فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت محیط زیست از ابعاد سواد علمی، هنری و فناورانه و مشارکت مسئولانه در حفظ و آموزش آن، ضرورتی انکار ناپذیر است. آموزش سواد زیست محیطی نیز مانند سایر آموزشها، نیازمند برنامه ریزی از دوران کودکی است. این مقاله براساس پژوهشی در زمینه تأثیر دیدگاه برنامه درسی راهبردی، برنامه ریزی چندبعدی و بسته یادگیری چندرسانه ای مبتنی بر این دیدگاه به نام ""زمین ما و آنچه در آن است""، در شکل گیری و ارتقای سواد زیست محیطی کودکان نگاشته شده است. نتایج تجزیه و تحلیل میزان سواد زیست محیطی کودکان پیش از این آموزش بر اساس ارزیابی دانش، نگرش و رفتار آنها، برخورداری از دوره آموزشی مبتنی بر دیدگاه، کنترل کیفیت و مستند سازی فرآیند آموزش و بررسی شاخصهای سواد زیست محیطی پس از آموزش، بیانگر تأثیر قابل توجه این آموزش بوده است؛ به گونه ای که نسبت میانگینها در مقایسه پیش آزمون و پس آزمون تقریباً رشدی دو برابر در هر چهار فرضیه آزمون داشته است. یافت ه های پژوهش با توجه به تحلیلها و مستندات کمی و کیفی و مرور فرآیند آموزش و کیفیت آن و حضور مستمر نگارنده در مراکز آموزشی استان البرز، نشانگر دستیابی کودکان به آنگونه سوادی بود که دلبستگی آنها را به کلیه عوامل زنده و غیرزنده زمین و مشارکت فعالانه آنها را در حفاظت از محیط زیست نشان می دهد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمّل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد مادران دانش آموزان با کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای دانش آموز کم توان ذهنی دختر یا پسر در مدارس ابتداییِ ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی بودند. نمونه ی پژوهش شامل 32 نفر از مادران دارای دانش آموز با کم توانی ذهنی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد را در جلسات گروهی که شامل 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه ی آخر و 45 روز بعد از طریق پرسشنامه ی تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تک متغیره و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد تاثیر دارد. نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد مادران را تعدیل کند و روش مناسبی برای کاهش مشکلات مادران دارای کودکان کم توان ذهنی باشد.
رویه های آموزشی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۹
حوزههای تخصصی:
طراحی و تدوین مدلی کارآمد برای آموزش علوم در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش،1 تدوین یک مدل آموزشی کارآمد برای آموزش علوم در مدارس است. طرح اولیه مدل بر اساس تجارب اولیه پژوهشگر در طول بیست سال برنامه ریزی و تألیف کتابهای درسی و آموزش ضمن خدمت معلمان و نیز مطالعه پیشینه ادبیات و پژوهش های بین المللی به دست آمده است. طرح اولیه مدل، شامل شش محور است که به تمامی عناصر اصلی برنامه درسی پوشش می دهد. این محورهای شش گانه عبارت اند از مرتبط ساختن موضوعات یادگیری با زندگی، بهره گیری از رویکرد ساختن گرایی، استفاده از راهبرد یادگیری مشارکتی و همکاری گروهی، تأکید بر فعالیتهای دست ورزی و ذهن ورزی (فکری)، تأکید بر ارزشیابی تکوینی و استفاده از شیوه های جدید در ارزشیابی پایانی. دستیابی به طرح نهایی مدل که شامل شناسایی راهکارهای اجرایی برای هر یک از محورهای ششگانه و سپس اعتبارسنجی آن بوده است با بهره گیری از نظرات ده تن از معلمان داوطلب علوم از مدارس دوره اول متوسطه مناطق مرکزی و جنوبی شهر تهران و طی چند کارگاه آموزشی انجام شده است. در این مرحله معلمان برای عملیاتی کردن این محورها در بدو امر 30 راهکار و در نهایت براساس ملاکهایی مانند سهولت، قابلیت اجرا، ارزشمندی فعالیت و نیز کارایی و مؤثر بودن، در نهایت 12 راهکار را پیشنهاد کردند. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که به منظور اطمینان از مناسب بودن این راهکارها و قابلیت تعمیم مدل، معلمان علوم این مدل را در چند مدرسه دوره اول متوسطه به مدت یک سال اجرا و مورد ارزشیابی قرار دهند.
پیش دبستان لانه ای!
حوزههای تخصصی:
جستجوی مبانی نظریه برنامه درسی عمل رایزنانه شواب در اندیشه های ارسطو، دیویی و هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، کاوش مبانی و ریشه های نظریه برنامه درسی عمل رایزنانه شواب است. به این منظور، پس از بررسی نظریه عمل رایزنانه شواب در مقدمه، مبانی و سرچشمه های آن در دیدگاه های ارسطو، دیویی و هابرماس بررسی شده است. بر این اساس، این گونه استدلال شده است که شواب نظریه خود را با الهام از دیدگاه های ارسطو در تمایز میان فضیلت های عقلانی و اخلاقی، مقوله های دانش و یادگیری از طریق عمل مفهوم پردازی کرده است. همچنین تمایز میان امور نظری و امور عملی در اندیشه دیویی، دیدگاه او در تفکر به همراه کثرت گرایی در امور از شالوده های اساسی تکوین نظریه عمل گرای شواب هستند. از سوی دیگر، ثنویت ابزاری – ارتباطی هابرماس، دیالوگ میان نمایندگان برای رسیدن به اهداف و شرایط گفتگو و مذاکره و همچنین تصمیم گیری در سطح خرد بر اساس عقلانیت ارتباطی، دلالت های مهمی در نظریه عمل رایزنانه شواب داشته اند.
آموزش ریاضی چه نیست؟!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1375، در اولین کنفرانس آموزش ریاضیِ ایران که در اصفهان برگزار شد، وظیفه خود دانستم که به عنوان یک متخصص آموزش ریاضی، مقاله ای با عنوان «آموزش ریاضی چیست؟» ارائه دهم و علت تلاش برای تأسیس رشته آموزش ریاضی را در کشور بیان نمایم. اکنون پس از شانزده سال، جا دارد که با بازتابی بر این حرکت توسعه ایِ شتابدار، به خود یادآوری کنیم که «چه چیز هایی در حوزه آموزش ریاضی نیستند!». بر این اساس، تحقیق حاضر در قالب فراتحلیلی بر مقالات ارائه شده به دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران که در اولویت پذیرش واقع نشدند، انجام شد. فایل PDF تمام مقاله ها که بدون نام بودند و کدگذاری شده بودند، داده های این پژوهش را تشکیل دادند. هدف اصلی این پژوهش، بازتاب بر راه رفته شده تا حال است، با این امید که «با درس گرفتن از تاریخ، مجبور به تکرار آن نشویم.»
مسایل سنجش و تشخیص دانش آموزان ورودی به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام های آموزش و پرورش کشورها، معمولاً در ابتدای ورود کودکان به مدرسه، به سنجش روان شناختی آنان می پردازند تا برنامه های درسی خود را با وضعیت آنان هماهنگ سازند. در کشور ما نیز از سال 1375 طرحی با عنوان سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی کودکان بدو ورود به مدرسه به اجرا درآمده که عمدتاً بر مشخصات فردی، مشخصات خانواده، و سنجش وضعیت سلامت جسمی دانش آموزان متمرکز است و آمادگی تحصیلی آنان را نیز بر اساس برخی رویکردهای روان سنجی، تا اندازه ای مورد اندازه گیری قرار می دهد. در این مقاله با بررسی رویکردهای جدید و پژوهش ها و آثار جدید سنجش روان شناختی، نشان داده شده است که کارکرد واقعی آموزش و پرورش ایران در سنجش ورودی دانش آموزان به مدارس ابتدایی در مقایسه با مبانی نظری و کارکردهای علمی پیشرفته جهانی در این حوزه از سنجش روانی - تربیتی و هدف های اصلی سنجش ورود به مدرسه، فاصله دارد و ضروری است که برخی طرح های پژوهشی توسعه ای و علمی و کاربردی برای ایجاد تحول در این موضوع حیاتی صورت گیرد.
کاربرد آموزش برنامه حل مسأله بین فردی در کاهش رفتارهای مشکل ساز دانش آموزان دیرآموز: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت حل مسأله در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم برخورداری از توانایی حل مسأله در مواجهه با مشکلات بین فردی، می تواند موجب بروز رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، گوشه گیری، احساس ناکامی و رفتارهای غیرانطباقی در کودکان شود. از سوی دیگر، در کودکان کم توان ذهنی وجود نقایص شناختی و نارسایی مهارت های اجتماعی، بر کنترل تکانه و سازگاری رفتاری تأثیرگذار است. از این رو، آموزش مهارت های تفکر از جمله حل مسأله ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر برنامه حل مسأله بین فردی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان انجام شده است. این پژوهش از نوع طرح های تک آزمودنی است که به صورت طرح A-B با مرحله پیگیری بر روی پنج دانش آموز پسر انجام گرفت. پرخاشگری، زورگویی و تهدید، شکایت کردن، بحث و مجادله به عنوان رفتارهای آماج مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به خط پایه در 10 جلسه جمع آوری شد. سپس طی 30 جلسه 50 دقیقه ای، سه جلسه در هر هفته ، برنامه حل مسأله بین فردی به صورت گروهی آموزش داده شد. اطلاعات مرحله پیگیری در طی 10 جلسه بعد از پایان برنامه مداخله جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نمودار و تحلیل چشمی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که آموزش، در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مرحله مداخله تأثیرگذار بوده و روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده است.
بررسی تطبیقی برنامه درسی هنر در دوره ابتدایی در ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
113 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است که ضمن بررسی عمیق برنامه درسی هنر در ایران و ژاپن، هدف ها، اصول، رویکردها، محتوا، چگونگی اجرا، ارزشیابی و سایر ویژگی های آن ها را به گونه ای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر برنامه درسی هنر در هر دو کشور شده و پس از آن، با تأملی دوباره در این برنامه درسی، عناصر استنتاج و با مقایسه آن ها، تحلیل و نتیجه گیری انجام شده است. این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی است و با استفاده از روش جورج بردی انجام شده است. به طورکلی، نتایج مقایسه و ارزیابی نشان می دهند که اساساً تربیت هنری در نظام آموزشی کشور ما در مقایسه با کشور ژاپن، از یک سو با محدودیت های نظری و فکری، و از سوی دیگر با موانع و تنگناهای اجرایی و عملی دست به گریبان است. محدودیت های نظری ریشه در عدم اعتقاد و باور برنامه ریزان و کارورزان آموزشی به ضرورت و نقش ویژه تربیت هنری در شکوفایی قابلیت ها و استعدادهای مختلف دانش آموزان و تحقق هدف های نظام آموزشی دارد. به همین دلیل، تربیت هنری در کشور ما همواره دارای نقش و جایگاه فرعی و حاشیه ای در برنامه های درسی مدارس است. موانع اجرایی هم ناظر بر مشکلات و کمبودهای عمده ای است که در زمینه اجرای مناسب برنامه درسی هنر در مدارس وجود دارد.
عملکرد علوم دانش آموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2003 با توجه به متغیرهای فردی و خانوادگی
حوزههای تخصصی:
تحقیق در مورد ابعاد مختلف پیشرفت تحصیلی همواره از امور مورد توجه پژوهشگران، کارشناسان تعلیم و تربیت و سازمانهای آموزشی بوده است. این پژوهش با استفاده از روش همبستگی و با هدف شناسایی متغیرهای پیش بینی کننده پیشرفت علوم و بر روی متغیرهای برون زای وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده و جنسیت و متغیرهای درون زای واسطه ای خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم با استفاده از روش تحلیل مسیر صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان ایرانی پایه سوم دوره راهنمایی در سال تحصیلی 82 ـ1381به تعداد 1510787 نفر تشکیل می داد. نمونه این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای دو مرحله ای به تعداد 5413 نفر برآورد گردید. داده های مورد استفاده در این پژوهش، داده های تیمز 2003 دانش آموزان ایرانی و ابزار آن پرسشنامه های دانش آموزی بود. نتایج تحلیل ها پایایی و روایی قابل قبولی را برای ابزار ارائه داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر خودپنداره علوم دانش آموزان ایرانی بر پیشرفت علوم آنها اثری مستقیم و معنادار و بر نگرش نسبت به علوم اثری معکوس و معنادار داشته است. همچنین متغیر وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده بر خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم و پیشرفت علوم اثری مستقیم و معنادار را نشان داده است. متغیر نگرش نسبت به علوم بر پیشرفت علوم اثری مستقیم و معنادار و متغیر جنسیت بر نگرش نسبت به علوم و خودپنداره علوم نیز اثری معنادار و مستقیم داشته است.
بررسی دستاوردها و پیامدهای برنامه درسی ضمنی دانشجویان دردانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین پیامدهای برنامه درسی ضمنی دانشگاهی است. روش پژوهش کیفی، از نوع مطالعه موردی است. شرکت کنندگان در پژوهش 15 نفر از اساتید و 20 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از منابع و متون علمی، تحقیقات پیشین، پرسشنامه باز پاسخ و مصاحبه با متخصصان کلیدی (افراد کانونی) و به شیوه همسوسازی گردآوری و با به کارگیری روش شبکه مضامین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافته های این پژوهش بعد از حذف کدهای مشترک، 154 کد مفهومی استخراج گردید. این مفاهیم تحت عناوین کلی: 1. مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن)، 2. مضامین سازمان دهنده (مضامین به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه) و 3. مضامین فراگیر (مضامین عالی دربرگیرنده اصول حاکم بر متن به مثابه کل) مورد توجه قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهند که عمده ترین پیامدهای برنامه درسی ضمنی دانشگاهی که به وسیله دانشجویان از طریق برنامه های درسی ضمنی آموخته می شوند شامل: 1- قدرت طلبی 2- رفتار انضباطی 3-احساس آرامش و آسایش 4-احساس ارزشمندی 5-خودکنترلی 6-انسجام اجتماعی 7-ارزش محوری 8- مسئولیت پذیری 9-گذراندن امتحان با کمترین تلاش 10- تقلب 11-برخورد کلیشه ای 12-روحیه علمی 13-مطالعه ی عمقی نگر و14- مطالعه ی سطحی نگر می باشد.
رابطه ی کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی: نقش واسطه ای متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و خودناتوان سازی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
207 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و خود -ناتوان سازی تحصیلی است. تعداد افراد جامعه ی مورد مطالعه 393 نفر و تعداد افرادنمونه ی آماری شامل 235 دانش آموز دختر و پسر سال سوم دبیرستان شهر بابلسر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکت-کنندگان پرسشنامه های کمال گرایی فراست، خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینک، عزت نفس روزنبرگ، خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده، شاخص های نیکویی برازش برای مدل ارائه شده، برازش بسیار مناسبی را نشان دادند. یافته های حاصل از پژوهش نشان دادند که بین کمال گرایی منفی و اهمال کاری تحصیلی به واسطه ی خودکارآمدی و خودناتوان سازی، رابطه ی غیر مستقیم معناداری وجود دارد، اما رابطه ی مستقیم و غیر مستقیم کمال گرایی مثبت و اهمال کاری تحصیلی معنادار نیست. همچنین کمال گرایی مثبت به طور مستقیم با خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و خود ناتوان سازی تحصیلی رابطه دارد و رابطه ی مستقیم خودکارآمدی تحصیلی با عزت نفس و خودناتوان سازی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی و همچنین رابطه ی مستقیم خودناتوان سازی تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی معنادار است ولی رابطه ی مستقیم عزت نفس با متغیرهای اهمال کاری تحصیلی و خودناتوان سازی معنادار نیست.
بررسی فلسفی مولفه های اصلی انقلاب اسلامی به مثابه ظرفیت هایی برای تحول در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفی مؤلفه های اصلی انقلاب اسلامی به مثابه ظرفیت هایی برای تحول در نظام آموزش و پرورش می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. با این توضیح که انقلاب های کبیر که محدود تأثیر گذاری فراتر از تغییر حاکمیت دارند، یکی از منابع اصلی تحول در نظام های آموزش و پرورش هستند. انقلاب اسلامی در ردای یکی از انقلاب های کبیر به جهت بستر تاریخی متفاوت خود دارای ماهیتی کاملاً متفاوت با انقلاب های پیش از خود است. جنس و سطح تحولات نظام های آموزشی همبستگی قابل توجهی با ماهیت های انقلاب های موثر بر خود دارند. این مهم ضرورت تحلیل مؤلفه های بنیادین انقلاب اسلامی ایران به مثابه ظرفیت هایی برای تحول در نظام آموزشی ایران را روشن می سازد. در این پژوهش سه عنصر مردمی بودن، اسلام خواهی و نفی سلطه سیاسی و فرهنگی به عنوان مؤلفه های اساسی انقلاب اسلامی بیان و ظرفیت های هر یک برای تحول در نظام آموزش و پرورش مطرح شدند.
اختلال پردازش شنوایی
کلیاتی درباره تعلیم و تربیت در ژاپن
حوزههای تخصصی: