فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶۴۱ مورد.
عاملیت آدمی از دیدگاه ریچارد رورتی و پیامدهای آن در تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" انسان، موضوع تربیت است و هرگونه طرحی به منظور تربیت وی مسبوق به نگاه انسان شناختی ویژه ای است. پژوهش حاضر، در پی دستیابی به نگاهی متناسب با شرایط پیچیده اجتماعی امروز، از دریچه عاملیت آدمی به بررسی دیدگاه نو عمل گرای ریچارد رورتی می پردازد و پس از بررسی مبانی نظری، دلالت های تربیتی متناظر آنها را استنباط می کند. دیدگاه نو عمل گرایی که گونه تصحیح یافته عمل گرایی است، بر عمل آدمی تاکید ویژه دارد و عاملیت وی را به منزله مولفه محوری نظریات خویش در نظر می گیرد.
هدف تربیت اجتماعی منتج از این دیدگاه، تبدیل فرد به موجودی فعال است که در عین همراهی با جامعه می تواند خلاف باورهای متعارف حرکت کند. راه حل های بدیع ارایه کند و عاملیت خویش را در جامعه به منصه ظهور برساند. در اینجا در بررسی آرای فلسفی رورتی و نیز اصول تربیتی منتج از آن، علیه نگاه ارگانیک و عاملیت کور مطرح در نظریه وی استدلال شده است که در نظر نگرفتن اراده مستقل از عوامل بیرونی در آدمی و تقلیل آن به ارگانیسم سبب نادیده گرفتن اختیار و انتخاب او و فرو کاستن آن به حیوانی باهوش می شود. و منزلت وی را خدشه دار می کند. همچنین مقدر نبودن عالم در دیدگاه رورتی، سبب ایجاد حس وحشت و اضطراب در آدمی می شود و قدرت عمل را از او سلب می کند. سرانجام، خلاف تاریخی نگری افراطی رورتی استدلال شده است که این مساله نیز سبب پوچی و بی هدفی آدمی در اعصار مختلف شده، جهت و هدف اساسی حرکت وی را مورد تردید قرار می دهد و نوعی تشتت و پراکندگی در او به وجود می آورد. بنابراین همه اصول و نتایج مترتب بر این ادعاها نیز باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. همچنین در بخش آرای تربیتی، عملی بودن روش ها از جمله مزیت های مهمی است که در نظریات رورتی مشاهده می شود. در عین حال که گسست در امر تربیت که بر اثر تفکیک دو مرحله اجتماعی کردن و تفرد به وجود می آید، عدم تعیین معیاری برای سنجش کارآمدی واژگان نهایی و نیز تهی بودن فردیت رشد یافته با روش های تربیتی رورتی نیز از جمله انتقادات وارد به شمار می روند.
"
بررسی دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی یکی از کارکردهای مهم نظام آموزشی است. این امر از موضوعات پرچالشی است که از سوی متفکران مورد امعان نظر بسیار قرار گرفته است . ازآن جا که دیدگاههای فلسفی یکی ازمبانی نظریه های تربیتی را تشکیل می دهد‘ ارزش شناسی نیز که از مباحث مهم فلسفی است. دلالت هایی در مباحث تربیت اخلاقی خواهد داشت. دراین مقاله سعی شده است که دلالت هایی در مباحث تربیت اخلاقی خواهد داشت در این مقاله سعی شده است که دلالت های دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی که نظریه ادراکات اعتباری بخش مهمی از آن است‘ درتربیت اخلاقی (اهداف ‘ اصول ‘ وروش ) استنتاج شود. لذا ابتدا مبانی نظریه ارزش شناسی مورد بحث قرارگرفته و سپس دلالت های آن در حوزه های سه گانه اهداف‘ اصول‘ وروش تربیت اخلاقی بررسی شده است.
امکان تربیت آدمی
تحلیل تطبیقی فلسفه عدالت تربیتی؛ دیدگاه های لیبرال و جامعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم عدالت تربیتی و اصول توزیع مواهب تربیتی از دیدگاه جان رالز به عنوان نماینده لیبرالیسم و مایکل والزر به عنوان نماینده جامعه گرایی است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و تحلیل تطبیقی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مفهوم عدالت تربیتی در گذر زمان و در فرهنگ های گوناگون دارای بار معنایی متفاوت و متضمن دلالت های تربیتی مختلفی است. وفاداری جان رالز به مبانی لیبرالیسم مساوات طلبانه و طرح اصول عدالت مبتنی بر آن، جایگاه ویژه ای به تفرد و مساوات بخشیده است. همچنین، تقدم جامعه بر فرد از نگاه والزر سبب شده تا او مدافع تعلیم و تربیت همگانی و یکسان در مراحل اولیه تعلیم و تربیت باشد.
معرفی مفهوم خردمندی در روان شناسی و کاربردهای آموزشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خردمندی [1] در متون فلسفی و دینی دارای قدمتی دیرینه است، اما از حدود دو سه دهه اخیر این موضوع وارد مباحث و پژوهش های تجربی در عرصه های مختلف روان شناسی شده است. نظریه پردازان مختلف با توجه به جهت گیری فلسفی خود و حیطه ای که در روان شناسی بر آن متمرکزند، به تعریف این مفهوم پرداخته اند، ولی تاکنون تعریف مورد توافقی پدید نیامده است. روان شناسی تربیتی نیز با بهره گیری از این مفهوم، نظریه ها و شیوه هایی کاربردی برای آموزش این توانمندی یا فضیلت ارائه کرده است. این مقاله به طور خلاصه، به معرفی و مقایسه اجمالی سه نظریه جامع و جدید در این زمینه، نظریه تعادلی خردمندی [2] ، پارادایم خردمندی برلین [3] ، و مدل سه بعدی خردمندی [4] پرداخته و به برخی نظرها و یافته ها در زمینه آموزش خردمندی اشاره کرده است.
درآمدی به مبانی اسلامی روش تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی اسلامی از یکسو با تفکیک روش شناختی علوم طبیعی و علوم اجتماعی سازگار نیست و از سوی دیگر غلبه روش شناسی علوم طبیعی برعلوم اجتماعی را نمی پذیرد. ولی چون حوزه های معرفت یا رشته های علوم دارای هدف مشترک، موضوع مشترک، مبدا مشترکی هستند و حقیقت یگانه و صاحب مراتبی را تشکیل می دهند؛ روشهای تحقیق آنها مشابه هستند. انحصار روش شناختی سبب تنگ نظری محقق نسبت به پیچیدگیهای واقعیت و جنبه ها یا لایه های مختلف آن می شود. رویکرد وحدت گرایی تشکییکی در معرفت شنا سی مبنای رویکرد ترکیبی در روش شناسی است و طیف گسترده ای از ترکیبهای متناسب و سازگار روش تحقیق را پدید می آورد که به فراخور موقعیتها و مسایل هر حوزه بکار گرفته می شود.علاوه بر طرد انحصارگرایی روش شناختی، توجه به رویکرد مبناگرایی، بهره مندی از دانش معیار، ملاحظه ویژگیهای محقق دراعتبارتحقیق، توجه به سطح سوم واقعیت، تعمیم روش شناسی تفهمی از علوم اجتماعی به علوم طبیعی از دیگر اصول روش شناسی است که از مبانی اسلامی حاصل می گردد.
"
تأثیر اصول و فلسفه تربیت بدنی بر تغییر اولویت فلسفه آموزشی ایده الیسم به رئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فلسفه عنصری اساسی در فرآیندهای آموزشی محسوب می شود، بطوری که بدون داشتن پایه ها و تفکرات فلسفی نمی توان به دنبال اهداف و تعیین روش های اجرایی و ارزشیابی نتایج بود. از این رو، هدف از این تحقیق، بررسی اثر آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی بر اولویت فلسفه آموزشی و همچنین بر فلسفه های آموزشی دانشجویان دختر و پسر گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی بود.
روش: روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بوده که به شکل طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت، بدین منظور تعداد 51 دانشجوی دختر و پسر رشته کارشناسی ناپیوسته تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی از دانشگاه شمال آمل که در سال تحصیلی 88-1387 در ترم یک مشغول به تحصیل بودند، در این تحقیق شرکت کردند؛ و قبل و پس از 16 جلسه تشکیل کلاس اصول و فلسفه تربیت بدنی، توسط پرسشنامه «پیش فرض های اولویت فلسفی» ارزیابی شدند.
نتایج: قبل از برگزاری کلاس آموزشی، دانشجویان به طور معنی داری دارای اولویت فلسفه آموزشی اصالت ذهن بودند؛ ولی پس از آن، اولویت فلسفه آموزشی ایشان به طور معنی داری به واقع گرایی تغییر نمود. میزان پذیرش فلسفه های آموزشی از جانب دانشجویان در مؤلفه های جاودان گرایی، اصالت ذهن و واقع گرایی پس از 16 جلسه کلاس آموزشی اصول و فلسفه تربیت بدنی در مقایسه با قبل آن افزایش معنی داری یافت.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از افزایش میزان علاقه مندی دانشجویان به اصول آموزشی مطرح شده از جانب مکاتب فلسفی واقع گرایی، اصالت ذهن و جاودان گرایی، در اثر برگزاری کلاس های آموزشی اصول و فلسفه تربیت بدنی است.
بررسی مبانی نظری ایده خودکارآمدی به عنوان هدفی تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی نظری روان شناختی، اجتماعی و فلسفی دیدگاه بندورا درباره خودکارآمدی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی بهره گرفته شد. بنابراین، با تکیه بر مبانی روان شناختی به تحلیل مفهوم رابطه ضروری و متقابل، هشیاری، یادگیری و عاملیت انسانی پرداخته شد. همچنین، در تحلیل مبانی اجتماعی به چگونگی تأثیرپذیری بندورا از اندیشمندان مکتب کنش متقابل نمادین در علوم اجتماعی به عنوان زمینة جامعه شناختی اندیشه های بندورا اشاره شد. علاوه براین، مبانی فلسفی با نظر به تناسب و ارتباط منطقی خودکارآمدی با مکتب های فلسفی، ارزش و عمل اخلاقی مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه تحلیل و نقد مبانی مورد اشاره، پیش فرض های هستی شناختی روان شناختی، اجتماعی و فلسفی انسان خودکارآمد استخراج شدند و ضمن تصریح عناصر خودکارآمدی و مشخص کردن خاستگاه های عاملیت و خودکارآمدی، خصیصه های فرد خودکارآمد و راهکارهای تربیت او استنباط به تصویر کشیده شد.
تبیین دلالت های دیدگاه جان دیویی در خصوص هنر و زیبایی شناسی برای فرایند تدریس و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین دیدگاه زیبایی شناختی جان دیویی برای فرایند تدریس و یادگیری است. در پژوهش حاضر، ما دو سوال داشته ایم: 1) زیبایی شناسی از دید جان دیویی چیست و دارای چه مؤلفه هایی است؟ 2) رابطه این مؤلفه ها با فرایند تدریس و یادگیری چگونه است؟ برای پاسخ گویی به این سوالات تحقیق از منابع کتابخانه ای متعدد به صورت فیش برداری و از پایگاه های اطلاعاتی اینترنتی (نمایه ، پایگاه مقالات خارجی دانشگاه تربیت مدرس، پایگاه پایان نامه های دانشگاه های تربیت مدرس تهران- دانشگاه تهران- علامه طباطبایی- الزهرا، بانک اطلاعات نشریات کشور و مجلات ایران، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، نورمگز، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی) اطلاعات جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش مروری – اسنادی، به صورت مختصر دیدگاه دیویی در خصوص هنر، زیبایی، زیبایی شناسی و تدریس و یادگیری شرح داده شده است. بعد از انجام این کار، دلالت های دیدگاه هنری دیویی برای فرایند تدریس و یادگیری را استنباط و استخراج نمودیم. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که فرایند تدریس و یادگیری، تجربه ای زیبایی شناختی است و باید به صورت زیبایی شناختی ارایه گردد: از دید دیویی برای این که فرایند تدریس و یادگیری، زیبایی شناسی باشد، باید این موارد را به کار برد: استفاده از مبانی علمی در فرایند تدریس و یادگیری؛ تدریس واحد داشتن؛ پرهیز از تقابل ها در تدریس؛ اتصال یادگیری با امور روزمره و اجتماعی؛ استفاده از عوامل روان شناسی مثل تخیل و عاطفه در فرایند تدریس و یادگیری؛ نگاهی زیبایی شناختی داشتن به شغل معلمی؛ استفاده از بازی در این فرایند؛ ضرورت صداقت و نظم برقرار کردن به صورت هنرمندانه.
مطالعه ی تطبیقی مدل تربیت دینی از دیدگاه صدرالمتألهین و اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تربیت دینی»، تربیتی جامع و منشوری کامل در جهت ارتقای انسان به سوی کمال است. و مقاله ی حاضر نیز در این راستا و با توجه به این ضرورت، به بررسی مبادی، مبانی و ره آوردهای دو مدل تربیتی در خور استنتاج از آرای دو متفکر بزرگ در دو حیطه ی تأثیرگذار بر زندگی انسان می پردازد. دیدگاه یک روان شناس به نام اریک فروم (1980 - 1900) و یک فیلسوف اسلامی به نام ملاصدرا که هر دو مسأله ی دین و کارکردهای خداباوری را در کانون توجه خود قرار داده اند. اریک فروم که از طرفداران روان شناسی اجتماعی است و روان شناسی فردی را مردود می شمرد به شدت از تأثیر اجتماعی دین دفاع می کند و از این منظر، به تبیین روان شناختی دین می پردازد و صدرا نیز فیلسوفی است که معتقد است هر موجودی از شوق و عطشی فطری نسبت به کمال ویژه ی خود برخوردار است. او حس کمال جویی و سعادت طلبی را در نهاد همه ی موجودات، اعم از محسوس، طبیعی و نفوس و حتی عقول، متمرکز می داند.
مقاله ی حاضر با مقایسه ی مفاهیم بنیادین دین، تربیت و تأثیرات متقابل این دو بر یک دیگر از دیدگاه این دو اندیشمند، به مقایسه ی مدل تربیت دینی در ساحت فکری ایشان پرداخته و با اشاره به نقاط هم سو و در عین حال، جهات افتراق دیدگاه آن ها و بیان وجوه مختلفی هم چون حرکت و شدن، عشق ورزی، اخلاق، آزادی، دست یابی به سعادت و ... در نهایت برتری نگرش صدرایی را آشکار خواهد نمود.
تأثیر مسیحیت بر تعلیم و تربیت در غرب
حوزههای تخصصی:
آراء تربیتی سعدی
حوزههای تخصصی:
فلسفه آموزش و پرورش و اهمیت فرهنگ از دیدگاه متیو آرنولد
حوزههای تخصصی:
آرنولدشاعر‘متفکرونظریه پرداز آموزشی قرن نوزدهم است.آنچه افکار آموزشی آرنولد را هنوز ارزشمند و قابل بررسی میکند این است که مصائب و معضلات فرهنگی ناشی از صنعت که او در برخی کشورهای غربی به خصوص انگلستان تشخیص داده بود‘نه تنها در جهت بهبودی نیست ‘بلکه همان طور که وی پیش بینی کرده بود وخیم تر گشته است و وخامتش دقیقاً درهمان جهتی است که او پیشگویی کرده بود.به همین دلیل امروز توجه جهان فلسفه آموزش و پرورش بیش از پیش به وی معطوف شده و طرح آرای وی از اهمیت زیادی برخوردار است .آرنولد در عصری می زیست که تفکر سودگرایی بر آموزش و پرورش چیره بود و او به شدیدترین شکل به آزادی و آموزش و پرورش از نوعی که لیبرال ها مدافع آن بودند حمله کرد؛هرچند که خودش از مفهوم دیگری از آزادی به شدت دفاع میکند.او مدافع سرسخت سنت فرهنگی است؛به طوری که وی را "پیامبرفرهنگ"لقب داده اند .از نظر وی درمان همه نقطه ضعفهای فرهنگی و تربیتی ادراک"بهترین اندیشه ها و آثار بشری"است .دقیقاً به دلیل عشق و حساسیت وی به فرهنگ ‘فرهنگی که آن را در معرض تهاجم و از هم پاشیدگی میدید‘تفکرات آرنولد برای ما که در این عصر به همان مصائبی که او می گفت مبتلا هستیم ‘موضوعی درخور تأمل است .