این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز انجام شده است. در این پژوهش،360 نفر از دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیرازدر رده ی سنی 17 تا 19 سال (240 دختر و 120 پسر)، در سال تحصیلی 89-88 که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به کمک پرسشنامه ی فراشناخت ولز و کارت رایت هاتون (2004)، پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای راجر، جارویس و نجاریان (1993)، ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای فراشناختی و پرخاشگری و هم چنین، بین راهبردهای فراشناختی و شیوه های مقابله با استرس در سطح 01/0 p
زمینه: پذیرش و کاربرد فناوری های مختلف در محیط های آموزشی، دامنه وسیعی از تحقیقات را به خود اختصاص داده است. سؤال های مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است که کاربران، فناوری را چگونه تصور می کنند؟ و عواملی که منجر به عدم استفاده از فناوری می شود، کدامند؟
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر پذیرش فناوری رایانه، به خصوص سهولت ادراک شده و سودمندی ادراک شده رایانه، انجام گرفت.
روش پژوهش: این مطالعه به روش آزمایشی با استفاده از طرح تک گروهی با پس آزمون انجام گرفت. به این منظور یک نمونه 127 نفری از دانشجویان ترم اول رشته کامپیوتر در مقطع کاردانی به طور خوشه ای انتخاب و بعد از شش هفته آموزش به پرسشنامه TAM که از پژوهش های گاردنر و آموروسو و کلوپینگ و مک کنی اقتباس شده بود، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که اثر مستقیم تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری بر سهولت ادراک شده کاربرد رایانه معنادار و بر سودمندی ادراک شده رایانه معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه با اضافه شدن تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری به مدل دیگر معنادار نبود، اما اثر مستقیم سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر نگرش نسبت به کاربرد رایانه با حضور تجربه کار با رایانه و تناسب تکلیف- فناوری تعدیل نشد.
نتیجه گیری: دارا بودن تجربه و تناسب تکلیف- فناوری، اثر سهولت ادراک شده کاربرد رایانه بر سودمندی ادراک شده رایانه را تعدیل می کند و هر چه تجربه فرد و تناسب تکلیف-فناوری بیشتر باشد، فرد فناوری را ساده تر ادراک می کند، اما ممکن است آن را سودمند ادراک نکند.
در روز صدها دانش آموز با ترس رفتن به مدرسه از خواب بیدار می-شوند. قلدری مشکلی است که نه تنها دانش آموزان، بلکه افراد دیگری را نیز نگران کرده است، چون این پدیده توسط والدین، معلمان و سایر افراد بزرگسال قابل مشاهده یا لمس نیست، هیچ وقت درجه شدت آن توسط این افراد درک نشده است. قلدری فرآیندی است که در آن یک فرد به صورت مداوم توسط فرد یا گروهی که از او ( چه از نظر فیزیکی و چه اجتماعی قوی ترند ) مورد آزار قرار می گیرد. دو دلیل عمده ی قربانی قلدری قرار گرفتن، ظاهر و طبقه اجتماعی است. قلدرها افرادی را به عنوان قربانی انتخاب می کنند که فکر می کنند قدری ندارند و افراد بی ارزشی هستند، (مثلاً کودکان خجالتی یا کمرو).
قلدری سریالی، رفتارهایی را تداعی می کند که با شرایط تشخیص داده شده اختلال خودشیفتگی مطابقت دارد. روند فراگیر بزرگنمایی و اهمیت به خود، نیاز به تحسین و عدم یکدلی از مشخصه های این اختلال است. افراد دارای این اختلال توانایی های خود را دست بالا گرفته و کارها و اعمال خود را خیلی بالا می برند و به همین نسبت اعمال و توانایی های دیگران را بی ارزش می انگارند و معمولاً به اصطلاح خالی بند هستند. این مقاله راهکارهایی برای جلوگیری از قلدری را بررسی می کند.
مقدمه: اخلاق پزشکی عبارت از رعایت اصول و ارزش ها در تصمیم گیری های پزشکی است که باید در هر تصمیم مربوط به سلامت افراد یا جامعه دخیل باشد. اخلاق پزشکی در برنامه ریزی، آموزش، ارایه خدمات و پژوهش وارد شده است و روزبه روز بر اهمیت آن افزوده می شود. قدمت اخلاق به 2500 سال قبل بازمی گردد و برای نخستین بار، بقراط مبانی اخلاق را با پزشکی آمیخت. در ایران نیز اخلاق با طب آمیخته بوده است؛ به خصوص بعد از اسلام، پزشکان مسلمان ایرانی مقالات و کتاب های متعددی را در این زمینه به رشته تحریر درآوردند.
نتیجهگیری: اخلاق هم برای فراگیران علم پزشکی و هم برای اساتید این رشته مهم است. نقش اخلاق در آموزش پزشکی وقتی پررنگ تر می شود که علاوه بر موضوع طبابت، اهمیت آموزش پزشکی و اهمیت رعایت اخلاق در این نوع آموزش خاص روشن شود. امید است با توجه به قدمت اخلاق در جهان و ایران، اخلاق پزشکی به عنوان جزء جدایی ناپزیر با آموزش همراه شود و اساتید این رشته بیش از پیش در فرآیند آموزش به موضوع اخلاق بپردازند که این مساله، همت مسئولان مربوطه را می طلبد
ارزش ها نقشی اساسی در تبیین، کنترل، هدایت و پیش بینی کنش های افراد ایفا می کنند و شیوه جهت گیری، کنش و تعامل آن ها را نسبت به سایر افراد تعیین و هدایت می کنند. بنابراین با توجه به اهمیت ارزش ها در تعیین و هدایت رفتار و تعاملات اجتماعی در جامعه، بررسی موضوع این مقاله به ویژه در جوامع چندفرهنگی مانند شهر بندرعباس، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این مقاله در صدد است با بهره گیری از نظریه های مربوط به تغییرات فرهنگی، ضمن شناخت وضعیت سنخ های ارزشی در بین اعضای خانواده ایرانی (والدین و فرزندان)، به بررسی تغییرات فرهنگی در خانواده بپردازد.
داده هـای این تحقیق با تکمیل 393 پـرسشنامـه (200 نفر والدین و 193 نفر فرزندان) به روش مصاحبه حضوری، از خانوارهای ساکن در شهر بندرعباس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی وضعیت سنخ های ارزشی، نشان می دهند که هم والدین و هم فرزندان، ارزش های مادی را نسبت به ارزش های فرامادی، در اولویت بالاتری قرار می دهند. هم چنین نتایج نشان داد، میزان رضایت از زندگی، تعامل اجتماعی و احساس خوشبختی فرزندان، بیشتر از والدین است و در مقابل والدین بیشتر به ارزش های مذهبی و خانوادگی توجه دارند. این مسئله احتمالاً به دلیل تاکید بیشتر والدین بر ارزش های سنتی، مذهبی و خانوادگی باشد که خود نیز، تحت تاثیر شرایط اجتماعی شدن افراد در دوران اولیه زندگی اشان است. در یک جمع بندی کلی می توان گفت، به دلیل برآورده نشدن نیازهای اولیه افراد در هر دو گروه از پاسخگویان (والدین و فرزندان)، اولویت های ارزشی بیشتر به سمت ارزش های مادی گرایش دارد. در واقع علی رغم ظهور و نمود بُعد سخت توسعه در جامعه آماری، بُعد نرم توسعه (تغییرات فرهنگی و ارزشی متناسب) هنوز تحقق نیافته است.
مقدمه: ساختار بعضی خانوادهها شرایط لازم را برای به کار گیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم میآورد. این تحقیق سعی دارد از دریچهی نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیدهی خشونت علیه زنان بپردازد .
روشکار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعهی شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونهی آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه شامل سه قسمت 1- سئوالهای مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی 2- پرسشنامهی خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسشنامهی محقق ساختهی انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد.
یافتهها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سلیر اشکال آن در زنان تجربه میشود، همچنین بین خشونت و الگوهای همکاری، همفکری، همدلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیمگیری همبستگی معکوس معنیداری وجود دارد (001/0>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاشگری در خانوادهی پدری و تصور سلطهگرایانهی مرد نسبت به زن رابطهی مثبت معنیداری موجود است (001/0>P).
نتیجهگیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد.