فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
دوران صفویه را می توان اوج پیشرفت ایران در زمینه تجارت ابریشم دانست. پیشرفتی که مرهون سیاست های اقتصادی شاه عباس اول بود. پس از قدرت گیری قزلباشان و تهاجمات عثمانی در زمان سلطان محمد خدابنده، به قدرت رسیدن شاه عباس فرصت چشم گیری برای بهبود اوضاع به نظر می رسید. او توانست با استفاده از درایت خود علاوه بر مقابله با ازبکان و عثمانی ها در داخل ایران نیز مصدر خدمات ارزنده ای شود. از سوی دیگر توانایی های ایران در زمینه تولید و صدور ابریشم باعث شد که اروپایی ها به عنوان خریداران این کالا، ترجیح دهند برای خرید مستقیم از این تولیدکننده خود وارد ایران شوند و به دنبال آن پای تاجران و سیاحان اروپایی به ایران باز شد. در این زمان این شاه ایرانی بود که از موضع قدرت وارد عمل می شد و تعیین کننده شرایط مبادله بود. شاه عباس اول با تکیه بر ظرفیت های اقتصادی ایران به خوبی توانست از ابریشم به عنوان کالای کلیدی مبادلات تجاری نهایت استفاده را ببرد.
موضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی ایران براساس اسناد چپ (حزب توده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین موضع حزب توده در باره ی انقلاب اسلامی ایران است.انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین انقلاب های مردمی جهان در قرن بیستم،توده مردم را در قالب گروه ها و جریانات سیاسی متوجه خود ساخت. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران نقش تاریخی مهمی داشته است .قصد این است که با رویکرد مطالعاتی تاریخی - تحلیلی که بر پایه تئوری مدیولوژی مطرح می شود، موضع گیری های حزب توده براساس اسناد چپ در ایران مورد بررسی قرار گیرد. با تاکید بر مفهوم مخیله اجتماعی این مقاله در صدد بیان این است که طرفداری حزب توده از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) در برخی از مواقع تاریخی، نه ناشی از فرصت طلبی بلکه تحت تاثیر ناخودآگاه سیاسی و مخیله اجتماعی اعضای حزب توده بوده است.از اینرو این طرفداری ناخودآگانه دیرپا نبوده و در نهایت حزب توده نمی توانست به این همراهی با انقلاب اسلامی ادامه دهد.
بررسی تأثیر مخیله ی ایرانی بر مارکسیسم حزب توده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تأثیر عقل ایرانی بر فهم حزب توده از مارکسیسم را بررسی می کنیم. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران، نقش تاریخی مهمی داشته است. مخی له ی جمعی، میراث فکری و فرهنگی مشترک در میان یک ملت به شمار می آید. اینکه تا چه اندازه ای این میراث فکری بر فرایند تغییر در معانی، مفاهیم و تعابیر مارکسیستی مؤثر بوده است، بنا بر رویکردی تاریخی- تحلیلی قابل درک است. گفتنی است که مخیله ی اجتماعی مفهومی برگرفته از نظریه ی مدیولوژی است. این نظریه تلاش دارد تأثیر واسطه ها و حامل های پیام بر فرایند انتقال را مورد تحلیل قرار دهد. از آنجا که در این بستر فکری، انتقال مفاهیم فرهنگی از طریق ناخودآگاه سیاسی به شکل نامحسوس انجام می شود و ناخودآگاه سیاسی جزئی از مخیله ی اجتماعی است، فهم عناصر این مخیله لازم است. در این نوشتار با کمک نظریه ی مدیولوژی نشان می دهیم که عناصر مخیله ی اجتماعی ایرانی، مانند گرایش به مذهب، آمیختگی دین و دولت و دوبن انگاری، از طریق ناخودآگاه سیاسی در مخیله ی اجتماعی ایرانی ذخیره شده و در حزب توده تأثیر گذاشته است. به نظر می رسد با توجه به این مبانی نظری می توانیم شناختی متفاوت از حزب توده و در وهله ی بعد، مارکسیسم ایرانی به دست آوریم.
بررسی مواضع مجالس نوزدهم و بیستم شورای ملی در قبال روابط ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه تاریخ روابط ایران و آمریکا به قرن نوزدهم و سال 1883 بازمی گردد اما باید اذعان نمود که بعد از جنگ جهانی دوم و متأثر از بحران اشغال ایران توسط شوروی، حضور آمریکا در سیاست خارجی ایران پُررنگ گردید؛ به نحوی که منجر به مداخله آمریکا در امور کشور و سرنگونی حکومت قانونی دکتر محمد مصدق شد. سرنگونی مصدق زمینه ای را فراهم ساخت تا نه تنها حضور آمریکا در سیاست ایران با راه اندازی دستگاه ساواک تقویت گردد بلکه به واسطه سهم 40 درصدی آمریکا در کنسرسیوم نفتی، نقش آفرینی این کشور در اقتصاد ایران نیز پررنگ گردد.
سؤال اصلی پژوهش حاضر، این است که مجالس نوزدهم و بیستم چه مواضعی را در قبال توسعه روابط ایران و آمریکا اتخاذ نمودند؟ فرضیه اصلی پژوهش به این نکته اشاره دارد که با توجه به مردمی نبودن هر دو مجلس و حضور عناصر وابسته به شاه در آن، این مجالس به تأیید سیاست خارجی مورد نظر شاه می پرداختند. برای انجام این پژوهش از روش اسنادی بهره گرفته خواهد شد؛ بدین صورت که با تکیه بر مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای، موضوع مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
بررسی وضعیّت ایلات فارس در زمان رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی
سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل
پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان
اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دورة مورد بحث ،در فارس ایلات
متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین
خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به
شورش های متعددی از سوی ایلات کشور ، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای
ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین
شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوة زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در
احیای قدرت گذشتة خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و
مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
اوضاع سیاسی کردستان از مرگ نادر تا اواخر زندیه (سال های 1160- 1200ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Following the death of Nader Shah Afshar, the province of Kurdistan, with Sanandaj being the capital, ruled by the local influential dynasty of Ardalan, underwent a severe power struggle triggered by pretenders to the government of Iran, just as many other provinces experienced a similar power struggle. In addition, the strategic location of Kurdistan as the closest neighboring province of Ottoman paved the way for frequent interventions of Sublime Porte by means of the border guards, Babans. The absence of a centrally integrated government in Iran led to the spread of Ottoman influence to such an extent that the government of Kurdistan repeatedly slipped out of the hands of Ardalan dynasty into the hands of Pashas of Shahrzur and Solaymaniah .Therefore , the time span between the death of Nader and the late years of the Zandiah government (years 1747 to 1786) was one of the eventful periods in the history of Kurdistan . The present study analyzes the political developments in Kurdistan , the roles of Ardalan rulers in these developments, their relationships with the powerful and influential people, and the reasons of turbulence in this period.
Findings of the present study show that the main reasons for turmoil in Kurdistan in this period include the crisis of power vacuum after the death of Nader and the absence of a powerful and integrated government in Iran, inappropriate policies of some Ardalan rulers, absence of appropriate relationships between the Zand dynasty and the Ardalan dynasty, and the rivalry among Baban Pashas for the domination over Kurdistan.
ساکنان مکه (تأملی بر چگونگی سکونت قبایل مکه و میزان جمعیت قریش در آستانه ظهور اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکه به دلیل وجود کعبه و جایگاه بعثت پیامبر گرامی اسلام|، باعث علقه های دینی و جاذبه های احترام آمیزی است،که کمتر اجازه واقع بینی می دهد، تا اذعان شود مکه قبل از ظهور اسلام برخلاف تصور مرکز زندگی شهری و دارای مردمانی یک جانشین نبوده، بلکه مرکزی زیارتی تجاری بوده که عمدتاً جاذبه های زیارتی و اقتصادی آن موجب استقرار و اسکان قبایل و عشایر در آنجا گردیده است. از سویی، همین نگاه قداست آمیز سبب شده، تا در برآورد میزان جمعیت مکه در دوره بعثت پیامبر| و به تبعِ آن در وقایع صدر اسلام آمار و ارقام اغراق آمیزی ارائه شود. برای روشن تر شدن بحث، در این تحقیق چگونگی و نحوه سکونت قبایل مکه در دوره قبل و بعد از تسلط قریش بر مکه، میزان جمعیت مکه در آستانه ظهور اسلام، شناخت و تفکیک تیره ها و بطون قریش و جایگاه و اهمیت آنها به ویژه از لحاظ شمار و ترکیبِ جمعیتی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
نقش عوامل انسانی در سقوط شیراز در زمان شاه منصور(795ه .ق)
حوزههای تخصصی:
آل مظفر سلسله ای بود که در قرن هشتم هجری بیشتر بر جنوب ایران حکومت می کرد. سرسلسله ی این دودمان امیر مبارزالدین محمّد که مورد توجه سلطان ابوسعید ایلخانی قرار داشت، به فرمانروایی یزد رسید. او با ضعیف شدن مغول ها بعد از مرگ ابوسعید، سلسله ی آل مظفر را بنیان گذاشت. پس از او فرزندش، شاه شجاع جانشینش گردید و در مدت حکومتش درگیر نزاع های خانوادگی بود. روابط دوستانه ی شاه شجاع و امیرتیمور گورکانی در زمان فرزندش سلطان زین العابدین رو به تیرگی گرایید. شاه منصور برادرزاده ی شاه شجاع و برادر شاه یحیی مردی شجاع و باکفایت بود. بعد از مرگ شاه شجاع، ابتدا در خوزستان و سپس در شیراز حکومت می کرد و طیّ این مدت با عموها و برادران خود در نزاع به سر می برد. با شنیدن خبر هجوم مجدد تیمور به ایران به خاندان خود پیشنهاد اتحاد و کمک نظامی علیه تیمور را داد که کوته نظری فردی چون سلطان احمد مانع این عمل گشت. در این مقاله به ذکر درگیری ها و لشکرکشی های مابین افراد دودمان مظفری پرداخته نمی شود؛ بلکه این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی به نقش افراد (سلطان احمد، ایلدرم بایزید و محمّد بن زین الدین خراسانی) در تضعیف قدرت شاه منصور از زمان به سلطنت رسیدن سلطان زین العابدین (786ه .ق) تا سقوط شیراز (795ه .ق) بپردازد که نهایتاً موجب سقوط این خاندان شد. شاه منصور با وجود مقاومت دلیرانه در مقابل تیمور، در جنگ با او به قتل رسید (795ه .ق) و قدرت آل مظفر با دستور تیمور مبنی بر قتل عام هفتاد نفر از آن ها پایان یافت.
مفهوم آزادی نزد روشنفکران ایرانی پیش از انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان آشنایی ایرانیان با غرب در دوره قاجار، آزادی بهعنوان مفهومی اعتباری به کار رفت که معنا و تعریفی خاص و متفاوت از گذشته داشت. در این معنا، روشنفکران دوره ی قاجار؛ بهخصوص عهد ناصرالدینشاه سهم بسزایی در وارد کردن این مفهوم و تطبیق دادن آن با فرهنگ جامعه ی اسلامی ایرانی داشتند. این پژوهش درصدد است تا با واکاوی مفهوم آزادی در آثار متفکران غربی، به مسیر انتقال این مفهوم به ایران، تعریف آن و چگونگی تلاش اندیشه گران ایرانی برای تطبیق این مفهوم با فرهنگ جامعه ی ایران بپردازد و نشان دهد که ظهور اندیشهها و مفاهیم نوآیین؛ از جمله مفهوم آزادی در دوره ی مشروطه، دارای پیشینهای قابل توجه در ایران و اسلام بوده و اندیشه گران ایرانی، با استفاده از ظرفیتها و داشته های فرهنگ خودی، سعی در ارائه تعریفی از آن مطابق با جامعه ی ایرانی داشتهاند. از این رو، آزادی مورد ادعای اندیشه گران غربی در فرهنگ ایرانی اسلامی پیشینه و مفهوم خاص خود را داشته و قابلیت عملی شدن اقسام مختلف آن چون آزادی بیان، عقیده و قلم را داراست. لذا ظهور آنها در دوره مشروطه آنی و بیمقدمه نبوده است.
تحلیلی بر فعالیت ها و رویکردهای انجمن اخوت در منطقه بوشهر با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن اخوت، از انجمن ها و نهادهای متعددی است، که در ایران عهد ناصری شکل گرفت و از نخستین جلوه های تحرک مدنی و بازتاب آغاز جریان بیداری اجتماعی در لایه های مختلف جامعه ایران بود. انجمن اخوت به عنوان یکی از اولین نهادهای مدنی دوره قاجار، فعالیت رسمی خود را از سال 1317ق، آغاز کرد. این انجمن بوسیله ظهیرالدوله قاجار، نخست در تهران و سپس در دیگر مناطق ساماندهی شد. انجمن اخوت به دنبال ایجاد فضایی بود تا زمینه را برای پویایی و دگرگونی در تمام عرصه های فکری، سیاسی و اجتماعی، هموار سازد. بوشهر و شهرهای آن، از جمله مناطقی بود که انجمن اخوت به عنوان یک نهاد مدنی در آن فعالیت داشت. در پژوهش حاضر سعی بر تبیین این مسئله است که انجمن اخوت چه رویکردی در این منطقه داشته است؟ این نوشتار با تکیه بر اسناد که نقش پر رنگی در روشن ساختن تاریخ محلی و منطقه ایی دارند، مشخص می سازد که انجمن اخوت به عنوان یک نهاد شکل گرفته در منطقه بوشهر کوشیده است تا از طریق ایجاد و تقویت نظام آموزشی، تلاش برای برپایی نهادهای اداری و مالی دولتی و کاهش یا حذف قدرت خوانین، نظام سنتی سیاسی اجتماعی حاکم بر جامعه ایران دوره قاجار را به چالش کشیده و سعی در ایجاد تحول در ساختار دیرپای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این دوره داشته است.
بررسی اوضاع و احوال جیرفت به روایت اسناد در فاصله سال های (1322- 1330ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر (ع): قدرت سیاسی و دین در آغاز حکومت سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ ابوسعید گورکانی، سلطان حسین بایقرا پس از 12 سال تلاش موفق شد در 10 رمضان 873 ق هرات را به تصرف درآورد؛ در شرایطی که بازماندگان ابوسعید حاضر به دفاع از خراسان نبودند و هرآن خطر هجوم اوزون حسن به خراسان وجود داشت. او با نیروی اندکی قدرت را در هرات به دست گرفت؛ نیرویی که به تنهایی قادر نبود بقای حکومتش را تضمین کند. در این شرایط، یکی از نخستین اقدامات او در هرات، تصمیم به تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر بود؛ تصمیمی که با مخالفت روبه رو شده و کنار گذاشته شد و بعداً حتی منابع هم عصرش کوشیدند نقش او را در این ماجرا حذف کنند و آن را به گروهی خودسر و فرصت طلب نسبت دهند. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد نه تنها شخص سلطان در این ماجرا نقش اصلی را بر عهده داشته، بلکه همراهان شیعیِ او هم چنان نفوذ و پایگاه قدرتی نداشتند که کاری بیش از همراهی سلطان بر عهده بگیرند. هدف اصلی این اقدام، فارغ از این که اعتقاد شخصی چه سهمی در آن داشته، استفاده از عناصر شیعی در باورهای عوام سنی مذهب خراسان (تسنن دوازده امامی) در کنار نیروی شیعیان خراسان و استرآباد برای کسب مشروعیت، حمایت اجتماعی و تثبیت قدرت بوده است
جایگاه و ساختار منصب کدخدا در مدیریت روستایی ایران از مشروطه تا پایان حکومت پهلوی اول ( 1285 تا 1320ش/۱۹۰۶ تا ۱۹۴۱م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی اقداماتی که از دوره مشروطه در راستای گسترش دایره نفوذ حکومت در اقصا نقاط کشور صورت گرفت، تغییراتی در ابعاد مختلف مدیریت روستایی از جمله منصب کدخدایی و ساختار و کارکردهای آن ایجاد گردید. هدف مقاله حاضر بررسی منبع اقتدار این منصب، جایگاه و ساختار آن در مدیریت جامعه روستایی، کارکردها و همچنین حقوق آن از برقرای مشروطه تا پایان حکومت پهلوی اول می باشد. در این پژوهش از نظریه ماکس وبر در باب سلطه استفاده شده است. طبق این نظریه سلطه یا براساس سنت استوار است و قدرت ناشی از ساختار سنتی است و یا مبتنی بر قانون است. سوال های پژوهشی این مقاله نیز عبارتند از اینکه آیا اقتدار کدخدا در دوره مورد بحث، متاثر از سنت بوده یا قانون، و اینکه آیا کدخدا در این دوره نمایندگی مالک و دولت را در روستاها برعهده داشته است یا نمایندگی روستائیان را در برابر دولت و مالک. روش تحقیق در این مقاله توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای– اسنادی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که منشاء اقتدار کدخدا در این دوره با هیچ یک از دو نوع نظریه سنتی یا قانونی سلطه بصورت کامل قابل تبیین نیست و اقتدار وی ترکیبی از هر دو نوع منبع اقتدار، یعنی سنت و قانون بوده است. همچنین کدخدا در این دوره بیشتر نمایندگی مالک و دولت را در میان روستائیان ایفا می کرده است.
نقش عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهب شیعه در ساختار شهری ایران در دوره صفوی
حوزههای تخصصی:
قرن دهم و یازدهم هجری قمری تاریخ ایران همزمان است با شکل گیری نظام جهانی، عصری که بنیان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اروپای کنونی شکل گرفت. سلسله صفویه به عنوان یکی از مهم ترین حکومت-های ایران بعد از اسلام به جهت نوع ایدئولوژی که از آن برخاست و مدت زمان طولانی دوام آن، هم زمانی با سه حکومت مقتدر همسایه چون ازبکان، گورکانیان و عثمانیان و کشاکش و درگیری های آنان و همچنین شروع عصر استثمار در عرصه بین المللی از اهمیت بسزای در تاریخ ایران برخوردار است. این پژوهش ضمن بازگو کردن تاریخ سلسله صفوی و فرایندهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این دوره به شرح تأثیر این فرایند بخصوص مذهب شیعه در شهرهای ایران دوره صفوی و اداره شهرها می پردازد و به دنبال این سؤال است که این فرایندها چه نکات بارزی را در شهرهای ایران دوره صفوی به جای گذارده اند.
بررسی مشروعیت تیموریان (912- 771 ق.) بر پایه سنت های قبیله ای و مغولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروعیت در اصطلاح سیاسی به معنای پذیرش و فرمان برداری آگاهانه و داوطلبانة مردم از نظام سیاسی و قدرت حاکم است. یکی از ابزارهایی که حکومت های برخاسته از نظام ایلی، برای نیل به مشروعیت از آن بهره می گرفتند، استفاده از اصول و قواعدی بود که در چارچوب نظام قبیله پذیرفته شده بود؛ همچون عمل بر اساس قوانین قبیله ای، تأکید بر مناسبات خاندانی، ایجاد پیوند با قبایل مهم و سرشناس و... . تیموریان 912- 771 ه . ق. حکومتی با خاستگاه ایلی بودند و تیمور به عنوان بنیان گذار این سلسله برای کسب قدرت از تمام راهکارهایی که نظام زندگی قبیله ای و چادرنشینی در اختیار او می گذاشت، سود می برد. او با تکیه بر مشروعیت خاندان چنگیز که در بین مردم آسیای میانه- موطن تیمور- بسیار اهمیت داشت، به همراه استفاده از اقتدار و خشونت، ادعای برگزیده شدن از جانب خدا، نگهبانی دین و... پایه های حکومت خود را استوار نمود. این مقاله در صدد است که تکاپوهای مشروعیت ساز تیمور و جانشینان وی بر اساس معیارهایی همچون؛ امتیازات نسبی، بهره گیری از مشروعیت خان های دست نشاندة چنگیزی، تداوم حکومت مغولان و... را به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای بررسی کند.
زندگی سیاسی صولت الدوله قشقایی (دوران مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسماعیل خان صولت الدوله قشقایی (1352 1297ه .ق./1312 1257ه .ش.) که از سنین جوانی، وارد مناصب دولتی و فعالیت-های سیاسی شد، از آن زمان تا پایان عمر، پیوسته مناصبی چون ایل بیگی گری و ایلخانی گری ایل قشقایی، حکومت در شهرهای مختلف ایالت فارس و نمایندگی مجلس شورای ملی (دوره های پنجم و هشتم از حوزه انتخابیه جهرم) را بر عهده داشت. با آغاز رویدادهای جنبش مشروطه خواهی در فارس، وی به حمایت از مشروطه خواهان مبادرت نمود و به رویارویی با مخالفان پرداخت. در این مقاله، سیر تحولات زندگی سیاسی صولت الدوله از جمله جهت گیری در برابر خاندان قوام الملک، سران ایل بختیاری، انگلیسی ها و مخالفان درون ایلی و نیز چگونگی تعامل وی با قدرت های محلی و حکومت مرکزی، در این دوران مورد بررسی قرار گرفته است.
حجاج و نقش وی در تحکیم و تثبیت خلافت اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ معاویة بن یزید (64 ه .ق) خلافت اموی دچار چالشی جدی شد که آن را تا آستانة انقراض پیش برد. در هر گوشه از قلمرو خلافت، مدعیانی قدرتمند همچون شیعیان، زبیریان و خوارج سر بر آوردند، اما با قدرت گیری مروانیان و ظهور عبدالملک بن مروان در عرصه سیاسی و به کارگیری امرایی قدرتمند همچون حجاج بن یوسف ثقفی، امویان توانستند بار دیگر قدرت از دست رفته را احیاء نمایند.
حجاج با اعمال سیاست های خشن، تمام همّ خویش را مصروف سرکوب مخالفان نمود و حجاز و عراق را که کانون اعتراضات بود، آرام کرد و با گسترش فتوحات در شرق جهان اسلام، درآمد لازم را برای حکومت امویان فراهم نمود. در مقالة حاضر با تدقیق در زندگی و حیات سیاسی حجاج، نقش وی را در تثبیت و تحکیم دوباره خلافت اموی بررسی می کنیم.
تأثیر خشکسالی و قحطی بر وضعیت مالکیت زمین در ایران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با انحطاط صنایع دستی و کاهش صادرات ابریشم در عصر ناصری، اقتصاد کشور، عمیقاً به بخش کشاورزی وابسته شد. به این ترتیب، زمین و مالکیت آن اهمیتی بیش از گذشته یافت. قحطی ها که معلول مجموعه ای از عوامل طبیعی و اقتصادی بودند موجب مرگ و میر و مهاجرت کشاورزان و کشت نشدن زمین های کشاورزی می شدند. کاهش محصولات زراعی، یا زمین ها را به تصرف دولت و ملاکان بزرگ درمی آورد و یا به موقوفات می افزود. این وضعیت به تضعیف خرده مالکی و تبدیل خرده مالکان به کارگران روزمزد می انجامید. قحطی، دولت را دچار بحران مالی می کرد و دولت برای رهایی از این بحران به فروش خالصه ها پرداخت. فروش خالصه ها قیمت غلات را افزایش داد، طبقه جدید تاجر- ملاک را پدید آورد و بر قدرت و نفوذ سیاسی ملاکان بزرگ افزود.