فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
146 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد روانشناختی یک تجربه ذهنی است که ارزیابی منفی از خود را در بر دارد و از این رو، برای سنجش آن باید از ابزارهای خودگزارشی استفاده کرد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه درد ذهنی بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های درد ذهنی و اضطراب و افسردگی و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). همچنین بین مؤلفه های درد ذهنی و شفقت به خود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 6 عامل را شناسایی کرد که در مجموع این شش عامل 40/66 درصد از واریانس درد ذهنی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 44 گویه را در شش عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه درد ذهنی 966/0 و برای عامل پوچی و بی ارزشی 952/0، عامل سردرگمی و آشفتگی هیجانی 893/0، عامل فقدان کنترل 877/0، عامل تغییرناپذیری 872/0، عامل فاصله گیری اجتماعی/ از خود بیگانگی 869/0 و عامل ترس از تنهایی 617/0 بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه درد ذهنی در دانشجویان، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
درآمدی بر نظریه شخصیت بر مبنای اندیشه دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آن است که با استفاده از آموزه های دینی، الگوی جدیدی با نگرش به متون دینی برای مطالعه شخصیت ارائه کند؛ الگویی که بر اساس آن بتوان ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت را تبیین کرد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده که ابتدا به شناسایی مفاهیم اساسی الگو در متون دینی پرداخته، سپس ارتباط این مفاهیم با یکدیگر در چارچوبی منطقی بررسی شده تا مؤلفه های اصلی ساخت شخصیت به دست آید. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که مفاهیم اساسی به دست آمده از متون دینی عبارت اند از: نفس، فطرت، عقل، جهل و قلب. نتایج پژوهش نشان میدهد که نفس بیانگر ساخت اولیه شخصیت است که درون خود، عناصری فطری و غریزی را دارد. این عناصر در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند، سپس کل ارگانیزم با عوامل محیطی تعامل بر قرار میکند. این تعامل دو سویه جنبه کنش وری و پویشی شخصیت را نشان میدهد و حاصل آن پدیدآیی شخصیت است.
بررسی باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زوجین بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری با مشکلات متعدد جسمی، اقتصادی و روان شناختی همراه است و بر روابط زوجین، رضایت مندی یا دلزدگی زناشویی آنان اثر می گذارد. نقش باورهای ارتباطی نیز در مدیریت این عامل تنش زا و روابط زناشویی اهمیت دارد. این مطالعه به بررسی باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زوجین بارور و نابارور می پردازد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل زوجین بارور و ناباروری بود که به کلینیک زنان و مرکز درمان ناباروری نوین مشهد در سال 1391 مراجعه نمودند. با روش نمونه گیری در دسترس، 130 زوج بارور و 130 زوج نابارور بر اساس معیارهای طبی، وارد مطالعه شدند. نمونه ها پرسش نامه های جمعیت شناختی محقق ساخته، دلزدگی زناشویی پاینز و باورهای ارتباطی اپستین و آیدلسون را تکمیل نمودند. داده ها با SPSS نسخه ی 18 و روش های آمار توصیفی، رگرسیون گام به گام، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی شفه، تحلیل واریانس چندمتغیره و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: نمرات تمام ابعاد باورهای ارتباطی در گروه بارور نسبت به نابارور بالاتر است و به غیر از موارد باور به تخریب کنندگی و عدم تغییرپذیری همسر (به ترتیب 28/0=P، 21/0=P) سایر ابعاد در گروه های بارور و نابارور، تفاوت معنی داری داشته اند. در بین ابعاد دلزدگی زناشویی، نمرات ازپاافتادگی روانی در افراد نابارور به طور معنی داری بالاتر است (001/0=P). هر چند که نمرات ازپاافتادگی جسمی در گروه نابارور بالاتر است اما اختلاف معنی داری ندارد و ازپاافتادگی عاطفی در گروه بارور، بیشتر گزارش شده است.
نتیجه گیری: زوجین نابارور نسبت به زوجین بارور از نظر باورهای ارتباطی قوی تر بوده ولی در ابعاد ازپاافتادگی روانی و جسمی، دلزدگی زناشویی بیشتری نسبت به گروه بارور تجربه می کنند.
بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر علایم جسمی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سندرم روده تحریک پذیر یکی از اختلالات شایع عملکردی دستگاه گوارش می باشد. درمان های روان شناختی متعددی برای درمان این بیماران به کارگرفته شده است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر علایم جسمی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود.
مواد و روش ها: این پژوهش، در قالب یک مطالعه نیمه تجربی با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری انجام شد. بدین منظور، تعداد 24 زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بر اساس ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (12=n2=n1) و با استفاده از «سیستم نمره گذاری شدت علایم» و «مقیاس فراوانی و شدت علایم سندرم روده تحریک پذیر» مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش یک دوره درمانی مبنی بر معنویت درمانی در قالب هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد معنویت درمانی در مرحله پس آزمون باعث کاهش 43 درصدی میزان بروز علایم شده (05/0p<) اما این بهبودی در مرحله پیگیری پایدار نمانده است. هم چنین اثربخشی معنویت درمانی بر شدت علایم جسمی این بیماران در مراحل پس آزمون و پیگیری معنی دار نمی باشد.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد معنویت درمانی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی مؤثر جهت کاهش فراوانی علایم جسمی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مورد استفاده قرار گیرد.
مولانا و راجرز
تاثیر مشاوره گروهی با روش درمان عقلانی - عاطفی- رفتاری بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با تاکید بر روش درمان عقلانی– عاطفی– رفتاری، بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ایلام انجام شد. 300 دانش آموز دختر از میان دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر ایلام به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد. از بین این افراد 40 دانش آموز بر اساس نقطه برش در دو پرسشنامه فوق، به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش مشاوره گروهی، باعث افزایش سلامت عمومی و عزت نفس کلی دانش آموزان دختر در گروه آزمایش شده است.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر افزایش تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات معنوی در روان شناسی، موضوعی اساسی است و توجه به آن، در بسیاری از کشورها در حال افزایش است. این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری در دانشجویان انجام گرفت. برای انجام پژوهش، از بین کلیه دانشجویان دانشکده فنی و حرفه ای سماء شهر کرمانشاه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای، با حجم50 نفر (24 نفر گروه آزمایش و 26 نفرگروه کنترل) انتخاب گردید. پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. افراد گروه آزمایش ده جلسه در مداخلات معنویت درمانی گروهی شرکت کردند. پرسش نامة تاب آوری کونور و دیویدسون، به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده گردید. داده های به دست آمده با روش آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد، تفاوت بین میانگین نمرة تاب آوری در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنی دار بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت: معنویت درمانی گروهی در افزایش تاب آوری دانشجویان به طور چشم گیری مؤثر بوده است.
مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان ناشنوا مشکلات سازگاری زیادی در مقایسه با سایر کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع هدف این پژوهش، مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه ب ود. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان ناشنوای مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی و ویژه (استثنایی) شهر تبریز در سال 92-91 تشکیل دادند. تعداد 25 دانش آموز ناشنوای مدارس تلفیقی و 25 دانش آم وز ناشنوای مدارس ویژه که به روش نمون ه گیری تص ادفی ساده انتخاب شده بودند، در محل تحصیل و به صورت انفرادی به پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت و ش ادکامی آکسفورد پاسخ دادند، برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که در متغیر عزت نفس، بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در متغیر شادکامی بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تف اوت معناداری مشاهده شد، به این صورت که میانگین نمرات شادکامی دانش آموزان ویژه (استثنایی) بیشتر از دانش آموزان تلفیقی بود. این نتایج اثر پذیری شادکامی دانش آموزان ناشنوا از وضعیت و حالت مدارس را آشکار کرده و می تواند تلویحاتی برای برنامه ریزی های مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد.
الگوی مفهومی ابعاد تصور از خدا بر اساس اسماء حسنا مبنایی برای مطالعات سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین ابعاد تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا و ارائه الگویی مفهومی برای مطالعات مربوط به سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دینی، انجام شده است. بدین منظور، آیات قرآن کریم و حدیث معروف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، که در آن 99 اسم خداوند بیان شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر روش تحلیل محتوی بود. نتیجه پژوهش نشان داد که تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا، به دو بعد کلی اشاره دارند: اول، اسمایی که منشأ آنها ملاحظه ذات خداوند، بدون در نظر گرفتن ِغیر می باشد و شامل ابعادِ ذات، تنزیه و عظمت و بزرگی می شوند. دوم، اسمایی که به ارتباط خداوند با جهان آفرینش اشاره دارند. این ارتباط، در دو زمینه است: 1. زمینه خلق: اسمایی که مربوط به آفرینش و ساختار عمومی آفرینش هستند. این اسماء ذیل ِابعاد دانایی، توانایی، کارآیی، کاردانی، حفاظت، هدایت و تسلط قرار می گیرند. 2. زمینه امر: اسمایی که به ربوبیت خدا و رابطه دوجانبه خدا و مخلوقات اشاره دارد. این اسماء ذیل ابعاد تدارک دهنده منافع و امکانات، بر طرف کننده موانع و آسیب ها، کنترل وحسابرسی، و استعانت و فریادرسی قرار می گیرند.
رابطه هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن مثبت و منفی کار ـ خانواده و خانواده ـ کار در کارخانجات و صنایع کوچک شهرستان نائین
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن کار ـ خانواده و خانواده ـ کار در کارخانجات و صنایع کوچک شهرستان نائین می باشد. سرریز شدن از کار به خانواده و خانواده به کار به این موضوع اشاره داردکه عوامل مربوط به کار تا چه اندازه بر محیط خانواده و نیز عوامل مربوط به محیط خانواده تا چه اندازه بر محیط کار تاثیر می گذارند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مجموع 1568 نفر، 310 نفر براساس جدول کوهن به نقل از حسن زاده (1387)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق دو پرسشنامه است. پرسشنامه سرریز شدن کارـ خانواده و خانواده ـ کار گرزیواکز و همچنین مارکز (2000) و پرسشنامه هوش هیجانی بارـ اون (1997). برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون همزمان و ضریب رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که بین هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن منفی کارـ خانواده و خانواده ـ کار رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0P<). یعنی هر چه هوش هیجانی بالاتر باشد، سرریز شدن (تعارض) منفی کارـ خانواده و خانواده ـ کار کمتر و تعارض مثبت کارـ خانواده (05/0P<) و خانواده ـ کار (01/0P<) بیشتر خواهد بود.
"
مقایسة تاثیر بازخورد مسدود، تصادفی و بازخورد اختصاصی بخش دشوار بر اکتساب و یادداری سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسة ارائه بازخورد به صورت مسدود تصادفی و اختصاصی به دشوارترین بخش مهارت سرویس بلند بدمینتون بر اکتساب و یادداری کل و بخش دشوار مهارت انجام شد. به این منظور در مرحلة اول 10 بازیکن نخبة بدمینتون انتخاب شدند و 10 کوشش از سرویس بلند را به تنهایی و 10 کوشش را با تکلیف ثانویه کاوش اجرا کردند. با کسر امتیازهای دو مرحله برای هر بازیکن دشوارترین بخش مهارت – توجه طلب ترین بخش – شناسایی شد. در مرحلة دوم 33 آزمودنی به صورت تصادفی ساده در یکی از گروه تمرینی بازخورد به صورت مسدود به تمام بخش های مهارت، بازخورد به صورت تصادفی به همة بخش های مهارت و بازخورد به دشوارترین بخش، قرار گرفتند. مرحلة اکتساب شامل سه بلوک 50 کوششی بود و در پایان هر 50 کوشش یک بلوک 10 کوششی به عنوان آزمون اکتساب انجام شد. 10 دقیقه پس از پایان مراحل اکتساب آزمون یادداری فوری کیفی، 24 ساعت بعد آزمون یادداری تأخیری کیفی و آزمون کمی اسکات و فاکس به عمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مرکب (بلوک 3) ? (3 گروه) و تحلیل واریانس یکسویه نشان داد تنها در مرحلة یادداری تأخیری کل مهارت تفاوت معناداری بین گروه ها وجو دارد (05/0 ? ?) . نتایج این تحقیق نشان داد در یادگیری کل مهارت استفاده از بازخورد تصادفی به عملکرد یادداری بهتری می انجامد، اما در یادگیری بخش دشوار مهارت تفاوتی بین گروه ها وجود ندارد.
«مهارت های بین فرهنگی» در کتاب های درسی آموزش زبان آلمانی دوره ی راهنمایی تحصیلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ام. اس یکی از شایع ترین بیماری ها بشمار می رود که نسبت به سایر بیماری ها پژوهش های روانشناسی اندکی را به خود اختصاص داده است. بنابراین، هدف از این پژوهش، رابطة الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس در نظر گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به ام. اس استان فارس هستند که 200 نفر (زن و مرد) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی NEO (کاستا و مک کری)، ابزار تجدید نظر شدة الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک)، تاب آوری بزرگسالان ARS (فریبورگ) و بهزیستی روان شناختی (ریف) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی)، از روش آماری رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که دو بعد الگوهای ارتباطی خانواده یعنی جهت گیری گفت و شنود و همنوایی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت برای تاب آوری و بهزیستی روان شناختی برخوردار می باشند و از بین پنج عامل ویژگی های شخصیتی، برون گرایی می تواند تاب آوری و بهزیستی روان شناختی را به صورت منفی پیش بینی کند. هم چنین تاب آوری نیز بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند. به گونه کلی تاب آوری، نقش یک متغیر واسطه گر را برای الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی دارد.
مدلیابی معادلات ساختاری یادگیری وابسته به شغل با تقاضای شغلی برای یادگیری:بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی برای بررسی نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری وابسته به شغل بود. در این مطالعه علّی همبستگی از مدل رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را همه مدیران و رؤسای ادارات تربیت بدنی استان های اصفهان، فارس و یزد تشکیل دادند. نمونه این مطالعه 248 مدیر بود که به روش تصادفی منظم و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات این پژوهش براساس پرسشنامه لون و کاسیمیر (2008) است که شامل سه مقیاس تقاضای شغلی برای یادگیری، یادگیری وابسته به شغل و نیاز به پیشرفت است. یافته ها نشان دهنده رابطه معنادار تقاضای شغلی برای یادگیری با یادگیری وابسته به شغل است. همچنین رابطه این دو متغیر با نیاز به پیشرفت مثبت ومعنادار بوده است. نقش واسطه ای نیاز به پیشرفت در رابطه با یادگیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری نیز در این پژوهش تأیید شد. یافته های رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 16 درصد واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. در پایان مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد ومدل مذکور برازش شد.
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش سبک زناشویی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش سبک زناشویی دینی بود. بدین منظور پرسشنامه مقدماتی مربوط به تکالیف زوجین، از متون اسلامی استخراج و بر روی 198 زوج (198 زن و 198 شوهر) که به روش نمونه گیری تصادفی از بین زوج های در دسترس شهر اصفهان انتخاب شده بود، اجرا گردید. پس از تحلیل عوامل، یک مقیاس46 ماده ای ویژه زنان، مشتمل بر پنج عامل به نام های «صمیمیت عاطفی جنسی»، «مهارت های ارتباطیِ اسناد به همسر»، «پایبندی به فرامین دینی»، «مدیریت خانه» و «گذشت – فداکاری») و یک مقیاس کوتاه 43 ماده ای ویژه شوهران، مشتمل بر پنج عامل به نام های «صمیمیت عاطفی- جنسی»، «مهارت های ارتباطیِ اسناد به همسر»، «پایبندی به فرامین دینی– مشارکت»، «مسئولیت پذیری- سرپرستی» و «سبک های حل تعارض» استخراج شد. ضرایب همسانی درونی این دو مقیاس ، به ترتیب عبارت بود از 81/0 و 86/0. روایی همزمان این دو مقیاس با مقیاس های صمیمیت زناشویی (IS)، سبک زندگی اسلامی (I.L.S.T.) و تعهد دینی (RCI-10) محاسبه شد که نتایج روایی بالای این مقیاس را تأیید کرد.
رابطه دینداری و هوش معنوی و تأثیر آنها بر عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دینداری و هوش معنوی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان با توجه به تفاوت های جنسیتی بود. طرح پژوهش از نوع غیرآزمایشی یا توصیفی بود. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان (70 دختر و 80 پسر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سنجش دینداری (RAS) و پرسشنامه هوش معنوی (SIQ) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان دهنده وجود تأثیر دینداری بر هوش معنوی و مؤلفه چهارگانه آن بود ( (p≤01 . دینداری بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تأثیر معناداری نداشت، در حالی که هوش معنوی پیش بینی کننده قدرتمندی برای عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. نمره های دانشجویان دختر در هوش معنوی و دینداری بالاتر از دانشجویان پسر بود. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت دینداری می تواند به رشد هوش معنوی کمک کرده، آن را تسهیل کند.