فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه سبک حل مسئله و سازگاری زناشویی مادران کودکان استثنایی و کودکان عادی انجام شد. این پژوهش یک طرح توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان استثنایی (نابینا، ناشنوا، کم توان ذهنی و معلول جسمی) و عادی شهر مشهد تشکیل می داد که از میان آنها 63 نفر از مادران کودکان استثنایی و 67 نفر از مادران کودکان عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک حل مسئله کسیدی و لانگ و مقیاس سازگاری زناشویی اسپینر(DAS) جمع آوری و با آزمونt مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد سازگاری زناشویی مادران کودکان استثنایی به طور معناداری کمتر از مادران کودکان عادی است (t=8/8 ,p<0/001). همچنین مادران کودکان استثنایی نسبت به مادران کودکان عادی در هنگام روبه رو شدن با یک مسئله از سبک های کارآمد حل مسئله کمتر (001/0 ,p=<02/7t)، در حالی که از سبک های ناکارآمد بیشتر (001/0 ,p=<08/8t) استفاده می کنند. برطبق یافته های پژوهش حاضر؛ سازگاری زناشویی و ابعاد آن مانند توافق، همبستگی، ابراز محبت و رضایت زناشویی در مادران کودکان استثنایی کمتر از مادران کودکان عادی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از سبکهای ناکارآمد حلمسئله در خانواده زمینه اختلاف بین اعضاء را فراهم میکند و براین اساس سازگاری زناشویی نیز کاهش می یابد. لذا برگزاری دوره های ویژه آموزش خانواده و مشاوره فردی و گروهی برای والدین کودکان استثنایی در زمینه مهارت حل مسئله و راهبردهای مقابله با موضوعات فشارزای زندگی ضروری است تا بتوان موجبات بهبودی روابط خانوادگی و زناشویی را فراهم کرد.
سبک های همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیبی) و رضایت زناشویی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان میزان ادراک یک همسر از برآورده شدن نیازها و تمایلاتش توسط شریک دیگر تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که سبک های همسرگزینی نقش مهمی در رضایت و روابط زناشویی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت زناشویی در پرستاران با سبک های همسرگزینی آزاد، سنتی و ترکیبی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. 222 پرستار زن و مرد متاهل از میان 4 بیمارستان خصوصی (مهر، آریا، آپادانا و بقایی) و 2 بیمارستان دولتی وابسته به مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (رازی و شفا) در سال 1393 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های همسرگزینی و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه در برنامه نرم افزار آماری 16-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که در میان پرستاران با سه سبک همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیب) از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0P<). آزمون مقایسه پی گیری شفه نشان داد که بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و آزد و بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج آزاد و ترکیبی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و ترکیبی تفاوت وجود ندارد. به این دلیل که افراد در همسرگزینی آزاد شریک ازدواج شان را بر اساس فیلتر انتخاب خود انتخاب می کنند رضایت بیشتری نسبت به سایر شیوه های همسر گزینی دارند.
مدل تحلیل مسیر روابط میان انسجام و انعطاف پذیری خانواده، تاب آوری و سلامت روانی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان انسجام و انعطاف پذیری خانواده با سلامت روانی دانشجویان در قالب یک مدل علی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392 بود که از میان آن ها تعداد 303 نفر (150 دختر و 153 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از مقیاس های انسجام خانواده سامانی، انعطاف پذیری خانواده شاکری، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر (GHQ-28) استفاده شد. مدل فرضی پژوهش از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه متوالی هم زمان با بهره گیری از مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج برآمده از تحلیل مسیر بیانگر معنی داری نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سلامت روانی دانشجویان بود. هم چنین شاخص های نیکویی برازش GFI، AGFI، RFI و RMSEA حاکی از برازندگی مطلوب مدل پیشنهادی و تطابق آن با داده های تجربی بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کارکرد مطلوب خانواده از حیث انسجام و انعطاف پذیری، هم به صورت مستقیم و هم از طریق تقویت تاب آوری در فرزندان، می تواند نقش بسزایی در ارتقای سطح سلامت روانی اعضای خانواده داشته باشد.
رابطه استرس ادراک شده، کمال گرایی و حمایت اجتماعی با فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: فرسودگی تحصیلی از مهم ترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و تشخیص متغیرهای پیش بینی کننده آن بسیار حایز اهمیت است. هدف این تحقیق، تعیین رابطه مستقیم و غیرمستقیم استرس ادراک شده، کمال گرایی و حمایت اجتماعی با فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش غیرآزمایشی با طرح همبستگی، 200 دانشجوی مقطع علوم پایه رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 92-1391 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس استرس ادراک شده و پرسش نامه های کمال گرایی، حمایت اجتماعی فیلیپس و فرسودگی تحصیلی بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS 20 و AMOS 16 انجام شد. برای ارزیابی مدل پیشنهادی، روش ضریب همبستگی و تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات دانشجویان در استرس ادراک شده 13/6±46/25، در کمال گرایی سازگارانه 07/5±74/22، در کمال گرایی ناسازگارانه 61/5±22/17، در حمایت اجتماعی 76/3±54/18، در فرسودگی تحصیلی 29/10±70/40 و در عملکرد تحصیلی 40/1±10/16 بود. ضرایب همبستگی بین همه شاخص ها به جز رابطه کمال گرایی ناسازگارانه با عملکرد تحصیلی، معنی دار بود. اثر استاندارد استرس ادراک شده به فرسودگی تحصیلی از طریق حمایت اجتماعی معنی دار نبود (292/0=p) و اثر استاندارد استرس ادراک شده به عملکرد تحصیلی از طریق حمایت اجتماعی معنی دار بود (046/0=p).
نتیجه گیری: استرس ادراک شده با حمایت اجتماعی رابطه مستقیم منفی و با فرسودگی تحصیلی رابطه مستقیم مثبت دارد. حمایت اجتماعی این دانشجویان نیز با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم مثبت دارد. رابطه کمال گرایی ناسازگارانه با فرسودگی تحصیلی و همچنین رابطه کمال گرایی سازگارانه با عملکرد تحصیلی مستقیم مثبت است. رابطه استرس ادراک شده با عملکرد تحصیلی غیزمستقیم و از طریق حمایت اجتماعی است.
پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان شاهین شهر بررسی شد. طرح پژوهش همبستگی بود و 337 دختر نوجوان به شیوه تصادفی مستقل انتخاب شدند و پرسش نامه های قدردانی، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (DASS-21) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که قدردانی با سلامت معنوی و سه بعد حمایت اجتماعی روابط مثبت معنادار (01/0p<) و با استرس رابطه منفی معنادار دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ادراک حمایت از جانب خانواده، سلامت معنوی و ادراک حمایت از جانب دوستان، توان پیش بینی قدردانی را دارند. این نتایج، بیانگر این است که قدردانی از حمایت اجتماعی، سلامت معنوی و استرس اثر می پذیرد. لازم است برای ارتقای حس قدردانی، برنامه های مداخله ای تدوین کرد.
رابطه دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر آمار طلاق در ایران به شدت رو به افزایش بوده است .اما آنچه از نظر پنهان مانده روابطی است که علی رغم وجود فاکتورهای لازم برای طلاق، همچنان پابرجا هستند و در واقع دچار طلاق عاطفی شده اند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه ی دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی این مطالعه شامل230نفر از پرستاران زن متأهل شهر خرم آباد بودکه از میان تمامی پرستاران زن این شهر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های دانش و نگرش جنسی، باورهای ارتباطی و طلاق عاطفی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با میزان طلاق عاطفی زنان رابطه ی منفی معناداری برقرار است و باور به مخرب بودن مخالفت، نگرش جنسی، توقع ذهن خوانی، باور به عدم تغییرپذیری همسر و کمال گرایی جنسی بیشترین نقش را در پیش بینی طلاق عاطفی داشتند. مشاوران خانواده و زوج درمانگران می توانند با بررسی متغیرهای مذکور شناخت بهتری از پدیده ی طلاق عاطفی داشته باشند و مداخلات لازم را اجرا نمایند.
فرزندپروری ذهن آگاهانه: نقش مؤلفه های درمان های موج سوم رفتاری در حوزه فرزندپروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از دهه 1970، جریان یکپارچه شدن ذهن آگاهی با روان درمانی شروع شد و اثربخشی بالایی در درمان بسیاری از اختلالات و ارتقای وضعیت روان شناختی افراد بدون اختلال داشته است. یکی از حوزه های مورد مداخله با استفاده از فنون ذهن آگاهی، بهبود مهارت های فرزندپروری است. این مطالعه به معرفی مدل فرزندپروری ذهن آگاهانه (Mindful parenting) پرداخت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی ساده (حکایتی) بود که با استفاده از روش شناسی مرور کتابخانه ای منابع و مقالات نمایه شده در پایگاه های PubMed، Google Scholar، Science Direct، SID و Magiran در حیطه فرزندپروری انجام گرفت.
یافته ها: پژوهش های مرتبط با درمان های مختلف در حوزه فرزندپروری از جمله برنامه فرزندپروری مثبت و فرزندپروری ذهن آگاهانه ارایه شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعات پیشین، می توان گفت که فرزندپروری ذهن آگاهانه اثربخشی خود را در حوزه های مختلف مانند افزایش رضایتمندی مراقبان، بهبود عملکرد خانواده، مهارت های فرزندپروری والدین و کاهش مشکلات رفتاری فرزندان نشان داده است. با این وجود، نقاط ضعف بعضی از این درمان ها، حجم نمونه کم، عدم وجود گروه شاهد و مقایسه با سایر درمان های پیشین در حوزه فرزندپروری است که لزوم مطالعات بیشتر را خاطر نشان می سازد.
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
رابطه تعامل والد- فرزند با سطح رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعامل مطلوب والدین با فرزندان در سازش یافتگی رفتاری، اجتماعی، و تحصیلی کودکان نقش بسیار مهمی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تعامل والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان انجام شده است.
روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی در قالب طرح پیش بین است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم مشغول به تحصیل در دبستان های دولتی شهر ساری در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 254 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رابطه ولی- فرزندی (فاین، ارمورلند و اندروشوبل، 1983) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی (شهیم، 1385) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجودرابطه منفی و معنادار بین تعامل والد-فرزند (p < 0/005 ، r = -0/79) و ابعاد آن با پرخاشگری کل و خرده مقیاس های آن بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تعامل والد- فرزند می تواند با 99 درصد اطمینان پرخاشگری کودکان را پیش بینی کند.
نتیجه گیری:با توجه به رابطه معنادار بین نوع رابطه والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان، می توان نتیجه گرفت که چگونگی تعامل والدین با فرزندان عامل مهم و تعیین کننده در نوع رفتار کودکان از جمله پرخاشگری آنها است.
بررسی نقش خانواده در تجربه مصرف مشروبات الکلی در دانشجویان دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش خانواده و عوامل خانوادگی در گسترش مصرف مشروبات الکلی در دانشجویان دانشگاه های دولتی است. جامعه آماری پژوهش دبرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه های دولتی و نمونه پژوهش با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. حجم نمونه 3305 نفری با به کار بردن فرمول کوکران برآورد شد. برای گرداوری داده ها از یک پرسشنامه جهت تکمیل مشخصات جمعیت شناختی و مقیاس های حمایت عاطفی خانواده، نگرش والدین نسبت به مصرف مواد، پیشینه مصرف مواد در خانواده و جایگاه دانشجو در خانواده استفاده شده است. آزمون های آماری مورداستفاده جهت آزمون فرضیات پژوهش عبارت از ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای و مجذور خی برای بررسی رابطه می باشند. در ضمن آزمون های معنی داری ضریب فای و V کرامر برای بررسی میزان رابطه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: 1. میان جنسیت، سن، پیشینه مصرف مشروبات الکلی در اعضای خانواده وجود دارد؛ 2. میان حمایت عاطفی خانواده و نگرش والدین نسبت به مصرف مواد با داشتن تجربه مصرف مشروبات الکلی دانشجو رابطه معنی دار وجود دارد و 3. میان بومی و غیربومی بودن و جایگاه دانشجو در خانواده با داشتن تجربه مصرف مشروبات الکلی دانشجو رابطه معنی دار وجود ندارد.
پیش بینی شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت رابطه والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزت نفس یکی از مباحث مهم روان شناختی و روان درمانی هست و عوامل زیادی از قبیل کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت در آن تأثیر می گذارند. هدف این پژوهش بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت روابط والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان هست. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در پایه ششم شهر تهران در سال 1393 بودند که تعداد 247 نفر از دانش آموزان شهرستان شهریار تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین انگیزه تحصیلی به عنوان متغیر میانجی بر عزت نفس دانش آموزان تأثیر داشته است (01/0> p). با توجه به یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین داشتن انگیزه تحصیلی باعث افزایش عزت نفس دانش آموزان شده و به طورکلی مدل پژوهش تأیید می شود.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
پیش بینی تعهد زناشویی براساس تمایزیافتگی خود، همبستگی و انطباق پذیری خانواده، و صمیمیت زناشویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود، همبستگی و انطباق پذیری خانواده و صمیمیت زناشویی در معلمان زن متأهل شهر همدان، انجام گرفت. در پژوهشی با روش توصیفی از نوع همبستگی، نمونه ای به حجم 346 نفر از میان تمامی معلمان زن متأهل شهر همدان به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در مطالعه، فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه ی استاندارد تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، پرسش نامه ی تمایزیافتگی خود (اسکورون و اسمیت، 2003)، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده (السون و همکاران، 1985) و مقیاس صمیمیت (والکر و تامپسون، 1983) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین، صمیمیت زناشویی بیش ترین نقش را در پیش بینی تعهد زناشویی دارد و پس از آن، همبستگی خانواده و تمایزیافتگی خود قرار دارند و این سه متغیر در مجموع حدود 62 درصد واریانس تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند. یافته های پژوهش نشان از اهمیت تجارب تحولی اولیه ی افراد در خانواده و کیفیت رابطه ی مادر و کودک و همبستگی اعضای یک خانواده بر روابط بین فردی زوجین دارند.
بررسی تفاوت تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی والدین دارای یک و چند فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ، از نوع علی- مقایسه ای است که به منظور بررسی تفاوت تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی والدین دارای یک و چند فرزند انجام شده است. اطلاعات پژوهش (469 فرد متأهل)، از میان افراد متأهل ساکن شهر سمنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای گردآوری شد. شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت نمرات متغیرهای مذکور در میان دو گروه والدینِ دارای یک فرزند و چند فرزند بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت: افراد با پایبندی مذهبی بیشتر و روان بنه ها و باورهای غیرمنطقی کمتر، تمایل بیشتری به تعدد فرزند دارند. علاوه بر این، والدین فرزندان متعدد، نسبت به والدین دارای تک فرزند، تجربه تعارض زناشویی کمتری دارند.
پیش بینی عملکرد دانش آموزان در حل مسئله های کلامی ریاضی با توجه به متغیرهای شناختی، فراشناختی و عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه متغیرهای شناختی، فراشناختی و عاطفی با عملکرد دانش آموزان در حل مسئله های کلامی ریاضی و تعیین سهم هر یک از این متغیرها در تبیین واریانس آن می باشد. به منظور دستیابی به این هدف، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای با حجم 450 نفر از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی مناطق 3 و 18 شهر تهران انتخاب شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: آزمون حل مسئله های کلامی ریاضی، آزمون بازنمایی گزاره ای، پرسشنامه دانش فراشناختی، آزمون نظارت فراشناختی، پرسشنامه باورهای فراشناختی و آزمون هوش کتل. داده های گردآوری شده، با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که همه متغیرهای پیش بین، با عملکرد دانش آموزان در حل مسئله های کلامی ریاضی، رابطه معناداری دارند و 3/41 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. تحلیل دیگری به منظور تعیین سهم اجزای متغیرهای فوق در پیش بینی متغیر ملاک انجام و نشان داده شد که از میان متغیرهای شناختی، خرده آزمون ترجمه آزمون بازنمایی، خرده آزمون زنجیره های هوش کتل؛ خرده آزمون های ارزشیابی، برنامه ریزی و پیش بینی نظارت فراشناختی، طبقه راهبرد دانش فراشناختی و زیرمقیاس ماهیت حل مسئله پرسشنامه باورهای فراشناختی با متغیر ملاک، رابطه معناداری دارند و 7/44 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. این یافته ها نشان می دهد که متغیرهای فراشناختی، شناختی و عاطفی، نقش معناداری در پیش بینی عملکرد حل مسئله های کلامی دارند، ولی سهم متغیرهای فراشناختی بیش از متغیرهای شناختی و عاطفی و سهم متغیرهای شناختی هم بیش از متغیرهای عاطفی است.
نقش ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی با رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان متأهل منطقه 5 شهر تهران در سال 1392 تشکیل دادند. نمونه شامل 282 زن متأهل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 47 سوالی و ابرازگری هیجانی خانواده هالبرستات و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد نتایج نشان داد که ابرازگری مثبت و تحصیلات با رضایت زناشویی زنان همبستگی مثبت و معنادار و بین ابراز گری منفی و سن همبستگی با رضایت زناشویی زنان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول ابرازگری هیجانی مثبت 094/0درصد از رضایت زناشویی را پیش با ورود متغیر سن در الگوی چهارم 017/0 درصد به توان پیش بینی اضافه می شود و با ورود متغیر مدت ازدواج در الگوی پنجم 011/0درصد به توان پیش بینی اضافه می شود. به طور کلی متغیرهای ابرازگری هیجانی مثبت ، ابرازگری هیجانی منفی، تحصیلات، سن و مدت ازدواج حدود 19 درصد از رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند.از این اطلاعات می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور افزایش رضایت زناشویی زنان استفاده کرد.