فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷۹۲ مورد.
مقایسه نقایص شناختی در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع I و بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نقایص شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I با بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، انجام شده است. نمونه شامل 30 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و 30 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بود که پس از رسیدن به سطح باثبات و کاهش علایم مرضی از بین بیماران مرد بستری در سه بیمارستان رازی، آزادی و سعادت آباد شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دو گروه در متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، طول مدت بیماری و بستری فعلی با یکدیگر همتا شدند. سپس با استفاده از آزمون شناختی- عصبی کاگنیستات (NCSE؛ کیرنان و مولر، 1985-1987) که 5 حیطه اصلی شناختی شامل زبان، حافظه، توانایی ساختاری، محاسبات و استدلال را می سنجد، مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقایسه نتایج با آزمون آماری t مستقل نشان داد که اختلاف آماری معنادار بین عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و بیماران دوقطبی نوع I در حیطه های جهت یابی، توجه و دقت، درک مطلب، تکرار، نامیدن، محاسبات، تشابهات و قضاوت وجود داشت، ولی در حافظه و توانایی ساختاری بین دو گروه تفاوت معنادار دیده نشد (05/0>P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی عملکرد شناختی ضعیف تری نسبت به بیماران دوقطبی نوع I داشتند و این ضعف در حیطه های جهت یابی، توجه و دقت، درک مطلب، تکرار، نامیدن، محاسبات، تشابهات و قضاوت کاملاً مشهود است.
شناسایی علائم شاخص در اختلال های روان پریشی: اختلال های اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و خلقی دو قطبی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی علائم شاخص در اختلال-های روان پریشی یعنی اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و دو قطبی بود. روش پژوهش از نوع پس رویدادی بود که به شیوه در دسترس 204 بیمار دچار اختلال های روان پریشی بستری در بیمارستان های فاطمی و ایثار شهرستان اردبیل انتخاب و با مصاحبه نیمه ساختار یافته- مقیاس درجه بندی روان پریشی چواینارد و میلر (b و a1999) بررسی شدند. از این تعداد 84 نفر دچار اسکیزوفرنی، 52 نفر دچار اختلال افسردگی اساسی و 68 نفر نیز دچار اختلال خُلقی دو قطبی بودند. تحلیل اطلاعات با دو آزمون تحلیل عامل و تحلیل تشخیصی انجام شد. یافته ها نشان دادند در کل در سه گروه بیمار بستری، چهار عامل توهم جسمی، هذیان قدرت مافوق حسی، اختلال عمل در نتیجه افکار و توهم شنوایی به ترتیب با 8/11%، 7/8%، 5/5%، 3/5% وجود دارد. در گروه اختلال اسکیزوفرنی پنج عامل اختلال در ادراک محیط، توهم جسمی، هذیان مذهبی فراحسی، اختلال عمل در نتیجه افکار، توهم شنوایی به ترتیب 47/10%، 72/7%، 29/6%، 28/6% و 26/6% است. در گروه اختلال خُلقی دو قطبی پنج عامل هذیان همه کار توانی، توهم شنوایی، خطای ادراکی، توهم دهلیزی ـ حرکتی و حواسپرتی به ترتیب 25%، 38/11%، 2/8%، 5/6% و 4/5% است و در گروه افسردگی اساسی هفت عامل هذیان نامتجانس با خلق شامل هذیان حسادت و فراحسی، انواع توهم شنودی غیرکلامی، تحریف ادراکی، توهم جسمی، حواس-پرتی، تفکر جادویی، هذیان جنسی به ترتیب 27%، 9/11%، 9/8%، 5/6%، 8/5%، 6/5% و 2/5% وجود دارد. نتیجه گیری: در 2/63% از موارد اختلال های مورد مطالعه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته- مقیاس درجه بندی روان پریشی درست طبقه بندی شده است.
تاثیر برنامه ی آموزش بهداشت بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از پیامدهای جراحی بایپاس عروق کرونر، طبق گزارشات میتواند با افزایش خطر مرگ و میر و ناتوانی همراه باشد؛ این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پیشگیرانه ی آموزش بهداشت بر آن انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمه تجربی در سال 1385 در مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان بر روی 54 بیمار قلبی با عمل جراحی بای پاس که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، انجام شد. علاوه بر مقیاس افسردگی بیماران قلبی، جهت سنجش آگاهی، نگرش، مهارت و رفتارهای خودیاری از پرسش نامه ی خود ساخته قبل و بعد از آموزش استفاده گردید. برنامه ی آموزشی به صورت 9 جلسه ی هفتگی (مجموعا 2 ماه)90-60 دقیقه
ای برای گروه آزمون انجام شد و سپس بیماران به مدت دوماه پی گیری شدند. در تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS و آزمون های تی زوج، تی مستقل و مان ویتنی استفاده گردید.یافته ها: بعد از آموزش، میانگین نمرات آگاهی، نگرش، مهارت ها و رفتارهای خودیاری افزایش معنیدار یافتند (001/0>P). میانگین نمره ی افسردگی قبل از آموزش در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند اما بعد از آموزش میانگین نمره ی افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد به میزان معنداری کاهش یافت (001/0P<) که خصوصا در چهار بعد قضاوت نسبت به بیماری، خلق، ناامیدی وخستگی بین دوگروه اختلاف معنی دار مشاهده گردید (001/0P<).نتیجه گیری: برنامه ی آموزش بهداشت در افزایش رفتارهای پیشگیری کننده و کاهش سطح افسردگی در بیماران پس از عمل جراحی بای پاس کرونر بسیار موثر می باشد.
"
تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بررسیهای جهانی نشان میدهد که جمعیت سالمندان به علت ارتقاء سطح بهداشت در حال افزایش است، این در حالی است که این گروه همچنان مشکلات بهداشتی ـ درمانی زیادی را تجربه میکنند به طوری که یکی از مشکلات اساسی سالمندان مساله افسردگی است . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان ساکن شهرکرد انجام شده است .
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که تعداد 64 نفراز سالمندان مراجعه کننده به کانون بازنشستگان کشوری شهرکرد در سال 1385 به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون خاطرهگویی گروهی و در گروه شاهد جلسات گروهی به طول 8 جلسه و هر جلسه به مدت یک و نیم ساعت انجام شد. میزان افسردگی واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه افسردگی سالمندان ارزیابی گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و تی زوجی تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین امتیاز افسردگی سالمندان گروه آزمون از 95/17 قبل از مداخله به 92/12 بعد از مداخله رسید و نتایج اختلاف معنیداری را در این گروه نشان داد(04/0=p)، این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله اختلاف معنیداری مشاهده نشد .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت که خاطرهگویی گروهی بر کاهش میزان افسردگی سالمندان موثر است، لذا میتوان این تکنیک را که مورد بیتوجهی قرار گرفته است، به طور آسان، و قابل اجرا در تمام مراکز نگهداری سالمندان و یا در منزل به کار برد.
" افسردگی کهنسالان از چیست و چه باید کرد "
حوزههای تخصصی:
رابطه اقدام به خودکشی و دوره های مختلف سیکل ماهیانه در زنان ارجاع شده به اورژانس مسمومین شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رابطه همبودی اختلالات شخصیت کلاستر B و اختلال افسردگی اساسی با عود افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه تعیین رابطه همبودی اختلالات شخصیت کلاستر B و افسردگی اساسی با عود افسردگی میباشد.
بررسی رابطه بین سابقه انواع بدرفتاری والدین در دوران کودکی با افسردگی دوران بزرگسالی در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه و سهم نسبی انواع بدرفتاری والدین در تبیین افسردگی بوده است.به همین منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه بیماران افسرده مراجعه کننده، به مراکز مشاوره شهر اصفهان طی سالهای 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمد خانی استفاده شد.بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ازبین انواع بد رفتاری والدین در دوران کودکی مرتبط با افسردگی، بدرفتاری عاطفی(23./.)، بدرفتاری جسمی (27./.)، بدرفتاری جنسی (32./.) تبیین کننده افسردگی بیماران بزرگسال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.
مقایسه طرح واره های ناسازگارانه اولیه بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی با بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه طرح واره های ناسازگارانه در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی، بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی انجام شد.
روش: در یک طرح پژوهشی مقایسه ای- مقطعی، نمونه ای 63 نفر متشکل از 16 بیمار افسرده اقدام کننده به خودکشی ، 22 بیمار افسرده غیراقدام کننده به خودکشی و همچنین 25 نفر از جمعیت غیربالینی که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، بااستفاده از پرسشنامه طرح واره های یانگ (YSQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی، تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس یک طرفه چندمتغیره با روش تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار نمره طرح واره ها در سه گروه شرکت کننده در پژوهش بود. به این ترتیب که دو گروه بالینی در تمامی طرح واره های ناسازگارانه اولیه با گروه غیربالینی تفاوت داشتند (001/0p<)، ولی دو گروه بالینی فقط در سه طرح واره محرومیت عاطفی، وابستگی و بی کفایتی، و آسیب پذیری در مقابل صدمه و بیماری با یکدیگر تفاوت معنا دار داشتند (05/0p<). این تفاوت ها مستقل از شدت افسردگی بیماران بود) 074/0>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش فوق، با یافته های پژوهش های مشابه همسو و حاکی از تفاوت ساختار شناختی در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی با بیماران افسرده غیراقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی است. این یافته ها همچنین تاییدکننده نظریه شناختی و نشان دهنده اهمیت انجام مداخلات درمانی بر سه طرح واره محرومیت عاطفی، وابستگی و بی کفایتی، و آسیب پذیری بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی در مقابل صدمه و بیماری است.
مطالعه مقدماتی رابطه نشانگان پیش قاعدگی و افسردگی با باورهای فراشناختی در زنان دانشجو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه افسردگی و نشانگان پیش قاعدگی با باورهای فراشناختی زنان دانشجو بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحلیل همبستگی و جامعه آماری آن، دانشجویان زن و دختر رشته روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 86-85 بود. سی نفر دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسش نامه های فراشناخت، افسردگی بک و پرسش نامه محقق ساخته نشانگان پیش قاعدگی بود. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزارSPSS13 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که خرده مقیاس باورهای فراشناختی منفی، در مورد غیر قابل کنترل و خطرناک بودن نگرانی، رابطه معنی داری با نشانگان پیش قاعدگی داشته است (P<0.05). همچنین بین تمام باورهای فراشناختی ناکارآمد و میزان افسردگی دوران ماهیانه زنان رابطه وجود داشت (P<0.05).. نتیجه گیری: ویژگی های فراشناخت ممکن است در ایجاد و تداوم نشانگان پیش قاعدگی و افسردگی در زنان موثر باشد.
تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت روان بزرگسالان کم شنوای پس از زبان آموزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: کم شنوایی می تواند بر سلامت جسمی و روانی- اجتماعی افراد تاثیر گذاشته و موجب ضعف خودباوری، زودرنجی، انزواطلبی، نا امیدی، افسردگی و اضطراب آنها شود. کاشت حلزون به عنوان یکی از وسایل کمک شنوایی منجر به بهبود شرایط روانشناختی افراد کم شنوا می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی بزرگسالان کم شنوایی پس از زبان آموزی صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی – مقایسه ای که به صورت مورد – شاهدی انجام شد، به روش ساده و در دسترس 24 فرد کم شنوا که تحت عمل کاشت حلزون قرار گرفته بودند و 25 فرد کم شنوا که کاندید دریافت کاشت حلزون بودند با رعایت همتاسازی از بیمارستانهای شهر تهران انتخاب و گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی آنها با استفاده از پرسشنامه های هندیکپ گیجی(DHI)، افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II)، اضطراب بک(BAI) و سلامت عمومی (GHQ) مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات افسردگی و اضطراب مؤید کاهش این شاخصه های روانشناختی در گروه کاشت حلزون شده است که این کاهش در افسردگی معنا دار است. در مورد سلامت عمومی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین نمرات گیجی نشان دهنده افزایش این اختلال در گروه کاشت حلزون شده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کاشت حلزون در کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود وضعیت روانشناختی افراد کم شنوا مؤثر باشد، اگرچه این تاثیر در مورد اضطراب و سلامت عمومی خیلی چشمگیر نیست. همچنین کاشت حلزون منجر به گیجی بیشتر می شود.
"