فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
مقایسه تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با نارسایی توجه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله با نارسایی توجه و عادی ، در شهر اصفهان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های کنترل بود. روش نمونه گیری دو مرحله ای بود. نمونه نهایی شامل 20 پسر با نارسایی توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) و 9 کودک عادی در گروه کنترل دوم بود. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا[1]، فرم کوتاه آزمون هوش وکسلر برای کودکان(ویسک-آر[2]) و خرده آزمون برج از آزمون عصب روانشناختی نپسی[3] . به منظور بررسی گفتار شخصی کودکان، از آن ها حین حل خرده آزمون برج فیلمبرداری شد و فیلم ها توسط سه کدگذار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که کودکان با نارسایی توجه به طور معناداری خطاهای بیشتری را نسبت به گروه کنترل اول و دوم داشتند؛ در حالیکه هم در گروه آزمایش و هم در گروه کنترل دوم (که هر دو آموزش دریافت کرده بودند) میزان گفتار شخصی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل اول که آموزش دریافت نکرده بود، افزایش یافت. با توجه به یافته پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرچه آموزش گفتار شخصی ، میزان گفتار شخصی کودکان با نارسایی توجه را افزایش می دهد اما این افزایش لزوما باعث افزایش کارکرد کودکان نمی شود، بلکه امکان دارد در مورد تکالیف دشوار نتیجه معکوس بدهد.
تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت افراد دارد، اما کودکان با اختلال اتیسم مشکل قابل توجهی در مهارت های اجتماعی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم انجام شد. در این پژوهش 24 دانش آموز پسر 6 تا10 ساله با اختلال اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از اجرای آزمون گارز به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 12 نفر) جاگماری شدند. از هر دو گروه پیش آزمون مهارت های اجتماعی به عمل آمد. سپس گروه آزمایش مداخله بازی درمانی عروسکی را در 21 جلسه ی 45 تا60 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات مداخله از هر دو گروه پس آزمون مهارت های اجتماعی گرفته شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از مقیاس مهارت اجتماعی استونی و همکاران (2010) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن (توانایی درک هیجانات و احساسات دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران، توانایی حفظ تعامل با دیگران و توانایی پاسخ دهی به دیگران) گروه آزمایش در پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته است(01/0>p). یافته ها بیانگر تأثیر مداخله بازی درمانی عروسکی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم بود. بنابراین یافته های پژوهش نه تنها اثربخشی این روش را تأیید می کند بلکه چشم انداز وسیع تر و عمیق تری را نسبت به مداخله بازی درمانی می گشاید و درمان گران را ترغیب می کند تا بازی درمانی عروسکی را به عنوان روشی مؤثر در درمان دانش آموزان با اختلال اتیسم مورد ملاحظه قرار دهند.
نقش دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
- حوزههای تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
هدف این پژوهش بررسی نقش میزان دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی درمادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بود.روش پژوهش از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالیشهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 100 مادر دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.از آزمون مقیاس سنجش اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، مقیاس استرس زناشویی استکهلمتهران، پرسشنامهتاب آوریکانرودیویدسون و مقیاس سنجش د ین داری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین استرس زناشویی با دین داری و تاب آوری رابطه منفی معنی داری وجود دارد ( 01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دین داری و تاب آوری می توانند استرس زناشویی را به طور معکوس پیش بینیکنند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان دین داری و تاب آوری نقش مهمی در پیش بینی استرس زناشویی دارند.در نتیجه آموزش مؤلفه های تاب آوری و تأکید بر افزایش دین داری می تواند به کاهش استرس زناشویی کمک کند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
مشخصه های واژگانی در گفتار بزرگسالان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی مشخصه های واژگان شامل غنای واژگانی ، تعداد کل واژگان و درصد انواع کلمات قاموسی در گفتار افراد کم توان ذهنی و نیز مشخص نمودن درصد و مقایسه آنها با گفتار افراد طبیعی است.در این مطالعه توصیفی – تحلیلی، جامعه مورد بررسی 10 بزرگسال کم توان ذهنی با بهره هوشی 40-52 و در گروه تربیت پذیر بالا قرارداشتند که از طریق آزمون گودیناف سن عقلی آنها تعیین و با 10 کودک طبیعی از لحاظ سن عقلی همسان شدند. مشخصه های واژگانی از گفتار آزاد و توصیفی بدست آمد. در بین دو گروه تعداد کل واژه ها، تعداد واژه های قاموسی و دستوری و درصد واژگان دستوری و قاموسی در هر دو نوع گفتار توصیفی و آزاد معنی دار است و غنای واژگانی در گفتار آزاد به طور معنی داری در گروه هنجار بالاتر از افراد کم توان ذهنی است (02/0 =P). افراد کم توان ذهنی علاوه براینکه از تعداد واژگان کمتری استفاده می کنند ، تنوع واژه ها بسیار کم و بیشتر از فعل و سپس از اسم برای انتقال اطلاعات خود استفاده می کنند و کلمات دستوری کمتری را بکار می برند.
اختلال دهلیزی در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مشکل اصلی کودکان دچار آسیب شنوایی کاستی های زبان و ارتباط است با وجود این، کودکان آسیب دیده شنوایی در معرض خطر بالاتری برای کاستی های حرکتی به ویژه تعادل هستند که اغلب نادیده گرفته می شود. تقریباً 20 تا 70 درصد کودکان کم شنوا دچار اختلال دهلیزی هستند که شیوع آن متناسب با درجه ی کم شنوایی تغییر می کند. بنابراین، ارزیابی اختلال دهلیزی در کودکان کم شنوای حسی عصبی برای شناسایی هرگونه تأخیر رشدی حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.
روش های انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک درکودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی های پردازش حسی، پیش نیاز پاسخ دهی اثر بخش به موقعیت ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص هستند، بنابر این اختلال در پردازش حسی می تواند زندگی روزانه فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر ارایه برخی شیوه های انطباق محیطی با ویژگی های کودکان دارای اختلال پردازش حسی و نیز روش های اصلاح این اختلال بود.
روش: این پژوهش از نوع مروری بود.
یافته ها: درمان اختلال های پردازش حسی در سه بخش عمده؛ اختلال تعدیل حسی، اختلال تمیز و افتراق حسی و اختلال حرکتی مبتنی بر حواس انجام می گیرد اما با توجه به نظریه یکپارچگی حسی، برخی برنامه های درمانی برمبنای هفت حس، در دو دسته حس های نزدیک (تعادل، عمقی و لامسه) و حس های دور ( بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) پی ریزی می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه حس های نزدیک به شکل ناآگاهانه اطلاعات حسی مهمی را برای ایجاد، حفظ و بازیابی وضعیت و هماهنگی بدن به دست می دهند، پژوهش ها، اثربخشی راهبردهای انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک را توضیح داده اند.
استیگما (داغ اجتماعی) در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: استیگما پدیده ای روانی- اجتماعی است که از برچسب زدن شروع شده و به طرد و انزوای اجتماعی می انجامد. برچسب اختلال اتیسم آغازی برای فعال سازی این پدیده در افراد با اختلال طیف اتیسم و وابستگان آن ها است. از آنجا که استیگما پیامدهای روانی و اجتماعی ناگواری برای این افراد دارد و این موضوع بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است، در این مقاله به بررسی استیگما در مادران با کودکان دارای اختلال طیف اتیسم پرداخته شد.
نتیجه گیری: این مبحث شامل تعاریف، انواع و ابعاد استیگما است و سپس به فرآیند استیگما در کودکان با اختلال طیف اتیسم و مادران آن ها به طور دقیق پرداخته شده است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری والد محور در نشانه های اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی برای بسیاری از کودکان مشکلات زیادی ایجاد می کند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی، خانوادگی و سپس در بزرگ سالی بر عملکرد شغلی و زناشوئی آن ها تاثیر سوء می گذارد. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک پسر مبتلا به این اختلال در دوره مدارس ابتدائی شهر کاشان بود. روش نمونه گیری، داوطلبانه و جایگزینی اعضای نمونه تصادفی بود. 36 نفر از 80 مادر مراجعه کننده به مراکز که بر پایه ملاک های تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی- نسخه چهارم و مقیاس کانرز والدین، دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند؛ به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (18 نفر) و گروه کنترل (18نفر) جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس کانرز والدین برای کل مادران اجرا شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان شناختی– رفتاری قرار گرفت. پس از پایان جلسات دوباره مقیاس کانرز والدین برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نشانه های نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکانی که مادران شان در گروه آزمایش قرار داشتند نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری والد محور در کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان موثر است.
مقایسه حافظه کاری و توانایی سازمان دهی و برنامه ریزی در کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اغلب پژوهشگران نقش کنش های اجرایی در بروز ناتوانی های یادگیری را تأیید می کنند. هدف این پژوهش مقایسه حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری بود.
روش: طرح پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. 120 دانش آموز مبتلا به ناتوانی های یادگیری (30 نفر نارساخوان، 30 نفر با ناتوانی ریاضی، 30 نفر با ناتوانی بیان نوشتاری، و 30 نفر عادی) به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان آزمون های هوش ریون (1938)، خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384)، ریاضیات کی مت (کرنولی و همکاران، 1976)، آزمون تشخیص نارسانویسی پژوهشگر ساخته، برج هانوی (شالیس، 1982)، و فراخنای عددی (وکسلر، 1939) را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری (نارساخوانی، ناتوانی ریاضی، نارسانویسی) به طور معناداری ضعیف تر از کودکان عادی است (05/0 > P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت مربیان کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری، تمرین هایی را برای تقویت حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی این افراد در نظر بگیرند تا در عملکرد تحصیلی آنها بهبودی حاصل گردد.
مقایسه اثربخشی هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نارسایی توجه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه رایج ترین اختلال عصب تحولی در کودکی است که سبب ایجاد مشکلات در توانایی های اجتماعی، تحصیلی، و زندگی خانوادگی فرد می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی در ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه بود.
روش: پژوهش حاضر نیمه آ زمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه دوم تا ششم مدارس کرمانشاه بود که از این میان 24 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی جای دهی شدند. پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) جهت بررسی مهارت های اجتماعی کودکان مورد استفاده قرار گرفت. پس از اجرای پیش آزمون، یک گروه آزمایش 9 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای هنردرمانی گروهی و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی عروسکی را دریافت کردند. پس از مداخله مهارت های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته و داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش افزایش معنی داری در میزان مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن داشته و این افزایش در گروه هنردرمانی بیشتر از گروه بازی درمانی بود (0/001).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که هنردرمانی و بازی درمانی می توانند به عنوان یک شیوه درمانی در آموزش مهارت های اجتماعی این کودکان به کار برده شوند.
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات رفتاری دختران شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات نوجوانان فرزندان نوجوان دختر (16-13 سال) شاهد و ایثارگر بود. 39 نفر از فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه 13 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ گودمن، 2000) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و چهار ماه بعد پیگیری اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری در نمره کل (نمره کل توانایی و نمره کل مشکلات رفتاری هیجانی) بین گروه های آزمایش متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی در مقایسه با گروه گواه وجود داشت (F=4.29,P≤0.001). در زیر مقیاس های مشکلات بیش فعالی (M=3.15) و مشکلات سلوک (M=3.23)، اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما از آموزش مهارت های اجتماعی مؤثرتر بود. در مرحله پیگیری، و در زمینه توانایی نوع دوستی، آموزش مهارت اجتماعی (M=9.53) بر مداخله متمرکز بر تروما (M=9.38) برتری داشت (01/0 >P ،F=6.98).در مجموع، این تحقیق استفاده از مداخله متمرکز بر تروما و مداخله آموزشی مهارت های اجتماعی را در جهت افزایش توانایی ها و کاهش مشکلات رفتاری در فرزندان شاهد و ایثارگر پیشنهاد می کند.
مقایسه اثر بخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی بر کاهش اختلالات درونی سازی شده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی درکاهش مشکلات درونی سازی شده کودکان انجام شد. مواد و روش ها: 30 کودک 8-7 ساله مبتلا به اختلال درونی سازی شده (اضطراب/ افسردگی، افسردگی/ انزوا) به شیوه تصادفی چند مرحله ای پس از غربالگری اولیه ی450 کودک در شهر اصفهان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به منظور تشخیص این اختلال از فهرست رفتاری کودک آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) استفاده شد. این کودکان به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانی کودک محور و والدینی قرار داده شدند. در گروه بازی درمانی کودک محور، هر کودک در 16 جلسه بازی درمانی و در گروه بازی درمانی والدینی، مادران در10 جلسه درمان گروهی شرکت کردند. مادران هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و یک مرحله پس آزمون پرسشنامه آشنباخ را تکمیل کردند. به فاصله یک ماه پس از اتمام درمان، نتایج درمان پی گیری شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد.
یافته ها: بر طبق یافته ها بین میانگین های متغیر درونی سازی شده و زیر مقیاس اضطراب در دو گروه بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانی والدینی تفاوت معنادار وجود داشت، بدین معنا که روش بازی درمانی والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای درونی ساز ی شده و اضطراب کودکان شده است، اگرچه تاثیرات این دو روش در کاهش زیرمقیاس افسردگی/ انزوا تفاوت قابل توجهی نداشته اند. به علاوه پس از یک ماه پیگیری، نتایج به دست آمده در روش بازی درمانی والدینی پایدار تر از روش بازی درمانی کودک محور مشاهده شد.
نتیجه گیری: در نتیجه می توان بازی درمانی والدینی را به عنوان روشی اثر بخش تر از روش بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات درونی سازی شده و اضطراب کودکان در نظر گرفت.
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال رفتاری انجام شد. این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-5 ساله دارای اختلال رفتاری بود که در سال 92-91 در مراکز مهد کودک شهر کرمانشاه، قرار داشتند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابتدا از بین مناطق سه گانه شهر کرمانشاه، شش مهد کودک(از هر منطقه دو مهد کودک) به تصادف انتخاب شد. 54 کودک دارای اختلال رفتاری شناسی شدند. سپس بر اساس نقطه برش پرسشنامه و شرایط ورود و خروج از مطالعه، 30 کودک( 10 دختر و 20 پسر) به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر قرار گرفتند. کودکانی که در گروه آزمایشی قرار داشتند به مدت ده جلسه هفتگی (45 دقیقه در هفته) در فعالیت شن بازی به صورت انفرادی شرکت داده شدند در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای سنجش اختلال رفتاری و مؤلفه های آن از پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم(1967) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله شن بازی درمانی، به کاهش مؤلفه های پرخاشگری/بیش فعالی، اضطراب/افسردگی، ناسازگاری و کمبود توجه در کودکان مبتلا به اختلال رفتاری منجر می شود. اما بر اختلال سلوک اثر معنی دار ندارد. چنین دستاوردی در پیگیری یک ماه حفظ شد. می توان نتیجه گرفت مداخله شن بازی در کاهش اختلال رفتاری کودکان مبتلا به اختلال رفتاری نقش مژثری دارد.