فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به موادمخدر یکی از پدیده های خطرناکی که نس ل بش ر را در معرض انحطاط روانی، اخلاقی و جسمانی قرار می دهد. اعتیاد هزینه های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی گزافی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. اعتیاد اختلالی چند عاملی است که اغلب سیری مزمن و عودکننده دارد. آنچه در این زمینه مهم است، این است که اعتیاد امری قابل پیشگیری و قابل درمان است، اما درمان آن ساده نیست چرا که اعتیاد ابعاد گوناگون دارد. پیشگیری، موثرتر و کم هزینه تر از درمان است و با شناخت عوامل، ویژگی ها و خصیصه هایی که افراد را در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می کند، شروع می شود. در سال های اخیر توجه روان شناسان به مفهوم روان شناسی مثبت جلب شده است. نتایج پژوهش ها نشان داده اند که ظرفیت های روان شناختی از قبیل امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی در کنار هم عاملی را با عنوان سرمایه روان شناختی تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، متغیرهای روان شناختی امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی نقش مهمی در پیشگیری و درمان اعتیاد دارند. با شناخت سرمایه های روان شناختی مثبت (خوش بینی، تاب آوری، خودکارآمدی و امید) می توان از گرایش افراد به اعتیاد پیشگیری کرد و حتی می توان درمان موثر و متناسب با شرایط افراد وابسته به مواد انتخاب نمود.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی بر افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضر اثربخشی آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی بر افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش ناحیه چهار اهواز، جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده، که 50 نفر از آنان (25 نفرگروه آزمایشی و 25 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش در معرض 11 جلسه آموزشی مهارت های خودآگاهی هیجانی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس کنترل تکانه هوش هیجانی بارآن (1997) و آزمون استعداد گرایش به اعتیاد زرگر (1385) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت خودآگاهی هیجانی در گروه آزمایش باعث افزایش کنترل تکانه و کاهش استعداد گرایش به مصرف موادمخدر در آنان شد. نتیجه گیری: برای ارتقاء رفتارهای پیشگیری از سوء مصرف موادمخدر، آموزش مهارت های خودآگاهی هیجانی ضروری است.
اثربخشی هیپنوتیزم درمانی بر پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع در افراد ترک کننده مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی هیپنوتیزم درمانی بر پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع در افراد ترک کننده مواد محرک صورت گرفت. روش: در یک طرح نیمه آزمایشی گروهی 40 نفری با تشخیص وابستگی به مواد محرک که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده بودند و گروه گواه که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی 5 جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش هیپنوتراپی قرار گرفتند. افراد از طریق آزمایش مرفین، مقیاس تکانشگری ارنست بارت و مقیاس ولع مصرف مواد قبل از شروع درمان و پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند.گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد و در انتظار درمان بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش هیپنوتراپی در پیشگیری از عود، کاهش تکانشگری و ولع مصرف مواد موثر بود. نتیجه گیری: آموزش هیپنوتراپی را می توان به عنوان درمان جایگزین در کنار سایر مداخلات روان شناختی در درمان وابستگی به مواد محرک مورد استفاده قرار داد.
اثربخشی مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بر بهبود کیفیت زندگی و مهار عقاید وسوسه انگیز درافراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاورهرفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بربهبود کیفیت زندگی ومهار عقاید وسوسه انگیز در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد می باشد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر در سال 1394 در شهرستان ارومیه بوده است. نمونه پژوهش شامل 40 نفر مرد در گستره سنی 20 تا 45 سال با اختلال سوءمصرف مواد بودند که به روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. سپس برنامه مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. گروه گواه در طول این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های عقاید وسوسه انگیز و کیفیت زندگی استفاده گردید. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بر افزایش کیفیت زندگی و بهبود عقاید وسوسه انگیز گروه آزمایشی تاثیر داشته است. همچنین اثربخشی این روش در پیگیری یک و نیم ماهه از ثبات نسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر شیوه اثربخش بر کنترل و درمان در افراد وابسته به موادمخدر بوده و می تواند به عنوان یک برنامه مداخله روان شناختی در مراکز درمانی مورد استفاده درمان گران قرار گیرد.
ترسیم نقشه موضوعی مقالات مرتبط با اعتیاد با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی در پایگاه مدلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ﺑﺎ ﺗﺮﺳیﻢ ﮔﺮاﻓیکی یک حوزه علمی، راه ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ و دﻗیﻖﺗﺮ آن ﺷﺎﺧﻪ از داﻧﺶ ﺑﺸﺮی و ﺗﺒﺪیل ﻣﻔﻬﻮم اﻧﺘﺰاﻋی آن ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮﻣی ﻋیﻨیﺗﺮ ﻫﻤﻮار ﻣیشود. هدف از این پژوهش، ترسیم نقشه موضوعی مقالات مرتبط با اعتیاداست. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی با رویکرد علم سنجی انجام شد. توصیف گرهای مقالات مرتبط، با جستجوی عبارت «behavior, addictive» در سرعنوان موضوعی «مش»، از وبگاه پاب مد در بازه زمانی 2014-2005، استخراج شدند. تحلیل داده ها و ترسیم تقشه علمی با استفاده از نرم افزارهای Ucinet، Netdraw و Ravar Matrix انجام شد. یافته ها: رشد تولیدات علمی در حوزه اعتیاد در بازه زمانی پژوهش سیر صعودی دارد. با توجه به شاخص های مرکزیت، مفاهیمی از قبیل: اختلالات مرتبط به سوءمصرف مواد، سیگار و دخانیات، و ... از پرکاربردترین موضوعات این حوزه به شمار می روند. نتیجه گیری: استفاده از شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی در تحلیل نقشه های علمی موثر است. دانش و بینش جدیدی که از طریق تحلیل نقشه های موضوعی به دست می آید، به مسئولین و نهادهای ذی ربط حوزه اعتیادکمک می کند.
اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد و ملاحظات درمانی
حوزههای تخصصی:
همبودی اختلالات روان پزشکی و سوءمصرف مواد یک پدیده ی شناخته شده و بسیار پیچیده است. مشکلات و علائم روانی می توانند مرتبط با مصرف، غیر مرتبط با مصرف و یا ترکیبی از هر دو حالت باشند. به همین دلیل شناسایی و درمان اختلالات روان پزشکی همبود در بهبود پیامدهای درمانی اهمیت اساسی دارد. در این مطالعه اصول راهنمای تشخیص اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد و ملاحظات درمانی آن ها مرور شده است. واژه «اختلالات همبود» در اینجا به معنای اختلال یا اختلالات روان پزشکی است که همراه با اختلالات مصرف مواد در یک فرد وجود دارد. اختلالات روان پزشکی همبود با اعتیاد می تواند «اولیه» باشند، یعنی مستقل از اعتیاد وجود داشته باشند یا «ثانویه» به مصرف مواد ایجادشده و یک اختلال «القاء شده توسط مواد» باشند. بیماران ممکن است هنگام پذیرش، اختلالات همبود قابل شناسایی داشته باشند یا ممکن است علائم در طول درمان پدیدار شوند. در صورت عدم شناسایی دقیق اختلالات روان پزشکی همبود و پرداختن متناسب به درمان آن ها، این اختلالات سیر بهبودی بیماران را تحت تاثیر قرار داده و عامل مهم تعیین کننده در درمان اعتیاد می باشند.
مروری بر عوامل مخاطره آمیز فردی، بین فردی، محیطی و اجتماعی مرتبط با گرایش به سومصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف و وابستگی به مواد مخدر، یکی از معضلات و نگرانی های عمده جهان امروز و عامل بازدارنده رشد و شکوفایی جامعه است. پژوهش حاضر باهدف بررسی و مرور جامع عوامل مخاطره آمیز فردی، بین فردی، محیطی و اجتماعی مرتبط با گرایش به سوءمصرف مواد مخدر طبق تحقیقات انجام شد. بر همین اساس اطلاعات این مطالعه به روش تحلیلی-کتابخانه ای جمع آوری گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل فردی، بین فردی، اجتماعی و محیطی مورد توافق اکثر مطالعات در گرایش به اعتیاد بوده است. لذا پیشنهاد می گردد که هر برنامه پیشگیرانه از اعتیاد در کشور ضمن اینکه باید بر مبنای فرهنگ و ظرفیت های مناطق مختلف کشور تدوین گردد، باید چندجانبه و براساس کاهش عوامل خطر و تقویت عوامل محافظ باشد.
تاثیر درمان شناختی-رفتاری بر رضایتمندی زناشویی افراد معتاد
حوزههای تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی-رفتاری بر رضایتمندی زناشویی در افراد معتاد بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل 100 نفر افراد معتاد مراجعه کننده به مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد نیکو سلامت شهرستان قروه در سال 1392 بود. 28 ن ف ر از افراد معتاد متاهل با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش 13 جلسه روان درمانی رفتار-شناختی را به صورت گروهی دریافت کردند، اما گروه کنترل تحت هیچ گونه آموزشی قرار نگرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد و جهت تحلیل داده ها ازآمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های رضایتمندی زناشویی (رضایت از شخصیت همسر، سطح ارتباط، حل تعارض، رضایت از اوقات فراغت، رابطه جنسی، احساسات و علائق مربوط به خویشاوندان و دوستان) در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر بود. نتیجه گیری می شود که با توجه به اهمیت سطح رضایتمندی زناشویی در دوره ترک مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه درمان شناختی-رفتاری به افزایش سطح رضایتمندی زناشویی افراد چه در زمان ترک و چه پس از ترک مواد کمک کنند.
مطالعه قوم نگارانه ی هنجارها و توصیه های عامیانه تشویق کننده مصرف مواد مخدر (مورد مطالعه: قوم عرب شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه خرده فرهنگ ها یکی از مهمترین شیوه ها برای شناخت و بررسی آسیب های اجتماعی می باشد. سهم مردم نگاری، در زمینه پژوهش در مواد مخدر، تمرکز بر روابط اجتماعی با محوریت استفاده از مواد مخدر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی خرده فرهنگ های قومی (قوم عرب شهرستان اهواز) و هنجارها و توصیه های عامیانه ی تشویق کننده مصرف مواد مخدر است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش قوم نگاری انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شد. قلمرو این بررسی، خرده فرهنگ قوم عرب بود. برای تحلیل داده های پژوهش، از روش کدگذاری سه مرحله ای بهره گرفته شد. مرحله ی اول، کدگذاری باز بود که مفاهیم مهم استخراج شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، کدهای محوری از تلخیص مفاهیم مقولات مهم بیرون کشیده شد. یافته ها: علل گرایش به باورها و آداب و رسوم، تعلیم نادرست والدین با توجه به بعد نسبتا بالای خانواده های اعراب، تبلیغات غلط فرهنگی، علم نداشتن، نبودن امکانات رفاهی، بیکاری، سطح پایین کیفیت زندگی و تبعیت از آداب و رسوم قومی در زمینه مصرف مواد مخدر بود. در خصوص باورهای عامیانه تشویق کننده مواد مخدر یافته ها نشان داد درک و ارزش های مشترک می تواند قواعد روشنی برای استفاده کنندگان مواد مخدر باشد. دانش در مورد مصرف مواد مخدر از طریق یک شبکه به هم پیوسته اجتماعی، که بیشتر نشان دهنده وجود یک خرده فرهنگ مواد مخدر است، منتقل می شود. نتیجه گیری: می توان استدلال کرد که باورها و هنجارهای تشویق کننده مصرف مواد مخدر، برای درمان و یا کاهش درد ناشی از بیماری ها از قدیم الایام در طب سنتی رواج داشته است.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی افراد وابسته به شیشه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی در افراد وابسته به شیشه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهرستان رودسر در سال 1395 بودند. 24 فرد وابسته به مصرف شیشه که کمترین نمره را در خودکارآمدی و بیشترین نمره را در افسردگی کسب کرده بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش شناختی-رفتاری را طی 12 جلسه90 دقیقه ای دریافت کرد وگروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. گروه آزمایش و کنترل به پرسش نامه های خودکارآمدی و افسردگی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که درمان-شناختی رفتاری به شکل معناداری منجر به کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی در گروه آزمایش شد. در مجموع، نتایج نشان داد که درمان شناختی -رفتاری در افزایش خودکارآمدی و کاهش افسردگی اثربخش است و می توان از آن استفاده کرد.
نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزند پروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان انجام شده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان پسر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده). برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ممیز به شیوه همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) پیش بینی کننده خوبی برای پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی می باشد. نتیجه گیری: یافته ها نقش و اهمیت متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه های فرزندپروری و ادراک حمایت اجتماعی در سوءمصرف مواد را متذکر می سازد.
استروئیدهای آنابولیک: مروری بر تاریخچه، شیوع و سوءمصرف در میان ورزشکاران و غیر ورزشکاران
حوزههای تخصصی:
آندروژن های منسوب به استروئیدهای آنابولیک در دهه های اخیر جهان را با مشکلات سوءمصرف مواجه کرده است. مصرف تستوسترون ها به صورت مجزا از سال ۱۹۳۰ و به عنوان آندروژن به سرعت رشد و توسعه پیدا نمود. طولی نکشید که ورزشکاران به تأثیرات هورمونی این مواد پی برده و به همین منظور مصرف آن به سرعت در میان ورزشکاران نخبه و بدنسازکاران در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ گسترش یافت. بنابراین تا قبل از سال های ۱۹۸۰ استروئیدهای آنابولیک شیوع وسیعی در میان ورزشکاران پیدا نموده و حتی در افراد عادی نیز نفوذ پیدا کرد. امروزه اکثر مصرف کنندگان مواد استروئیدی را ورزشکاران رقابتی تشکیل نمی دهد بلکه بسیاری از مردان در سنین جوانی عمدتاً از این داروها برای بهبود ظاهر شخصی خود استفاده می کنند. سوءمصرف مواد استروئیدی هم اکنون در بیشتر مناطق جهان از قبیل کشورهای اسکاندیناوی، ایالات متحده آمریکا، برزیل و بسیاری از کشورهای انگلیسی زبان شیوع گسترده ای پیداکرده است. ایران نیز یکی از کشورهایی است که در سالیان اخیر به صورت خطرناکی سوءمصرف مواد استروئیدی را در الگوهای مصرفی بسیاری از جوانان جای داده است. بنابراین نیاز به مداخلات پیشگیرانه در این حوزه می باشد.
رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عاطفه منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عواطف منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی بود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر همبستگی از نوع مطالعات ساختاری بود. جامعه آماری شامل معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد استان آذربایجان غربی بود که در 6ماهه دوم 1394در مراکز بستری شده بودند (N=526). نمونه مورد مطالعه 216 نفر از افراد مذکور با استفاده از نمونه گیری دردسترس از جامعه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری، عاطفه منفی پاناس، مشکلات تنظیم هیجان، افسردگی بک و ولع مصرف پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد که ضرایب استاندارد مسیر مشکلات تنظیم هیجان به ولع مصرف (0/62 =β)؛ مسیر مشکلات تنظیم هیجان به افسردگی (0/35 =β)؛ مسیر عواطف منفی با ولع مصرف(0/59 =β)؛ مسیر عواطف منفی به افسردگی (0/41=β) و مسیر افسردگی به ولع مصرف (0/43 =β) در سطح آماری معنا دار بود؛ و همچنین حدپایین و حد بالای مسیرهای غیرمستقیم مشکلات تنظیم هیجان و عاطفه منفی به ولع مصرف از طریق افسردگی صفر را در بر نگرفت و این حاکی از معنا دار بودن این مسیرهای غیر مستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه یکی از مشکلات اساسی جامعه اعتیاد است واین معضل بیشتر افراد فعال جامعه را درگیر خود کرده، و افسردگی و کنترل هیجانات نقش اساسی در این مشکل دارد؛ پیشنهاد می شود خانواده ها و دستگاه های دولتی در پیشگیری از اختلالات رفتاری فعال تر عمل کنند و از مراکز مشاوره جهت درمان و آموزش مهارت های زندگی بهره مند شوند.
اثربخشی آموزش معنویت با تاکید بر آموزه های دین اسلام بر کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آموزش معنویت مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد انجام شد. جامعه آماری شامل افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز متادون درمانی شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 90 نفر از افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از بین آن ها، 30 نفر از این افراد که در پرسش نامه کیفیت زندگی پایین ترین نمرات را گرفتند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 9 جلسه دو ساعته آموزش معنویت قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. گروه آزمایش و کنترل پرسش نامه کیفیت زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش معنویت با تاکید بر آموزه های دین اسلام به طور معنی داری در ارتقاء کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد مؤثر بود. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه آموزش معنویت به افزایش سطح کیفیت زندگی این افراد کمک کنند.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، استرس و اضطراب معتادانِ ترک کرده زندانِ مرکزی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه حجم عظیمی از هزینه های سازمان زندان ها، شامل جرایم مرتبط با اعتیاد یا بازپروری آن ها می شود، با این حال بازگشت مجدد به اعتیاد تمامی این هزینه ها را تبدیل به سراب می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش علائم افسردگی، استرس و اضطراب معتادان ترک کرده بند پاک زندان مرکزی تبریز بود. روش: بدین منظور، تعداد 50 نفر مددجو به روش نمونه گیری در دسترس، از بین جامعه آماری 189 نفری زندانیان ترک کرده ی مرد زندان مرکزی تبریز انتخاب و به تصادف به دو گروه تقسیم شدند. پرسش نامه های اضطراب، افسردگی و استرس، قبل و بعد از مداخله ی درمانی به روش درمان گروهی پذیرش و تعهد، در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان گروهی پذیرش و تعهد بر کاهش میزان استرس و اضطراب مددجویان موثر بوده، ولی بر میزان افسردگی آن ها تاثیری نداشت؛ نتیجه گیری: در کنار درمان گروهی پذیرش و تعهد، بهتر است از سایر درمان های مکمل نیز استفاده شود و همچنین محققان باید آثار بلند مدت این درمان را نیز مورد توجه قرار دهند.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی در بیماران معتاد می باشد. روش: این تحقیق بر روی جامعه بیماران معتاد شهرستان مهاباد انجام گرفت. به شیوه نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب شدند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت مقایسه دو رویکرد واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی، گروه ها در معرض واقعیت درمانی گروهی و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسش نامه DASS-21 در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد علائم خلقی در گروه تحت تاثیر واقعیت درمانی گروهی نسبت به گروه تحت تاثیر دارودرمانی به طور معناداری از بهبود بیشتری بر خوردار بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی مناسب در درمان علائم خلقی معتادان مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک و افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک و افیون بود. روش: در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک و افیون به صورت در دسترس 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک انتخاب شدند و پرسشنامه های انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی فرم پنج در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج تابع تشخیصی نشان داد هیجان خواهی و انقطاع پاداش تأخیری توانسته اند 66/86 درصد افراد مواد محرک و 44/84 درصد افراد مواد افیونی را درست گروه بندی کنند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 60/85 درصد کل نمونه درست طبقه بندی شده اند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این دو اختلال به این متغیرها توجه ویژه شود.
بررسی اثربخشی تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی بر ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان شیشه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع سوءمصرف شیشه و لزوم درمان های مناسب برای آن، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی بر کاهش میزان ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان شیشه بود.
روش کار: این مطالعه ی بالینی، در طی آذر 1393 تا تیر 1394 با جامعه ی آماری افراد مبتلا به حداقل یک سال سوءمصرف شیشه (بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و انجام آزمایش) مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد مهرآوران و مرکز درمان پرهیزمدار مشهد، انجام شد. از طریق نمونه گیری هدف مند 21 نفر، انتخاب و به شیوه ی تصادفی در سه گروه برابر (تحریک آندی راست، تحریک آندی چپ و شم) قرار گرفتند. از پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، سنجش ولع پایه ی مصرف آمفتامین، آزمون تصویری سنجش ولع القایی مصرف شیشه استفاده شد. داده ها با کمک آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 20 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی تاثیر معنی داری در کاهش میزان ولع القایی مصرف کنندگان دارد (002/0=P). در حالی که تحریک این ناحیه به صورت آندی راست/کاتدی چپ در کاهش ولع مصرف تاثیر معنی داری داشت (001/0=P)، تحریک آندی چپ/کاتدی راست با کاهش معنی داری در میزان ولع، همراه نبود (397/0=P). بر خلاف ولع القایی، تحریک ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی چپ و راست در کاهش ولع پایه ی آزمودنی ها موثر بود (000/0=P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، به نظر می رسد می توان از تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی راست و چپ به عنوان درمان موثر در کاهش ولع مصرف پایه و القایی شیشه در بیماران سوء مصرف کننده ی آن استفاده کرد.
نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان 377 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و با استفاده از فرم کوتاه پرسش نامه سبک زندگی اسلامی، پرسش نامه استعداد اعتیاد دانشجویان و مقیاس نگرش سنج مواد مخدر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی با میزان تمایل آن ها به مصرف مواد و نیز مؤلفه های استعداد اعتیاد رابطه منفی داشته (01/0>P) و 23% از واریانس تمایل دانشجویان به مصرف مواد و 45% از واریانس استعداد اعتیاد دانشجویان با سبک زندگی اسلامی تبیین می شود. از بین مؤلفه های سبک زندگی اسلامی، مؤلفه مالی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین تمایل دانشجویان به مصرف مواد و مؤلفه اخلاقی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین استعداد اعتیاد در دانشجویان محسوب می شوند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به سبک زندگی اسلامی در دانشجویان و انجام اقدامات لازم برای ترویج و ارتقای آن به منظور پیشگیری از گرایش دانشجویان به آسیب های اجتماعی به خصوص مصرف مواد را به دنبال دارد.
عوامل مؤثر بر اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر در گذر پیشگیری کنشی با تأکید بر رویکرد اجتماع محور
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات اساسی جوامع امروزی بوده که عوامل مختلفی به خصوص عوامل بیرونی بر آن مؤثر است. بنابراین دولت ها باید به دنبال ارائه ی راهکارهای پیشگیرانه نسبت به این مسئله باشند تا بتوانند آسیب های ناشی از آن را به حداقل برسانند. مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان با معضل سوء مصرف به مواد مخدر مقابله کرد و کدامیک از روش های پیشگیری کنشی یا واکنشی موثرتر است؟ ابتدا سعی شده است که عوامل بیرونی مؤثر بر اعتیاد مورد بررسی قرار گیرد و در بحث پیشگیری، از ابعاد مختلف پیشگیری به این سؤال پاسخ داده شود. همچنین، روش های پیشگیری سه گانه در زمینه اعتیاد (یعنی اولیه، ثانویه و ثالث) و پیشگیری اجتماعی تحت عنوان شیوه های سیاست جنایی پیشگیرانه جامع از مصرف مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به عدم موفقیت پیشگیری واکنشی (پسین) در مقابله با مواد مخدر یا کاهش معضل اعتیاد، با وصف تصویب و اجرای قوانین سخت گیرانه ی کیفری، پیشگیری کنشی (پیشین) نسبت به پیشگیری واکنشی مناسب ترین شیوه برای مبارزه و کاهش آسیب های ناشی از این معضل است.