فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول موجد تغییرات در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی ایران شد؛ از جمله این تغییرات، دگرگونی هایی بود که در عرصه شهری رخ نمود. دولت پهلوی اول بر اساس ایده نوسازی منطبق با الگوهای غربی، به تغییر شهرها همت گمارد. در این نوسازی، زندگی شهری با وسایل و ابزار مدرن که از جمله آنها ورود اتومبیل به شکل گسترده در شهرها بود، تأثیر خود را بر بافت و فضای شهری از طریق خیابان سازی گذاشت؛ یعنی، مهم ترین وجه نوسازی شهری، خود را در احداث خیابان های جدید و وسعت دادن به خیابان های موجود نمودار کرد. اما، این وجه از نوسازی شهری، مستلزم تخریب املاک شهروندان بود و اعتراضاتی را در پی داشت. بخشی از اعتراضاتِ مربوط به تخریب املاک، در عریضه هایی منعکس شده است که به مجلس شورای ملی واصل می شد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی نوسازی شهری در دوره پهلوی اول از دریچه نگاه شاکیانی پرداخته است که شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارائه دادند. این عریضه ها مربوط به سه دوره مجلس ششم، هفتم و هشتم یعنی مصادف با نیمه اول دوره پهلوی اول است. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی تحلیلی و با اتکا به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
این نوشتار درصدد است تا علل نارضایتی عارضان را از برنامه نوسازی شهری دولت دریابد و به این پرسش پاسخ دهد آیا نوسازی شهری برنامه اجرایی مناسبی داشت؟ با توجه به شکایات عارضان از جمله در خصوص تأخیر در پرداخت قیمت ها، ترسیم نقشه های متعدد و گاه غیراصولی، اعمال نفوذ در ترسیم نقشه ها، عدم تدوین قوانین و مقررات لازم، فرض بر این است دولت دارای برنامه اجرایی مناسبی در سیاست نوسازی شهری نبود. نتیجه نشان می دهد دولت به آسیب های روانی ناشی از تخریب سرپناه و آسیب های شغلی معیشتی ناشی از تخریب مستغلات توجه چندانی معطوف نکرده بود، در صورتی که شهروندان از هر دو حیث متحمل آسیب شدند.
فرایند تاریخی تشکیل حکومت ایلخانی و ایرانمداری هلاکو خان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هلاکو پس از پیروزی های بزرگ در ایران و بین النهرین و تابع ساختن آسیای صغیر و ارمنستان حکومتی دودمانی در سرزمین های مفتوحه پدید آورد که درآغاز تابع صوری دربار مرکزی مغول بود و بتدریج به استقلال کامل سیاسی دست یافت. تاسیس حکومت ایلخانی و فرمانروایی آن بر ایران، پس از سقوط عباسیان از منظر فرایند تکامل هویت سیاسی ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با این حال چگونگی تاسیس حکومت ایلخانان موضوعی است که نیازمند بررسی و بازبینی دوباره است. در بسیاری پژوهش های تاریخی عمدتا تاسیس حکومت ایلخانان را بر پایه روایت تاریخنگاری ایرانی دوره مغول در چارچوب ماموریت هلاکو خان به سوی غرب و با اجازه و هماهنگی دربار مرکزی مغول بیان کرده اند، اما برخی پژوهشگران نیز با دیده ابهام و پرسش به این نظر پرداخته اند. از این روی این مقاله با عنوان «فرایند تاریخی تشکیل حکومت ایلخانی» با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی فرایندی تاریخی می پردازد که در آن هلاکو خان در قامت خانزاده ای جهانگشای به فرمانروایی با دعوی جهانداری تبدیل شد و در متون تاریخنگاری ایرانی در سیمای پادشاهان اسطوره ای و باستانی ایران معرفی شد.
بدینسان این مقاله پس از مقدمه به بررسی موضوع در چارچوب اوضاع ایران در آستانه لشکرکشی هلاکو خان، اهداف لشکرکشی هلاکو به سوی غرب، بازتاب اهداف جهاندارانه ماموریت هلاکو به سوی غرب در تاریخنگاری ایرانی، مرگ منگو قاآن و پیامدهای آن در ایران، شکست عین جالوت و فرمانروایی هلاکو بر قلمرو باستانی ایران و پایان شکست ناپذیری مغولان و نگرش ایرانمداری هلاکو می پردازد.
متغیرهای اثرگذار بر رفتار پارلمانی مدرس در قبال سیاست گذاری سکولاریستی دولت پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول بنا به سرشت شبه مدرن مطلقه خود و اقتضای تاریخی، درصدد متمرکز ساختن قدرت، همسانی ملت و مدرن سازی اجباری دولت و ملت برآمد و به این ترتیب، استقرار و تدوام چنان دولتی در تعارض با اندیشه های روحانیون به ویژه روحانی مقاومت گرایی چون سیدحسن مدرس قرار گرفت. این نوشتار به شیوه توصیفی و تحلیلی، این پرسش را مطرح می سازد که مهم ترین عوامل اثرگذار بر رفتار مقابله جویانه سیدحسن مدرس در جایگاه نماینده مجلس، با سیاست گذاری عرفی سازی امور و جداسازی دین از سیاست، چه بوده است ؟ فرضیه این پژوهش بر این مبناست که باورداشت دینی مبنی بر یگانه پنداری حوزه دین و سیاست و لزوم مبارزه با ستمگر در اندیشه شیعی، از متغیرهای اثرگذار بر رفتار پارلمانی سیدحسن مدرس در قبال دولت بوده است. به این ملاحظه، سیدحسن مدرس، ورود دولت پهلوی و شخص خودکامه رضاشاه، در عرصه سیاست گذاری فرهنگی، به خصوص در قبال روحانیون را به دلیل نامشروع پنداری دولت پهلوی اول، جایز نمی شمرد و به مواجهه با آن پرداخت.
یافته های این پژوهش دلالت برآن دارندکه دولت پهلوی اول، درصدد به روزسازی ساختارهای اجتماعی و فکری مطابق با استانداردهای غربی برآمد و با اثرپذیری از همتای ترک خود، کمال آتاتورک، مبادرت به پروردن وجدان غیرمذهبی برای جایگزین سازی مفاهیم سنتی و وفاداری دینی، نمود و محرومیت و محدودیت شدید برای نهادهای دینی و روحانیون برای تصدی گری امورقضایی، آموزشی و مذهبی که پیش از آن بر عهده ایشان بود، اعمال نمود. سیاست گذاران دولتی، علت مخالفت علما و وکلای مجلس مانند سیدحسن مدرس با برنامه های نوسازی دولت از جمله در حوزه متحدالشکل سازی لباس و رفع حجاب از بانوان را مخالفت بنیادی آنان با نفس آبادسازی مملکت وانمود می کردند؛ درحالی که از دید سیدحسن مدرس، نماینده پرنفوذ مجلس، چنگ اندازی دولت به نام توسعه و مدرن سازی بر امور وقف، بقاع متبرکه، مدرسه های دینی و نذورات به اماکن مقدسه زیارتی، روحانیون را از منابع مالی محروم می ساخت و به سلب استقلال این نهاد در برابر رویه ظالمانه دولت می انجامید. وی بنابر چنان تلقی به مواجهه جویی با سلطه گری و زیاده خواهی ها و خودکامگیِ دولت شبه مدرن پهلوی اول نمود و سال ها در انزوای اجباری سیاسی و تبعید به سر برد و در جایگاه وکیل واقعی مردم، سرانجام در راه باورداشت شیعیِ خود مبنی بر مبازه با ظالمان جان سپرد.
منصب داروغه در دوره قاجار (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داروغه از مناصب حکومتی است که از دوره تیموری تا پایان عصر قاجار، در قالب اشکال مختلف چون داروغه دفترخانه، داروغه ایلات و داروغه شهر وجود داشت. این منصب از دوره تیموری تا قاجار، به تناوب دارای اختیارات سیاسی و قضایی شد. داروغه به عنوان حاکم شهر یا ایالت، معمولاً با مقوله نظم و امنیت عمومی جامعه در ارتباط بود. این منصب در دوره قاجار تا پایان عصر ناصری (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م) همچنان نقش اساسی، در تامین نظم و امنیت عمومی جامعه داشت. در این مقاله برآنیم تا به این پرسش بپردازیم که در این دوره، داروغه از چه ساختاری برخوردار بود؟ کارکردهای این منصب، تا چه اندازه در تداوم کارکردهای پیشین بود و تا چه میزان این کارکردها دچار دگرگونی شد؟برای پاسخ به پرسش های فوق تلاش کرده ایم به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به بررسی تحولات منصب داروغه در دوره قاجار بپردازیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در این دوره در مقایسه با ادوار پیش، منصب داروغه از نظر ساختار و محتوا دچار تغییر شد و تا حد چشمگیری تنزل یافت؛ اما اهمیت و نفوذ خود را در امور عمومی نظم و امنیت جامعه که مهم ترین کارکرد آن بود، حفظ کرد. داروغه از اواخر دوره ناصری به تدریج با تنزل جایگاه مواجه شد. علت این امر شتاب گیری روند نوسازی و تجدد متاثر از غرب و ورود برخی نهادهای نظامی جدید تامین کننده نظم عمومی بود؛ سرانجام نیز در سال های پایانی دوره قاجار و آغاز عصر پهلوی به کلی از میان رفت.
بلدیه و بهداشت عمومی در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Baladieh as a new administration, has started its operation from the constitutional era, and in Reza Shah's reign continued its undertakings more seriously in the field of urban planning, cleaning, and supply needs of the citizens. Part of the Baladieh actions was in the field of public health. documents clearly indicate the Baladieh's attempt to reorganize community's health status. Supervising baths and deli shops, doctors and pharmacies, attempt to expand hospitals, monitoring guilds that directly or indirectly were in contact with public health, noticing women's health and public health, and culturalizion in these cases were some of Baladieh's attempts. However Baladieh made up the health police of Baladieh, health inspectors, and their judicial actions for executing its administrative instructions and circulars.
This study, using descriptive and analytical method, and benefiting archival documents and books and magazines has investigated the activities of Baladieh administration in public health during the Pahlavi I. Purpose of this paper is to study the activities of the new Baladieh in Pahlavi I period in the context of its social functions. This research seeks to answer the question that the activities of the Baladieh resulted in which changes in the public health? In order to answer this question, firstly Iran's sanitations in late Qajars and Pahlavi I is described and then the Baladieh's sanitary tasks and attempts in public health is studied.
رُستَقُباد خوزستان و رُستَقُباد عراق بررسی جغرافیای تاریخی جای نام های مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رستقباد نام شهر یا قریه ای است که هسته نخستین شهر عسکر مکرم در خوزستان، در نزدیکی آن بنا نهاده شد و سپس به مرور گسترش یافت؛ اما جستجو در منابع مکتوب نشان می دهد بیش از یک مکان با نام رستقباد وجود داشته است: نخست مکانی است از توابع دستوا در خوزستان و دیگر ناحیه یا ناحیه هایی است در عراق. این چندگانگی سبب شده تا شناسایی موقعیت رستقبادی که در چندین مورد، محل وقایعی مهم در نیمه دوم سده نخست هجری قمری قرار گرفته، با اشکال مواجه گردد و ازهمین رو تاریخ ادامه حیات رستقباد دستوا در هاله ای از ابهام قرار گیرد. نتایج این پژوهش به روشنی نشان می دهد که رستقباد خوزستان، دست کم تا سال نود هجری قمری همچنان از حیات و هویتی مستقل برخوردار بوده و تنها اندکی پس از این تاریخ است که به دلیل ایجاد هسته اولیه شهر عسکر مکرم و گسترش آن، نام و هویت خویش را از دست داده و شهر عسکر مکرم جایگزین آن شده است.
زمینه ها و موانع برگزاری حج از سوی ایران و عثمانی در دوره صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دین و ارکان آن، منشأ بسیاری از تحولات مهم در جامعه اسلامی است. یکی از عبادات مهم در اسلام، فریضه حج با هدف توحید، اتحاد و وحدت مسلمانان است که دارای پیامدهای وسیع اجتماعی است. در دوره صفویه، سرزمین مکه در سیطره عثمانیان سنی مذهب بود و ایرانیان شیعی هر سال برای انجام حج باید از قلمرو عثمانی عبور می کردند. در این دوران، اختلاف دولت عثمانی با دولت صفوی، حج را به عرصه اختلاف میان شیعه و سنی تبدیل کرده بود. مسائل سیاسی، مذهبی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی که میان دولت عثمانی و صفوی وجود داشت، انجام حج به وسیله ایرانیان شیعی را با دشواری هایی رو به رو می کرد و گاهی حج از سوی دولت ها محدود و یا ممنوع می شد. هدف مقاله حاضر، بررسی چگونگی انجام فریضه حج در پرتو روابط ایران و عثمانی است. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا اختلاف میان این دو دولت اسلامی بر موضوع حج تأثیرگذار بوده است یا فریضه حج ورای کشمکش های سیاسی و مذهبی انجام می گردیده است؟
موضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی ایران براساس اسناد چپ (حزب توده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین موضع حزب توده در باره ی انقلاب اسلامی ایران است.انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین انقلاب های مردمی جهان در قرن بیستم،توده مردم را در قالب گروه ها و جریانات سیاسی متوجه خود ساخت. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران نقش تاریخی مهمی داشته است .قصد این است که با رویکرد مطالعاتی تاریخی - تحلیلی که بر پایه تئوری مدیولوژی مطرح می شود، موضع گیری های حزب توده براساس اسناد چپ در ایران مورد بررسی قرار گیرد. با تاکید بر مفهوم مخیله اجتماعی این مقاله در صدد بیان این است که طرفداری حزب توده از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) در برخی از مواقع تاریخی، نه ناشی از فرصت طلبی بلکه تحت تاثیر ناخودآگاه سیاسی و مخیله اجتماعی اعضای حزب توده بوده است.از اینرو این طرفداری ناخودآگانه دیرپا نبوده و در نهایت حزب توده نمی توانست به این همراهی با انقلاب اسلامی ادامه دهد.
جایگاه هیرمند در جغرافیای سیاسی و اقتصادی سیستان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیرمند در حیات اقتصادی و اجتماعی سیستان جایگاه مهمی داشته و از عوامل اصلی تداوم تاریخی منطقه به شمارمی آید. این رود مرزی در پی جداشدن بخش شرقی ایران، تشکیل کشور افغانستان و نیز نقش آفرینی انگلیسی ها در مرز های شرقی اهمیت یافت و از آن میانه، مسئله آب هیرمند بین دو دولت نقش شایان توجهی را در روابط دو کشور در دوره های مختلف ایفاکرد. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش توصیف و تحلیل تاریخی داده های منابع موجود، موقعیت رود هیرمند به عنوان رودی مرزی در تحولات سیاسی و اقتصادی سیستان دورة پهلوی بررسی شود. یافته های تحقیق نشان می دهد حیات و ممات سیستان ارتباط مستقیمی با جریان رود هیرمند داشته و در نتیجه کاهش آب هیرمند، موقعیت اقتصادی سیستان از نظر کشاورزی و صیادی کاهش یافت.
بررسی تحلیلی رقابت گرجیان با ائتلاف ترکان و تاجیکان در دوره شاه صفی (1038-1052 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود نیروهای گرجی به تشکیلات صفویان که عمدتاً از اسرای گرجستان و از عناصر غیرمسلمان و نومسلمان بودند، رقابت در دربار صفویان از حالت سنتی خارج شد. دو گروه پایه گذار سلسله صفویان؛ یعنی ترکان و تاجیکان از ابتدای تشکیل این سلسله دچار تضادها و رقابت هایی بودند. رقابت ترکان و تاجیکان از جمله مشهورترین رقابت های درباری تاریخ ایران محسوب می شود. ماهیت رقابت ها از زمان شاه عباس اول به بعد شکل تازه ای به خود گرفت و ضلع سومی به نام نیروی سوم به این عرصه اضافه شد. این امر سبب اتحاد نیروهای قدیمی گردید.
اوج رقابت های میان گرجی ها و جناح ائتلافی ترکان و تاجیکان در زمان شاه صفی بود. در این مقطع هنوز قزلباش ها و تاجیکان تمام قدرت خود را به نفع گرجی ها از دست نداده بودند. با مرگ شاه عباس اول، راه برای احیای قدرت آنها فراهم گردید. آنها فرصت به دست آمده را غنیمت شمرده، تا با استفاده از آن نیروهای گرجی را به طور کامل از تشکیلات صفوی خارج کنند. این مسأله سبب ائتلافی بی سابقه بین ترکان و تاجیکان شد، که این ائتلاف باعث توطئه های وسیعی از سوی آنها برای براندازی گرجیان گردید. در این میان شاه نیز به دلیل آنکه گرجی ها وابستگان به شخص شاه بودند، از آنها حمایت می کرد. این امر سبب شد تا دامنة توطئه های جناح ترک و تاجیک، خطر را متوجه شاه نیز بنماید. پایان این رقابت ها با پیروزی قاطع جناح گرجیان همراه است. در این پژوهش سعی برآن است تا با تکیه برمنابع تاریخی، به بررسی رقابت های میان جناح گرجیان با جناح ترک و تاجیک پرداخته شود.
برنامه تجدد و نوسازی ایران در عصر رضاشاه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی در تجربه اروپاییان، بر پایه مدرنیته و به یاری و کمک بورژوازی و دولت مطلقه و ملی و مدرن و از گذر تغییرات اجتماعی وسیع و همه جانبه، به ظهور جوامع مدرن و توسعه یافته انجامید. اما، در کشور ایران، با وجود تلاش هایی که در عصر رضا شاه صورت گرفت، نوسازی به ایجاد جامعه ای مدرن و توسعه یافته نینجامید. نوسازی در دورة پهلوی اول شتابان صورت گرفت و به دلیل تسلط دولت بر منابع قدرت، ناتوانی و پراکندگی جامعه مدنی، نوسازی در عرصه هایی اجرا شد که با ساخت و سرشت دولت مطلقه در انطباق بود. لذا، ممانعت دولت مطلقه از گسترش مشارکت و شکل گیری رقابت، حوزه سیاست ایران را به عرصه ای توسعه نیافته در ساخت اقتصادی و اجتماعی تبدیل کرد. به بیانی دیگر، دولت مطلقه در حوزه سیاست و نظام سیاسی مانع توسعه بود و به بازتولید استبداد و خودکامگی منجرشد و به دلیل نارسایی های اساسی ایستاری و ساختاری، به حل بحران های عمدة هویت، مشروعیت، توزیع و تضادهای عمدة داخلی و خارجی و برقراری ثبات نهادینه، قانونمند و پایدار به سمت سرمایه داری و جامعه مدرن همراه با تقویت نهادهای مدنی و دموکراتیک و بورژوازی مستقل و ملی موفق نگردید.
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا کشور ایران به رغم تجربة نوسازی در دوران پهلوی اول، نتوانسته به جامعه ای مدرن و توسعه یافته تبدیل شود. لذا، تلاش می شود تا با تحلیل و تبیین علل و عوامل مربوطه، رهیافت تازه ای برای فهم تنگنا و بن بست توسعه نیافتگی در دورة مورد بحث ارائه شود. روش پژوهش نیز مبتنی بر کار کتابخانه ای و عمدتاً بر یک مطالعه تاریخی تحلیلی استوار است.
تحلیلی بر مناسبات سیاسی حکومت بنی عمار با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمة دوم سدة پنجم هجری، بروز بحران های سیاسی و اقتصادی در خلافت فاطمیان و منازعات آنان با سلجوقیان در شام به تأسیس حکومت های محلی در این منطقه منجر شد. از برجسته ترین این حکومت ها دولت بنی عمار در طرابلس بود. امرای بنی عمار با سیاستی کارآمد نسبت به فاطمیان و سلجوقیان موفق شدند استقلال خود را حفظ و حکومت خود را تثبیت کنند. مقاومت ده سالة بنی عمار در برابر صلیبیون با سیاست مدارا با آنان محقق شد. سرانجام عدم حمایت حکومت-های مسلمان از بنی عمار و شورش داخلی در طرابلس منجر به سقوط این شهر در برابر صلیبیون گردید. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با استناد به منابع اصلی درصدد است به مناسبات سیاسی و برخوردهای این دولت با سلجوقیان، فاطمیان و صلیبیون بپردازد.
بررسی نقش گرایش های مذهبی در شکل گیری و گسترش شهر اصفهان از عصر خلافت عباسی تا پایان حکومت سلجوقی(132 تا 590ق/750 تا 1198م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر مهم دین و باورهای مذهبی یکی از عناصر اصلی، در شکل گیری شهرهای اسلامی است. وجه مادّی این عنصر، در اشکالی نظیر معماری مساجد و آرامگاه ها و مدارس مذهبی نمود می یابد. پیدایش و تکامل فرقه های اسلامی در تاریخ ایران، موجب شده است تا این مهم، نقش موثری در شکل گیری و توسعه بافت شهرها ایفا کند. در این نوشتار که به نمونه پژوهی شهر اصفهان از ابتدای خلافت عباسی تا پایان حکومت سلجوقی می پردازد، تلاش شده است نقش گرایش های مذهبی، در سازمان یابی فضایی شهر اصفهان ارزیابی شود. همچنین کوشیده شده است با رویکرد توصیفی و تحلیل تاریخی، براساس منابع مکتوب و شواهد معماری برجای مانده، به این پرسش پاسخ داده شود که فعالیت گرایش های مختلف مذهبی، چه تاثیری بر تغییرات کالبدی شهر در سه دوره مطالعه شده یعنی، خلافت عباسی و حکمرانی امرای آل بویه و سلاطین سلجوقی داشته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، تغییرات بافت شهری اصفهان، در سه دوره تاریخی، براساس مناسبات اجتماعی متاثر از بالندگی گرایش های مذهبی و تقابل آن ها، در چهارچوب الگوی توسعه شهری است. به طوری که در هر دوره، با قدرت یابی گرایش خاص، همراه با شکل گیری و توسعه شهری، آسیب هایی جدی بر عناصر و ساختار کالبدی شهر در دوره پیش از آن وارد آمده است.
بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی (چهل دختران اصفهان، تاریخانه دامغان و مسجد جامع ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناره های سلجوقی ایران از عناصر مهم معماری اسلامی از نظر حکمی، فرم معماری، سازه و تزئینات هستند که در این چهار حوزه، نیاز به بررسی و تحقیق دارند. احداث مناره در ایران، به عنوان راهنما و هدایت معنوی و مادی، از دوره پیش از اسلام، آغاز و در عصر سلجوقی به اوج تکامل خود رسید. آن ها ابتدا به صورت منفرد در دشت ها، در کنار راه های مهم و مسیر کاروان ها و سپس در نزدیکی مساجد و مدارس، به عنوان یک عنصر مهم و نشانه، قرار گرفتند. با توجه به اینکه طرح، ساخت و تزئینات مناره های سلجوقی از شاهکارهای معماری ایران بوده، این مقاله به بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی ایران، یعنی مناره تاریخانه دامغان، چهل دختران اصفهان و مسجد جامع ساوه و تحلیل مقایسه ای تزئینات آجری شامل نقوش هندسی و کتیبه های آن ها پرداخته است. روش تحقیق مقاله، به صورت روش تفسیری تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مقایسه تزئینات سه مناره از نظر کتیبه ها و نقوش و جایگاه آن ها پرداخته است. علاوه بر بررسی مقالات مربوط و کتب و اسناد با برداشت از بناهای یادشده، برای اولین بار نقشه و نمای تزئینی مناره های مذکور و سپس جدول مقایسه ای تزئینات آن ها ارائه می شود. در نهایت، علاوه بر دستیابی به اهداف برپایی و تغییرات شکلی مناره ها ی اولیه تا دوره سلجوقی و مقایسه تزئینات آن ها، جایگاه هریک در بخش های اصلی مناره مشخص و مدل تحلیلی جهت مطالعات آتی پیشنهاد می شود.
تأثیر موقوفات گنجعلیخان بر کالبد شهری کرمان با تکیه بر اسناد وقفنامه های گنجعلیخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیهی است در مطالعات و پژوهش های تاریخ معماری و شهرسازی نمی توان از تاریخ اجتماعی و تأثیر آن بر کالبد شهری غافل ماند. اما متأسفانه تاریخ اجتماعی از جمله موارد مغفول مانده در تاریخ ماست که به دلیل ضعف منابع چندان اطلاعات دقیقی در این زمینه در دست نیست. هم چنین توسعه و پیشرفت شهری که نشان دهندة ثبات، امنیت، تدبیر حکومت و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه می باشد، از مواردی است که کم تر در منابع توضیح قابل توجهی در مورد آن می توان یافت و بیش تر اطلاعات ما در این خصوص بر پایه بناها و مستحدثات باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی است. از این روی، توجه به سایر منابع و حتی اسناد می تواند ما را در شناخت تاریخ اجتماعی ایران یاری رساند. از جمله این اسناد وقفنامه ها هستند که نه به منظور ثبت تاریخ، که تنها به دلیل رسمیت دادن به عمل وقف تنظیم شده اند ولی در لابلای این اسناد گاه اشاراتی یافت می شود که پرده از برخی ابهامات تاریخی بر می دارد.
اگر چه در دهة اخیر توجه به اسناد و به ویژه وقفنامه ها از رشد چشمگیری برخوردار بوده است، اما در اکثر اوقات تنها در زمینة مطالعات تاریخی مورد توجه قرار گرفته و در دیگر رشته ها از جمله شهر سازی هم چنان مهجور مانده است. حال آن که با دقت در وقفنامه ها گاه می توان اطلاعات ارزشمندی در خصوص چگونگی توسعه کالبدی یک شهر به دست آورد.
در مقاله حاضر تلاش شده است تا با بررسی و تحلیل محتوای اسناد وقفنامه های موجود از گنجعلی خان - حاکم کرمان در دورة شاه عباس اول صفوی - حتی الامکان تحولات کالبدی شهر کرمان در دورة صفویه را روشن سازیم. بنابر این، اساس کار بر بازخوانی و تحلیل محتوای مطالب این اسناد بنا نهاده شده و تنها به ضرورت از منابع دیگر استفاده شده است.
در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه وقف در خدمت توسعه کالبدی شهری قرار گرفته است؟ فرضیه ارائه شده آن است که درایت و توجه فرد واقف و شناخت وی از نیازهای اجتماعی محل می تواند موقوفات وی را در جهت توسعه کالبدی شهر سامان دهی کند.
بررسی وضعیّت ایلات فارس در زمان رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی
سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل
پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان
اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دورة مورد بحث ،در فارس ایلات
متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین
خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به
شورش های متعددی از سوی ایلات کشور ، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای
ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین
شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوة زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در
احیای قدرت گذشتة خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و
مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
بررسی جایگاه اجتماعی تربیتی ﻟَﻠِﻪ در دوران صفوی: امیران قزلباش و غلامان حرمسرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻟَﻠِﻪ به عنوان یک اصطلاح رایج در متون عصر صفوی، مفهوم نوینی بشمار نمی رود، اما کاربرد فراگیر آن در همان عهد، از اعتبار تاریخی و اجتماعی فراوان آن حکایت می کند. غروب تدریجی آن نیز که پس از صفویه اتفاق افتاد مبین این واقعیت است که حیات آن به محیط معنوی آن روزگار وابستگی شدیدی داشته است. در پژوهش حاضر، این پرسش مطرح است که للگان چه کسانی بودند و در تشکیلات حکومتی صفویه چه وظایفی را برعهده داشتند؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این مدعا را تقویت می سازد که للگان اعم از امیران قزلباش و غلامان حرمسرا در ساختار حکومت صفویه به عنوان معلمان تجربه گرا و ذی نفوذی مطرح بودند که رسالت آداب آموزی شاهزادگان را برعهده داشته و آنان را برای مسئولیت پذیری در ساختار قدرت آماده می ساختند. این موقعیت خاص، فرصت های مهمی را برای آنان فراهم ساخت تا در حوادث مهم سیاسی به ویژه در انتقال قدرت و سلطنت به شاهزادگان تربیت یافته ی خود، چگونگی اداره ی ولایات، مقابله با شورش های داخلی و یا تهاجمات بیگانه به مرزهای کشور نسبتاً در گستره ی وسیعی نقش آفرینی کنند. پژوهش پیش رو با این رویکرد، و با تأکید بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی این موضوع اختصاص یافته است.
تحلیلی بر فعالیت ها و رویکردهای انجمن اخوت در منطقه بوشهر با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن اخوت، از انجمن ها و نهادهای متعددی است، که در ایران عهد ناصری شکل گرفت و از نخستین جلوه های تحرک مدنی و بازتاب آغاز جریان بیداری اجتماعی در لایه های مختلف جامعه ایران بود. انجمن اخوت به عنوان یکی از اولین نهادهای مدنی دوره قاجار، فعالیت رسمی خود را از سال 1317ق، آغاز کرد. این انجمن بوسیله ظهیرالدوله قاجار، نخست در تهران و سپس در دیگر مناطق ساماندهی شد. انجمن اخوت به دنبال ایجاد فضایی بود تا زمینه را برای پویایی و دگرگونی در تمام عرصه های فکری، سیاسی و اجتماعی، هموار سازد. بوشهر و شهرهای آن، از جمله مناطقی بود که انجمن اخوت به عنوان یک نهاد مدنی در آن فعالیت داشت. در پژوهش حاضر سعی بر تبیین این مسئله است که انجمن اخوت چه رویکردی در این منطقه داشته است؟ این نوشتار با تکیه بر اسناد که نقش پر رنگی در روشن ساختن تاریخ محلی و منطقه ایی دارند، مشخص می سازد که انجمن اخوت به عنوان یک نهاد شکل گرفته در منطقه بوشهر کوشیده است تا از طریق ایجاد و تقویت نظام آموزشی، تلاش برای برپایی نهادهای اداری و مالی دولتی و کاهش یا حذف قدرت خوانین، نظام سنتی سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه ایران دوره قاجار را به چالش کشیده و سعی در ایجاد تحول در ساختار دیرپای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این دوره داشته است.
جایگاه آل بریدی در مناسبات سیاسی آل بویه و خلافت عباسی پیش از فتح بغداد (328 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور آل بویه در پهنه سیاست ایران تأثیرات فراوان و درازمدتی در تحولات سیاسی فکری جهان اسلام داشت هرچند آنان، در تثبیت اقتدار خود، از طرف خلافت عباسی و آل زیار با تهدیدهای فراوانی مواجه بودند. از راهبردهای آل بویه برای مقابله با این تهدیدها اتحاد با خاندان های قدرتمند منطقه ای بود. بریدیان از خاندان های قدرتمند ایرانی نژاد و شیعه مذهبی بودند که اهواز، بصره، و واسط را تحت سیطرة خود داشتند. آنان نیز، با هدف تثبیت نفوذ خود، در پی متحدانی بودند. بنابراین هدفی مشترک آنان را به اتحاد با آل بویه علیه خلافت عباسی سوق داد. این گونه، از قِبَل این اتحاد، آل بویه اطلاعات کافی از اوضاع بغداد به دست آوردند و به مثابه یکی از رقبای جدی وارد منازعه با خلافت عباسی شدند. زوال بریدیان این فرصت را به آل بویه داد تا به تقویت توان نظامی خود بپردازند و به سمت بغداد حرکت کنند. در پرتو چنین تجاربی بود که آنان از یک سو موفق به تسخیر بغداد شدند و از سوی دیگر سلطه خود بر مقر خلافت را تداوم دادند.