فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ماندالا درمانی در کاهش اضطراب نوجوانان انجام شد. پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون گسترش یافته با یک گروه آزمایش و دو گروه مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان گرمی با دامنه سنی 15 تا 18 سال تشکیل می دادند که از میان آن ها 45 نفر به تصادف انتخاب شد و در سه گروه، یک گروه آزمایش (15 نفر) و دو گروه مقایسه (هر گروه 15 نفر) به تصادف گمارده شدند. آزمودنی ها پرسشنامه اضطراب موقعیتی اشپیلبرگر (1983) را در دو نوبت (پیش آزمون و پس آزمون) تکمیل کردند. از گروه آزمایش خواسته شد که به مدت 20 دقیقه به رنگ آمیزی طرح ماندالا بپردازند، همچنین از گروه اول مقایسه خواسته شد که به مدت 20 دقیقه به رنگ آمیزی صفحه شطرنجی مشغول شوند و از گروه دوم مقایسه نیز خواسته شد به مدت 20 دقیقه به کشیدن نقاشی آزاد بپردازند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت میان گروه ها در پس آزمون اضطراب از لحاظ آماری معنادار است، به این معنی که هر سه روش رنگ آمیزی ماندالا، رنگ آمیزی صفحه شطرنجی و نقاشی آزاد در کاهش اضطراب مؤثر بوده اند. در ادامه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد روش رنگ آمیزی ماندالا نسبت به دو روش دیگر تأثیر بیشتری داشته است. این تفاوت می تواند بر اثر فراخوانی کنش های خود برای یکپارچه سازی فعالیت ها در جریان درگیر شدن آزمودنی ها در رنگ آمیزی ماندالا تفسیر شود.
اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر سلامت روان، شفقت خود و وسوسه در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
133 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود سلامت روان، شفقت خود و وسوسه در معتادان شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون_ پیگیری با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل 32 مرد از معتادان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گراس را به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند درحالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، مقیاس شفقت خود (SCS) و پرسشنامه سنجش وسوسه و برای تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان موجب ارتقاء سلامت روان و شفقت خود و کاهش وسوسه در افراد گروه آزمایش شد؛ و در نهایت آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
وضعیت اجتماعی _ اقتصادی، تاب آوری و عملکردتحصیلی: کاربرد مدل یابی معادلات ساختاری چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
186-207
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بررسی اثر وضعیت اجتماعی اقتصادی، به صورت اثرات فردی و ترکیبی، و تاب آوری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهر تهران بود. روش: بدین منظور جامعه این پژوهش را تمامی دانش آموزان مقطع پایه ششم شهر تهران در سال تحصیلی (96-95) تشکیل می دهند که از این تعداد 600 نفر از دانش آموزان این مقطع به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای دو مرحله ای انتخاب شده بودند و پرسشنامه ی تاب آوری (مارتین و مارش، 2006) را تکمیل نمودند و والدین آنها به سوالات مربوط به وضعیت اجتماعی _ اقتصادی که برگرفته از سوالات آزمون بین المللی تیمز (که هر 4 سال یکبار برای بخش عملکرد کشورها در آموزش علوم و ریاضیات تکرار می شود تا روند تغییرات آموزشی و حتی میزان کاهش و افزایش عملکرد دانش آموزان کشورهای شرکت کننده در پی این سال ها مشخص شود)، بودند پاسخ دادند. با مشخص کردن والدین در سه گروه با وضعیت اجتماعی اقتصادی بالا، متوسط و پایین این متغیر در سطح والدین نیز ساخته شد. یافته ها: مدل یابی معادلات ساختاری چند سطحی به منظور بررسی داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت اجتماعی اقتصادی دارای اثر مستقیم معنادار بر عملکرد تحصیلی در هر دو سطح دانش آموز و خانواده بود و اثر تاب آوری بر عملکرد تحصیلی نیز معنادار بوده است. نتیجه گیری: مدل برازش خوبی داشته و 22 درصد از واریانس عملکرد دانش آموزان در سطح دانش آموز و 28 درصد از واریانس عملکرد دانش آموزان در سطح خانواده تبیین شد.
اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
60-79
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده بود. روش : این مطالعه از نظر روش شناسی جزء طرح های شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه والدین دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی دبستان های شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ابتدا دو دبستان پسرانه و دخترانه انتخاب و سپس تعداد 60 نفر از والدین دانش آموزان افسرده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش با رویکرد آدلری ارائه شد. فرزندان والدین شرکت کننده در هر دو گروه، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (2002) و احساس گناه آیزنک (2007) را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری احساس گناه دانش آموزان گروه آزمایش، کاهش و بهزیستی روان شناختی آنها افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین، آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده اثربخش بوده است .
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شهر اراک در سال 1397 صورت گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به بیماری سوءهاضمه عملکردی شهر اراک بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند که در نهایت 11 نفر در هر گروه جای گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری گروهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی نیپن (1998) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) در سطح معناداری 05/0 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد. همچنین با مقایسه میانگینهای گروههای آزمایش و کنترل میتوان نتیجه گرفت که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان مولفه های کیفیت زندگی شامل تنش و نگرانی، تداخل با فعالیت های روزانه، اختلال در خوردن و آشامیدن، آگاهی نسبت به بیماری و احساس کنترل برآن و تداخل با کار و تحصیل در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد (001/0>P). نتیجه گیری: مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری روشی موثر به منظور افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی است.
بررسی رابطه اهداف پیشرفت با هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اهداف پیشرفت با هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران بود . روش شناسی: جامعه آماری مورد مطالعه کلیه داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ دﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻧﯽ پایه یازدهم شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تصادفی تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهداف پیشرفت میدلتن ومیگلی (1997)، پرسشنامه هیجان آموزشی پکران (2017) و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از معدل دانش آموزان استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین اهداف پیشرفت و هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)؛ نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد اهداف پیشرفت قادر به پیش بینی هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان بوده است (156/0 =R) و سهم آن در تبیین واریانس هیجانات آموزشی و پیشرفت تحصیلی برابر با 4/2 درصد بوده (024/0= ). همچنین نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های فرعی پژوهش نیز نشان داد بین اهداف پیشرفت بین دانش آموزان سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری وجود دارد هیجانات آموزشی نیز در بین دانش آموزان سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تفاوت معناداری داشت.
ادراکِ مردانِ بی وفا (خیانت) از علل و عوامل بازدارنده از روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
79-105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی علل و عوامل بازدارنده از خیانت زناشویی از دیدگاه مردان بی وفا بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مردان بی وفا شهر شاهیندژ در سال 1395 بود که پس از شناسایی تعداد زیادی از آن ها توسط پژوهشگران، از میان آن ها با استفاده از شیوه ی نمونه گیری هدفمند تعداد 12 مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و موردِ مصاحبه قرار گرفتند. همه مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و در نهایت با استفاده از روشِ تحلیلِ تفسیری دیکلمان، آلن و تانر (1989) تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه منجر به شناسایی51 کد اولیه، 9 زیرمضمون و 3 مضمون اصلی در زمینه ی عللِ خیانت زناشویی (1. علل درون فردی: تنوع طلبی جنسی، عدم پای بندی مذهبی، کسب اعتماد به نفس، انتقام. 2. علل بین فردی: نارضایتی جنسی، نارضایتی عاطفی و عدم تعهد. 3. علل محیطی: مهیابودن شرایط خیانت و اختلال در همسرگزینی) و 23 کد اولیه، 5 زیرمضمون و 3 مضمونِ اصلی در زمینه عوامل بازدارنده از خیانت زناشویی (1. بازدارنده های بین فردی: ارضای عاطفی و ارضای جنسی. 2. بازدارنده های محیطی: رفع تحریک کننده های محیطی و رهایی از اجبار انتخابی. 3. بازدارنده های درون فردی: پای بندی مذهبی) در مردان بی وفا شد. نتیجه گیری: پژوهشگران و برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده می توانند از طریق رفع علل گرایش زوج ها به روابط فرازناشویی و تقویت عوامل بازدارنده در آن ها و محیط کارکردی شان، تا حد زیادی احتمال گرایش این افراد را به روابط فرازناشویی کاهش داده و زمینه ثبات سیستم زوجی و نهاد خانواده را فراهم کنند.
رابطه منبع کنترل درونی و تاب آوری با خودتنظیمی در صاحبان نگهدارنده حیوانات خانگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف رابطه منبع کنترل درونی و تاب آوری با خودتنظیمی در صاحبان نگهدارنده حیوانات خانگی شهر تهران در سال 1397 صورت گرفت. روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه صاحبان نگهدارنده حیوانات خانگی در شهر تهران بودند که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 257 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه استاندارد منبع کنترل درونی نوویکی و استریکلند (1973)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و خودتنظیمی میلر و براون (1999) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای هر سه پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین منبع کنترل درونی با خودتنظیمی صاحبان نگهدارنده حیوانات خانگی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین تاب آوری با خودتنظیمی صاحبان نگهدارنده حیوانات خانگی رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: منبع کنترل درونی و تاب آوری پیش بینی کننده معنی دار خودتنظیمی صاحبان نگهدارنده حیوانات خانگی هستند.
رابطه بین ادراک حمایت اجتماعی(خانواده، معلمان و دوستان)و باورهای هوشی با انگیزش تحصیلی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی انگیزش تحصیلی بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان باورهای هوشی در دانش آموزان انجام شد. روش شناسی: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه در شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 120 نفر بودند که با روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه های انگیزش تحصیلی (هارتر، 1981)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988) و باورهای هوشی (عبدالفتاح و ییتس ، 2006) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه خطی در نرم افزار SPSS-22 و در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که حمایت خانواده، دوستان و معلمان با انگیزش تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار مثبت و میزان باورهای هوشی افزایشی با انگیزش تحصیلی آنان رابطه معنادار مثبت داشت. همچنین متغیرهای حمایت خانواده، دوستان و معلمان و باورهای هوشی به طور معناداری توانستند 31 درصد از تغییرات انگیزش تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند (0/05>P). نتیجه گیری: هر چقدر معلمان خانواده و دوستان از دانش آموز در حوزه های مختلف به صورت واقعی حمایت کنند روحیه انها و ظرفیت های تحصیلی آنها افزایش خواهد یافت و از این رو بهبود حمایت اجتماعی ادراک شده و آموزش های مرتبط با باورهای هوشی می تواند زمینه ساز افزایش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان شود.
هم سنجی اثربخشی روان درمانی گروهی وجودی، شناختی-وجودی و انسان گرا-وجودی بر خودتنظیمی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر متون فلسفه وجودی روابط میان فردی و صمیمی موردبررسی بوده است، لذا آزمودن روان درمانی های برگرفته از این فلسفه در راستای بهبود رابطه زناشویی حائز اهمیت است، ولی پرسش این است که کدام روش در این زمینه مؤثرتر است؟ این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی گروهی وجودی، شناختی-وجودی و انسان گرا-وجودی بر خودتنظیمی زناشویی زنان دچار دیابت نوع دو و چاقی انجام گرفته است. روش پژوهش آزمایشی است و طرح آزمایشی آن پیش آزمون- پس آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروه های موازی آزمایشی و گواه بود. جامعه هدف این پژوهش زنان دچار همبودی دیابت نوع دو و چاقی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه اول سال 1398 بود. پس از غربالگری سطح خودتنظیمی زناشویی، 32 آزمودنی به روش تصادفی ساده از این جامعه انتخاب و با استفاده از روش تصادفی جایگزینی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. داده ها با مقیاس خودتنظیمی زناشویی ویلسون، چارکر، لیزیو، هالفورد و کیملین (2005) گردآوری شد. پس از پیش آزمون گروه های آزمایشی در نه جلسه هفتگی 120 دقیقه ای شرکت کردند. داده ها با آزمون آماری اندازه گیری های مکرر مدل خطی عمومی و با به کارگیری نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل اندازه گیری های مکرر نشان داد که تأثیر مداخله شناختی-وجودی بر خودتنظیمی زناشویی زنان در مقایسه با گروه گواه معنی دار و باثبات است (001/0= P value). مداخله شناختی-وجودی می تواند به شکلی معنی دار و باثبات بر خودتنظیمی زناشویی زنان مبتلابه همبودی دیابت نوع دو و چاقی مؤثر باشد. یافته ها نشانگر فایده به کارگیری روش شناختی- وجودی در حرفه مشاوره و روان درمانی است، ولی فعلاً ابهاماتی باقی است که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته است.
تحلیل و مقایسه نشانه شناختی ساختار خانواده در سینمای دهه 70 و 90 ایران با مطالعه موردی فیلم لیلا و عصر یخبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
161-183
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازنمایی خانواده در رسانه ها بیان کننده گفتمان های غالب درباره ساختار و الگوهای تشکیل دهنده آن بوده و رسانه ها قابلیت ایجاد یا تأیید یا تغییر این گفتمان ها را دارند. و این مقاله در پی بررسی این مساله است که چگونه قواعد، ساختار و الگوهای خانواده در چند دهه اخیر دچار تحول و دگرگونی شده است و نقش سینما در این تغییر و تحول و گفتمان سازی چگونه بوده است و با چه شیوه، ابزار و همچنین رمزگانی این تغییرات در ساختار فعلی و فرهنگی خانواده ایجاد شده است. روش پژوهش: از آنجا که با تصاویر متحرک، موسیقی و کلام به عنوان متن رسانه ای سروکار داریم، از روش کیفی با رویکرد نشانه شناسی برای بررسی نشانه های تصویری موجود در فیلم های منتخب سینمایی استفاده می کنیم. هدف پژوهش: این هدف مقایسه ای بین دو دهه ۷۰ و ۹۰ سینمای ایران با تمرکز بر فیلم لیلا (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵) و عصر یخبندان (مصطفی کیایی، ۱۳۹۳) صورت گرفت یافته ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک فیلم های سینمایی در مسیری که در دو دهه ی اخیر از سال ۷۰ به سال ۹۶ طی کرده است، زمینه ایجاد تغییر و تحولات اساسی در ساختار خانواده و مولفه های تشکیل دهنده آن مانند قواعد، مرزها، نقش ها و الگوهای ارتباطی شده است. نتیجه گیری: یافته ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک تغییرات جدی کرده است . و عوامل یاد شده موجب فروپاشی ساختار خانواده شده است. .
کارآمدی آموزش الگوی گشتاوری السون بر سبک های دل بستگی و تعارض های زناشویی زوجین در معرض طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق هیجانی مهم ترین عامل ازهم گسیختگی خانواده است که آثار و پیامدهای آن بیشتر از طلاق قانونی است. سبک دل بستگی و تعارض زناشویی از عوامل روانشناسی مؤثر در ایجاد فاصله عاطفی میان زوجین است. سبک های دل بستگی چارچوبی را برای فهم دقیق و بهتر روابط زناشویی و شیوه های مقابله با تعارض فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مدل گشتاوری السون بر سبک های دل بستگی و تعارض های زناشویی در زوجین در معرض طلاق هیجانی بود. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مراجعه کنندگان متقاضی زوج درمانی به کلینیک نیستان در فاصله سال 96- 95، تعداد 16 زوج با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از مصاحبه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (دو گروه 8 زوجی) قرار گرفتند؛ در طول اجرای برنامه، یک زوج از گروه آزمایش خارج شد. قبل و پس از آموزش، پرسشنامه های طلاق هیجانی گاتمن (1995)،سیاهه سبک های دل بستگی کولینزو رید (1990) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1387) اجرا و بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از روش تحلیل کوواریانس بررسی شدند. نتایج تفاوت معناداری را در نمرات تعارض (01/0Sig= و 778/7F=) و رفتارهای مخرب برخاسته از دل بستگی اجتنابی (002/0Sig= و 873/11F = ) و اضطرابی/ دوسوگرا (0001/0Sig= و 611/23F = ) بین دو گروه نشان دادند اما در متغیر دل بستگی ایمن (123/0Sig= و 549/2F=) تفاوت معناداری ایجاد نکرد (05/0 p<). بر اساس یافته ها، این روش به نظر می رسد در کاهش رفتارهای متعارض زناشویی و نیز رفتارهای برخاسته از سبک های دل بستگی ناایمن اثربخش باشد.
هم سنجی اثربخشی روان تحلیل گری کارن هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی ارتباطی زوجین یکی از راه های ارزیابی ساختار خانواده است که نحوه تعامل زن و شوهر را با یکدیگر مشخص می سازد و کارایی خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف هم سنجی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترل شده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است جامعه آماری شامل 300 زن متأهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متأهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه سه وجهی هورنای-کولیج (2011) که قبل از مداخله توزیع شد، دچار روان آزردگی محسوب می شدند. گروه های آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی به ترتیب با رویکرد شناخت درمانی و روان تحلیل گری هورنای، در فواصل زمانی یک الی دو بار در هفته دریافت کردند. پرسشنامه "الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) در سه مرحله خط پایه، مرحله میانی و پایان مداخله، در بین گروه های آزمایشی و به صورت هم زمان برای گروه کنترل توزیع شد و سپس با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر موردبررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثر معنادار مداخلات بر اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه در هر سه الگوی ارتباطی بود (001/0P<). الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو گروه آزمایشی افزایش معناداری یافت (001/0P<،92/211f= ). الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر (001/0P<،19/313f= ) و اجتناب متقابل (001/0P<،35/104f= ) به طور معناداری کاهش یافتند. اثربخشی دو نوع مداخله بر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و اجتنابی متقابل، تفاوت معناداری نداشت، اما روان تحلیل گری هورنای در هم سنجی با شناخت درمانی، تفاوت معناداری بر کاهش الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر نشان داد.
تاثیر آموزش خود _ دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
83-104
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت در نیمه دوّم سال 1394 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی خود-دلسوزی شناختی دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سلامت عمومی ( GHQ ) استفاده شد. داده ها با روش آماری کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر ابعاد سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار مورد تائید قرار گرفته است و زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان سرپرست خانوار گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی و افسردگی کمتری داشتند. نتیجه گیری: به طور کلّی، یافته های پژوهش بیانگر آن است که آموزش خود-دلسوزی شناختی می تواند بر افزایش سلامت روان زنان سرپرست خانوار اثربخش باشد.
امنیت خانواده در سایه تعدیل قدرتطلبی بیمارگونه در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
130-160
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی قدرت در رابطه زوجین انجام گرفته است. اگر چه اسلام مدیریت کلی زندگی را به مردان واگذار کرده، و هدف این مقاله ورود در حدود شرعی و عرفی در این زمینه نیست، اما گا ه [h1] قدرت طلبی زوجین حالت غیر طبیعی و بیمارگونه به خود می گیرد. سوالاتی که ذهن محقق را در گیر می کند و برآن است تا به جواب این سوالات برسد، این است که: قدرت در رابطه زوجین چگونه به وجود می آید؟ و اجتماع و یادگیری های جنسیتی اجتماعی تا چه اندازه بر زوجین تاثیر گذارند؟ و انواع قدرت در رابطه زوجی مورد تحلیل قرار می گیرد؛ این که آیا مسئله قدرت زوجین در زوج درمانی فقط یک مسئله عدالت اجتماعی و اخلاقی است یا در زوج درمانی یک مسئله مهم بالینی است؟ آیا تغییرات صورت گرفته در زوج درمانی می تواند رضایت زناشویی و سلامت روان در زوجین را ایجاد کند؟ [h2] روش: پژوهش حاضر در قالب یک طرح کیفی در مراکز مشاوره ی اصفهان و شهرکرد در سال 1395 صورت گرفت. به این منظور، از بین متخصصان خانواده، 10 نفر که دارای بیشترین اطلاعات درباره زوجین قدرت طلب بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات گردآوری شدند. سپس این اطلاعات در کدگذاری ها تقلیل پیدا کردند و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافته ها: در تجزیه و تحلیل داده ها دو طبقه اصلی «ویژگی های زوجین قدرت طلب و مسئولیت ناپذیر » به دست آمد. زیر طبقات ویژگی های زوجین قدرت طلب شامل «مرد سالاری، زن سالاری، زوجین اقتدار طلب، زوجین پرخاشگر و زوجین مستقل» و زیر طبقات ویژگی های زوجین مسئولیت ناپذیر شامل «زوجین هرج و مرج، زوجین بی تصمیم، زوجین منفعل مهاجم،زوجین بلاتکلیف و زوجین بی کفایت » بود. نتیجه گیری: هنگامی که قدرت متعادل توزیع شده باشد، هریک از زوجین قادر خواهند بود که با همسر خود در مسائلی که برای آنها مهم است درگیر شوند، و هر دو احساس می کنند که به صورت یکسان حق بیان ایده ها، نیاز ها و احساسات خود را دارند؛ و در نتیجه رضایت زناشویی امنیت خانواده برقرار خواهد بود . [
بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی با دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی زنان ناسازگار انجام شد. روش : پ ژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و به روش همبس تگی اجرا شد. روش نمونه گیری پژوهش حاضرتصادفی چند مرحله ای خوشه ای بود و 103 شرکت کننده در پژوهش حاضر به پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976)، مقیاس ناگویی هیجانی (باگبی و همکاران،1994) و مقیاس دل زدگی زناشویی (پاینز،1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداری 05/0 با آزمون رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی تأثیر مثبت معناداردارد و شفقت خود بر روی دل زدگی زناشویی تأثیر منفی معناداری دارد. همچنین در رابطه بین ناگویی هیجانی با دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار شفقت خود نقش تعدیل کننده دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی نقش تعدیل کننده دارد. بر این اساس هرچه میزان شفقت خود در فرد بیشتر باشد اثرناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی کمتر می شود.
فراتحلیل رابطه انگیزه های استقبالی و اجتنابی فداکاری با کیفیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انگیزه های استقبالی ازخودگذشتگی، همسران ازخودگذشته برای شاد کردن یا برای صمیمیت بیشتر با همسر خود دست به ازخودگذشتگی می زنند درحالی که در انگیزه های اجتنابی فداکاری، همسران برای پرهیز از تعارض و نارضایتی ازخودگذشتگی می کنند. انگیزه های استقبالی ازخودگذشتگی به احساسات مثبت و افزایش کیفیت زناشویی منجر می شود درصورتی که انگیزه های اجتنابی فداکاری با کاهش کیفیت زناشویی همراه است. بااین حال برآیند پژوهش ها رابطه انگیزه های ازخودگذشتگی و کیفیت زناشویی متفاوت و متناقض است؛ بنابراین هدف این پژوهش برآورد اندازه اثر کلی (همبستگی) انگیزه های ازخودگذشتگی و کیفیت زناشویی بود. برای این منظور، پژوهش های انجام شده پیرامون رابطه این متغیرها، در پایان نامه ها و مقاله های انتشاریافته در مجله های علمی میان سال های 1998- 2018 بررسی شد. 6 پژوهش (4 پایان نامه و 2 مقاله) بر پایه معیارهای این پژوهش وارد فراتحلیل شدند. این 6 پژوهش شامل 18 اندازه اثر مستقل برای رابطه انگیزه های استقبالی ازخودگذشتگی و کیفیت زناشویی و 18 اندازه اثر مستقل برای رابطه انگیزه های اجتنابی فداکاری و کیفیت زناشویی بود. برآیندهای حاصل از بررسی سوگیری انتشار، نشان دهنده نبود سوگیری انتشار بود. برآیندها نشان داد تراز اندازه اثر در مدل اثرهای تصادفی برای رابطه انگیزه های استقبالی و اجتنابی فداکاری با کیفیت زناشویی به ترتیب 385/0 و 185/0- است که در سطح 01/0P< معنا دار است. بر پایه معیار کوهن تراز اندازه اثر برای رابطه انگیزه های استقبالی ازخودگذشتگی و کیفیت زناشویی اثری متوسط و برای رابطه انگیزه های اجتنابی فداکاری و کیفیت زناشویی اثری کوچک ارزیابی می شود. بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده مشخص ساخت انگیزه های استقبالی یک متغیر وابسته به فرهنگ است. مضامین نظری و کاربردی یافته های این پژوهش به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بررسی رابطه بین بعد ملی هویت فردی و تمایزیافتگی فردی با میانجیگری ارتباطات جمعی و چرخه هویت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
161-178
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر به هدف بررسی تاثیر بعد ملی گرایی بر میزان تمایز یافتگی فردی با واسطه گری ارتباطات جمعی و هویت اجتماعی می پردازیم. روش تحقیق: در این مطالعه از روش همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این طرح شامل کلیه شهروندان بالای 15 سال مراکز استان های کشور بر اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 می باشد. برای تعیین جمعیت نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه نهایی با توجه به محاسبات انجام شده 1300 نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته می باشد. و برای تجزیه و تحلیل نتایج از مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج این مطالعه، بین بعد ملی گرایی هویت و هویت فردی در مجموع مدل، رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد، بدین معنی که هرچقدر بعد ملی گرایی هویت افزایش می یابد میزان تمایز یافتگی فردی هم افزایش پیدا می کند و برعکس. همچنین براساس نتایج حاصل از بررسی مورد نظر نشان می دهد که تمایز یافتگی هویت فردی به طور مستقیم و منفی از بعد سنت گرایی هویت با ضریب استاندارد (087/0-)، بعد ملی هویت بصورت مستقیم و منفی با ضریب استاندارد(096/0-)، متغیر بعد مذهبی هویت بصورت مستقیم و مثبت با ضریب استاندارد (166/0)، متغیر بعد قومی هویت بصورت مستقیم و مثبت با ضریب استاندارد (776/0) تاثیر می پذیرد. هویت فردی همچنین به طور غیرمستقیم و از طریق متغیرهای بعد ملی هویت، بعد مذهبی هویت و ارتباطات جمعی تحث تاثیر می باشد. نتیجه گیری: مدل ارائه شده از متغیر بعد ملی هویت، کفایت دارد، اما درباره بقیه متغیرها از جمله ارتباطات جمعی، سنت گرایی، بعد قومی هویت و بعد مذهبی هویت مدل تحقیق قابل گسترش می باشد.
معماری شایستگی های مشاوران مراکز مشاوره و خدمات روان شناسی: ارائه الگو مبتنی بر داده های کیفی (مطالعه موردی: مراکز مشاوره شمیم وابسته به نیروهای مسلح ج.ا.ا.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی شایستگی های مشاوران در بافت مراکز مشاوره و خدمات روان شناسی نیروهای مسلح جمهوی اسلامی ایران انجام شد. به عبارت دیگر، مساله اصلی تحقیق حاضر این بود که ابعاد و مولفه های الگوی شایستگی های مشاوران برای کار در مراکز مشاوره و خدمات روان شناسی در بافت سازمان نظامی مورد مطالعه کدام اند؟ این پژوهش را می توان بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت، کیفی به شمار آورد. جامعه آماری این پژوهش شامل مشاوران (حوزه های خانواده، ازدواج، فردی، تحصیلی و کودک و نوجوان) مراکز مشاوره سازمان نظامی مورد مطالعه بود که در مجموع 71 مشاور را شامل می شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت. بر اساس این روش، حجم نمونه مبتنی بر اشباع نظری بود لذا فرآیند مصاحبه تا حصول اطمینان از احصاء داده های مرتبط با موضوع تحقیق و نبود داده جدید ادامه یافت و در نفر چهاردهم مصاحبه ها به پایان رسید. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه استفاده گردید که داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا بر مبنای رویکرد قیاسی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های این تحقیق نشان داد که الگوی شایستگی های مشاوران دارای 7 بُعد شایستگی دانشی، بینشی، نگرشی، توانشی، منشی، مهارت ها و ویژگی های اخلاقی است که 126 مولفه را دربرمی گیرند. این یافته ها با دو روش تکرارپذیری و دلفی اعتباریابی شدند که آزمون دو جمله ای انجام شده بر روی داده های دلفی نشان داد که همه 126 مولفه شناسایی شده در سطح 05/0 معنادار بوده و مورد تایید خبرگان هستند.
حمایت اجتماعی مرتبط با نقش، تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل و فرسودگی تحصیلی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
155 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل در رابطه بین حمایت اجتماعی مرتبط با نقش و مؤلفه های فرسودگی تحصیلی بود. طرح این پژوهش، همبستگی بود. تعداد 337 نفر از زنان دانشجوی متأهل، مادر و شاغل که در دانشگاه های شهرهای نیشابور و مشهد مشغول به تحصیل بودند، در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از سیاهه ی فرسودگی تحصیلی اولدنبرگ (ریسا، زانثوپولوب و تیسائوسیسک، 2015)، مقیاس حمایت اجتماعی مرتبط با نقش (زو و سانگ، 2013) و مقیاس تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل (زو و سانگ، 2013). با استفاده از روش برآورد حداکثر درست نمایی و فرایند خودگردان سازی، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که الگوی مفهومی پیشنهادی پژوهش برازش مطلوبی با داده ها دارد. مؤلفه های حمایت اجتماعی مرتبط با نقش تأثیر مستقیم، منفی و معنی دار بر عدم مشغولیت داشتند. حمایت از سوی دانشگاه تأثیر مستقیم، منفی و معنی دار بر خستگی داشت. نتایج نشان داد که تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل در رابطه بین حمایت از سوی خانواده و مؤلفه های فرسودگی تحصیلی، نقش واسطه ای دارد (05/0 < p). از بین مؤلفه های حمایت اجتماعی مرتبط با نقش، حمایت از سوی خانواده از طریق کاهش سطح تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل، منجر به کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان زن متأهل-مادر-شاغل می شود.