فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
رعایت هنجارهای اخلاقی از مهم ترین عوامل مصونیت بخش فرایند مشاوره است. برخی از بایدها و اصول اخلاقی به دلیل نقش سازنده و اساسی که در فرایند مشاوره دارند در اولویت بوده و رعایت آن ها باعث ایجاد اعتماد در مراجع و باعث افزایش موفقیت در فرایند مشاوره می شود. پژوهش پیش رو با هدف تبیین مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره انجام شده است. سؤال اساسی این است که مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره چیست و چه فوایدی دارد؟ در پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شده و آموزه های اخلاقی سه گانه که می تواند نقش سازنده و مهمی در فرایند مشاوره داشته باشد، بررسی شده است. با بررسی اصول اخلاقی قابل استنباط از آموزه های اسلامی در فرایند مشاوره، می توان ادعا کرد که برخی از اصول اخلاقی نقش بنیادین و محوری در فرایند مشاوره دارند؛ به گونه ای که بدون التزام به این اصول اخلاقی، فرایند مشاوره با چالش ها و آسیب های جدی روبرو خواهد شد. پرواپیشگی، عفاف و صداقت، ازجمله اصول مهم در فرایند مشاوره است. رعایت این اصول و بایدهای اخلاقی سه گانه، می تواند مشاور را از غلتیدن در بسیاری از چالش ها مصونیت بخشد و می تواند زمینه ساز ایجاد اعتماد و امنیت روانی در مراجع باشد.
مطالعه کیفی: کاوشی در تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان درباره بیماری و پیامدهایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125-138
حوزههای تخصصی:
سرطان در کودکان ، عامل استرس زای غیر قابل پیش بینی محسوب می شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی ها و مصاحبه های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه های ضبط شده و نقاشی های ترسیم شده ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 4. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 5. پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 6. نگاه کودک به روند بیماری.
بهبود رابطه کلامی دانشجویان درون گرا و با عزت نفس پایین بر اساس خودافشایی و لغات ترغیب کننده استنباط شده از آیات 17 و 18 سوره طه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
117 - 132
حوزههای تخصصی:
ارتباط یکی از نیازهای مهم انسان است. دانشجویان هنگام تحصیل و بعد از فراغت برای یافتن شغل مناسب نیازمند مهارت های ارتباطی اند. پژوهش حاضر به منظور تقویت رابطه کلامی دانشجویان، مبتنی بر مهارت های ارتباطی استنباط شده از آیات 17 و 18 سوره طه انجام شد. از بین کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی، ابتدا 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب و سپس 30 نفر با نمرات عزت نفس کمتر، برون گرایی کمتر و روان آزردگی بیشتر برگزیده شدند. این تعداد به شکل تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند و همه آن ها در پیش آزمون شرکت کردند. گروه تجربی دو جلسه آموزش از آموزه های استنباط شده قرآنی دریافت کرد و پس ازآن، هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. یافته ها در دو مرحله و دو گروه با آزمون t مستقل و وابسته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که گروه آزمایشی تحت تأثیر آموزش های انجام شده، از رابطه کلامی بیشتری برخوردار شده اند.
نقش میانجی عزّت نفس سازمانی در رابطه ی بین نگرش مذهبی و پرخاشگری کارکنان دستگاه های اجرایی شهر خاش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
101-111
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پرخاشگری به طور عمده به پیامدهای مهم نهادی و فردی مرتبط است. هدف از این مطالعه بررسی نقش میانجی گری عزّت نفس سازمانی در رابطه ی بین نگرش مذهبی و پرخاشگری کارکنان دستگاه های اجرایی شهرستان خاش است. روش کار: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی با روش تحلیل مسیر است. جامعه ی آماری شامل تمام کارکنان (5000 نفر) ادارات شهرستان خاش در سال 1396 بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 355 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از سه پرسش نامه ی پرخاشگری، عزّت نفس سازمانی و نگرش مذهبی استفاده شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی؛ و برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب معنی داری مسیر بین نگرش مذهبی و پرخاشگری 449/12؛ و ضریب معنی داری مسیر بین نگرش مذهبی و عزّت نفس سازمانی 498/3 بود که بزرگ تر از 96/1 برآورد شدند. ضریب معنی داری مسیر بین عزّت نفس سازمانی و پرخاشگری نیز 544/1 بود که کوچک تر از 96/1 برآورد شد. بنابراین می توان گفت نگرش مذهبی بر پرخاشگری از طریق متغیّر میانجی عزّت نفس سازمانی تأثیر نمی گذارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، نگرش مذهبی از راه افزایش عزّت نفس سازمانی موجب کاهش پرخاشگری می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود با آموزش های مناسب و مستمر در زمینه ی افزایش آگاهی های مذهبی کارکنان اجرایی، تلاش شود تا از این رهگذر بتوان آینده یی موفق و سالم برای افراد و در نهایت جامعه ترسیم کرد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک کوتاه مدت گروهی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان با علایم اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.
شکل گیری اختلال وسواس _ اجباری طهارت و نجاست بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چگونگی شکل گیری اختلال وسواس اجباری طهارت و نجاست بر اساس منابع اسلامی است. بدین منظور این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد که پس از طی فرایند منبع شناسی و دسته بندی منابع و سپس تدوین، تنظیم، طبقه بندی، تلخیص و بیان مفهوم انبوهی از داده های گردآوری شده از این منابع و کاهش آنها به بخش های قابل کنترل و تفسیر، مبانی نظری این اختلال از منابع اسلامی استخراج شده و در مرحله بعد از مبانی نظری به دست آمده، چرخه شکل گیری این اختلال به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس منابع اسلامی این اختلال دارای چرخه شکل گیری شش مرحله ای بدین ترتیب است: 1. قرار گرفتن در موقعیت وسواس اجباری طهارت و نجاست؛ 2. انتخاب؛ 3. وسوسه و اضطراب؛ 4. تمایل به وسواس؛ 5. انجام عمل وسواسی؛ 6. بازگشت به ابتدای چرخه و قرار گرفتن در موقعیت وسواس اجباری طهارت و نجاست.
اثربخشی آخرت باوری به صورت بحث گروهی بر پایبندی مذهبی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آخرت باوری پس از توحید دومین اصلی است که همه ادیان الهی به ویژه اسلام، انسان ها را بدان دعوت کرده اند. این باور نقش مهمی در پایبندی مذهبی انسان ها دارد. آموزش آخرت باوری در نوجوانی که دوره شکوفایی عقل و دین و از سویی دوره طغیان غرایز است، اهمیت بیشتری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آخرت باوری به صورت بحث گروهی بر پایبندی مذهبی نوجوانان است. پس از ساخت بسته آموزشی آخرت باوری، ۴۰ نفر از دانش آموزان پسر سوم دبیرستانی شهر قزوین، به شیوه تصادفی خوشه ای، نمونه گیری شدند و پس از تشکیل گروه آزمایش و کنترل، پیش آزمون پایبندی مذهبی برای هردو گروه اجرا شد. آموزش بسته آموزشی آخرت باوری به صورت بحث گروهی برای گروه آزمایش انجام و پس آزمون پایبندی مذهبی روی هر دو گروه اجرا شد. طرح پژوهشی بکار رفته، تحلیل داده ها برای مسائل مربوط به دو مجموعه از اندازه های وابسته بود و داده ها به کمک آزمون آماری کالموگروف - اسمیرنوف و U مان - ویتنی، تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشانگر اثربخشی آموزش آخرت باوری به صورت بحث گروهی بر افزایش پایبندی مذهبی و کاهش ناپایبندی و دوسوگرایی مذهبی نوجوانان بود.
اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا صورت گرفت. مطالعه حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. 30 نفر از مادران کودکان کم شنوا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 5 جلسه هفتگی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی را دریافت کرد و پس از پایان درمان، هر دو گروه پرسشنامه های مربوط را مجدداً تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر افسردگی، انعطاف پذیری روان شناختی و ادراک توجیه رفتار مادران کودکان کم شنوا تأثیر معنی داری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاب آوری با رویکرد اسلامی می تواند برای بهبود شرایط روان شناختی مادران کودکان کم شنوا مفید باشد.
مقایسه ی استرس ادراک شده ، راهبردهای تنظیم هیجان وانعطاف پذیری شناختی در بیماران دستگاه گوارش وافراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
82 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های گوارشی یکی از مهم ترین و شایع ترین بیماری های مزمن غیرواگیر است که بار اقتصادی و فشارروانی زیادی را بر جامعه و سیستم بهداشتی و درمانی تحمیل می کند، در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه استرس ادراک شده، راهبردهای تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران دستگاه گوارش و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران گوارشی مراجعه کننده به مطب های درمانی گوارش شهرستان بندر انزلی دربازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1397 و همراهان آنها بود که از میان آنها 184 نفر( 92 نفراز بیماران و92 نفر از همراهان آنها ) به شیوه در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه های اطلاعات شخصی، استرس ادراک شده ی کوهن و همکاران (1983)، تنطیم هیجان گروس وجان (2003 ) و انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دوگروه در مؤلفه های استرس ادراک شده، انعطاف پذیری شناختی و ادارک کنترل پذیری (زیر مقیاس انعطاف پذیری شناختی) تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دست آمده از این مطالعه، توجه به ابعاد روانشناختی مرتبط با بیماری های دستگاه گوارش و به طور ویژه استرس وانعطاف پذیری شناختی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی-انگیزشی-مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزه ی بیماران برای مراقبت از خود توصیه می شود. این پژوهش نیز در همین راستا با هدف بررسی اثر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی - مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبه آزمایشی با طرح «پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل» و جامعه ی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز دیابت شهر یزد می باشد. نمونه ی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی کیفیت زندگی می باشد. داده ها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزه ی بیمار و همچنین مهارت های رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، می توان از طریق کاربرد مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارت های رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در جمعیت دانشجویی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که 358 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران، خوارزمی و شهیدبهشتی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استفاده نادرست از اینترنت، پرسشنامه زندگی ارزشمند و عامل روان رنجورخویی مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش بسیار مطلوبی دارد و ارزش های شخصی نقش میانجی کاملی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت ایفا می کند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که روان رنجورخویی به ترتیب از طریق ارزش های روابط خانوادگی، روابط عاطفی، معنویت-مذهب، سلامت جسمی، روابط اجتماعی و یادگیری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر استفاده آسیب زا از اینترنت دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که ارزش های شخصی در ارتباط بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش میانجی کامل ایفا می کنند و در حضور ارزش های شخصی رابطه مستقیم روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت معنادار نبود .
کاربرد روش شناسی های گفتمانی در پژوهش های روانشناسی سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است. رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می توانند پدیده هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند. بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.
Predicting Self-Efficacy of Women with Breast Cancer based on Quality of Life, Religious Orientation, Resilience, Death Anxiety, Psychological Hardiness and Perceived Social Support(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to predict self-efficacy of women with breast cancer based on quality of life, religious orientation, resilience, death anxiety, psychological hardiness and perceived social support. The research method was descriptive and regression type. The statistical population in this study included all patients with breast cancer referring to Cancer Institute of Imam Khomeini and Milad hospitals in Tehran in 2018. Purposeful sampling method was used to select the sample. In this way, 300 patients with breast cancer patients were selected based on the criteria for entering and leaving the research. The research tool was a general self-efficacy questionnaire of Sherer et al. (1982), multi-dimensional perceived social support questionnaire (Zimt et al., 1989), Allport Religious Orientation (1967), Kobasa Psychological Hardiness Questionnaire (1979), Templar's Death Anxiety Scale (1970) ), The Conor-Davidson Resilience Questionnaire (2003) and the World Health Organization Quality of Life Scale (1996). Regression analysis was used to analyze the data. The results of data analysis showed that factors of quality of life, religious orientation, resilience, death anxiety, psychological hardiness and perceived social support have 21% ability to predict self-efficacy. The factors of quality of life, resilience, psychological hardiness and social support with self-efficacy are positive at 5% confidence level, and the positivity of these coefficients actually indicates that increasing these factors increases self-efficacy (p <0.05). Death anxiety also has a significant negative correlation with self-efficacy (p <0.05).
نقش «مثلث تاریک شخصیت»، «دل مشغولی های مادی» و «اندوه ناشی از مقایسه» در «گناهان کبیره»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش «مثلث تاریک شخصیت»، «دل مشغولی های مادی» و «اندوه ناشی از مقایسه» در «گناهان کبیره» انجام شد. در یک پژوهش توصیفی همبستگی، 566 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به «پرسشنامه هفت گناه کبیره»، «مقیاس شخصیت تاریک»، «خرده مقیاس اندوه مقایسه»، «مقیاس حسادت» و «خرده مقیاس دل مشغولی مادی»، «مقیاس حرص−قناعت» پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. بعضی از یافته ها عبارتند از: 1) اندوه مقایسه، ماکیاولیسم و دل مشغولی های مادی پیش بینی کننده خشم هستند؛ 2) اندوه مقایسه، ماکیاولیسم، دل مشغولی های مادی و سایکوپاتی پیش بینی کننده حسادت می باشند؛ 3) ماکیاولیسم، اندوه مقایسه، سایکوپاتی و دل مشغولی های مادی پیش بینی کننده شکم پرستی هستند؛ 4) ماکیاولیسم، دل مشغولی های مادی و سایکوپاتی پیش بینی کننده حرص می باشند؛ 5) ماکیاولیسم، اندوه مقایسه و دل مشغولی های مادی پیش بینی کننده شهوت هستند؛ 6) ماکیاولیسم، دل مشغولی های مادی، سایکوپاتی و اندوه مقایسه پیش بینی کننده غرورند و دل مشغولی های مادی، اندوه مقایسه، سایکوپاتی و ماکیاولیسم پیش بینی کننده تنبلی هستند.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی و جهت گیری دینی در دانشجویان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
18-31
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام خانواده نقش بسیار مهمی دارد و عوامل متعددی بر آن تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر در جهت آشکار ساختن برخی از این عوامل با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر پایه ی ویژگی های شخصیت، جهت گیری دینی و سبک های دلبستگی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. داده های پژوهش با بهره گیری از پرسش نامه های تعهد زناشویی آدامز جونز (DCI)، ویژگی های شخصیت (NEO)، سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری؛ و با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیت به میزان 37/28F= در سطح 001/0P<، سبک های دلبستگی به میزان 44/24F= در سطح 05/0P< و همچنین جهت گیری دینی به میزان 65/18F= در سطح 001/0P<، میزان تعهد زناشویی را پیش بینی کردند. از میان این متغیّرها، سبک های دلبستگی، پیش بینی کننده ی بهتری برای تعهد زناشویی بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که ویژگی های شخصیتی افراد، سبک های دلبستگیِ شکل گرفته در محیط خانواده و همچنین جهت گیری دینی آنها بر روابط میان فردی و تعهد زناشویی زوجین در بزرگسالی تأثیر می گذارد. از این نتایج می توان برای یافتن راهکارهایی در جهت حفظ و گسترش روابط ثمربخش در بین زوجین و آموزش و آگاهی دادن بهتر به افراد برای شناخت یکدیگر استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از پیشرفت بیماری و پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آرتریت روماتویید یک بیماری خودایمنی التهابی مزمن پیش رونده است که میزان شیوع آن در جهان 5/0 تا 4/2 درصد برآورد شده است. در این مطالعه تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از پیشرفت بیماری و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید مورد بررسی قرار گرفت. روش: این مطالعه نیمه تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی، با 30 نفر بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند، انجام شد. مداخله به صورت گروهی و هفتگی به مدت یک و نیم ساعت در گروه آزمایش اعمال شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه پریشانی روان شناختی (DASS) و ترس از پیشرفت بیماری جمع آوری شدند. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-21 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی صورت گرفت. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد در دو گروه میانگین افسردگی و استرس از پیشرفت بیماری دارای تفاوت معنادار (05/0P>) و اضطراب بدون تفاوت بود (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تفاوت میانگین بین نمره های استرس، افسردگی و ترس از پیشرفت بیماری در مراحل پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: یافته ها بیانگر تاثیر آموزش تعهد و پذیرش بر پریشانی روان شناختی و ترس از پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید بود؛ بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار دارودرمانی برای بهبود زندگی این بیماران استفاده کرد.
بررسی کیفی فرایند بهبودی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبودی فرایندی است که فرد از طریق آن سلامت و بهداشت خود را ارتقاء می دهد، به صورت مستقل و معنی دار زندگی می کند و در جامعه ای خارج از سیستم بهداشت روان مشارکت می کند. تمرکز بر درمان های زیستی و دارودرمانی موجب غفلت از توجه به عوامل غیر زیستی مؤثر بر بهبودی و برنامه ریزی جهت اصلاح آن شده است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدلی جامع و یکپارچه برای تسهیل کننده های بهبودی در اختلال دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان ۳۱ نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بهبودیافته بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مثلث سازی (مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و مصاحبه با عضو آگاه خانواده) صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظام مند استروس و کربین استفاده شد. مدل استخراج شده شامل شرایط علی، میانجی، راهبردها و پیامدهای بهبودی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. مقوله های استخراج شده شامل علل فردی (کم حساسیتی نسبت به انگ اختلال، نگرش مثبت، سبک زندگی فعال، معنویت گرایی متعادل، ادراک صمیمیت، منبع کنترل درونی)، خانوادگی (جو خانوادگی مثبت و آگاهی و مشارکت خانواده) و اجتماعی (حمایت اجتماعی، تصویر مثبت از اجتماع، ادراک عدالت، اندک بودن انگ اجتماعی، اشتغال و شبکه های اجتماعی) بود. این یافته می تواند گامی در جهت چند بعدی شدن درمان اختلال دوقطبی و تمرکز بر جنبه های غیر زیستی آن باشد .
پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های مقابله با استرس در بیماران تحت همودیالیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان با همودیالیز اثرات گسترده و همه جانبه ای بر بیماران دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. به این منظور از بین کلیه بیماران مراجعه کننده به مراکز دیالیز شهر کرج در سال 1397 تعداد 219 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای و رشد پس از سانحه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه وتحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد که تنها راهبرد مسئلهمدار (97/5,t=001/0p<)، سهم معناداری در پیشبینی رشد پس از سانحه دارد و راهبردهای هیجانمدار و اجتنابی سهم معناداری در تبیین رشد پس از سانحه ندارند.ضریب استانداردشده ی بتا نشان میدهد که راهبرد مسئله مدار 446/0 در پیشبینی رشد پس از سانحه سهم داشته است . نتیجه گیری: بیمارانی که از سبک مقابله مسئله محور استفاده می کنند، کنترل بیشتری بر شرایط استرس زا داشته و به احتمال بالاتری به رشد پس از سانحه می رسند.
مقایسه و اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی با مداخله شناختی-رفتاری بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود