فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
71 - 92
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی اشتباهات مفهومی دانشآموزان دوره اول متوسطه شهرستان پاکدشت در مبحث معادله درجه اول انجام گرفته است. در ریاضی و علوم دیگر دانشآموزان معادلات را تشکیل داده و حل میکنند و بدین سبب، لازم است دانشآموزان درک مناسبی از معادلات داشته باشند. از آنجاییکه اشتباهات مفهومی بخشی از درک مفهومی دانشآموزان را تشکیل میدهند و جزئی از فرآیند ساختن مفاهیم جدید و ارزیابی طرحوارههای شخصی محسوب میشوند، میتوانند بهعنوان ابزار مفید آموزشی مورد توجه قرار گیرند. بهمنظور شناسایی اشتباهات، آزمونی طراحی و اجرا شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دانشآموزان اشتباهات مفهومی متعددی در مبحث معادله ازجمله تعریف معادله، نماد تساوی، متغیر، حل معادله، تبدیل مسائل کلامی به معادله و همارزی معادلات دارند. چنین اشتباهات مفهومی، میتواند مانعی برای یادگیری معادلات با درجههای بالاتر شود
الگوی مفهومی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی با رویکردآینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر آینده، عصر شبکه ها است، اما نه شبکه های تکنولوژی، بلکه شبکه های انسانی و عصر هوشمندی مجموعه انسانی در شبکه های جهانی است و نقش معلمان به عنوان هسته مرکزی نظام آموزشی با رویکرد توسعه حرفه ا ی بیش از پیش مورد توجه خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان با رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش پژوهش نظریه ای انجام گرفته است. همچنین شیوه های گردآوری اطلاعات میدانی بوده است و از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و نظرورزی محققان برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 10 نفر از معلمان ابتدایی ،3 نفر از مدیران این مدارس و 2 نفر از کارشناسان آموزش منابع انسانی اداره آموزش و پرورش شهرستان سرایان بودند که به صورت هدفمند (ملاک محور) و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. معیار هدف مندی داشتن مدرک کارشناسی ارشد و دکتری و حداقل سابقه خدمت 20 سال است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا (1980) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل مفهومی توسعه حرفه ای معلمان متناسب با آینده دارای مبانی معرفت دینی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این مدل همچنین دارای دو بعد درونی و بیرونی است که بعد درونی شامل فردی، مهارت ورزی و محتوایی و بعد بیرونی شامل فناوری، سازمانی و ارتباطات است. براساس نتایج بدست آمده، سه سناریو یعنی نوع مطلوب، موجود و نوع بحرانی با توجه به مدل قابل تبیین است.
مدارس ابتدائی سوئد (2)
منبع:
بهار شهریور ۱۳۰۰ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
میزان توجه به رویکردهای تربیت شهروندی قانون مدار، مشارکتی و انتقادی در کتب جدیدالتألیف جامعه شناسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
91 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی میزان توزیع رویکردهای تربیت شهروندی قانون مدار، مشارکتی و انتقادی در کتب جدید التألیف جامعه شناسی دوره دوم متوسطه ویژه نظام آموزشی 3-3-6 در سال تحصیلی 98-1397 در ایران است. برای نیل به این هدف، از روش تحلیل محتوا از نوع کمّی و کیفی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق روش اسنادی و استفاده از چک لیست های رویکردهای تربیت شهروندی به همراه شاخص ها و مؤلفه های مربوط به هر یک از رویکردها بوده است. یافته ها ی تحقیق حاکی از آن است که بیشترین توجه به رویکردهای تربیت شهروندی در کتاب پایه دوازدهم (5/39 درصد) و کمترین در کتاب پایه یازدهم (36/24 درصد) شده است. همچنین از بین سه رویکرد، بیشترین حجم را رویکرد تربیت شهروند قانون مدار (03/42 درصد) و کمترین حجم را رویکرد تربیت شهروند انتقادی (47/25 درصد) داشته است. با تأمل در باب این یافته ها می توان گفت در سطح پایه های تحصیلی توزیع رویکردهای تربیت شهروندی نامتوازن بوده و نیز برخی از رویکردها مورد کم توجهی برنامه ریزان درسی قرار گرفته است. از این رو بازنگری در نحوه ارائه رویکردهای تربیت شهروندی در کتب مورد بررسی لازم به نظر می رسد.
رهیافتی ترکیبی در ارزشیابی کیفیت فعالیت های روزانه برای مراقبت های شخصی کودکان در مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
131 - 158
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزشیابی کیفیت فعالیت های روزانه برای مراقبت های شخصی در مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم مبتنی بر استانداردهای بین المللی اکرز انجام شده است. تعداد 24 مرکز پیش از دبستان، بر اساس نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از مناطق شهرستان قشم (شرقی و غربی) و سازمان های متولی (آموزش و پرورش و بهزیستی) به صورت تصادفی انتخاب و کیفیت آن ها در 5 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور مبتنی بر رویکرد پژوهش ترکیبی از نوع در هم تنیده، داده ها با استفاده از ابزار اکرز (فنون مشاهده و مصاحبه) گردآوری شد و سپس کیفیت هر نشانگر در طیف چهار سطحی شامل «ناکافی،کم، خوب، عالی» مورد قضاوت قرار گرفت. یافته های مبتنی بر استاندارد اکرز نشان داد فعالیت های روزانه برای مراقبت های شخصی در مراکز پیش از دبستان شهرستان قشم با میانگین 6/2 در مقیاس درجه بندی 1تا 7، در سطح «کیفیت کم» قرار دارند. اکثر نشانگرهای مربوط به فعالیت های روزانه برای مراقبت شخصی در مقیاس دو سطحی مطلوب و نامطلوب، در وضعیت «نامطلوب» ارزیابی شد. در نهایت به منظور ایجاد زمینه ارتقای کیفیت این مراکز، راهکارهای بهبود ارائه گردید.
کورره من: روایت هایی از تجربیات تدریس من در بدو معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
125 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بازنمایی و روایت تجربیات تدریس پژوهش گر است. این که وی در امتداد دو سال آموزگاری خویش در پایه های چهارم و ششم ابتدایی، فرایند تدریس، عمل معلمی و پدیده مدرسه را چگونه تجربه و فهم نموده است. برای دست یابی به این هدف از روش خودشرح حال نویسی بهره گرفته شده است تا پژوهشگر بتواند کورره خویش را روایت نماید. نتایج تحقیق حکایت از تأثیر عمیق پیشینه زیسته پژوهشگر بر کُنش های جاری و چشم اندازهای تربیتی وی دارد. افزون براین، روایت های پژوهشگر از فراز و فرودهایی پرده برمی دارد که در آن معلم در مدرسه و کلاس درس در زمینهایی باتلاقی قرار میگیرد و نظریه های تربیتی به جای عامل بودن، ناظر باقی می مانند. بنابراین پژوهش حاضر، به مثابه داستان سفری است که محقق با روایت زندگی شخصی خویش، از شکاف بین نظریه و عمل معلمی میگوید و دیگر معلمان را دعوت میکند تا تجربیات تدریس خویش را روایت کنند و با جامعه به اشتراک بگذازند.
بازنمایی مولفه های هویت ملی (بعد اسلامیت و ایرانیت) در کتاب های درسی فارسی (بخوانیم و بنویسیم) دوره ی آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بازنمایی بعد اسلامیت و ایرانیت هویت ملی در محتوای کتاب های درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دوره ی ابتدایی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تحلیل شدند. یافته های این پژوهش، در بعد ایرانیت ۶ مقوله ی اصلی و در بعد اسلامیت ۱۳ مقوله بوده، که حاکی از آن است ایدئولوژی حاکم در قالب گفتمان مسلط در تالیف کتاب ها تاثیرگذار بوده است. همچنین نظر به اینکه زمینه ی کتاب های که مورد بررسی قرار گرفته اند از نظر محتوا فارسی است و باید به ادبیات فارسی مربوط به کشور ایران بپردازد اما این پیشینه ی پر بار ادبی به حاشیه رفته است. بازنمایی بعد اسلامیت حاکی از غالب بودن هویت اسلامی و اهمیت ویژه این بعد هویتی است؛ در نتیجه هویت ملی توازن خود را از دست داده و در معرض سوءگیری ایدئولوژیک قرار گرفته است.
الگوی برنامه درسی توسعه دانش تخصصی تقسیم کسرها مبتنی بر برنامه ریزی درسی مدرسه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
255 - 281
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی، اجرا و اعتباریابی الگوی برنامه درسی توسعه دانش تخصصی تقسیم کسرها، مبتنی بر برنامه ریزی درسی مدرسه محور است. روش انجام پژوهش، روش ترکیبی با طرح اکتشافی از نوع مدل تدوین ابزار است، که به منظور کشف مؤلفه های دانش تخصصی و طراحی الگوی برنامه درسی، توسعه دانش تخصصی در تقسیم کسرها در دو بخش انجام شد. در بخش اول پژوهش، با بررسی منابع و مصاحبه با متخصصان آموزش ریاضی با روش کیفی تحلیل محتوا و از طریق کدگذاری داده ها، مؤلفه های دانش تخصصی در تقسیم کسرها شناسایی شدند، و به وسیله پرسش نامه محقق ساخته با روش آماری نسبت روایی محتوا اعتبار آن ها تأیید شد. بر اساس مؤلفه های تأیید شده، و از طریق مصاحبه با متخصصان برنامه ریزی درسی، و آموزش ریاضی با روش دلفی، الگوی برنامه درسی پیشنهادی طراحی و اعتبار آن از طریق پرسش نامه محقق ساخته، با استفاده از آزمون آماریt تأیید شد. در بخش دوم پژوهش، الگوی برنامه درسی طراحی شده در قالب یک برنامه آموزشی با طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش در این بخش کلیه دانشجومعلمان آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بودند، که دو گروه از آن ها به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این بخش، تقسیم کسرها در گروه آزمایش بر اساس الگوی طراحی شده و در گروه کنترل با روش متداول، توسط پژوهشگر آموزش داده شد، و عملکرد آزمودنی ها در حیطه های دانشی، مهارتی و نگرشی از طریق پیش آزمون و پس آزمون با روش های آماریt و تحلیل کواریانس اندازه گیری و مقایسه شدند. یافته های پژوهش نشان داد که طراحی الگوی برنامه درسی توسعه دانش تخصصی، باعث ارتقاء دانش و مهارت دانشجومعلمان، و نگرش مثبت آن ها نسبت به تقسیم کسرها شده است.
شناسایی مؤلفه های مسئولیت حرفه ای متخصصان برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
199 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل مسئولیت های حرفه ای متخصصان برنامه درسی و شناسایی مؤلفه های آن است. این پژوهش از نظر روش شناختی مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش را افراد خبره در حوزه برنامه درسی و آموزش عالی تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری از موارد ویژه تعداد 20 نفر انتخاب و دعوت به مشارکت شدند. ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل مضمون استفاده شده و اعتبار یافته ها با روش تأمل مشارکت کنندگان ارزشیابی شده است. یافته ها نشان داد که متخصصان برنامه درسی دارای مسئولیت کلی در ارتباط با نظام تربیتی و یادگیری در گام اول و مسئولیت حرفه ای در حوزه تخصصی برنامه درسی هستند. این مسئولیت کلی دارای مؤلفه هایی مانند «دفاع از حیطه تخصصی، اثرگذاری بر تصمیم سازان، ایفای نقش صحیح، پاسخ گویی، آموزش و پژوهش و تعهد سازمانی» است. یافته ها همچنین نشان داد که ماهیت مسئولیت متخصص برنامه درسی آموزش چند بعدی است و جنبه های متفاوتی را در بر می گیرد.
دلالت های تربیتی مفهوم دانش قدرتمند برای نظریه برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی همواره جایگاهی تعیین کننده در یک نظریه برنامه درسی دارد. پرداختن به دانش و مفهوم پردازی آن را می توان نقطه اثر هر پارادایم معرفت شناسی در صورت بندی یک نظریه برنامه درسی دانست. این نوشتار می کوشد تا با ارجاع به مفهوم دانش قدرتمند از مایکل یانگ، در پی واکاوی ریشه های فلسفی واقع گرایی انتقادی پشتیبان این مفهوم، به گردآوری دلالت های تربیتی آن برای یک نظریه برنامه درسی دست یابد. برای این منظور، با اشاره به دوگانه معرفت شناسی اثبات گرا-تفسیری، و ارجاع به دلالت های جزمی-نسبیتی پذیرش این دوگانه درباره دانش، دیدگاه واقع گرایان اجتماعی برای احصای دلالت ها مدنظر قرار گرفته است. همچنین دانش از منظر جامعه شناختی موضوع توجه این نوشتار است تا از افتادن به ورطه ثنویت پذیرفته شده معرفتی در امان بماند.
تأملی در مؤلفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال تبیین ملاک ها و نشانگرهای وضع مطلوب برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران است. برای این منظور اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت در ایران و یافته های تحقیقی و ابتکارهای موجود در حوزه برنامه درسی ریاضی مدرسه ای مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب انتخابی برای این مطالعه مدل ده مولفه ای اکر برای برنامه درسی است. بر اساس این مدل، برای اطمینان از تعادل و اثربخشیِ برنامه درسی، با پاسخ به ده سوال مشخص و مبتنی بر برنامه درسی، ملاک هایی برای مولفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران ارائه و اعتبارسنجی شدند. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، و روش تحلیل کیفی، به شیوه استنباطی انجام شد. شرکت کنند گان در این مطالعه، به صورت هدفمند از بین متخصصان مربوط انتخاب شدند. در نهایت، ملاک ها و نشانگرهای برنامه درسی ریاضی به تفکیک مؤلفه ها تعیین شد. به توصیه این مطالعه، برای بازنگری برنامه درسی ریاضی، توجه به این ملاک ها و نشانگرها، یک ضرورت است.
تبیین مفهوم اقدام پژوهی در تلفیق هنر در دوره ابتدایی به منظور پیاده سازی برنامه های آموزش هنری جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اجرای برنامه درسی جدید، آموزش هنر به حاشیه رانده شده است. بدین منظور باید فعالیت های علمی طرح ریزی شود که در آن فرد تلاش کند تا وضعیت نامطلوب موجود را به وضعیتی نسبتاً مطلوب تغییر دهد (اقدام پژوهی). هدف از این مطالعه تحقیق در مورد چالش های معلمان کلاس های ابتدایی در هنگام اجرای برنامه درسی آموزشی هنر و همچنین تبیین مفهوم اقدام پژوهی در تلفیق هنر به منظور پیاده سازی برنامه های آموزش هنری جدید است. روش مطالعه تلفیقی و بر اساس اقدام پژوهی بود. با به کار گیری هنرهای مختلف (تلفیق هنر) و بهینه سازی شرایط اجرای آن (اقدام پژوهی) مشخص شد که دانش آموزان به تغییر برنامه هنری برای چند محوری بودن آن علاقمند هستند و نتایج رضایت بخشی هم در زمینه آموزش و فراگیری آن ایجاد شد. پیاده سازی برنامه درسی جدید بر مبنای تلفیق هنر باعث افزایش مشارکت و بهره مندی از تاثیرات متفاوت و موثر تلفیق هنر شد.
الگویی برای برنامه درسی محیط کار بر مبنای رویکرد هیوتاگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگردیسی جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی از دهه 1970 و به تبع آن ظهور و توسعه سازمان های دانش بنیان موجب شد تا سازمان ها و محیط های کار به عنوان عرصه هایی ارزشمند برای یادگیری و توسعه کارکنان به رسمیت شناخته شوند. بر همین اساس امروزه عناوینی چون "یادگیری محیط کار" و "برنامه درسی محیط کار" واژه های چندان غریبی محسوب نشده و نمایانگر پژوهش های گسترده ای هستند که ابعاد مختلف یادگیری در سازمان ها را مورد واکاوی قرار داده اند. این مقاله با درک اهمیت محیط کار به عنوان زمینه ای ارزشمند جهت یادگیری و توسعه، تلاش دارد تا بر مبنای رویکرد هیوتاگوژی (یادگیری خودفرمانگر) الگویی را جهت برنامه ریزی درسی در محیط کار عرضه دارد. پژوهش حاضر را از حیث روش شناختی می توان در زمره "پژوهش های نظریه ای" در حوزه مطالعات برنامه درسی محسوب نمود که هدف آن ارائه الگوئی نو در این حوزه می باشد. برای اعتباربخشی الگو سعی شده است از نظرات خبرگان این عرصه بهره برداری شده و در عین حال عناصر الگو به طور دقیق با مبانی نظری، مفروضه ها و اصول ادعایی انطباق داده شوند. به طور خلاصه مولفه های اصلی این الگو عبارتند از: تحلیل چهارسطحی(S3M Analysis) یا آگاهی محیطی، هدف گذاری سه سطحی(SPL)، خودآگاهی، تدوین فرصت های یادگیری چهارگانه(AVST)، و ارزشیابی توانمندساز. این مولفه ها تحت یک چتر سه عنصری(همگویی، همکاری، همفکری) اجرا می شوند.
Designing and Validating a Model of Effective Skill Training in Scientific-Applied Center(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this study was to design and validate the model of effective skills training in scientific-applied centers. Methodology : The method of the present study was applied based on the purpose and mixed type based on the nature of the data. The statistical population in the qualitative part of the research included all experts in the field of effective skills training, and 30 experts were selected using targeted snowball sampling method. The second group of the statistical population of this study in the quantitative part included all the official teachers of applied science centers in Mazandaran province in the number of 3,000 people who were selected by random sampling and snowball method of 608 people as the sample size. In the qualitative part of the present study, semi-in-depth interviews were used and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire was used. The validity and reliability of both instruments were evaluated and confirmed. The method of data analysis in the qualitative part of the theoretical coding was taken from the method of data theory of the foundation and in the quantitative part, confirmatory factor analysis was used to validate the model and determine the relationship between the identified factors. Findings : The results showed that in a total of 6 dimensions of career goals, instructor, environment, student, content and management, 28 components and 252 indicators of the dimensions of the skill training model are effective. Conclusion : Based on the obtained coefficients, it can be said that all indicators have an important and significant role in measuring the dimensions and components of the model of effective skills training system for scientific-applied centers of Mazandaran province
مدلی برای حرکت از توسعه حرفه ای به یادگیری حرفه ای معلمان ریاضی متوسطه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
35 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی مدلی برای حرکت از توسعه حرفه ای (PD) به یادگیری حرفه ای (PL)معلمان ریاضی دوره متوسطه در ایران بود. ابتدابه استناد ادبیات پژوهشی این حوزه، از ترکیب مدل خطی کرینر و زتمیر (2011) برای PD و مدل خطی یاورسکی (2003) برای PL ، یک مدل دوبعدی با 12 مؤلفه تهیه شد. سپس در مراحل مختلف پژوهش، این مدل به تدریج جرح و تعدیل شد تا به مدل نهایی با نُه مؤلفه رسید تا با ویژگی های معلمان ریاضی در ایران متناسب شود. مؤلفه های مدل نهایی عبارتند از تلفیق محتوا و روش، همکاری معلمان با یکدیگر، حمایت های داخلی و خارجی، شأنیت حرفه ای معلمان ریاضی، نقش آموزشگران معلمان ریاضی در یادگیری حرفه ایِ معلمان ریاضی و نقش تعامل بین آن ها در رشد و توسعه فردی معلمان ریاضی.
تحلیل تطبیقی محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید پایه چهارم ابتدایی بر اساس اصول معرفت شناختی تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی قدیم و جدید در پرداختن به اصول «معرفت شناختی تربیت» منتج از «واقع گرایی سازه گرایانه» است. بدین منظور ابتدا در قالب چارچوب نظری مختار پژوهش، ویژگی های اصول متناظر با حوزه اجتماعی (اصل ارتباط با امر موردمطالعه، تکیه بر شواهد، جامع نگری در علم، تکیه بر حقایق، فرضیه پروری، ارتباط با نیازها و مسائل) بیان شده است. سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی-مضمونی-کمی و تحلیل محتوای تطبیقی به پاسخگویی سؤالات پژوهش پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از فربگی اصل تکیه بر حقایق و در مرتبه دوم از نظر فراوانی اصل ارتباط با امر مورد مطالعه در هر دو کتاب یاد شده می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده کم توجهی در پرداختن به اصول جامع نگری در علم و فرضیه پروری در کتاب تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید می باشد.
بررسی ماهیت علمی تحقیقات انجام شده اقدام پژوهی توسط معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۸
105 - 134
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی ماهیت علمی تحقیقات اقدام پژوهی انجام گرفته توسط معلمان پژوهنده، انجام شد. رویکرد این پژوهش آمیخته (کمی-کیفی) و در آن از دو روش توصیفی و تحلیل اسناد استفاده شده است و دارای دو جامعه آماری بود؛ 1. جامعه اول: کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج که حداقل یک بار تحقیق اقدام پژوهی انجام داده بودند. 2. جامعه دوم: کلیه گزارشات اقدام پژوهی برتر استانی که در دوره های دوازدهم و سیزدهم برنامه معلم پژوهنده به دبیرخانه مرکزی معلم پژوهنده ارسال شده اند که طبق آمار اعلام شده توسط پژوهشکده تعلیم و تربیت استان کردستان، شامل 36 گزارش بود. برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی از نمونه گیری در دسترس و در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. پرسشنامه، چک لیست و مصاحبه نیمه ساختارمند نیز برای گردآوری داده ها به کار برده شد. جهت بررسی روایی صوری پرسشنامه به نظر ده نفر از معلمان پژوهنده برتر استناد گردید، همچنین جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه برابر با (89/0) و برای چک لیست (77/0) بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معلمان دیدگاه مثبتی نسبت به روش تحقیق اقدام پژوهی برای بررسی و حل مسائل آموزشی دارند و تمایل زیادی دارند از رویکرد تفسیری برای انجام اقدام پژوهی استفاده کنند، اما بررسی گزارشات اقدام پژوهی بیانگر کیفیت پایین این گزارشات از لحاظ علمی بود. در واقع معلمان در مرحله جمع آوری و تحلیل اطلاعات از روش های مناسبی استفاده نکرده اند و ابزار مورد استفاده، دقت و روایی لازم را ندارند. نتایج همچنین نشان داد که معلمان در رعایت اصول اخلاقی تا حدودی موفق عمل کرده اند.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی مشارکتی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامهدرسی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در نظام تربیت معلم ایران است. در این پژوهش تلاش شده است تا نخست با استفاده از روش اسنادپژوهی، منابع و متون تخصصی مرتبط با موضوع، مورد تحلیل قرار گیرد تا مبانی علمی خودشرح حال نویسی مشارکتی استخراج شده و متعاقبآ دلالت های عناصر برنامهدرسی این نوع از کارورزی تدوین گردد. در گام دوم، پرسشنامه محقق ساخته تدوین و به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات اساتید برنامهدرسی و مدرسان واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش اجرای مطلوب برنامهدرسی کارورزی نیازمند هم یاری و فعالی ت های مشارکتی و چندجانبه میان دانشجومعلمان، استادان و معلمان راهنما است و آنچه به این هم یاری معنا می بخشد روایت ها و تجارب زندگی قابل پیوند با اهداف واحدهای درسی کارورزی و موضوعات درسی است.
برنامه درسی سواد حقوقی دوره متوسطه: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
آموزش حقوق و سواد حقوقی راه حل عملی برای تقویت و تحکیم پایه های زندگانی اجتماعی است. اگر مردم به حقوق و وظایف خود آگاهی داشته باشند، اجرای عدالت و تعادل منافع مختلف در جامعه بسیار آسان تر خواهد بود. پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل طبقه بندی اجرا شد. بخش کیفی با استفاده از روش مطالعه موردی کیفی، و بخش کمّی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی رشته های حقوق و روان شناسی تربیتی، و اعضای گروه درسی علوم اجتماعی دفتر تألیف کتاب های درسی متوسطه وزارت آموزش و پرورش بودند. جامعه آماری در بخش کمّی دبیران علوم اجتماعی شهر شیراز که تعداد 130 نفر بودند که با روش نمونه گیری بخش کیفی، نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، و در بخش کمی، روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. در بخش کیفی و در قالب 194 مضمون پایه، برنامه درسی سواد حقوقی مشتمل بر پنج فصل طراحی شد. بخش کمی نیز نشان داد که برنامه درسی طراحی شده از تناسب، تجانس و توازن قابل قبولی برخوردار است. بر اساس نتایج به دست آمده می توان برنامه درسی سواد حقوقی را به عنوان یک واحد درسی برای دانشجویان کارشناسی رشته های مختلف در برنامه درسی عمومی قرار داد
شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
258 - 289
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمّی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه محیط های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمّی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمّی از طریق پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمّی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد نه شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های محیط های یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری محیط های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمّی نشان داد میانگین توجه به شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.