فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
63 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «هوش معنوی» یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه برخی از روان شناسان به حوزه معنویت مطرح شده و توسعه پیدا کرده است. از زمانی که مدیران به ضرورت القای حس هدف مندی و معنی داری در کارکنان پی بردند و برخی از مطالعات نشان داد که در اثر تقویت این هوش، می توان کیفیت انجام وظایف شغلی را بالا برد و سازمان ها را در راه رسیدن به اهدافشان یاری نمود، هوش معنوی در حوزه سازمانی نیز وارد شد. باتوجه به اهمیت و ضرورت این موضوع برای سازمان های نظامی و انتظامی، هدف اصلی این پژوهش، تبیین تأثیر هوش معنوی بر عملکرد کارکنان پلیس است. روش: تحقیق حاضر ازلحاظ روش، توصیفی و مبتنی بر پیمایش و گردآوری داده های میدانی است. جامعه آماری آن، 350 نفر از کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان بروجرد بودند که 182 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه معتبر سهرابی و ناصری (1392) بوده است. داده ها به نرم افزار spss نسخه 20 وارد شدند و تجزیه وتحلیل در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه شده است. نتایج: مؤلفه های «آگاهی متعالی»، «تجارب معنوی»، «صفات معنویِ بخشش و شکیبایی»، اجزای سازنده هوش معنوی هستند که براساس یافته های این تحقیق، رابطه معنی داری با عملکرد کارکنان پلیس دارند. از بین مؤلفه های مذکور، صفات معنوی «بخشش و شکیبایی»، بیشترین تأثیر را بر عملکرد کارکنان پلیس دارند و به ترتیب «تجارب معنوی» و «آگاهی متعالی» در رده های بعدی قرار دارند. بحث: باتوجه به یافته های تحقیق، می توان پذیرفت که هوش معنوی، در ارتقای عملکرد پلیس مؤثر است و کارکنان پلیس، هرقدر هوش معنوی بالاتری داشته باشند، عملکرد خدمتی آنان بالاتر می رود.
رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
41 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت از زندگی، سازه ای است که در سال های اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با سلامت و بهزیستی انسان، به ویژه در کارکنان نظامی بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان شهر اهواز انجام شده است. روش: روش پژوهش، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان یگان ویژه دادگستری خوزستان (301 نفر) و نمونه پژوهش 104 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ابرازگری هیجانی (کینگ و آمونز، 1990)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) و صفات تاریک شخصیت (جنیسون و وبستر، 2010) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های صفات تاریک شخصیت با رضایت از زندگی، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0 p <). همچنین بین ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان رابطه معنی داری وجود دارد (001/0 p <). افزون براین نتایج نشان داد متغیرهای ابرازگری و صفات تاریک 31 درصد از تغییرات رضایت از زندگی را تبیین می کنند. بحث: یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان در بهبود وضعیت نظامیان، کاربرد فراوانی داشته باشد.
Effects of Acceptance and Commitment Therapy on Goal Orientation and Feeling of Inferiority in Individuals with Physical-Motor Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
79 - 88
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the effect of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on goal orientation and feeling of inferiority in individuals with physical-motor disabilities. Methods: This study utilized a quasi-experimental methodology. The statistical population consisted of all students with physical-motor disabilities in Kalaleh County (n = 517). Among them, 30 students were selected as a sample using a convenience sampling method. After explaining the purpose of the research and signing the consent form, they were divided into two groups of 15: the experimental and control groups. The experimental group participated in eight ACT training sessions (one 60-minute session per week), while the control group only answered pretest and posttest. For this purpose, Elliot and McGregor's Achievement Goal Orientations Scale (2001) and Eysenck's Feelings of Inferiority Questionnaire (1976) were used. Results and Conclusions: The findings indicated the effect of ACT-based training on mastery-approach goal orientation and feeling of inferiority in students with physical-motor disabilities. Examining the means showed that the mastery-approach goal orientation increased, and the feeling of inferiority decreased after ACT.
نقش قدردانی بر شادکامی با میانجی گری پذیرش خود و بخشش در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش قدردانی بر شادکامی با میانجی گری پذیرش خود و بخشش در سالمندانانجام شد. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی بود. شرکت کنندگان 950 نفر از سالمندان (712 زن و 238 مرد) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پذیرش بی قید و شرط جیمزلین و همکاران، بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران، قدردانی - فرم شش گویه ای مک کالوف و همکاران و شادکامی فوردایس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های حاصل از بررسی تأثیرات مستقیم متغیرهای پژوهش نشان دادند قدردانی بر شادکامی، پذیرش خود و بخشش و پذیرش خود بر شادکامی و بخشش بر شادکامی تأثیر داشتند و متغیرهای قدردانی، پذیرش خود و بخشش، 28 درصد از تغییرات واریانس شادکامی را تبیین کردند. در نقش غیرمستقیم، قدردانی بر شادکامی با میانجی گری های متغیر پذیرش خود تأثیر داشت. همچنین، قدردانی ازطریق بخشش، تأثیر غیرمستقیم بر شادکامی داشت. درمجموع، مدل فرض شده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بسته های آموزشی یا اجرای مداخلات روان درمانی در راستای افزایش شادکامی سالمندان، به نقش متغیرهای قدردانی، پذیرش خود و بخشش، توجه شود.
مقایسه اثربخشی درمان مثبت نگر و معنادرمانی بر احساسات مثبت نسبت به همسر و تعارضات زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز تعارض در رابطه زناشویی اجتناب ناپذیر است؛ با این حال، وجود احساسات مثبت به زندگی زناشویی کمک می کند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، مقایسه میزان تأثیر درمان مثبت نگر و معنادرمانی بر احساسات مثبت نسبت به همسر و تعارضات زناشویی در زنان متأهل بود. پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 60 نفر (در سه گروه 20 نفره) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه احساس های مثبت و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی بود. جلسات درمان مثبت نگر شامل هشت جلسه مبتنی بر پروتکل چان و کافمن و سیلبرمن بود و جلسات معنادرمانی شامل هشت جلسه مبتنی بر پروتکل اسچلنبرگ و همکاران بودند. گروه گواه در مدت اجرای پژوهش هیج مداخله ای دریافت نکردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. درباره تعارضات زناشویی نتایج نشان دادند درمان مثبت نگر فقط بر مؤلفه افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و معنادرمانی بر مؤلفه های افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جداکردن امور مالی از یکدیگر تأثیر معناداری دارد و گروه معنا درمانی در مقایسه با گروه درمان مثبت نگر به صورت معناداری بر مؤلفه کاهش همکاری اثربخشی بالاتر دارد. اگرچه هر دو مداخله بر احساسات مثبت نسبت به همسر تأثیر معنی داری داشتند، اثربخشی معنادرمانی در مقایسه با درمان مثبت نگر در بهبود احساسات مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل بیشتر بود.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری برمیزان سازگاری وافسردگی بیماران اشتارگارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتارگارت نوعی بیماری مزمن است و با علایم بالینی متعدد و عوارض روانشناختی مانند افسردگی همراه است. لذا روان درمانی می تواند نقش مهمی در دستیابی به اهداف درمانی ایفا کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری و افسردگی بیماران اشتارگارت می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون وگروه شاهد می باشد که طی آن 20 بیمار اشتارگارت از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند . گروه آزمایش به مدت شش جلسه مداخله شناختی رفتاری را دریافت کردند پرسشنامه های مورد استفاده سازگاری کالیفرنیا و افسردگی بک بود. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss با ورژن 16 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت نمره پیش آزمون و پس آزمون در بین دو گروه مداخله و شاهد در ابعاد پرسش نامه سازگاری و افسردگی معنادار بود. درمان شناختی رفتاری بر سازگاری و افسردگی بیماری اشتارگارت تاثیرگذار است و بنابراین می توان ازاین روش به عنوان روش درمانی برای رفع مشکلات این نوع بیماران استفاده کرد.
ایمنی و بهداشت مواد غذایی از منظر اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131-143
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ارتباط غذا با سلامت روح و جسم از مسائلی است که در جهان بینی توحیدی و مکتب اسلام به آن اشاره شده است. آیه «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» مؤید اثر گذار ی آموزه های دینی در مفهوم ایمنی غذایی است. هدف این مطالعه بررسی رهنمودهای قرآنی در زمینه ایمنی و بهداشت مواد غذایی از منظر اسلام بود. روش کار: این مطالعه مروری با هدف تحقیق در نظام سلامت از طریق بررسی های کتابخانه ای منابع معتبر و آموزه های دینی، بر گزیده ای از آیات قرآنی ، احادیث معتبر معصومان (ع) ، تفاسیر قرآنی مهم و کتاب هایی در شرح احادیث و روایات مرتبط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی؛ با اتکا بر ابزار گردآوری، مطالعه، تفحص و تعمق و با الهام گیری از آموخته های حکیمان تمدن اسلامی به رهنمودهای ایمنی و بهداشت مواد غذایی انجام شد. پس از دسته بندی، تجزیه و تحلیل و یکپارچه سازی نتایج گزارش شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: حدود 250 آیه قرآنی و ده ها روایت از معصومان (ع) ب ر اهمیت غ ذا و تغذیه دلالت می کند. در قرآن کریم ۴۸ بار واژه طعام، ۱۰۷ بار واژه اکل و ۳۹ بار واژه شراب آورده شده که در آیات مرتبط با طعام، شش بار به حلال بودن غذاها اشاره؛ و در تفاسیر مختلف به اهمیت تغذیه جسم در روح تأکید شده است. نگرش به غذا به عنوان آیه ای در شناخت خدا، باورمندی به رازقیت الهی، برخورداری از نیت الهی در مصرف، ادای حقوق نیازمندان به هنگام مصرف، پاکیزگی غذا، تنوع غذایی، التزام به غذای حلال و پرهیز از غذای حرام مهم ترین راهبردهای نگرشی و رفتاری ایمنی غذایی با نگاه اسلامی است. به علاوه، از مهم ترین نتایج التزام راهبردهای ایمنی غذایی، کرامت انسان شمرده شده است. نتیجه گیری: از آنجا که در آموزه های وحیانی، تغذیه سالم شامل جنبه های جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی است؛ ضروری است سیاست گذاران عرصه سلامت به رویکرد تغذیه ای اسلام توجه کنند تا سلامت همه جانبه واقعی یا جامع نگر در جامعه حاصل گردد.
The Effectiveness of Painting Therapy on Emotional-Behavioral Problems of Children with Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to determine the effectiveness of painting therapy in reducing emotional- behavioral problems (internalized problems: anxious - depressed, withdrawn-depressed, somatic complaints, and externalized problems: aggressive behavior and rule-breaking behavior) of Children with cancer. Method: The research design was quasi-experimental with a pretest-posttest and control group with follow-up. Using targeted sampling, 40children (6 to 12-year-old) with cancer, whose score on the Child Behavior Check List (CBCL) was one standard deviation above average, was selected and randomly divided into two groups of experiment (n = 20) and control (n = 20), but due to the drop in the number of subjects, it decreased to 31 (16 experimental group and 15 control group). The painting program was performed on the experimental group in the form of 8 two-hour sessions. To analyze the data, the mixed variance analysis method was used. Results: The results showed that although the overall score of the internalized and externalized problems was significantly reduced, painting therapy didn’t affect the somatic complaints (of internalized problems) and the rule-breaking behavior (of externalized problems). Conclusions: The results showed that painting therapy can be an effective way to reduce the emotional-behavioral problems of children with cancer. Therefore the findings of this study can have preventive clinical applications.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید تحصیلی، سرسختی تحصیلی، سازگاری تحصیلی و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید تحصیلی، سرسختی تحصیلی، سازگاری تحصیلی و ذهن آگاهی دانش آموزان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. از بین دانش آموزان دختر متوسطه اول سال نهم شهرستان رابرِ استان کرمان، 40 نفر آنها به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و 20 نفری گواه جایگزین شدند. آموزش جلسات به شیوه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات - زین و کابات - زین و هنه در هشت جلسه دو ساعته بود. برای گردآوری داده ها از مقیاس امید به تحصیل خرمایی و کمری، مقیاس سرسختی، کوباسا و همکاران و پرسشنامه سازگاری دانشجو به دانشگاه بیکر و سریاک و سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان دادند آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید تحصیلی، سرسختی تحصیلی، سازگاری تحصیلی و ذهن آگاهی تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی اثربخشی معناداری دارد. نتیجه گرفته می شود داشتن ذهن آگاهی در موقعیت های آموزشی سبب تغییرات مثبت در آموزش و محیط های آموزشی در سطح بهینه می شود.
تفاوت تجربه زیسته همسران سالم و همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا تأثیرات قابل توجهی بر روابط همسران گذاشته است. میزان مرگ ومیر ناشی از آن نیز چالشی جدی است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی تفاوت تجارب زیسته همسران سالم و همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا بود. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه همسران سالم استان های تهران و خراسان رضوی، که از ابتدای شیوع ویروس کرونا خود و همسرشان به این بیماری مبتلا نشده اند و کلیه همسران این دو استان که همسرشان را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده اند، بودند. نمونه شامل 9 همسر سالم و 8 همسر سوگوار بود. روش نمونه گیری در دسترس برای همسران سالم و روش هدفمند و گلوله برفی برای همسران سوگوار به کار گرفته شد. مصاحبه ها به شکل نیمه ساختاریافته انجام شد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش کلایزی تجزیه و تحلیل شد. 4 مضمون اصلی در تجارب هر دو گروه همسران شامل: نگرانی ها، واکنش های شخصی، تغییرات روابط اجتماعی و تغییر دیدگاه، شناسایی شد. تفاوت عمده در زیرشاخه های مضمون های شناسایی شده (به طور مثال نگرانی های مربوط به ابتلا به بیماری برای همسران سالم و نگرانی های مربوط به ادامه زندگی برای همسران سوگوار) بود و با توجه به مشترک بودن سوالات، در مضمون های اصلی شباهت داشتند. نتایج پژوهش با شناسایی عمیق تجارب این دو گروه از همسران، به این مسئله پی برد که مراقبت از خود و خانواده در برابر بیماری کرونا یا فوت بر اثر آن، می تواند مسائل قابل توجهی را ایجاد کند و لازم است به تناسب شرایط خانواده ها، برایشان سیستم های حمایتی فراهم شود.
مؤلفه های خودنظم دهی بر اساس مفهوم «عقل» در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی منبع اصلی خودنظم دهی، به عنوان توانش تنظیم پاسخ های خود در جهت تعقیب اهداف و برآورده ساختن معیارها و استخراج مؤلفه های آن، در منابع اسلامی بوده است. بررسی در آثار اندیشمندان اسلامی نشان می دهد که پایگاه «عقل»، منبع معرفتی انگیزشی اجرایی نفس است که تنظیم کنش های مختلف روانی انسان را بر عهده دارد. محقق با استفاده از روش های تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی، به تحلیل گزاره های دینی در خصوص عقل پرداخت. حاصل این بررسی، تأیید فرضیه اصلی تحقیق، و استخراج 21 مؤلفه بود که در چهار ساحت شناختی (به انضمام مؤلفه های نگرشی) ، انگیزشی، عاطفی، و اجرایی سازمان داده شد. این مؤلفه ها، در اختیار ده کارشناس حوزوی قرار گرفت و روایی محتوای آنها، با استفاده از ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی شد. تمامی مؤلفه ها، به استثنای یکی از مؤلفه های نگرشی (انکسار نفس) از روایی محتوا برخوردار بودند. براین اساس، کنش های خودتأملی، خودانگیزشی، و خودتغییری که از عناصر اصلی الگوهای خودنظم دهی به شمار می روند، در ادبیات اسلامی بر اساس کارکردهای عقل قابل توجیه و تبیین می باشند.
مفهوم انسان در زمینه عرفان و حکمت ایرانی، گامی به سوی توسعه یک نظریه در پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117-135
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: لازم است نظریه هایی برای حرفه پرستاری با استناد به رویکردهای فلسفی و جهان بینی های غیرغربی توسعه یابد. به همین جهت چهار مفهوم اصلی پرستاری یعنی انسان، محیط، سلامتی و پرستاری ابتدا باید در جهان بینی مورد نظر تعریف و پردازش شود. ازاین رو، هدف این مطالعه هم گذاری (ترکیب) مفهوم انسان (شخص) با مرور تحلیلی متون عرفان و حکمت ایرانی بود. روش کار: این مطالعه از نوع کتابخانه ای است که به روش هم گذاری مفهوم ریان ونگر انجام یافته است. به این صورت که ابتدا به روش استقرایی اجزای مفهوم واکر و اوانت به عنوان طبقات ازپیش تعیین شده انتخاب شد؛ و پس از مطالعه یک سوم متون، به روش قیاسی ماهیت مواردی که باید در هر طبقه گنجانده شود تعیین گردید. مرور انتقادی با جست وجوی هدفمند در پایگاه های اطلاعاتی علمی فارسی زبان مانند نور، یاسین، پارسی داک، هدابلاگ و نیز پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی زبان مانند گوگل اسکولار و ابسکو و نیز کتب کتابخانه ای دانشکده های فلسفه و الهیات دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی، با کلیدواژه های «انسان شناسی»، «انسان کامل»، «علم نفس»، «قوای نفس»، «طبایع انسان» و دیگر واژه های مرتبط بر اساس مسیر مطالعه و بدون محدودیت زمانی انجام شد. درنهایت از تعداد اولیه 508 منبع، 51 منبع بررسی شد که بیشتر به شرح علم نفس از دیدگاه ابن سینا، فارابی، ملاصدرا، مولوی و عطار پرداخته بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: ویژگی های مفهوم انسان عبارت است از خودِ دوساحتی، نفس مترتب و قوامند، بدن مزاج مند و مخاطب نظم دستوری. جلوه افضل و مراتب هستی پیشامدهای مفهوم انسان است به این معنی که قبل از بروز آن رخ می دهد؛ و تعادل/بی تعادلی و هماهنگی/ناهماهنگی پیامدهای مفهوم معرفی شده است. نتیجه گیری: هم گذاری مفهوم انسان در زمینه عرفان و حکمت ایرانی، از فردمحوری و ذهنیت گرایی انسانِ تعریف شده در نظریه های دانشمندان پرستاری غربی کم می کند و به او مسئولیتی خطیر در قبال استکمال خود، دیگران و کل جهان هستی می دهد.
آیا بین اخلاق و حقوق ارتباطی وجود دارد؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
انسان بر اساس خلقت خود دارای ویژگى هاى فردى و اجتماعى خاصی است. زندگی آرام و بدون تنش، همراه با رشد و شکوفایی مستلزم وجود برنامه ریزی منظم است. در این زمینه حقوق و اخلاق می توانند به عنوان منابع تأمین این نظام ویژه از اهمیت خاصی برخوردار باشند.
مقایسه تیپ شخصیت D و حافظه اینده نگر و گذشته نگر در بیماران MS و قلبی_عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
171 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت بیماری های قلبی عروقی و MS و توجه روزافزون به کنترل این بیماری به نظر می رسد عوامل روان شناختی نقش مهمی در پدیدآیی و پیشگیری و درمان این دو بیماری دارد ؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه تیپ شخصیت D و حافظه اینده نگر و گذشته نگر در بین بیماران MS،قلبی عروقی و افراد عادی بود . روش: روش تحقیق از نوع مطالعات علّی- مقایسه ای و روش نمونه گیری در دسترس بود در این راستا 90 نفر آزمودنی(30 بیمار مبتلا به MS، 30 بیمار قلبی_عروقی و 30 نفر همراهان بیمار) انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه تیپ شخصیتی و حافظه اینده نگر و گذشته نگرموردسنجش و مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و بررسی تفاوت دوبه دو متغیرها با استفاده از آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بیماران مبتلا به MS و قلبی عروقی نمره بالاتری در تیپ شخصیت D و نمره بالاتری در حافظه اینده نگر و گذشته نگر نسبت به افراد عادی دارند، امّا بین بیماران MS و قلبی عروقی تفاوت معنادار نمی باشد . نتیجه گیری: بیماران قلبی و مبتلایان به MS نمره بالاتری در تیپ شخصیتی D، حافظه اینده / گذشته نگر، عاطفی منفی و بازداری هیجانی نسبت به افراد عادی دارند.
«حیای جنسی»، «خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند»؛ مقایسه زوجین متقاضی طلاق و عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
تاثیر مقابله درمانگری بر زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
169 - 183
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاربرد روش های مقابله با استرس در بیماران مولتیپل اسکلروزیس می تواند منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در سطح زیست نشانگرهای ایمنی شناختی گردد. ازاین رو هدف پژوهش، بررسی تأثیر مقابله درمانگری بر زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود . روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن حمایت از بیماران ام. اس. استان تهران در سال 97 بوده، تعداد 30 بیمار مبتلا به ام. اس. واجد شرایط و داوطلب، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشده جلسه درمان مقابله درمانگری و گروه کنترل به همان تعداد جلسات مراقبتهای معمول دریافت کردند. جهت سنجش فرضیه ها از کیت های انسانی برای اندازه گیری زیست نشانگرهای ایمنی شناختی و جمع آوری نمونه های خونی در 3 نوبت و مداخله روانشناختی مقابله درمانگری، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری مؤلفه های اینترلوکین 6، اینترلوکین 10، تومور نکروزینگ فاکتور آلفا، اینترفرون گاما، لنفوسیت و گلبول های سفید تفاوت معناداری دارد (05/0>P) و نمرات پس آزمون در مرحله ی پیگیری مقیاس ها نسبتاً ثابت مانده و اثر مداخله ای مقابله درمانگری همچنان ماندگار است . نتیجه گیری: مقابله درمانگری سبب بهبود زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس می گردد. در کاهش میزان اثربخشیاین رویکرد مداخله ای، زمان از پس آزمون به پیگیری اثر نداشته است
رابطه دین داری، نگرش و جهت گیری مذهبی با شادکامی در جامعه ایران (مطالعه مروری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با افزایش جنبش های روان شناسی مثبت تلاش های فراوانی جهت شناسایی عوامل و راهکارهای افزایش شادکامی و سلامت روان صورت پذیرفته است. یکی از این موارد بررسی تأثیر دین و مذهب بر شادکامی است. پژوهش ها در این حوزه از روش ها و حتی نتایج متفاوتی برخوردار بوده اند. پژوهش حاضر در صدد بیان نتایج و جمع بندی دسته ای از پژوهش های صورت گرفته در ایران پیرامون تأثیر دین داری و جهت گیری مذهبی بر شادکامی است. در این مقاله ابتدا با استفاده از کلید واژه های مناسب و جستجو در مرورگر گوگل و سایت های magiran و iranmedexتعداد قابل توجهی پژوهش یافت شد که با مطالعه حدود 20 مورد از آنها، نهایتاً 10 مقاله که در آنها از پرسشنامه ها و روش های آماری مشابه استفاده شده بود، انتخاب شده و داده های آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که همبستگی مثبت و رابطه معناداری بین دین داری، نگرش و جهت گیری مذهبی و شادکامی وجود دارد و با افزایش سطح دین داری، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی درونی، شادکامی فرد افزایش می یابد. در نتیجه یکی از راه حل ها جهت افزایش شادکامی برنامه ریزی و تدوین بسته های آموزشی و فرهنگی جهت تقویت دین داری، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی درونی است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. این تغییر در ساختار خلقی افراد باعث ایجاد افسردگی و تغییر در کیفیت زندگی افراد می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برافسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه گواه می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد (N=750), که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه گواه 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) تقسیم شدند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل مقیاس افسردگی بک، اضطرابزونگ (SAS) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با روش تحلیل کواریانس نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p<0.001). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیر روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان مبتنی بر شفقت (CFT) بر بهبود افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی آزمودنی های مورد مطالعه دارد. برای تبیین می توان چنین گفت که رویکرددرمانی مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری لوپوس سیستمیک تحت درمان مناسباست چرا که با زندگی روزمره ورفتارهای آن ها درطی روز همخوانی دارد.
سطح اضطراب کودکان در ارتباط با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا بر اساس مدل باور سلامتی و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات مخرب شیوع بیماری های عفونی مانند کرونا و بحران اجتماعی ناشی از آن بر سلامت جسم و روان؛پژوهش حاضر بر طبق الگوی باور سلامت و با هدف بررسی رابطه بین سطح اضطراب کودکان با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادران شان در دوران قرنطینه، انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بر روی 260 نفر از دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مناطق 2، 4 و 21 شهر تهران و مادران آنها در سال 1399انجام شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه میزان آگاهی و نگرش کودکان ازویروس کرونا، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والد وپرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی استفاده شد . تحلیل داده ها با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری بین سطح اضطراب کودکان با اضطراب (45 /0 = r )، استرس(35 /0= r )، وافسردگی مادران( 44 /0= r )، میزان آگاهی کودکان از کرونا (19 /0= r )، و سن ( 14 /0 -= r )، وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد اضطراب، افسردگی و استرس مادران و میزان آگاهی کودکان از ویروس کرونا به ترتیب پیش بینی کننده های های معنادار اضطراب کودکان نسبت به بحران ناشی از کرونا (در مجموع 34%) بودند. طبق نتایج مطالعه حاضر از اقدامات ضروری برای حفظ وارتقاء سلامت روان کودکان درشرایط بحرانی، آموزش والدین در خصوص تنظیم هیجا نهای منفی است. همچنین لازم است اطلاعات مربوط به ویروس نوپدید و بیماری ناشی از آن با توجه تحول شناختی کودکان بر مبنای الگوی باورسلامت ومتناسب با سن به آنها ارائه شود.
پیش بینی گرایش به اعتیاد و اختلالات مرتبط با مواد مخدر در دانشجویان شهر کرمانشاه بر اساس نگرش مذهبی و کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
62-72
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیش رونده اش در تمام ابعاد زندگی، سلامتی افراد را به خطر می اندازد و آثار سوء آن بر سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی، هیجانی، معنوی و شناختی فرد به وضوح مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به اعتیاد و اختلالات مرتبط با مواد مخدر در دانشجویان شهر کرمانشاه بر اساس نگرش مذهبی و کیفیت زندگی بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر کرمانشاه در سال 1396 بود که از میان آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 300 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش مذهبی (RAQ)، کیفیت زندگی (26WHOQL-) و سنجش رفتارهای پُرخطر (YRBS) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات پایین در نگرش مذهبی و کیفیت زندگی با استعداد به اعتیاد رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (05/0>P). همچنین، رگرسیون هم زمان نشان داد که این دو متغیّر با هم مقدار 59 درصد از واریانس آمادگی و استعداد به اعتیاد را در دانشجویان پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: دانشجویانی که کیفیت زندگی نامطلوب و نگرش های مذهبی پایین تری دارند، نسبت به اعتیاد مستعدترند. بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی و پیشگیرانه مسئولان دانشگاهی بر این سازه های روانی-مذهبی تأکید شود.