فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
معرفی کتاب
اثربخشی برنامة درس پژوهی بر مهارت های حرفه ای معلمان شاغل در آموزش و پرورش استثنایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامة درسی پژوهی بر مهارت های حرفه ای معلمان آموزش و پرورش استثنایی استان همدان است. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علّی مقایسه ای است. جامعة آماری شامل معلمان آموزش و پرورش استثنایی استان همدان در سال تحصیلی 92-1391 بوده که با کاربرد روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 320 معلم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های فراهم آوری فرصت های یادگیری، علاقه مندی به افزایش دانش و مهارت های شغلی، سازماندهی و مدیریت کلاس، فرم های مشاهدة به کارگیری نظریه های یادگیری، استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی، بهره گیری از شیوه های صحیح ارزشیابی، ترغیب دانش آموزان به کار گروهی در کلاس درس و آزمون آشنایی با نظریه های یادگیری بوده است. نتایج نشان می دهد که گروه های درس پژوه و عادی از نظر فراهم آوری فرصت های یادگیری (05/0> p ؛33/2=t)؛آگاهی از نظریه های یادگیری (05/0> p ؛ 11/2 =t)؛ استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی (01/0> p ؛67/2=t)؛ علاقه مندی به افزایش دانش و مهارت های شغلی (05/0> p ؛47/2=t) وترغیب دانش آموزان به کار گروهی (05/0> p ؛50/2=t) تفاوت معناداری داشته اند. در سه مؤلفة بهره گیری از شیوه های صحیح ارزشیابی (11/0= p ؛58/1 =t)؛ سازماندهی و مدیریت کلاس درس (59/0= p ؛54/0=t) و کاربرد نظریه های یادگیری (48/0= p ؛71/0=t) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
مقایسه فعالیت نظام های مغزی/ رفتاری در بیماران مبتلا به پرفشاری خون دارای سابقه مصرف دارو و بدون سابقه ی مصرف دارو و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه میزان فعالیت نظام های مغزی/ رفتاری در سه گروه افراد مبتلا به پرفشاری خون با و بدون مصرف دارو و افراد بهنجار انجام شده است.
روش: از بیماران و ملاقات کنندگان از بیماران در بیمارستان بوعلی سینای قزوین 163 نفر که شامل 56 نفر گروه پرفشارخون (29 زن و 27 مرد) که سابقه مصرف داروی فشار خون داشتند، 51 نفر پرفشار بدون سابقه مصرف دارو (28زن و 23 مرد) و 56 نفر گروه بهنجار (26 زن و 30 مرد) با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پس از اندازه گیری فشارخون هر فرد، پرسشنامه شخصیتی نظام های مغزی/ رفتاری تکمیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه در نظام های بازداری رفتاری و ستیز/ گریز و مؤلفه های اجتناب فعل پذیر، رفتار روی آورد، اجتناب فعال و ستیز تفاوت معناداری وجود دارد. در نظام فعال ساز رفتاری و مؤلفه های خاموشی و گریز تفاوت معنادار نبود. پیگیری نتایج با آزمون توکی نشان داد که بین دو گرو پرفشار در هیچ یک از نظام ها و مؤلفه ها تفاوت معناداری وجود ندارد. گروه پرفشار با مصرف دارو در مؤلفه های اجتناب فعل پذیر، ستیز، نظام بازداری رفتاری و نظام ستیز/ گریز نسبت به گروه بهنجار نمره بیشتری داشتند و در مؤلفه اجتناب فعال حالت عکس بین این دو گروه وجود داشت. همچنین گروه پرفشار بدون مصرف دارو در مؤلفه های رفتار روی آورد، ستیز و نظام ستیز- گریز نسبت به گروه بهنجار نمره بیشتری داشتند اما در مؤلفه اجتناب فعال حالت عکس بین این دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری: افراد مبتلا به فشارخون در نظام بازداری و ستیز/ گریز فعالیت بیشتر و در سیستم فعال ساز رفتاری فعالیت کمتری دارند. بر این اساس با توجه نظریه گری افراد مبتلا به فشارخون بالا از نظر شخصیتی گرایش بیشتری به عواطف منفی دارند.
ویژگیهای مدیریت اسلامی
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۸۰
حوزههای تخصصی:
سه نوع زندگی و دکتر امیرحسین آریان پور
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط استرسهای شغلی و اختلالات افسردگی و اضطراب در کارکنان بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
حوزههای تخصصی:
ذهن شفاف ، ذهنیت خلاق
آموزش محیط زیست در مدارس
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهده ی مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری در دسترس از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایه ی سوم دبستان که در فرم معلم مقیاس مشکلات رفتاری راتر (1967) نمره ی بالاتر از 9 کسب کردند به شیوه ی هدفمند انتخاب شده و مداخلات معنوی با محوریت مذهب را به مدت 13جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مشکلات رفتاری راتر( فرم معلم) در سه مرحله ی خط پایه، مداخله و پیگیری استفاده شد و در نهایت داده ها به روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از درصد بهبودی هرسه مراجع پس از مداخلات، حاکی از کاهش معنادار نمرات آن ها در مقیاس مشکلات رفتاری راتر بودکه در طول دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشته است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب تأثیر مثبت معناداری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته است.
زمینه های مشارکت مردمی/ عوامل همکاری و اعتماد بین مردم و حکومت از دیدگاه نهج البلاغه
منبع:
پیوند ۱۳۷۰ شماره ۱۴۷
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر مطالعات انجام شده در زمینه بهره گیری از روش منتورینگ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه وضعیت تولید آثار علمی در زمینه بهره گیری از روش منتورینگ برای اعضای هیئت علمی دانشگاه های خارج از کشور و دستیابی به مباحث و مؤلفه های مورد توجه این مطالعات انجام شده است. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور کلیه آثار موجود در بازه زمانی 2016- 2000 در پایگاه های اطلاعاتی مستقر در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی (ProQuest, Springer Link, Taylor & Francis, Sage, Wiley Online Library) مطالعه شد. این آثار مشتمل بر 28 عنوان سند علمی که شامل 20 مقاله و 8 پایان نامه در زمینه منتورینگ برای اعضای هئیت علمی است، استخراج و به روش توصیفی - تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو بخش ارائه شده است: بخش اول؛ در خصوص مباحث و مؤلفه های مورد توجه پژوهشگران که نتایج مطالعه نشان داد پژوهشگران بیشتر به مباحثی از جمله ویژگی های اعضای هیئت علمی در قالب نقش های منتور و منتی و تأثیرات مثبت مختلف برنامه منتورینگ بر اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام پرداخته اند. در بخش دوم؛ نتیجه بررسی ساختار شکلی و توصیفی این مطالعات نشان داد 43% پژوهش ها از روش تحقیق کیفی و 86% از مصاحبه و پرسشنامه و آزمایش استفاده کرده اند و صرفاً 14% پژوهش ها به مطالعه و بررسی اسناد پرداخته اند. از نظر هم نویسی و مشارکت هم، 39% بصورت پژوهش انفرادی و 61% بصورت پژوهش گروهی بوده است.
تبیین رابطه استرس شغلی با بیگانگی شغلی و رفتارهای انحرافی بر اساس نقش تعدیل کننده اسناد شناختی به علل استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بالقوه شناخت در رفتارها و احساسات انسان، این پژوهش با هدف بررسی نقش اسناد شناختی استرس در پیوند میان استرس شغلی با بیگانگی شغلی و رفتارهای انحرافی اجرا شد. تعداد 168 نفر از کارکنان یک سازمان صنعتی در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه محقق ساخته اسناد استرس شغلی (AJSQ)، پرسشنامه گرانباری شغلی (WOQ)، پرسشنامه بیگانگی شغلی (WAQ) و پرسشنامه رفتارهای انحرافی (DBQ) را پاسخ دهند. نتایج نشان داد بین رفتارهای انحرافی با گرانباری شغلی، بیگانگی شغلی و اسناد شناختی استرس رابطه معنادار وجود ندارد. اما بین گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی و اسناد شناختی به استرس رابطه معنادار به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که اسناد استرس به سازمان، رابطه گرانباری شغلی را با بیگانگی شغلی تعدیل می کند. به این معنا که وقتی اسناد استرس به سازمان بالا است، گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی دارای رابطه منفی است، ولی زمانی که اسناد استرس به سازمان در حد پایین است، گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی رابطه مثبت دارد. هم چنین اسناد استرس به خود، رابطه گرانباری شغلی را با رفتارهای انحرافی تعدیل کرد. به این معنا که وقتی اسناد استرس به خود پایین است، رابطه گرانباری شغلی با رفتارهای انحرافی مثبت است و در مقابل وقتی اسناد استرس به خود بالا است، گرانباری شغلی با رفتارهای انحرافی رابطه منفی دارد.
روش و مراحل پایه گذاری روان شناسی بر اساس اسلام
حوزههای تخصصی:
نقش بهداشت روانی بر امنیت رانندگی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی بر علایم روان شناختی و کنترل میزان قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت، یکی از شایع ترین بیماری های مزمن عصر حاضر به شمار می رود. پژوهش ها حاکی از تأثیر سبک زندگی بر افزایش و شیوع این بیماری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی بر علایم روان شناختی و کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود که به صورت تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد و مرحله پیگیری انجام گردید. جامعه آماری را کلیه افراد مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1392 تشکیل دادند. بر این اساس، نمونه ای مرکب از 42 نفر از این بیماران به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (21 نفر) و شاهد (21 نفر) قرار گرفتند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از چک لیست علایم روان شناختی نوع 90 سؤالی اصلاح شده (Symptom checklist-90-Revised یا SCL-90-R) و تست قند خون (Hemoglobin A1c یا HBA1C) استفاده شد که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و سه ماه پس از آخرین مداخلات آموزشی (پیگیری) روی بیماران اجرا گردید. اجرای پژوهش، 6 ماه به طول انجامید و مداخلات آموزشی اصلاح سبک زندگی تنها بر روی گروه آزمایش در طی 8 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه در طی 2 ماه اجرا شد. جهت محاسبات آماری، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش اصلاح سبک زندگی به جز ترس مرضی، بر کاهش علایم روان شناختی (شکایات جسمانی، وسواس- اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، پارانوئید و روان پریشی) و میزان قند خون در مرحله پس آزمون و پیگیری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنی داری داشت (050/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش اصلاح سبک زندگی بر کاهش میانگین علایم روان شناختی و میزان قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است. همچنین، برنامه ریزی و برگزاری دوره های آموزشی برای این بیماران، بر اساس بسته آموزشی این پژوهش در جهت بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، تأثیرگذار بود. از این رو، پیشنهاد می شودکه اثربخشی این نوع از مداخلات برای بیماری های مزمن دیگر نیز بررسی شود. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده پزشکان، متخصصان تغذیه، مشاوران و روان شناسان قرار گیرد.
بررسی ادغام بهداشت روانی در مراقبتهای بهداشتی اولیه هشتگرد (72-1370)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر، ۱۵۰ دانش آموز پسر سال اول دبیرستان مشغول به تحصیل در مدارس الکترونیکی شهر تهران در سال 1392، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به عنوان نمونه انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. از پرسش نامه سبک های یادگیری کلب، آزمون شکل های گروهی ویتکین و معدل پایان سال تحصیلی استفاده شد، تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) و پیشرفت تحصیلی در آزمودنی ها اندازه گیری شود. داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی، و بین سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد. هم چنین، بیشترین سبک یادگیری در دانش آموزان، جذب کننده (3/51 درصد) و حداقل سبک ترجیح داده شده به عنوان سبک غالب انطباق یابنده (۶ درصد) بود. نتایج نشان داد، سبک های یادگیری و سبک های شناختی افراد می توانند به عنوان دو متغیر مهم شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش مهمی ایفا کند.