مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
حوزه نجف
حوزههای تخصصی:
از جمله ایده هایی که در صد سال اخیر در دنیای اسلام رخنه کرده، تفکر و یا ایده روشنفکری است که ادعا دارد عقل خودبنیاد بشر، می تواند مشکلات را در عرصه نظر و عمل حل نموده و انسان را از آموزه های ماورایی و وحیانی مستغنی کند، این ایده در میان برخی از دانش آموختگان مسلمان و بعضاً حوزوی، نفوذ کرده و آنان نیز با تکیه بر عقل تجربی و مشاهدات علمی تلاش کردند تا آموزه های دینی و حتی آیات و روایات را تفسیر و تبیین نمایند و به زعم خویش عقل و نقل را آشتی دهند. نوشتار پیش رو، تلاش می کند تا موضع نجف را در مقابل این رویکرد بررسی نماید و در این راستا، ابتدا نمونه ای از فعالیت های سلبی حوزه نجف در مقابل زایده عصر روشنگری و سپس فعالیت شهید صدر را به عنوان مصداقی از علمای حوزه، به عنوان نمونه ای از فعالیت های ایجابی که با بهره گیری میراث علوی به ساماندهی حوزه پرداخته و نوآوری هایی را برای جهان اسلام به ارمغان آورده است، اشاره خواهیم نمود تا روشن شود که حاصل روشنفکری حوزوی چگونه خود را از پیامد روشنفکری غربی متمایز می نماید.
جایگاه و نقش دانشمندان کوفه در بنیان گذاری و شکوفایی علمی در تمدن اسلامی (از ورود امام علی ع تا تأسیس حوزه علمی نجف /448 ـ 36 ق)
حوزههای تخصصی:
در شکوفایی علمی در تمدن اسلامی، ملل، مکاتب و شخصیت های گوناگونی تأثیرگذار بودند. ازجمله مکتب علمی کوفه و اندیشمندان آن در رشد و بالندگی تمدن اسلامی مؤثر بودند که با توجه به ساختار جمعیتی عربی (یمنی و نزاری) و ایرانی آن و حضور امام علی(ع) و شاگردان امام صادق(ع) موجبات تحرک علمی و پیدایش و شکوفایی علوم در این شهر گردید.
در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به کمک منابع اصلی کتابخانه ای به پیدایش مکتب علمی کوفه و تأثیر آن در تمدن اسلامی از ورود امام علی(ع) تا تأسیس حوزه علمی نجف (448 ـ 36 ق) پرداخته شده است. نتیجه حاصله اینکه آغاز تدوین علومی همچون تفسیر، کلام و فقه مربوط به کوفه و حوزه علمی آن است. علاوه بر اینکه در تدوین سایر علوم و انتشار و شکوفایی آن نیز نقش بسزایی داشت. میراث کوفه بعدها به سایر حوزه های علمی ازجمله بغداد و نجف اشرف انتقال یافت.
بازخوانی مواضع آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی در برابر اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
133-160
حوزههای تخصصی:
پس از تصویب اصل دوم متمم قانون اساسی در مجلس اول و اجرای ناقص آن در مجلس دوم، پیگیری برای اجرای آن در دوره های بعدی مجلس در عمل ناکام ماند. یکی از علل ناکامی اصل مزبور معرفی نشدن بیست نفر از علمای واجد شرایط از جانب مراجع تقلید بود. آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی یکی از مراجع تقلید بود که در طول حیات خود درباره اصل دوم واکنش متفاوتی نشان داد. حال مسئله این است که چرا آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی در دوران زندگی خود، تنها یک بار بنا به درخواست جمعیت وطنیون اسلامی به معرفی علمای واجد شرایط اصل دوم متمم پرداخت و در دوره های بعدازآن سرپیچید؟ عوامل مؤثر بر مواضع ایشان در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی چه بود؟ ابهام هایی موجود دراین باره نیازمند بررسی بیشتر است. این مقاله با بهره گیری از منابع اصلی و پژوهش های انجام شده و با تکیه بر رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد رفتار آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی را در این موضوع ارزیابی کند. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی به دلیل مسائل و حوادث خاص پس از مشروطه دوم تا روی کار آمدن رضاشاه و حوادث پس ازآن، اعتقادی به دخالت فعال در سیاست نداشت و با دوراندیشی اجرای اصل مذکور را در شرایط آن زمان عملی نمی دانست، لذا از پیگیری این قضیه سرباز زد.
واکاوی آثار مکتوب میرزا ابوالقاسم اردوبادی(1274 – 1333 ق) فقیه و قرآن پژوه: پیشنهادهای پژوهش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا ابوالقاسم اردوبادی از عالمان جامع الأطراف در نیمه اوّل قرن چهاردهم است که در اردوباد زاده شد و در تبریز و نجف دانش آموخت. از او در زمینه هایی مانند قرآن پژوهی، کلام، فقه و اصول نزدیک به پنجاه کتاب و رساله مفید برجای مانده که بیشتر این آثار، چاپ و منتشر نشده اند. از کتاب های مفصّلی مانند «سبیل الرّشاد» در فقه استدلالی تا رساله های مختصر در فقه و نیز کتاب های متنوعی در حریم دفاع از دین مانند شهاب مبین و الشهب الثاقبه، در میان این آثار دیده می شود. این تحقیق از نوع توصیفی بوده و به روش کتابخانه ای انجام شده است. بر اساس این تحقیق 62 درصد از آثار ایشان به زبان عربی، 35 درصد به فارسی و 3 درصد به زبان ترکی است. از نظر موضوع، فقه با 41 درصد بیشترین فراوانی و موضوعات قرآن، منطق و متفرّقه با فراوانی های کمتر از 10درصد، کمترین عناوین را به خود اختصاص داده اند. به لحاظ حجم تنها دو عنوان از آثار اردوبادی به دوره های مفصّل (بیش از یک جلد) اختصاص می یابد و آثار مختصر (کمتر از 50 برگ)، 49 درصد و متوسّط (یک مجلّد) 46 درصد است.
علل اجتماعی کاهش فعالیت های سیاسی حوزه نجف در انقلاب اسلامی در مقایسه با مشروطیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تأثیرگذاری حوزه علمیه نجف بر مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران طی چند قرن اخیر، امری انکارناپذیر است. این تأثیرگذاری طی قرن سیزدهم شمسی رو به ازدیاد بود و نقطه اوج آن را در نهضت مشروطیت ایران می بینیم؛ اما پس از آن با تحولاتی که در ایران، عراق و حوزه علمیه نجف به وقوع پیوست، تأثیرگذاری کاهش یافت و در انقلاب اسلامی، با آنکه از جهت ماهیت، غنای اسلامی بیشتری داشت، با نقش آفرینی کم رنگ حوزه نجف مواجهیم. عوامل و زمینه های متعددی برای تغییر رویکرد حوزه نجف (از نقش فعال در مشروطه به نقش کمتر فعال در انقلاب اسلامی) قابل شناسایی است. این علل در دو دسته کلی فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. در میان علل اجتماعی می توان به این موارد اشاره کرد: «عدم دستیابی به نتایج مطلوب در مشروطه، جنگ جهانی اول و ثوره العشرین»؛ «تفاوت نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی»؛ «تأسیس حوزه علمیه قم»؛ «پیدایش و تشدید پان عربیسم» و «پیدایش دولت مدرن». به رغم آنکه همه عوامل و زمینه ها باید در کنار یکدیگر دیده شوند تا کامل ترین تصویر از واقعیت اجتماعی هر دو دوره و تبیین صحیح از تغییر رویکرد حوزه علمیه نجف به دست آید، به نظر می رسد در میان علل ذکر شده، عامل «عدم دستیابی به نتایج مطلوب در نهضت مشروطیت، جنگ جهانی اول و ثوره العشرین»، بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهد.
تحلیلی بر مناسبات بیوت آیات خویی و خمینی در نجف(1357-1344)
منبع:
تاریخنامه انقلاب سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱-۲ (پیاپی ۱۳ و ۱۴)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
بیوت مراجع تقلید شیعه نه فقط به معنای دفتر کار و کارگزاران اداری، مالی و علمی مرجع بلکه در معنایی وسیع تر به مثابه سیستمی معناپرداز و تصمیم ساز که در اطراف و حواشی مرجع تقلید شکل می گیرد، از مهم ترین مراکز تأثیرگذار بر عملکرد مراجع و مناسبات آنها با یکدیگر بوده اند. مناسبات بیوت آیات خویی و خمینی در نجف، از آنجا که اولاً مربوط به دو تن از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراجع معاصر بوده و ثانیاً از این باب که با نهضت اسلامی و انقلاب ایران گره خورده است، موضوعی قابل توجه در مطالعات تاریخ معاصر جلوه می کند. مناسباتی که از همکاری و صمیمیت آغاز و در نهایت به اختلافات آشکار و دشمنی رسید.
مقاله حاضر با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، با بازخوانی روایات بازمانده از آن برهه، سعی کرده است تا این مناسبات را بر اساس دو شاخصه چارچوب های نظری و اولویت های عملی طرفین بررسی و تحلیل نماید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به سبب تفاوت های آشکار طرفین در مبانی نظری و اولویت های عملی، وقوع معارضات، امری طبیعی بوده است. اما عدم درک شفاف طرفین از این تفاوت های بنیادین یا قائل نشدن مشروعیت و حقانیت- حتی به شکلی حداقلی- برای چارچوب ها و اولویت های طرف دیگر، کار اختلاف را به دشمنی کشانده و برخی رفتارهای غیراخلاقی طرفین در حق یکدیگر را توجیه نموده است.