فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
63 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: The outbreak of Coronavirus disease 2019, as an epidemic widespread disease has led people to physical and psychological problems as well. Recent studies about the psychological effects of COVID-19 has shown that, health anxiety and also negative emotions due to COVID-19 epidemic, has influenced patient’s health both physically and mentally. This study aimed to survey the psychopathology and personality psychopathology profile of cured patients of COVID-19 disease and also the important factors related to infectious and recovering process of patients in Iran. Method: 30 cured patients of COVID-19 were chosen randomly and voluntarily, and answered the Minnesota Multiphasic Personality Inventory- 2nd restructured form (MMPI-2-rf) questionnaire. Results: The study showed that cured patients of COVID-19 are normal in psychopathology and personality psychopathology scales of MMPI-2-rf. As there were no observed abnormality in psychopathology and personality psychopathology profile of patients. The study also showed that cured patients of COVID-19 disease suffer from somatic/cognitive problems such as head pain, gastrointestinal and neurological problems. Conclusion: Anxiety, depression, negative emotions and also low positive emotions are important factors in not only the infectious but also the recovering process of COVID-19 disease. As the negative emotions and fears are important factors in infectious to COVID-19, Self-Control and normality in the psychopathological profile are important factors in recovering process. Keywords: COVID-19, Psychopathology, Personality Psychopathology, Profile, MMPI-2-rf
الگوی انگیزشی رفتار حمایتی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی و ارائه الگویی بر پایه منابع اسلامی با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام شد. بدین منظور از آیات و روایات دربردارنده واژه های مرتبط با رفتار حمایتی در منابع اسلامی، مفاهیم انگیزشی رفتار حمایتی استخراج گردید و از تحلیل این مفاهیم، مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به دست آمد. به منظور ارزیابی مفاهیم انگیزشی و مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی در منابع اسلامی، از نظرات هفت خبره از طریق پرسشنامه درجه بندی محتوایی، روایی یافته ها بررسی شد. یافته ها نشان داد: مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به سه دسته مؤلفه های شناختی (ادراک مسئولیت اجتماعی، نظارت خداوند بر اعمال، جبرانگری خداوند، برگشت اعمال خیر به فاعلش و شناخت وظایف اجتماعی)، مؤلفه های گرایشی (بی میلی به دنیا، میل به خیرات، نهراسیدن از فقر، مهربانی نسبت به مضطر و ترس از جهنم و اشتیاق به بهشت) و مؤلفه های رفتاری (رفتار ایثارگرانه، خیر کثیر، احسان ورزی و التزام به دستورات خداوند) تقسیم می شوند. برای ارائه الگوی انگیزشی رفتار حمایتی، به منظور تبیین روابط بین مؤلفه ها با بهره مندی از روایات و مطالعات اندیشمندان اسلامی، این نتیجه به دست آمد که مؤلفه های شناختی و گرایشی با تعامل یکدیگر منجر به مؤلفه های رفتاری می شوند.
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی است. بدین منظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردید. داده ها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد: اولاً، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثبات گرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روش شناسی موجود در روان شناسی حاکم است. ثانیاً، روش تجربی در روان شناسی معاصر برای کشف واقعیت های روانی، سیطره دارد. روش تجربی و به طور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشه های بنیادین مادی گرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاسته اند. اما از منابع اسلامی به دست می آید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع اند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقین آور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیت های غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتاً استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزش مداری بر انتخاب روش ها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روش شناسی اسلامی «واقع گرایی عقلانی» است.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.
رابطه علی احساس کهتری و خودمهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجیگری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی احساس کهتری و خود مهارگری با افسردگی، اضطراب و استرس از طریق میانجی گری حمایت اجتماعی در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بود . روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی شهر اهواز در سال 1399 را شامل می شود. طرح پژوهش همبستگی و به شیوه مدلیابی معادلات ساختاری بود. در همین راستا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای برابر با 250 نفر از بین کسانی که پرسشنامه علائم قبل از قاعدگی را تکمیل کرده بودند، انتخاب شد. داده ها با استفاده از ابزار غربالگری علائم قبل از قاعدگی (2011)، شاخص مقایسه ای احساس کهتری (1995)، پرسشنامه خودمهارگری - فرم کوتاه (2004)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (1986) جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 و Amos22 استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر برازندگی مدل پیشنهادی با داده ها بود. همچنین یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی، رابطه احساس کهتری بر افسردگی و استرس، همچنین رابطه خودمهارگری بر افسردگی و استرس را میانجیگری می کند. اما در این پژوهش اثر غیر مستقیم حمایت اجتماعی در رابطه احساس کهتری بر اضطراب و خودمهارگری بر اضطراب یافت نشد ( P < 0/05 ) . همچنین مسیر مستقیم احساس کهتری با استرس و حمایت اجتماعی با اضطراب تایید نشد و از مدل نهایی حذف شد . نتیجه گیری: بنابراین، حمایت اجتماعی می تواند یک عامل موثر در زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی در رابطه با متغیرهای احساس کهتری، خودمهارگری، افسردگی، اضطراب و استرس در نظر گرفته شود.
نقش ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا ویروس، محدودیت های به وجودآمده، تعطیلی مراکز آموزشی، ناشناخته بودن و ابهامات شناختی این ویروس و نرخ مرگ ومیر ناشی از آن، اضطراب بالایی را به افراد وارد می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای رابطه بین ذهن آگاهی و اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود و تعیین برازش مدل براساس داده های تجربی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. 380 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد (193 دختر و 187 پسر) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ذهن آگاهی، شفقت به خود و اضطراب کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان دادند مدل مفروض با داده های تجربی برازش دارد؛ ذهن آگاهی به طور مستقیم بر اضطراب کرونا اثر معنی دار داشت. همچنین، اثر مستقیم شفقت به خود بر اضطراب کرونا معنی دار بود. افزون بر این، ذهن آگاهی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود بر اضطراب کرونا تأثیر داشت.
بررسی راهکارهای طراحی در جهت ارتقای سلامت ساکنان محلات، با تطبیق رویکرد سالوتوژنیک و نظریه آبراهام مازلو (نمونه موردی: محله قدوسی - غربی، شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری تنها ساختن ساختمانی بی جان نیست زیرا مسکن، اولین محیط ساخته شده مرتبط با انسانها است. واژه "انسان" باعث می شود که کار طراحان، روانشناسان و پزشکان، با یکدیگر مشابه باشد. نظریه هرم نیازهای اساسی آبراهام مازلو، یکی از نظریه های روانشناسی مرتبط با تکامل انسانی است. با توجه به آن سلامتی به عنوان یکی از نیازهای اولیه برای هر فرد می باشد. هدف از این پژوهش ارائه راهکاری موثر در جهت ارتقای سلامت انسان ها و حرکت به سوی غایت نهایی نظریه مازلو می باشد. همچنین به منظور دستیابی به اهداف، رویکرد سالوتوژنیک به عنوان پلی در جهت ارتباط بین سلامتی و محیط انسان ساخت وارد عمل می شود . روش: از این رو، برای کسب نتایج مطلوب، در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شده است، به طوریکه، با تکنیک افتراق معنایی و تحلیل محتوا، تفکیک مولفه ها صورت گرفته است و به منظور استفاده از تکنیک پیمایش، به عنوان نمونه مورد بررسی، محله قدوسی غربی واقع در منطقه (1) شهرستان شیراز، انتخاب شده است. یافته ها: سپس با استفاده از نرم افزار SPSS، ترجیحات کاربران مشخص گردیده و عواملی موثر در ارتقای سلامتی به صورت اولویت بندی مشخص شده است . نتیجه گیری: با توجه به نتایج و بررسی های انجام شده، مولفه های حس انسجام و نظریه مازلو با یکدیگر مرتبط اند و می توان با طراحی سالوتوژنیک به بهبود وضعیت جسمانی و روانی افراد ساکن در محله کمک نمود. از این رو به منظور بهبود وضعیت سلامتی افراد ساکن در محله قدوسی غربی، راهکارهایی در جهت بهبود بیماری هایی چون: ( تپش قلب، کمبود (ویتامین -د)، سردرد، بیماری های مفصلی و...) اعم از: (طراحی با سیرکولاسیون مهیج طولانی، افزایش نور روز و...) ارائه شده است.
Comparison of the Effectiveness of Autogenic Training with Affect Regulation Training on Psychological Adjustment of Women with type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: Diabetes is a chronic disease that has negative physical and psychological consequences and effective interventions are necessary to reduce these consequences. Therefore, this study aimed to compare the Autogenic training (AT) and Affect regulation training (ART) on the psychological adjustment of women with type 2 diabetes. Methods: Among female patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Endocrine Institute, 33 patients were selected by convenience sampling and randomly divided into three groups (AT, ART, and control). Participants answered the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) before and at the end of the intervention. The subjects of ART and AT groups underwent 10 90-minute training sessions and the control group did not receive any intervention. Results: Data analysis with MANOVA and ANOVA showed that psychosocial adjustment to disease in both ART and AT groups was significantly improved compared to the control group (P <0.05). The two groups of AT and ART were not significantly different in improving psychosocial adjustment to disease (P >0.05). Conclusion: It seems that both interventions AT and ART have been effective in improving the psychological adjustment of women with type 2 diabetes by affecting the conscious or unconscious mechanisms of mind-body communication. Keywords: Diabetes, affect regulation, autogenic training, psychological adjustment.
تغییرات برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی (کورتیزول)، روانی (اضطراب شناختی، جسمانی و اعتمادبه نفس) و عملکردی تیراندازی بعد از یک دوره تمرینات تصویرسازی ذهنی در دانشجویان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
69 - 82
حوزههای تخصصی:
اضطراب رقابتی و اعتمادبه نفس عواملی هستند که باعث پاسخ های فیزیولوژیکی مختلفی در بدن می شوند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تغییر فاکتورهای فیزیولوژیک، روانی و عملکرد تیراندازی بعد از یک دوره تمرینات تصویرسازی ذهنی در دانشجویان نظامی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود که جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان افسری دانشگاه افسری امام علی (ع) بودند که از بین آن ها، 30 نفر براساس معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) قرار گرفتند. گروه آزمایش 6 هفته (سه روز در هفته) تمرینات تصویرسازی دریافت کردند. اضطراب شناختی، اضطراب جسمانی و اعتمادبه نفس ازطریق پرسش نامه، کورتیزول از بزاق و عملکرد تیراندازی ازطریق تیراندازی اندازه گیری شدند. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد بعد از تصویرسازی ذهنی در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل، اضطراب شناختی (006/0=p)، اضطراب جسمانی (001/0=p)، کورتیزول (002/0=p) کاهش معنادار و اعتمادبه نفس (001/0 =p) و عملکرد تیراندازی (001/0 =p) افزایش معناداری دارند. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تمرین تصویرسازی می تواند راهبردی برای کاهش پاسخ های روانی، فیزیولوژیکی و بهبود اعتمادبه نفس باشد.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان مرد متأهل با علائم افسردگی شدید در 6 ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای شناسایی کارکنان مرد متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید، پرسش نامه افسردگی (بک و همکاران، 1996) در میان 450 نفر توزیع و 30 نفر با نمرات بالاتر از 29 در پرسش نامه افسردگی و با تشخیص نشانه های افسردگی ازطریق مصاحبه بالینی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های الگوی ارتباطی زوجین (کریستنس و سولاوای، 1991)، پرسش نامه صمیمیت زناشویی (تامپسون و واکر، 2002) و پرسش نامه سبک های حل تعارض زوجین (رحیم، 1983) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، رویکرد عقلانی هیجانی اجرا و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی (REBT) بر الگوی ارتباطی، صمیمیت و سبک های حل تعارض در کارکنان متأهل نیروهای نظامی با علائم افسردگی شدید اثربخش است (p<0/05).
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی و جامعه آماری پژوهش شامل مجروحان جنگ تحمیلی نیروهای مسلح، مراجعه کننده به بیمارستان های نیروهای مسلح شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویسیون، 2003) و پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت به خود، بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی مؤثر است (p<0/05).
معیار تشخیص اولویت درمان بین بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بسیار اتفاق می افتد که دو حکمِ الزامی متوجهِ پزشک یا مدافعِ سلامت شود؛ بدین صورت که پزشک درباره دو یا چند بیماری که در معرضِ خطرِ مریضی هستند، با ملاحظه امکانات یا شرایط خاص، توانایی معالجه هر دو را ندارد، یا دو خطر متوجهِ یک بیمار است و واجب است که پزشک هر دو را دفع کند؛ حال سؤال این است که وی چگونه باید از عهده دو تکلیف برآید؟ این در صورتی است که مصلحت برای هر دو حکمِ وجوبی وجود دارد امّا بدان علم نداریم و باید مرجعی برای تشخیصِ ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر یا ملاکی برای تقدیم علاجی اهم بر معالجه غیر اهم وجود داشته باشد. برای یافتن راهکارِ عملیاتی در ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر و اینکه معیارِ تشخیص اولویت درمان بین بیماران چگونه خواهد بود؛ در چند مرحله بحث ادامه خواهد داشت:
مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
93-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده مرکز نوع دوستی و بهترین محیط برای وحدت بین مرد و زن است و رضایت زناشویی نقش مهمی در سلامت روان شناختی ایفا می کند. بنابراین، هدف از این پژوهش مقایسه بهزیستی معنوی و احساس انسجام روانی در بین زوجین رضایتمند و زوجین دارای تعارض بود.
پرورش فطرت زمینه ساز سلامت روانی منتهی به سعادت،برگرفته از قرآن کریم و روایات اهل البیت علیهم السلام
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
157 - 175
حوزههای تخصصی:
در نگاه اسلامی تربیت صحیح توانمندی های شناختی، گرایشی و عملکردی موجب سلامت روان می شود که برترین نعمت الهی است و از مهم ترین ثمرات آن، خوشبختی همیشگی انسان در زندگی است. هدف پژوهش تبیین چگونگی رابطه تربیت با سلامت روانی منتهی به سعادت در نگرش اسلامی است که با روش توصیفی- تحلیلی، از آیات و روایات اهل بیت: استنباط شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف- گسترده ترین آموزه های تربیتی در اسلام در ارتباط با شکوفاسازی فطرت در جهت ارتقای شخصیت و تأمین سلامت روان انسانی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری و هدایت وی به کمال مطلوب و قرب الی الله، است. ب- پرورش همه توانمندی های فطری هماهنگ با اهداف تربیتی منتهی به سلامت روان و سعادتمندی انسان می شود. ج- ازنظر اسلامی، همیشه سلامت روانی با سلامت معنوی همراه است و نمی توان کسی را که سلامت معنوی در ابعاد مختلف بر روانش حاکم نیست، کاملاً سالم دانست. د- در آموزه های اسلامی، ویژگی های سلامت روانی معنوی پرورش یافتگان فطرت در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و در قلمرو فرد با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت، تبیین شده است.
تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن است. این پژوهش به این پرسش می پردازد که قرآن چه مواردی را به عنوان ویژگی های سرشتی روان انسان معرفی می کند. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدین ترتیب مشخص شد که نه می توان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیت های او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقوله «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمال طلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیین گر رابطه این زوج مقوله های امتیازی−محدودیتی می باشند. با توجه به آنکه «بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» بیشترین تکرار را در میان مقولات دارد، توجه ویژه به این محدودیت انسانی لازم به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سندرم درد قاعدگی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات زنانه علاوه بر پیامدهای بهداشتی - درمانی بر کیفیت زندگی تأثیر منفی می گذارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی و کیفیت خواب دختران دارای سندرم درد قاعدگی انجام شد . روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال 1400 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. برنامه ذهن آگاهی طی 8 جلسه 1 ساعته برای آزمودنی های گروه آزمایش اعمال شد اما گروه کنترل مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی، پرسشنامه کیفیت خواب و پرسشنامه درماندگی روان شناختی گردآوری شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریاس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته ها: برنامه آموزش ذهن آگاهی بر کاهش درماندگی روان شناختی در مرحله پس آزمون اثربخش بود (19/74=F، 002/0=P و 67/0=Eta). بین میانگین نمره کیفیت خواب آزمودنی های دو گروه نیز در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار بود (85/13=F ، 001/0=P و 58/0=Eta). تأثیرات مثبت آموزش ذهن آگاهی در مرحله پیگیری برای متغیرهای پژوهش پایدار بود . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی روشی مؤثر در بهبود کیفیت خواب و سلامت روان شناختی مبتلایان به درد قاعدگی بوده است.
شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، شناسایی اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، 10 مادر دارای نوجوان 12 تا 18 ساله انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته چهره به چهره بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل تماتیک انجام شد. پنج مضمون اصلی با استخراج و کدگذاری مصاحبه ها به دست آمد که عبارت اند از: خوش بینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبت گرا، بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه یک ذهن منفی گرا، خوش بینی تسهیل گر رابطه خوب و مؤثر والدین با نوجوان، اسنادهای خوش بینی (تداوم، علت و شخصی سازی) و چالش های فرزندپروری است. براساس پژوهش، هنگامی که مادر از اسنادهای خوش بینانه در تعامل با نوجوان استفاده می کند، روابط سازنده ای بین نوجوان و مادر به وجود می آید، رضایت و آرامش بیشتری بین آنها ایجاد می شود و مادر با چالش های فرزندپروری کمتری مواجه می شود. درمقابل، استفاده از اسنادهای بدبینانه به کلافکی و عصبانیت بیشتر نوجوان منجر می شود. نارضایتی، نداشتن آرامش و تنش داشتن از پیامدهای استفاده از اسنادهای بدبینانه است؛ بنابراین، آشنایی مادران با اسنادهای خوش بینانه و بدبینانه در روابط سازنده با نوجوان نقش بسزایی دارد.
مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور بر سرمایه روان شناختی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر سرمایه روان-شناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این مطالعه تعداد 45 دختر نوجوان 15 تا 19 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. سپس گروه های آزمایش تحت ده جلسه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. هر سه گروه قبل، بعد و یک ماه پس از مداخله با پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و شفقت به خود ارزیابی شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد در مرحله پس-آزمون، گروه های درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور نسبت به گروه کنترل در افزایش سرمایه روان شناختی تفاوت معناداری داشتند . البته در مرحله پیگیری تنها درمان پذیرش و تعهد وجودنگر نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشت. درباره متغیر شفقت به خود، هر دو درمان در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین دو درمان، تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پس آزمون، معنادار بود. براساس یافته ها، هر دو درمان گزینه های مناسبی برای افزایش سرمایه روان شناختی و شفقت به خود در دختران نوجوان افسرده می باشند.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت بر افزایش خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی دانشجویان بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی پاسخ دادند، سپس آموزش روانشناسی مثبت نگر در 14 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت تغییرات پایداری در خردمندی، میزان تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد می کند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. با توجه به نتایج پژوهش، از روش آموزش روانشناسی مثبت برای بهبود خردمندی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی استفاده می شود.
نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 395 فرد متأهل ساکن شهر تهران (198 زن، 197 مرد) در سال 98 97، به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های تصور از خدای مظاهری و همکاران (1384)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و رضایت زناشویی اولسون و همکاران (1989) پاسخ دادند. نتایج نهایی حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از این بود که ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی نقش میانجی گری ایفا می کند. علاوه بر این، ارتباط مثبت و معنادار تصور از خدا با رضایت زناشویی، ارتباط منفی و معنادار تصور از خدا با ناگویی هیجانی و در نهایت، ارتباط منفی و معنادار ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی به دست آمد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد که تصور مثبت از خدا از طریق کاهش نشانه های ناگویی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی می شود. به عبارت دیگر، کاهش نشانه های ناگویی هیجانی می تواند چگونگی ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی را بهتر تبیین کند.