فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ساختاری بین کمال گرایی، خودکارآمدی، جهت گیری هدفی و علاقه به رشته با اهمال کاری تحصیلی بوده است. جامعه پژوهشی تمامی دانشجویان کارشناسی سال تحصیلی 92 در دانشگاه تهران بوده اند. حجم کل جامعه آماری 12721 دانشجو بوده و نمونه انتخاب شده 272 دانشجوی کارشناسی از دانشکده های مختلف ( فنی و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی )، شامل 159 دختر و 77 پسر بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بوده است. دانشجویان به مقیاس ارزیابی اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی فروست و همکاران (1990)، مقیاس خودکارآمدی شرر (1982)، مقیاس جهت گیری هدفی الیوت و مک گریگور (2001)، و پرسشنامه علاقمندی به رشته هدایتی و همکاران (2012)، پاسخ دادند. یافته ها نشان داد متغیرخودکارآمدی (28/0-)، و متغیر جهت گیری هدفی مهارت مدار گرایشی (25/0-)، دارای رابطه مستقیم و غیر مستقیم منفی با اهمال کاری تحصیلی بوده است. متغیر علاقه به رشته (17/0-)، و سازماندهی (15/0- )، بطور مستقیم و منفی، نیز بعنوان متغیر واسطه ای با اهمال کاری تحصیلی رابطه داشت و متغیر تردید در کارها (22/0)، نیز بطور مستقیم و مثبت با اهمال کاری تحصیلی رابطه داشت. بعلاوه متغیر خودکارآمدی بیشترین اثر را روی اهمال کاری تحصیلی نشان داد. یافته های این پژوهش می تواند به مشاوران تحصیلی و مربیان آموزشی در انجام مداخلات مفید جهت کاهش اهمال کاری تحصیلی و به تبع آن افزایش پیشرفت تحصیلی کمک کند.
رابطه ی هویت اخلاقی با بی صداقتی تحصیلی: بررسی نقش تعدیلی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی صداقتی تحصیلی شامل عدول از اصول اخلاقی و قوانین در انجام تکالیف تحصیلی است که برای فرد امتیاز یا اعتبار علمی و آموزشی به همراه دارد. تحول اخلاقی و سطح درونی شدن اخلاقیات ازجمله عوامل تعیین کننده ی بی صداقتی تحصیلی به حساب آمده است. ازاین رو پژوهش حاضر نقش هویت اخلاقی را به عنوان شاخصی از تحول اخلاقی، در پیش بینی ابعاد بی صداقتی تحصیلی (تقلب در آزمون و تقلب در تکلیف) مورد کنکاش قرار داد. شرکت کنندگان پژوهش 352 دانش آموز (65 دختر و 87 پسر) مقطع دوم دبیرستان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس «اهمیت هویت اخلاقی برای خود» آکینو و رید و «پرسش نامه ی بی صداقتی تحصیلی» مک کابی و تروینییو را تکمیل نمودند. با استفاده از ویرایش پنجم نرم افزار WarpPLS متغیرهای پژوهش به صورت مکنون، وارد معادلات رگرسیون چندگانه به روش هم زمان شدند و قدرت پیش بینی ابعاد هویت اخلاقی (درونی سازی و نمادسازی) در ابعاد بی صداقتی تحصیلی (تقلب در تکلیف و تقلب در امتحان)، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد نمادسازی هویت اخلاقی، بعد تقلب در تکلیف را به صورت منفی و معنادار و بعد تقلب در آزمون را به صورت منفی اما در حد مرزی پیش بینی نمود. همچنین، بعد درونی سازی هویت اخلاقی، برخلاف انتظار، تنها بعد تقلب در آزمون را به صورت منفی و معنادار پیش بینی کرد. به بیان دیگر، بعد خصوصی هویت اخلاقی پیش بینی کننده ی گونه ی فردی بی صداقتی تحصیلی، یعنی تقلب در آزمون و بعد عمومی هویت اخلاقی پیش بینی کننده ی گونه ی اجتماعی بی صداقتی تحصیلی، یعنی تقلب در تکلیف بود. بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه ی ابعاد هویت اخلاقی با ابعاد بی صداقتی تحصیلی نشان داد که الگوی رابطه ی بین درونی سازی و ابعاد بی صداقتی تحصیلی در دختران و پسران متفاوت است، بدین صورت که رابطه ی بعد درونی سازی هویت اخلاقی با بعد تقلب در آزمون در پسران کاهش یافت.
رابطه بین چشم انداز زمان با جهت گیری هدف، تعلل تحصیلی و پیشرفت تحصیلیِ دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چشم انداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص می کند. چشم انداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیم گیری درباره اعمال و اهداف کوتاه مدت یا بلندمدت به کار می برد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای جهت گیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی دانشجویان بود. روش: به این منظور 424 نفر (223 زن، 201 مرد) از دانشجویان دانشکده های مختلف (ادبیات، مهندسی، علوم پایه) دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI، فرم 56 سؤالی)، مقیاس آینده متعالی (TFTPS)، مقیاس جهت گیری هدف 2×3 (3 × 2 AGQ-S) و پرسش نامه تعلل ورزی تحصیلی (TPS) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم بین چشم انداز زمان و جهت گیری هدف معنی داری بود؛ و رابطه ی بین چشم انداز زمان و تعلل تحصیلی معنادار بود. رابطه ی غیرمستقیم جهت گیری هدف و تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. همچنین رابطه ی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. به علاوه رابطه ی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض تحقیق داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که جهت گیری هدف نقش واسطه ای مهمی در رابطه ی بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی ایفا می کند. بر این اساس با در نظر گرفتن نقش چشم انداز زمان، افزایش آگاهی نسبت جهت گیری هدف و تعلل تحصیلی می توان پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بهبود بخشید.
بررسی اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی پسرانه شهر پیرانشهر دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه از بین کلاس های پایة دوم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش (34 نفر) و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل (36 نفر) انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ده جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند. ابزار اندازه گیری عبارت بود آزمون خودکارآمدی عمومی شرر که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر است (05/0 .(p<
پیشایندها و پیامدهای تنظیم هیجانی در دانش آموزان دختر: نقش حمایت خودمختاری والدین، معلم و کنترل ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای تنظیم هیجانی با بررسی نقش حمایت خودمختاری والدین، معلم و کنترل ادراک شدهدر دانش آموزان بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در شهرستان تبریز بود. نمونه پژوهش 313 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس ادراک شیوه فرزندپروری والدین، پرسشنامه جو یادگیری، خرده مقیاس کنترل تحصیلی، پرسشنامه تنظیم هیجانی، مقیاس استرس آموزشی برای نوجوانان و معدل دانش آموزان بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که حمایت خودمختاری والدین و ادراک کنترل، پیشایندهای تنظیم هیجانی، و پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی از پیامدهای تنظیم هیجانی در دانش آموزان هستند. همچنین، یافته ها نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم حمایت خودمختاری والدین و ادراک کنترل با پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی با میانجی گری تنظیم هیجانی معنی دار بودند. به علاوه، مسیر مستقیم حمایت خودمختاری معلم با تنظیم هیجانی و مسیر غیرمستقیم آن با پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی معنی دار نبود.
پیش بینی ابعاد فرسودگی تحصیلی بر اساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس در دانشجویان انجام شده است. در این راستا گروهی مشتمل بر 407 دانشجو از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس فرسودگی تحصیلی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، ناگویی خلقی، و عزت نفس را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که عزت نفس تمام ابعاد فرسودگی تحصیلی را به طور منفی پیش بینی می کند. به علاوه ناگویی خلقی، بدبینی تحصیلی و خستگی تحصیلی را به طور مثبت پیش بینی می کند. هم چنین نتایج نشان داد که هیجان های منفی (افسردگی، استرس و اضطراب)، ابعاد فرسودگی تحصیلی را پیش بینی نمی کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید نقش عزت نفس و ناگویی خلقی در فرسودگی تحصیلی است. از آنجا که فرسودگی تحصیلی مانعی برای پیشرفت تحصیلی دانشجویان است، لازم است دست اندرکاران امر آموزش، برنامه های پیشگیرانه ای را در زمینه کاهش اثرات منفی متغیرهای یاد شده تدوین و اجرا کنند.\nهدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس ناگویی خلقی، هیجانات منفی و عزت نفس در دانشجویان انجام شده است. در این راستا گروهی مشتمل بر 407 دانشجو از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس فرسودگی تحصیلی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، ناگویی خلقی، و عزت نفس را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که عزت نفس تمام ابعاد فرسودگی تحصیلی را به طور منفی پیش بینی می کند. به علاوه ناگویی خلقی، بدبینی تحصیلی و خستگی تحصیلی را به طور مثبت پیش بینی می کند. هم چنین نتایج نشان داد که هیجان های منفی (افسردگی، استرس و اضطراب)، ابعاد فرسودگی تحصیلی را پیش بینی نمی کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید نقش عزت نفس و ناگویی خلقی در فرسودگی تحصیلی است. از آنجا که فرسودگی تحصیلی مانعی برای پیشرفت تحصیلی دانشجویان است، لازم است دست اندرکاران امر آموزش، برنامه های پیشگیرانه ای را در زمینه کاهش اثرات منفی متغیرهای یاد شده تدوین و اجرا کنند.
تدوین الگوی معادلة ساختاری نقش فشارآورهای تحصیلی بر تاب آوری، انگیزش و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی معادلة ساختاری نقش فشارآورهای تحصیلی بر تاب آوری، انگیزش و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر کنکوری شهر اصفهان است. جامعة آماری شامل تمام دانش آموزان دختر کنکوری شهر اصفهان بوده است؛ دویست نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای برای نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محیط کلاس و مدرسه(روویا،2002)، اضطراب امتحان ساراسون (1980)،کمال گرایی فراست(1990)، تاب آوری (کلاهنن 1996)، انگیزش تحصیلی (والراند،1992) و فرسودگی تحصیلی (برسو،2007) استفاده شده است.برای ارزیابی الگوی پیشنهادی از تحلیل عامل تأییدی (CFA) و برای بررسی معادلة ساختاری مورد نظر از نرم افزار AMOS-1 استفاده شده است. باتوجه به برازش مناسب الگوی نهایی، این الگو تأیید و پذیرش می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که فشارآورهای تحصیلی بر متغیرهای فرسودگی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و متغیر تاب آوری اثرگذار است. همچنین تاب آوری در نقش متغیر میانجی، فشارآورهای تحصیلی را به ناکارآمدی درسی می رساند.بنابراین می توان نتیجه گرفت کهبا افزیش فشارآورهای تحصیلی، انگیزش تحصیلی مخصوصاً انگیزه های درونی و تاب آوری کاهش می یابد و درنتیجه ناکارآمدی درسی بیشتر می شود. این فشارها فرسودگی تحصیلی را پیش بینی می کنند.
پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس کیفیت زندگی دانشگاهی و امید به اشتغال در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس کیفیت زندگی دانشگاهی و امید به اشتغال در دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی ساکن در خوابگاه های دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی کیفیت زندگی دانشگاهی سیرجی و همکاران، پرسشنامه ی امید به اشتغال قریشی راد و پرسشنامه ی فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کیفیت زندگی دانشگاهی و امید به اشتغال با فرسودگی تحصیلی دانشجویان رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که کیفیت زندگی دانشگاهی و امید به اشتغال با ضریب تعیین 19 درصد، توان پیش بینی فرسودگی تحصیلی را در جهت منفی دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی دانشگاهی و امید به اشتغال از متغیرهای مهم و مرتبط با فرسودگی تحصیلی دانشجویان می باشند.
رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته رشته آموزش ابتدایی انجام شد.روش تحقیق همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش 93 نفر می باشد. کل جامعه آماری به دلیل محدود بودن ، با استفاده از روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری رضا بخش(1373)،پرسشنامه نگرش تحصیلی اکبری(1383) و پرسشنامه محقق ساخته تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی گردآوری شد. در این پژوهش پایایی پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری با استفاده از آلفای کرونباخ 74/0 ، نگرش تحصیلی 82/0 و تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی 86/0 محاسبه شد. از طریق روایی محتوایی طبق دیدگاه متخصصان ، روایی پرسشنامه ها تایید شد.از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون وt مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد . بر اساس نتایج به دست آمده، بین نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشجویان دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش تحصیلی،انگیزش پیشرفت و تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی تفاوت معناداری وجود ندارد. تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی از طریق نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشجویان قابل تبیین است.
اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد بررسی شامل 30پسر با نارساخوانی (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه گواه) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان پایه اول تا پنجم، از مرکز ناتوانی یادگیری رودکی شیراز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون حافظه کاری کورنولدی استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15جلسه 45دقیقه ای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: یافته پژوهش نشان داد در مرحله پس آزمون نمرات حافظه کاری آزمودنی های گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (05/0>p).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی می تواند بر حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان تاثیر داشته باشد
اثر بخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش و حافظه ی کاری کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش حافظه کاری کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری انجام شده است. پژوهش به شیوه ی آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز ویژه یادگیری شهر تهران بود. از بین این دانش آموزان 20 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق آزمون های رمزنویسی، نمادیابی، فراخنای ارقام و حافظه تصویری مورد ارزیابی قرار گرفتند. آموزش شناختی در ده جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تأثیر آموزش شناختی در سرعت پردازش اطلاعات و حافظه ی کاری کلامی و دیداری- فضایی در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ولی تفاوتی از نظر عملکرد تحصیلی بین دو گروه مشاهده نشد. بر اساس نتایج این تحقیق می توان به این نتیجه دست یافت که از آموزش شناختی می توان برای ارتقای عملکرد شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بهره گیری نمود.
بررسی رابطه خودکارآمدی تحصیلی با همایندی ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 1394 - 1395 بود. نمونه مورد پژوهش از بین دانش آموزان دختر پایه اول و دوم دبیرستان های علوم انسانی منطقه 2 تهران که به صورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و شامل190 نفر بود. ابزار این پژوهش 3 پرسشنامه خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان ، ادراک از خود و تفکر انتقادی کالیفرنیا می باشد. که به وسیله آن اطلاعات مربوط به دانش آموزان گرد آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین خودکار آمدی با ادراک خویشتن، خودکار آمدی و تفکر انتقادی و تفکر انتقادی و ادراک خویشتن رابطه معنا داری وجود ندارد.
مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی: تحلیل مبتنی بر فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 354 معلم (158 مرد و 196 مرد) مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرهای شمالی استان آذربایجان غربی بود که به روش ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه انگیزش خودتعیین گری بلیس و پرسش نامه های محقق ساخته راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای، آزمون چندمتغیری T2 هاتلینگ و آزمون تی برای گروههای مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج، دو خوشه انگیزشی برای معلمان شناسایی گردید که نخستین خوشه انگیزشی که در آن مقدار بالای انگیزش درونی، انگیزش یکپارچه شده و انگیزش همانند سازی شده و مقادیر پایین انگیزش بیرونی و بی انگیزگی مشاهده گردید، به عنوان خوشه انگیزش خودتعیین گری و خوشه ای که در آن همه انگیزش ها تقریباً در یک سطح قرار دارند، خوشه برخوردار از همه انگیزش ها نامیده شد. در ادامه، برای بررسی تفاوت دو خوشه انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی از T2 هاتلینگ و آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شد که نتایج نشان دادند بین خوشه های انگیزشی معلمان براساس راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی، تفاوتی معنادار وجود دارد.لذا می توان نتیجه گرفت انگیزش خودتعیین گری از عوامل مهم درافزایش عملکردهای شغلی معلمان بشمار می آید.
اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی د ر کاهش اعتیاد به اینترنت،احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی در کاهش اعتیاد به اینترنت، احساس تنهایی و افزایش خودکارآمدیمورد مطالعه قرار گرفت.جامعه آماری پژوهش حاضر،کلیه دانش آموزان دختر دوم مقطع متوسطه ماهشهر بودند که از بین آن ها 50نفر به روش نمونه گیری تصادفیچند مرحله ایانتخاب شدندوتنها گروه آزمایشی بود که در معرض ده جلسه آموزشی عملی قرار گرفت.برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت سواری (1391)، احساس تنهایی راسل، پیلا و کاترونا (1980) و خودکارآمدیشرر و همکاران (1982) استفاده بعمل آمد.طرح تحقیق حاضر میدانیو از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل کواریانس چند متغیری و یک متغیریاستفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد آموزش مهارت خودآگاهی باعث کاهش اعتیاد به اینترنت و احساس تنهاییآزمودنی ها گردید. همچنین آموزش هاییاد شده توانست خودکارآمدی دختران دانش آموزدوم مقطع متوسطه ماهشهر را افزایش دهد.نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که از طریق آموزش می توان بسیاری از عادت های ناپسند( اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی) را کم و عادت های مناسب( خودکارآمدی) راتقویت کرد.
رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان کاشان و حومه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال دوم و سوم مقطع متوسطه بودند و به روش نمونه گیری خوشه ای 367 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه سبک های تفکّر استرنبرگ – واگنر و سازگاری آموزشی سینهاوسینگ و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانش آموزان استفاده شد. داده های پژوهشی با بهره گیری از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوراهه تحلیل شد و نتایج نشان داد دانش آموزان دارای سبک های تفکّر اجرایی، قضاوت گر، تک محور، سلسله مراتبی، سازگارتر و دارای سبک های تفکّر بی قانونی و جزئی نگرناسازگار بودند. رابطل پیشرفت تحصیلی با سبک های تفکّر قانون گذار، اجرایی، قضایی، تک محور، سلسله مراتبی، محافظه کار؛ مثبت و باسبک تفکّر بی قانونی، منفی است. یافته ها نشان داد، هرچه دانش آموز سازگارتر باشد، پیشرفت تحصیلی بالاتری دارد. در مقایسه بین سبک ها با توجه به جنسیّت، دختران قانون گذارتر و برون نگرتر از پسران هستند. دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسرسازگارتر هستند. پسران در رشته های کار و دانش و دختران در رشته علوم انسانی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از سازگاری آموزشی کم تری بهره مند هستند. پسران در رشته ریاضی فیزیک و دختران در رشته علوم تجربی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از پیشرفت تحصیلی بیشتری بهره مند هستند.
آزمون روابط ساختاری بین خودکارآمدی پژوهشی، عوامل اجتماعی و محیط آموزشی - پژوهشی دانشگاه با عملکرد آموزشی- پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون روابط ساختاری بین خودکارآمدی پژوهشی، عوامل اجتماعی و محیط آموزشی - پژوهشی دانشگاه با عملکرد آموزشی- پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های دندان پزشکی، پزشکی، داروسازی و پرستاری و مامایی علوم پزشکی مشهد به تعداد 4180 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 183 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه های خودکارآمدی پژوهشی، محیط آموزشی- پژوهشی، عوامل اجتماعی و عملکرد آموزشی – پژوهشی استفاده شد. ماتریس همبستگی، تحلیل مسیر و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار Lisrel 8.5 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. با اجرای الگوی معادلات ساختاری مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است (067/0=RMSEA ، 92/0=NNFI). هر چند مدل کلی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بود اما همان طور که نتایج نشان داد ضرایب مسیر g عوامل اجتماعی و محیط آموزشی - پژوهشی به خودکارآمدی پژوهشی و عملکرد معنادار نبودند، به طوری که فقط ضریب β خودکارآمدی پژوهشی به عملکرد معنادار بود. نتایج پژوهش از نقش میانجی گری خودکارآمدی در رابطه عوامل اجتماعی و محیط آموزشی- پژوهشی با عملکرد دانشجویان حمایت می کند.
بررسی رابطه بین سبک شناختی و ابعاد انگیزشی، رفتاری و شناختی اطلاع جویی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک شناختی با ابعاد انگیزشی، رفتاری و شناختی اطلاع جویی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد. منظور از سبک شناختی در این پژوهش، راهبردهای پردازش اطلاعات (عمیق، گام به گام و عینی) و راهبردهای نظم دهی (درونی، بیرونی و نامتمرکز) است که با پرسشنامه سبک شناختی سنجیده شد. ابعاد انگیزشی، رفتاری و شناختی اطلاع جویی نیز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اندازه گیری شد. نمونه این پژوهش، 100 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد راهبرد پردازش عمیق با هیچ یک از ابعاد اطلاع جویی رابطه معنادار نداشت؛ در حالی که راهبرد پردازش گام به گام و عینی و نیز راهبرد نظم دهی درونی در یادگیری با تمام ابعاد اطلاع جویی رابطه معنادار داشت. راهبرد نظم دهی بیرونی با بعد انگیزشی اطلاع جویی و راهبرد نظم دهی نامتمرکز نیز تنها با بعد رفتاری اطلاع جویی رابطه معنادار داشتند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد راهبرد پردازش عینی بیشترین نقش را در تبیین واریانس ارزش گذاری در اطلاع جویی و راهبرد نظم دهی نامتمرکز نیز بیشترین نقش را در تبیین واریانس نظم دهی در اطلاع جویی دارد.
دستکاری عزت نفس و تغییرپذیری عملکرد قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی آزمایشی تأثیر دستکاری مثبت و منفی عزت نفس بر تغییرپذیری عملکرد قلبی عروقی بود. پژوهش حاضر یک تحقیق آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 93-92 بودند. تعداد نمونه شامل 90 نفر (45 مرد و 45 زن) بود که به روش تصادفی منظم انتخاب شدند. مطابق الگوی برگرفته شده از مطالعات پیشین دست کاری عزت نفس به صورت انفرادی در سه گروه آزمایش دست کاری مثبت و دست کاری منفی و گروه کنترل اجرا شد. از مقیاس روزنبرگ برای سنجش عزت نفس و برای تحزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شد. یافته های اجرای پژوهش آزمایشی بر روی دستکاری عزت نفس نشان داد که تفاوت میان گروه های آزمایش (دستکاری مثبت و منفی) و کنترل معنادار 01/0> P بود. میان گروه های مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد دستکاری مثبت یا افزایش عزت نفس باعث افزایش عملکرد قلبی عروقی و برعکس، دستکاری منفی یا کاهش عزت نفس باعث کاهش معنادار عملکرد قلبی عروقی می شود. در تحلیل نتایج معلوم شد ارزیابی مثبت از خود، می تواند نقش حفاظتی معنا داری در کاهش پاسخ های تهدید و افزایش عملکرد قلبی عروقی و سلامت جسمی داشته باشد. در نهایت مشخص شد ارتباط میان عزت نفس و عملکرد قلبی عروقی یک ارتباط پیچیده و چندگانه است.
نقش عوامل انگیزشی جهت گیری های هدفی شخصی، خودکارآمدی تحصیلی وفشارتحصیلی در تقلب تحصیلی دانشجویان داروسازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:درراستای تلاش برای فهم میزان نقش عوامل انگیزشی درتقلب تحصیلی دانشجویان، پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیرعوامل انگیزشیِ جهت گیری هدفی شخصی، خود کارآمدی تحصیلی و فشار تحصیلی بر تقلب تحصیلی دانشجویان داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تبریز صورت گرفت.
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(شناختی و فراشناختی) بر جهت گیری هدف در دانش آموزان دختر پایة دوم دورة متوسطة دوم با پیگیری شصت روزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) بر جهت گیری هدف در دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة دوم انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95- 94 است. حجم نمونه به تعداد 56 نفر (28 نفر گروه آزمایش و 28 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. گروه آزمایش در 8 جلسة 90 دقیقه ای به صورت گروهی، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناحتی و فراشناختی) را آموخته اند. در این تحقیق از مقیاس جهت گیری هدف بوفارد و همکاران(1998) استفاده شده است. تحلیل داده های خام با استفاده از spss 18و تحلیل کوواریانس انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که اجرای آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش جهت گیری هدف دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه می شود (001/0>P). همچنین این نتایج در مرحلة پیگیری نیز حفظ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قابلیت آموزش و یادگیری دارند و آموزش این راهبردها در افزایش جهت گیری هدف دانش آموزان تأثیرگذار است.