فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم دانش قدرتمند، مفهوم بنیادین در نگاه مایکل یانگ در مقام جامعه شناس برنامه درسی است. او در خلال چهار دهه با صورت بندی این مفهوم، کوشیده است چارچوبی نظری برای برنامه درسی دانش بنیان فراهم آورد. با این همه نسبت این مفهوم با مؤلفه های نظریه برنامه درسی، نظام مدرسه ای و امر تربیتی در میان تألیفات و کارهای پژوهشی فردی و مشترک یانگ، پراکنده اند. صورت بندی نظریه برنامه درسی بر اساس این مفهوم نخست نیازمند صورت بندی یکپارچه و جامعی از آن و استنتاج دلالت هایی است که بتواند مؤلفه های بنیادین و مؤلفه های ساختاری یک چارچوب نظری را تبیین نماید. این نوشتار می کوشد تا با ارجاع به کارهای یانگ، به تبیین و تفسیر مفهوم دانش قدرتمند بپردازد، برای این منظور قریب به اکثر نوشته های یانگ به همراه آثاری از منتقدان و موافقان آرای او، در یک پژوهش فلسفی مطالعه شده اند. در این مطالعه از روش کیفیِ تحلیلی مفهومی استفاده شده است. معرفت شناسی پشتیبان مفهوم دانش قدرتمند بررسی شده و ارتباط این مفهوم با جامعه شناسی، نظام مدرسه ای و امر تربیتی بیان شده است. در پایان با رویکردی نظری، دلالت های تربیتی این مفهوم برای ساخت یک نظریه برنامه درسی استنتاج گردیده است تا مبنایی برای نظر ورزی و پژوهش بیشتر باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی در الگوی آموزش همراه با تولید در هنرستان های کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی کاردانش، در الگوی آموزش همراه با تولید است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و کیفی و از نظر روش به صورت تلفیقی (سنتزپژوهی) بوده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعه اسنادی و اجرای پرسشنامه گردآوری و با تحلیل و تلفیق آن ها به تعیین عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی پرداخته شده است. جامعه آماری بخش کیفی، پژوهش های داخلی و بین المللی موجود در زمینه کارورزی است که محقق به آن ها دسترسی داشته و جامعه آماری بخش کمی، کل هنرآموزان رشته خیاطی شاخه کاردانش کشور بوده که از مجموع1720 هنرآموز خیاطی، مطابق با فرمول کوکران 314نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که توجه مناسب به «زمان و مدت ساعات»، «مکان» و «کیفیت آموزش های کارورزی» از عوامل مؤثر بر اجرای مطلوب کارورزی است.
طراحی و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی آموزش پدافند غیرعامل دوره ی متوسطه ی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی آموزش پدافند غیرعامل دوره ی متوسطه ی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود. این پژوهش جزء پژوهش های ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی و مدل ابزارسازی بود که در دو مرحله ی کیفی و کمّی اجرا شد. بخش کیفی با استفاده از روش مطالعه ی موردی کیفی و بخش کمّی با استفاده از روش توصیفی پیمایشی انجام گردید. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، خبرگان و جامعه ی آماری در بخش کمّی دبیران آمادگی دفاعی شیراز بود. با استفاده از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و اشباع نظری، با آگاهی دهندگان مصاحبه به عمل آمد. چارچوب برنامه درسی آموزش پدافند غیرعامل در عناصر اهداف، محتوا، نقش مربی، نقش متربی، روش های آموزش، ارزشیابی، مواد آموزشی، مکان و زمان آموزش ارائه و مشخص گردید که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار می باشد.
تحلیل محتوای اشعار فارسی دوره ابتدایی بر اساس زبان و عاطفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی ویژگی های زبان و عاطفه در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. لذا، جریان پژوهش مورد نظر می کوشد از طریق تحلیل محتوا در مورد میزان توجه محتوای مکتوب کتاب های فارسی دوره ابتدایی به مؤلفه های زبان و عاطفه تبیینی روشن ارائه نماید و و با تمییز میان این میزان توجه در پایه های مختلف دلالت هایی از این تفاوت ها استنتاج نماید. روش تحقیق از نوع توصیفی به روش تحلیل محتوا است. جامعه آماری مطالعه شامل کتاب های فارسی پایه اول تا ششم ابتدایی و نمونه های آماری شامل درس هایی از کتب فارسی دوره ابتدایی است که در قالب نظم بوده اند. روش تحقیق پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی و در محدوه آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین فراوانی ویژگی های زبانی، به مؤلفه های الفاظ ساده و کوتاهی مصراع، و در کل به پایه های چهارم و سوم اختصاص یافته است. همچنین، بیشترین فراوانی ویژگی های عاطفی به مؤلفه های آگاهی و امید، و در کل به پایه های سوم و اول معطوف شده است.
روایت نگاری ابزار تامل و بالندگی حرفه ای؛ تجربه دانشجو- معلمان در کارورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه هشت دانشجو معلم در استفاده از روایت نگاری تاملی در فرایند کارورزی شان است . این تحقیق به طور خاص روی کسب تجارب اصلی مرتبط با واکنش ها، احساسات و افکار در مورد وجود روایت نگاری تاملی در فرایند کارورزی متمرکز شده است. تحلیل کیفی نشان داد روایت نگاری تاملی برای دانشجوی معلمان، توسعه دانش حرفه ای شخصی ، نظم ذهنی ، زمینه ای برای پیوند نظریه ها با دنیای عمل ، توسعه تعامل حرفه ای با دیگران ،خودآگاهی از فرایند توسعه خود و پیامدهای جانبی مانند توانمندی در نوشتن را به همراه دارد . واژگان کلیدی : روایت نگاری تاملی ، تامل ، بالندگی حرفه ای
تبیین عناصر برنامه درسی کارآفرینی در دوره آموزش عمومی (سنتزپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش کارآفرینی از حوزه های علمی ای است که رشد سریعی دارد اما محتوا و روش تدریس آن مبهم است. در این مقاله مطالعات موجود درباره عناصر برنامه درسی کارآفرینی - اهداف، محتوا، رویکردهای تدریس و ارزشیابی - گردآوری و با سنتز آن ها ترکیبی بهینه ارائه شده است. معیار انتخاب این مطالعات، مطالعه یک یا چند عنصر فوق در دوره آموزش عمومی، طی سال های 2016-2000 بوده است. در پایان هر بخش تجمیع یافته ها و نتیجه گیری کلی ارائه شده است. طبق یافته های تحقیق، اهداف دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه، انگیزه، علاقه و روحیه کارآفرینانه و در دوره متوسطه، پرورش مهارت ها و شایستگی های کارآفرینی است. محتوا منطبق بر اهداف بوده و در سه سال نخست ابتدایی، تلفیقی و پس از آن به هر دو حالت تلفیق و درس جداگانه است. رویکردهای فعال تدریس، به ویژه رویکردهای استقرایی و شهودی مناسب اند. رویکردهای ارزشیابی اصیل و عملکردی تناسب بیشتری با ماهیت کارآفرینی دارند؛ در نهایت باید اضافه کرد که ارزشیابی های تکوینی در این عرصه حائز اهمیت هستند.
تأثیر رویکرد درس پژوهی معلم بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رویکرد درس پژوهی معلم بر تفکر انتقادی دانش آموزان می باشد. روش انجام پژوهش نیمه تجربی، و جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه ۲ شهرستان زاهدان (دانش آموزان درس پژوه و غیر درس پژوه) می باشد. نمونه آماری ۶۰ دانش آموز پسر پایه چهارم مقطع ابتدایی (۳۰ نفر گروه آزمایش و ۳۰ نفر گروه کنترل) می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب گردیده است. ابزار اندازه گیری پرسش نامه استاندارد تفکر انتقادی فاسیون می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک گروهی و تی مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که سطح تفکر انتقادی دانش آموزان پسر در گروه کنترل و آزمایش در پس آزمون (بعد از اجرای رویکرد درس پژوهی) با هم تفاوت دارد. به این معنی که اجرای رویکرد درس پژوهی توانسته است بر سطح تفکر انتقادی دانش آموزان تأثیر بگذارد و باعث افزایش سطح تفکر انتقادی دانش آموزان در گروه آزمایش شود.
چشم اندازی تاریخی به بازنگری برنامه های درسی تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۶
85 - 118
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین سیر تاریخی بازنگری برنامه های درسی تربیت معلم در ایران صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و تاریخی است و در پی پاسخگویی به این سؤال است که «بازنگری برنامه درسی تربیت معلم ایران» در گذشته چگونه انجام شده و هم اکنون چگونه دنبال می شود؟ یافته های حاصل از تحلیل تاریخی اسناد، گزارش ها، منابع کتابخانه ای و مصاحبه عمیق با پیشکسوتان حوزه تربیت معلم ایران نشان می دهد که برنامه درسی تربیت معلم در سیر تطور خود چهار دوره را تجربه کرده است: دوره اول: دوره برنامه درسی رشته ای (از 1297 تا 1312)؛ دوره دوم: دوره برنامه درسی چند رشته ای (از 1313 تا 1362)؛ دوره سوم: دوره برنامه درسی رشته ای (از 1363 تا 1392) و دوره چهارم: دوره برنامه درسی میان رشته ای (از 1393 تاکنون). بررسی و تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هر یک از این دوره ها و شناخت رویکرد حاکم بر بازنگری برنامه درسی تربیت معلم به دست اندرکاران تعلیم و تربیت کمک می کند تا ضمن درک عمیق تر شرایط کنونی به سبب آگاهی از صبغه تاریخی، برنامه های مناسبی را برای آینده پیش بینی نمایند.
بررسی ارتباط میان میزان استفاده ی اساتید زبان انگلیسی از عناصر مختلف نگاره نویسی در طراحی سؤالات امتحانی، عملکرد دانشجویان در امتحانات و ارزشیابی آن ها از عملکرد اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
167 - 188
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که جوامع امروز جوامعی چندسوادی و چندوجهی اند. بنابراین آگاهی مدرسان از وجوه مختلف معنا و به کارگیری آن ها هم در امر آموزش و هم در زمینه ی آزمون سازی می تواند نقش مؤثری را در یادگیری بهتر دانشجویان و بهبود عملکرد آنان ایفا کند. این پژوهش بر آن است تا ارتباط میان میزان استفاده ی اساتید زبان انگلیسی از عناصر مختلف نگاره نویسی در طراحی نمونه سؤالات امتحانی و عملکرد دانشجویان در امتحانات و نیز ارزشیابی آنان از عملکرد اساتید را با استفاده از چهارچوب نظری نگاره نویسی سرافینی و کلاسین (2012) بررسی نماید. در انجام پژوهش حاضر از روش چندمطالعه ای کمی استفاده شد. بدین صورت که ابتدا در مطالعه اول با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کمی، تعداد 30 نمونه سؤال امتحانی طراحی و تایپ شده توسط پنج تن از اساتید بخش زبان های خارجی و زبان شناسی دانشگاه شیراز به تفصیل به لحاظ میزان و چگونگی استفاده از عناصر نگاره نویسی ضخامت قلم، رنگ قلم، اندازه ی قلم، شیب قلم/حروف، چهارچوب به کارگرفته شده در ارائه ی اجزای متن، رسمیت قلم و تزیینات نگارشی قلم بررسی شد. سپس، در مطالعه دوم، روش توصیفی- همبستگی برای بررسی ارتباط میان میزان استفاده اساتید از عناصر مختلف نگاره نویسی در طراحی سؤالات امتحانی، عملکرد دانشجویان در امتحانات و ارزشیابی آن ها از عملکرد اساتید، در ارتباط با 30 نمونه سؤال مورد مطالعه، به کار گرفته شد. بر اساس نتایج، اگرچه از اغلب عناصر نگاره نویسی در تمامی نمونه سؤالات استفاده شده بود، بعضی از این عناصر در جایگاه مناسب مورد استفاده قرار نگرفته بودند. علاوه بر آن، به نظر می رسید که چهارچوب های خاص نگارشی پذیرفته شده در حوزه های پژوهشی، مانند ای پی ای، بر نحوه ی نگارش و طراحی سؤالات و درواقع، بر نحوه ی انتخاب عناصر مختلف نگاره نویسی تأثیر گذاشته بود. به طور کلی، نتایج نشان داد که میزان و چگونگی به کارگیری عناصر مختلف نگاره نویسی در سؤالات امتحانی با عملکرد دانشجویان در امتحانات و حتی ارزشیابی آن ها از اساتید خود رابطه معنادار دارد.
ظرفیت آموزش مسائل مدل سازی برای تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: با توجه به تأکید سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران بر ارتقای مهارت های مدل سازی دانش آموزان، این مطالعه به بررسی نگرش ریاضی و نظرات ۲۴۴ دانش آموز پایه دوم متوسطه درباره مسائل مدل سازی ریاضی می پردازد. این تحقیق به صورت پیش آزمون-مداخله آموزشی-پس آزمون برگزار شد. مداخله آموزشی به این صورت بود که دانش آموزان در دو گروه با شیوه آموزشی متفاوت شیوه آموزشی مستقیم (معلم محور) و شیوه استراتژی عمل گرا (دانش آموز محور) طی 6 جلسه به حل مسائل مدل سازی ریاضی پرداختند. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه در مقیاس لیکرت و یک پرسشنامه باز پاسخ استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش مسائل مدل سازی در هر دو گروه آموزشی، بهبود نگرش ریاضی دانش آموزان را به همراه داشته است. به علاوه، درحالی که اغلب دانش آموزان درباره مسائل مدل سازی نگرش مثبتی دارند، آن ها را کاربردی و جالب توصیف کردند، برخی هم نظراتی منفی داشتند.
طراحی مدل شایستگی های پژوهشی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، طراحی مدل شایستگی های پژوهشیِ مورد نیاز و متناسب با دوره دوم ابتدایی است. این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل اسناد بالادستی نظام آموزشی، نظرات متخصصان و نتایج برخی پژوهش های داخلی و خارجی است که با روش نمونه گیری هدفمند، سند برنامه درسی ملّی و تعدادی از پژوهش ها که تمرکز بیشتری بر معرفی شایستگی های پژوهشی داشتند، انتخاب شدند. برای طراحی مدل شایستگی، از رویکرد طراحی (مدل بیهام و مایر) در پنج مرحله استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه،از شاخص هایی مانند میانگین، انحراف معیار و آزمون t تک گروهی استفاده شد. در مرحله آخر، مدل مفروض شایستگی های پژوهشی متناسب با دوره دوم ابتدایی ترسیم شد، که که مشتمل بر 5 خوشه شایستگی های خاص با 14 زیر خوشه و 11 شایستگی عام پژوهشی است.
شناسایی دیدگاه متخصصان برنامه ی درسی درباره ی چالش های نوآوری در برنامه ی درسی آموزش عالی با استفاده از روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
118 - 144
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جوامع بشری باعث شده است تا حوزه ی آموزش عالی تغییرات گسترده ای را تجربه کند. برای اینکه این تغییرات هم راستا با نیازهای روزافزون جوامع باشد، شایسته است تا این تغییرات مبتنی بر نوآوری و خلاقیت باشد. در این پژوهش تلاش گردید تا ذهنیت متخصصان برنامه ی درسی با توجه به تجربیات مختلف آن ها درباره ی چالش های نوآوری های برنامه ی درسی در نظام آموزش عالی مورد شناسایی قرار گیرد. برای این منظور از روش کیو استفاده شد. داده های پژوهش از 16 متخصص جمع آوری و بر اساس روش کیو مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که متخصصان برنامه ی درسی با دو نگرش کاملاً متفاوت یعنی نگرش کلان و نگرش خرد به چالش های نوآوری های برنامه ی درسی نگاه می کنند. متخصصان دارای نگرش کلان بر این باورند که عمده چالش های پیش روی نوآوری های برنامه ی درسی آموزش عالی ناشی از متغیرها و عوامل محیطی، زیرساختی و اجرایی نظام آموزش عالی است و ارتباط زیادی با ذینفعان و ماهیت برنامه ی درسی ندارد. اما متخصصان برنامه ی درسی با نگاه خرد بر این باورند که عمده چالش های پیش روی نوآوری های برنامه ی درسی آموزش عالی به دلیل عوامل فردی، فنی و تخصصی مربوط به رشته و ذینفعان و کاربران برنامه ی درسی می باشد.
تدوین و اعتباریابی مدل علّی موفقیت تحصیلی در دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دستیابی به موفقیت در رشتة تحصیلی مهم ترین غایت آموزشی و تعیین نقش ویژگی های فردی و عوامل محیطی بر این سازه به منظور تدوین نظام جامع و مدونی در زمینة هدایت تحصیلی از ضروریاتی است که سودمندی مشاورة تحصیلی با محوریت عوامل زیربنایی موفقیت تحصیلی را تضمین می کند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی مدل علّی موفقیت تحصیلی در دبیرستان براساس عوامل فردی و محیطی مؤثر بر موفقیت در رشتة تحصیلی، تعیین سهم هر یک از این عوامل و مقایسه نوع و اهمیت آن ها به تفکیک رشتة تحصیلی بود. جامعة آماری عبارت بودند از کلیة دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای شهر یزدکه در رشته های علوم تجربی، انسانی، ریاضی-فیزیک وفنی/هنرستان مشغول به تحصیل بودند. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای بود و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعة مورد نظر تعداد 550 دانش آموز انتخاب شدند و پرسشنامه های موفقیت در رشتة تحصیلی، رغبت سنج تحصیلی-شغلی استرانگ (صادقی، 1390)، سنخ نمای مایزر-بریگز (1962) و آزمون هوش چندگانه گاردنر (پاشا شریفی، 1384) را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت. یافته ها: تحلیل نتایج براساس مدل های حاصله نشان داد اثرات مستقیم تمامی پارامترهای پنج گانه (هوش چندگانه، علایق، شخصیت، عملکرد تحصیلی و متغیرهای محیطی) در تمامی مدل ها معنادار بودند. در تمامی رشته های تحصیلی نقش علایق مهم ترین و متغیرهای محیطی و شرایط تحصیلی کم اهمیت ترین عوامل تلقی می شدند. همچنین در بین گروه های علوم تجربی و ریاضی نقش عامل عملکرد تحصیلی برجسته تر بود و پس از آن علایق و هوش چندگانه قرار داشتند. بحث و نتیجه گیری: در ارائة راهکارهای تحصیلی به دانش آموزان از سوی مدیران، معلمان و مشاوران مدرسه باید به سهم گوناگون متغیرهای محیطی و فردی در رشته های گوناگون توجه خاصی مبذول داشت. واژگان کلیدی: مدل علّی، موفقیت تحصیلی، هدایت تحصیلی.
تدریس موازی: رویکردی جهت ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی و نگرش آنان به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر تدریس موازی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم در درس ریاضی و نگرش آنان نسبت به مدرسه انجام گرفته است. روش پژوهش شبه-آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 95 – 94 و حجم نمونه 70 نفر است که 35 نفر از آنان در گروه کنترل و 35 نفر در گروه آزمایش گمارده شدند به صورتی که در گروه آزمایش تدریس به شیوه موازی به مدّت 2 ماه انجام شد و در گروه کنترل از روش تدریس تک معلّمی (مرسوم) استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شده بر روی نمره عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان در دو گروه آزمایش (تدریس موازی) و کنترل (تک معلّمی) نشان می دهد که بین نمره عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده می شود
تربیت اخلاقی مبتنی بر ادبیات داستانی: تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر حول شناسایی چگونگی های آموزش مفاهیم اخلاق در مقطع ابتدایی انجام شده است. این پروژه با بررسی کتب درسی، مفاهیم اخلاقی موجود را استخراج کرده و سپس در مقولات کلی تری دسته بندی کرده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار،مفاهیم اخلاقی موجود در دروس، مشخص شده و سپس با استفاده از فرایند استنتاجی بر مبنای ملاکهای معین، از نظر انسجام و یکپارچگی در هر پایه و نیز چیدمان فرگشتی در کل مقطع مورد بررسی قرارداده شد. نتایج نشان داد که کنب فارسی در تمام پایه ها، بیشترین تعداد ادبیات داستانی و بیشترین مفاهیم اخلاقی را دارند. متاسفانه چیدمان مفاهیم، موردتوجه قرارنگرفته و از میان پانزده مفهوم اخلاقی، تنها "رفتار نیک"، "نوع دوستی" و "تلاش و پشتکار" فاکتورهای مربوط به انسجام و فرگشت را از نظر کمی و کیفی دارا هستند. سایر مفاهیم از نظر تعداد تکرار و نوع چینش در پایه های مختلف فاقد کارایی لازم هستند.
تحلیل تطبیقی محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید پایه چهارم ابتدایی بر اساس اصول معرفت شناختی تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی قدیم و جدید در پرداختن به اصول «معرفت شناختی تربیت» منتج از «واقع گرایی سازه گرایانه» است. بدین منظور ابتدا در قالب چارچوب نظری مختار پژوهش، ویژگی های اصول متناظر با حوزه اجتماعی (اصل ارتباط با امر موردمطالعه، تکیه بر شواهد، جامع نگری در علم، تکیه بر حقایق، فرضیه پروری، ارتباط با نیازها و مسائل) بیان شده است. سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی-مضمونی-کمی و تحلیل محتوای تطبیقی به پاسخگویی سؤالات پژوهش پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از فربگی اصل تکیه بر حقایق و در مرتبه دوم از نظر فراوانی اصل ارتباط با امر مورد مطالعه در هر دو کتاب یاد شده می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده کم توجهی در پرداختن به اصول جامع نگری در علم و فرضیه پروری در کتاب تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید می باشد.
ارزیابی میزان هم خوانی برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده دوره دوم ابتدایی در پرورش شایستگی های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۴
141 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، ارزیابی میزان هم خوانی برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده دوره دوم ابتدایی در پرورش شایستگی های پژوهشی است.روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در برنامه قصد شده، کتاب های درسی و راهنمای معلم دوره دوم ابتدایی (40کتاب) و اسناد بالادستی نظام آموزشی بود که با روش نمونه گیری هدفمند، کلیه کتاب ها و سند برنامه درسی ملّی انتخاب شد. در برنامه اجرا شده 9 معلم و در برنامه کسب شده 96 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای از شهرستان قوچان انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصه های آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون های t تک متغیره وt نمونه های زوج) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین برنامه های قصد شده با اجرا شده و کسب شده، هم خوانی وجود دارد ولی بین برنامه های اجرا شده و کسب شده، هم خوانی وجود ندارد.
سنجش آثار برنامه درسی غیررسمی دانشگاه فرهنگیان در تحقق رسالت تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی این پرسش بود که آیا برنامه های درسی غیررسمی به عنوان یکی از بخش های اصلی برنامه های درسی دانشگاه، از نگاه دانشجویان در تربیت و آماده سازی نیروی انسانی برای اجرای سند برنامه درسی ملی در بخش «حوزه یادگیری فرهنگ و هنر»، موفق بوده است یا خیر؟ جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود و با روش های اسنادی و مشاهده مشارکتی (مشارکت کننده در نقش مشاهده گر) و مصاحبه (روش هدایت کلیات) انجام شد. در مصاحبه، 35 نفر از دانشجویان دانشگاه و 5 نفر از مدیران فرهنگی دانشگاه، با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه ها با روش نظام دار منسوب به استراوس و کوربین در 4 سطح مورد تحلیل قرار گرفت. در جریان تحلیل، 695 مفهوم پدیدار شد که ذیل 12 مقوله و در 3 عنوان کلی چیدمان یافتند. جهت تأمین اعتبار داده ها از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن استفاده شد که از چهار معیار باورپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تاییدپذیری در پژوهش کیفی نام می برند. یافته ها نشان می دهند برنامه درسی غیررسمی دانشگاه فرهنگیان، با کارکردهای مورد انتظار، هم سو بوده و دانشجومعلمان فعال در این برنامه ها، توانمندی لازم برای تحقق کارکردهای یادشده را به شیوه های محسوس و نامحسوس یا مستقیم و غیرمستقیم، دریافت و تجربه می کنند.
برنامه درسی روایت پژوهی و توسعه حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان: طراحی الگوی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی روایت پژوهی جهت توسعه حرفه ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. الگوی برنامه درسی روایت پژوهی، مبتنی بر نظریات دیویی، برونر، شوآب، ویگوتسکی، دونالدشون ,کلندینین و کانلی است. در این الگو، یادگیری یک عمل فکورانه و مبتنی بر تجربه است؛ دانشجومعلمان با تفکر و تأمل در تجارب خود و دیگران، اقدام به ساخت معانی می کنند؛ آن ها فعالانه دانش، مهارت و نگرش خود را از روایت ها می آموزند و به توسعه حرفه ای دست می یابند. در این پژوهش، دو سؤال اصلی مطرح است: 1. الگوی برنامه درسی روایت پژوهی برای توسعه حرفه ای دانشجومعلمان دارای چه ویژگی هایی است و 2. آیا این الگو دارای اعتبار است؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. الگو طراحی شد و جهت اعتباربخشی در اختیار 20 نفر از متخصصان برنامه درسی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت که درصد بالایی از متخصصان، الگو و بخش های مختلف آن را مناسب ارزیابی کردند.
تأثیر اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی ( CBM ) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.