فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
معنا درمانی شاخه ای از روان درمانی وجود نگر است که کاربست آن در مراحل بحرانی زندگی درمان جویان اثرات ارزنده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تأثیر معنا درمانی گروهی در بهزیستی روان شناختی و رضایت زناشویی زوجین ناسازگار به انجام رسید. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کارگیری طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهرستان اردبیل در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 36 زوج ناسازگار بودند که با نمونه گیری در دسترس گزینش و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در 10 جلسه معنا درمانی گروهی شرکت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با بهره گیری از سنجه های سازگاری زناشویی اسپانیر، رضایت زناشویی انریچ و بهزیستی روان شناختی ریف گردآوری شد. برآمدهای تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت متغیرهای رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش و گواه در پس آزمون معنی دار بوده است؛ میانگین نمرات رضایت زناشویی و بهزی ستی روان شناختی در گروه آزمایشی به گونه معنی دار بیشتر از گروه گواه بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکت زوجین ناسازگار در جلسه های معنا درمانی گروهی بهزیستی روان شناختی و رضایت زناشویی آن ها را افزایش می دهد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن در رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن در رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر بود. پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای اجرا شد . تعداد 5 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سیرجان با مشکل پیمان شکنی همسر بر مبنای ملاک های ورود به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 8 جلسه120 دقیقه ای مورد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن قرار گرفتند. پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ ( ENRICH )در جلسه های خط پایه، دوم، چهارم، ششم، هشتم و پیگیری تکمیل شد. بازبینی دیداری نمودار ها، شاخص های درصد بهبودی، درصد کاهش نمره ها، اندازه اثر و تغییر پذیری و هم چنین، تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر نشان داد که اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن در افزایش رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر معنادار نبود. روی هم رفته، می توان گفت شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن تاًثیری بر رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر ندارد .
بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهاى ارتباطى و دلزدگی دانشجویان پسر متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دل زدگی زناشویی یکی از عواملی است که به مرور زمان عشق و علاقه بین زوجین را کم رنگ ترکرده و گاهی به طور کامل محو می کند و موجبات مشکلات روانی، ادامه روابط سرد و بی تفاوت و در نهایت اتمام یک رابطه را فراهم می کند و ارتباط تنگاتنگی با باورهای ارتباطی افراد دارد که لزوم مداخلات زودهنگام را نشان می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهاى ارتباطى و دلزدگی دانشجویان پسر متاهل بود. روش کار: در این طرح بالینی با پیش آزمون و پس آزمون، از بین دانشجویان پسر متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در رشته های علوم انسانی، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدندکه طی مرداد لغایت مهر سال تحصیلی 95-1394 به دفتر مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند. سپس به روش کاملا تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. از هر دو گروه پرسش نامه های باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین، دل زدگی زناشویی به عنوان پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمون ده جلسه در کارگاه گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل شرکت نموده و دو هفته پس از اتمام دوره، دوباره با همان پرسش نامه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر خرده مقیاس های باور به مخرب بودن مخالفت (04/0=P)، باور به عدم تغییرپذیری همسر (04/0=P)، کمال گرایی جنسی (04/0=P) و باورهای ارتباطی غیرمنطقی (04/0=P)، مؤثر بوده و بر خرده مقیاس های باور به تفاوت های جنسیتی (48/0=P)، توقع ذهن خوانی (65/0=P) تأثیر معناداری نداشته است. همچنین گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار مقابل بر دل زدگی زناشویی (02/0=P) نیز مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهای ارتباطی و دل زدگی دانشجویان پسر متأهل، مؤثر است.
تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) بر بهبود اسنادهای ارتباطی زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) بر بهبود اسنادهای ارتباطی زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان است. روش این تحقیق، نیمه تجربی است و از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری، زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان هستند. روش نمونه گیری خوشه ای است که از بین فرهنگسراهای شهر اصفهان، فرهنگسرای خانواده انتخاب شد. نمونه، 30 نفر از زنان داوطلب شرکت در دوره آموزشی هستند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیّر وابسته در این پژوهش، اسنادهای ارتباطی است. متغیّر مستقل، مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد است که در 10 جلسه مشاوره گروهی به گروه آزمایش ارائه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه اسنادهای زناشویی فینچام و برادبوری (1992) است. داده ها با نرم افزار 19 SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر اسناد زناشویی کلّی (P<0/01) و ابعاد آن یعنی اسناد باثبات و بی ثبات(P<0/01) ، اسناد کلّی و جزیی(P<0/01) و اسناد سزاوار سرزنش–گذشت(P<0/01) مؤثّر است، اما در ابعاد اسناد درونی و بیرونی به خود، اسناد درونی و بیرونی به همسر (05/0P>) و اسنادهای خودخواهانه و نوع دوستانه (05/0P>) و اسنادهای عمدی و غیرعمدی (05/0P>) مؤثّر نیست و تفاوت معنادار ایجاد نکرده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مشاوره مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهّد می تواند اسنادهای زناشویی زوجین را بهبود بخشد.
نقش واسطه ای بهداشت روانی همسر در بهداشت روانی و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی، یکی از مهم ترین زمینه های مهم سازگاری در زندگی یک فرد بزرگسال محسوب شده و تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای بهداشت روانی همسر در بهداشت روانی و رضایت زناشویی هر کدام از زوجین انجام یافته است.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی، 228 زن و مرد (57 زوج روستانشین و 57 زوج شهرنشین) به روش نمونه گیری تصادفی از میان والدین دانشجویان دانشگاه پیام نور بناب در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب و پرسش نامه ی رضایت زناشویی انریچ و چک لیست بهداشت روانی بر روی آنان اجرا شد. داده ها با آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت زناشویی زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود نداشت اما زنان در این تحقیق از بهداشت روان ضعیف تری برخوردار بودند (05/0P<). بهداشت روانی همسر در رابطه ی بین بهداشت روانی و رضایت زناشویی فرد (در زنان و مردان) تا اندازه ای واسطه شده بود. هم چنین، بهداشت روانی فرد به طور مستقل نیز با رضایت زناشویی رابطه داشت (001/0P<).
نتیجه گیری: به نظر می رسد با ارتقای بهداشت روانی همسران می توان بر بهداشت روانی و رضایت زناشویی آنان تاثیر مثبت گذاشت.
اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر کیفیت زندگی، رضایت زناشویی و تعارض زناشویی زنان ازدواج کرده به شیوه عادی، زن به زن و فرار کردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش آشکار ساختن اندازه کارآمدی خانواده درمانی ستیر در کاهش تعارض زناشویی و افزایش کیفیت و رضایت زناشویی زنان ازدواج کرده به شیوه عادی، زن به زن و فرار کردن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی دربرگیرنده یک پیش آزمون و پس آزمون با سه گروه است. جامعه آماری زنان ازدواج کرده به هر سه شیوه نام برده بودند و نمونه دربرگیرنده 15 نفر از هر گروه بود. داده ها به وسیله پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 سنجه زوجی اینریچ و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MSQ) گرداوری شد. زنان هر سه گروه طی 10 جلسه مورد درمان ستیر قرار گرفتند. داده های پرسشنامه های پژوهش با به کارگیری نرم افزار 19 spss و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رویکرد ارتباطی ستیر در افزایش رضایت زناشویی و کاهش تعارض زناشویی کارآمد بوده است، ولی در بهبود کیفیت زندگی کارآمد نبوده است.
مقایسة کارآمدی مداخلات اسلامی و درمان شناختی رفتاری توسعه یافته در افزایش رضایت زناشویی زوج ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درصدد مقایسة کارآمدی مداخلات اسلامی در زوج درمانی با زوج درمانی شناختی رفتاری توسعه یافته در افزایش رضایت زناشویی زوج هاست. تدوین زوج درمانی اسلامی بر اساس روش اجتهادی رایج در علوم اسلامی صورت گرفته است. روش «شناختی رفتاری» از آثار اپشتاین و باکوم برگرفته شده است. در مقایسة آماری دو رویکرد، از آزمون تحلیل «واریانس مکرر یا اندازه های وابسته» استفاده شد. زوج درمانی اسلامی در پنج بخش مداخله های شناختی، عاطفی، رفتاری، ساختاری (توزیع قدرت، حقوق زوجین و مرزها بر اساس فقه اسلامی) و معنوی (توصیه های اعتقادی، اخلاقی و عبادی) ارائه گردید. بررسی آماری نشان داد که هر دو روش تأثیر معناداری در افزایش رضایت زناشویی زوج ها دارند، ولی تفاوت معناداری بین کارآمدی دو روش به دست نیامد. همچنین زیرمقیاس های سازگاری شخصیتی، ارتباط همسری، تعارض، و اوقات فراغت در اثر دو روش تغییر معنادار داشتند، ولی بین دو روش تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بررسی یک دهه پژوهش درزمینه مداخله در تعارض های خانوادگی و زناشویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی علم سنجی مقالات انتشاریافته دهه اخیر در پهنه تعارضات خانوادگی و زناشویی به انجام رسیده است. با به کار بستن روش پژوهش مقطع- توصیفی، نخست همه مقالات فارسی زبان نشریات علوم انسانی و پزشکی با کلیدواژه های خانواده، زناشویی، زوج، ازدواج، همسر، طلاق، اختلاف، تعارض، تضاد، همسر آزاری، فرزند آزاری، ناسازگاری، خشونت و فرار برای بررسی انتخاب شدند. پس از حذف مقالات تکراری 1221 مقاله از 158 نشریه باقی ماند. با جداسازی گستره های مورد بررسی، آشکار شد که 86 مقاله به گزارش مداخله در تعارضات خانوادگی و زناشویی پرداخته بودند. یافته ها نشان داد که بیشترین مداخلات به صورت گروهی با حضور همسران انجام شده بود. افزون بر این، بیشترین رویکرد درمانی به کار بسته رویکرد شناختی رفتاری، بیشترین طرح پژوهشی بکار بسته طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه، بیشترین شهری که مداخلات در آن انجام گرفته بود شهر تهران و بیشترین مکان های جمع آوری داده ها مراکز مشاوره بود. در بخش حمایت های مالی نیز تنها هفت درصد از مقالات، دارای پشتیبان مالی بودند. ازاین رو، با در نظر گرفتن آمار طلاق و با درنگ در یافته های پژوهش، می توان از این یافته در راستای افزایش شمار و کیفیت مداخلات و پژوهش های آزمایشی برای کاهش تعارض های همسران و خانواده ها در سطح کشوری استفاده کرد.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت و سازگاری زناشویی زوج ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :از جمله متغیرهای مهم در مطالعات خانواده، سازگاری و رضایت زناشویی است. این دو متغیر جایگاه برجسته ای را در مطالعه ارتباطات خانوادگی و زناشویی به خود اختصاص داده و با تلاش زوج ها در رابطه زناشویی ایجاد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان محور بر رضایت و ساز گاری زناشویی زوج ها انجام گرفت. مواد و روش ها:روش پژوهش نیمه آزمایشی و نمونه شامل 30 زوج ناسازگار و با رضایت زناشویی پایین که برای دریافت خدمات مشاوره در سال 1394 به مراکز مشاوره اصفهان مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. دو زوج از گروه آزمایش و سه زوج گروه شاهد در مرحله پیگیری شرکت نکردند. گروه آزمایش به مدت 14 جلسه در برنامه زوج درمانی هیجان محور که توسط متخصص مشاوره خانواده و زوج درمانگر اجرا شد، شرکت نمودند؛ در حالی که آزمودنی های گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. شاخص های رضایت زناشویی Enrich و سازگاری زناشویی Locke- Wallace توسط آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردید. داده های به دست آمده به کمک تحلیل واریانس مختلط و با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی شد. یافته ها:زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش رضایت و سازگاری زناشویی در مرحله پس آزمون 01/0 > P و پیگیری 01/0 > P مؤثر بود و میزان تأثیر در مرحله پس آزمون بیشتر از مرحله پیگیری به دست آمد. نتیجه گیری:انجام پژوهش در فرهنگ های مختلف و با تعداد جلسات کمتر و بیشتر از تعداد جلسات پژوهش حاضر با همتاسازی گروه های مورد مطالعه نیز پیشنهاد می شود. میزان تأثیر این روش بر سایر ابعاد روابط زناشویی مانند تعارض، ابرازگری هیجانی، مشکلات جنسی، صمیمیت زناشویی در پژوهش های بعدی لازم است که مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، استفاده از رویکرد زوج درمانی هیجان محور برای زوج هایی که از آشفتگی زوجی رنج می برند، پیشنهاد می شود.
اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی بر سرزندگی و کنترل عواطف در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی بر سرزندگی و کنترل عواطف در زنان متقاضی طلاق انجام شده است. مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابراست. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر نیشابور است که در بهار 95 به این مراکز مراجعه نمودند. نمونه پژوهش شامل 24 زن متقاضی طلاق است که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه های کنترل عواطف ویلیامز و چامپلس(1997) و سرزندگی دسی و رایان (1997) استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS- 22و با روش آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تلفیق دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی اثربخشی معنی داری بر کنترل عواطف و سرزندگی زنان متقاضی طلاق دارد (p<0/05). همچنین نتایج نشان داد، تلفیق دو رویکرد درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر زیر مقیاس های کنترل عواطف اثر بخشی معناداری دارد (p<0/05). بنابراین می توان گفت، تلفیق دو روش درمانی راه حل محور و روایت درمانی می تواند به ارتقای کنترل عواطف و سرزندگی زنان متقاضی طلاق بیانجامد.
اثر بخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین معتاد . روش: شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل ۴۰ نفر از زوجین معتاد کمپ امید به زندگی شهرستان سبزوار بود که ۲۰ نفر در گروه گواه و ۲۰ نفر در گروه آزمایش گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش ۸ جلسه گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل را دریافت کردند و به اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله پرسشنامه پرخاشگری توسط گروه نمونه تکمیل شدند. یافته ها: در پس آزمون، پرخاشگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. یافته های پژوهش مؤید این مهم است که گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش پرخاشگری زوجین معتاد می گردد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زناشویی زوجین متعارض شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :کیفیت روابط زناشویی میان زوجین، مهم ترین جنبه خانواده های دارای عملکرد مطلوب می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral couple therapy یا CBCT) و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر کیفیت زناشویی زوجین متعارض بود. مواد و روش ها:در این پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی، پیش آزمون، پس آزمون با گروه شاهد استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متعارض بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه انجام گرفت. 90 نفر (زن و شوهر) در سه گروه CBCT (30 نفر)، ACT (30 نفر) و گروه شاهد (30 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش، دوازده جلسه درمان را یک بار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسش نامه سازگاری زوجی اصلاح شده (Revised Dyadic Adjustment Scale یا RDAS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته ها نشان داد که روش های CBCT و ACT، تغییرات معنی داری در کیفیت زناشویی در مرحله پس آزمون ایجاد کرد (05/0 > P). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی Bonferroni حاکی از آن بود که بین میزان اثربخشی روش های CBCT و ACT بر کیفیت زناشویی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0 < P). نتیجه گیری:روش های CBCT و ACT هر دو تغییرات معنی داری در کیفیت زناشویی ایجاد کرد و بین اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از این رو، نتیجه پژوهش حمایتی تجربی برای هر دو درمان در جهت افزایش کیفیت زناشویی فراهم می کند.
درمان های تلفیقی، جنسیت و زوج درمانی: بررسی و هم سنجی اثربخشی زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تصمیم گیری مجدد در بهبود تعهد زناشویی همسران متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تصمیم گیری مجدد ازجمله درمان های تلفیقی هستند که موردتوجه درمانگران واقع شده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و هم سنجی اثربخشی زوج درمانی رفتاری التقاطی و درمان تصمیم گیری مجدد در بهبود تعهد زناشویی زوجین به انجام رسید. پژوهش نیمه آزمایشی است و طرح آن پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه است. 37 زوج (74 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زوج های آشفته ای که به مراکز مشاوره شهر سنندج مراجعه کرده بودند گزینش و به گونه تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. یکی از گروه ها 12 جلسه مداخله زوج درمانی رفتاری التقاطی و گروه دیگر 10 جلسه مداخله درمان تصمیم گیری مجدد دریافت نمودند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه تعهد زناشویی برای گردآوری داده ها به کار گرفته شد. داده های به دست آمده به روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS21 تحلیل شدند. برآمدها نشان داد که جنسیت زوجین تأثیر چندانی در اثربخشی مداخلات زوج درمانی نداشته است. هم چنین برآمدهای تحلیل آماری نشان داد که هردو درمان رفتاری التقاطی و تصمیم گیری مجدد در بهبود تعهد زناشویی زوجین مؤثر بوده اند (05/0 P<). 41 درصد از تغییرات تعهد زناشویی توسط مداخلات درمانی تبیین گردید. زوج درمانی رفتاری التقاطی در هم سنجی با درمان تصمیم گیری مجدد کارایی بیشتری در بهبود تعهد زناشویی و پایداری دستاوردهای درمان داشت (05/0 P<). درمان های تلفیقی رو به گسترش اند، امیدوار است به کار بستن آن ها از سوی متخصصین گستره خانواده با پذیرش بیشتری روبرو شود.
اثربخشی برنامه غنی سازی مبتنی بر امیدواری در سازش یافتگی و تعهد زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه غنی سازی مبتنی بر امیدواری بر میزان سازش یافتگی و تعهد زناشویی زنان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور 16 نفر از زنان ساکن منطقه 6 تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با بهره مندی از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. نخست هر دو گروه با بکار بستن پرسشنامه های سازش یافتگی زناشویی اسپنیر (1976) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش 5 جلسه در برنامه غنی سازی زناشویی مبتنی بر امیدواری نهاده شد، درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار قرار داشت. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. از برای نبود برقراری مفروضه های تحلیل کوواریانس برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج برآمده از تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه در میزان سازش یافتگی زناشویی، تعهد شخصی و تعهد ساختاری تفاوت معنی داری وجود دارد و برنامه غنی سازی مبتنی بر امیدواری بر این متغیرها اثرگذار بوده است؛ ولی اختلاف معنی داری در متغیر تعهد اخلاقی مشاهده نشد. یافته ها نشان گر از این است که برنامه غنی سازی ازدواج مبتنی بر امیدواری که روشی کوتاه مدت و مقرون به صرفه است می تواند یک روش مداخله ای درخور برای افزایش سازش یافتگی و تعهد زناشویی و غنی سازی روابط زوجی باشد.
اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین.
روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ی آماری کلیه ی زوجین شهر بندر عباس می باشد.نمونه ی پژوهش شامل ۲۰زوج درگروه آزمایش و ۲۰ زوج در گروه کنترل است که از بین ۹۷ زوجی که از میان ۱۸۵ زوج ثبت نام کننده، نمره پایینی در پرسشنامه مولفه های عشق اخذ کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. پرسش نامه عشق مثلثی یا مولفه های عشق( استرنبرگ) به همراه اطلاعات دموگرافی آزمودنی ها جهت گردآوری داده ها استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس و T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زن و مرد اثر مثبت و معنادار داشته است. معناداری تفاوت میانگین زن و مرد با استفاده از آزمون T مستقل رد شده و نتیجه حاصل آنکه آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زوجین تاثیر معنادار و مثبت دارد.
تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی در بهبود سازگاری زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر افزایش سازگاری زنان متأهل بود. در این پژوهش، جامعه آماری، زنان متأهل شرکت کننده در جلسات آموزش مهارت های زندگی در خانه های سلامت منطقه 6 در سال 1391 بودند. روش:حجم نمونه 30 نفر بود که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در معرض پیش آزمون قرار گرفتند و آموزش خودکارآمدی برای گروه آزمایش اجرا شد. بعد از آموزش از دو گروه کنترل و آزمایش پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه سازگاری بل بود. این پژوهش در قالب پنج فرضیه، اثربخشی آموزش خودکارآمدی در بهبود سازگاری (خانوادگی، تندرستی، عاطفی، اجتماعی، کلی) زنان متأهل مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهدکه بین عملکرد گروه آزمایش و کنترل پس ار آموزش تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری:بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش خودکارآمدی باعث بهبود سازگاری در ابعاد خانوادگی، تندرستی، عاطفی، اجتماعی و کلی زنان متأهل شده است.
بررسی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصیِ زوجین مذهبی برخوردار از سازگاری زناشویی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصی زوجین مذهبی برخوردار از رضایت زناشویی بالا.
روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در ۱۱ زوج مذهبی (مسلمان) برخوردار از سازگاری زناشویی بالا انجام گرفت. این زوجین به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. تحلیل داده های حال از مصاحبه ها هم با استفاده از شیوه کیفی نظریه زمینه ای انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی زوجین شامل ارزش های مذهبی خاصی بود که با ادارک زوجین از مقدس بودن ازدواجشان و ادراک آنها از برخورداری از رحمت خداوند در زندگی زناشویی ارتباط متقابل داشت و هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق افزایش تعهد زناشویی، منجر به افزایش رضایت زناشویی آنها می شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی از طریق فرآیندهایی می تواند به پیامدهای مثبتی در زندگی زناشویی زوجین مذهبی منجر شود. این فرآیندها در مدل مفهومی که از نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه های زوجین بدست آمد نشان داده شد.
رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان پستان در طی دوره درمانهای تکمیلی پزشکی:یک مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رضایتمندی زناشویی از مهم ترین پیامدهای یک رابطه زناشویی مطلوب و شاخصی مهم جهت قضاوت در مورد میزان کارآمدی آن محسوب می شود. این مطالعه باهدف بررسی تأثیر سرطان سینه بر رضایتمندی زناشویی در طی مراحل تشخیص و درمان پزشکی آن از طریق مقایسه با زنان سالم صورت گرفت.
روش: با استفاده از طرح مطالعه توصیفی مقایسه ای، پنجاه زن مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) و پنجاه زن از جمعیت عادی با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (١٩٧۶) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-19 برای محاسبه آزمون tمستقل پردازش شدند.
یافته ها: یافته ها حاکی از معنادار بودن تفاوت میانگین های دو گروه (٠٠١./=sig ) و پایین تر بودن رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به سرطان سینه بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش و با در نظر گرفتن نتایج سایر مطالعات مرتبط به نظر می رسد که پرداختن به رضایتمندی زناشویی زنان در طی مراحل اولیه تشخیص و درمان سرطان سینه یک ضرورت بهداشت روان محسوب می شود.
بررسی رابطه مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی در زوجین شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع همبستگی چندگانه و نمونه شامل 400 زن و شوهر (200 زوج) بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین زوجین شهر اصفهان در نیمه اول سال 1392 انتخاب شدند. نمره های آزمودنی ها به صورت جمع نمره زن و شوهر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (2001) استفاده شد. داده ها به وسیله همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از همبستگی نشان داد که بین نمره های مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین پنج مهارت ارتباطی، چهار مهارت درک پیام، کنترل عواطف، قاطعیت در کلام و بینش نسبت به فرایند ارتباط توانستند صمیمیت زناشویی را پیش بینی کنند. همچنین، مدل معادله ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی نشان داد که مهارت های ارتباطی 46/0 صمیمیت زناشویی را تبیین کردند. شاخص های نیکویی برازش IFI،NFI ، CFI و TLI این مدل بالاتر از 9/0 و قابل قبول است؛ اما مقدار شاخص RFI کمتر از 9/0 و غیرقابل قبول است. شاخص RMSEA نیز دارای مقدار قابل قبول 7/0 است که نشانه برازش مناسب مدل است. در نهایت، مدل ارائه شده، از برازش مناسبی با داده های جمع آوری شده در این پژوهش برخوردار بود.