فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاع از تعیین گرهای اجتماعی و فرهنگی در استفاده از سلاح گرم در استان خوزستان، ازاین رو اهمیت دارد که شواهد اولیه نشان می دهد این موضوع، یکی از دغدغه های روزمره مسئولان استان و شهروندان است. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 42 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی استان خوزستان انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده ها به احصای مدل پژوهش منجر شد که در بعد شرایط علی، شامل کم و کیف نظارت رسمی، نافرمانی مدنی، کارکرد نمادین سلاح، احساس محرومیت و تبعیض، مصرف نمایشی سلاح، برجسته سازی قدرت قبیله، ضعف برنامه ریزی استراتژیک، شرایط آنومیک، تعصب طایفه ای، بازاندیشی هویتی، هویت مدار شدن مصرف سلاح و در بعد شرایط زمینه ای، (تعیین گرهای اقتصادی) شامل فقر و بیکاری، فشار اقتصادی ادراک شده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی استفاده کنندگان، دسترسی آسان و ارزان به سلاح، درآمدزایی، در بعد شرایط مداخله گر (تعیین گرهای فرهنگی) شامل فوران جو و فرهنگ عشایری در مرکز استان، سکون فرهنگی پیرسالاری، سلاح نماد مردانگی و تکریم سران، سرمایه فرهنگی پایین استفاده کنندگان، دیرینگی آیین و رسوم قومی، کم و کیف جامعه پذیری خانوادگی، کم کاری سازمان های فرهنگی، فقدان اوقات فراغت، گروه های مرجع قومی، باور به تکریم سنت های محلی و باارزش بودن مصرف سلاح است. همچنین در بعد استراتژی ها شامل ضرورت وضع قوانین، سامان دهی سلاح های دارای مجوز، پایش مستمر مجوز سلاح، پایش با محوریت مطالبه گری شهروندی، تدوین راهبرد فرهنگی جایگزین سلاح، کارآمدسازی قانون در مواجهه با حل منازعات محلی، استفاده مستمر از ظرفیت معتمدان محلی، اولویت دهی تیراندازی در مصوبات شورای تأمین و ... است. از نظر مشارکت کنندگان، مهم ترین پیامدها نیز شامل تشدید احساس ناامنی در استان، ارزیابی منفی شهروندان از عملکرد نظام حکمرانی محلی، کاهش حس تعلق به مکان و ... است که حول مقوله هسته «بازتولید ناموزون سنت های قومی» سامان دهی شده است.
تبیین تخلفات رایانه ای دانشجویان: کاربست تجربی نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
299 - 342
حوزههای تخصصی:
اینترنت و فناوری رایانه منبع بسیار مهم و گسترده ای است که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفه ای افراد دارد. با توجه به افزایش شمار کاربران و نگرانی های فزاینده ای که در ارتباط با فناوری رایانه وجود دارد (مانند کلاهبرداری، آزار و اذیت، هک کردن، انتقال ویروس، دسترسی غیر مجاز به اطلاعات دیگران)، بررسی این مساله مهم است که میزان شیوع این رفتارها در میان کاربران به چه اندازه است و چرا افراد درگیر تخلفات مرتبط با رایانه می شوند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه انتخاب عقلانی درصدد بررسی تخلفات رایانه ای در میان دانشجویان دانشگاه مازندران است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه می باشد. جمعیت تحقیق شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران است که 400 نفر به صورت نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته های توصیفی تحقیق نشان می دهد که بیشترین میزان ارتکاب تخلفات رایانه ای به ترتیب برای بعد فرهنگی، جعل هویت و در نهایت علیه داده و سیستم می باشد. بیشترین تخلف صورت گرفته در بعد فرهنگی مربوط به " دیدن فیلم و یا تصاویر غیراخلاقی" است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که، متغیرهای خودکنترلی، نیاز منفعت گرایانه، مجازات غیررسمی، باور، لذت ادراکی و هیجان، سرمایه گذاری و پیوستگی توانسته اند 32/0 درصد از تغییرات مربوط به تخلفات رایانه ای در میان دانشجویان دانشگاه مازندران را تبیین کنند. پیشگیری از وقوع جرم بر اساس نظریه انتخاب عقلانی، بر پایه کاهش فرصت ها و جذابیت جرایم خاص است و مجرمان دارای انگیزه به تنهایی برای ارتکاب جرم کافی نیست، بلکه بایستی یک سری فرصت ها نیز مهیا باشند. در این صورت است که مجرمان منافع حاصل از جرم را سهل الوصول و سودمند دیده و مرتکب جرم می شوند.
ناکارآمدی بازپروری زندانیان در نهاد زندان؛ مطالعه ای بر زندانیان مرد بازگشته به زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
1 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی شرایط منجر به تکرار جرم در زندان است. برای دستیابی به این هدف از روش مردم نگاری استفاده شد. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه با 20نفر از زندانیان مرد با سابقه بازگشت مجدد به زندان، به عنوان مطلع و نیز مشاهده میدانی به همراه مطالعه اسناد انجام شد. یافته ها نشان داد که زندان دارای یک سازوکار رسمی مواجهه با زندانی است که در پنج سطح عمل می کند، این سطوح عبارتند از: تامین نیازهای زیستی زندانی، پذیرش و ارزیابی، ارائه آموزش ها، حمایت و مراقبت ونیز ارتقای روابط اجتماعی زندانی. همچنین تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به ظهور پنج مقوله اصلی شد که عبارتند از: برچسب زندانی و تجربه طرد اجتماعی، تراکم زندانیان، عدم طبقه بندی محافظت کننده زندانیان، ناکارآمدی نظام های حمایتی و مراقبتی، آموزش ناکارآمد و غیرموثر. بند به عنوان مرکز دریافت خدمات زیستی و حمایتی رسمی، هم زمان مرکز دریافت حمایت ها و آموزش های غیررسمی است. زندانیان مرد بازگشته به زندان عملا با نظام جامعه پذیری غیررسمی همسو شده و نظام رسمی از کارآمدی لازم برای برقراری ارتباط با این گروه از زندانیان برخوردار نیست. سازوکار رسمی موجود نیز قادر به نیل به اهداف تعیین شده خود نیست.
ارائه الگوی پارادایمی هویت ورزشی در تکواندوکاران استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ورزشکاران و افرادی که فعالانه در ورزش فعالیت می کنند، هویت ورزشی بخش ارزشمندی از وجود آنهاست که می توانند با شرکت در ورزش نیاز هویت ورزشی خود را برآورده کنند. هویت ورزشی با سطح درگیری در ورزش افزایش می یابد، و هویت ورزشی قوی با دستاوردهای ورزشی و همچنین با انگیزه و رقابت بالاتر ارتباط مثبت دارد. هدف کلی پژوهش ارائه الگوی پارادایمی هویت ورزشی در تکواندوکاران استان آذربایجان غربی است. از نظر روش یک پژوهش کیفی، از نوع نظریه مبنایی است. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای هیأت تکواندو استان آذربایجان غربی ،کمیته های آموزش و مربیان دارای درجه ملی استان آذربایجان غربی می شود. نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. پس از پیاده سازی متون مصاحبه، کدگذاری انتخابی، محوری و کدهای باز استخراج و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. در نهایت الگور پارادایمی ارائه شد. بر اساس یافته ها الگوی پارادایمی هویت ورزشی در تکواندوکاران استان آذربایجان غربی کشور از 4 مقوله (هویت یابی با تیم ورزشی، هویت فنی ورزشی، هویت اجتماعی ورزشی و هویت اخلاقی ورزشی)، 8 مفهوم ثانویه و 39 مفهوم اولیه تشکیل شد و پاردایم کیفی تحقیق ارائه شد.
تحلیلی بر سیاستهای حمایتی دولت های نهم تا دوازدهم در زمینه افزایش اشتغال و کاهش تورم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر سیاست های حمایتی دولت های نهم تا دوازدهم بر پدیده فقر و فلاکت اقتصادی در استان گیلان پرداخته است. به منظور گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه و برای انتخاب موردها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. فرایند مصاحبه با 37 مورد مصاحبه ادامه یافت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار MAXQDA تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان می دهد که در حوزه ی سلامت دولت احمدی نژاد با محوریت پیشگیری و درمان در طرح پزشک خانواده، اشتغال زایی، برخوردار نمودن همه اقشار جامعه از دفترچه سلامت و تقلیل هزینه های درمان و دولت روحانی با ایجاد اصلاحات ساختاری در نظام بهداشت و درمان و فراهم نمودن زمینه های پوشش بیمه ای گسترده گام های مثبتی برداشته شده است. در حوزه ی مسکن، احمدی نژاد با مدیریت جامع توزیع مسکن بستر توسعه شهرسازی را فراهم کرده و موجب اشتغال زایی زیادی برای جوانان و افراد جویای کار شد. این درحالی است که در نتیجه ی سیاست گذاریهای دولت روحانی، مشکلاتی همچون تشکیل حباب مسکن، کاهش میزان ساخت و سازها و همچنین تشدید مهاجرت های داخلی در نتیجه از بین رفتن زمینه های اشتغال مشاهده می شود. دولت احمدی نژاد با اعمال سیاست های بازتوزیعی، طرح صندوق مهر امام رضا، طرح بنگاه های زودبازده، توزیع سهام عدالت و هدفمندسازی یارانه ها و دولت روحانی با گسترش چتر حمایتی برای مددجویان نهادهای دولتی تلاش کردند تا میزان احساس محرومیت نسبی را در میان اقشار مختلف جامعه کاهش بدهند. در حوزه ی آموزش رشد نجومی تعداد مدارس غیر انتفاعی در دولت های مذکور و ایجاد نابرابری آموزشی از مهم ترین مقوله های احصاء شده می باشد.
مروری بر عوامل سیستم های گزارشگری پایداری با رویکرد توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه گذشته، استفاده از گزارش دهی پایداری به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و گزارش عملکرد اهداف پایداری توسط شرکت ها، منجر به آگاهی روزافزون از ارزش و توسعه آن در دنیای شرکت ها شده است. بنابراین، بررسی این پدیده برای درک بهتر و شناسایی عناصر مشخصه آن حائز اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی سیستماتیک ادبیات برای ایجاد عناصر متمایز گزارش پایداری و ارائه یک چارچوب نظری کامل است که امکان طبقه بندی محرک هایی را که برای اتخاذ گزارش پایداری حیاتی هستند، فراهم می کند. از طریق تجزیه و تحلیل، عناصر مشخصه گزارش پایداری را در یک خلاصه همگن و مختصر توصیف می شود. محرک های حاصل، ممکن است نه تنها در زمینه گزارش های غیرمالی، بلکه در تشویق بازتاب های توسعه اقتصادی-تجاری کافی باشد که ممکن است الهام بخش مسیرهای تحقیقاتی جدید برای محققان در این زمینه باشد. واژه های کلیدی: نظریه مشروعیت، نظریه ذینفعان، نظریه نهادی، اطلاعات غیر مالی، گزارشگری پایداری، محرک های نهادی،توسعه اقتصادی
راهبردهای ارتقای فرهنگ دینی کارکنان وظیفه فراجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پژوهشی حاضر به دنبال شناسایی راهبردهای ارتقای وضعیت فرهنگ دینی کارکنان وظیفه فراجا است. لذا سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ دینی کارکنان وظیفه فراجا چیست؟ و راهبردهای کلان و اجرایی ارتقای فرهنگ دینی آنان چه می باشد؟روش تحقیق آمیخته اکتشافی از نوع متوالی بوده و در سه فاز پژوهشی صورت گرفته است. جامعه آماری در دو مرحله شامل خبرگان برون سازمانی به تعداد 26 نفر و مدیران و کارشناسان درون سازمانی به تعداد 420 به لحاظ علمی تعیین گردیدند. در این تحقیق از اعتبار سازه ای و صوری برای تعیین الگوی نظری و ابزار پرسشنامه از منظر خبرگان برون سازمانی استفاده شد سپس در میان 420 نفر از مدیران و کارشناسان، روایی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. بنابراین در این تحقیق از روایی صوری نظر خبرگان سازمانی و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از مقدار آلفای کرونباخ بالای 0.7 مورد استفاده قرار گرفته است. در روش کیفی نیز با بهرمندی از روش تحلیل محیطی و سوات و QSPM استفاده گردیده است.نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که وضعیت فرهنگ دینی کارکنان وظیفه فراجا از منظر روسا و مدیران رده های عقیدتی سیاسی فراجا عدد ۶۸ از ۱۰۰ و در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد. در راهبردشناسی برای شناسایی عوامل محیطی بیرونی (تهدیدات و فرصت ها) و عوامل محیطی داخلی (ضعف و قوت های) مؤثر بر وضعیت فرهنگ دینی کارکنان وظیفه فراجا، پس از اخذ نظرات ۴۲۰ نفر از روسای و معاونان در رده های عقیدتی سیاسی فراجا در کل کشور، ۴۵ عوامل کلیدی ...
بررسی تأثیر شاخصه های معماری اسلامی بر ارزش های تعالی بخش انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری اسلامی جلوه گر و تداعی کننده نوعی از نگرش به جهان هستی است که روشن کننده قوه فکری و ساختاری انسان است. این مقاله تلاش نموده با توجه به تعریف تعالی، فرهنگ، معماری اسلامی و آموزه های دین اسلام و ظرفیت های هریک و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر از منظر اسلام(با مبنا قراردادن آموزه های دین اسلام)، رابطه بین آن ها را با مدلی کاربردی در حوزه معماری اسلامی ارائه نموده و بر اساس آن تعریفی از معماری اسلامی مبتنی بر تعالی ارزش های فرهنگی انسان ارائه نماید. روش پژوهش، استدلال منطقی از نوع توصیفی-تحلیلی- بنیادی است. استنباط منطقی ثابت می نماید معماری شایسته اسلامی می تواند قابلیت هایی متناظر با مراتب وجود انسان و هستی داشته باشد و به انسان کمک می کند با استفاده از ارزش های تعالی فرهنگی انسان درک مناسبی از مراتب جهان هستی پیدا کند. با توجه به مفاهیم، معانی و نمادهای معماری اسلامی و تعالی انسان در آموزه های دینی و اصول و قواعد اسلام در معماری، می توان نتیجه گرفت که شاخصه های معماری تأثیرگذار بر تعالی انسان در شش گروه دسته بندی می شوند: منشأ کمال و سیر الی الله، پرهیز از بیهودگی، حریم، ایمان به خدا و پیامبران، تزیینات و دوری از تفاخر و موقعیت مناسب؛ که هر دسته به ترتیب از شاخصه های معماری اسلامی خاص آن بهره می گیرد: کثرت به وحدت و وحدت به کثرت، گنبد، مناره، محراب، پرهیز از بیهودگی، سلسله مراتب و درون گرایی، نور و مرکزیت، شمسه و، رنگ و کتیبه، سلسله مراتب و ریتم و تکرار تأثیر می پذیرند و بر آن ها تأثیر می گذارند.
تحول معنای علم از فائز به غالب و شکل گیری نظام آموزش عمومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
127 - 148
حوزههای تخصصی:
مدعای اصلی ما این است که در دوره معاصر ایران، معنای علم که در تجربه تاریخی مسلمانان همواره «علم فائز» بوده به «علم غالب» تغییر پیدا کرده است. مفهوم «علم» یکی از مفاهیم بنیادین فرهنگ اسلامی است و تغییر در معنای آن در دوره معاصر ایران، سبب به وجود آمدن تحولات فرهنگی عظیمی شده و به دنبال خود ساختارهای جدیدی را نیز به وجود آورده است. نظام آموزش عمومی کشور ازجمله این ساختارهای نوظهور است. نظام آموزش عمومی از ابتدای شکل گیری آن تاکنون همواره متأثر از معنای جدید علم بوده و بر اساس این، به عنوان بزرگ ترین و اصلی ترین منبع تولید معنای «علم غالب» در حال تبلیغ و ترویج این معنای از علم در سطح کشور است.
دانش آموزان در ابتدای ورود به نظام آموزش عمومی کشور با معنای «علم غالب» آشنا می شوند و کسب این علم، به یکی از اولویت های اصلی آنها تبدیل می شود. نظام آموزش عمومی کشور با ارجحیت دادن به علوم طبیعی و تجربی که قرابت بیشتری با معنای علم غالب دارند، دیگر علوم دینی را از مدار علم بودن خارج کرده و با تبلیغ و ترویج معنای علم غالب، به عنوان سدی محکم، مانع از ارتباط برقرارکردن دانش آموزان با معنای تاریخی علم یا همان علم فائز شده است.
بررسی ساختار دولت در مدیریت علوی «تحلیل جامعه شناختی بر منشور عهدنامه مالک اشتر با رویکرد کارکردگرایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
249 - 267
حوزههای تخصصی:
درواقع، نامه 53 نهج البلاغه، عهدنامه امام علیj است که برای مالک اشتر نگاشته اند و به منزله منشور مدیریت علوی و تعیین ساختار دولت در آن می باشد. در این متن و منشور، مبانی نظری حکومت اسلامی ترسیم شده است و یک نوع سیاست نامه محسوب می شود. ازآنجایی که به نظر می رسد سازه مفهومی مدیریت علوی، عنوان تازه و با رویکرد جدید قرار است طرح و بررسی شود، در پژوهش حاضر نیز این سازه مفهومی به شیوه ای نو در قالب یک چارچوب نظری جامعه شناختی معروف به نظریه کارکردگرایی−ساختاری بررسی شده است. متن و منبع اصلی و به تعبیر مکس وبر[1] (1920-1864) آن نمونه آرمانی متن فرمان امام علی به مالک اشتر می باشد که به روش تحلیل محتوا (کیفی) بررسی و با یک نگاه اندام وارگی به جامعه و دولت، اصول و ساختار مدیریت علوی، به ویژه جایگاه و نقش ساختار سیاسی در این مدیریت واکاوی شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس دیدگاه نظری−تحلیلی پیش گفته در نظام سیاسی موردنظر با نمونه مثالی فرمان مالک اشتر، سیاست و مدیریت به عنوان یک خرده نظام مهم هدایت کننده در رابطه متقابل با خرده نظام های دیگر جامعه، به ویژه خرده نظام فرهنگی عمل می کند که شاخص آن ارزش ها می باشند. [1]. Max Weber
«صدای سکوت» خوانش پسااستعماری رمان «ضیافت سکوت»، عبدالرزاق گورنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صدای سکوت» تأملی در یکی از آثار عبدالرزاق گورنه، رماننویس افریقایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. هدف مقاله بررسی نشانههای تعاملات دو جهان اجتماعی استعمارگر و استعمارشده است که همچون رنج حکشده بر آگاهی/ناخودآگاهی راوی، نویسندهای چون گورنه را به نوشتن درباره سرنوشت خود ترغیب میکند. سراسر زندگی نویسنده/ راوی درگیر استعمار و پس از استعمار بوده و هم این است که مبانی نظری و روششناختی پسااستعماری این نوشتار را تحمیل میکند. کتاب «ضیافت سکوت» به نحوی بیانگر کلیتی متزلزل و سایهروشن است که یک سر در وطن و سر دیگر در غربت دارد. کتاب اودیسهای دردناک از صداها، رنگها، فرهنگها، جغرافیاها، سیاستها، و ... را توصیف و مقایسه میکند. ساختار اصلی داستان و نیروی پیشبرنده ماجراها را دوگانههای مبتنی بر زمان، مکان، زبان، شخصیت و فرهنگ و جامعه شکل میبخشد. بنا بر سرشت تاریخی این گونه رمانها، داستان گورنه هم تلاشی انسانی را روی کاغذ آورده تا صدای فرودستان باشد. میزان توفیق او در نوسان و ابهام است. این اثر سکوتی بیانگر زخمهاست.
تحلیل جامعه شناختی احساسات قهرمان داستان «لخضر» اثر یاسمینه صالح بر اساس نظریه کمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساسات به عنوان مهم ترین سازه های زیستی، روانی و اجتماعی ابزار کلیدی بشر برای ایجاد رابطه پویا با جهان درون و بیرون به شمار می آید. با این استدلال که بخش عظیمی از احساسات از طریق جامعه در انسان تولید و نهادینه می گردد، در دهه های اخیر شاخه ای در جامعه شناسی ظهور کرد که به جامعه شناسی احساسات شناخته می شود. کمپر یکی از نظریه پردازان معاصر این شاخه، با تکیه بر احساسات اولیه غم، شادی، ترس و خشم و تقسیم آن به سه نوع ساختاری، انتظاری و پیامدی، قدرت و منزلتی را که فرد از طریق موقعیت های اجتماعی کسب می کند تحلیل می نماید. ازآنجاکه تطبیق الگوهای این شاخه مطالعاتی در متن ادبی به کشف لایه های تازه از عاطفه مندی متون کمک می کند جستار حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی احساسات در رمان «لخضر» نوشته یاسمینه صالح، نویسنده الجزایری می پردازد؛ تا نمایی از قدرت پنهان در ساختار اجتماعی را در کشورهای عربی آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه های قدرت و منزلت در تحلیل شخصیت قهرمان داستان منطبق با موقعیت های استدلال شده توسط کمپر است و به ترتیب بافت های موقعیتی غم (39%)و ترس (31%) نسبت به سایر احساسات اولیه دارای بیشترین بسامد است. قهرمان داستان برای رسیدن به رأس هرم قدرت به این باور رسیده است که در واکنش به محیط اجتماعی، با تمرکز بر عواطف انتظاری و پیامدی – توصیف شده توسط کمپر-می تواند به شکلی پویا، از انسانی منفعل و تحت تأثیر شرایط، به کنشگری فعال تبدیل شود و با اعمال سوژگی خود بر محیط اجتماعی، به قدرت مطلق تبدیل گردد.
بررسی تاثیر شاخص های توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در رشد و توسعه سازمان های مختلف به ویژه سازمان های آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر شاخص های توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی بود. جامعه پژوهش همه اعضای هیأت علمی و حق التدریس دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 210 نفر بودند. نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 160 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش (67 گویه) بود که روایی صوری آن توسط خبرگان دانشگاهی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و LISREL نسخه 7/8 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش دارای 67 گویه در 14 عامل و 6 بعد ساختار سازمانی و زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان عوامل علّی، بسترهای فرهنگی موثر بر توسعه آینده پژوهی و راهبردهای مدیریتی به عنوان عوامل زمینه ساز، همسویی دانشگاه با نیازهای تحولی جامعه و سیاست گذاری های آموزش عالی به عنوان عوامل مداخله گر، خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و ذخیره سازی دانش به عنوان پدیده محوری، تحول در سیستم آموزشی و نهادینه شدن آینده نگاری و خط مشی گذاری به عنوان راهبردها و توسعه هوشیاری سازمانی و بهره وری نیروی انسانی به عنوان پیامدها بود؛ به طوری که همه عامل ها دارای نسبت روایی محتوایی بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 و پایایی کرونباخ بالاتر از 80/0 بودند. مدل شاخص های توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران برازش مناسبی داشت. در این مدل هر یک از عامل ها بر بعد مربوط به خود و عوامل علّی بر عوامل زمینه ساز، عوامل مداخله گر و پدیده محوری تاثیر مستقیم و معنادار، عوامل زمینه ساز، عوامل مداخله گر و پدیده محوری بر راهبردها و عوامل زمینه ساز، پدیده محوری و راهبردها بر پیامدها تاثیر مستقیم و معنادار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند توسط مدیران و مسئولان نظام های آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی با هدف توسعه آینده پژوهی مدیریت دانش در راستای ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
159 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت در اثربخشی تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شد.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش (طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی) دو گروه آزمایش می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پنجم و ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال 1401 بود. 30 کودک دارای اختلال یادگیری که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول تحت آموزش حافظه فعال شامل 16 جلسه آموزشی و گروه آزمایش دوم تحت آموزش ادراکی-حرکتی در 16 جلسه قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، بدون هیچ مداخله ای در انتظار ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاهه ی مشکلات شنوایی فیشر و آزمون کلوز بود. تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرمافزار SPSS-23 صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری اثربخش بود و بین اثربخشی این دو درمان در مولفه های تمایزگذاری و حدت شنیداری تفاوت معنادار وجود داشت. براین اساس می توان گفت میزان افزایش در گروه تمرین ادراکی-حرکتی در مولفه های تمایزگذاری و حدت شنیداری بیشتر از گروه آموزش حافظه فعال بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین مولفه های پردازش شنیداری و درک مطلب در مرحله ی پس آزمون نسبت به مرحله پیگیری تفاوت معنادار وجود نداشت؛ بدین معنا که اثربخشی این دو درمان در مرحله پیگیری، ماندگار بود.
بحث و نتیجه گیری: تمرین ادراکی-حرکتی و حافظه فعال بر پردازش شنیداری و درک مطلب در کودکان دارای اختلال یادگیری نقش بسزایی و منجر به بهبود در این کودکان شد.
زیست جهانِ شکاک و انکارِ اجتماعی ویروس؛ نظریه ای زمینه ای در پاندمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۷۸-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
پاندمی کووید-۱۹ یکی از برجسته ترین چالش های سیاسی، اجتماعی و پزشکی سدهٔ اخیر بود. از مهم ترین راهبردهای اجتماعی در مواجهه با انتشار ویروس، رفتار سالم است و این امر متضمن پذیرش اجتماعی آن. باوجوداین، از ابتدای همه گیری در همهٔ کشورها، بخشی از شهروندان ویروس و بیماری را انکار می کردند. هدف مطالعهٔ کیفی حاضر، کشف و واکاوی انکار این بیماری در استان کردستان است. بر این اساس، سؤال پژوهش این است که چه دلایل و زمینه های اجتماعی به شکل گیری انکارِ ویروس در همه گیری می انجامد. داده ها از طریق مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از کسانی که ویروس و بیماری را انکار می کردند جمع آوری و با روش نظریهٔ زمینه ای تحلیل شد. مضامین تحقیق ذیل ۲۲ مفهوم اساسی و ۵ مقولهٔ عمدهٔ پزشکینه سازی تعمدی، کوچک پنداری زیستی، اضطراب اجتماعی و ابتلا، تقدیرگرایی و برساخت اجتماعی ویروس برساخت شد. مضمون مرکزی تحقیق زیست جهانِ شکاک است که بخشی از برساخت پزشکینه شدهٔ همه گیری کووید-۱۹ به شمار می رود.
خشونت خانگی علیه مردان (مورد مطالعه: منطقه حاشیه نشین فلکه ای شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
31 - 52
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی علیه مردان، پیامدهای کژکارکردی متعددی دارد که نه تنها فرد و خانواده را متأثر می سازد، بلکه سطوح میانی و کلان جامعه را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. از این رو مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های خشونت زنان علیه مردان در منطقه حاشیه نشین فلکه ای شهر خرم آباد است. نمونه مورد مطالعه، کلیه مردان متأهل منطقه حاشیه نشین فلکه ای شهر خرم آباد است. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفته است. بر این اساس با ده نفر از مردان دارای تجربه خشونت، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت و بعد از کدگذاری داده ها، ۲۴۱ کد باز، 20 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی استخراج شد. برای اعتبارسنجی داده ها نیز از فنونی همچون بازبینی مجدد شرکت کنندگان، بازبینی توسط متخصصان استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که خشونت علیه مردان برآمده از «کار مضاعف، برچسب مسئولیت ناپذیری، فقدان نقش در فرایند تصمیم گیری، تهدید به خودکشی و طلاق، مقایسه، تحقیر و سرزنش و محرومیت جنسی» است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زنان با ایجاد تنگناهای اقتصادی، ایجاد مقایسه، خشونت های کلامی و در نتیجه افزایش تنش، زمینه های لازم را برای خشونت علیه مردان فراهم کرده اند.
مطالعه تطبیقی معنای زندگی از منظر سورن کری یر کگور و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
91 - 108
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از بزرگ ترین دغدغه های بشر امروز است که رنج ها، روزمرگی، پوچی، مرگ و... ضرورت آن را می طلبد. سورن کرکگور با ترسیم سه ساحت در زندگی انسان، انتخاب یکی از آنها را اولین و مهمترین انتخاب هر فرد می داند و معتقد است جهش از ساحات حسانی و اخلاقی به ساحت ایمانی است که می تواند فرد را در دل رنج ها و سختی ها آرام کند و زندگی وی را معنا بخشد. علامه طباطبایی با استعانت از آیات قرآن، قائل به دو ساحت دنیوی و اخروی است و انتخاب دین در ساحت اخروی را معنابخش زندگی فرد می داند. نتیجه این پژوهش، شناخت ساحات زندگی انسان، به ساحت «حسانی دنیوی»، «اخلاقی دنیوی»، «دینی دنیوی» و «دینی اخروی» می باشد. دو ساحت «حسانی اخروی» و «اخلاقی اخروی» نیز ذیل ساحت «دینی اخروی» تعریف می شود. نتیجه دیگر این پژوهش، تفاوت میان ساحت «دینی دنیوی» و «دینی اخروی» است که در ساحت «دینی دنیوی» هرچند فرد پایبند به مناسک دینی است اما چون با اهداف دنیوی، به انجام مناسک می پردازد، این ساحت، وی را در بن بست دنیا دچار پوچی خواهد کرد. این پژوهش با جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای از اسناد نوشتاری و روش داده پردازی توصیفی-تحلیلی به تطبیق معنای زندگی از منظر این دو اندیشمند پرداخته است.
مطالعه کیفی دینداری طبقه متوسط جدید به شیوه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
179 - 208
حوزههای تخصصی:
اهداف: وظیفه جامعه شناسی دین، شناخت صورت های گوناگون بهره گیری از دین است که افراد به کار می گیرند. بنابراین، دینداری همان بهره و کاربرد دین در چارچوب زندگی روزمره افراد است که به فراخور موقعیتِ اقتصادی و اجتماعی آنان شکل های متنوعی پیدا کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت دینداری طبقه متوسط جدید است. روش مطالعه: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش دینداران طبقه متوسط جدید در شهرکرد هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با شانزده نفر از افراد این طبقه جمع آوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر نوزده مقوله منتخب است که در قالب یک مدل پارادایمی با مقوله محوری (عرفی شدن کنشگری دینی طبقه متوسط جدید)، شرایط علّی (نوگرایی، عقل گرایی، علم گرایی، فردگرایی و مادی گرایی)، شرایط زمینه ای (جامعه پذیری دینی غیر الزام آور)، شرایط مداخله ای (پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالا)، راهبردها (دینداری عقلانی، دینداری نوگرا، دینداری اخلاق گرا، دینداری گزینشی و دینداری سکولار)، و پیامدها (کاهش نقش دین در زندگی روزمره، نگرش این جهانی به دین، خود تشخیصی در امور دینی، مدارای دینی، تقدس زدایی و گرایش به معنویت های جدید) سازمان یافته است.نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که گر-چه دینداری طبقه متوسط جدید از شکل سنتی آن فاصله و شکل های متفاوتی را به خود گرفته، اما عناصر دینی هنوز از ذهنیت جمعی این طبقه رخت برنبسته و با آن همنشین و همراه است.
بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی مورد مطالعه برنامه های توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه از مفاهیمی است که به صورت جدی از برنامه های عمرانی دوران پهلوی شروع شد و با تاسیس نظام جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت اما در دوران جنگ هشت ساله برای مدتی متوقف ماند. توسعه از مفاهیم جدی حوزه سیاست و اقتصاد است که ضمن استقلال علمی هر یک به صورت متداخل نیز عمل می کند. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی به صورت مطالعه موردی برنامه های توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران انجام می شود تا به این سئوال پاسخ دهد که آیا تحزب به عنوان یک مفهوم در حوزه توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی در دوره پهلوی و دوران جمهوری اسلامی رابطه داشته است؟ تحقیق از نوع کیفی و توصیفی است که به لحاظ روش شناختی به صورت کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در دوران پهلوی؛ تحزب بیش از هر چیز در توسعه سیاسی جای دارد نه در توسعه اقتصادی؛ تحزب در درون حاکمیت به لیبرالیسم گرایش داشتند، اما به نفع نظام تک حزبی حذف و ادغام شدند. تحزب خارج از حاکمیت بیشتر به سوسیالیسم گرایش داشت. توسعه اقتصادی متاثر از جایگاه مشورتی شاه بود. برنامه ریزی عمرانی و اقتصادی نیز در چارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده ماده ای آن و برنامه های عمرانی اجرا شد که توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین گردید و احزاب در نظام برنامه ریزی دخالت نداشتند. در دوران انقلاب اسلامی نیز برنامه های توسعه کشور در قالب برنامه های پنج ساله تدوین شد که سازمان برنامه و بودجه کارگزار اصلی تهیه و تدوین برنامه بود. حزب جمهوری اسلامی فراگیرترین حزب بود اما به علت اختلافات ناشی از نگرش و گرایش سیاسی، تاثیرگذاری در نظام اقتصادی نداشت، جامعه روحانیت مبارز تهران نیز دچار اختلاف و انشقاق شد. احزاب کارگزاران سازندگی و گروههای 18گانه اصلاحات بیشترین تاثیرگذاری را در برنامه های توسعه اقتصادی ایران داشتند و به میزانی که از سهم مشارکت احزاب کم شده برنامه های توسعه نیز ناکارا شدند.
عوامل مؤثر بر تقویت آینده نگری و هویت دینی با تأکید بر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۹)
57 - 93
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم و متفاوت مطالعات امروزی در حیطه انسان شناسی، توجه به مقوله تربیت، هویت و بخش وجودی انسان است. چراکه زندگی شخصی و اجتماعی هرکسی تحت تأثیر هویتش قرار می گیرد. از سوی دیگر جستجوی آگاهانه و اکتشافی هویت و ابعاد گوناگون آن پدیده ای جدید است. یافته ها نشان می دهد که با شناخت جایگاه و نقش هویت دینی می توان به یکی از مؤلفه های اساسی تمدن که نقش بسزایی در تکوین هویت انسانی دارد، دست یافت. بررسی تغییرات اجتماعی و توسعه یافتن جوامع کنونی؛ ضرورت شناخت ابعاد و مؤلفه های مهم و مؤثر بر هویت یابی و شناخت عنصر تربیت را بیش ازپیش به اثبات می رساند. آینده برای انسان چهره ای گنگ دارد؛ اما برنامه ریزی و آینده نگری، توجه و شناخت نسبت به آن ضروری است. اکثر انسان هایی که به سعادت و خوشبختی خویش می اندیشند؛ در زندگی شان با برنامه پیش می روند، آنان اغلب بر روی عواملی که بر بینش آن ها نسبت به آینده تأثیر می گذارد؛ دقیق می شوند تا بتوانند با بینشی صحیح نسبت به آینده، به نتایج مطلوب برسند. پژوهش حاضر درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل متون و اسناد کتابخانه ای به بررسی آیات قرآن کریم پرداخته است. نتایج این اثر نشان می دهد که مبانی خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی در شکل گیری و تثبیت هویت دینی مؤثر بوده و از سوی دیگر عوامل مهمی مانند ایمان به خدا، باور به آخرت، تفکر، داشتن هدف، مشورت طلبی، تاریخ نگری و... سبب تقویت آینده نگری می گردد.