فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
"نقش استرس در شروع و تشدید اختلالات روانی، سال هاست که هدف بسیاری از تحقیقات بوده است. از این رو محور چهار DSM-IV-TR به این نوع حوادث، اختصاص داده شده است. با این وجود، مسائل ذکر شده در این محور، اولاً بسیار کلی است، ثانیاً ممکن است قابل تعمیم به تمام فرهن گها نباشد. در این تحقیق به روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسش نامه ادراک حوادث استرس آور در میان گروهی از دانشجویان دانشگاه های شهرستان اهواز، توزیع شد. بعد از جمع آوری داده ها، با استفاده از آزمون تحلیل عوامل به روش چرخش واریماکس، عواملی که در جامعه دانشجویان ایرانی( دانشجویان دانشگاه های شهرستان اهواز) وجود دارند، پیدا شدند. نتیجه تحلیل عاملی نشان داد که در جامعه دانشجویان ایرانی، علاوه بر عوامل ذکر شده در محور چهار DSM-IV-TR عوامل استرس آور دیگری از جمله مسائل مربوط به شکل ظاهری، مسائل مربوط به رسیدن به اهداف مطلوب، مسائل مربوط به سربازی، مسائل مربوط به حاملگی، مسائل مربوط به تصادفات رانندگی نیز وجود دارد.
"
مقایسه کمال گرایی و اختلالات مرتبط در فرزندان اول، وسط و آخر:(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: Sulloway پیشنهاد کرده است که ترتیب تولد بر صفات شخصیت تأثیر می گذارد و فرزندان اول کمال گراتر و روان رنجورتر از فرزندان بعدی می شوند. کمال گرایی در حالت های مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن، وسواسی جبری و شخصیت وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ترتیب تولد در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات پس رویدادی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهید مدنی آذربایجان، آزاد اسلامی و پیام نور تبریز و سراب که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ای به حجم 790 نفر (259 فرزند اول، 380 فرزند دوم و 181 فرزند آخر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسش نامه های کمال گرایی هیل، نگرش های اختلال خوردن، پرسش نامه بازنگری شده وسواسی جبری و مقیاس شخصیت وسواسی جبری پرسش نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2 مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که فرزندان اول، وسط و آخر در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری تفاوت معنی داری با هم ندارند (10/0 < P).
نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نظریهSulloway مبنی بر اثر ترتیب تولد بر صفات شخصیت را تأیید نمی کند.
استرس ناباروری
حوزههای تخصصی:
رابطه ی باورهای اساسی دینی و سبک دلبستگی به خداوند با فرسودگی شغلی درکارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی، عواقب و هزینه های بسیاری بر سازمان ها و کارکنان تحمیل می کند اما باورهای دینی و سبک های دلبستگی به خداوند قادرند آن را تغییر دهند. هدف این پژوهش بررسی باورهای اساسی دینی و سبک دلبستگی به خداوند به عنوان پیش بین های فرسودگی شغلی است.
روشکار: جامعهی آماری این پژوهش توصیفی همبستگی را 300 تن از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات با پرسشنامههای فرسودگی شغلی مازلاک و باورهای اساسی دینی رجائی و پرسشنامهی محقق ساختهی سنجش سبک های دلبستگی به خداوند، جمعآوری گردیدند. داده ها با نسخهی 19 نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، آزمون تی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند.
یافتهها: رابطهی باورهای اساسی دینی (000/0=P و30/0-=r) و سبک دلبستگی به خداوند، با فرسودگی شغلی (010/0 =P و 15/0-=r) منفی معنی دار و رابطهی بین باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند، مثبت و معنی دار (000/0=P و 31/0 =r) بود. در مدل رگرسیون (000/0=P و 19/18=F) نیز تاثیر همزمان باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند بر فرسودگی شغلی تایید گردید. فرسودگی شغلی نیز در بین مردان و زنان اختلاف معنی داری را از خود نشان داد و در زنان بالاتر از مردان گزارش گردید (004/0=P).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که باورهای اساسی دینی و سبک های دلبستگی به خداوند می توانند از فرسودگی شغلی بکاهند.
اثزبخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
از مولانا تا راجرز
ضرورت آموزش عمومی
هم سنجی تراز تاب آوری و دین داری زنان شاغل در بیرون از خانه و زنان خانه دار
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های زندگی زنان یکی از تحولات زندگی اجتماعی در روزگار نوین است. گرچه، اشتغال زنان در میان این تحولات به فرنود تأثیرات عینی آن در عرصه اجتماعی و فردی نقش ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و هم سنجی دین داری و تاب آوری خانواده در زنان شاغل و غیر شاغل شهر کرج بود. روش انجام این پژوهش پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه آموزگاران زن آموزشگاه های ابتدائی و زنان خانه دار ساکن شهر کرج در سال 1395 است. روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. داده ها با به کارگیری سنجه تاب آوری کونر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه دین داری گلاک و استارک (1965) گردآوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T دو نمونه مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد میان میانگین های دو گروه زنان آموزگار و غیر شاغل در دین داری (09/3T=؛ 01/0P<) و تاب آوری خانواده (98/1T=؛ 05/0P<) تفاوت معنی داری وجود دارد؛ می توان نتیجه گرفت دین داری و تاب آوری به افراد کمک می کند که با دشواری ها کنار آمده و بتوانند سلامت روانی خود را حفظ کنند و برآیند اینکه تنیدگی کمتری را در زندگی و روابط خود ادراک کنند.
" صدادرمانی و بهداشت روان "
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای منطقه یک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف بررسی میزان سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه یک، به منظور ارایه راهکارهای پیشنهادی جهت بهبود این مهارت اجرا شده است. در این راستا، مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات اعضای هیأت علمی با در نظر گرفتن شاخص های ICCS و ICDL مورد ارزیابی قرار گرفت. هم چنین در مورد میزان آشنایی و مهارت آنها در استفاده از پایگاه های اطلاع رسانی تحقیق به عمل آمد. این تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری، متشکل از 2131 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه یک در سال تحصیلی 91-1390 می باشد. حجم نمونه مورد بررسی براساس جدول مورگان 325 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از بین واحدهای منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی به صورت تصادفی تعدادی از دانشگاه ها انتخاب و استادان آن واحدها مورد ارزیابی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها، یک پرسش نامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت می باشد که جهت تعیین روایی آن از نظر متخصصان و صاحب نظران استفاده شده است و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 834/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون پارامتری t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معناداری 05/0) صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی در شاخص ICCS در سطح متوسط و در شاخص ICDLدر سطح بالای متوسط می باشد. هم چنین، میزان آشنایی و مهارت اعضای هیأت علمی در استفاده از پایگاه های اطلاع رسانی، کمتر از متوسط می باشد.
وضعیت روان شناختی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاثیر روان شناختی شرایط کاری بر سلامت کارکنان در طی دهه ی گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت روان کارکنان زندان های استان خراسان رضوی و تعیین میزان شیوع این اختلالات در بین این کارکنان انجام شد.
روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای 300 نفر از کارکنان زندان های مشهد، تربت حیدریه، نیشابور، قوچان و کاشمر در سال 1391 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده ی نشانگان اختلالات روانی (SCL-90-R) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) استفاده شد.
یافته ها: بر مبنای نمره ی شاخص شدت کلی (GSI) 73/43 درصد افراد، نمره ی بالاتر از 7/0 دارند و مبتلا به اختلال روانی هستند. بر اساس ملاک های طبقه بندی SCL-90-R 9/36 درصد افراد مبتلا به شکایات جسمانی،3/40 درصد وسواس، 3/35 درصد حساسیت بین فردی، 3/35 درصد افسردگی، 6/34 درصد اضطراب، 9/34 درصد پرخاشگری، 3/20 درصد ترس، 2/50 درصد پارانویا و 8/25 درصد روان گسستگی هستند. بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با سلامت روان کارکنان زندان، رابطه ی معنی دار وجود نداشت. تقریبا در تمامی ابعاد SCL-90-R بین کارکنان زندان قوچان و کارکنان سایر زندان های استان، تفاوت معنی دار دیده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلال روانی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی نسبت به آمار ارایه شده برای گروه های مختلف، در سطح متوسط و تقریبا به بالا قرار دارد که توجه بیشتر مسئولین را در این زمینه می طلبد.
" هنر معماری و بهداشت روانی "
حوزههای تخصصی:
بازنگری برنامه درسی دوره ی کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بازنگری برنامه درسی دوره کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی بود. به منظور دستیابی به این هدف در پژوهش حاضر از روش پژوهش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق روش بردی جمع آوری شد. بر اساس این روش ابتدا اطلاعات موردنیاز درباره دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از منابع معتبر گردآوری، طبقه بندی و تفسیر شده و درنهایت شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش کمی به روش دلفی و با استفاده از پنل تخصصی به نظرسنجی از صاحب نظران درباره برنامه درسی بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشگاه هایی است که در سطح جهانی مجری برگزاری دوره کارشناسی علوم تربیتی می باشند. همچنین کلیه اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 8 دانشگاه از میان دانشگاه های معتبر امریکا و کانادا می باشد که در سطح جهانی مجری برگزاری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و همچنین تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری هستند و همچنین 26 نفر از اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به صورت هدفمند انتخاب شدند. پس از تحلیل برنامه های درسی موجود کارشناسی رشته علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی، کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی ایران و همچنین برنامه های درسی دانشگاه های مجری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و رشته تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری، جداول اولیه دروس تهیه گردید. جداول مذکور در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با مسئولیت مجری پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت و 4 درس به عنوان دروس پایه و 9 درس به عنوان دروس گرایشی انتخاب گردید. سپس سرفصل هر یک از دروس مذکور توسط 2 نفر از اساتید و متخصصین مربوطه تهیه گردید. این سرفصل ها در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی، توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی در جلسات متعددی ارائه گردید. پیشنهادهای اصلاحی توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی به مدت 6 ماه اعمال گردید و سرفصل کلیه دروس بر اساس چارچوب پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد بازبینی و یکسان سازی قرار گرفت و مجدداً برنامه نهایی در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به تصویب رسید؛ بنابراین 13 عنوان درسی درزمینه ی تکنولوژی آموزشی به عنوان دروس پایه و گرایشی در برنامه جدید رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی با هدف تجمیع گرایش های علوم تربیتی، نهایی و به تصویب رسید.
بررسی نظریه خودگرایی اخلاقی براساس معیار عقلانیت: بحثی در فلسفه آموزش و پرورش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه اخلاق با عقلانیت برای دست اندرکاران آموزش و پرورش و بخصوص آموزش و پرورش اخلاقی حائز اهمیت ویژه است. بر همین اساس لازم است نظریه های اخلاقی با رجوع به معیار عقلانیت مورد ارزیابی قرار گیرند، زیر فقط آن دسته از نظریه های اخلاقی می توانند مبنایی برای آموزش و پرورش اخلاقی دانسته شوند که اخلاق را امری عقلانی دانسته و گزاره های اخلاقی را واجد بار شناختی بدانند. در این نوشتار نظریه خودگرایی اخلاقی براساس معیار عقلانیت بررسی شده و با توضیح و تبیین تردیدها و ایرادهایی که در مورد عقلانی دانستن نظریه های خودگرا مطرح هستند، با بیان توجیهاتی منطقی درخصوص دفاع از عقلانیت این نظریه پیشنهادهایی برای رفع مشکلات و تردیدهای مطرح شده ارائه می گردد و نهایتابا طرح قرائتی از خودگرایی اخلاقی که نه در مقابل نوع گرایی بلکه مصداقی از آن است از عقلانیت نظریه خودگرایی اخلاقی حمایت می شود. بر این اساس، این نظریه اخلاقی می تواند مبنایی برای ساخت نظریه ها در باب آموزش و پرورش اخلاقی به حساب آید.
" هنر درمانی - بالینی "
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین میزان خلاقیت معلمان درس علوم با حل مشکلات درسی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر مقابله درمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تأثیر مقابلهدرمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر انجام شد.
روش: جامعه آماری، شامل همه بیماران زن مبتلا به این اختلال بود که در سال 1387 به کلینیک تخصصی قلب فرمانیه تهران مراجعه کردند. پرسشنامه رویدادها و تغییرات زندگی مککابین توسط 100 نفر از زنان بیمار در فاصله سنی 35 تا 55 سال تکمیل شد. سپس، 40 نفر که بالاترین نمره تنیدگی را داشتند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، 10 جلسه با استفاده از روش مقابلهدرمانگری تحت درمان فردی قرار گرفتند. دادهها بهروش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نمرات کل تنیدگی و تنیدگی با سرچشمه تعارضات و مشکلات درونخانوادگی در گروه آزمایش بهطور معنیداری کاهش یافتند. اجرای پردازشهای آماری با روش تحلیل کوواریانس نیز نتیجه یکسانی داشت.
نتیجهگیری: مقابله درمانگری می تواند تنیدگی زنان دارای اختلالات عروق کرونر را کاهش داده و مطابق مدل نظری مربوطه پیش بینی می شود در دراز مدت سهم تنیدگی در تشدید این اختلالات را کاهش دهد."