فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
214 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، واکاوی تجارب مدیران مدارس ابتدایی از کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورد استفاده، پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 10 نفر مدیران مدارس ابتدایی دارای تجربه کار با نو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری بارز انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اوّلیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن، قابل اعتبار بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین تجربه مدیران از چالش های کار با معلّمان جدیدالاستخدام دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان استفاده شد.یافته های پژوهش در گام اول نشان داد که مضامین پایه به عنوان چالش های مدیران در کار با معلمان جدید الاستخدام کشف شد و در گام بعد ،مضامین پایه در دو مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های مثبت مدیران در کار بانو معلمان(مانند تدریس،اداری،) و مضمون سازمان دهنده چالش ها با پیامد های منفی مدیران در کار با نو معلمان (مانند تدریس،اداری،ارتباط با والدین) طبقه بندی شدند و نهایتا چارچوب نهایی این تجارب در قالب شبکه مضامین تجارب مدیران با معلمان جدید الاستخدام ترسیم شد. نوآوری خاص این پژوهش توجه به چالش های وجود نو معلمان دانشگاه فرهنگیان از دیدگاهی متفاوت از خود آنان یعنی مدیران مدارس ابتدایی آنان می باشد.
پیش بینی کیفیت تدریس معلمان مقطع ابتدایی شهرستان شیراز بر اساس کیفیت زندگی کاری ، یادگیری سازمانی و خوش بینی آموزشی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
226 - 248
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت تدریس معلمان مقطع ابتدایی شهرستان شیراز بر اساس کیفیت زندگی کاری ، یادگیری سازمانی و خوش بینی آموزشی انجام شده است.روش شناسی پژوهش: روش اجرای پژوهش توصیفی، پیمایشی بوده و جامعه آماری معلمان مقطع ابتدایی ناحیه ی 3 شهر شیراز می باشد که تعداد آن ها 1221 نفر و نمونه آماری 300 نفر انتخاب گردید. در این پژوهش ابزار سنجش شامل پرسشنامه کیفیت تدریس سراج (2002) با آلفای کرونباخ 86/0، کیفیت زندگی کاری والتون (2018 ) با آلفای کرونباخ 89/0، یادگیری سازمانی نیفه (2020)، با آلفای کرونباخ 80/0 و خوش بینی آموزشی موران، بانکول، میشل و مور (2011) با آلفای کرونباخ 87/0 بود. برای آزمون فرضیه های آماری از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان دادند کیفیت تدریس معلمان مقطع ابتدایی ناحیه ی 3 شهر شیراز بر اساس کیفیت زندگی کاری، یادگیری سازمانی و خوش بینی آموزشی قابل پیش بینی است.نتیجه گیری : کیفیت تدریس معلمان ابتدایی شیراز بهبود می یابد زمانی که کیفیت زندگی کاری و یادگیری سازمانی آن ها ارتقا یابد و خوش بینی آموزشی در آن ها تقویت شود. معلمان با کیفیت زندگی کاری مناسب و مهارت های یادگیری سازمانی بیشتر، معمولاً تدریس مؤثرتری دارند. خوش بینی آموزشی نیز موجب افزایش انگیزه و انرژی معلمان در کلاس می شود.
واکاوی ادارک معلمان دوره ابتدایی از تربیت تمام ساحتی؛ موانع و راهکارها
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی ادارک معلمان دوره ابتدایی از تربیت تمام ساحتی؛ موانع و راهکارهای اجرای آن در مدارس ابتدایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت کیفی بود که با روش پدیدارشناسی انجام یافت. به منظور گردآوری داده ها با 10 نفر از معلمان دوره ابتدایی که با روش نمونه گیری گلوله برقی و به شکل هدف مند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق صورت گرفت. جهت تعیین حجم نمونه از اشباع نظری داده ها استفاده شد، لذا در هفتمین مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد اما مصاحبه تا دهمین نفر ادامه یافت. یافتههای پژوهش نشان داد تربیت تمام ساحتی از دیدگاه معلمان با موانعی چون کمبود امکانات، فضا و وقت (سخت افزای و نرم افزاری)، تراکم بالای دانش آموزان، حجم بالای کتاب درسی و برنامه و طرح های متعدد در مقطع ابتدایی، محدودیت توانایی معلمان و کیفیت کم برخی از دوره ها ضمن خدمت معلمان، جداسازی ساحت ها و توجه کمتر به همپوشانی ساحت ها روبرو است. در ارتباط با راهکارهای برطرف نمودن موانع، شرکت کننده گان به تغییر نگرش دست اندرکاران، مدیران، معاونین، معلمان و والدین نسبت به تربیت یکپارچه، طراحی فضا و تدارک امکانات برای تربیت تمام ساحتی دانش آموازن، کاهش و تغییر محتوای کتاب های درسی مبتنی بر اسناد تحولی آموزش و پرورش و تربیت چند ساحتی، کاستن از طرح ها و برنامه های مقطع ابتدایی و توجه ویژه به تربیت تمام ساحتی، تالیف کتب، مقاله، فیلم و پوستر برای تربیت تمام ساحتی دانش آموزان، و گنجاندن دوره های تربیت تمام ساحتی برای دانش آموزان اشاره نمودند.
تحلیل موقعیتی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی به صورت مجازی از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۶۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی در دوره کرونا از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل موقعیتی درسال تحصیلی 1401-1400 انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانشجو-معلمان رشته علوم تربیتی(310 نفر) در پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد طی سالهای 1399 و 1400 بودند که درس آموزش ریاضی را به شکل مجازی آموزش دیدند. مشارکت کنندگان پژوهش، با رعایت اصل اشباع اطلاعاتی 25 نفر بودند و با روش کرانه ای انتخاب شدند. نمونه های کرانه ای در این پژوهش شامل دانشجو-معلمان بسیار فعال و کاملاً غیرفعال (دو کرانه پیوستار فعالیت) در کلاس آموزش ریاضی بودند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش هدایت کلیات بود. مصاحبه های مکتوب شده در سه گام، شامل کدگذاری اولیه، استخراج مضامین و ترسیم نقشه های وضعیت، تجزیه و تحلیل شدند. برای تأمین اعتبار دو روش بررسی مشارکت کنندگان و توصیف همتایان به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که میان تجارب زیسته دانشجو-معلمانی که دارای دیپلم تحصیلی متفاوت اند (انسانی، تجربی، ریاضی)، اما آموزش ریاضی را در شرایطی نسبتاً مشابه تجربه کرده اند، تفاوتی قابل توجه از نظر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که دانشجو-معلمان برخوردار از دانش پیش نیاز در زمینه آموزش ریاضی و گرایش مثبت به ریاضیات، نسبت به سایر دانشجویان، شکاف بسیار کمتری را بین برنامه درسی اجراشده و قصدشده آموزش ریاضی تجربه کرده اند.
ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی مبتنی بر مطالعات نظری به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی از طریق سازماندهی، تلخیص و ارزشیابی متون و داده های مطالعات انجام شده و احصای پیام مشترک اصلی و پنهان پژوهشهای انجام شده در حوزه تربیت شهروندی اسلامی به منظور کاربردی کردن و کاربست آنهاست. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق فراترکیب به منظور ادغام نتایج پژوهشهای قبلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه منابع نظری و تجربی پیشین مرتبط با پژوهش بود که با روش نمونه گیری هدفمند 42 مطالعه برای بررسی نهایی انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش تحلیل محتوای کیفی به روش کدگذاری استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی مطالعات انجام شده پیشین نشان داد که تربیت شهروند اسلامی بر اساس ده اصل تربیتی (اجتماع مدارانه، آزادیخواهانه، عدالت طلبانه، شرافتمندانه، اعتدال گرایانه، وظیفه مدارانه، توحیدگرایانه، فکورانه، درمان گرایانه، ترقی مدارانه) و در قالب 18 مؤلفه بوده که با استفاده از شاخص کاپا با مقدار 0/86 مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. بنابراین پیشنهاد شده است که متخصصان تعلیم و تربیت در امر تربیت شهروند اسلامی این اصول و مؤلفه ها را مورد تأکید قرار دهند.
اثربخشی آموزش خودگویی مثبت بر توجه انتخابی و کارآمدی پردازش دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودگویی مثبت بر توجه انتخابی وکارآمدی پردازش در میان دانش آموزان دختر انجام شده است.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 1400-1401 بود که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش مداخله ی خودگویی مثبت قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت سنجش میزان توجه انتخابی و کارآمدی پردازش آن ها، از آزمون استروپ و آزمون شاخص پردازش اطلاعات استفاده و سنجش پیش آزمون یک هفته قبل و پس آزمون یک هفته پس از دوره ی آموزش انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مانکوا نشان داد که نمرات پس آزمون توجه انتخابی و کارآمدی پردازش در دو گروه تفاوت معنادار دارد؛ بدین صورت که توجه انتخابی و کارآمدی پردازش گروه آزمایش بعد از آموزش خودگویی افزایش یافته و آموزش خودگویی مثبت بر بهبود میزان توجه انتخابی و کارآمدی پردازش گروه آزمایش موثر بود. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود آموزش هایی جهت مثبت اندیشی و خودگویی مثبت در مدارس، انجام گیرد.
تبیین مدل تاب آوری بر مبنای چشم انداز زمان آینده و ذهن آگاهی با تأکید بر نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۸۷-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری تاب آوری بر اساس چشم انداز زمان آینده و ذهن آگاهی از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در والدین کودکان کم توان ذهنی شهر قم بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی والدین کودکان کم توان ذهنی شهر قم در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه آماری برابر 220 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI)، مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) بود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. طبق یافته های مدل حال خوشگذران، آینده و انعطاف پذیری دارای اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری بودند؛ همچنین ذهن آگاهی و آینده دارای اثر مثبت و حال منفعل دارای اثر منفی بر انعطاف پذیری بودند؛ همچنین نقش میانجی انعطاف پذیری در رابطه بین ذهن آگاهی، آینده و حال منفعل با تاب آوری تأیید شد؛ براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که از میان ابعاد چشم انداز زمان دو بعُد آینده و حال منفعل و سازه کلی ذهن آگاهی از طریق اثرگذاری بر انعطاف پذیری شناختی به صورت غیر مستقیم منجر به افزایش تاب آوری والدین کودکان کم توان ذهنی می شوند.
چارچوب علوم یادگیری در رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
علوم یادگیری به بررسی شرایط و عوامل موثر بر یادگیری افراد می پردازد و اینکه چگونه تنوع انسانی نتایج آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. این تحقیق نشان داد که 30 خط مشی آموزشی موجود با شواهد علوم یادگیری در تضاد هستند، که بیانگر فاصله ای قابل توجه میان علوم تربیتی و دیگر شاخه های علوم یادگیری است. علی رغم تلاش های محدود در برخی بخش های رهبری آموزشی برای گنجاندن داده های علمی بیشتر در فرآیند تصمیم گیری، رویکرد غالب همچنان به طور گسترده کسب وکار محور باقی مانده است. چنین رویکردی ممکن است توضیحی برای شکاف موجود باشد. تحلیل این نتایج به امکان تغییر از یک مدل کسب وکارمحور به یک رویکرد مبتنی بر علوم یادگیری می پردازد، تغییری که می تواند اولویت های آموزشی را به طور اساسی دگرگون کند. اتخاذ این دیدگاه می تواند به تعریفی متمایزتر و احتمالاً جهانی تر از مفهوم» کیفیت « در آموزش منجر شود. تعریفی که فراتر از اهداف اجتماعی و سیاسی فوری بوده و مستقل از زمینه تاریخی شکل گیری آن سیاست ها باشد. این مقاله پیشنهاد می کند تحقیقات بیشتری بر روی این چارچوب جدید مبتنی بر شواهد علوم یادگیری انجام شود تا مربیان بتوانند تصمیمات سیاست گذاری خود را بر اساس آن پایه گذاری کنند.
استفاده از رگرسیون چندگانه در روش هارویچ برای تعیین نمره برش آزمون ها به عنوان جایگزینی برای روش های آنگوف و بوک مارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با به کارگیری رگرسیون چندگانه در روش هارویچ که یک رویکرد تصمیم گیری است نمره برش آزمون تولیمو برای داوطلبان دکتری متقاضی فرصت های مطالعاتی خارج از کشور را تعیین کند. جامعه آماری این پژوهش شامل داوطلبان یک دوره از آزمون تولیمو است که 461 نفر بودند. روش پژوهش این مطالعه مبتنی بر رویکرد کمی است و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر تحلیلی جزء مطالعات تحلیل ثانویه محسوب می شود و از نمره های همه 461 داوطلب به هر کدام از بخش های گرامر، درک مطلب، شنیداری و نوشتاری برای تعیین نمره برش استفاده می گردد. بر اساس نتایج مطالعه و با توجه به مقدار خطای طبقه بندی ناچیز، در صورت استفاده از نمره کل، میانگین مقادیر شاخص هارویچ به نمره برش 481 و در صورت معنی دار بودن مدل رگرسیون خطی با به کارگیری نتایج شاخص هارویچ در رگرسیون چندگانه، از نمره برش 491 به عنوان نمره برش می توان استفاده کرد. روش پیشنهادی به طور قابل توجهی دقت تعیین نمره برش را در مقایسه با روش های آنگوف و بوک مارک بهبود می بخشد. با توجه یافته های به دست آمده از اعتبارسنجی متقابل و مقادیر خطا، نمره برش به دست آمده از استراتژی ترکیبی منجر به نتایج دقیق تر و با خطای طبقه بندی صفر می شود. واژه های کلیدی: نمره برش، روش هارویچ، رگرسیون چندگانه، روش آنگف، روش بوک مارک، اعتبارسنجی متقابل، آزمون تولیمو
Emotional and Cognitive Effects of Long-Term Antipsychotic Medication Use: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۲ (۲۰۲۴) : Serial Number ۶
12-19
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the emotional and cognitive effects of long-term antipsychotic medication use. By understanding these impacts, the study seeks to provide a comprehensive view of the lived experiences of individuals who have been on antipsychotic medications for extended periods, highlighting both the benefits and the potential challenges. A qualitative research design was employed using a phenomenological approach to capture in-depth personal experiences. A purposive sampling method recruited 26 participants who had been on antipsychotic medications for at least five years. Data were collected through semi-structured interviews, which were transcribed verbatim and analyzed using thematic analysis to identify common themes and patterns in the participants' experiences. The study achieved theoretical saturation, ensuring that no new themes emerged from the data. The analysis revealed four main themes: emotional impact, cognitive effects, daily functioning, and social interaction. Participants reported significant emotional blunting, including reduced pleasure and emotional responsiveness, alongside cognitive impairments such as memory deficits and diminished attention span. Challenges in daily functioning, such as difficulties in managing routine activities and occupational tasks, were prominent. Social interactions were also affected, with participants experiencing reduced social engagement, dependency on support networks, and stigma related to medication use. These findings are consistent with previous studies, underscoring the profound impact of long-term antipsychotic use on various aspects of life. Long-term use of antipsychotic medications, while essential for managing severe psychiatric conditions, is associated with significant emotional and cognitive side effects that impact patients' quality of life. Healthcare providers should be aware of these effects and engage in regular assessments and open communication with patients to address and mitigate these challenges. Personalized treatment approaches, psychoeducation, and support groups can enhance patients' well-being and treatment adherence.
The Role of Speech Therapy in Enhancing Communication Skills of Children with Exceptional Needs: A Critical Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۳ (۲۰۲۴) : Serial Number ۷
37-43
حوزههای تخصصی:
This article critically analyzes the role of speech therapy in enhancing the communication skills of children with exceptional needs. It explores the multifaceted nature of speech therapy, encompassing a range of interventions tailored to individual needs. The discussion includes the benefits of speech therapy, such as improvements in speech production, language abilities, social communication, and pragmatic language skills. Challenges and limitations within the field are also examined, along with a comparative analysis of speech therapy against other interventions. Current trends, latest developments, and research gaps in speech therapy are addressed, emphasizing the need for continued research and innovation. The article concludes with policy recommendations and practical implications for evidence-based speech therapy practices, highlighting their significance in promoting holistic development and well-being in children with exceptional needs. Keywords: Speech Therapy, Communication Skills, Children with Exceptional Needs, Critical Analysis.
شناسایی چالش های توسعه رهبری نوآورانه در سازمان های آموزشی با رویکرد کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه سازمان ها برای بقا و پیشرفت نیازمند اندیشه های نو و راهکارهای تازه هستند. مدیران به عنوان یکی از اعضای اصلی سازمان های آموزشی نقش بسزایی در این زمینه دارا هستند و با ایجاد و تداوم جریان نوآوری در سازمان های آموزشی از رکود جلوگیری کرده و به کاهش و رفع مشکلات کمک می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های توسعه رهبری نوآورانه در سازمان های آموزشی با رویکرد کیفی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر، مدیران آموزش و پرورش دولتی و صاحب نظران این حوزه بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 16 نفر از مدیران آموزش و پرورش دولتی و 5 نفر از صاحب نظران این حوزه به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته اکتشافی استفاده گردید و تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شد. نتایج: پس از تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبه ها 124 کد بود که در 16 مفهوم مشابه طبقه بندی شدند و در نهایت چالش های کلیدی تأثیرگذار بر توسعه رهبری نوآورانه در سازمان های آموزشی در 8 تم اصلی شامل عوامل: عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و ارزشی، عوامل سازمانی، عوامل زیرساختی تجهیزات و امکانات، عوامل آموزشی، عوامل مدیریتی، عوامل فردی و عوامل سیاست گذاری دسته بندی شدند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سازمان های آموزشی با پیچدگی ها و چالش های زیادی در سطوح مختلف مواجه هستند. و نیازمند مدیران و رهبران کارآمد، خلاق و نوآور هستند که بتواند این چالش ها را تشخیص داده و با مدیریت صحیح نقش تأثیرگذاری در توسعه و بهبود عملکرد سازمان داشته باشد.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های جرئت ورزی در کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس تکنیک آنتروپی شانون و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
133 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسى مؤلفه هاى جرئت ورزی، در کتب مطالعات اجتماعى دوره ابتدایى، در سال تحصیلی 1401-1400 بود. جامعه آماری آن، همه کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بوده که جمله ها، تصویرها و کاربرگه های این کتاب به صورت تمام شماری، مورد بررسی قرار گرفت. ابزار این پژوهش، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که دارای روایی محتوایی و صوری بوده و از نظرات صاحب نظران بهره مند شده است. پایایی پژوهش با استفاده از روش ویلیام اسکات 6/88، محاسبه شد. در این پژوهش از روش آنتروپی شانون و تاپسیس برای تجزیه و تحلیل داده ها، مقایسه ضرایب اهمیت آنها و همچنین رتبه بندی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بیشترین ضریب اهمیت مربوط به زیرمؤلفه «توانایی نه گفتن» و کمترین ضریب اهمیت، مربوط به زیرمؤلفه «انتقاد و ارزیابی»، است. همچنین، نتایج به دست آمده از طریق تاپسیس بیانگر رتبه اول در کتاب پایه ششم و رتبه آخر در کتاب پایه چهارم است. بنابراین در محتوای کتب مطالعات اجتماعی ابتدایی توازن رعایت نشده است.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری میان پکیج های آموزشی استفاده شده در پژوهش بر متغیر ها وجود ندارد (45/0P: 57/0:F)؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری هر دو روش مداخله برای دانش آموزان دارای مشکلات خواندن اثربخش است.
بررسی هم آیندهای واژگانی در ترکیب های عطفی فارسی و لزوم آموزش آنها به زبان آموزان خارجی
حوزههای تخصصی:
باهم آیی واژگانی از جمله ویژگی های جالب و قابل توجه در بیشتر زبان ها است که محدودیت هایی را برای همنشینی و ترکیب واژه ها فراهم می کند. یادگیری ترکیبات باهم آیند علاوه بر افزایش گنجینه لغات زبان آموز موجب تقویت توانش ارتباطی و بهبود روانی کلام می گردد. در این مقاله، پس از ارایه دیدگاه های متفاوت در این خصوص، باهم آیی در«ترکیبات عطفی» به عنوان نوعی از باهم آیی واژگانی معرفی و تشریح می شود و الگویی برای آموزش این ترکیبات با توجه به دسته بندی موضوعی، ارایه می گردد که متکی به پشتوانه نظری است. در بخش دیگر این مقاله، موضوع آموزش ترکیبات باهم آیند به فارسی آموزان غیر ایرانی مطرح شده و نتایج آزمون برای بررسی میزان درک فارسی آموزان خارجی از ترکیبات عطفی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از نتایج این آزمون مشخص می شود که به دلیل عدم ارایه نمونه های متعدد در متون آموزشی، درک ترکیب های باهم آیند برای فارسی آموزان خارجی دشوار است و از این رو ضرورت توجه به ترکیبات باهم آیند در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان تاکید می شود.
از کوچه بیگانگی تا پله هویت، مطالعات تطبیقی جایگاه هویت فرهنگی و رفتار اجتماعی در برنامه ی درسی ایران و ژاپن
حوزههای تخصصی:
هویت فرهنگی و رفتار اجتماعی دو عنصر اساسی در شکل دهی به شخصیت و ارزش های فردی و اجتماعی در هر جامعه ای هستند. هویت فرهنگی، که از فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و زبان یک جامعه سرچشمه می گیرد، به عنوان شناسه ای برای سبک زندگی و رفتار اجتماعی مردم عمل می کند. نظام آموزش و پرورش در این میان به عنوان مرجعی کلیدی برای انتقال این هویت و رفتارها از نسلی به نسل دیگر، نقش حیاتی ایفا می کند. این پژوهش به بررسی و مقایسه تطبیقی جایگاه هویت فرهنگی و رفتار اجتماعی در برنامه درسی دانش آموزان در ایران و ژاپن می پردازد. هدف از این پژوهش، تحلیل میزان توجه به عناصر هویت فرهنگی و رفتار اجتماعی در برنامه درسی ایران و مقایسه آن با رویکردهای موجود در نظام آموزشی ژاپن به عنوان کشوری پیشرو در این زمینه است. داده های پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، مقالات علمی و پژوهشی، و پایان نامه ها گردآوری شده و از روش مرور نظام مند متون بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در حالی که برنامه درسی ایران بیشتر به موضوعات تخصصی علوم پایه و انسانی متمرکز است، در ژاپن توجه عمده ای به پرورش هویت فرهنگی و اخلاق شرقی دانش آموزان شده است. نهاد مدرسه در ژاپن نه تنها به عنوان محیط آموزشی، بلکه به عنوان معبدی برای ساختن انسان هایی با هویت فرهنگی قوی و اخلاقی تلقی می شود.
اثربخشی روش تدریس جیگ ساو بر بهزیستی تحصیلی و اعتماد به نفس دانش آموزان متوسطه دوم در درس جغرافیا
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روش تدریس جیگ ساو بر بهزیستی تحصیلی و اعتماد به نفس دانش آموزان متوسطه دوم در درس جغرافیا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم در ناحیه 4 شهر کرج در سال تحصیلی 1403-1402 بود. برای تعیین حجم نمونه ابتدا با استفاده روش نمونه گیری خوشه ای دبیرستان پسرانه «شهید میرحبیبی» و دبیرستان «شهید کمالی دهقان» در ناحیه 4 شهر کرج انتخاب، سپس از بین دانش آموزان این مدرسه در درس جغرافیا 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت جایگزینی تصادفی در گروه های گواه و آزمایشی گمارده شدند (گروه آزمایش: 15 نفر/ گروه گواه: 15 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی پیترینو همکاران (Pietarinen, 2014) و اعتماد به نفس روزنبرگ بود. برای تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کورایانس نشان داد که روش تدریس جیگ ساو بر بهزیستی تحصیلی و اعتماد به نفس دانش آموزان مؤثر بوده است (01/0>p)؛ به عبارت دیگر تدریس جیگ ساو باعث افزایش میزان بهزیستی تحصیلی و اعتماد به نفس دانش آموزان شده است. میزان تأثیر درمان بر بهزیستی تحصیلی 87/0 و بر اعتماد به نفس 88/0 بود. با توجه به اثربخشی این روش تدریس از آن به عنوان یک برنامه آموزشی در جهت افزایش بهبود مسائل تحصیلی و اعتماد به نفس دانش آموزان متوسطه دوم در مدارس پیشنهاد می گردد.
ارائه مدل به منظور ارتقای تعامل والدین با مدرسه و نقش آن در پیشرفت آموزشی فرزندان: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
مشارکت والدین در تحقیقات پیشین مورد توجه قرار گرفته است، اما شناسایی مؤلفه هایی که موجب ارتقاء این رویکرد و پیشرفت تحصیلی فرزندان گردد کم تر بررسی شده است. هدف این پژوهش ارائه ی مدل به منظور ارتقای تعامل والدین در راستای پیشرفت تحصیلی فرزندان بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. جامعه ی آماری، مدیران مدارس سه دوره تحصیلی ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بود و با نمونه گیری خوشه ای تعداد 535 نفر از مدیران انتخاب شدند. نمونه گیری بخش کیفی هدفمندوباتکنیک ملاک محور صورت گرفت. ابزار پژوهش بخش کیفی، مصاحبه ی باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد کتابخانه ای و مدارک کلیدی آموزش و پرورش و اسناد بالادستی ودربخش کمّی، پرسشنامه ی ایجاد شده توسط محقق، بر اساس یافته های بخش کیفی بود. روایی بخش کیفی، باروش ممیزی توسط داوران و اعتباریابی بخش کیفی باروش کاوش به وسیله مشارکت کنندگان انجام شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی به وسیله بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد.تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و تحلیل داده های بخش کمّی با روش تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت.نتایج معادلات ساختاری نشان داد،الگوهای اندازه گیری عوامل مؤثر در تعامل از برازش مطلوب برخوردارند و با قرار گرفتن همه این عوامل در مدل اصلی تعامل،مدل مذکور نیز از برازش مطلوب برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، با به کارگیری عوامل شناسایی شده در مدل پیشنهادی، تعامل والدین با مدرسه ارتقاء یافته و بنابر دیدگاه مشارکت کنندگان با روابط مستمر والدین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میسّر می گردد.واژگان کلیدی: تعامل، اولیا، مربیان، مدرسه، رویکرد آمیخته
مشارکت کنندگان برنامه ریزی درسی مدرسه محور، روایت یک دهه تجربه مدرسه ای ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، روایت تجربه یک مدرسه ابتدایی از برنامه ریزی درسی مدرسه محور با توجه به مشارکت کنندگان آن است. در متون تخصصی از مدیران، معلمان، خانواده، دانش آموزان و تسهیلگران بیرونی به عنوان مشارکت کنندگان اصلی برنامه ریزی درسی سطح خرد نام برده می شود. در این مقاله حسب تجربه مدرسه مورد مطالعه، به روایت تجارب سه دسته اول یعنی مدیران، معلمان و خانواده پرداخته شده است. تجارب دانش آموزان به دلیل اهمیت محوری آن در همه این سه دسته مدنظر بوده است. مدرسه درمنطقه 2 شهر تهران واقع شده است. ملاک در تعیین این مدرسه حضور پژوهنده به مدت 10 سال در نقش راهبر برنامه درسی بوده است. روش پژوهش روایت پژوهی است. داده ها از تجارب زیسته نویسنده اول این مقاله از یک دهه فعالیت در مدرسه ابتدایی به عنوان معلم، معاون آموزشی و مدیر در نقش راهبر آموزشی گردآوری شده است. تحلیل داده ها براساس رویکرد فضای سه بعدی کلاندینین وکانلی انجام شده است. یافته ها در 5 صحنه روایت شده است. صحنه اول،"آغاز"، به مشارکت کنندگان دسته اول، صحنه دوم، "دغدغه ای از جنس معلمی"، به دغدغه های مرتبط با معلمیِ محقق اول مقاله می پردازد. "به دنبال تغییر" مراحل آغازین تغییر از برنامه درسی متمرکز به برنامه درسی مدرسه محور را روایت می کند. صحنه چهارم"در تمنای معلمی" به تجارب معلمان به عنوان مشارکت کنندگان در برنامه درسی می پردازد و در صحنه پایانی به تجارب مدرسه مورد مطالعه در ارتباط با خانواده ها پرداخته شده است. درنهایت در پاسخ به پرسش ها در قالب دسته بندی های مشارکت کنندگان در مواجهه با فرایند تغییر توجه شده است.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از تربیت تمام ساحتی و راهکارهای تحقق آن: مطالعه ای به روش پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه معلمان درباره نقش و جایگاه خود در اجرای موفقیت آمیز رویکرد تربیت تمام ساحتی میباشد.روش انجام این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، معلمان دانش آموزان دوره ابتدایی در شهر تبریز و در سال 1403-1402 بوده است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع داده ها (14) نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و ژرف نگر گردآوری گردید و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.8 مضمون اصلی از یافته ها استخراج گردید که عبارتند از: روشهای تدریس و راهکارهای ترویج و پرورش رفتارهای عبادی و فضایل اخلاقی دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت اقتصادی و حرفه ای دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت علمی و فناوری دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت اجتماعی و سیاسی دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت زیستی و بدنی دانش آموزان و روشهای تدریس و راهکارهای تربیت زیبایی شناختی و هنری دانش آموزان، چالشهای معلمان در پیاده سازی تربیت تمام ساحتی و پیشنهادهایی برای بهبود آموزش و پرورش در راستای تربیت تمام ساحتی.نتایج این بررسی تاکید می کندکه توجه به ابعاد مختلف رشد و تربیت دانش آموزان در تمام سطوح آموزش و پرورش ضروری است.