فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۴۵ مورد از کل ۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف تعریف خردمندی از دیدگاه زنان و مردان میانسال که تجارب سختی را در زندگی خود تجربه کرده بودند انجام شد. روش پژوهش کیفی و از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. محیط پژوهش شامل تمام زنان و مردان میانسال شهر اصفهان بود که در طول زندگی خود یک یا چند تجربه سخت و نامطلوب را پشت سر گذاشته بودند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند؛ مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت و نهایتاً تعداد 13 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها 60 مفهوم، 10 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی (عقلانیت، حس رضایتمندی، تواضع و فروتنی، معرفت و شناخت نسبت به خود، خدا و جهان) استخراج شد. نتایج نشان داد خردمندی، مفهومی گسترده است که از معانی و تعاریف مختلفی برخوردار است و نقش تجارب زندگی و به ویژه تجارب سخت در نیل به ویژگی خردمندی بسیار پررنگ بوده و هر فرد می تواند این مفهوم را با در نظر گرفتن تجارب مختلف خود در طول زندگی معنا کند.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مهارت های شادکامی با رویکرد اسلامی و شادکامی فوردایس بر شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مهارت های شادکامی بارویکرد اسلامی و بسته فوردایس بر شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران انجام گرفت. روش پژوهش شامل دو بخش طراحی بسته و بخش کمی بود. در بخش اول، بسته آموزشی شادکامی با رویکرد اسلامی طراحی و روایی سنجی شد و در بخش کمی که از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه مقایسه و دوره پیگیری 2 ماهه بود، اثربخشی بسته ها بررسی و مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش شامل مادران متأهل 20 تا 40 ساله شهر تهران بود. با روش نمونه گیری دردسترس 30 نفر براساس ملاک های ورود، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه مقایسه قرار گرفتند. مادران گروه آزمایش در 9 جلسه90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شادکامی با رویکرد اسلامی و مادران گروه مقایسه در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شادکامی فوردایس به صورت مجازی قرار گرفتند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های شادکامی فوردایس، رضایت از زندگی و پرسشنامه خشم استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری انجام شد. یافته ها نشان داد بسته آموزش مهارت های شادکامی اسلامی (اقتباس شده از الگوی استخراجی فیاض و اخوت از مبانی اسلامی) در مقایسه با برنامه آموزش شادکامی فوردایس بر میزان شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران اثربخش تر و کارآمدتر است.
تأثیر برنامه آموزش والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی مادران دارای کودک اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی مادران دارای کودک اختلال یادگیری ویژه پایه ششم ابتدایی اجرا شد. طرح پژوهشی استفاده شده در این تحقیق، یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهرستان خوی بود. آزمودنی های این پژوهش 24 نفر (12 آزمودنی گروه کنترل و 12 آزمودنی گروه آزمایش) از مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه سلامت روانی و رضامندی زناشویی استفاده شد. بسته آموزشی برنامه والدگری مثبت در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج تحلیل کواریانس داده ها نشان دادند برنامه والدگری مثبت تأثیر برتر معنی دار بر سلامت روانی دارد. همچنین، نشان دادند برنامه والدگری مثبت تأثیر برتر معنی دار بر رضامندی زناشویی دارد. با توجه به اثربخشی والدگری مثبت بر سلامت روانی و رضامندی زناشویی اجرای آن بر در جلسات آموزش خانواده مداری پیشنهاد می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر ابعاد جسمانی و هیجانی دختران مبتلا به افسردگی مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی و فردی بر ابعاد جسمانی و هیجانی دختران نوجوان بی سرپرست/بد سرپرست مبتلا به افسردگی مداوم بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان بی سرپرست/بدسرپرست شهرستان بناب بود. با روش نمونه گیری دردسترس، 45 نفر با تعداد مساویدر گروه کنترل (15 نفر)، گروه آزمایش انفرادی (15 نفر انفرادی) و گروه آزمایشی گروهی (15 نفر) انتخاب و به شکل تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایشی مداخله مثبت نگر فردی و گروهی را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک گردآوری شدند. نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان دهنده اثربخشی مداخله مثبت نگر فردی در مقایسه با مداخله مثبت نگر گروهی در بهبود علایم هیجانی افسردگی مداوم بود. در گروه مداخله مثبت نگر فردی، میانگین نمرات علایم هیجانی افسردگی مداوم در پس آزمون (میانگین= 67/0) و پیگیری (میانگین= 93/0)، بسیار پایین تر از گروه مداخله مثبت نگر گروهی (میانگین پس آزمون=20/2؛ پیگیری=33/2) و گروه کنترل (میانگین پس آزمون= 93/2؛ پیگیری=57/2) بود. با وجود اینکه میانگین نمرات علایم جسمانی افسردگی مداوم در گروه مداخله مثبت نگر فردی در پس آزمون (میانگین= 07/1) و پیگیری (میانگین= 47/1) نیز همچنان پایین تر از گروه مداخله مثبت نگر گروهی (میانگین پس آزمون= 13/2؛ پیگیری=33/2) و گروه کنترل (میانگین پس آزمون= 70/3؛ پیگیری=43/3) بود؛ ولی مداخله مثبت نگر فردی و گروهی تأثیر معنی دار یکسانی بر علایم جسمانی افسردگی مداوم داشتند؛ بنابراین، میزان اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی و فردی بر علایم هیجانی بیشتر از علایم جسمانی افسردگی مداوم دختران بود.
مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبه خانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری است. برای تعیین نمونه 60 نفر به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش شفقت به خود و گروه آزمایش دوم آموزش ذهن آگاهی را ازطریق پروتکل های آموزشی شفقت به خود و ذهن آگاهی در هشت جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها، قبل و بعد از اجرای مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس کنترل عواطف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرّر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش شفقت به خود و همچنین، آموزش ذهن آگاهی به یک میزان در افزایش کنترل عواطف نوجوانان اثربخش بوده و بعد از 45 روز همچنان پایدار بوده است که این پایداری در ذهن آگاهی ماندگاری بیشتری داشته است. با توجه به اثربخشی مشابه آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در افزایش کنترل عواطف نوجوانان، پیشنهاد می شود در مراکز حمایتی نظیر شبه خانواده بهزیستی از این روش های روانشناسی موج سوم برای بهبود وضعیت عاطفی نوجوانان بهره گرفته شود.