فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط هوش فرهنگی و سواد کامپیوتری دانشجومعلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با سبک مدیریت کلاسی آنان انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجومعلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بوده که در زمان اجرای پژوهش تعداد آنها حدود 800 نفر بوده و از این میان به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از قاعده حجم نمونه کلاین (2005)، تعداد 330 نفر (153 مرد و 177 زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از سه پرسش نامه هوش فرهنگی، سبک های مدیریت کلاسی و سنجش سواد کامپیوتری استفاده شده است. پایایی پرسش نامه ها به ترتیب 97/0، 85/0 و 98/0 به دست آمده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین، درصد، فراوانی) و آمار استنباطی (رگرسیون لوجستیک) بوده است. یافته ها نشان داد که: بین فراشناخت و رفتار فرهنگی معلمان با سبک مدیریت کلاسی معلم محوری آنها ارتباط معکوس و معنادار وجود دارد. بین سواد کامپیوتری و سبک مدیریت کلاسی دانش آموز محوری معلمان ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. فراشناخت فرهنگی، رفتار فرهنگی و سواد کامپیوتری پیش بینی کننده سبک مدیریت کلاسی تعاملی معلمان می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه مدارس هوشمند
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه مدارس هوشمند و با روش توصیفی، پیمایشی (زمینه یابی) و مقطعی در سال 1389 انجام شد. جامعه آماری متشکل از 900 نفر از معلمان و مدیران مدارس شهرستان ساری بوده که از این جامعه 270 نفر به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از تجارب جهانی استفاده شد. به منظور تعیین روایی از قضاوت اساتید این رشته استفاده گردید و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ معادل 80/0 حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t تک نمونه ایی و آزمون رتبه بندی میانگین ها (فریدمن)) انجام گردید. نتایج حاصل نشان داد که به ترتیب عوامل تکنولوژیکی- عامل آموزشی- عامل فرهنگی- عامل راهبردی- عامل اقتصادی- عامل حقوقی- عامل اجتماعی در توسعه مدارس هوشمند مؤثر است.
خدا؛ و تصور مثبت و منفی از او و رابطة آن با عزّت نفس و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تصور مثبت و منفی از خدا با عزّت نفس و سلامت روانی انجام شد. در این پژوهش، 300 دانش آموز دبیرستانی از رشته های تحصیلی گوناگون با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامة تصور از خدا، پرسش نامة عزّت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامة سلامت روانی (G.H.Q.28) پاسخ دادند. داده ها با شاخص های آماری همچون «همبستگی»، «واریانس چند متغیری» و «رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تصور مثبت از خدا با سلامت روان و عزّت نفس، همبستگی مثبت وجود داشت. همچنین نتیجة آزمون «رگرسیون گام به گام» نشان داد اولین عاملی که سهم تعین کننده ای در پیش بینی سلامت روان دارد عامل عزّت نفس و دومین عامل تصور منفی از خداست.
رابطه مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة مقابله مذهبی با آثار مثبت و منفی سوگ در دانشجویان داغدیده انجام شده است. نود دانشجوی داغدیده در شهر اصفهان به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، سیاهه آثار سوگ هوگان (HGRC) و مقیاس مقابله مذهبی ایرانی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله تحلیل همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه های معناداری بین آثار مثبت و منفی سوگ با ابعاد مختلف مقابله مذهبی وجود دارد و مؤلفه اعمال مذهبی می تواند 2/18درصد از واریانس آثار منفی، و 63 درصد از واریانس آثار مثبت سوگ را تبیین کند. همچنین دانشجویان با سوگ بهنجار در مقایسه با دانشجویان با سوگ نابهنجار، میانگین نمره های بالاتری در اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی، راهبردهای مقابله مذهبی فعال و مقابله مذهبی منفعل داشته و همچنین میانگین نمره های کمتری در بُعد احساس منفی درباره خداوند داشتند. این نتایج می تواند در تعیین راهبردهای تلفیقی مذهبی ـ روان شناختی در مشاوره و درمان سوگ، تلویحات مناسبی داشته باشد.
رشد اخلاقی: تغییر در رویآوردهای معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و نقد روی آوردهای گذشته و معاصر به رشد اخلاقی و تغییر جهت گیری های عمده در مطالعه علمی آن می پردازد. بررسی موضوع به شیوه تحلیل محتوا بوده و هدف از آن فراهم نمودن چهارچوبی برای مطالعات تطبیقی آینده، به ویژه در حوزه اخلاق دینی، می باشد. روی آوردهای گذشته بر تکوین فرامن و همسان سازی با والد همجنس، جریان های متکی بر پیرامون فرد، به ویژه تقویت های بیرونی، سائق وابستگی کودک، فرایند یادگیری مشاهده ای، جریان خودنظم دهی و نظام استدلال در درک روابط اجتماعی، تإکید می کنند. مفهوم سازی های جایگزین، بینش های جدیدی را در مورد شکل گیری اخلاق بر اساس مؤلفه های چهارگانه، موضوع عدالت مثبت، درنظرگرفتن دیدگاه دیگران، ادراک خود، استدلال اجتماعی قراردادگرایی و هویت اخلاقی به ارمغان آورده اند. دستاوردهای مهم این جهت گیری ها عبارتند از: تأکید بر الگوی تطوری ـ جانشینی در برابر الگوی مرحله ای ـ تراکمی، توجه به ساخت های جزئی در اخلاق در برابر انسجام سلسله مراتبی و وحدت ساختاری، تأکید بر طرحواره های اخلاقی به جای مراحل، اهتمام به سایر قلمرو های رشد اجتماعی ـ شناختی در مقابل نادیده گرفتن آنها، توجه به شخصیت اخلاقی به منزله هدف. با وجود این، نگاه تک مؤلفه ای به فرایند رشد اخلاقی و ضعف در نتایج عملی در حوزه تربیت اخلاقی از کاستی های بیشتر رویکردهای یادشده می باشد.
تأثیر مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی بر کاهش علایم افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین پروتکل این مداخله و ارزیابی میزان اثربخشی آن در درمان افسردگی صورت گرفت. برای اجرای این پژوهش، 24 دانشجوی دختر دانشگاه علامه طباطبایی که بر اساس آزمون افسردگی بک و مصاحبة بالینی، دارای علایم افسردگی بودند، به طور تصادفی به دو گروه دوازده نفره (یک گروه درمان و یک گروه گواه) تخصیص داده شدند. سپس پروتکل دوازده جلسه ای مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی، در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با آزمون t تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد، آزمودنی هایی که مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی را دریافت کرده بودند، به نسبت گروه گواه در علایم افسردگی بسیار کاهش داشته اند. نتایج پیگیری نیز نشان داد که این مداخله بر کاهش علایم افسردگی در گروه آزمایش، به نسبت گروه گواه مؤثرتر است.
تحلیل تأثیر فن آوری اطلاعات و سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی در سازمان است که بدون شک سهم چشم گیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. بسیاری از سیاست های سازمان ها که برای توسعه کارآفرینی تدوین می گردد، با فن آوری های اطلاعاتی مرتبط است. از سوی دیگر تلاش های کارآفرینی در سازمان با سرمایه فکری اثربخش تر گشته و می تواند، مزیت های رقابتی را افزایش داده و عمکرد کلی شرکت را بهبود ببخشد. لذا، هدف از این تحقیق، تحلیل تأثیر فن آوری اطلاعات و سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل 172 نفر از کارکنان شرکت سبحان انکولوژی بودند که به صورت تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری تحقیق، 119 انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه مارتینز لورنز و همکاران (2004) برای سنجش فن آوری اطلاعات، و از پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس (1998) و پرسش نامه کارآفرینی سازمانی اوزدمیرسی (2011) استفاده شده است. روایی (محتوا، همگرا، واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) پرسش نامه ها حاکی از آن هستند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان داد که متغیر فن آوری اطلاعات بر سرمایه فکری تأثیر معنی دار و قوی دارد. سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معنی دار و ضعیفی دارد، اما، فن آوری اطلاعات بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معنی دار و متوسط دارد. هم چنین، فن آوری اطلاعات می تواند، به عنوان متغیر تعدیل کننده اثر مثبت سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی را افزایش دهد.
تأثیر آموزش فن آوری اطلاعات بر بهره وری کارکنان (مطالعه ی موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف اصلی شناخت تأثیر آموزش فن آوری اطلاعات بر بهره وری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری انجام شد. روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری به حجم 836 بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پنج گزینه ای محقق ساخته بود که پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی (شامل: فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (شامل: آزمون t تک نمونه، تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی شفه) انجام شد. نتیجه تحقیق بیانگر آن بود که آموزش فن آوری اطلاعات بر بهره وری کارکنان (شامل: افزایش دانش شغلی، افزایش دقت، افزایش سرعت و مقدار انجام کار، ایجاد انگیزه شغلی، افزایش همکاری و مشارکت و افزایش توانایی در انجام کارهای متفاوت) تأثیر معنادار داشت. هم چنین، نتایج تحقیق نشان داد، بین دیدگاه کارکنان در خصوص تأثیر آموزش فن آوری اطلاعات بر بهره وری کارکنان به تفکیک سابقه کاری افراد (در کلیه مؤلفه ها) و به تفکیک رشته تحصیلی (به جز افزایش سرعت و افزایش دقت) تفاوت معنادار وجود داشت؛ ولی براساس مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
شناسایی و تحلیل عوامل حیاتی موفقیت حوزه آموزش در مراکز آموزش عالی با استفاده از نگاشت های ادراکی فازی
حوزههای تخصصی:
اهداف : در محیط پویای کنونی، سازمان های آموزشی باید با رفتاری فعال و پویا محیط خود را با نگاهی جامع رصد کنند و عوامل دستیابی به اهداف خود را در این محیط شناسایی نمایند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی، بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر موفقیت حوزه آموزش دانشکده های فنی و مهندسی به روش FCM بود.
روش ها : پس از بررسی ادبیات پژوهش و شناسایی عوامل موثر در موفقیت حوزه آموزش دانشکده های فنی و مهندسی، نمونهای 36 نفری که به روش نمونهگیری قضاوتی هدفمند از میان اساتید و مدیران انتخاب شده بودند، به شناسایی عوامل نهایی پرداختند. روایی محتوایی پرسش نامه به روش لاشه و همچنین پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (81/0) تایید شد. پس از طبقه بندی عوامل نهایی در 7 بخش، روابط علی بین عوامل و میزان تاثیر آنها بر یکدیگر با کمک 12 نفر از خبرگان تعیین شد. از نرمافزارهای FCMapper 1 و Pajek 64 برای رسم FCM استفاده شد.
یافته ها : از نظر شاخص مرکزیت (مجموع تاثیرپذیری و تاثیرگذاری)، مفاهیم ""توانمندسازی دانشجو""، ""اعتبار و وجهه دانشگاه""، ""بودجه دریافتی دانشکده""، ""هماهنگی آموزش با نیاز جامعه""، ""جذب و حفظ استاد برتر""، ""توانایی علمی و به روزبودن استادان""، ""آزمایشگاه ها و کارگاه های مناسب و دردسترس""، ""تعداد رشته های تحصیلی برگزارشده"" و ""هدف 10ساله""، مرکزی ترین مفاهیم بودند .
نتیجه گیری: FCM ابزاری کارآمد و مفید برای تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر مفاهیم و اهداف است و می تواند متغیرهای زبانی فازی را به وزن هایی تبدیل نماید و از آنها در مدل سازی استفاده کند.
رابطه مولفه های فرسودگی شغلی و تیپ های شخصیتی جان هالند در میان معلمان و مدیران مدارس ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و تیپ های شخصیتی جان هالند در میان معلمان و مدیران مدارس ابتدائی منطقه سه شهر تهران پرداخته شده است. به این منظور از معلمان و مدیران مدارس منطقه سه شهر تهران تعداد 90 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند و از پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و پرسشنامه خودپژوهی جان هالند استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی بکارگرفته شد و از طریق رگرسیون گام به گام به تبیین فرسودگی شغلی معلمان از طریق تیپ های قراردادی، واقع بین، اجتماعی، هنری، تهوری و جستجوگر پرداخته شده است. نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی هالند با فرسودگی شغلی رابطه معناداری دارند به این صورت که فرسودگی شغلی در تیپ اجتماعی کمتر، در سه تیپ واقع بین، قراردادی و تهوری بیشتر است. همچنین هیچ رابطه ای بین تیپ هنری و فرسودگی شغلی دیده نشد. کاربردی که این تحقیق دارد این است که افرادی را که استعداد و توانایی موفقیت در کار معلمی را دارند با توجه به تیپ شخصیتی آنها تشخیص داده و آنهایی را که دارای تیپ های اجتماعی هستند در اولویت قرار گیرند.
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
پیش بینی خودگسستگی مذهبی دختران دانشجو بر اساس ابعاد مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی خودگسستگی مذهبی دختران دانشجو بر اساس فرآیند و محتوای خانواده بود. گروه نمونه در این پژوهش شامل 365 دانشجوی دختر دوره ی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت و دانشگاه شیراز بود. از مقیاس فرآیندهای خانوادگی، مقیاس محتوای خانواده و مقیاس خودگسستگی مذهبی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر فرآیند خانوادگی به طور معناداری قادر به پیش بینی خودایده آل مذهبی دختران دانشجو می باشد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر فرآیندهای خانوادگی به طور معناداری قادر به پیش بینی خودگسستگی از ایده آل های مذهبی و خودگسستگی از بایسته های مذهبی دانشجویان دختر می باشد. درمجموع نتایج این مطالعه نشانگر نقش خانواده در شکل گیری مفهوم خود در دختران بود.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران در مدارس متوسطه شهرستان بویراحمد در سال تحصیلی 91-90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه با رضایت شغلی دبیران به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق مدیران و دبیران مقطع متوسطه شهرستان بویراحمد می باشد. نمونه پژوهش متشکل از 82 نفر مدیر و 240 نفر دبیر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: از پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرخت (2003)، پرسشنامه سبک رهبری میتزکاس و باردنر و رضایت شغلی (GDI) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد، فراوانی تراکمی) و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون خطی همزمان و گام به گام) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که: بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران (به طور کلی) رابطه معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری وظیفه مدار معنی دار و منفی است. و رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار مدیران و رضایت شغلی دبیران معنی دار نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار مدیران با بعد ماهیت کار دبیران معنی دار است. هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد ماهیت کار رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران تأیید نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتباط با همکاران رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. سبک رهبری وظیفه مدار و بعد از ارتقاء رضایت شغلی دبیران معنی دار است. ضرایب بتا بررسی رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتقاء رضایت شغلی معنی دار نیست. رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار است. رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است.
اثر بخشی آموزش مدیریت خشم بر میزان شادکامی و عزت نفس در دانش آموزان نوجوان پسر سال سوم دوره راهنمایی (مطالعه موردی مدارس یک شهرک نظامی)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
1 - 12
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مدیریت خشم بر میزان شادکامی و عزت نفس در دانش آموزان پسر سال سوم دوره راهنمایی (مطالعه موردی مدارس شهرک های نظامی) می باشد. روش: در چارچوب طرح نیمه آزمایشی، 36 نفر از دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت داده شدند. جهت تشخیص شادکامی این دانش آموزان از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و برای سنجش اعتماد به نفس دانش آموزان از مقیاس عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای طی 6 هفته، آموزش راهبردهای مدیریت خشم که بر اساس برنامه آموزش شناختی و رفتاری طراحی شده بود دریافت کردند. برای تحلیل داده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم، بر میزان شادکامی و عزت نفس گروه آزمایشی تأثیر داشته و موجب افزایش شادکامی و عزت نفس دردانش آموزان می شود. بحث: مولفه های مدیریت خشم به عنوان متغیر مستقل باعث افزایش میزان شادکامی و عزت نفس دانش آموزان نوجوان شده است و بیانگر این مطلب است که با آموزش مدیریت خشم می توان ویژگی های روانشناختی دانش آموزان، شامل عزت نفس و شادکامی را تغییر داد.
بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی پرستاران با پیراپزشکان در بیمارستان های منتخب نظامی و غیر نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
23 - 33
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محیط های سازمانی متفاوت و فرهنگ سازمانی حاکم بر آن، نقش بسیار موثری در سلامت و کیفیت زندگی کادر درمانی دارد. همچنین نیروی انسانی، به عنوان رکن اصلی نظام بهداشتی و درمانی، نقش مهمی در دستیابی به اهداف سازمانی داشته لذا توجه به سلامت و کیفیت زندگی آنها حائز اهمیت است. این تحقیق با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی پرستاران با پیراپزشکان در بیمارستان های منتخب نظامی و غیر نظامی انجام گرفت. روش: این مطالعه یک مطالعه مقایسه ای- مقطعی می باشد. تعداد 375 نفر از پرسنل پرستاری و پیراپزشکی از دو بیمارستان نظامی و غیر نظامی شهر تهران بر اساس معیار های ورود به مطالعه، بصورت تصادفی سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارگردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک وپرسش نامه فرم کوتاه شده کیفیت زندگی( SE36) است . به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آزمون های آماری کای اسکوئر، من ویتنی و اسپیرمن تست استفاده شد. نتایج : در بررسی مقایسه ای میانگین نمره ابعاد و کل کیفیت زندگی بین پرستاران و پیراپزشکان دردو مرکز درمانی (نظامی و غیر نظامی) تفاوت معنی دار و نیزدر مقایسه نمره کیفیت زندگی پرستاران با پیراپزشکان در مرکز درمانی غیر نظامی تفاوت معنی داری دیده شد (0/05>p) . در خصوص ارتباط برخی از ویژگی های دموگرافیک از قبیل سن، تاهل، تحصیلات و جنسیت با نمرات ابعاد کیفیت زندگی رابطه معنی دار آماری به دست نیامد. بحث: با توجه به تفاوت کیفیت زتدگی پرستاران با پیراپزشکان در بیمارستان غیر نظامی بر نامه ریزی مناسب در جهت بهبود محیط های کاری، ارتقاء شغلی و کیفیت زندگی این گروه از تیم بهداشتی ضروری است.
همبستگی بین هوش هیجانی، هوش شناختی و سطوح پنجگانه آن با عملکرد شغلی مدیران سه دوره در منطقه لنجان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی بین هوش هیجانی و هوش شناختی وسطوح پنجگانه آن با عملکرد شغلی مدیران ابتدایی در منطقه لنجان انجام شده است. در این مطالعه از روش همبستگی و به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بودند. نمونه مورد پژوهش 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شیرینگ، با پنج مؤلفه، (خود آگاهی، خود کنترلی، خود انگیزی، همدلی و مهارت اجتماعی)، پرسشنامه ریون و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست موتوویدولون اسکاترجمع آوری شد. یافته ها نشان داد که می توان از روی نمره های هوش هیجانی و هوش شناختی 17/0 عملکرد شغلی را پیش بینی کرد. بین هوش هیجانی، هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران دوره ابتدایی همبستگی معنا دار وجود دارد( 05/0 P< ). بین هوش شناختی وعملکرد شغلی همبستگی معنا دار وجود ندارد (05/0 P< ). بین هوش شناختی وهوش هیجانی همبستگی معنا دار مثبت وجود دارد و این نتایج دال بر اهمیت هوش هیجانی در مدیریت مدارس است.
مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1، 2 و افراد غیر مبتلای شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع علی- مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران دیابتی شهر اهواز بود که در سال 1390 عضو انجمن دیابت اهواز بودند. نمونه پژوهش به روش در دسترس انتخاب شد. در هر گروه تعداد 28 مرد و 22 زن حضور داشتند که میانگین سنی افراد دیابتی نوع 1، 4/34، افراد دیابتی نوع 2، 7/47 و افراد غیر دیابتی 24/36 بود. سپس پرسش نامه های کیفیت زندگی و سلامت عمومی بین این 3 گروه توزیع گردید. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA یا Multivariate analysis of variance) و آزمون تعقیبی Tukey مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین سه گروه تفاوت معنی داری از لحاظ کیفیت زندگی و سلامت روان وجود داشت (001/0 < P). همچنین مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که بین بیماران دیابتی نوع 1 و 2 با افراد غیر دیابتی تفاوت معنی دار در متغیرهای کیفیت زندگی و سلامت روان وجود دارد، اما بین دو گروه افراد دیابتی از لحاظ متغیرهای پژوهش تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: دیابت بیماری مزمنی است که کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد.