فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه میزان فعالیت نظام های مغزی/ رفتاری در سه گروه افراد مبتلا به پرفشاری خون با و بدون مصرف دارو و افراد بهنجار انجام شده است.
روش: از بیماران و ملاقات کنندگان از بیماران در بیمارستان بوعلی سینای قزوین 163 نفر که شامل 56 نفر گروه پرفشارخون (29 زن و 27 مرد) که سابقه مصرف داروی فشار خون داشتند، 51 نفر پرفشار بدون سابقه مصرف دارو (28زن و 23 مرد) و 56 نفر گروه بهنجار (26 زن و 30 مرد) با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پس از اندازه گیری فشارخون هر فرد، پرسشنامه شخصیتی نظام های مغزی/ رفتاری تکمیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه در نظام های بازداری رفتاری و ستیز/ گریز و مؤلفه های اجتناب فعل پذیر، رفتار روی آورد، اجتناب فعال و ستیز تفاوت معناداری وجود دارد. در نظام فعال ساز رفتاری و مؤلفه های خاموشی و گریز تفاوت معنادار نبود. پیگیری نتایج با آزمون توکی نشان داد که بین دو گرو پرفشار در هیچ یک از نظام ها و مؤلفه ها تفاوت معناداری وجود ندارد. گروه پرفشار با مصرف دارو در مؤلفه های اجتناب فعل پذیر، ستیز، نظام بازداری رفتاری و نظام ستیز/ گریز نسبت به گروه بهنجار نمره بیشتری داشتند و در مؤلفه اجتناب فعال حالت عکس بین این دو گروه وجود داشت. همچنین گروه پرفشار بدون مصرف دارو در مؤلفه های رفتار روی آورد، ستیز و نظام ستیز- گریز نسبت به گروه بهنجار نمره بیشتری داشتند اما در مؤلفه اجتناب فعال حالت عکس بین این دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری: افراد مبتلا به فشارخون در نظام بازداری و ستیز/ گریز فعالیت بیشتر و در سیستم فعال ساز رفتاری فعالیت کمتری دارند. بر این اساس با توجه نظریه گری افراد مبتلا به فشارخون بالا از نظر شخصیتی گرایش بیشتری به عواطف منفی دارند.
نقش بهداشت روانی بر امنیت رانندگی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های کلامی با تأکید بر منابع اسلامی بر بهبود عملکرد خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ازدواج مهم ترین و اساسی ترین رابطه بشری توصیف شده است؛ زیرا بنای رابطه خانوادگی و تربیت نسل آینده را فراهم می سازد. از طرفی بهترین وسیله ارتباط انسان ها گفت وگو و مراودات کلامی است؛ زیرا انسان ها می توانند از این راه نیاز ها و خواسته های خود را به یکدیگر انتقال دهند. هدف از این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت های کلامی با تأکید بر منابع اسلامی بر سطح عملکرد خانواده است. روش انجام این پژوهش از نوع آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسش نامه عملکرد خانواده مک مستر پاسخ دادند. جامعه آماری این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان تمام زنان متأهل منطقه 15 شهر تهران که از سطح عملکرد خانوادگی خود رضایت نداشتند، انتخاب شدند. داده های به دست آمده با روش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش مهارت های کلامی مبتنی بر منابع اسلامی در افزایش سطح عملکرد خانواده و خرده مقیاس های حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیختگی عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی تأثیر داشته است. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر های جمعیت شناختی، تحصیلات، سن و سن ازدواج تأثیری بر بالا بردن سطح عملکرد خانواده در نمونه آماری نداشته است. در نتیجه، این بسته آموزشی با مداخله و ایجاد تغییر در آشنایی همسران با الگو های دینی رفتار کلامی و غیرکلامی در تعامل با یکدیگر و رسیدن به بهترین سبک ارتباط، یعنی سبک صریح و محترمانه، توانسته است در فرایند ارتباط زوجین و عملکرد خانواده تغییرات مثبتی به وجود آورد.
بررسی رابطه بین ویژگی های رهبری معنوی و اخلاق کار در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های رهبری معنوی مدیران با اخلاق کار اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه انجام شد. با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی 103 نفر از اعضای هیأت علمی با توجه به دانشکده محل خدمت به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر یک از دانشکده ها به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های رهبری معنوی فرای و پرسشنامه اخلاق کار پتی استفاده شد. روایی پرسشنامه ها را متخصصان مدیریت تأیید کردند و برای سنجش میزان پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده در یک مطالعه مقدماتی در میان نمونه 30 نفری، برای پرسشنامه ویژگی های رهبری معنوی933%=αو پرسشنامه اخلاق کار 893%=α استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های رهبری معنوی مدیران با کل مؤلّفه های اخلاق کار به جز (روح جمعی و مشارکت در کار) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد که مؤلّفه های بازخورد عملکرد، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی و ایمان به کار می توانند به طور مثبت و معنادار ابعاد اخلاق کاری را پیش بینی کنند. بنابر این، با توجه به رهبری معنوی در سازمان می توان شاهد افزایش اخلاق کاری در میان اعضای هیأت علمی بود.
بررسی ارتباط استرسهای شغلی و اختلالات افسردگی و اضطراب در کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
حوزههای تخصصی:
بررسی ادغام بهداشت روانی در مراقبتهای بهداشتی اولیه هشتگرد (72-1370)
حوزههای تخصصی:
سه نوع زندگی و دکتر امیرحسین آریان پور
حوزههای تخصصی:
راه حل مشکلات روانی
منبع:
پیوند ۱۳۷۵ شماره ۲۰۰
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان روان شناختی چند جنبه ای بر بهبود پایبندی به درمان پزشکی در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک
حوزههای تخصصی:
روش و مراحل پایه گذاری روان شناسی بر اساس اسلام
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر، ۱۵۰ دانش آموز پسر سال اول دبیرستان مشغول به تحصیل در مدارس الکترونیکی شهر تهران در سال 1392، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به عنوان نمونه انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. از پرسش نامه سبک های یادگیری کلب، آزمون شکل های گروهی ویتکین و معدل پایان سال تحصیلی استفاده شد، تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) و پیشرفت تحصیلی در آزمودنی ها اندازه گیری شود. داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی، و بین سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد. هم چنین، بیشترین سبک یادگیری در دانش آموزان، جذب کننده (3/51 درصد) و حداقل سبک ترجیح داده شده به عنوان سبک غالب انطباق یابنده (۶ درصد) بود. نتایج نشان داد، سبک های یادگیری و سبک های شناختی افراد می توانند به عنوان دو متغیر مهم شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش مهمی ایفا کند.
الگوی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی (مطالعه موردی: مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران)•(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف"" طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی"" انجام شد. روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که الگوی توسعه حرفه ای معلمان، شامل سه مولفه محتوا، زمینه و فرایند است. مولفه محتوا با بار عاملی(439/0) در جایگاه اول و مولفه های زمینه(309/0) و فرایند(291/0) در مرتبه های بعدی قرار داشتند. شاخص پیش بینی کنندگی (631/0) حاکی از آن بود که مولفه های توسعه حرفه ای از قدرت بالایی برای پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان برخوردارند.
رابطه مصرف سیگار در افراد سیگاری با مصرف سیگار در والدین و دوستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ذهن شفاف ، ذهنیت خلاق
مبانی ارزشیابی برنامه ها
بررسی مؤلفه های بنیادین سازش یافتگی در آزادگان ایرانی (1)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی بر علایم روان شناختی و کنترل میزان قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت، یکی از شایع ترین بیماری های مزمن عصر حاضر به شمار می رود. پژوهش ها حاکی از تأثیر سبک زندگی بر افزایش و شیوع این بیماری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی بر علایم روان شناختی و کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود که به صورت تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد و مرحله پیگیری انجام گردید. جامعه آماری را کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1392 تشکیل دادند. بر این اساس، نمونه ای مرکب از 42 نفر از این بیماران به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (21 نفر) و شاهد (21 نفر) قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از چک لیست علایم روان شناختی نوع 90 سؤالی اصلاح شده (Symptom checklist-90-Revised یا SCL-90-R) و تست قند خون (Hemoglobin A1c یا HBA1C) استفاده شد که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و سه ماه پس از آخرین مداخلات آموزشی (پیگیری) روی بیماران اجرا گردید. اجرای پژوهش، 6 ماه به طول انجامید و مداخلات آموزشی اصلاح سبک زندگی تنها بر روی گروه آزمایش در طی 8 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه در طی 2 ماه اجرا شد. جهت محاسبات آماری، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش اصلاح سبک زندگی به جز ترس مرضی، بر کاهش علایم روان شناختی (شکایات جسمانی، وسواس- اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، پارانوئید و روان پریشی) و میزان قند خون در مرحله پس آزمون و پیگیری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنی داری داشت (050/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش اصلاح سبک زندگی بر کاهش میانگین علایم روان شناختی و میزان قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است. همچنین، برنامه ریزی و برگزاری دوره های آموزشی برای این بیماران، بر اساس بسته آموزشی این پژوهش در جهت بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، تأثیرگذار بود. از این رو، پیشنهاد می شودکه اثربخشی این نوع از مداخلات برای بیماری های مزمن دیگر نیز بررسی شود. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده پزشکان، متخصصان تغذیه، مشاوران و روان شناسان قرار گیرد.