فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
107 - 126
حوزههای تخصصی:
بهرام دوم، به عنوان پنجمین پادشاه ساسانی در سال 276میلادی بر اورنگ شاهی تکیه زد. زمانی که بهرام دوم به قدرت رسید، وی نیز همچون نیای خویش، اردشیر بابکان، برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی و تحکیم پایه های حکومت خویش، مبادرت به نقر صحنه های یادمانی، پیروزی و دیهیم ستانی کرد و صحنه هایی از دیهیم ستانی و پیروزی بر دشمن را بر روی نگاره کندها از خویش به یادگار گذاشت. در میان آثار هنری و باستان شناختی بر جای مانده از بهرام دوم، نگاره کندها و مسکوکات وی از تنوع قابل توجهی نسبت به آثار اسلافش برخوردارند و تحولی در آن ها دیده می شود. همچنین، در میان شاهان ساسانی، زنان بیشترین حضور را در نگاره کندهای بهرام دوم دارند و در مسکوکات وی نیز در قالب شهبانو، حضور پررنگی را تجربه می کنند. پژوهش حاضر با تکیه بر شواهد مکتوب و به شیوه توصیفی-تحلیلی بر آن است تا جایگاه زن در نگاره کندها و مسکوکات بهرام دوم را مورد واکاوی قرار دهد. بر پایه شواهد مکتوب و باستان شناختی، حضورگسترده زنان در مسکوکات و نگاره کند های دوره بهرام دوم نسبت به اسلافش را می توان به جایگاه ویژه برخی از زنان درباری و قدرت گیری آنان در حکومت بهرام دوم نسبت داد.
دگرگونی های گفتمان سیاسی صفوی؛ حرکت بین خطوط تصوف، سلطنت و فقاهت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
273 - 298
حوزههای تخصصی:
تصور غالب درباره گفتمان صفویان به سیطره تشیع و فقه شیعی در جایگاه نیروی سیاسی برتر مربوط می شود؛ اما صفویان ریشه و مَنِشی صوفیانه داشتند که پس از سلطنت با فقاهت شیعی پیوند خورده است.بنابراین، شاهان صفوی از سه شأن مرشدی صوفی، شاه ایرانی و فرمانرای شیعه برخوردار بوده اند. در این چارچوب، مسئله پژوهش حاضر بر نحوه تعامل این سه و ماهیت این سه نیرو و شأن سیاسی حاکمان صفوی متمرکز است و برای بررسی آن، این پرسش مطرح شده است که دگرگونی های تاریخی در جایگاه سیاسی و اجتماعی صفویه چه تأثیری بر روی نیروهای سیاسی عمده و حاکمیت سیاسی آموزه های آنان داشته است؟ عمده ترین یافته پژوهش برای پاسخ بدین پرسش نشان داده است که ماهیت سیاسی صفویه و آموزه های آن از آغاز حیات فرقه تا پایان حکومتش چندرگه بود که از وجهی کاملاً صوفی گرایانه به سلطنت تغییر کرد که به معنای حذف کامل آموزه ها و برخی شئون صوفیانه نبود و توانایی سیاسی نیروی علما و آموزه های فقاهت شیعی را با سلطنت همراه کرد که احیای سلطنت ایرانی و تداوم آن را در پی داشت و نه سلطه سیاسی یک نیروی سیاسی جدید با حاکمیت فقاهت. بنابراین، به نظر می رسد که تصور غالب مبنی بر تسلط سیاسی فقاهت موضوعیت ندارد.
تأملی در جایگاه اُمت باوری و ملت گرایی در جمهوری اسلامی ایران
منبع:
تاریخنامه انقلاب سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱-۲ (پیاپی ۱۳ و ۱۴)
139 - 162
حوزههای تخصصی:
مفهوم واژه ملت و ایدئولوژی منتسب به آن ملی گرایی، در طول تاریخ دست خوش تغییراتی شده است. اگر در گذشته صرفاً به شکل وطن پرستی و علاقه به موطن شناخته می شد، به تدریج به پدید آمدن حاکمیت هایی که داعیه حکومت ملی داشتند، یاری رساند. نهضت های ملی به گسترش و رشد مفهومی ملت افزودند و حتی آن را به یک ایدئولوژی برای پیشبرد تبادلات انسانی مبدل ساختند. در برابر آن مفهوم اُمت باوری و ایدئولوژی منتسب به آن (اسلام گرایی)، زمینه سیاسی به خود گرفت و اسلام سیاسی پس از آن مطرح شد. گستره معنایی این دو مفهوم در طول زمان نوسان داشته و به واسطه قدرت حاکمیت، وابستگی نظام به یکی از این دو ایدئولوژی ارتقای کاربردی یافته و پا را فراتر از حدود جغرافیایی و تعیّن مکانی خود گذاشته است و مؤلفه های نوینی برای خود طراحی کرده اند. این پژوهش، با رویکرد اندیشه نگر و تحلیل منابع کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است که انقلاب اسلامی و طیف های فکری جمهوری ویژه آن چه قرائتی از مفاهیم ملت و اُمت دارند و این قرائت چه تحولی یافته است؟
این مطالعه ظرفیت های بررسی ساختار درونی اندیشه امت و ملت، توضیح چگونگی معنایابی مفاهیم، رقابت یا غیریت سازی این مفاهیم در طیف های مختلف فکری جامعه را بررسی می کند و به تحلیل گفتمان اندیشگی این جریان ها می پردازد. در نهایت این مطالعه می کوشد با روش ایده آل تیپ وبری، غایت آمال هر جریان را توصیف کند و آرمان هر طیف در تعامل یا تقابل با امت یا ملت مطرح می گردد.
همزیستی و همگونی امامان اسماعیلی در کرمان پس از سقوط الموت و بررسی دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمه های سده ی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعه های اسماعیلی توسط مغولان (سده ی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولت های سنی و نیز سایر گروه های شیعه، فرقه ای ضاله، ملحد، بی دین و نامسلمان خوانده می شد. باقی مانده ی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولت های بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمت آمیز میان جامعه ی اسماعیلی با دولت های پس از صفوی هستیم که به عقیده ی برخی، دولت های مزبور، خود، علاقه ای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمه ی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعه ی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولت های مزبور، مجبور به مصالحه جویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینه ها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان می دهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعه ی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومت های زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژه ی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دوره ی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.
بازسازی نظام اداری - مالی حکومت قاجار در بندر بوشهر (1264- 1305 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت قاجار وارث نوعی از پراکندگی قدرت در ایران بود. از این رو برای بازگرداندن نظارت بر نهادهای اداری- مالی، سیاست هایی اتخاذ کرد که به پشتوانه ی تخصیص اعتبار ، اجرایی می شد. در راستای این هدف، از ابتدای دوره ی قاجاریه تا پایان پادشاهی محمدشاه در سال 1264 ه.ق اقداماتی برای بازسازی نظام اداری در بندر بوشهر انجام شد و سپس با شروع دوره ی ناصری و صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر، از طریق اختصاص بودجه به مصارف کشوری و لشگری، بازسازی نظام اداری بندر بوشهر پیگیری شد. با بررسی دفاتر «دستورالعمل» و «مفاصاحساب» این دوره، می توان سیر تخصیص بودجه برای بازسازی نظام اداری و مالی بنادر را از ابتدای دوره ی ناصری پیگیری نمود. مطالعه ی این متون سیاقی، سیر سیاست های اداری- مالی حکومت قاجار برای توسعه ی نظام اداری- مالی خود در بندر بوشهر را نشان می دهد. شکل گیری ولایت «بوشهر و مضافات و بنادر» در سال 1305 ه.ق نقطه عطفی در این فرآیند بود. با تشکیل این ولایت، بندر بوشهر بیش از پیش به نظام اداری- مالی حکومت قاجار نزدیک شد. پرسش این پژوهش این است که سیاست گذاری حکومت قاجار برای جای دادن بندر بوشهر در نظام اداری – مالی خود چگونه بود؟ این پژوهش با استفاده از روش کیلومتریک، بودجه ی اختصاص داده شده به مصارف اداری - مالی بندر بوشهر را به عنوان یکی از مؤلفه های مؤثر بر بازسازی نظام اداری- مالی حکومت قاجار در بنادر جنوبی در نظر گرفته است. فرضیه این پژوهش آن است که تشکیل واحد اداری- مالی ولایت «بوشهر و مضافات و بنادر» به عنوان واحدی مستقل از ایالت فارس، امری دفعی نبوده، بلکه برآیندی از روند برنامه ی تخصیص بودجه برای بنادر جنوبی در دور ی ناصری است.
عوامل پایداری حکومت محلی سلجوقیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان کرمان یا آل قاورد (۴۳۲-۵۸۳ق) یکی ازحکومت های مهم محلی در تاریخ سلجوقیان، توسط قاورد در کرمان شکل گرفت و به مدت یکصدوپنجاه سال از کرمان تا سواحل عمان را زیر سیطره خود داشت. این حکومت منشأ تحولاتی در اقتصاد و تجارت زمینی و دریایی شد؛ بطوریکه در این دوره کرمان به یکی از پایگاه های تجاری در قلمرو حکومتی سلجوقیان بزرگ تبدیل شد. اگرچه به دلیل بروز چالش بین سلطان ملکشاه و قاورد، چند جنگ رخ داد که موجب تیرگی روابط فی مابین شد، ولی سرانجام بین آنها صلح برقرار گشت و از آن پس آل قاورد سعی کردند در منازعات شاهزادگان و حکومت مرکزی دخالت نکنند. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل بقا و تداوم این سلسله محلی، آن هم در دوران بحرانی پس از مرگ ملکشاه است. نتایج تحقیق نشان داد که نگرش سیاسی جانشینان قاورد نسبت به حکومت مرکزی مبنی بر عدم مداخله در منازعات سلجوقیان و توجه آنها به شکوفایی تجاری و اقتصادی در درازمدت، رمز بقا و پایداری حکومت سلجوقیان کرمان شد. این پژوهش تلاش دارد تا بر اساس روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و در حوزه ی مطالعات کتابخانه ای، موضوع را از زوایای مختلف مورد واکاوی قرار دهد.
تحولات تاریخی یهودیه اصفهان: گذار از عصر باستان به دوره ی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«یهودیه» نامی است که به دلیل اسکان گروه هایی از یهودیان مهاجر یا تبعیدشده در برخی شهرهای تاریخی ایران، قبل و بعد از اسلام، به این شهرها یا قسمتی از آنها اطلاق شده است. این یهودیان به سبب پیوندهای مستحکم درونی و تلاش برای حفظ استقلال و جدایی از اقوام دیگر، هرگز در جوامع میزبان ادغام نشدند و به شکلی هم بسته در قسمتی جدا اما نزدیک از محل استقرار مردم بومی، اقامت گزیدند و به این ترتیب هسته ی اولیه ی یهودیه ها را شکل دادند. مهم ترین و نامدارترین آنها، یهودیه ی اصفهان بود. آنها قرن ها پیش از ورود اسلام، به این منطقه مهاجرت کردند و در کنار هسته ی اصلی اصفهان بعدی که در آن زمان به جی موسوم بود، یهودیه را بنیان گذاردند. در مقاله ی حاضر تلاش شده تا با روش توصیفی تحلیلی تحولات تاریخی یهودیه ی اصفهان و گذار آن از عصر باستان به دوره ی اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنا بر یافته های پژوهش، یهودیه ی اصفهان به رغم همه ی محدودیت های تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فقهی، پس از ورود اسلام به این منطقه، نه تنها اهمیت و اعتبار خود را از دست نداد، بلکه از سده ی چهارم به بعد به اوج توسعه و ترقی رسید.
بازجُستی انتقادی در منابع: مطالعه ای موردی در نسب فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث نسب فاطمیان به دلیل ارتباط مستقیم با مشروعیت دینی و سیاسی سردمداران این دولت، همواره یکی از مسائل اساسی مدنظر مورخان و نسب شناسانِ معاصر با دولت فاطمی و متأخر از آن بوده است. اهمیت این مسئله سبب قرارگرفتن آن به عنوان دستاویزی سیاسی از طرف مخالفان دولت فاطمی به ویژه دولت عباسی در بغداد بوده است. در میان مطالعات جدید نیز کمتر کتابی راجع به فاطمیان می توان دید که در ابتدای آن مطلبی مقدماتی درباره نسب فاطمیان و نقد نظر مخالفانِ نسب علوی این دولت مطرح نشده باشد که عمدتاً مباحثی عمومی و ناشی از اهمیت بنیادین این بحث در تاریخ فاطمیان است؛ لذا موضوع نسب فاطمیان، علی رغم برخورداری از شهرتی عام، کمتر جایگاه مطالعات مستقل و دقیق علمی را یافته است. اندک تحقیقات علمی موجود در این حوزه نیز محدود به طرح و نقد سطحیِ روایاتِ موافق و مخالف با نسب علوی فاطمیان شده است. در این مقاله با انتخاب روشی تطبیقی، از طریق کاربست تکنیک تحلیل محتوای کیفی تلاش می شود با مقابله سازی گزارش های طیف وسیعی از منابع موافق و مخالف با روایت رسمی دولت فاطمی، خلأ پژوهشی موجود در این حوزه برطرف شده و به این پرسشِ اساسی، پاسخی علمی و درخور داده شود.
تحلیلی بر مناسبات بیوت آیات خویی و خمینی در نجف(1357-1344)
منبع:
تاریخنامه انقلاب سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱-۲ (پیاپی ۱۳ و ۱۴)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
بیوت مراجع تقلید شیعه نه فقط به معنای دفتر کار و کارگزاران اداری، مالی و علمی مرجع بلکه در معنایی وسیع تر به مثابه سیستمی معناپرداز و تصمیم ساز که در اطراف و حواشی مرجع تقلید شکل می گیرد، از مهم ترین مراکز تأثیرگذار بر عملکرد مراجع و مناسبات آنها با یکدیگر بوده اند. مناسبات بیوت آیات خویی و خمینی در نجف، از آنجا که اولاً مربوط به دو تن از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراجع معاصر بوده و ثانیاً از این باب که با نهضت اسلامی و انقلاب ایران گره خورده است، موضوعی قابل توجه در مطالعات تاریخ معاصر جلوه می کند. مناسباتی که از همکاری و صمیمیت آغاز و در نهایت به اختلافات آشکار و دشمنی رسید.
مقاله حاضر با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، با بازخوانی روایات بازمانده از آن برهه، سعی کرده است تا این مناسبات را بر اساس دو شاخصه چارچوب های نظری و اولویت های عملی طرفین بررسی و تحلیل نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به سبب تفاوت های آشکار طرفین در مبانی نظری و اولویت های عملی، وقوع معارضات، امری طبیعی بوده است. اما عدم درک شفاف طرفین از این تفاوت های بنیادین یا قائل نشدن مشروعیت و حقانیت- حتی به شکلی حداقلی- برای چارچوب ها و اولویت های طرف دیگر، کار اختلاف را به دشمنی کشانده و برخی رفتارهای غیراخلاقی طرفین در حق یکدیگر را توجیه نموده است.
گفتمان کاوی انتقادی خاطرات سردار مریم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطرات عصر قاجار که زمینه های شکل گیری و توسعه آن ارتباطی تنگاتنگ با ورود مظاهر مدرن به ایران دارد، با قلم و بیان مردان روایت گر آغاز و توسعه یافته است. دراین آثار زنان به عنوان سوژه ای مستقل نقشی ندارند؛ اما کتاب سردار مریم بختیاری، به عنوان اولین زن خاطره نگارعصر قاجاری، در این میان اثری متفاوت است. مسئله اصلی و هدف نوشتار حاضر واکاوی متن خاطرات مریم بختیاری با تکیه بر روش گفتمان کاوی انتقادی فرکلاف، جهت رسیدن به چگونگی بازنمایی نقش های جنسیتی در این اثر است. لذا با استفاده از سه مبحث اصلی این نظریه در حیطه متن، پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی، می توان چنین تحلیل کرد که این اثر برخلاف گفتمان سنتی، بر نقش ها و وجود زنان در جامعه و لزوم اهمیت دادن به ایشان، تأکید دارد. همچنین دیگر یافته های پژوهش نشان می دهد که کتاب خاطرات او پا را از حوزه گفتمان محصور در سنت فراتر نهاده و در همین راستا سردار مریم با ترکیب کنش های جنسیتی در قالب گفتاری با احساس زنانه، از متون میان گفتمانی خویش فراتر رفته و به خلق متنی متفاوت دست زده است که همانا محصول آن، برساخت اندیشه ای فراتر از عصر خویش است.
بنیان های انسان شناختی سیاست خارجی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
87 - 117
حوزههای تخصصی:
انسان پایه و زمینه و اساس نظریه های علوم انسانی و اجتماعی است. به همین ترتیب با وضوح بیشتری می توان توجه به انسان و ماهیت او را بن مایه نظریه های سیاست خارجی و روابط بین الملل دانست. با وجود غفلت از انسان و جایگاه او در بخش مهمی از عصر سیطره نظریه های ساختارگرایی، با احیای حوزه مطالعاتی تحلیل سیاست خارجی بار دیگر اهمیت پرداختن به انسان در نظر یه های سیاست خارجی و روابط بین الملل موردتوجه قرار گرفت. در آثار مهم این حوزه می توان توجه به ابعاد و وجوه مختلف انسان را دید. در اندیشه امام خمینی انسان جایگاه کانونی و محوری دارد. به نظر می رسد انسان و ماهیت او، بن مایه بسیاری از افکار و اندیشه های او و به شکل خاص در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل را شکل می دهد و هدف این پژوهش تحلیلی از این منظر به دیدگاه ایشان در سیاست خارجی است. برخلاف نظریه های سیاست خارجی و روابط بین الملل که می خواهند دیدگاه ایشان در سیاست خارجی را از منظر قالب های نظری خویش تحلیل کنند. با این وصف سؤال اصلی پژوهش این است که با تکیه بر چه مفهوم انسان شناختی می توان به اندیشه امام در سیاست خارجی پی برد؟ به نظر می رسد در اندیشه ایشان فطرت و احتجاب فطرت دو مقوله بنیادی در فهم ایشان از انسان و ماهیت جوامع و نظام بین الملل است. از این زاویه ایشان به عنوان یک متفکر صدرایی یک سطح تحلیل خرد و انسان شناختی را اتخاذ و با ادامه این روند و تزریق و تسرّی آن به سطح جامعه شناختی به بحث در باب انواع جوامع، ماهیت جوامع و نظم حاکم بر نظام بین الملل می پردازد.
معرفی، بررسی و تاریخ گذاری کتیبه نویافته در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
157 - 179
حوزههای تخصصی:
مفاهیم و تاریخ های به کار رفته در کتیبه بناهای تاریخی، اطلاعات ارزشمندی را درباره تاریخ ساخت و شرایط سیاسی و حکومتی زمان خود به دست می دهند. یکی از نمونه های جالب توجه در این زمینه، کتیبه کارگاه شَعربافی در محله «شاه ابوالقاسم» بافت تاریخی شهر یزد است که بر آن سال 921ق. درج شده است. البته بررسی های بیشتر بر روی کتیبه ها و نقوشی که آن را تزئین کرده اند، نشان دهنده عدم تطبیق تاریخ درج شده با زمان اجرای کتیبه است. بنابراین در مقاله پیش رو با رویکرد تاریخی-تحلیلی سعی بر آن بوده است که ابهام ایجادشده برطرف و ماهیت دقیق کتیبه ها و نقوش مشخص شود. مهم ترین سؤالات پژوهش حاضر عبارت است از: 1. دلیل عدم تعلق کتیبه شناسایی شده به دوره صفوی چیست؟ 2. براساس شواهد موجود، کتیبه مذکور به چه دوره ای تاریخ گذاری می شود؟ این کتیبه با نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی تزئین شده و فاصله بین دو قاب نما را نقوش گیاهی محصور کرده است. مضامین کتیبه یادشده آیات قرآنی، ادعیه، جملات عربی و اشعار فارسی مانند ترکیب بند معروف محتشم کاشانی است و در دو مورد نیز نقش خورشیدخانم اجرا شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نقش خورشیدخانم و نحوه اجرای این نقش، مانند طره های پیچان مو و ابروهای پیوسته به همراه چشمان درشت، به خوبی با نمونه های اجراشده در دوره قاجار قابل مقایسه است. همچنین محتشم کاشانی نیز از شاعران دربار شاه طهماسب بوده و به احتمال زیاد ترکیب بند معروف خود را در این دوره سروده است. نحوه قاب بندیِ اجراشده در کتیبه مذکور با حسینیه ناظم التجار یزد و یا خانه ملکزاده مربوط به دوره قاجار قابل مقایسه است. با توجه به دلایل ذکرشده، می توان تاریخ درج شده را فاقد اصالت و کتیبه مذکور را مربوط به دوره قاجار دانست.
مبانی فقهی و حقوقی حق اختراع با رویکردی به دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
131 - 156
حوزههای تخصصی:
حمایت از حق اختراع[1] به عنوان مصداق اصلی حقوق مالکیت های صنعتی[2] و اعطای حقوق انحصاری مادی و معنوی به صاحب ورقه اختراع و سابقه تقنینی موضوع در سال 1310 و قبل از تصویب قوانینی همچون قانون مدنی و قانون تجارت، مبین حمایت قانونی از حق اختراع است، مع الوصف علی رغم تصویب قوانین متعدد داخلی و نیز کنوانسیون های مختلف بین المللی ازجمله کنوانسیون پاریس (1883)[3] و موافقت نامه تریپس[4] و الحاق کشورمان به برخی از این کنوانسیون ها، مبانی فقهی و حقوقی این حق به لحاظ فقدان سابقه موضوع در حقوق اسلامی و با توجه به نوپایی این شاخه از حقوق که به تعبیر فقها جزء مسائل مستحدثه محسوب می شود، چالش ها و دیدگاه های متفاوت و بعضاً متعارضی را پدیدار ساخته است. در این مقاله بدواً به بررسی دیدگاه های مخالفین و موافقین این دسته از حقوق پرداخته و ضمن طرح دیدگاه امام خمینی در این خصوص، برخی مبانی حقوقی موضوع را نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد. [1]. patent [2].industrial property [3].Paris Convention for the Protection of Industrial Property [4].Agreement on Trade Related of Aspects of Intellectual Property Rights (TRIPs)
The Territory of Iran in the Late Safavid Dynasty according to Gilles Robert de Vaugondy and Didier de Vaugondy’s Etats du Grand-Seigneur en Asie: Empire de Perse, Pays des Usbecs, Arabie et Egypte (The First Half of the 12th Century AH/ 18th Century CE)
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Historical maps are one of the most important sources for studying the historical geography of lands, borders of dynasties and territories, historical names and border changes. also, by studying historical maps, one can discover the geographical vision and view of people throughout the centuries and in different societies, and in this way achieve a correct understanding of concepts such as the world, geography, territorial boundaries and things like these. on the other hand, the researcher of Iranian history, especially the researcher of the Safavid era, is bound to refer to various maps that have been drawn about the geographical boundaries of Iran. by studying the elements and data included in the historical maps, one can get a visual understanding of the borders of Iran's territory and the correct recording of specific geographical names. the map of the "Etats du Grand-Seigneur en Asie : Empire de Perse, Pays des Usbecs, Arabie et Egypte" was drawn in the first half of the 12th century AH/18th CE by the efforts of two of the most prominent European cartographers of that era, namely Gilles Robert de Vaugondy and his son Didier Robert de Vaugondy. Vaugondies were prominent cartographers in the 17th and 18th centuries whose scientific activities were largely acknowledged in the French court and across Europe, and European rulers tended to acquire maps and geographical globes developed by the Vaugondies. Now the question is, how did a European cartographer describe the geographical area of Iran in the early 18th century? Did he look at the territory of Iran from a dynastic lens or did he consider it as a whole unit? Adopting a descriptive-analytical approach and qualitative methodology, the present study strives to outline the domain of Iran in the late Safavid period based on the information provided on the map drawn by Gilles Robert de Vaugondy and Didier de Vaugondy. Analysis of obtained data unveils that Vaugondy, alike his contemporaries, regarded Iran as a unit and distinct geography. The image that he provided of the boundary of Iran also aligns with Persian texts of the given era.
تغییرات گفتمانیِ پیرامون هویت کُردی از پیداییِ انقلاب مشروطه تا ظهور دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
روایت نگری های تاریخی و توجیهات نظری دالِ مرکزی «کُردبودگی» را در جایگاه مفهومی بت واره و استعلایی قرار داده اند، تا جایی که از پرداختن به خود این پدیده غفلت شده است. پژوهش حاضر بر آن است تحوّل ابژه شوندگی «کُردبودگی» را از دوران انقلاب مشروطه تا برآمدن دولت مدرن واکاوی مضمونی نماید. بدین منظور با نقد رویکردهای دیرینه گرایی، قوم گرایی و مدرنیست برساختگرایی و اخذ نگاهی گفتمانی تحولات هویت کُردی را بررسی می کند تا صورت بندی های گفتمانی چنین پدیده ای روشن شود. روش پژوهش براساس تحلیل گفتمان فوکویی و شیوه انتخاب اسناد به صورت نمونه گیری هدفمند است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که نظم معرفتی پیشین دلالتی زبانی قومی داشت. اما بر اثر دگرگونی ها و تحولاتی مانند جنگ جهانی اوّل و در پی آن ایجاد قدرت تمرکزبخش دولتِ در آستانه ظهور، مکانیسم های هویّت بخش در میدان سیاست قرار گرفتند و در درون چنین حوزه ای معنا و مفهوم پیدا کردند. در واقع می توان گفت تا قبل از جنگ جهانی اجتماع زبانی مذهبی و قومی بازنمایی کننده هویّت کُردی بود و بعد از آن فرمِ جامعوی سیاسی مطرح شد.
انگیزه ها و اهداف تأسیس کنسولگری بریتانیا در مشهد در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
101 - 127
حوزههای تخصصی:
انگلستان و روسیه در دوره قاجار، بر اساس امتیاز دولت کامله الوداد، در ایران کنسولگری تأسیس کردند. کنسولگری معمولاً با اهداف بازرگانی ایجاد می شد، اما گزارش ها و فعالیت های چنین مؤسساتی بسیار فراتر از انگیزه ها و اهداف تجاری بود. این پژوهش به بحث درباره کنسولگری بریتانیا در مشهد می پردازد و به دنبال پاسخی برای این سؤال است که کنسولگری بریتانیا در مشهد بر اساس چه انگیزه ها و اهدافی تأسیس شد. با بررسی منابع، این فرضیه مطرح شد که کنسولگری بریتانیا در مشهد بر اساس اهداف تجاری و سیاسی و در جهت پایش اقدامات روسیه در این منطقه ایجاد شد، اما فراتر از آن دارای کارکردهای فراگیر اطلاعاتی، امنیتی و اجرایی در ایالت خراسان بود. داده های پژوهش با ابزار کتابخانه ای، از منابع تاریخی و نیز دو دسته اسناد فارسی و انگلیسی، به دست آمد و با روش تبیین علّی، در چارچوب رقابت بریتانیا و روسیه، بحث شد. نتایج بحث حاکی از آن است که کارگزاران بریتانیا در رقابت با روسیه، در مشهد کنسولگری ایجاد کردند. انگلیسی ها در پوشش کنسولگری در مشهد، یک شبکه اطلاعاتی به وجود آوردند که قصد آن پایش و رصد فعالیت های روسیه در آسیای میانه و مرزهای شمال شرقی ایران بود تا بتوانند اقدامات ضد انگلیسی روس ها را در این ناحیه خنثی کنند. علاوه بر این، با ایجاد کنسولگری در مشهد، ضمن حمایت از اتباع بریتانیا، موانع تجاری سر راه بازرگانی ایران و انگلیس را در این ناحیه مرتفع کردند.
فرمانروایی ساسانیان بر سوریه در دوره خسرو پرویز (604-628م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت ساسانیان بر سوریه در دوران خسرو پرویز(۶۲۸- ۶۰۴ م) یکی از موضوعات بحث شده بین پژوهشگران تاریخ باستان در طول صد سال گذشته بوده است. بسیاری از آنان دوران فرمانروایی ساسانیان بر سوریه در زمان خسرو پرویز را دوره فروپاشی نهادها و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی سرزمین سوریه می دانند و آن را بسیار منفی و مخرب معرفی کرده اند. در این مقاله تلاش شد برخلاف نظر رایج و بر اساس شواهد تاریخی و با استفاده از منابع نوشتاری و داده های باستان شناسی نشان داده شود که فرمانروایی ساسانیان بر سوریه سبب فروپاشی ساختارهای اداری، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی این سرزمین نشد و ساختارهای پیشین با مختصر تغییرات ادامه پیدا کرد. ساسانیان با سلطه نظامی بر این سرزمین، ساختار اداری و نظم پیشین را با اندکی تغییرات دوباره سازماندهی کردند. هر چند آنان مدیریت سیاسی و نظامی را خود بر عهده گرفتند، مدیریت مالی و مدنی این سرزمین همچنان در کنترل اشراف محلی شهری و رهبران دینی باقی ماند. این پژوهش به گونه توصیفی تحلیلی و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی انجام گرفته است.
برهم کنش و روابط معنایی رمزگان های مشروعیت بخش در عناصر بصری سکه های ایلخانی با اتکا بر رویکردهای نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
115 - 140
حوزههای تخصصی:
کاربست رویکردهای نشانه شناسی در مطالعه مضامین سکه ها با توجه به ویژگی نوشتاری تصویریِ عناصر بصری سکه، معانی مستترتر و ضمنی آن ها را نسبت به سایر متون هنری بهتر می تواند آشکار نماید. این پژوهش با اتکا بر رویکردهای نشانه شناسی (به ویژه مفاهیم پساساختارگرایی آن)، مضامین موجود در عناصر بصری سکه های ایلخانی را مطمح نظر قرار داده و در این راه از نظریه مشروعیت قدرت «دیوید بیتهام» نیز بهره جسته است. سؤال اصلی پژوهش این است که برهم کنش و روابط معنایی رمزگان های سکه های ایلخانی به چه صورت بوده و نظام های نشانه ای در آن ها چگونه متجلی شده است؟ بر همین اساس داده ها به صورت کتابخانه ای آرشیوی جمع آوری و سپس مفاهیم موجود در آن ها به روش تحلیلی تاریخی موردمطالعه قرار گرفتند. طبق یافته ها کاربرد این روش پارادایم های گسترده تری را در مطالعه سکه درگیر می نماید و منجر به درک معناهای ضمنی در مضامین سکه ها می شود. بر این اساس معانی عناصر سکه های دوره هلاکوخان تا اواسط حکومت آباقاخان نشانگر تلاش خوانین برای کسب سطح اول مشروعیت و مفاهیم سکه های اواخر آباقاخان تا گیخاتو نشان از عدم موفقیت خوانین ایلخانی در پیشبرد اهداف توجیهی خود و چالش فقدان اعتقادات مشترک (سطح دوم مشروعیت)، با ضرب سکه هایی با مضامین مسیحی، یهودی (ستاره داوود) و حتی شیعی دارد. در دوران پس از غازان خان تا انقراض حکومت، هم نشینی رمزگان های اسلامی، اویغوری و ایرانی در مضامین سکه ها هم زمان با سطح سوم مشروعیت در بطن جامعه ایلخانی اتفاق می افتد. در این دوره مظاهر ارکان اصلی قدرت (اعم از سیاسی، مذهبی و اقتصادی) به گونه ای متناسب در مضامین سکه ها همنشین شده و بازتابی از شبکه قدرت هستند. در این دوره معانی سکه ها از طریق بسطِ روابط بینامتنی با سایر حوزه ها به نوعی نشانگی تبدیل شده اند.
بایسته های هنر دینی تمدن ساز مبتنی بر روایات عیون اخبار الرضا علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر یکی از مهم ترین جنبه های تمدن است. تحقق تمدن اسلامی نیاز به هنر دینی تمدن ساز نیز دارد. هنر دینی را می توان از منظرهای مختلفی همچون متون دینی تعریف کرد. در این پژوهش، برای رسیدن به مؤلفه های هنر دینی تمدن ساز، کتاب «عیون اخبار الرضا» انتخاب شده است. در این نوشتار، با بهره گیری از روش گردآوری کتابخانه ای و تحلیل کیفی، پس از بیان چارچوب نظری، مبتنی بر کتاب عیون اخبار الرضا، مؤلفه های هنر دینی تبیین می شود. نتایج نشان می دهد که هنر دینی معیار، مبتنی بر توحیدگرایی و خدامحوری شکل می گیرد و باید بر اساس شرع و معیارهای موجود در متون اصیل دینی به وجود آید. همچنین باید تداعی کننده نمادها و مظاهر دینی باشد و زیبایی اصیل را نمایان سازد. حاصل این نگاه می تواند ملاکی برای ارزیابی آثار هنری در زمان گذشته و حال و همچنین ارائه الگو با در نظر داشتن جنبه های تمدنی برای برون رفت از وضعیت موجود باشد.
The Safavid Dynasty and Chronogram
حوزههای تخصصی:
Chronogram is the conversion of numbers and figures of history into letters, words and terms. Due to its development and growth, especially in the Safavid period, this technique has become a complex form and has gradually attracted politicians` attention and has been used directly in historical developments to prove their legitimacy, as well as their confrontation against their opponents. The use of the chronogram and the attempt to reconcile it with the rise of the Safavids, the accession of Shah Ismail, the formation of Shah Tahmasb's army, some of the Indian conquests during the reign of Shah Abbas and accession of Nader are some of these historical approaches which will be discussed in this study. In addition to stating a specific part of history, some of these chronograms, also indirectly reveal some hidden social and historical issues that can be used in historical analysis.