فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تمایزیافتگی خود، ترس از ارزیابی منفی و تفکر انتقادی با سازگاری اجتماعی در دانش آموزان انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه شهرستان قصرشیرین (1400 نفر) بود که نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های تمایزیافتگی خود، ترس از ارزیابی منفی، تفکر انتقادی و سازگاری اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین ترس از ارزیابی منفی با سازگاری اجتماعی همبستگی منفی وجود دارد. اما بین تمایزیافتگی خود و تفکر انتقادی با سازگاری اجتماعی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. در حالت کلی نیز نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود، ترس از ارزیابی منفی و تفکر انتقادی توان پیش بینی سازگاری اجتماعی را دارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که بهبود تفکر انتقادی و تمایزیافتگی خود و کاهش ترس از ارزیابی منفی می تواند منجر به سازگاری اجتماعی شود.
رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه ها به عنوان فراهم کننده، چارچوب های تجربی برای مخاطبان، نگرش های کلّی فرهنگی برای تفسیر اطلاعات توسط افراد ایجاد کرده و در نهایت می تواند بر هویت آنان تأثیر بگذارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران طراحی و اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- همبستگی است که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399، و نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 300 نفر است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه مربوط به میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی که محقق ساخته بوده و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش از طریق محاسبه ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و آزمون معنی داری نشان داد که بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در طول شبانه روز ، با بعد جمعی هویت زنان رابطه منفی و معنی دار مشاهده می شود(Sig<0/05). بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در طول شبانه روز با بعد فردی هویت اجتماعی زنان شهر تهران رابطه منفی وجود داشته لیکن معنی دار نیست(Sig>0/05). یافته ها همچنین نشان داد میان نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت اجتماعی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، آموزش های لازم برای زنان در زمینه استفاده بهینه از این شبکه ها به منظور کاهش آسیب ها در حوزه هویت اجتماعی ضروری به نظر می رسد.
پیش بینی قیم مآبی بر اساس مؤلفه های همدلی و سرایت رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
101 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه : قیم مآبی در روابط بین فردی و زندگی اجتماعی پدیده ای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطه ی آن را با دیگر سازه های روانشناختی بررسی کرده اند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بین فردی با مؤلفه های همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیام مآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیم مآبی با مؤلفه های مختلف همدلی و سرایت رفتاری است.
روش : تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه گیری به روش دردسترس صورت گرفته است. ساختار و بار عاملی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. طی مطالعه ی دوم با استفاده از پرسشنامه ی قیم مآبی ساخته شده در تحقیق اول، مقیاس واکنش پذیری بین فردی (گلبابائی و همکاران، 2022) و مقیاس همدلی (جردن و همکاران، 2016) ، رابطه ی بین مؤلفه های مختلف همدلی و سرایت رفتاری با سازه ی قیم مآبی از طریق همبستگی و مدل رگرسیونی مشخص شد.
یافته ها : نمره ی قیم مآبی با دغدغه همدلانه (0.05 p <) رابطه ی مثبت معنا دار و با پریشانی شخصی رابطه ی منفی معنادار (0.05 < p) داشت. همچنین دو متغیر دغدغه همدلانه (0.01 < p) و پریشانی شخصی (0.01 < p) به عنوان پیش بین در مدل نهایی رگرسیونی به عنوان پیش بین نمره ی قیم مآبی افراد باقی ماندند.
نتیجه گیری : رابطه ی معکوس میان دو مؤلفه ی همدلی (دغدغه همدلانه و پریشانی شخصی) با قیم مآبی مؤید لزوم توجه به پیامدهای گاه متضاد سازه های زیرمجموعه ی همدلی است. مطالعات آینده می توانند با روش آزمایشی و بررسی دیگر سازه های روانشناختی، عوامل مؤثر بر قیم مآبی را روشن کنند.
پیش بینی کننده های گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر: نقش بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
183 - 197
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود در نوجوانان دختر انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 16 تا 18 ساله شهر شیراز در سال تحصیلی 1398-1399 بود که از بین آن ها، 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390)، مقیاس اوّلیه دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، پرسشنامه خود متمایزسازی (دریک و مورداک، 2015) و پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی، 1975) گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. یافته ها : ضریب همبستگی چندگانه، برابر با 52/0=MR بود (01/0P<) و 1/27% از واریانس مربوط به گرایش به رفتارهای پرخطر به وسیله متغیرهای مذکور تبیین شد. بر اساس نتایج این پژوهش، از بین متغیرهای پیش بین، ابراز وجود (36/0-=β، 01/0>P) و تمایزیافتگی (23/0-= β و 05/0P<) رفتارهای پرخطر را پیش بینی و در مجموع 1/27% از واریانس آن را تبیین می کنند. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به ابراز وجود و تمایزیافتگی را به عنوان عوامل تاثیرگذار در رفتارهای پرخطر خاطرنشان می سازد.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزش جایگزین پرخاشگری و برنامه آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر تکانشگری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی آموزش جایگزین پرخاشگری و آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر تکانشگری نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی سه گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه می باشد. بدین منظور از بین نوجوان کانون اصلاح و تربیت شهر تهران 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله پرسشنامه تکانشگری بارات را تکمیل نمودند. سپس دو گروه آزمایشی تحت 10 جلسه 90 الی 120 دقیقه ای آموزش به شیوه "آموزش جایگزین پرخاشگری" و " ایمن سازی در مقابل استرس" قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. بعد از اتمام جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد، مجدداً هر سه گروه پرسشنامه مزبور را تکمیل نمودند. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط و به کمک نرم افزار SPSS25 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که نمرات تکانشگری شرکت کنندگان در گروه آموزش جایگزین پرخاشگری در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری را نشان می دهد، اما در نمرات گروه آزمایشی ایمن سازی در مقابل استرس در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نگردید. به علاوه در مقایسه اثربخشی دو روش آموزشی با یکدیگر تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه می توان از روش آموزش جایگزین پرخاشگری به عنوان یک روش جایگزین و یا مکمل در کنار سایر شیوه های مداخله ای برای کاهش تکانشگری و اصلاح رفتار نوجوانان استفاده نمود.
رابطه ی تعهد عاطفی با قصد و نگرش نسبت به یک رفتار منفی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بین پژوهشگران در مورد ماهیت نگرشی یا انگیزشی تعهد سازمانی توافقی وجود ندارد. این پژوهش برای بررسی یک مدل نگرشی از تعهد سازمانی انجام شده است که مبنای آن مدل نگرشی ایگلی و چایکن (1993) است.
روش: نمونه ی پژوهش شامل 256 نفر از دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه اصفهان بود که به صورت داوطلب انتخاب شدند. متغیرهای کنترل یعنی عادت، پیامد فایده گرا، پیامد هنجاری و پیامد هویت خود از طریق ویگنت بررسی گردیدند و متغیرهای دیگر یعنی نگرش به هدف، نگرش در جهت رفتار و قصد رفتار از طریق سؤال سنجیده شدند. برای تحلیل آماری یافته ها از رویکرد معادلات ساختاری، برآورد تعمیم یافته (GEE) و نرم افزار R استفاده گردید.
یافته ها: از سه مدل هم ارز معرفی شده که شاخص های برازش یکسانی داشتند، تنها یک مدل تأیید شد. نتایج نشان داد که این فرضیه که نگرش در جهت رفتار دزدی، بین نگرش به هدف (تعهد عاطفی) و قصد دزدی متغیر میانجی است، رد شد و به جای آن مدل اصلاح شده که قصد با تعهد عاطفی جایگزین شده و متغیرهای عادت، پیامد فایده گرا، پیامد هنجاری و پیامد هویت خود، نقش کنترل را ایفا می کنند؛ تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها مشخص شد که تعهد سازمانی یک متغیر نگرشی است که متغیر ملاک برای نگرش در جهت رفتار از طریق قصد است. مدل پیشنهادی ایگلی و چایکن (1993) مورد بازنگری قرار گرفته و تعهد به هدف به عنوان متغیر ملاک جایگزین شد. به مدیران و سازمان ها پیشنهاد می شود در جامعه پذیر کردن کارکنان در رفتارهای مطلوب سازمان، اهتمام جدی به خرج دهند.
تحلیل وضعیت فساد اداری براساس سلامت روان با نقش میانجی گری بهزیستی روانشناختی (مدل یابی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت فساد اداری براساس سلامت روان و با نقش میانجی گری بهزیستی روانشناختی انجام شد.
روش: روش تحقیق، توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 280 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی، پرسشنامه فساد اداری و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق با استفاده از نتایج الگوی ساختاری نشان داد که بین سلامت روان با فساد اداری (54/0-) رابطه منفی و معنی دار و بهزیستی روانشناختی (49/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. رابطه بین بهزیستی روانشناختی با فساد اداری (39/0-) منفی و معنی دار بود. همچنین رابطه بین سلامت روان و فساد اداری با نقش میانجی گری بهزیستی روانشناختی (52/0-) معکوس و معنی دار بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق، سلامت روان کارکنان سازمان می تواند هم در کاهش فساد اداری و هم در بهزیستی روانشناختی کارکنان موثر باشد.
واژه های کلیدی: سلامت روان، فساد اداری، بهزیستی روانشناختی، کارکنان، دانشگاه محقق اردبیلی.
شاخص های روان سنجی پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان پرسیدانو و هلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
39 - 54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان پرسیدانو و هلر (1983)، انجام گرفت. حجم نمونه این پژوهش 500 دانش آموز دختر دبیرستانی بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین مدارس دولتی دوره دوم متوسطه شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه پاسخ دادند. برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و ضرایب آلفای کرونباخ در زیر مقیاس های آن بین 87/0 تا 88/0 است. همچنین برای تعیین روایی عامل، از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی، علاوه بر عامل کلی پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان ، 5 عامل (حمایت، مراقبت، کمک، اطلاعات و بازخورد) را برای پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان پرسیدانو و هلر تایید کرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مؤید این است که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های نیکویی برازش مدل را تأیید می کند. یافته های تحلیل عاملی تقریباً مشابه تحقیقات انجام گرفته در فرهنگ اصلی و ضرایب پایایی و روایی نیز به نتایج تحقیقات پیشین نزدیک بود؛ بنابراین با توجه به خصوصیات روان سنجی مطلوب، این پرسشنامه ابزار مناسبی برای تعیین حمایت اجتماعی همسالان از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی است.
پیش بینی خودکارآمدی بر اساس تاب آوری، تبعیض جنسیتی ادراک شده و طرحواره های نقش جنسیتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
73 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش پیش بینی خودکارآمدی بر اساس تاب آوری، تبعیض جنسیتی ادراک شده و طرحواره های نقش جنسیتی زنان بود. خودکارآمدی، اعتماد شخص به توانایی خود در مقابله با شرایط دشوار است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف و نحوه جمع آوری داده ها از نوع همبستگی است. به همین منظور از میان معلمان زن شهر کهریزک 124 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی، خود تاب آوری، رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی و نقش جنسیتی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای تاب آوری، طرحواره های جنسیتی با خودکارآمدی رابطه مثبت و معنا دار دارند، و متغیر رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی با خودکارآمدی رابطه منفی و معنادار دارد. متغیرهای تاب آوری، رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی در طول زندگی و طرحواره نقش جنسیتی مردانه درمجموع قادر به پیش بینی 31 درصد از واریانس خودکارآمدی بودند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای تاب آوری، تبعیض جنسیتی ادراک شده و طرحواره های نقش جنسیتی در تبیین خودکارآمدی زنان معلم است. بنابراین طرح ریزی مطالعات بیشتر جهت ارتقای خودکارآمدی زنان معلم، با توجه به نقش خطیر آنان در پرورش دانش آموزان، توصیه می شود.
مدل ارتباط پرخاشگری و دیدگاه گیری اجتماعی با رفتار جامعه پسند با نقش واسطه ای اعتماد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معلمان در بسیاری مواقع نقش الگو را دارند. نظریه پردازان با انجام آزمایش های زیادی نشان داده اند که رفتار جامعه پسند از طریق قرار گرفتن در معرض الگوهای مناسب، تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ارتباط پرخاشگری و دیدگاه گیری اجتماعی با رفتار جامعه پسند با نقش واسطه ای اعتماد اجتماعی در معلمان است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان شاغل در مدارس شهر سنندج در سال 1396 می باشد که تعداد 425 نفر شرکت کننده، به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، پرسشنامه های پرخاشگری (زاهدی فر، 1375)، دیدگاه گیری اجتماعی (محققی و همکاران، 1395)، مجموعه شخصیت جامعه پسند (پنر، 2002)، اعتماد اجتماعی (صفاری نیا و شریف، 1389) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با نرم افزار آماری AMOS و با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی روابط بین متغیرهای مذکور از برازش قابل قبولی برخوردار است. ضرایب مسیر نشان دادند پرخاشگری و دیدگاه گیری اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از راه اعتماد اجتماعی با رفتار جامعه پسند در رابطه هستند. همچنین، تمامی فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به اثر معنادار پرخاشگری و دیدگاه گیری اجتماعی بر رفتار جامعه پسند و امکان دستکاری و آموزش این متغیرها، نتایج این مطالعه دارای کاربردهایی برای ارتقاء سلامت روان جامعه می باشد.
رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان: نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
65 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در همه جوامع شیوه رفتار کودکان و نوجوانان از دغدغه های اساسی نظام تعلیم و تربیت و خانواده ها است و سازگاری اجتماعی مهم ترین جنبه رشد اجتماعی هر فرد است که در ارتباط با افراد مختلف و همچنین موفقیت شغلی و تحصیلی افراد اثرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان، نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و طرح پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به فرمول کوکران 378 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت به خود نف (2003)، خوش بینی گترسوم (1982) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که شفقت به خود، خوش بینی و سازگاری اجتماعی دارای همبستگی مثبت معنادار هستند (01/0>p). همچنین سازگاری اجتماعی در رابطه بین شفقت به خود و خوش بینی دارای نقش واسطه ای بود. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش از طریق طراحی برنامه های مبتنی بر بهبود خوش بینی و شفقت به خود می توان سازگاری اجتماعی را ارتقاء داد.
محیط اجتماعی و خلاقیت: بررسی تأثیر جوّ دانشگاه بر پیشرفت خلاقانه ی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش کنونی با هدف بررسی نقش جوّ دانشگاه در پیشرفت خلاقانه ی دانشجویان انجام شد.
روش: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 362 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیشرفت خلاقانه ی کارسون، پترسون و هیگینز (2005) و پرسش نامه ی ادراک جوّ دانشگاهی خلاق بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که جوّ دانشگاه، سهم معناداری در پیش بینی پیشرفت خلاقانه ی دانشجویان دارد و می تواند ۳۱٪ از تغییرات پیشرفت خلاقانه ی دانشجویان را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: جوّ دانشگاه به عنوان متغیری اجتماعی، سهم معناداری در پیش بینی پیشرفت خلاقانه ی دانشجویان دارد.
تدوین ابعاد اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتقاء سلامت اجتماعی در بعد کلان در هر جامعه ای نشانه ای از رفاه و پیشرفت است و این امر بدون تهیه مدلی بومی و کارکردی متناسب با شرایط جامعه امکان پذیر نمی باشد. پژوهش حاضر به تدوین شاخص های سلامت اجتماعی از منظر مدیریت شهری می پردازد. روش: به منظور تدوین ابعاد اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری از روش زمینه یابی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش عبارت بودند از کلیه خبرگان در حوزه سلامت اجتماعی و مدیران شهری که 311 نفر از آن ها به شیوه در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه محقق ساخته با 20 شاخص و 114 نشانگر، دارای آلفای کرونباخ 975/0 بود که با استفاده از روش زمینه یابی (مصاحبه، گروه کانونی و دلفی) مطابق نظر گروهی از خبرگان سلامت اجتماعی و مدیران ارشد شهری جهت بررسی شاخص های سلامت اجتماعی از منظر مدیریت شهری در ایران طراحی گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تدوین شاخص ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل اکتشافی حاکی از وجود 20 شاخص و 114 نشانگر به عنوان مؤلفه های اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری بود. نتیجه گیری: با شناسایی شاخص ها و نشانگرهای سلامت اجتماعی شهری می توان آنها را در ایران اعتباریابی و هنجاریابی نمود و با تهیه چک لیستی مبنی بر این مدل، می توان به ارتقاء سلامت اجتماعی در طرح ها و پروژه های شهری کمک کرد.
مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نتایج تحقیقات نشان می دهد که شبکه های مجازی اجتماعی موجب اختلال در سلامت خانواده و افزایش روابط فرازناشویی شده اند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انجام شده است.
روش: نمونه تحقیق شامل250 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی ناصری، هوش اخلاقی لینیک و کیل، و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که هوش معنوی اثر مستقیم و معنی داری هم بر رضایت زناشویی و هم روابط فرازناشویی دارد. اما هوش اخلاقی تنها بر رضایت زناشویی اثر مستقیم معنی دار دارد. همچنین اثر مستقیم رضایت زناشویی با رابطه فرازناشویی معنی دار نشد. اما اثر مستقیم رابطه میزان استفاده از فضای مجازی با رابطه فرازناشویی معنی دار شد. در کل داده ها نشان داد که مدل پیشنهادی نیازمند اصلاح است و با حذف مسیرهای غیرمعنی دار مدل نهایی با 002/0RAMSE= برازش گردید.
نتیجه گیری: بنابراین نتایج فوق، مدل پیشنهادی به دلیل توجه به نقش عوامل فرهنگی و مذهبی می تواند مسیری مهم و متناسب با فرهنگ کشورمان در جهت افزایش رضایت زناشویی، کاهش روابط فرازناشویی و استحکام خانواده باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی و حساسیت بین فردی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دستیابی به هدف های آموزشی و پرورشی با وجود آشفتگی های عاطفی سازشی امری مشکل و غیرممکن است، بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی و حساسیت بین فردی دانش آموزان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند و براساس تکمیل پرسش نامه حساسیت بین فردی،30 نفر از دانش آموزان، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. دانش آموزان هر دو گروه به سیاهه سازگاری اجتماعی برای دانش آموزان مدارس، پاسخ دادند. گروه آزمایش، به مدت دوازده جلسه، در معرض برنامه آموزش تنظیم هیجان قرار گرفت، سپس در مرحله پس آزمون، هر دو گروه به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان، باعث کاهش حساسیت بین فردی، در گروه آزمایش در مراحل پس آزمون شد. همچنین، میزان سازگاری اجتماعی در گروه آزمایش ،در مراحل پس آزمون، افزایش یافت و مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون– پس آزمون تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه آموزش تنظیم هیجانی می تواند باعث کاهش حساسیت بین فردی و ارتقای سازگاری اجتماعی دانش آموزان شود، بهتر است که در برنامه ریزی های آموزشی و پرورشی جنبه های عاطفی و هیجانی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد
مدل تفسیری شایستگی های بین فردی در ارتباطات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی شایستگی بین فردی در ارتباطات سازمانی و نیز شناسایی ابعاد مهم و موثر بر آن و تعیین نحوه تعامل بین آنها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای بوده و شامل دو بخش کمی و کیفی است. نمونه آماری پژوهش 17 نفر از خبرگان سازمانی بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ماتریسی محقق ساخته بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد 13 بعد از ابعاد مهم و موثر بر شایستگی بین فردی در ارتباطات سازمانی عبارت انداز؛ همدلی، دیگر محوری، خودگشودگی، مدیریت تعارض، مدیریت تعاملات، انعطاف پذیری، جرات مندی، راحتی اجتماعی، بیانگری، مستقیم و بی واسطه بودن، حمایت گری، تاثیرگذاری بر دیگران و هدف محوری؛ که با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در پنج سطح تعاملی مختلف قرار گرفتند. همچنین نتایج نشان داد بر اساس تجزیه و تحلیل نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی، مستقیم و بی واسطه بودن، راحتی اجتماعی، جرات مندی و بیانگری، نسبت به سایر ابعاد قدرت تاثیرگذاری بیشتری بر شایستگی بین فردی داشتند. پس از آنها همدلی، حمایت گری، دیگرمحوری و خودگشودگی که در ناحیه پیوندی قرار گرفته بودند از ابعاد مهم موثر بر شایستگی ارتباطی بین فردی بودند. سایر ابعاد نیز در ناحیه وابسته قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت ابعاد شایستگی ارتباطی بین فردی در سطوح مختلف بر یکدیگر موثرند و تغییر در کیفیت هر بعد موجب تغییر در کیفیت ابعاد سطوح بعدی و به نوبه خود موجب تغییر در کیفیت ارتباطات سازمانی می شود.
بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی در روابط فعال سازی-بازداری رفتاری و احقاق جنسی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، مدل یابی احقاق جنسی در زنان متأهل بر اساس سیستم های رفتاری و با نقش واسطه ای سبک های تبادل اجتماعی بود. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود که تعداد 300 نفر بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های احقاق جنسی هالبرت (1992)، سیستم های رفتاری کارور و وایت (1994) و سبک های تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) پاسخ دادند. داده ها بر اساس معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد، بازداری رفتاری (01/0p<) اثر منفی و معناداری بر احقاق جنسی دارد. همچنین در بررسی اثرات غیرمستقیم سیستم فعال سازی رفتاری از طریق سبک های تبادل انصاف (01/0p<) و پیگیری (01/0p<) و فردگرایی (05/0p<) اثر مثبت بر احقاق جنسی دارد و سیستم بازداری رفتاری از طریق سبک های تبادل سرمایه گذاری افراطی، منفعت طلبی، انصاف و فردگرایی (05/0p<) اثر منفی بر احقاق جنسی در زنان دارد. نتیجه گیری : فعال سازی و بازداری رفتاری، می توانند کارکرد متفاوت سبک های تبادل اجتماعی را در احقاق جنسی در زنان نشان دهند. بنابراین بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی اطلاعات دقیق تری را در خصوص تأثیرگذاری این سبک ها بر ابعاد مختلف روابط زناشویی، فراهم می کند.
نقش تعدیل گری حمایت اجتماعی در رابطه بین حساسیت بین فردی و وابستگی به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
119 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در قرن حاضر اینترنت نقش کلیدی در توسعه معاشرت های اجتماعی ایفا می کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی در رابطه بین حساسیت بین فردی و اعتیاد به فضای مجازی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد لاهیجان درسال تحصیلی1397-98 بود که تعداد 282 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران با خطای01/0 به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای دراین طرح شرکت نمودند. پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ )1966) و حساسیت بین فردی پارکر و بایس (1989) و حمایت اجتماعی شروبورن و استوارت (1991) توزیع شد و تحلیل مسیر داده ها با نرم افزار AMOS و همبستگی داده هاSPSS بررسی شد. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد بین اعتیاد به اینترنت و حساسیت بین فردی، اعتیاد به اینترنت و حمایت اجتماعی و بین حمایت اجتماعی و حساسیت بین فردی همبستگی مثبت وجود دارد p <0/01)). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مسیر حساسیت بین فردی و وابستگی به اینترنت ( 16/0=β) در سطح 05/0، مسیر حساسیت بین فردی و حمایت اجتماعی (33/0=β) و حمایت اجتماعی به وابستگی به اینترنت ( 40/0=β) در سطح 01/0 به لحاظ آماری معنادار است. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی و حساسیت بین فردی می توانند به عنوان متغیر های کلیدی نقش مهمی در وابستگی به فضای مجازی داشته باشند. درنتیجه لازم است جهت پیشگیری، برنامه ریزی های صحیح صورت پذیرد تا سلامت روان جامعه بهبود یابد.
رابطه سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجیگری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از زمان معرفی شبکه های اجتماعی تاکنون، سرعت تحولات در زندگی دچار افزایش تصاعدی گردیده است. وابستگی به شبکه های اجتماعی می تواند، جریان زندگی انسان را دستخوش تغییرات اساسی نماید. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجیگری هوش هیجانی انجام پذیرفت. روش : طرح پژوهش همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، دانشجویان استان تهران در سال 1400 بودند که 515 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای مورد بررسی قرار گرفتند. در خصوص تحصیلات، 98/13 درصد کمتر از کارشناسی، 74/48 درصد کارشناسی، 08/24 درصد کارشناسی ارشد و 20/13 درصد دکتری شرکت داشتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه وابستگی به اینترنت و شبکه های اجتماعی یانگ (1998)، پرسشنامه سبک زندگی لعلی و عابدی (1391)، پرسشنامه نیازهای بنیادی روانشناختی گواردیا و همکاران (2000) و پرسشنامه هوش هیجانی اسکات (1998) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های سبک زندگی، نیازهای بنیادی روانشناختی و هوش هیجانی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (P<0.01). با توجه به شاخص های CFI, GFI, RMSEA به ترتیب با مقادیر 057/0، 949/0 و 967/0 برازش مدل تأئید گردید. همچنین، نقش واسطه ای هوش هیجانی در ارتباط سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مشخص گردید. نتیجه گیری : بنابراین از طریق بهبود سبک زندگی و نیازهای بنیادی روانشناختی می توان، نسبت به اصلاح وابستگی به شبکه های اجتماعی اقدام نمود.