فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حاملگی بزرگترین رویداد زندگی یک زن می باشد که برای تمامی زنان واقعه خوشایندی نیست و در مواردی که به درستی مدیریت نشود، استرس زیادی بر مادر و اطرافیان وی وارد می کند. هدف کلی این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ترس از زایمان قبل از بارداری و رابطه مدت زمان ازدواج با آن بوده است. روش: پژوهش حاضر از دو بخش آزمون سازی و توصیفی-همبستگی و نمونه آماری 150 زوج مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره یک شهرستان ایذه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS - 24 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نشان داد بار عاملی بالاتر از 3/0 مشخص نموده که پرسشنامه از 2 عامل اشباع شده است. این 2 عامل بروی هم در حدود 314/60 برای زنان و 937/69 برای همسرانشان درصد واریانس را تبیین کرده اند. همچنین یافته های همبستگی نشان داد ترس از زایمان با مدت زمان ازدواج برای زنان و برای همسرانشان رابطه ای معکوس دارد. وجود رابطه معکوس بین تحصیلات و سن با ترس از زایمان قبل از بارداری نیز ازجمله یافته های جانبی این پژوهش بوده است . نتیجه گیری: ابزار استانداردشده فارسی "ترس از زایمان قبل از بارداری" دارای ویژگی های روان سنجی قابل قبولی در نمونه ایرانی می باشد. همچنین بین مدت زمان ازدواج و ترس از زایمان رابطه ای معنادار برقرار می باشد
اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز سلامت حضرت علی(ع) شهر اصفهان در سال1396 بودند. که از بین آنها 30 نفر از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای ، آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ گونه درمانی صورت نگرفت . هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و شادکامی اکسفورد (1989) مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تجریه و تحلیل داده ها به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تاثیر معنادار داشته و بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رویکرد روانشناسی مثبت نگر به طور موثری باعث بهبود کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو می گردد. بنابراین توصیه می شود از این رویکرد درمانی برای کمک به ارتقاء کیفیت زندگی و شادکامی این بیماران استفاده شود.
Cognitive-Behavioral Stress Management and Positive Therapy on Self-Regulation Behaviors of females with Hypertension management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
135 - 140
حوزههای تخصصی:
Objective: this study aimed to compare the effectiveness of cognitive behavioral based stress management training and positive therapy on self-regulation behaviors of females with primary hypertension. Method: In this semi-experimental study with pretest-posttest and control group, 48 women with primary hypertension were randomized in control (n = 16), positive therapy (n = 16) and stress management (n = 16) groups. All participants completed standard self-regulation behaviors questionnaire before and after interventions. The intervention groups received cognitive-behavioral based stress management training program for eight sessions. The control group did not receive any intervention during research. Data were analyzed using SPSS software and descriptive and inferential statistical methods (ANCOVA). Results: The findings indicated level of self-regulatory behaviors significantly increased in the intervention groups in compare to control group (P> 0.05). Comparison of intervention group revealed superior effectiveness of cognitive-behavioral based stress management program versus positive therapy (Mean difference=28.13, P>0.05) Conclusion: cognitive-behavioral stress management training and positive therapy are effective on the self-regulation behaviors of women with primary hypertension. Improvement of self-regulation behaviors through psychological programs such as cognitive-behavioral stress management training and positive therapy reduce the burden of disease and enhance treatment adherence.
بررسی فراتحلیل ورزش درمانی بر کاهش افسردگی سالمندان درایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سالخوردگی فرآیندی طبیعی، پویا و رو به پیشرفت است. با توجه به مشکلات موجود در این مرحله از زندگی مانند بازنشستگی، احساس تنهایی و طردشدگی، سالمندان در معرض بحران ها و خطرات فزاینده ای مانند کم شدن امید به زندگی، کاهش میزان فعالیت های جسمانی و در نهایت افسردگی قرار دارند. بنابراین ضرورت دارد که از روش های متعددی جهت رفع و یا پیشگیری از بحرا ن های این مرحله کمک گرفته شود. از آن جایی که با افزایش سن ویژگی های روانی نیز تحت تاثیر قرار می گیرد، بنابراین استفاده از روش غیردارویی همچون ورزش درمانی که موثر بر عملکرد فیزیکی و روانی می باشد، از روش های مرسوم و جدید توصیه شده جهت کنترل این مرحله است. روش: جهت انجام این پژوهش از مقالاتی که در رابطه با تاثیر ورزش برروی افسردگی سالمندان بود ودرحدفاصل بین سال های 97- 92 در پایگا های اطلاعاتیgoogle scholar، magiran و sid.ir در دسترس بود، استفاده شد. کلید واژه های استفاده شده در جستجو، شامل فعالیت بدنی، افسردگی و سالمندان بود. در نهایت تعداد 6 پژوهش انتخاب و فراتحلیل برروی آن ها انجام گرفت. ابزارپژوهش عبارت است از چک لیست فراتحلیل. یافته ها: میزان اندازه اثر 64/0d=0 بود که از لحاظ آماری معناداراست (05/0p
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
57 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش پاتولوژی بیمارستان های شهر شیراز در سال 1396 بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سرطان به صورت هدفمند از بیمارستان نمازی و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه مداخله ای گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه استرس ادراک شده استفاده شد. داده ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه وتحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان تأثیر معناداری دارد . نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان بیان کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس ادراک شده بیماران سرطانی می گردد و می توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و صمیمیت زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
105 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و صمیمیت زناشویی زنان نابارور بود. روش: روش این پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را زنان مراجعه کننده به کلینیک امید تهران تشکیل دادند. حجم نمونه اولیه 50 نفر بود؛ که به روش در دسترس انتخاب شده بودند. سپس، از بین آن ها 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران (AAQ - II) و نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد تغییرات معناداری در انعطاف پذیری روان شناختی و صمیمیت زناشویی زنان نابارور در مرحله پس آزمون ایجاد کرد (05/0 < P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که مشاوره گروهی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد می تواند به منزله یک مداخله مؤثر روان شناختی بر انعطاف پذیری روان شناختی و صمیمیت زناشویی رنان نابارور به کار رود.
سواد سلامت و سرطان پستان : مقاله مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
91 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سواد سلامت، مفهوم گسترده ای است که به شیوه های گوناگونی تعریف شده است. سواد سلامت ظرفیت کسب، پردازش، درک اطلاعات و خدمات پایه برای تصمیمات مناسب بهداشتی است. سواد سلامت به شدت برای بیماران مبتلا به سرطان پستان اهمیت دارد تا درمانگران بتوانند در زمینه ی مجموعه ای پیچیده از تصمیمات مبتنی بر تشخیص و درمان در زمان ناراحتی جسمی و روحی تصمیم گیری کنند.سرطان پستان شایعترین سرطان درمیان زنان در کل دنیا است. با توجه به تاثیر بسزای این بیماری و درمان آن بر روی ابعاد مختلف زندگی، بررسی سطح سواد سلامت بیماران جهت ارتقای سلامت آنها قبل از هر مطالعه ای مفید به نظر می رسد . روش: این مطالعه با هدف مرور بر متون پژوهشی جهان پیرامون سواد سلامت و سرطان پستان انجام شد. در این مقاله مروری بررسی نظام مند کلید واژه health literacy و Breath Cancer در عنوان و چکیده مقالات چاپ شده در پایگاه های علمی معتبر بین المللی مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات انگلیسی و مرتبط فهرست شد . یافته ها: سپس خلاصه مقالات بررسی شده و در چند مرحله موارد تکراری و غیر مرتبط از مطالعه حذف گردید و در نهایت مقالات نهایی برای بررسی جامع و استخراج داده ها انتخاب شدند. نتیجه گیری: نتیجه کلی حاصل از این مطالعه این بود که بر اساس مقالات بررسی شده سوادسلامت در پیشگیری از بروز سرطان پستان و مدیریت علائم حاصل از این بیماری میتواند تاثیرگذار باشد.
رابطه طرحواره های ناسازگاراولیه با اضطراب بیماری: نقش واسطه ای اجتناب تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اجتناب تجربی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با اضطراب بیماری انجام شد. پژوهش به روش همبستگی بر روی 308 نفر از دانشجویان دانشگاه قزوین که به روش در دسترس انتخاب شدند انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های طرحواره یانگ، خودبیمارانگاری ایوانز و مقیاس پذیرش و عمل هیز جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با روش رگرسیون گام به گام نقش معنادار طرحواره های حوزه های خودگردانی - عملکرد مختل و محدودیت های مختل را در اضطراب بیماری نشان داد. همچنین نقش طرحواره های آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری و استحقاق/ بزرگ منشی در اضطراب بیماری معنادار بود. می توان نتیجه گیری نمود که طرحواره های ناسازگار اولیه و اجتناب تجربه ای مکانیسم های اثرگذار در تداوم اضطراب بیماری هستند
بررسی علل پدیدایی اختلال اضطراب تعمیم یافته در کودکان پیش دبستانی از منظر متخصصان علوم رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل اختلال اضطراب تعمیم یافته در کودکان پیش دبستانی شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر به شیوه کیفی و با استفاده ازروش نظریه زمینه ای انجام شده است. 19 متخصص کودک (روان شناس/روان پزشک) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تعاملی تا رسیدن به اشباع اطلاعات گردآوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA نسخه استفاده شد. در کدگذاری باز 141 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 21 دسته موضوعی قرار داده شدند. در مرحله سوم یا کدگذاری انتخابی، اختلال اضطراب تعمیم یافته به عنوان متغیر مرکزی یا اصلی شناخته شد. اطلاع از علل اختلال اضطراب تعمیم یافته، می تواند به خانواده ها، درمانگران و سیاست گذاران حوزه سلامت روان در جهت اصلاح شرایط به وجودآورنده این اختلال کمک کند.
رابطه باورهای فرانگرانی و نشانه های یائسگی با حس انسجام درونی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
68 - 81
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه باورهای فرانگرانی و نشانه های یائسگی با حس انسجام درونی در زنان یائسه 50 تا 55 ساله انجام گرفت. برای انجام این پژوهش 160 زن یائسه 50 تا 55 ساله، به روش نمونه گیری دردسترس از بین زنانی که به متخصصین زنان و زایمان سطح شهر تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های باورهای فرانگرانی ولز (ANTI)، نشانه های یائسگی (MRS) و مقیاس حس انسجام درونی آنتونوسکی استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. همانطور که همبستگی منفی معناداری بین باورهای فرانگرانی با حس انسجام (05/0>P و 290/0-=r) و بین نشانگان یائسگی با حس انسجام (01/0>P و 349/0-=r) وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره حاکی از آن بود که باورهای فرانگرانی و نشانگان یائسگی، حس انسجام درونی را به طور معناداری در جهت منفی پیش بینی می کنند (05/0˂P). یا توجه به نتایج حاصله می توان گفت که زنانی که در سنین یائسگی قرار دارند، به دلیل شرایط سنی شان، با مشکلات جسمی و روانی عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند بنابراین این افراد نیازمند توجه از طرف اعضای خانواده و نظام های سلامت می باشند
Predicting corona disease anxiety among medical staffs in Tehran based on Five Factor theory of personality(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
113 - 126
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to predict corona disease anxiety among medical staff in Tehran based on five-factor theory of personality. Method: In the present descriptive and correlational study, the statistical population included all medical staff in Tehran in 2020, among which 210 physicians, nurse, and other medical staffs were selected based on snowball sampling method. The instruments included Neo-Five Factor Inventory (NEO-FFI), Corona Disease Anxiety Scale (CDAS). Data were analyzed using Pearson’s correlation and Multiple Regression Analysis. Findings: Regression analysis indicated significantly Beta coefficients for openness personality traits (-0.238) and conscientiousness personality traits (-0.249). a statistically significant correlation is observed between openness (39%), neuroticism (-39%), extraversion (37%), conscientiousness (34%), and agreeableness (25%) with coronavirus anxiety at the 99% confidence level. Further, the correlation between each of the dimensions and the mental component of coronavirus anxiety is more compared to that of physical one. Conclusion: Based on the results of multiple regression analysis, the micro-components of openness and conscientiousness could predict the level of total coronavirus anxiety. Considering standard coefficients, conscientiousness plays a more important role in predicting the level of total coronavirus anxiety in medical staffs, which decreases by increasing openness and conscientiousness. Medical staff who are higher in openness and conscientiousness personality traits are lower in corona disease anxiety.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان تلفیقی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
25 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی پرداخت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش بود. 46 بیمار مبتلا به اچ آی وی دارای مشکلات عصب شناختی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (23 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول درمان توان بخشی شناختی آرام و گروه آزمایش دوم علاوه بر درمان توانبخشی شناختی آرام، درمان تنظیم هیجان بر پایه رفتاردرمانی دیالکتیک را نیز دریافت نمود. شرکت کنندگان، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران HIV را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد یافته ها: در مرحله پس آزمون گروه آزمایشی دوم، بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی داشت. در مرحله پیگیری نیز گروه آزمایش دوم نسبت به گروه آزمایش اول بهبودی بیشتری را نشان داد. با این حال، در مرحله پیگیری، هر دو گروه کاهش اندکی در مقایسه با مرحله پس آزمون داشتند نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی توانبخشی شناختی و تنظیم هیجان در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به HIV دارای مشکلات عصب شناختی از درمان توانبخشی شناختی به تنهایی، مؤثرتر است.
کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن بود. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، شش بیمار شامل 4 زن و 2 مرد وارد مطالعه شدند . بیماران به طور تصادفی در سه گروه رفتار درمانی شناختی ( CBT )، رفتار درمانی شناختی به همراه تکنیک های فراشناختی ( CBT+ ) و درمان با داروی زولپیدم 10 میلی گرمی قرار گرفتند. تمام بیماران، شش مرتبه با استفاده از ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از درصد بهبودی، شاخص معنی داری بالینی، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که طی مراحل پس از درمان و پیگیری، بیماران که CBT+ دریافت کرده بودند دارای بازدهی خواب و کیفیت خواب بالاتری نسبت به بقیه بیماران بودند. بین دو گروهی که درمان CBT+ و CBT دریافت کرده بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما هر دو گروه بر زولپیدم 10 میلی گرمی، برتری داشتند. همچنین، بیمارانی که درمان زولپیدم 10 میلی گرمی دریافت کرده بودند، نتوانستند دستاوردهای درمانی را طی مراحل پیگیری حفظ کند. افزودن تکنیک های فراشناختی به CBT توانست کارآمدی آن را افزایش دهد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره روش های افزایش کارآمدی رفتار درمانی شناختی برای اختلال بی خوابی مزمن در نظر گرفت.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
153 - 167
حوزههای تخصصی:
مقدمه :هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. روش : روش پژوهش حاضر به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود که بر روی 30 زن مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند، انجام شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. تحلیل داده های خام با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی(001/0>P) مبتلایان تأثیر معنی داری داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و رضایت مندی از زندگی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماری های جسمی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماری های قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشیِ، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیّه افراد چاق مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینای تهران بود که هم زمان به بیماری عروق کرونری مبتلا بودند. 45 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی با درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یک گروه کنترل جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و شاخص توده بدنی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اثرات درون گروهی درباره شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی معنادار بود، اما در ارتباط با اثرات بین گروهی، گروه های آزمایش تنها در فعالیت در اوقات فراغت تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، می توان این طور بیان کرد که درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز شناخت های افراد می تواند منجر به کاهش وزن و افزایش فعالیت در افراد چاق مبتلا به بیماری های قلبی شود.
مقایسه سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در افراد مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت در بیماران مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم است. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 200 نفر شامل 1 00 بیمار مبتلا به اختلالات عملکرد تیروئید و 1 00 نفر افراد سالم وارد مطالعه شدند. تمام افراد، با استفاده از پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویدسون) و پرسش نامه سبک زندگی ارتقاء هنده سلامت (والکر و همکاران) سنجش شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان داد که ارتباط تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید با گروه سالم متفاوت است. میانگین نمرات بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در متغیرهای تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت و مؤلفه های آنها (بجز مدیریت استرس) به طور معناداری کم تر از گروه سالم بود. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در شاخص های تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت رابطه معنادار شد، به نظر می رسد که سطوح تاب آوری و سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت می تواند با بروز اختلالات عملکرد تیروئید مرتبط باشد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره ی اقداماتی در راستای ارتقای سازه شخصیتی تاب آوری و بهبود و اصلاح سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت، وضعیت بیماران با اختلالات عملکرد تیروئید در نظر گرفت.
Investigation of the Relationship Between Health Literacy and Demographic Variables of Yazd City Citizens(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Objective: Health literacy is the capacity to get, process and realize basic information and services necessary to make proper decisions in the field of health. This study was conducted aimed at determining the relationship between health literacy and demographic variables of Yazd city citizens. Method: This study was a descriptive (cross-sectional) one the population included 385 people living in Yazd city. Data were collected using a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were confirmed. After completing the questionnaires, the data analysis was performed using SPSS statistical software, Pearson correlation coefficient and Chi-square test. Results: the results indicate that there is a significant relationship between health literacy and age, gender and marital status. The highest correlation coefficient was observed in the relationship between health literacy and age. Conclusion: Due to the effective demographic variables, it seems that demographic characteristics-based interventions should be designed and implemented in order to improve the health literacy of citizens.
Affectively Motivated: Affective Profiles, Motivation, Stress and Energy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
21 - 32
حوزههای تخصصی:
We used the affective profiles model to investigate individual differences in motivation, stress and energy. The aim was to replicate past findings, but we also focused on matched comparisons within individuals with affective profiles that are similar in one affective dimension and differ in the other in order to predict changes when individuals increase/decrease their experience of positive or negative affect. Methods: <span class="fontstyle2">A total of 567 participants answered the Positive Affect and Negative Affect Schedule, which was used for affective profiling; the Situational Motivation Scale, which measures intrinsic motivation, identified regulation, external regulation, and amotivation; and the Stress-Energy questionnaire. Results: <span class="fontstyle2">Comparisons between the four different profiles, replicating the past findings, showed that individuals with high affective and self-fulfilling profile scored highest in intrinsic motivation, identified regulation, and energy, while they scored lowest in external motivation, amotivation, and the self-fulfilling profile, also lowest in stress. Additionally, the matched comparisons showed, for example, that levels of intrinsic motivation increase when negative affect levels decrease, and positive affect is kept high when positive affect decreases and negative affect is kept low. Conclusions: One important feature of the affective profiles model is the possibility to compare individuals that are similar in one affect dimension but differ in the other (Garcia, 2011, 2017). This way of discussing individual differences helps to predict what changes could be expected when individuals increase or decrease their experience of positive or negative affect. Importantly, the direction of these changes cannot be addressed from cross-sectional data