فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
رابطه دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر آمار طلاق در ایران به شدت رو به افزایش بوده است .اما آنچه از نظر پنهان مانده روابطی است که علی رغم وجود فاکتورهای لازم برای طلاق، همچنان پابرجا هستند و در واقع دچار طلاق عاطفی شده اند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه ی دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی این مطالعه شامل230نفر از پرستاران زن متأهل شهر خرم آباد بودکه از میان تمامی پرستاران زن این شهر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های دانش و نگرش جنسی، باورهای ارتباطی و طلاق عاطفی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با میزان طلاق عاطفی زنان رابطه ی منفی معناداری برقرار است و باور به مخرب بودن مخالفت، نگرش جنسی، توقع ذهن خوانی، باور به عدم تغییرپذیری همسر و کمال گرایی جنسی بیشترین نقش را در پیش بینی طلاق عاطفی داشتند. مشاوران خانواده و زوج درمانگران می توانند با بررسی متغیرهای مذکور شناخت بهتری از پدیده ی طلاق عاطفی داشته باشند و مداخلات لازم را اجرا نمایند.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت رابطه والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزت نفس یکی از مباحث مهم روان شناختی و روان درمانی هست و عوامل زیادی از قبیل کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت در آن تأثیر می گذارند. هدف این پژوهش بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت روابط والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان هست. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در پایه ششم شهر تهران در سال 1393 بودند که تعداد 247 نفر از دانش آموزان شهرستان شهریار تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین انگیزه تحصیلی به عنوان متغیر میانجی بر عزت نفس دانش آموزان تأثیر داشته است (01/0> p). با توجه به یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین داشتن انگیزه تحصیلی باعث افزایش عزت نفس دانش آموزان شده و به طورکلی مدل پژوهش تأیید می شود.
پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان شاهین شهر بررسی شد. طرح پژوهش همبستگی بود و 337 دختر نوجوان به شیوه تصادفی مستقل انتخاب شدند و پرسش نامه های قدردانی، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (DASS-21) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که قدردانی با سلامت معنوی و سه بعد حمایت اجتماعی روابط مثبت معنادار (01/0p<) و با استرس رابطه منفی معنادار دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ادراک حمایت از جانب خانواده، سلامت معنوی و ادراک حمایت از جانب دوستان، توان پیش بینی قدردانی را دارند. این نتایج، بیانگر این است که قدردانی از حمایت اجتماعی، سلامت معنوی و استرس اثر می پذیرد. لازم است برای ارتقای حس قدردانی، برنامه های مداخله ای تدوین کرد.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
رابطه ی بین تجربه ی آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی هم به دنبال خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تجربه آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه بود.
روش کار: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، جهت انتخاب نمونه ها، از بین مراکز مشاوره ی غرب تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای 6 مرکز مشاوره انتخاب و سپس از مراکز مشاوره به صورت در دسترس نمونه ای به حجم 318 نفر (192 نفر زن و 126 نفر مرد) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، طرح واره ی یانگ (YSQ) و شیوه های مقابله ی بلینگز و موس بوده و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون تی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: شیوه های حل مسئله و جلب حمایت اجتماعی با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی منفی (01/0= P) و با شیوه های ارزیابی شناختی و مهار هیجانی، رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0=P). نمره ی کل طرح واره های ناسازگار اولیه نیز با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی مثبت معنی داری دارد (01/0=P). خرده مقیاس آزار جسمی و آزار عاطفی و خرده مقیاس شیوه های حل مسئله و مهار هیجانی و طرح واره های ناسازگار در زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان می دهد. هم چنین خرده مقیاس های آزار عاطفی و غفلت، توانستند طرح واره های ناسازگار اولیه و شیوه های مقابله با تنش را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در کودکی می تواند در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و پاسخ های هیجان مدارانه نقش اساسی داشته باشد.
مقایسه سبک حل مسأله و سازگاری زناشویی در مادران کودک استثنایی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه سبک حل مسئله و سازگاری زناشویی مادران کودکان استثنایی و کودکان عادی انجام شد. این پژوهش یک طرح توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان استثنایی (نابینا، ناشنوا، کم توان ذهنی و معلول جسمی) و عادی شهر مشهد تشکیل می داد که از میان آنها 63 نفر از مادران کودکان استثنایی و 67 نفر از مادران کودکان عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک حل مسئله کسیدی و لانگ و مقیاس سازگاری زناشویی اسپینر(DAS) جمع آوری و با آزمونt مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد سازگاری زناشویی مادران کودکان استثنایی به طور معناداری کمتر از مادران کودکان عادی است (t=8/8 ,p<0/001). همچنین مادران کودکان استثنایی نسبت به مادران کودکان عادی در هنگام روبه رو شدن با یک مسئله از سبک های کارآمد حل مسئله کمتر (001/0 ,p=<02/7t)، در حالی که از سبک های ناکارآمد بیشتر (001/0 ,p=<08/8t) استفاده می کنند. برطبق یافته های پژوهش حاضر؛ سازگاری زناشویی و ابعاد آن مانند توافق، همبستگی، ابراز محبت و رضایت زناشویی در مادران کودکان استثنایی کمتر از مادران کودکان عادی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از سبکهای ناکارآمد حلمسئله در خانواده زمینه اختلاف بین اعضاء را فراهم میکند و براین اساس سازگاری زناشویی نیز کاهش می یابد. لذا برگزاری دوره های ویژه آموزش خانواده و مشاوره فردی و گروهی برای والدین کودکان استثنایی در زمینه مهارت حل مسئله و راهبردهای مقابله با موضوعات فشارزای زندگی ضروری است تا بتوان موجبات بهبودی روابط خانوادگی و زناشویی را فراهم کرد.
نقش ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی با رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان متأهل منطقه 5 شهر تهران در سال 1392 تشکیل دادند. نمونه شامل 282 زن متأهل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 47 سوالی و ابرازگری هیجانی خانواده هالبرستات و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد نتایج نشان داد که ابرازگری مثبت و تحصیلات با رضایت زناشویی زنان همبستگی مثبت و معنادار و بین ابراز گری منفی و سن همبستگی با رضایت زناشویی زنان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول ابرازگری هیجانی مثبت 094/0درصد از رضایت زناشویی را پیش با ورود متغیر سن در الگوی چهارم 017/0 درصد به توان پیش بینی اضافه می شود و با ورود متغیر مدت ازدواج در الگوی پنجم 011/0درصد به توان پیش بینی اضافه می شود. به طور کلی متغیرهای ابرازگری هیجانی مثبت ، ابرازگری هیجانی منفی، تحصیلات، سن و مدت ازدواج حدود 19 درصد از رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند.از این اطلاعات می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور افزایش رضایت زناشویی زنان استفاده کرد.
تاثیر آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان بر کاهش ناامیدی، شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان برکاهش ناامیدی و بهبود شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اردبیل در سال 1392 تشکیل دادند (83N=). از این جامعه تعداد 45 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و بعد از انجام مصاحبه بالینی در سه گروه 15 نفری آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، آموزش تنظیم هیجان و گواه به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش و پس آزمون به پرسش نامه های ناامیدی، شادکامی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سه گروه آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و گروه گواه در ناامیدی، شادکامی و عزت نفس وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در شادکامی و ناامیدی هر دو شیوه ی آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان به یک اندازه اثربخش بودند ولی روش تنظیم هیجان بر عزت نفس اثربخش نبود. با توجه مشکلات کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در اکتساب طبیعی مهارتهای رفتاری و هیجانی ضروری برای رشد، آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری و تنظیم هیجان در افزایش میزان شادکامی و کاهش ناامیدی این کودکان و نوجوانان می تواند سودمند باشد.
تآثیر کاشت حلزون شنوایی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی والدین
حوزههای تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر تاثیر کاشت حلزون شنوایی برسلامت روان و رضایتمندی زناشویی والدین است. جامعه آماری را کلیه والدینی (اعم از مادران و پدران)، که فرزندانشان آنها ناشنوا بودند و در طی سالهای 1391 – 92 جهت کاشت حلزون شنوایی کودکانشان به بیمارستان بقیه ا...الاعظم جهت عمل کاشت حلزونی مراجعه نموده بودند را شامل می شود. حج م نم ون ه 58 ن ف ر از والدین (29 زن و 29 مرد) با استف اده از روش نمونه گیری منظم یا سیستماتیک انتخ اب ش د. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه 28 سوالی سلامت روان (GHQ) گلدبرگ، رضایت زناشویی انریچ استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون است. والدین در ابتدا و پیش از عمل (پیش آزمون) و سپس 6 ماه پس انجام عمل دوباره و بصورت پس آزمون به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در این تحقیق از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار،همبستگی) و استنباطی (t زوجی) استفاده شده است. یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات سلامت روان در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، میانگین نمرات رضایتمندی زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. نتیجه گیری می شود که کاشت حلزون شنوایی در کودکان ناشنوا بر بهبود و افزایش سلامت روان، رضایتمندی زناشویی والدین دارای کودکان ناشنوا موثر می باشد.
بررسی تفاوت تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی والدین دارای یک و چند فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ، از نوع علی- مقایسه ای است که به منظور بررسی تفاوت تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی والدین دارای یک و چند فرزند انجام شده است. اطلاعات پژوهش (469 فرد متأهل)، از میان افراد متأهل ساکن شهر سمنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای گردآوری شد. شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های تعارض زناشویی، باورهای غیرمنطقی، روان بنه های ناسازگار اولیه و پایبندی مذهبی پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت نمرات متغیرهای مذکور در میان دو گروه والدینِ دارای یک فرزند و چند فرزند بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت: افراد با پایبندی مذهبی بیشتر و روان بنه ها و باورهای غیرمنطقی کمتر، تمایل بیشتری به تعدد فرزند دارند. علاوه بر این، والدین فرزندان متعدد، نسبت به والدین دارای تک فرزند، تجربه تعارض زناشویی کمتری دارند.
رابطه تعامل والد- فرزند با سطح رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعامل مطلوب والدین با فرزندان در سازش یافتگی رفتاری، اجتماعی، و تحصیلی کودکان نقش بسیار مهمی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تعامل والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان انجام شده است.
روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی در قالب طرح پیش بین است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم مشغول به تحصیل در دبستان های دولتی شهر ساری در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 254 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رابطه ولی- فرزندی (فاین، ارمورلند و اندروشوبل، 1983) و پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی (شهیم، 1385) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجودرابطه منفی و معنادار بین تعامل والد-فرزند (p < 0/005 ، r = -0/79) و ابعاد آن با پرخاشگری کل و خرده مقیاس های آن بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تعامل والد- فرزند می تواند با 99 درصد اطمینان پرخاشگری کودکان را پیش بینی کند.
نتیجه گیری:با توجه به رابطه معنادار بین نوع رابطه والد- فرزند با میزان رفتارهای پرخاشگرانه فرزندان، می توان نتیجه گرفت که چگونگی تعامل والدین با فرزندان عامل مهم و تعیین کننده در نوع رفتار کودکان از جمله پرخاشگری آنها است.
پیش بینی شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
رابطه استرس ادراک شده، کمال گرایی و حمایت اجتماعی با فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: فرسودگی تحصیلی از مهم ترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و تشخیص متغیرهای پیش بینی کننده آن بسیار حایز اهمیت است. هدف این تحقیق، تعیین رابطه مستقیم و غیرمستقیم استرس ادراک شده، کمال گرایی و حمایت اجتماعی با فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش غیرآزمایشی با طرح همبستگی، 200 دانشجوی مقطع علوم پایه رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 92-1391 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس استرس ادراک شده و پرسش نامه های کمال گرایی، حمایت اجتماعی فیلیپس و فرسودگی تحصیلی بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS 20 و AMOS 16 انجام شد. برای ارزیابی مدل پیشنهادی، روش ضریب همبستگی و تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات دانشجویان در استرس ادراک شده 13/6±46/25، در کمال گرایی سازگارانه 07/5±74/22، در کمال گرایی ناسازگارانه 61/5±22/17، در حمایت اجتماعی 76/3±54/18، در فرسودگی تحصیلی 29/10±70/40 و در عملکرد تحصیلی 40/1±10/16 بود. ضرایب همبستگی بین همه شاخص ها به جز رابطه کمال گرایی ناسازگارانه با عملکرد تحصیلی، معنی دار بود. اثر استاندارد استرس ادراک شده به فرسودگی تحصیلی از طریق حمایت اجتماعی معنی دار نبود (292/0=p) و اثر استاندارد استرس ادراک شده به عملکرد تحصیلی از طریق حمایت اجتماعی معنی دار بود (046/0=p).
نتیجه گیری: استرس ادراک شده با حمایت اجتماعی رابطه مستقیم منفی و با فرسودگی تحصیلی رابطه مستقیم مثبت دارد. حمایت اجتماعی این دانشجویان نیز با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم مثبت دارد. رابطه کمال گرایی ناسازگارانه با فرسودگی تحصیلی و همچنین رابطه کمال گرایی سازگارانه با عملکرد تحصیلی مستقیم مثبت است. رابطه استرس ادراک شده با عملکرد تحصیلی غیزمستقیم و از طریق حمایت اجتماعی است.
بررسی نقش خانواده در تجربه مصرف مشروبات الکلی در دانشجویان دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش خانواده و عوامل خانوادگی در گسترش مصرف مشروبات الکلی در دانشجویان دانشگاه های دولتی است. جامعه آماری پژوهش دبرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه های دولتی و نمونه پژوهش با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. حجم نمونه 3305 نفری با به کار بردن فرمول کوکران برآورد شد. برای گرداوری داده ها از یک پرسشنامه جهت تکمیل مشخصات جمعیت شناختی و مقیاس های حمایت عاطفی خانواده، نگرش والدین نسبت به مصرف مواد، پیشینه مصرف مواد در خانواده و جایگاه دانشجو در خانواده استفاده شده است. آزمون های آماری مورداستفاده جهت آزمون فرضیات پژوهش عبارت از ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای و مجذور خی برای بررسی رابطه می باشند. در ضمن آزمون های معنی داری ضریب فای و V کرامر برای بررسی میزان رابطه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: 1. میان جنسیت، سن، پیشینه مصرف مشروبات الکلی در اعضای خانواده وجود دارد؛ 2. میان حمایت عاطفی خانواده و نگرش والدین نسبت به مصرف مواد با داشتن تجربه مصرف مشروبات الکلی دانشجو رابطه معنی دار وجود دارد و 3. میان بومی و غیربومی بودن و جایگاه دانشجو در خانواده با داشتن تجربه مصرف مشروبات الکلی دانشجو رابطه معنی دار وجود ندارد.
رابطه سبک های فرزندپروری و طرح واره های ناسازگار اولیه با خودهای ممکن در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودهای ممکن، جنبه موقتی خودپنداره هستند، چیزی که فرد هم برای آن تلاش می کند و هم می کوشد از آن اجتناب کند. طرح واره ها و سبک های فرزندپروری والدین در تحول خودهای ممکن تأثیر دارند. این امیدها و ترس ها در انگیزه های افراد مهم هستند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودهای ممکن در دانشجویان بر اساس سبک های فرزندپروری و طرح واره ها انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش همبستگی بود. نود و چهار دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین انتخاب و داده ها با استفاده از پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری بامریند (Bamrind’s parenting styles)، فرم کوتاه طرحواره یانگ (Young’s schema) و فرم (ب) خودپنداره راجرز (Rogers,s self- concept) جمع آوری و به وسیله رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، طر ح واره های ایثار و بازداری هیجانی به طور معنی داری خودهای ممکن را در دانشجویان پیش بینی می کنند (05/0>P). هم چنین نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مقتدرانه 6/8 درصد و طرح واره ایثار 7/10 درصد از تغییرات خودهای ممکن را تبیین می کنند (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که احتمالا سبک های فرزندپروری و طرح واره ها به واسطه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی و عوامل والدینی تأثیرات متفاوتی بر خودهای ممکن فرزندان دارند. لذا به منظور ارتقاء خودهای ممکن کارآمد در افراد، پیشنهاد می شود زمینه بهبود سبک فرزندپروری مقتدرانه و طرح واره ایثار فراهم شود.
مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه نظریه ذهن در کودکان بد سرپرست و عادی بود. روش پژوهش از نوع علی مقایسه ای و جامعه آماری مشتمل بر کودکان 9 تا 12 ساله که دارای شرایط بدسرپرستی یا عادی که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل در شهر اصفهان بودند. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود که از بین مدارس پسرانه نواحی ششگانه شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نظریه ذهن هاپ (1994) بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه کودکان بدسرپرست و عادی در سطح کلی و سه سطح جزیی (سطح اول، دوم و سوم) نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود دارد (P