فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و حساسیت پذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش : طرح پژوهشی علّی- مقایسه ای و نمونه گیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّه ی آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و شاخص حساسیت پذیری به اضطراب (ASI-3، تیلور و همکاران، 2007) و اطلاعات جمعیت شناختی در یک جلسه پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی افراد با بیماری پسوریازیس در مقیاس «گشودگی به تجربه» با افراد بدون بیماری پسوریازیس متفاوت است و میانگین نمرات حساسیت پذیری به اضطراب افراد با پسوریازیس به طور معنادار) 05/0 (p< بیشتر از افراد بدون پسوریازیس است. نتیجهگیری: به نظر می رسد هم ماهیت بیماری پسوریازیس و هم تجربه سطوح بالاتر اضطراب و استرس در افراد مبتلا در مقایسه با افراد بدون پسوریازیس، حساسیت پذیری به اضطراب و گشودگی به تجربه را به واسطه ی فعال سازی چرخه استرس تحت تأثیر قرار می دهد.
رابطه «نقش های جنسیتی» و «تیپ شخصیتی» زوجین با «کارآمدی خانواده»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه «نقش جنسیتی» و «تیپ های شخصیتی» A و B زوجین با «کارآمدی خانواده» انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری طلاب پایه های 5 تا 7 شهر قم در سال تحصیلی 1394−1395 و همسران آنها بودند. 240 نفر شامل 120 زوج با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه «نقش جنسیتی بم» BSRI، «تیپ شخصیتی A و B روزنمن و فریدمن» و «کارآمدی خانواده صفورایی» S.FEQI پاسخ دادند. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که «نقش جنسیتی آندروژنی» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار مثبت دارند؛ «نقش جنسیتی نامتمایز» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار منفی دارند؛ «نقش های جنسیتی متمایز» اعم از مردانه و زنانه با «کارآمدی خانواده» رابطه معناداری ندارند؛ بین «تیپ شخصیتی B» و «کارآمدی خانواده» رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بین «تیپ شخصیتی A» و «کارآمدی خانواده»، رابطه منفی معنادار وجود دارد.
نقش هوش معنوی و طرحواره های ناسازگار اولیه در نگرش های دینی دانش آموزان دختر دارای خانواده های عادی و طلاق شهر گرگان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررّسی نقش هوش معنوی و طرحواره های ناسازگار اولیه در نگرش های دینی دانش آموزان دختر دارای خانواده های عادی و طلاق شهر گرگان صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع پس رویدادی (علی - مقایسه ای) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان گرگان بود که در سال تحصیلی 9۴ - 1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل ۳۵ دختر دارای خانواده طلاق و ۳۵ دختر دارای خانواده های عادی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ، فرم کوتاه طرحواره یانگ و پرسشنامه نگرش های مذهبی براهنی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و طرحواره های ناسازگار با نگرش های دینی در دختران دارای خانواده های عادی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین، میانگین هوش معنوی و نگرش مذهبی، در دختران دارای خانواده های عادی بیشتر از دختران دارای خانواده های طلاق است. افزون بر این، میانگین طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران دارای خانواده های عادی، کمتر از دختران دارای خانواده های طلاق بوده است.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
102-112
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی، از شیوع بالایی برخوردار بوده و منجر به تأثیرات مخرب بر کیفیت زندگی افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی، در دانشجویان ایرانی است . از 310 دانشجو، 180 پسر و 130 دختر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا به پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی پاسخ دهند. یافته های پژوهش حاضر حاصل از تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلفه های اصلی، پنج عامل را در پرسشنامه شناسایی کرد. این عامل ها عبارت اند بودند از: اضطراب جدایی، نگرانی درباره ی روابط مهم، آشفتگی های خواب، صحبت کردن افراطی، نگرانی از صدمه به اطرافیان. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 88/0 به دست آمد و همبستگی نمرات آزمون- بازآزمون، 64/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب آزمون است؛ همچنین همبستگی پرسشنامه ی مذکور با مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی، 56/0 بود . یافته های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و پنج مقیاس آن، از اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است و ابزار مناسبی برای غربالگری اختلال مذکور است.
پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق شاخص های روانشناختی با میانجیگری ویژگی های شخصیتی در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی علائم هشدار دهنده نقص سیستم ایمنی از طریق سبک های دلبستگی، شوخ طبعی، سبک تبیین واسترس ادراک شده با میانجیگری منبع کنترل وتیپ شخصیتی در پرستاران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و پیش بینی است که در بین 281 نفر از پرستاران انجام شده است. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به پرسش نامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، شوخ طبعی اسوباک، سبک تبیین شی یر و کارور ، منبع کنترل راتر ، استرس ادراک شده ی کوهن ، تیپ شخصیتی فریدمن و رزنمن و علائم هشدار دهنده ی سیستم ایمنی جفری مادل پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار Amos به روش تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی برای شاخص های نام برده از برازندگی خوبی برخوردار است. سبک دلبستگی ایمن با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و سبک دلبستگی دوسوگرا دارای همبستگی مثبت است (p≤0/01) .منبع کنترل با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) ، شوخ طبعی با علائم هشدار دهنده دارای همبستگی منفی (p≤0/01) و تیپ شخصیتی با علائم هشداردهنده دارای همبستگی مثبت (p≤0/01) است. نتیجه گیری : فعالیت سیستم ایمنی بدن به صورت مستقیم یا واسطه ای از طریق ویژگی های روانشناختی و شخصیتی قابل پیش بینی است.
اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
106 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ایدز مسیر زندگی افراد مبتلا به بیماری را تغییر می دهد و باعث کاهش اعتمادبه نفس، افزایش احساس آسیب پذیری و افکار آشفته در آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر سلامت معنوی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ایدز شکل گرفت. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری ایدز بود که در سال 1394 به کلینیک های شهر تهران مراجعه کردند که از میان آن ها 30 نفر به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 10 جلسه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و سلامت معنوی الیسون و پالوتزین بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شدند. به منطور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، معنا درمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن (سلامت روانی، سلامت جسمانی، سلامت اجتماعی و محیط) می شود. همچنین، معنادرمانی سلامت معنوی این زنان را در ابعاد سلامت وجودی و مذهبی نیز افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان استنباط کرد که معنادرمانی سبب افزایش کیفیت زندگی و سلامت معنوی در افراد مبتلا به ایدز می شود، معنویت را می توان به عنوان یک روش مقابله ای، برای ارتقاء سلامت معنوی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز مورد استفاده قرار داد.
تأثیر مداخله ی مذهبی - معنوی بر قدرت درونی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
27-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سرطان دارای جنبه های مختلف روانی - اجتماعی است که نیاز به استفاده از مداخلات مذهبی - معنوی مکمل در کنار مداخلات پزشکی در مراقبت از این بیماران را ضروری می سازد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف نشان دادن تأثیر مداخله ی مذهبی - معنوی بر قدرت درونی زنان مبتلا به سرطان سینه صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه آزمایش، دارونما و کنترل است . از زنان مبتلا به سرطان سینه که از مهر ماه سال 95 تا تیر ماه سال 96 به مرکز پرتودرمانی و شیمی درمانی امید و درمانگاه های تخصصی شهر بندرعباس مراجعه کرده بودند، تعداد 41 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب؛ و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (14 نفر)، دارونما (14 نفر) و کنترل (13 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی ده جلسه مداخله ی مذهبی - معنوی و گروه دارونما طی ده جلسه آموزش خنثی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله یی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی قدرت درونی و پرسش نامه ی ویژگی های جمعیت شناختی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری؛ و با تحلیل واریانس چندمتغیّره با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین گروه مداخله با گروه کنترل و دارونما در افزایش قدرت درونی کلی و خرده مقیاس های تعهد، ارتباط، غم و اندوه و جستجو؛ و تحرک تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مداخله ی مذهبی - معنوی فردی که مکمل مراقبت های پزشکی معمول در نظر گرفته می شود، تأثیر مثبتی بر قدرت درونی و خرده مقیاس های آن در بیماران زن مبتلا به سرطان سینه داشت و می توان از این مداخله برای بهبود منابع روان شناختی در درمان سرطان استفاده کرد.
راهکارهای تقویت خودمهارگری در کودکان بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی راهکارهای تقویت خودمهارگری در کودکان بر اساس منابع اسلامی است. بدین منظور به روش توصیفی _ تحلیلی مفاهیم نزدیک به خودمهارگری بررسی شد. در بررسی اولیه به دست آمد که مفاهیم تقوا، ورع، صبر، حلم، عقل و عصمت به مفهوم خودمهارگری به میزان زیادی نزدیک هستند. جهت بررسی تطابق مفهومی، این مفاهیم در ضمن پرسش نامه ای محقق ساخته در اختیار پانزده نفر کارشناس به عنوان خبرگان روان شناس و آگاه نسبت به مفاهیم اسلامی، قرار گرفت. هر شش مفهوم نمره لازم برای اعتبار مفهومی را کسب کردند. شاخص های این مفاهیم در ارتباط با نحوه تقویت خودمهارگری در کودکان جست وجو و جمع آوری شد. در نتیجه به دست آمد: دین اسلام قبل از تولد بر انتخاب همسر عاقل و با اخلاق، اجتناب از غذای حرام، رعایت آداب زناشویی و تناول خرما توسط مادر در دوران حاملگی قبل از تولد و توجه به تغذیه مادر و بازی با کودک از تولد تا شش سالگی و الگودهی مناسب، افزایش شناخت و معرفت کودکان، آموزش نماز و روزه به کودکان، آموزش مهارت های خاص، مراقبت های جنسی و تکریم کودکان به عنوان راهکارهای تقویت خودمهارگری تأکید می کند.
مدل یابی خودشکوفایی بر پایه هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی خودشکوفایی بر پایه هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان تیزهوش استان سمنان تشکیل می دادند. جهت تعیین حجم نمونه، ابتدا توسط نمونه گیری تصادفی ساده، دو شهر شاهرود و دامغان برگزیده شدند که از مدارس تیزهوشان این شهرستان ها چهارصد دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردبدند. برای جمع آوری اطلاعات، از مقیاس های هوش معنوی، هوش اخلاقی، بهزیستی روان شناختی و خودشکوفایی ASAI استفاده شد. داده های پژوهش به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هوش معنوی بر خودشکوفایی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد و همچنین بهزیستی روان شناختی نقش واسطه گری برای هوش معنوی و خودشکوفایی تیزهوشان را دارد؛ بدین معنا که افزیش هوش معنوی، بر بهزیستی روان شناختی فرد اثر مثبت می گذارد و بهزیستی روان شناختی مثبت باعث افزایش خودشکوفایی فرد می شود. هوش اخلاقی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر بهزیستی روان شناختی، بر خودشکوفایی اثر مثبت معنادار دارد؛ اما اثر مستقیمی بر خودشکوفایی ندارد. در نتیجه، گنجاندن آموزش هایی برای بالابردن سطح هوش معنوی، هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی در مدارس و کتب درسی برای پرورش دانش آموزانی خودشکوفا، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
Who is Sleeping Beauty? Quality of Sleep and Adolescents’ Sleep-Psychophysiological-Emotional-Personality Profile(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aims: We investigated gender differences among adolescents in quality of sleep, psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits and also if the effect of quality of sleep on psychophysiological problems, dream frequency, emotional states, and personality traits was moderated by gender.
Method: High school pupils (n1 = 155, n2 = 142, and n3 = 325) responded to the Uppsala Sleep Inventory, the Positive Affect Negative Affect Schedule, Beck’s Depression Inventory, the Type A-Personality Scale, and the Temperament and Character Inventory. Gender differences were investigated using Multivariate Analyses of Variance and moderation using multi-group Structural Equation Modeling.
Results: Girls scored higher in major sleep problems, difficulties falling asleep, night awakenings, psychophysiological problems, dream frequency, negative affect, depression, stress, and Type A-personality. Boys scored higher in novelty seeking, harm avoidance, and persistence. Girls’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, dream frequency, positive affect, negative affect, stress, novelty seeking, reward dependence, persistence, and self-directedness. Boys’ quality of sleep was related to their psychophysiological problems, negative affect, stress, Type A-personality, novelty seeking, harm avoidance, reward dependence, and self-directedness.
Conclusion: Girls showed the unhealthiest sleep-psychophysiological-emotional-personality profile. For both genders, good quality of sleep or “beauty sleep” might result in less psychophysiological problems, less negative affect, less stress, less novelty seeking, and less self-directedness. However, for boys, “sleeping beauty” comprises less Type A-behaviour, ss harm avoidance, and more reward dependence; while for girls “sleeping beauty” comprises less frequency of vivid dreams, more positive affect, less reward dependence, and more persistent behaviour.
اثربخشی آموزش مؤلفه های معنوی بر احساس تنهایی و حرمت نفسِ دانش آموزان پرورشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنویت» به عنوان یک عامل مؤثر، نقش مهمی بر سلامت جسم و روان افراد و به ویژه نوجوانان ایفا می کند. توجه به این متغیر، زمانی که فرد بدون والد و سرپرستی باشد، بیش از گذشته ضرورت می یابد. این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مؤلفه های معنوی، بر احساس تنهایی و حرمت نفس، در نوجوانان پرورشگاهی انجام شد. نمونه پژوهش، 40 نوجوان ساکن در پرورشگاه های شهر کرمان بودند که به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. به دو گروه آزمایشی، مؤلفه های معنوی در 10 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد و دو گروه کنترل، برنامه ای دریافت نکردند. با توجه به روش آماری، فقط از یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل پیش از اجرای برنامه درمانی پیش آزمون گرفته شد، اما پس از اجرای برنامه درمانی، هر 4 گروه به پرسش نامه های احساس تنهایی و حرمت نفس پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آموزش مؤلفه های معنوی تأثیر معناداری بر احساس تنهایی نوجوانان داشته است (05/0P<)، اما بر مؤلفه حرمت نفس اثربخش نبوده است. مؤلفه های معنوی، با اصلاح و بازسازی و سپس، نوسازی درونی و برونی افراد، زمینه رشد، شکوفایی و رستگاری او فراهم می کند.
تأثیر آموزش خودبخشودگی بر شیوه های فرزندپروری و عاطفه مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش خودبخشودگی بر شیوه های فرزندپروری و عاطفه مثبت و منفی، دانش آموزان سال دوم متوسطه شهر قم، در سال تحصیلی 1393-1394 می پردازد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش تست پس تست با گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه مادران دانش آموزان دبیرستانی شهر قم تشکیل می دهند. نمونه پژوهش، 76 نفر از مادران دانش آموزان دو مدرسه دولتی قم می باشد که در کارگاه های آموزشی شرکت کردند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان به عنوان پیش آزمون، دو پرسش نامه شیوه های فرزندپروری بامریند و عاطفه مثبت و منفی واتسون و کلارک را تکمیل نمودند. سپس، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و گروه آزمایش طی هشت جلسه مورد تدبیر خودبخشودگی قرار گرفته و سپس هر دو گروه به عنوان پس آزمون دو پرسش نامه فرزندپروری و عاطفه مثبت و منفی را تکمیل کردند. در پژوهش از روش آماری توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش خودبخشودگی بر شیوه فرزندپروری مستبدانه و مقتدرانه تأثیر مثبت دارد، اما بر شیوه سهل انگارانه، تأثیری نشان نداد. همچنین، نتایج حاکی از این است که آموزش خودبخشودگی بر عاطفه مثبت و منفی تأثیر مثبت دارد.
رابطه فشار مراقبتی با کیفیت زندگی بیمار در مراقبین زنان با سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبین بیماران مبتلا به سرطان، خستگی و فشار مراقبتی زیادی را تحمل می کنند. مطالعه همبستگی مقطعی حاضر، برای تعیین میزان فشار مراقبتی در مراقبین و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران سرطان پستان انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش متشکل از 116 نفر از مراقبین زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل پرسشنامه فشار مراقبتی و پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی مبتلایان به سرطان بود. براساس پرسشنامه فشار مراقبتی، مراقبین بیشترین شکایت را از کمبود زمان دارند. در بین مؤلفه های کارکردی کیفیت زندگی بیمار، اختلال در کارکرد اجتماعی بیمار، ناتوانی در ایفای نقش و اختلالات هیجانی بیماران به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی نشان می دهند. در بین نشانه های کیفیت زندگی بیمار، درد، بی خوابی و خستگی بیمار به ترتیب بیشترین همبستگی را با فشار مراقبتی دارند. اختلال در کارکرد اجتماعی و درد بیمار پیش بینی کننده های فشار مراقبتی در مراقبین هستند. رابطه معنادار معکوس میان سن بیمار و فشار مراقبتی وجود دارد. براساس یافته های این پژوهش بهبود شبکه حمایت اجتماعی بیمار توسط گروه های خودیار، دوره های آموزشی مدیریت درد برای بیماران و فراهم کردن حمایت اطلاعاتی برای مراقبین جهت کاهش فشار مراقبتی و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود.
تحلیلی برنقش شخصیت پیش رو در رابطه سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و ویژگی های شخصیتی عاملی اثرگذار بر رفتارهای آشکار و نهان انسان است و همواره شایان توجه پژوهشگران و نظریه پردازان علوم رفتاری بوده است. این پژوهش با هدف تحلیلی بر نقش شخصیت پیش رو در رابطه سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا اجرا شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن کارکنان دو سازمان صنعتی در اصفهان بودند که از میان آنها دویست و هفتاد و هفت نفر به شیوه سهمیه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه سرمایه معنوی، پرسشنامه بهزیستی معنوی تعالی گرا و پرسشنامه شخصیت پیش رو استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان دادند بین شخصیت پیش رو با سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا و بین سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی تعالی گرا رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند شخصیت پیش رو رابطه بین دو مؤلفه سرمایه معنوی، یعنی ارزش گرایی معنوی و رابطه تعالی گرا با خداوند را با بهزیستی معنوی تعالی گرا تعدیل می کند. نتایج این مطالعه نشان دادند شخصیت پیش رو می تواند عاملی مهم در پیوند بین سرمایه معنوی با بهزیستی معنوی تعالی گرا باشد.
پیش بینی رشدپس آسیبی بر اساس علائم یادبود و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
146 - 159
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مطالعه علائم یادبود، نشخوار فکری و رشدپس آسیبی در زنان مبتلا به انواع سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های دولتی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، بدین منظور 189 نفر از زنان مبتلا به انواع مختلف سرطان که برای درمان به بیمارستان های دولتی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به روش دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های علائم یادبود، فرم کوتاه رشد پس آسیبی و نشخوار مرتبط با واقعه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی با رشد پس آسیبی رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی سهمی برابر در پیش بینی رشد پس آسیبی بیماران دارند. نتیجه گیری: توجه به سیر بیماریِ سرطان در مبتلایان، و فرایندهای روان شناختی که از پی درگیری ذهنی بیمار بر پیامدهای بیماری به وقوع می پیوندد، می تواند در کاهش نشانه های ناگوار جسمی و روانی بیماری موثر بوده و سیر درمان بیماری را برای بیمار آسان تر سازد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن پرستاران شایسته در سیستم برای ارائه خدماتی باکیفیت، تنها با به روزکردن سطح دانش و ارتقای سلامت جسم و روان کارکنان مهیا می شود؛ بنابراین هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پرستاران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از میان پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر اهواز، 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه 45 دقیقه ای با روش مثبت نگری، آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه های کفایت اجتماعی فلنر و سرسختی سلامت گیبهاردت، وندردوف و پال را در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند آموزش مثبت نگری به طور معناداری باعث افزایش کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در پس آزمون و پیگیری پرستاران شد. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان از مداخلات مثبت نگر برای ارتقا سلامت روان و کاهش مشکلات روانشناختی پرستاران استفاده کرد.
اثربخشی آموزش معنا درمانی بر بی حوصلگی و شکفتگی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا در زندگی پایه ی اساسی نیروی محرکه فرد است. هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش معنا درمانی بر بی حوصلگی و شکفتگی دانش آموزان بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2584 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی مرحله ای بود، 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده پرسشنامه بی حوصلگی فارمر و ساندبرگ و پرسشنامه شکفتگی دینر و بیسواز– دینر بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش معنا درمانی باعث کاهش بی حوصلگی و افزایش شکفتگی دانش آموزان گردیده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت آموزش معنادرمانی در کاهش بی حوصلگی و افزایش شکفتگی دانش آموزان دختر مؤثر بود.
نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین نقش بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی در پیش بینی سازگاری با دانشگاه با کنترل «انعطاف پذیری شناختی» بود. در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان پسر دانشگاه شهیدچمران اهواز، تعداد 277 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 1396-1395 انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، خودتاب آوری کلاهنن، هوش معنوی کینگ، سازگاری با دانشگاه بیکر و سیریک و انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند بین همه متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک، همبستگی معنی داری وجود دارد. همچنین بین انعطاف پذیری شناختی و متغیر ملاک همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. به علاوه، نتایج نشان دادند بلوغ عاطفی، خودتاب آوری و هوش معنوی با کنترل انعطاف پذیری شناختی به تبیین و پیش بینی 28 درصد از واریانس سازگاری با دانشگاه قادر است. همچنین در تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی بلوغ عاطفی و هوش معنوی نقش معنی داری در پیش بینی سازگاری با دانشگاه داشتند؛ بنابراین با توجه به نقش مهم بلوغ عاطفی، هوش معنوی در پیش بینی سازگاری دانشجویان، تمرکز بیشتر بر این متغیرها برای افزایش سازگاری دانشجویان، امری ضروری است و باعث بهبود عملکرد فرد در حوزه های فردی - اجتماعی و بهزیستی روانشناختی فرد می شود.
اثربخشی کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک اتیسم شهرستان اردکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات سازگاری در مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم، پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک اتیسم بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم در سال 1397 بود که به مرکز راه تربیت شهرستان اردکان مراجعه کردند. از جامعه آماری پژوهش، ۴ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل بود. کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی طی 8 جلسه آموزش داده شد و پرسشنامه ها در جلسه اول (خط پایه)، سوم، پنجم و هشتم درمان، جهت سنجش سازگاری اجتماعی مادران اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل نگاره ای تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد، کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک اتیسم شهرستان اردکان تأثیر معناداری دارد. نتایج نشان داد درمان کیفیت زندگی مبتنی بر معنویت درمانی اسلامی به بهبود مشکلات روانی مادران کودکان اوتیستیک ازجمله سازگاری اجتماعی این کودکان کمک می کند.
پیش بینی سرسختی روان شناختی بر اساس باورهای مذهبی و سبک های اسنادی زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سرسختی روان شناختی بر اساس باورهای مذهبی و سبک های اسنادی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل منطقه ۵ تهران بود. حجم نمونه در تحقیق حاضر ۸۵ نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه سخت رویی کوباسا، پرسشنامه سبک های اسنادی سلیگمن و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و راس بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss، تحلیل رگرسیون چند متغیره انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای سبک کلی/ اختصاصی، جهت گیری درونی، جهت گیری بیرونی و جهت گیری مذهبی توان پیش بینی سرسختی روان شناختی را دارند و متغیرهای سبک پایدار/ ناپایدار و سبک درونی/ بیرونی، قابلیت پیش بینی سرسختی روان شناختی را ندارند. همچنین قوی ترین پیش بینی کننده سرسختی روان شناختی، خرده مؤلفه جهت گیری درونی است. می توان نتیجه گرفت که سبک اسنادی کلی/ اختصاصی به همراه جهت گیری درونی و بیرونی مذهبی در میزان سرسختی روان شناختی زنان متأهل تأثیر دارد.