فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
خان احمد گیلانی و شاه عباس اول
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر رشوه، پیشکش و انواع آن در عهد قاجار (با تکیه بر عهد ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشوه و اقسام آن یکی از پدیده های شوم اجتماعی است که در تاریخ ایران – به ویژه در دوره معاصر- همواره مطرح بوده است. نشانه ها و آثار این پدیده را تقریباً در بیشتر امور جامعه و سیاست های این دوره می توان مشاهده کرد. این مقاله در پی روشن کردن زمینه ها و شیوه دریافت و پرداخت رشوه و پیشکش، موضوعات و موارد رشوه دهی و رشوه گیری است. این نوشتار که به شیوه توصیفی – تحلیلی و بر پایه برخی از منابع دست اول همچون خاطرات سیاستمداران، گزارش سیاحان و مأموران خارجی و همچنین برخی از کتب تحقیقی تدوین شده است به بحث فساد بر محور رشوه و پیشکش می پردازد و نشان می دهد که موضوع رشوه و اقسام آن تقریباً از مهم ترین موضوعات فساد در تمامی ارکان جامعه است و نقش بسیار مهمی در روابط بین بیشتر دولت مردان و صاحب منصبان دارد. رشوه و پیشکش با توجه به مقتضیات زمان و ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره قاجار انواع و اسامی متعددی پیدا کرده است و حتی در بسیاری از موارد نیز شکل قانونی، عرفی و شرعی به خود گرفته تا جایی که به عنوان یکی از منابع مهم و تأثیرگذار مالی و مداخل عمومی کشوری شمرده می شود
بررسی جایگاه سیاست یکپارچه سازی فرهنگی در تمرکزگرایی دولت رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع کودتای 1299ه. ش و پس از آن به حکومت رسیدن رضاخان مرحله نوینی را در تکاپوی تاریخی جامعة ایران رقم زد. دولت وی برای رسیدن به ثبات سیاسی، اصل تمرکز را در همة ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی، سرلوحة برنامه های خود قرار داد. به لحاظ فرهنگی دولت رضاشاه در صدد بود با اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی، تمرکزگرایی قدرت را محقق سازد؛ چرا که دیگر سیاست های دولت رضاشاه همچون ایجاد ارتشی واحد، اسکان عشایر، عرفی کردن قوانین و مواردی از این قبیل نمی تواست موجب دوام و بقای تمرکز قدرت وی شوند. تنوع قومی و فرهنگی جامعة ایران به همراه تنوع اقلیمی، خود مانع عمده ای بر سر این راه بود؛ بنابراین، دولت رضاشاه تلاش داشت با از بین بردن اختلافات فرهنگی جامعة ایران و تبدیل آن به جامعه ای با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مشترک به زعم خویش ملتی با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم و معتقدات و آرمان های مشترک به وجود آورد و سیاست تمرکزگرایی را نهادینه سازد. در همین راستا دولت از طریق گسترش و ایجاد مدارس آموزشی نوین و سازمان هایی نظیر سازمان پرورش افکار در صدد برآمد این آرمان را در راستای تحقق اصل تمرکزگرایی پیگیری نماید. این که دولت رضاشاه تا چه اندازه موفق شد این هدف را تحقق بخشد خود موضوعی است جداگانه، اما این که اعمال سیاست یکپارچه سازی فرهنگی رضاشاه با در نظر گرفتن تنوع اقلیمی و فرهنگی و زبانی جامعة ایران چه جایگاهی در تمرکزگرایی دولت رضاشاه داشت؟ مسئله ای است که این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آن است.
تاریخنگاری به سبک پهلوی
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۷۷
حوزههای تخصصی:
در شماره قبل قسمتی از نقد کتاب «پاسخ به تاریخ» محمدرضا، شاه مخلوع را تقدیم حضورتان کردیم، در این شماره دومین قسمت از آن را مطالعه خواهید کرد و گوشه هایی از اشتباه ها و ایرادهای آن را خواهید دانست.در این قسمت بخش های سوم و چهارم کتاب فوق نقد شده که به ترتیب مسائل گوناگون داخلی و سیاست های رژیم شاه و سپس مباحث مربوط به شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی را در برگرفته است.
قانون مطبوعات و جانباختگان راه آزادی
حوزههای تخصصی:
سوم تیرماه 1287 شمسی، 71 سال و یک ماه و 14 روز پس از انتشار اولین روزنامه ایران «کاغذ اخبار»، میرزا جهانگیرخان شیرازی، مدیر روزنامه «صوراسرافیل» ، که به نام روزنامهاش مشهور شده بود، همراه با میرزا نصرالله بهشتی ملقب به ملکالمتکلمین سخنور و وکیل انقلابی به دستور محمدعلیشاه در باغشاه به دار آویخته شدند. کشتن سلطانالعلمای خراسانی، مدیر روزنامه «روحالقدس» با 250 نفر از دستگیرشدگان پس از به توپ بستن مجلس، نشان از عمق خشم ششمین شاه قاجار نسبت به روزنامهنگاران داشت. محمدعلیشاه که با شکایت و توقیف مطبوعات موفق به ساکت کردن آنها نشده بود، با این قتلهای فجیع سعی میکرد جو ملتهب جامعه خواهانآزادی را که بر اثر روشنگری مطبوعات، خواستار مطالبات بیشتری بود، ساکت کند.
صنعت نفت و تحول جمعیتی و شغلی در مناطق نفت خیز جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا پاسخی برای چگونگی تأمین نیروی انسانی شاغل در شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان و مسجدسلیمان بیابد. عوامل گوناگونی که سبب جذب عشایر به سکونت در شهرهای نفتی شدند و انگیزه هایی که موجب مهاجرت مردم از شهرها و روستاهای ایالات دیگر به مناطق نفتی شد، پرسش های جزئی تری هستند که به آنها خواهیم پرداخت. توسعه صنعت نفت به جابه جایی جمعیت، افزایش جمعیت، تغییر مشاغل و شکل گیری قشر کارگر صنعتی در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجامید.
این پژوهش با شیوه توصیفی ـ تحلیلی بر اساس نظم و توالی منطقی تاریخی انجام یافته است. تأکید پژوهش حاضر بر اسناد و مدارک موجود در آرشیوهای ایران و انگلستان بوده است. روش و نظریه مورد استفاده در تحقیق حاضر به نوعی نگارش «تاریخ از پایین»(History from Below) و پرداختن به تاریخ نگاری فرودستان (سوبالترن) در صنعت نفت است.1 به تعبیری می توان گفت تاریخ از پایین خوانش دیگری از تاریخ اجتماعی است. در این رویکرد، عاملیت تاریخی به فرادستان و نهادهای اجتماعی و سیاسی منحصر نمی شود و بیشتر در پی یافتن نقش جمهور مردم در تحولات جامعه است.
یافته ها حاکی از آن است که فعالیت شرکت نفت انگلیس و ایران در جنوب ایران موجب ایجاد تأسیسات و پالایشگاه هایی شد. استخدام عشایر و روستاییان به عنوان کارگر در مجموعه وسیع صنعت نفت و بهره مندی از امنیت نسبی، امکانات مالی ثابت و خدمات بهداشتی سبب مهاجرت افراد از نقاط مختلف به منطقه نفت خیز خوزستان شده و بدین ترتیب گام بزرگی در جهت قوام یافتن طبقه کارگر در ایران برداشته شد.
رجال دوره قاجاریه: شرح حال میرزا عبدالوهاب خان آصف الدوله
حوزههای تخصصی:
سرنوشت سرتیپ جان محمدخان امیر علائی و دو فرزندش
حوزههای تخصصی:
اهداف و روند سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول برای ایلات و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تکاپویی که در آستانه به قدرت رسیدن پهلوی اول،برای چاره اندیشی توسعه نایافتگی ایران صورت گرفت،ایلات و عشایر ایران در معرض اتهام قرار گرفتند که با مرکزگریزی،تمرد،غارت و ستیزه های مداوم ایلی و عشیره ای ایران بر پایه سه اندیشه دولت سازی،ملت سازی و مدون سازی اقدام به خط مشی گذاری برای ایلات و عشایر نمودند و پس از آرام سازی و خلع سلاح،اسکان و سلب قدرت از روسای آنان برای ساماندهی فرهنگی ایلات و عشایر چاره جویی هایی کردند. این پژوهش قصد بررسی این موضوع را دارد که دولت پهلوی اول چه برنامه ریزی های فرهنگی ای برای ایلات و عشایر کرده و این برنامه ها و با چه مقاصدی بوده است؟ اساس فرضیه پژوهش حاضر به این قرار است که در تکمیل سیاست عشایری،سیاست فرهنگی برای ایلات و عشایر بر محور سیاست سلبی،متحدالشکل ساختن لباس مردان و تغییر پوشش زنان که از آن به نام فرهنگ زدایی یاد شده و سیاست ایجابی،ایجاد مدارس و دارالتربیت های عشایری،که از آن به فرهنگ سازی تعبیر شده،قرار گرفت. از دید این پژوهش اهداف اساسی سیاست فرهنگ زدایی عبارت بود از: 1.القای قدرت دولت مرکزی. 2.از میان بردن مظاهر تکثر و تنوع.3.مدرن سازی و ستیز با سنت گرایی. انگیزه های دولت از اجرای سیاست فرهنگ سازی به قرار زیر توصیف و تحلیل شده است:1.تربیت فرزندان ایلات و عشایر و تقویت خوی شهر نشینی در آنان. 2.تربیت نیروی مبلغ و هوادار حکومت در بین ایلات و عشایر. 3.گروگان گیری خوانین زادگان در مدارس عشایری. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سیاست گفتناری و سیاست کرداری دولت در این زمینه تفاوت وجودداشت و به علل نارسایی برنامه به ویژه عدم توجه به عامل زمان و شتابزدگی از سیاست فرهنگی دولت استقبال نشد،همچنین برنامه ریزی های فرهنگی دولت برای ایلات و عشایر اهداف دولت را تامین نکرد و به دلیل،تصورات قالبی سیاست گذاران درباره زندگی ایلی و عشیره ای،کمبود اعتبارات،ریشه داری سنت های ایلی و خشونت مجریان به سیاست ناکام و غیرموثری تبدیل شد
زنان: مجلس ششم و حقوق زنان
منبع:
آیین دی ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران زنان
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
حائر الحسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متوکل، دهمین خلیفه عباسی، پس از استقرار حکومتش با تخریب بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) موجبات تنفر مسلمانان را فراهم کرد و تا پایان عمر نیز بر مخالفت با اهل بیت پیامبر (ص) اصرار ورزید، مقاله حاضر تلاش دارد ضمن بحث لغوی و اصطلاحی در خصوص حائر الحسین(ع) و زمینه های تاریخی و اجتماعی آن، دلائل و انگیزه های تخریب و عاملان آن را بررسی کرده و واکنش های مخالفت آمیز مردم و قداست مقام حائر را در سایه رهنمودهای امام هادی (ع) روشن نماید. بدیهی است در این زمینه احادیثه منقول از آن حضرت در شأن حائر نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بررسی نقش «لمپن» ها در انتخابات و بلواهای دوره های هفدهم و هجدهم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ سیاسی اجتماعی معاصر ایران و به ویژه بعد از برپایی نظام مشروطه، واقعیّت تلخی را به نمایش می گذارد. در این شرایط که نظامِ مبتنی بر قانون، در ایران حاکم شد، حوادث و وقایعی رخ داد که عامل اصلی آن، ماهیّت استبدادی و ابزار آن، گروه ها و افرادی بودند که در پایین ترین رده های اجتماعی قرار داشتند. درواقع، عدم پذیرش واقعی نظام مشروطه از سوی آخرین شاهان قاجاری و سپس پهلوی ها، موجب شد تا زمینه برای بهره برداری ایشان از گروه هایی که عنوان «لمپن» دارند، فراهم شود. لمپن ها بدون آنکه فایده ای برای جامعه خود داشته باشند، ابزار بسیار مناسبی در دست حاکمیّت و جریان های سیاسی بودند تا با استفاده از آن ها به خواسته های خود برسند. دوران انتخابات و سپس عمر مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی، شاخصی برای بررسی نقش آفرینی لمپن ها در تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. در این دوران که مصادف با حوادث مهمّی در تاریخ ایران است، لمپن ها هم در ناامن کردن فضای انتخابات و تأثیرگذاری بر نتیجه آن و هم در ایجاد بلواهای اجتماعی در دوران حیات مجالس مذکور، نقش مؤثّری داشتند که بنابر اهمّیت موضوع، در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
سؤال اصلی این پژوهش، این است که «لمپن ها چه نقشی در فضای انتخاباتی مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی و بلواهای دوران این مجالس داشته اند؟» برای پاسخ به این سؤال، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «لمپن ها ابزار ناکارآمدیِ انتخابات و ایجاد بلواهای مصادف با مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی بوده اند». یافته های این پژوهش اثبات می نماید که این گروه ها موجب شدند تا با کمترین هزینه، بزرگترین خسارات و آسیب ها بر نظام سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره معاصر وارد شود.
حضور حماسی مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی 1357
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی روند مشارکت مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی است. موقعیت جغرافیایی خاص استان، اهمیت اقتصادی، وجود گروه های قومی متنوع، فعالیت احزاب و گروه های مختلف و ساختار اجتماعی مبتنی بر جامعه بومی مذهبی در استان خوزستان باعث شد تا مردم این استان حضور فعال و چشمگیر در مبارزات و تظاهرات انقلاب اسلامی 1357 داشته باشند. به علت اوج گرفتن مبارزات مردمی در نیمه دوم سال 1357، در اینجا نیز این حضور سیاسی مردم استان از همین دوره زمانی و با تکیه اصلی بر اخبار روزنامه های کشور(اطلاعات و کیهان سال 1357) مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی منابع و نیز دقت در کیفیت مبارزات انقلابی مردم استان، نشان می دهد که مردم شهرهای مختلف استان مانند اهواز و آبادان و دزفول و بهبان و.... سهم فراوانی در پیشبرد اهداف انقلاب به ویژه به لحاظ سیاسی داشته اند.
نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد.
دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.
برخی جریان های دگراندیش در عصر پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای مدرنیته پس از نهضت مشروطه، ساختاری شدن تدریجی عرفی گرائی و موضع گیری ضد دینی و سنتی دولت پهلوی بود؛ حرکتی با هدف تضعیف ارزش های دینی و اخلاقی یا اسلام زدائی در شرق. در ادامه نهضت های سلفی و وهابی و با پیدائی بحران هویتی ایران معاصر، آرای غرب و اهداف سلطه گران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ، روشنفکران عرب و ترک و ایرانی را به تامل واداشت. در این فضا که با آثار برخی روشنفکران آغاز و در دوره رضاشاه به اوج خود رسید، طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از انسان گرائی و اندیشه غیردینی داشت . در پرتوی تساهل دولت و همسوئی روشنفکران نوگرا ، کسانی نظیر: کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده و ... با سخنرانی ها و نوشته هائی انتقادی و بدیع، اسلام و مظاهر سنتی آن را نشانه گرفتند؛ زیرا می پنداشتند قادرند با نقد سطحی و تند از چهارچوبه های شریعت ، اصول سیانتیسم (علم زدگی) و عقل گرائی اروپائی را در جامعه سنت گرای شرقی پیاده نمایند. بویژه در شرائطی که دولت رضاشاه با هدف حاکمیت الگوهای جامعه مدرن غرب بر شئون اجتماعی ایران یک رشته دگرگونی ها را صورت داد؛ مانند: شکل گیری بوروکراسی(دیوانسالاری جدید)، ایجاد مدارس نوین، تاسیس دادگستری و برچیدن محاکم شرع و ... و در نهایت باورداشت های غرب گرایانه در قالب جهان بینی شاهنشاهی یک به یک به مورد اجرا گذارده شد. بررسی کوشش تنی چند از تجددگرایان دین ستیز یا نواندیشان دین خواه برای جایگزین کردن خردگرائی غربی بجای تعبد دینی و یا تاویل مدرن و روزآمد از دین، موضوع اصلی این مقاله است که همراه با ارائه کارنامه سیاست مذهبی رضاشاه ، مشکل اصلی بخشی از جریان روشن فکری معاصر را به بحث کشانده است.
رازهای آیتالله
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی بازتاب گویایی از روزگار سامانیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: