فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری بر عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خرم آباد در تابستان 1395 بود. نمونه آماری شامل سی نفر از معتادان بود که پس از گذراندن موفق دوره سم زدایی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آن به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های عمل به باورهای دینی معبد و خودکنترلی تانجی بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تفکر مبتنی بر مثبت نگری باعث افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در افراد معتاد شد (001/0>P). بنابراین، توجه به مثبت نگری در افزایش عمل به باورهای دینی و خودکنترلی در معتادان یکی از ضرورت های پژوهش در زمینه بهبود آنان محسوب می شود و برگزاری دوره هایی در این زمینه در مراکز ترک اعتیاد توصیه می شود.
رابطه بین التزام شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان شرکت گاز استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه التزام شغلی و تعهد سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان بخش ستادی شرکت گاز استان مازندران تشکیل داده اند. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و هدفی که دنبال می کند از نوع پژوهش کاربردی و حسب نحوه گرد آوری داده ها، یک پژوهش توصیفی است. در پژوهش حاضر از دو پرسشنامه استاندارد که توسط آرمسترانگ طراحی شده است شامل پرسشنامه تعهد سازمانی با 5 ماده، و پرسشنامه التزام شغلی با 14 ماده استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون، آزمون F و KMO به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین التزام شغلی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، به منظور درک بهتر رابطه بین التزام شغلی و تعهد سازمانی با استفاده از نرم افزار لیزرل، گراف تحلیل مسیر به عنوان مدل ساختاری پژوهش ترسیم گردید که در نتیجه، مدل ساختاری تحقیق تأیید شد.
اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده، قدیمی ترین نهاد اجتماعی است که از زمان پیدایش بشر وجود داشته و اساس تشکیل جامعه است. لذا پژوهش حاضر به اثربخشی آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای همسر جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه در سال 1397 انجام گرفت. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ زﻧﺎن ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎزان 25 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ شهر زاهدان ﺑﻮدﻧﺪ که پس از بررسی ویژگی های دموگرافیک بیماران و انجام مصاحبه بالینی، تعداد 50 نفر از مراجعان دارای شرایط لازم برای پژوهش موردنظر مشخص شدند که ﭘﺲ از ﭘﺎﺳﺦ دادن ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ عملکرد خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) و رضایت زناشویی السون و فورز (1989) و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I و II و DSM- IV، درنهایت از ﻣﯿﺎن آنها 48 ﻧﻔﺮ ﮐﻪ در آزﻣﻮن عملکرد خانواده و رضایت زناشویی کم ترین نمره را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، انتخاب شده و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ و گواه (ﻫﺮ ﮔﺮوه 24 ﻧﻔﺮ) ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺟﻠﺴﺎت آﻣﻮزش ﻃﯽ نه ﺟﻠﺴﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ (ﻫﺮ ﺟﻠﺴﻪ 90 دﻗﯿﻘﻪ) ﺑﺮای ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﮔﺮوه گواه ﺗﺤﺖ ﻫﯿﭻ آﻣﻮزﺷﯽ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻨﺪ و در ﺟﻠﺴﻪ آﺧﺮ ﻫﻢ پس آزمون ﺑﺮای ﻫﺮ دو ﮔﺮوه اﺟﺮا شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها آزمون شاپیرو ویلک، آزمون لوین، آزمون باکس، لامبدای ویلکز و تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی موجب بهبود و ارتقای عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز شده است و نیز تفاوت نمره حاصله در گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0< p). بحث: در خانواده درمانی ساختاری به شیوه گروهی به زنان کمک شد تا هم زمان با آشکار ساختن تعارضات موجود، امکان حل وفصل تضادها و تعارض های موجود فراهم شود و عملاً روش درست حل آنها را آموخته و آن را در زندگی واقعی به کار ببرند که این امر باعث ارتقا و بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی در آنها شد.
رابطه تغییر سازمانی با فلات زدگی شغلی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، برسی رابطه تغییر سازمانی با فلات زدگی شغلی بود. جامعه آماری شامل 400 نفر از تمامی کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی ایلام بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی می باشد و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه استاندارد تغییر سازمانی و فلات زدگی شغلی بود. سنجش پایایی دو پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که به ترتیب 95/0 و 90/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها ضرایب همبستگی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین تغییر سازمانی و فلات زدگی شغلی با ضریب همبستگی 77/0 رابطه معنی داری وجود دارد. بنابراین، شاخص عاطفی با ضریب همبستگی 70/0، شاخص شناختی با ضریب همبستگی 69/0 و شاخص رفتاری با ضریب همبستگی 74/0 با فلات زدگی شغلی رابطه معنی داری دارد. تغییر سازمانی به عنوان متغیر ویژه تأثیرگذار بر شدت فشار روانی ناشی از فلات زدگی شناخته شد. در راستای تجدید ساختارها و تغییر در محیط سازمان ها، موضوع فلات زدگی شغلی به عنوان یک موضوع جدی برای سازمان ها مطرح می باشد.
Comparison of Quality of Life and Mental Well-Being in Myocardial Infarction Patients and Healthy People(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Quality of life and mental well-being are some of the issues that can play an important role in the disease and its treatment. The purpose of this study was to compare the quality of life and mental well-being of myocardial infarction patients and healthy people. Methods: This is a causal-comparative study with parallel groups. The statistical population of this study was all myocardial infarction patients in Sina hospital in Tehran in 2019. 69 myocardial infarction patients and 72 healthy people were selected by the available sampling method. Data collected to use the Quality of Life Questionnaire (QoL, SF-36) and Psychological Wellbeing Scale (PWB). Data were analyzed by descriptive statistical methods, Mann-Whitney U test, and one-way variance analysis (ANOVA). Results: In terms of quality of life, healthy people were at a higher level compared with patients (F=49.90, P<0.05), but the score of total quality of life by sex was not significant in healthy and patient groups (F=1.74, P>0.05). Also, the dimensions of mental well-being were higher in healthy subjects than in myocardial infarction patients (F=4.41, P<0.05) and there was no difference between the two sexes (F=0.01, P>0.05). Conclusion: Myocardial infarction patients have a lower quality of life and subjective well-being than healthy people. Based on the results, it is necessary to pay more attention to two variables quality of life and subjective well-being in the design of interventions to reduce the psychological problems, patients with MI.
Effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management on Distress Tolerance, Pain Perception and Interleukin-12 in MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
15 - 28
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to assess the effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management (CBSM) on distress tolerance, pain perception, and interleukin-12 (IL-12) in patients with Multiple Sclerosis (MS). Method: The present study was a quasi-experimental design with pretest-posttest and follow-up with control group. The statistical population included all female patients with relapsing-remitting MS who had referred to Neuroscience and Rehabilitation Research Centers of Tehran University of Medical Sciences. 20 patients were selected by convenience sampling and were randomly assigned into experimental (10 patients) and control groups (10 patients). The experimental group received the CBSM. Participants completed scales. To measure IL-12, the Enzyme-Linked Immunosorbent Assay (ELISA) was used. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Bonferroni post-hoc test. Results: CBSM increased the distress tolerance and components of pain perception (perceived influence of important people and doing daily affairs) (p <0.001) and it decreased pain severity and IL-12. Also, these changes remained stable during follow-up. Conclusions: CBSM is an effective to influence on distress tolerance, pain perception, and IL-12 in MS patients.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها در جمعیت درگیر با کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها در افرادی بود که مشغول کاهش وزن یا حفظ وزنِ کاهش یافته بودند. در این پژوهش توصیفی، 420 نفر به شیوه نمونه گیری متوالی انتخاب شدند و به پرسش نامه پرداختن به ارزش ها و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسش نامه، از روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) و روایی همگرا استفاده شد. پایایی پرسش نامه بر اساس همسانی درونی بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافیِ پرسش نامه پرداختن به ارزش ها دو عامل پیشرفت و ممانعت را آشکار ساخت، اما با مدل اصلی پرسش نامه، در سطح گویه، تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ عامل های آشکارشده در دامنه 73/0 تا 85/0 قرار داشت که حاکی از رضایت بخش بودن پایاییِ پرسش نامه بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص های برازش حاکی از برازش خوبِ مدل بود. روایی همگرای پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه پرداختن به ارزش ها پایایی و رواییِ مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و ابزار خودسنجیِ مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی است.
اثر ساختاری استرس مزمن، تاب آوری و جسمانی سازی بر ناتوانی کارکردی در نشانگان بدنی کارکردی: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش اثر ساختاری استرس مزمن، تاب آوری و جسمانی سازی بر ناتوانی کارکردی در نشانگان بدنی کارکردی با نقش واسطه ای ذهنی سازی بود. روش: پژوهش حاضربا استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نمونه شامل 400 نفر از مردان و زنان در سنین 18 تا 45 سال بودند که با استفاده از فراخوانی اینترنتی، پرسش نامه های استرس مزمن، تاب آوری، جسمانی سازی، ناتوانی کارکردی، ذهنی سازی و نشانگان بدنی کارکردی را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی، آزمون همبستگی و آزمون مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها در سطح معناداری (05/0>p) حاکی از برازش مناسب مدل داشت. (5/3=χ2/df، 91/0=GFI، 93/0=CFI، 84/0=RMSEA، 93/0=NFI، 89/0=IFI، 58/0=AGFI، 65/0=PGFI). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که برای بهبود و پیشگیری از ناتوانی کارکردی، علاوه بر نقش استرس، مداخلات و درمان های مبتنی بر ذهنی سازی و تاب آوری نیز در نظر گرفته شود.
اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود . روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس های افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است . نتیجه گیری: می توان از درمان بهزیستی روانشناختی به عنوان یک راهبرد کوتاه مدت روان درمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
چیستی رابطه صمیمانه در قرآن و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ماهیت و چیستی رابطه صمیمانه در قرآن کریم و روایات اسلامی است؛ برای گردآوری و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کیفی محتوای متون اسلامی استفاده شده و نتایج ذیل حاصل شد: 1. علاقه ها و پیوندهای خالص، نزدیک، شدید و بلندمدت دو یا چندجانبه همراه با خودفاش سازی، بی طرفی و عدالت، اجزای تشکیل دهنده رابطه صمیمانه است؛ 2. عبور از یک رابطه سطحی به رابطه صمیمانه ویژگی هایی را می طلبد که می توانند ماهیت و چیستی این رابطه را تشکیل دهد؛ این ویژگی ها در روان شناسی عبارتند از: 1. تأثیرگذاری عاطفی؛ 2. رازدل گویی؛ 3. پایداری؛ 4. صداقت؛ 5. همدلی. اما ویژگی های رابطه صمیمانه در منابع اسلامی بنیادی تر و اساسی تر بوده و از نظر کمی رابطه های کمتری را شامل شده و به لحاظ کیفی از عمق و شدت بیشتری برخوردار است. این ویژگی ها عبارتند از: 1. خدامحوری؛ 2. اخلاص؛ 3. پایداری؛ 4. تأثیرگذاری عاطفی. هر یک از این چهار ویژگی نشانه های خاص خود را دارند و حتی پایداری در منابع اسلامی با پایداری در رابطه صمیمانه از نظر روان شناختی تفاوت روشنی دارد؛ در این منابع علاوه بر تأکید به پایداری دوستی در دنیا، دوستان صمیمی نگرش و گرایش به آخرت را نیز در طرف مقابل مورد نظر قرار می دهند. به این ترتیب، علاوه بر آنکه در ویژگی ایمان به خدا و اخلاص، رابطه صمیمانه بر اساس منابع اسلامی از رابطه صمیمانه روان شناختی متمایز می شود، در نحوه دوام دوستی نیز رابطه صمیمانه مبتنی بر منابع اسلامی تفاوت فاحشی با وجود همین ویژگی در رابطه صمیمانه روان شناختی دارد.
ارزیابی مدل بسط یافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
23 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی نسبت به وضعیت سلامت یا بیماری جایگاه ویژه ای برای سیاست گذاران و متخصصان مراقبت های بهداشتی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل بسط یافته کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری قلب بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. از تمام بیماران عروق کرونری قلب مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران و کرج 650 نفر با روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی، مقیاس خودمدیریتی، مقیاس بهزیستی هیجانی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و مقیاس کیفیت زندگی وابسته به سلامت در بیماران عروق کرونری پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل توسعه داده شده ویلسون از برازش مطلوبی برخوردار است؛ یعنی با افزوده شدن خودمدیریتی و بهزیستی روان شناختی، اجتماعی و هیجانی می توان این مدل را برای تبیین کیفیت زندگی پذیرفت. بااین حال نسبت به مدل اولیه شاخص های بهزیستی به علت چند هم خطی و روابط چندگانه بالا به عنوان یک سازه تحت عنوان بهزیستی جامع باید در نظر گرفته شود. همچنین خودمدیریتی می تواند تبیین کننده بهزیستی جامع باشد. نتیجه گیری: خودمدیریتی و شاخص های مثبت نگر بهزیستی می تواند در فرایند شکل گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در بیماران عروق کرونری نقش ویژه ای داشته باشد.
الگوی ابراز وجود بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر «تدوین الگوی ابراز وجود بر اساس منابع اسلامی» بوده است. پژوهش حاضر تحقیقی نظری از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات، بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. برای بررسی روایی محتوایی به شکل کمّی، از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. نتیجه بررسی در آموزه های دینی، استخراج ۱۷ مفهوم مرتبط با مؤلفه های ابراز وجود بود که به دوازده کارشناس دینی و روان شناسی ارائه شد. بعد از بررسی کارشناسان، ده مفهوم به عنوان مؤلفه های ابراز وجود تأیید و هفت مفهوم حذف شدند. یکی از دستاوردهای این تحقیق، رسیدن به تعریفی جدید از ابراز وجود است. مشخص کردن تفاوت های دین اسلام با مکاتب غربی در هدف و انگیزه ابراز وجود، مواضع ابراز وجود، تفاوت در تعریف مفاهیم اصلی مثل حق و حقوق، قدرت و قوت تأمین حقوق و جامعیت تأمین حقوق در دین اسلام بخش دیگری از دستاوردهای تحقیق است.
اهمیت آشنایی با فرایند فرزندپروری با تأکید بر توقعّات تربیتی روان شناختی حداقلّی اسلام از والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از توقعّات مهم از والدین در نظام خانواده، آموزش و پرورش فرزندان به گونه ای هم تراز با هنجارهای اخلاقی، اجتماعی، دینی و فرهنگی است. در آموزه های اسلامی توقعات حداقلّی و حداکثری در رابطه با آموزش و پرورش فرزندان وجود دارد. پرسش اساسی این است که فواید آگاهی والدین از فرایند فرزندپروری چیست و توقعات (انتظارات) حداقلّی اسلام از والدین در فرایند فرزندپروری کدام است؟ در این پژوهش تلاش می شود تا افزون بر تبیین اهمیت آگاهی والدین از فرایند فرزندپروری از دیدگاه اسلام و دانش روان شناسی، به استخراج و استنباط توقعّات اسلام از والدین درباره فرزندپروری پرداخته شود. پژوهش حاضر از روش توصیفی−تحلیلی و اجتهادی بهره برده است که از تتبع و ژرف اندیشی و اجتهاد در آموزه های اسلامی و آموزه های تربیتی−روان شناختی می توان نتیجه گرفت که توقعات مختلفی از والدین در مورد فرزندپروری وجود دارد. توقعات حداقلّی (نه حداکثری) اسلام در فرایند فرزندپروری عبارت است از: 1. لزوم تعامل مسئولانه با فرزند؛ 2. رعایت اولویت ها در فرزندپروری؛ 3. بهره گیری از تشویق و تنبیه هوشمندانه؛ 4. تأکید بر تحوّل شناختی؛ 5. تقویت خودکنترلی در فرزندان؛ 6. تغافل بجا؛ 7. رفتار صمیمانه با فرزندان؛ 8. رعایت هم ترازی با تحولات زیستی و روان شناختی فرزندان؛ 9. مدارا و نرم کُنشی با فرزندان.
تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
73-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی بُعد اساسی از بهزیستی و سلامت کلی فرد است که موجب هماهنگی دیگر ابعاد سلامت می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری معلمان ابتدایی شهرستان میرجاوه بودند که متناسب با حجم، تعداد 215 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه رهبری معنوی، سلامت معنوی و حمایت سازمانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سلامت معنوی 65/18±22/215، رهبری معنوی 92/17±03/122 و حمایت سازمانی 56/11±71/49 بود. مقدار ضریب همبستگی رهبری معنوی با سلامت معنوی (01/0 P<و 228/0r=)، رهبری معنوی با حمایت سازمانی (01/0 P<و 257/0r=)، حمایت سازمانی با سلامت معنوی (01/0P< و 241/0r=) معنا دار بود. همچنین اثر مستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی (72/4 t=و 41/0β=)، اثر مستقیم رهبری معنوی بر حمایت سازمانی (02/3t= و 29/0β=)، اثر مستقیم حمایت سازمانی بر سلامت معنوی (68/2 t=و 23/0β=)؛ و نیز اثر غیرمستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی با نقش میانجی حمایت سازمانی (0667/0β=) معنا دار بود. نتیجه گیری : مدیران سازمان ها می توانند با به کارگیری سبک رهبری معنوی و حمایت سازمانی، سلامت معنوی کارکنان را بهبود ببخشند.
تبیین مفهومی زنجیره غذایی بر اساس شاخص های غذای طیّب در قرآن کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
165-179
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: طراحی فرایندها و نظام های تمدنی بر اساس مبانی قرآنی یکی از مسائل اصلی حوزه های معرفتی و مدیریتی در جامعه اسلامی است. تغذیه از حیاتی ترین فرایندهای زندگی است و بر اساس مبانی اسلامی در تأمین سعادت دین و دنیای انسان نقش کلیدی دارد. از دیدگاه جهان بینی اسلامی، تغذیه بر جسم، فکر و ایمان انسان اثر می گذارد. ازاین رو، هدف این پژوهش تبیین مفهومی زنجیره غذایی بر اساس شاخص های غذای طیّب در قرآن کریم بود. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است که در آن به استناد آیات قرآن کریم و با تکیه بر تفاسیر به یکی از جنبه های مغفول تغذیه پرداخته شده است. برای تحلیل واژه طیّب، نخست معنای لغویِ آن در آثار لغت شناسان بررسی شد و از مجموع آرای آنان معنایی جامع و مانع به دست آمد. برای دستیابی به استاندارد غذای طیّب، این واژه در قرآن کریم تحلیل و بررسیِ معناشناختی شد و از طریق ترسیم شبکه معنایی، هسته معناییِ آن استخراج و بر پایه آن، شاخص های غذای طیّب استخراج شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : غذای طیّب غذایی پاک و تکوینی است که با ساختار بدن هماهنگی کامل دارد و لذت بخش، مطابق با ذائقه، مطبوع، دارای اثر مفید و سازنده برای جسم و روح و غیرمضر و غیرمخرب است. حلال چیزى است که ممنوعیتى نداشته باشد و طیّب به چیزهاى پاکیزه گفته مى شود که موافق طبع سالم انسانى است، نقطه مقابل خبیث که طبع آدمى از آن تنفر دارد. از نظر مفهومی، غذای طیّب غذای حسن، مفید، سالم و بدون ضرر، حلال، پاک، متناسب با مزاج، بدون آلودگی ظاهری و باطنی و غذایِ با ارزشِ غذایی کامل است. نتیجه گیری : شاخص های غذای طیّب عناصر اصلی استانداردی جامع و فرایندی برای کل زنجیره تولید تا مصرفِ مواد غذایی است که استانداردی با کیفیت برتر برای بهینه سازی فرایندهای غذایی محسوب می شود.
نقش همانندی/ تضاد ویژگی شخصیتی درون گرایی/برون گرایی و پایبندی مذهبی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش همانندی/ تضاد ویژگی شخصیتی درون گرایی/ برون گرایی و پایبندی مذهبی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی می باشد و به روش پس رویدادی انجام شده است. بدین منظور، 232 نفر (116 زوج) از دانشجویان دانشگاه بجنورد و دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی ره که حداقل یک سال از زندگی مشترک آنها گذشته بود، با استفاده از پرسش نامه های «شخصیت نئو» کاستا و مک کری، «پایبندی مذهبی» جان بزرگی و «رضایت زناشویی اسلامی» جدیری مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به کمک شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T، آزمون F، آزمون LSD و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان می دهد که ویژگی شخصیتی درون گرایی/ برون گرایی تأثیر خاص و معناداری بر سطح رضامندی زناشویی ندارد. همچنین میان همانندی/ تضاد این ویژگی شخصیتی با رضامندی زناشویی نیز رابطه ای پیدا نشد. بنابراین، ترکیب مطلوبی از زوجین را برای پیش بینی بیشترین سطح رضامندی زناشویی نمی توان ارائه داد. نتیجه دیگر اینکه در زوجینی که از نظر درون گرایی/ برون گرایی با یکدیگر متفاوت بودند، پایبندی آنان به مذهب نیز متفاوت می شد. همچنین افراد درون گرا و برون گرا در میزان پایبندی مذهبی متفاوت اند، اما میان پایبندی مذهبی زوجین با رضامندی زناشویی آنها رابطه معنادار مثبت وجود دارد.
مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از نوع علّی مقایسه ای است که با هدف مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی، با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا انجام شد. جامعه آماری،کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند بود که نمونه اولیه شامل 360 نفر براساس جدول کرجسی مورگان، به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و سپس، (108 نفر) افراد افسرده غیربالینی شناسایی و در مرحله بعد، 70 نفر افسرده، با توجه به میانگین سبک های دلبستگی به خدا، در سبک های مختلف دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک، اجتناب شناختی سکستون و دوگاس و پرسش نامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک. نتایج نشان داد افراد افسرده دارای سبک ایمن به خدا، نسبت به افراد دارای سبک های اجتنابی و دوسوگرا، در تمامی مؤلفه های اجتناب شناختی به طور معناداری نمرات پایین تری به دست آورند. بنابراین، با داشتن سبک دلبستگی ایمن به خدا می توان، زمینه کاهش راهبردهای اجتناب شناختی را فراهم ساخت که حاکی از اهمیت نقش دلبستگی به خدا در ارتباط با رابطه مفهومی اجتناب شناختی و افسردگی می باشد.
از واقعیت تا بر ساخت اجتماعی: نگاهی به کرونا و پیامدهای آن بر نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
130-142
حوزههای تخصصی:
کرونا – مانند هر بیماری دیگر- در ابتدای امر خود را همچون یک پدیده زیستی نشان داد که سلامت افراد را مورد تهدید قرار می دهد، ولی حتی بیماری های غیر واگیردار نیز همچون یک «واقعیت چندبعدی اجتماعی» عمل می کنند، در این مقاله؛ ابتدا سعی می گردد با مرور ادبیات نظری از دیدگاهی که بر واقعیت اجتماعی«پیچیده»، «لایه مند» و همراه با «برآیی یا emergent » تاکید دارد، در مقابل"برساخت گرایی رادیکال" دفاع شود، این نوشته همچنان تاکید دارد که "برساخت گرایی ملایم" دارای تعامل کامل با دیدگاه واقعیت اجتماعی پیچیده است. سپس در ادامه برداشت این دو رویکرد در بررسی همه گیری ویروس کرونا (به عنوان یک مسئله) بکار گرفته خواهد شد، کرونا در اینجا به مثابه یک واقعیت پیچیده در ابعاد زیستی، انسانی(عاملیت) و اجتماعی عمل می کند، این واقعیت پیچیده و چند وجهی است، هر سطح از واقعیت دارای قدرت های علی غیر تقلیل، مرتبط و متداخل با دیگری است. به همین منظور ما با نوعی از «پیچیدگی علی» در بررسی مسئله کرونا مواجهیم، بررسی واقعیت چند سطحی و پیچیده کرونا زمانی که فقط به نوعی «برساخت» فرو کاهیده می شود، باعث می شود سیاست های اتخاذی در مقابل آن هم با کم و کاستی های جدی روبرو شود، به عبارت دیگر فروکاهی واقعیت اجتماعی به فهم انسانی(مغالطه معرفت شناختی) نتیجه ای جز مجازات ما توسط واقعیت در بر نخواهد داشت، اشاره خواهد شد که این برساختگرایی در اشکال مختلف برنامه ریزی در مقابله با مسئله کرونا، در سیستم سلامت حاکم گردید و نتایج آن چیزی جز «انکشاف چندباره واقعیت»و انتخاب مسیر «آزمایش و خطا» یا گاها سردرگمی در سیاست گذاری برای جامعه نبوده است. برای همین باید بتوان قدرت های علی واقعیت های زیستی، فردی(عاملیت) و اجتماعی را همزمان در بررسی پدیده مذکور بررسی نمود.
مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های جسمانی همچون سرطان علاوه بر پیامدهای منفی می توانند پیامدهای مثبتی را نیز موجب گردند که تحت عنوان پیامدهای مثبت بیماری شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان صورت گرفت. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان بیمارستان های شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1398 بودند که ازاین بین، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه چشم انداز امیدوارانه (سودرگرن و هایلند، 2000)، مقیاس امیدواری (اسنایدر و همکاران، 1991) و مقیاس تمایلات رفتاری جامعه پسند (بامستیگر و سیگل، 2019) در انتها، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافته ها: گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری در مقایسه با گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح پایین پیامد مثبت بیماری، نمرات بالاتری در امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند کسب کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری، امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند بیشتری دارند. ازاین رو، ارائه مداخلاتی برای افزایش پیامدهای مثبت بیماری سرطان می توانند به افزایش امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند منجر گردد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران های ناشی از سرطان سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر و جسم می شود، اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار حس یاس و ناامیدی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس امیدواری و باور به جهان عادل در بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه تجربی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر تهران بودند که از بین آنها تعداد 40 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند.سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه باور به جهان عادل رابین و پپلاوفرنهام (2003) و پرسشنامه امید به زندگی هرث بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار در نمرات مقیاس امیدواری و باور به جهان عادل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که بیانگر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش متغیرهای مذکور است . نتیجه گیری: ناامیدی نقشیمستعدکننده، تسریع کننده و تداوم بخش را در بیماری های سرطانی بازی می کند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند با افزایش آن نقش مهمی را به عنوان درمان های کمکی و توان بخشی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.