فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
25 - 52
حوزههای تخصصی:
در سال های واپسین و بحرانی حکومت قاجار، فقدان دولت مرکزی قدرتمند، موجب آن شد تا رضاخان سلسله مراتب قدرت را در مقام های ریاست دیویزیون قزاق، وزارت جنگ و سرداری سپه، رئیس الوزرائی و سپس در دست گرفتن حکومت موقت را طی کرده و منجر به انقراض سلسله قاجار شود. طی این دوران رضاخان اعلامیه های زیادی که حاوی مضامین مختلف درباره وضعیت نظامی، اجتماعی و سیاسی کشور بود، صادر نمود. بررسی و تحلیل این اعلامیه ها موجب می شود تا دلایل، عوامل و چگونگی به قدرت رسیدن وی، روند تغییر سلطنت و تغییرات مهم حکومتی، نظامی و سیاسی ای ران در اوایل سده چهاردهم خ. مورد ب ررسی قرارگیرد. ساختار نظامی کشور، وضعیت امنیت و سامان دادن به آن، اولویت دادن به استقلال وطن، وطن گرایی، ایجاد نظم، رفاه و امنیت مردم ایران و اولویت های اجتماعی و سیاسی از جمله موارد مهم و قابل توجه در اعلامیه های رضاخان پیش از رسیدن وی به مقام سلطنت است. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می شود: اعلامیه های رضاخان حاوی چه نکاتی درباره اوضاع ایران در اواخر قاجار بوده و تأکید وی بر کدام مؤلفه های سیاسی و اجتماعی است؟ یافته های پژوهش از این بیانیه ها، در فاصله زمانی دست یابی وی به ریاست دیویزیون قزاق تا رسیدن به مقام سلطنت، علاوه بر آشکارکردن سیر تفکر و فعالیت های رضاخان، تغییر رویکرد وی، از منظر فکری و سیاسی، از جایگاه سرباز به یک حاکم نظامی را نیز به خوبی نمایان می سازند. نگارندگان تلاش دارند تا با استفاده از روش تحلیل محتوا و با استناد به داده های کتابخانه ای و آرشیوی، به پژوهش موضوع مورد نظر بپردازند.
اقتصاد و معیشت عمومی ایران در سال 1325ﻫ.ق، با اتکا بر تحلیل محتوای روزنامه صبح صادق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
85 - 113
حوزههای تخصصی:
روزنامه « یومیه صبح صادق » بعد از صدور فرمان مشروطیت و در زمان مجلس اول شورای ملی، به صاحب امتیازی «مرتضی قلیخان مؤیدالممالک فکری» به چاپ رسیده است. او به علت مخالفت با استبداد محمدعلی شاه، اقدام به چاپ روزنامه یومیه صبح صادق کرد و از حکومت بر مازندران و عراق عجم دست کشید. پژوهش زیر در پی آن است که با تحلیل محتوای این روزنامه، به اوضاع اقتصادی و معیشت عمومی ایران در سال 1325 ﻫ.ق بپردازد. روزنامه با جزئیات به مشکلات و اوضاع رایج اقتصادی در سال 1325 ﻫ.ق پرداخته است. با تحلیل محتوای روزنامه یومیه صبح صادق می توان به درک درستی از وضعیت معیشت و مشکلات اقتصادی مردم ایران در آن روزگار رسید. در این روزنامه اخباری دقیق و دست اول از مذاکرات و مصوبات نخستین مجلس شورای ملی، قیمت کالاها و خدمات عمومی و دیگر شاخص های اقتصادی وجود دارد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که اوضاع اقتصاد و معیشت عمومی ایران در سال 1325 ﻫ.ق، با اتکا بر داده های اطلاعاتی روزنامه صبح صادق چگونه بوده است؟ مدعای اصلی آن است که تحلیل محتوای این روزنامه می تواند به فراهم آوردن اطلاعاتی دست اول از اوضاع اقتصادی ایران در این مقطع مهم تاریخی بینجامد. با بررسی این روزنامه به تورم برخی کالاها، مشکلات تحصن کارکنان، عدم موفقیت طرح تأسیس بانک ملی دست می یابیم و تصویری منطبق با اوضاع آن دوران را به دست می آوریم و روشن می شود که اوضاع اقتصادی، نابسامان و مردم گرفتار مشکلات معیشتی بسیاری بوده اند، و قیمت برخی کالاهای اساسی افزایش داشته اند. با توجه به ماهیت موضوع، این پژوهش در حیطه تحقیقات بنیادی نظری قرار دارد و روش به کاربرده شده در آن، توصیفی تحلیلی است و از تکنیک های تحلیل محتوا در دسته بندی موضوعات و بسامد واژگان استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
فراز و فرود حکمرانی شیخ حجر کنگانی و نقش وی در تحولات جنوب ایران (1169- 1181ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خخاندان های محلی، به ویژه در دوره های فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بوده اند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شده ی دوره ی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی می پردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسش ها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکل گیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طی کرد و چگونه با قدرت های خارجی حاضر در خلیج فارس و کریم خان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطه ی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسی ها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواسته های مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حمله ی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوه ی کتابخانه ای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.
بازتاب وضعیت زوار هندی حرم امام رضا(ع) در دوره قاجاریه در اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
بررسی تطبیقی روایت های صفوی و عثمانی در واقعۀ بازپس گیری تبریز (1012ق. / 1603م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز بعد از حدود هجده سال و نیم که در تصرف امپراتوری عثمانی بود، با اقدام نظامی شاه عباس اول صفوی بازپس گرفته شد. این مدت، طولانی ترین زمانی بود که شهر تبریز تحت تسلط دولت عثمانی ماند و اولین و آخری باری بود که طی یک معاهده رسمی به قلمرو کشور متخاصم منضم گردید؛ چراکه قبل و بعد از این تاریخ نیز اشغال نظامی از سوی عثمانی ها را تجربه کرده بود/کرد. این واقعه در منابع صفوی به نوعی، و در منابع عثمانی به نحوی دیگر روایت شده است. این تحقیق، بررسی تطبیقی این دو روایت به عنوان یک نمونه از اختلاف و شباهت تاریخ نگاری از یک واقعه در دو جبهه رقیب است. شیوه تنظیم مقاله توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانه ای، با مراجعه به آثار ایرانی و عثمانی فراهم آمده است.
چالش های حقوقی جایگاه اقلیت های دینی درادوار پنج گانه مجلس شورای ملی؛ ازانکارتا به رسمیت شناخته شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
75 - 106
حوزههای تخصصی:
جنبش مشروطیت ایران منشأ تغییراتی بود که مهم ترین آن ها تولد مجلس شورای ملی بود. طبق اصل هشتم متمم قانون اساسی تمامی ایرانیان ازجمله اقلیت های دینی رسمی کشور (زرتشتیان، مسیحیان، کلیمیان) دربرابر قانون برابر شمرده می شدند و با تعیین نماینده مجلس امکان بیان خواست ها و دستیابی به حقوق خود را یافتند. پژوهش حاضر بر آن است با روش تاریخی–تحلیلی و تکیه بر مذاکرات مجلس و اسناد موجود به این پرسش اساسی پاسخ بدهد که با استقرار نظام مشروطه و نهاد مجلس، اقلیت های دینی برای دستیابی به حقوق برابر چه روندی را طی و با چه چالش هایی مواجه شدند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد دستیابی اقلیت های دینی به این حقوق یکسان نبود و آنان مسیری پرفرازونشیب را طی کردند. ارامنه گرچه تا مطالبه حقوق برابر با مسلمانان در انتخابات و حق رأی زنان مسیحی پیش رفتند، اما در مجلس اقبال عمومی نیافتند. زرتشتیان مجال بهتری داشتند و با عضویت در کمیسیون ها به تثبیت موقعیت شان در مجلس پرداختند. آن ها ضمن تأکید بر برابری درمقابل قانون حق عضویت در انجمن های ایالتی-ولایتی را کسب کردند. نمایندگان زرتشتی گاه خود را نه نماینده اقلیت بلکه نماینده ملت ایران می دانستند. یهودیان مشکلات بیشتری داشتند که عمدتاً به اختلافات درونی شان برمی گشت. با این حال آنان توانستند با پیشنهاداتی ازجمله آزادی کسب وکار و مستثنی کردن زنان کلیمی از اصل محرومیت حق رأی زنان و با طرح تضییقات یهودیان در مجلس مجال اعاده برخی حقوق یهودیان را بیابند. نهایتاً اصل برابری درمقابل قانون درعمل با چالش های عدیده ای مواجه شد و اقلیت ها نه در زمره ملت ایران بلکه به عنوان ملل متنوعه به رسمیت شناخته شدند.
سیاست خاندان گاورودی در تعامل با حکومت های تیموری و ترکمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی قدرت گیری خاندان حکومتگر پس از افول قدرت های مرکزی، روند تاریخی گذر از حکمرانی های متمرکز ایرانی به حکمرانی های محلی را نشان می دهد. متأسفانه مطالعات نظری مربوط به خاندان شناسی در ایران هنوز آغاز نشده است تا بتوان با تکیه بر آن ظهور و افول خاندان های حکومتگر را مورد بررسی تطبیقی دقیق قرار داد. این مقاله روند قدرت گیری و افول قدرت خاندان گاورودیان در منطقه گاورود بین همدان و کردستان و به طور مشخص سیاست گاورودیان در قبال سه حکومت قراقوینلو، تیموری و آق قوینلو را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. یکی از مشکلات فراروی این خاندان، تغییر سریع حکومت ها در ایران بود. مساله اصلی گاورودیان که در طول سده ی نهم قمری بر ایران حاکم شدند، این بود که بتوانند منافع خود را با منافع متفاوت و سیّال این سه حکومت تنظیم کنند. لذا سیالیّت منافع حکومت های مرکزی به سیالیّت و پیچیدگی واکنش گاورودیان انجامید. آنان نتوانستند در برابر سیاست تمرکزگرایی حکومت های مرکزی، قدرت استوار و باثباتی ایجاد کنند و سرعت تحولات، آنان را به اتخاذ سیاست های آنی و فرصت طلبانه وامی داشت. بنابراین گرفتار تذبذب و سردرگمی شدند. بعلاوه رقابت های درون خاندانی و عملکرد خاندان رقیب نیز قدرت آنان را به افول کشانید.
وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان شاهنشاهی ساسانی با مرکزیت مدائن و ارتباط آن با فتح اعراب (651- 590م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب همیشگی تیسفون در ایالت آسورستان به عنوان پایتخت توسط شاهنشاهان ساسانی، نشان از اهمّیت این منطقه در نظام کشورداری آنها داشت. ساخت شهرهای جدید و توسعه ی زیرساخت های شهری، مانند سازه های آبی و گسترش کشاورزی توسط ساسانیان در این ایالت، گویای توجّه ویژه به نقش سیاسی اقتصادی شهرهای آسورستان است. بدین ترتیب بررسی وضعیت سیاسی اقتصادی این منطقه بویژه در نیم قرن پایانی سلطنت ساسانیان، که سرانجام به سقوط این سلسله انجامید، حایز اهمیت است. این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان با مرکزیت مدائن بر سقوط و فتح آنجا بدست اعراب مسلمان چه تأثیری داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که در اثر جنگ های مختلف، بیماری هایی مثل طاعون و سیل، قسمت های حیاتی سیستم آبیاری ساسانیان ویران شد و در نتیجه ی کاهش درآمدهای دولت و همزمان با زوال اقتصادی، نیروی نظامی شاهنشاهی نیز رو به انحطاط گذاشت. از سوی دیگر، تغییر ترکیب جمعیتی ایالت با کوچاندن اقوام یا در اثر تغییر دین مردم، تأثیرات منفی در مقاومت ایرانیان داشت و بسیاری از اهالی شهرها و در رأس آنها دهقانان، برای بهبود وضع معیشت یا حفظ امتیازات خود، ناچار به مصالحه و همکاری با اعراب شدند.
ارزیابی عملکرد پارلمانی نمایندگان بوشهر در چالش میان حقوق مردم و قدرت حاکمیت پهلوی؛ مطالعه موردی: علی دشتی و احمد اخگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن شاخصه های حکومت پهلوی، نوعی تضاد و تعارض و چالش میان ماهیت قدرتِ حاکمیت با حقوق ملت در قانون اساسی شکل می گیرد که در این چالش نقش و عملکرد نمایندگان به عنوان واسطه مردم با قدرت حاکمیت در مجلس شورای ملی اهمیت می یابد. این پژوهش با رویکردی مقایسه ای - تحلیلی عملکرد علی دشتی و احمد اخگر، دو نماینده صاحب نام منتخب حوزه بوشهر را در چالش میان دو متغیر قدرت حاکمیت و حقوق مردم ارزیابی می کند و باتوجه به خاستگاه اجتماعی و مواضع سیاسی آنان ازطریق تحلیل محتوای آرا، مذاکرات و نطق های آنان در مجلس شورای ملی روشن می کند که این دو نماینده در عمل به وظایف خویش در بستر این چالش چه نقشی ایفا کرده اند. چنین به نظر می رسد که نظام حکومت پهلوی به گونه ای بر ساختار مجالس شورای ملی تأثیر گذاشت که نمایندگان منتخب را در تنگنای دو اهرم قدرت حاکمه و حقوق مردم قرار داده و علی رغم پایگاه اجتماعی تقریباً مشابه این دو نماینده، مواضع سیاسی متفاوت و به تبع آن عملکرد متفاوتی برای آنان در نظام پارلمانی رقم زده است. تحلیل محتوای برخی اسناد، نطق ها و مذاکرات آن ها در جلسات مجلس، با وجود برخی وجوه مشابه در درصد توجه به حقوق مردم و فعالیت های این دو نماینده، حاکی از سه نتیجه متفاوت در عملکردشان است: 1. نسبت تعداد نطق ها به دفعات حضور در ادوار مختلف به عنوان نماینده بوشهر متفاوت است، 2. درصدی از گزاره های به دست آمده از نطق های علی دشتی در راستای تحقق اهداف حکومت است، درحالی که نطقی در این خصوص از اخگر ثبت نشده است، 3. انضباط پارلمانی متفاوت دو نماینده که نهایتاً این نتایج یکی را با چهره و کارنامه پارلمانیِ به دور از حاشیه و نزدیک تر به مردم معرفی می کند و کارنامه دیگری را با نوعی دوگانگی در اندیشه و عمل نشان می دهد.
بازتاب هویت اجتماعی امامیه ری در کتاب النقض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷ (پیاپی ۱۴۷)
163 - 185
حوزههای تخصصی:
هویت اجتماعی به عنوان نوعی احساس و نگرش که از شناسایی عضویت در یک گروه اجتماعی ناشی می شود، عبارت است از درکی که فرد از این عضویت دارد و خود را آن گونه می شناسد و به دیگران ارائه می دهد و نیز درکی که دیگران از عضویت فرد در گروه دارند. در نیمه قرن ششم هجری کتابی با عنوان فضائح الروافض علیه شیعیان ری به نگارش درآمد که جامعه امامی ری، شیخ عبدالجلیل قزوینی را کاندید پاسخ گویی به آن کرد. قزوینی رازی با تضمین نقل قول های کتاب ازبین رفته فضائح الروافض ، برای تعیین هویت اجتماعی امامیه ری در این زمان، دیالکتیک خود/دیگری را برای ما فراهم آورده است. پژوهش پیش رو بر آن است با روش توصیف و تحلیل تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، بازتاب هویت اجتماعی امامیه در کتاب النقض را با تأکید بر درک خود/دیگری تحقیق کند و بر طبق تعریف هویت اجتماعی، نشان دهد که بازتعریف هویت امامی توسط شیخ عبدالجلیل چه پاسخی از سوی دیگری در پی داشته است. نتیجه نشان داد که قزوینی رازی با تنگ تر کردن دایره درون گروه امامیه و متمایزکردن آن از برخی گروه های امامی، سعی در بازتعریف هویت اجتماعی امامیه اثنی عشری داشته است. بررسی نگاهِ دیگری در کتاب هایی که پس از وی در ری و نزدیک به آن به نگارش درآمده اند، نشان داد که در تعیین هویت امامیه، در دیدگاه دیگری تغییری رخ نداده است.
برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
شهرهای فاطمی افریقیه: ارزیابی کارنامه فاطمیان در عرصه شهرسازی مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸ (پیاپی ۱۴۸)
97 - 125
حوزههای تخصصی:
در مطالعه شهرسازی دوره فاطمیان با وجود آنکه اغلب قاهره در کانون توجه قرار می گیرد، اما دوره حضور مستقیم آنها در مغرب را می توان یکی از ادوار مهم شهرسازی تاریخ مغرب اسلامی و نیز دوره فاطمیان به شمار آورد که طی آن دو شهر مهدیه و منصوریه (صبره المنصوریه) بنا نهاده شد. در این پژوهش با در پیش گرفتن روش مطالعه تاریخی شهرهای اسلامی (با اتکا بر ابعاد، زمان و موقعیت جغرافیایی)، شهرهای فاطمی مغرب یعنی مهدیه و منصوریه مورد بررسی قرار گرفته اند. بنا بر یافته های این پژوهش، شهر مهدیه (نخستین شهر فاطمی مغرب) در موقعیتی حساس و خطیر از نظر تاریخی برای فاطمیان بنا نهاده شد که به نوعی واکنشی با ماهیت تمدنی در قبال مخاطرات امنیتی پیش روی فاطمیان بود. مهدیه افزون بر اینکه برای مقطعی کوتاه به کانون تحولات سیاسی افریقیه تبدیل شد، به سبب موقعیت خاص جغرافیایی آن، در اوایل قرن چهارم قمری به پایگاهی مهم تبدیل شد که از طریق آن فاطمیان بر بحر متوسط (دریای مدیترانه) تسلط یافتند. همچنین شهر منصوریه -که از نظر طرح اولیه و مدوّر بودن شبیه بغداد ارزیابی می شد و الگوی فاطمیان در بنای شهره قاهره نیز بود- به سبب موقعیت مناسب جغرافیایی (مکان یابی) آن، در سه دهه پایانی حضور فاطمیان در افریقیه، به کانونی مهم برای فعالیت های اقتصادی و تحولات فرهنگی منطقه تبدیل شد.
اقشار برخوردار از سیورغال در عصر تیموریان و امتیازات آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
53 - 84
حوزههای تخصصی:
"سیورغال" نوعی از واگذاری زمین در عصر تیموریان بود که از سوی سلطان و یا حاکم به صورت موروثی در ازای خدمات نظامی به نزدیکان، وابستگان و اُمرای وفادار لشکری و سپس به کارگزاران کشوری ، روحانیان و...اختصاص می یافت. سیورغامیشی ها (دارندگان و صاحبان سیورغال) به دلیل برخورداری از پاره ای امتیازات در آغاز عصر تیموری به سرعت به یک قدرت سیاسی برتر نسبت به رقبای خود تبدیل شدند، به گونه ای که شاهرخ دومین سلطان تیموری، به تغییراتی درزمینه نحوه واگذاری و امتیازات سیورغال ها اقدام نمود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که: چرا سیورغال از دوران شاهرخ به اقشار گوناگون اما در ابعاد کوچک تر اعطاء می شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که پیوند قبایلی حاکم بر ساختار سیاسی حکومت تیموریان در آغاز موجب شد تا وی در دوران جهانگشایی خود، به نخبگان گروه های مختلف امتیاز سیورغال اعطاء نماید، اما دوران جهانداری شاهرخ، دوران گذار از ساختار قبیله ای به ساختار شهری بود، لذا برای عبور از این گذار تغییراتی در ساختار سیاسی و اقتصادی ضروری بود. درنتیجه تا پایان دوران تیموریان از یک سو از میزان اراضی سیورغال اُمرا و فرماندهان نظامی کاسته شد و از سوی دیگر طیف وسیعی از اقشار مذهبی و دیوانی و...با اعطای قلمروی سرزمینی کمتر در جرگه سیورغامیشی قرار گرفتند. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آمار توصیفی می باشد.
نسل پنجم نظریه های انقلاب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
139 - 180
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مجادله های کلامی سال های اخیر در باب نسل پنجم نظریه های انقلاب است. پس از رخداد انقلاب های عربی در سال 2011 با توجه به ویژگی های آن رویدادها، بحث های دامنه داری بین انقلاب پژوهان در خصوص چگونگی تحلیل و تبیین این رویدادها درگرفته است. گلدستون در سال 1980 سه نسل از تئوری های انقلاب را مطرح کرد و پس ازآن فورن (1993) و گلدستون (2001) نسل چهارم نظریه های انقلاب را که برخلاف نسل سومی ها بر کارگزار انقلاب تأکید بیشتری داشتند، مطرح کردند. مسئله این مقاله ظهور نسل پنجم نظریه های انقلاب است. انقلاب پژوهان (آلینسون، آدامز، لاوسون، بیات، بک، ریتر، اسلیم، دان ...) در طی کمتر از یک دهه گذشته بحث های مبسوطی در خصوص رویدادهای سه دهه اخیر (از 1989 تاکنون) و توانایی/ ناتوانی نظریه های نسل چهارم برای تحلیل و تبیین آن رویدادها طرح کرده اند. در این نوشتار با کمک روش تحلیل انتقادی، ضمن طرح مباحث بیان شده و نقد نسل چهارم نظریه های انقلاب، در خصوص ظهور نسل پنجم بحث خواهد شد. نتایج حاصله از مباحث مطرح شده حاکی از آن است که رویدادهای انقلابی سه دهه اخیر فاقد برخی از مؤلفه های اساسی نسل چهارم نظریه های انقلاب (به طور خاص، وجود ایدئولوژی، رهبری و سازمان انقلابی) بوده اند؛ بنابراین به مدد آثار انقلاب پژوهان متأخر [بالأخص بیات (2017)، لاوسون (2019)، آلینسون (2021,2019) و آدامز (2021,2019)]، می توان به برخی از ویژگی های نسل جدید نظریه انقلابی دست پیدا کرد که بر اساس آن «انقلاب» واجد تعریف جدیدی شده است «کنش جمعی اعتراضی، ناگهانی (تا حدودی)، نسبتاً آرام، غیر خشونت آمیز، همراه با بسیج توده ای، با بهره گیری گسترده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فاقد رهبری واحد و ایدئولوژی، همراه با دگرگونی سیاسی در راستای دموکراتیزه کردن فرآیندهای حکومت گری». اکثر انقلاب های سه دهه اخیر علیه دیکتاتوری های حزب سالار (رژیم های سوسیالیستی) یا فرد سالار (رژیم های استبدادی فرد محور در شمال آفریقا و خاورمیانه) رخ داده اند؛ بنابراین بستر و زمینه انقلاب ها (استبداد) و پیامدهای آن ها سیاسی بوده است (دگرگونی نظام سیاسی). نظریه انقلاب «جدید» با فاصله گرفتن از انقلاب های اجتماعی (اسکاچپول، فورن، گلدستون) و انقلاب های ایدئولوژی محور (فورن، گلدستون) در پی تحلیل فرآیندی است که منجر به دگرگونی سیاسی در کشورهای استبدادی شده است.
تفاوت مبنایی قاعده احسان و ائتمان و آثار آن با تکیه بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
181 - 206
حوزههای تخصصی:
قاعده احسان و ائتمان به عنوان دو قاعده مهم در اسقاط ضمان شناخته می شوند. اهمیت پرداختن به این دو قاعده از آن روست که در بسیاری از ابواب فقهی برای نفی ضمان به آن ها استناد می شود. باوجوداین، در کلمات فقها مرزبندی دقیقی در ارتباط با حیطه شمول این دو قاعده به عمل نیامده است. نسبت سنجی این دو قاعده می تواند اثرات مهمی در بسیاری از مسائل فقهی و حقوقی به ارمغان آورد. از خلال مباحثی که امام خمینی در کتب فقهی خود بیان نموده اند این گونه به نظر می رسد که موضوع قاعده احسان اذن شرع و عقلا به اتلاف و عمل ملازم با آن است. پس هر جا که مصلحت تلف بیش از مفسده آن باشد، موضوعی برای اجرای قاعده احسان است. از آن سو موضوع قاعده ائتمان مطلق امانات شرعی و مالکی که اذن مالکی و شرعی به غیر از اتلاف و عمل ملازم با آن تعلق گرفته است. همچنین رویکرد امام خمینی در ارتباط با نسبت این دو قاعده با ادله عام ضمان آن است که خروج قاعده احسان از ادله ضمان، تخصصی و خروج قاعده ائتمان به تخصیص است. تبیین تفاوت ماهوی این دو قاعده آثاری دارد که در مقاله بدان پرداخته شده است. ازجمله این آثار عدم امکان اشتراط مسئولیت و ضمان در قاعده احسان و امکان اشتراط ضمان در قاعده ائتمان است.
کاربست تیپ شناسی اینیاگرام در بررسی شخصیت عبدالحسین تیمورتاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
149 - 179
حوزههای تخصصی:
عبدالحسین تیمورتاش یکی از کنش گران برجسته دوره پهلوی اول بود که نقش مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن دوره ایفا نمود. تلاش های او در روی کار آمدن حکومت پهلوی و نقش برجسته وی در اصلاحات نوین در ساختار حکومت، مورد توجه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است. در تحقیقات انجام گرفته نیز داوری های ناهمسانی در مورد عملکرد و شخصیت تیمورتاش وجود دارد. تعارض های کنشی تیمورتاش و فقدان یک چارچوب مفهومی مشخص برای تحلیل شخصیت وی، از مؤلفه های مهم در صعوبت شناخت شخصیت تیمورتاش است. مقاله حاضر ضمن در نظر داشتن تمامی مؤلفه های شخصیتی و معطوف به بستر تاریخی، با برگزیدن تیپ شناسی شخصیت اینیاگرام درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که ویژگی های روان شناسی شخصیتی تیمورتاش چه تأثیری در کنش گری های او در دوران پهلوی اول داشت. در مقاله حاضر گردآوری اطلاعات با روش تاریخی انجام شده و در بسط و تحلیل مطالب نیز نویسندگان کوشیده اند از روش مطالعات میان رشته ای بهره گیرند و تحقیقی با رویکرد تاریخی-روان شناسی انجام دهند. براساس یافته های پژوهش حاضر، شخصیت عبدالحسین تیمورتاش در قالب تیپ هشتم اینیاگرام و به عنوان رهبری سازنده و قدرت طلب صورت بندی می شود که برخی اقدامات و تعارض ها در کنش های او را برپایه تیپ های آرامشی و تنشی و بال های تیپ هشتم می توان تبیین نمود. بر همین اساس نتایج پژوهش نشان می دهد خصوصیات روان شناختی تیمورتاش نقش مهمی در رسیدن او به مقام وزارت دربار، اجرایی شدن بسیاری از اصلاحات و تحولات در وزارت خارجه و کنش گری های او در تقابل با نظامیان و گروهی از دیوان سالاران داشت و ازجمله بسترهای سقوط او شد.
زمینه های گسترش و علل تداوم جنگ جهانی اول در کردستان (1914 -1918م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آستانه ی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دوره ی بحرانی را در نتیجه ی جابجایی های امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشه دار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده بود نمی توانست کردستان را از تبعات جنگ دور نگه دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد و جراید محلی و ملی به هدف تحقیق که تببین علل گسترش و تدوام جنگ جهانی اول در کردستان است، دست یابیم. بررسی های صورت گرفته نشان داد که مسائلی همچون اختلافات سیاسی و مذهبی در کردستان و تقابل عشایر با یکدیگر و نیز اهمیت استراتژیک این منطقه برای نیروهای خارجی از عوامل مهم زمینه ساز گسترش جنگ به کردستان بود. همچنین بی ثباتی سیاسی در کردستان، تشدید تقابل عشایر و وجود مشایخ ناراضی، رقابت دولت های متخاصم و در آخر وعده های دروغین استقلال، تداوم جنگ در منطقه را به دنبال داشت.
واکاوی موانع تشکیل حکومت پایدار زیدیه در یمن توسط ابوالفتح دیلمی(م.۴۴۴ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
177 - 196
حوزههای تخصصی:
ابوالفتح الناصر الدیلمی از نوادگان امام حسن(ع) به عنوان امام زیدیه، در دیلم قیام کرد، اما به دلایلی به یمن هجرت نمود و در سال ۴۳۰ قمری موفق شد مردم یمن را به قیام دعوت کند. او بر شهرهای صعده و صنعا چیره شد و مذهب زیدیه را در آنجا گسترد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که: موانع و چالش های پیش روی ابوالفتح الناصر الدیلمی ، جهت تشکیل حکومتی پایدار بر اساس مذهب شیعه ی زیدی در یمن چه بوده است؟ هدف این مقاله ارزیابی چگونگی فعالیت و اقدامات ابوالفتح دیلمی میان قبایل یمنی و واکاوی و یافت موانع و مشکلات تشکیل حکومت زیدیه توسط او است. در این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای، تاریخ سیاسی زیدیه در یمن بررسی می شود در خلال آن علل شکست قیام ابوالفتح تحلیل خواهد شد. بررسی ها نشان داد که ابوالفتح به عنوان امام زیدی توانست دعوت خود را باحمایت قبایل یمنی آغاز نماید و به سرعت صعده و صنعا را تصرف کند، اما موانعی هم چون: اختلافات درون زیدیه میان امیران و حاکمان، نبردهای متعدد و فرسایش نیروی نظامی، عدم انسجام قبایل و ظهور صُلیحیان اسماعیلی مذهب، موجب شکست قیام ابوالفتح شد.
نقش اصلاحات ارضی در افزایش تنش های اجتماعی طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ ش، در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت انجام تحقیق و هدف: طرح اصلاحات ارضی در آغاز دهه ی ۱۳۴۰ ه.ش بخشی از پروژه ی نوسازی و تغییر ساختار اجتماعی ایران دوران پهلوی بود. این طرح، پیامدهای زیادی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال داشت. اصلاحات ارضی در اصفهان، اگرچه یک نظم سنتی و کهن را فروریخت؛ اما نتوانست نظام نوینی را جایگزین آن سازد و منجر به تنش های اجتماعی مابین ملاکین، زارعان و مجریان اصلاحات ارضی (دولت). شد. هدف از این پژوهش بررسی اسنادی تنش های اجتماعی حاصل از اصلاحات ارضی در استان اصفهان است.روش: با روش اسنادی و تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه اسناد و مدارک آرشیوی به بررسی این موضوع پرداخته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: اجرای طرح اصلاحات ارضی در اصفهان، نه تنها تعادل اجتماعی ایجاد نکرد، بلکه موجبات خرد شدن اراضی، عدم تقسیم عادلانه ی زمین و به تبع آن بیکاری، فقر و اختلافات عمیق میان ملاکین، زارعین و دولت پهلوی شد. این امر روستائیان را درگیر کرد و موجب برهم خوردن تعادل شهری و پدیده مهاجرت و حاشیه نشینی شد.
بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی استرآباد در عصر قاجار تا سال 1324 هـ ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.