با هدف رسیدن به (طبقه مرکزی) حاصل از داده ها در مورد «روابط خانوادگی تأثیرگذار بر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان» انجام گرفت. برای این منظور، 32 مشارکت کننده و 16دانش آموز سال اول متوسطه دبیرستان های شهر شهریار، با استفاده از نمونه-گیری هدفمند و تئوریک تا اشباع داده ها و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، به روش پیشنهادی StraussوCorbin که مشتمل بر کد گذاری (باز، محوری و انتخابی) است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، در مجموع 98 و در نهایت 56 کد اولیه از مصاحبه با مشارکت-کنندگان بدست آمده و در مراحل بعدی تجزیه و تحلیل، طبقه ای اصلی به نام «ارتباط» بدست آمده است. انتخاب واژه «ارتباط» به عنوان طبقه مرکزی به این دلیل بود که می توانست بخش قابل توجهی از گوناگونی های بدست آمده از داده ها را تبیین نماید. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دادند که روابط خانوادگی تأثیرگذار بر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان، عواملی چندگانه و درهم تنیده اند، در نهایت نتایج نشان دادند، روابط اعضای خانواده با هم، رفتار مسئولانه والدین نسبت به فرزندان، روابط و تعامل زوجین با یکدیگر در توفیق و شکست تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار است. نتایج مختص این گروه است و تعمیم آن ها به سایر گروه ها باید با احتیاط صورت پذیرد.
بررسی ارتباط کلیشه های جنسیتی و تضاد نقش های زناشویی در زوج های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارتباط بین کلیشههای جنسیتی و تضاد نقشهای زناشویی است. که در این زمینه از سه نظریه: نمایشی گافمن، مجموعه نقشی مرتن و فمنیسم لیبرال استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل جوان (20 ـ 35 ساله) شهر شیراز است، که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته است، جمعیت نمونه 287 نفر بوده است. ابزار تحقیق دو پرسشنامه تضاد نقش و نقش جنسیتی بم (BSRI) است و تضاد نقش در 8 حیطه: تحصیل، اشتغال، مدیریت مالی، کار خانگی، روابط جنسی و عاطفی، روابط خانوادگی و دوستی، گذران اوقات فراغت و نگهداری و تربیت فرزندان، مورد سنجش قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی، آزمونهای معناداری، تحلیل واریانس، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پایبندی به کلیشههای جنسیتی از میزان تضاد نقش میکاهد؛ همچنین زنان با سطح تحصیلات و آگاهی بالاتر، موقعیت بالاتر به لحاظ طبقه اجتماعی خانواده خود و همسر و میزان درآمد بیشتر تضاد نقش کمتری را احساس میکنند. این در حالی است که با افزایش ساعات کاری و تنوع نقشها در زنان میزان تضاد نقش آنها افزایش مییابد.
بازنمایی نقش اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب ایران مطالعه موردی دو فیلم «یه حبه قند» و «فروشنده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف پی بردن به نحوه بازنمایی نقش اجتماعی زنان در رسانه سینما و شناخت ایدئولوژی های پنهان در پشت این بازنمایی ها با استفاده و ترکیب دو روش تحلیل روایت بارت و نشانه شناسی فیسک انجام گرفته است.به این منظوردو فیلم «فروشنده» و «یه حبه قند»، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد انتخاب شده اند. سعی بر آن بوده تا به این سؤال پاسخ داده شود که زنان در فیلم های سینمایی مورد بررسی چگونه بازنمایی می شوند و ایدئولوژی پنهان در این آثار چیست. یافته ها حاکی از آن اند که بازنمایی های ارائه شده از زنان در هر دو فیلم در راستای تحکیم و تثبیت کلیشه های جنسیتی جامعه ایران قدم برداشته اند و در هر دوی آنها مردان متفکر و زنان منفعل به نمایش درآمده اند. همچنین با وجود تفاوت های موجود در دو فیلم، نقش پررنگ سنت و تأثیر آن در تصمیمات شخصیت های آنها به خوبی دیده می شود.
مطالعه ای پیرامون رابطه قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی با استفاده از داده هایی در زمینه مصرف موسیقیایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جهت شناخت بیشتر سازوکار تاثیر دو نظام اجتماعی و فرهنگی به بررسی ارتباط قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی پرداخته ایم. قشربندی اجتماعی را با تاسی از انگاره وبری با دو مولفه طبقه و پایگاه و مصرف فرهنگی را با استفاده از داده هایی در زمینه مصرف موسیقایی و با دو مولفه نوع و میزان مصرف، سنجیده ایم. برای بررسی فرضیات، داده هایی در زمینه نوع و میزان مصرف موسیقیایی 360 نفر از ساکنان چهار محله اختیاریه، الهیه، پونک و جوادیه (برای گروه تحقیق هر کدام از محلات مذکور نماد طبقات و پایگاه های متفاوت بوده است) از محلات شهر تهران با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های حاصل از پیمایش نشان می دهد: .1 میان طبقه و پایگاه و میزان مصرف موسیقایی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، .2 پایگاه با هر دو مولفه کیفی مصرف فرهنگی (موسیقایی) یعنی مصرف نخبه و توده رابطه معنادار دارد، .3 طبقه نیز تنها با یک مولفه کیفی مصرف فرهنگی (موسیقایی) یعنی مصرف توده ارتباط معنادار دارد، .4 هرچه پایگاه افراد بالاتر باشد گرایش آن ها به مصرف انواع موسیقی متعلق به فرهنگ نخبه بیشتر و گرایش شان به مصرف انواع موسقی متعلق به فرهنگ توده کمتر است، .5 هر چه طبقه افراد بالاتر، گرایش شان به مصرف انواع موسیقی متعلق به فرهنگ توده بیشتر است، .6 در مجموع و با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد، تفاوت پایگاهی (تفاوت در میزان تحصیلات، منزلت شغلی و اصل و نسب) افراد بیشتر از تفاوت طبقاتی (تفاوت در وضعیت اقتصادی) پیش بینی کننده میزان و نوع مصرف فرهنگی (موسیقایی) افراد است.
نگاهی به عناصر بومی در شعر امروز شاعران ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصه های فرهنگی جوامع کهن که خاصیت ماندگاری طولانی دارد و کمتر در معرض زوال قرار می گیرد، مقوله ی شعر و شاعری است. با توجه به ذوق و قریحه ی ذاتی زاگرس نشینان و سابقه ی کهن منطقه، شعر در میان مردم ایلام جایگاه ویژه ای دارد؛ چرا که آنان شعر را به مثابه ی میراثی نیاکانی حفظ کرده اند و معمولاً از آن در بسیاری از جنبه های زندگی خود بهره می گیرند.
از آن جا که شعر فارسی استان ایلام به ویژه طی چند دهه اخیر، ظرفیت های بالای خود را نشان داده و در همین راستای مجموعه ی شعرها و شاعران مطرح و برجسته ای را به قلمرو گسترده ی ادبیات کشور معرفی نموده است؛ این پژوهش می کوشد با استفاده از نظریه ی عناصر شعری محمدرضا شفیعی کدکنی در دوران شعر فارسی و دریچه ی عناصر بومی به کار گرفته شده توسط این شاعران، به شعر این استان نگاهی تحلیلی بیافکند. شفیعی کدکنی در این نظریه، شعر را در پنج حوزه ی عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. این بررسی که برروی حدود دوازده مجموعه انجام گرفته است، نشان می دهد که شاعران امروز ایلامی از عناصر بومی در اشعار خویش در حوزه های یاد شده، بهره برده اند؛ اما عنصر عاطفه رنگ و بویی بومی تر دارد.
ارزیابی وضعیت ایمنی اتاق عمل بیمارستان شهید بهشتی بر اساس استانداردهای بیمارستان دوستدار ایمنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایمنی بیمار دغدغه ای جهانی در تمامی عرصه های خدمات سلامت است. مراقبت و خدمات غیر ایمن علاوه بر تحمیل رنج به انسان ها، هزینه های اقتصادی سنگینی نیز به بار می آورد. با توجه به حساسیت ویژه ی ایمنی بیمار در اتاق عمل، هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت ایمنی بیمار در اتاق عمل بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر، کاربردی از نوع توصیفی- مقطعی بود که در سال 1390 در اتاق عمل بیمارستان شهید بهشتی انجام شد و داده های مربوط به پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه ی استاندارد بیمارستان دوستدار ایمنی بیمار سازمان جهانی بهداشت (World Health Organization یا WHO) به روش سرشماری توسط 20 نفر از مدیران ارشد، میانی، عملیاتی و پرسنل اتاق عمل بیمارستان شهید بهشتی جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی سطح ایمنی بیمار، میانگین امتیاز 5/0-0 نشان دهنده ی سطح عملکردی ضعیف، 7/0-5/0 سطح متوسط و 1-7/0 سطح خوب است. با توجه به استفاده از پرسش نامه ی استاندارد سازمان جهانی بهداشت در زمینه ی ارزیابی وضعیت ایمنی، روایی و پایایی آن تأیید شده می باشد. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین امتیاز محور حاکمیت و رهبری 35/0 ± 7/0، جلب مشارکت و تعامل با بیمار و جامعه 37/0 ± 56/0، خدمات بالینی ایمن و مبتنی بر شواهد 35/0 ± 73/0 و محیط ایمن 37/0 ± 78/0 بود و به ترتیب نشان دهنده ی وضعیت خوب، متوسط، خوب و خوب می باشد. میانگین امتیاز وضعیت کلی ایمنی 36/0 ± 71/0 بود و عملکرد خوب را نشان می دهد.
نتیجه گیری: به منظور دستیابی به سطح خوب کلیه ی محورهای پرسش نامه، لازم است هدف گذاری ها در سطح برنامه ریزی استراتژیک بیمارستان انجام شود.
ارزشیابی مراکز یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران از نظر کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعضای جامعه به لحاظ ذهنی، جسمی، عاطفی و اجتماعی تفاوت های قابل ملاحظه ای با دیگر همسالان خود دارند؛ به نحوی که به دلیل همین تفاوت های محسوس قادر نیستند از برنامه های درسی عادی که اصولا بر پایه ویژگی ها و توانایی های مشترک اکثریت کودکان در سنین مختلف تنظیم گردیده است، به طور مناسب بهره مند گردند. هدف ار این پژوهش ارزیابی کیفی مراکز یادگیری موجود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران از نظر کارشناسان سازمان و مراکز موجود در مولفه های نیروی انسانی، محیط فیزیکی، رسانه ها، مواد و تجهیزات است. روش پژوهش حاضر توصیفی است و از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای تعین نمونه مورد نظر استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان شاغل در سازمان آموزش و پرورش استثنایی، پژوهشکده کودکان استثنایی و همچنین مدیران مراکز یادگیری دانش آموزان استثنایی شهر تهران می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مراکز یادگیری موجود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی (تهران) در مولفه نیروی انسانی از نظر کارشناسان سازمان و مراکز موجود ضعیف هستند، مراکز یادگیری موجود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی (تهران) در مولفه محیط فیزیکی از نظر کارشناسان سازمان و مراکز موجود ضعیف هستند. مراکز یادگیری موجود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی (تهران) در مولفه رسانه ها، مواد و تجهیزات از نظر کارشناسان سازمان و مراکز موجود دچار ضعیف هستند. نتایج به دست امده نشان داد که مراکز یادگیری موجود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی در مولفه های نیروی انسانی، محیط فیزیکی، رسانه ها، مواد و تجهیزات ضعیف ارزیابی می شوند. این یافته ها تا حدود زیادی نیز با نتایج سایر پژوهش های انجام شده مطابقت داشت.