ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
۳۲۲.

وجود محمولى

کلیدواژه‌ها: کانت ملاصدرا وجود محمولى معدوم مطلق قاعده فرعیه هلیه بسیطه محمول انضمامى وجود رابطه وجود رابطى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۷۴۹۱
چکیده در این مقاله به بررسى پاسخ‏هاى مختلف به این پرسش پرداخته‏ایم که آیا مفهوم «وجود» در قضایاى هلیه بسیطه، مانند «خدا هست‏» ، محمول است . روشن شدن این مسئله مى‏تواند اعتبار یا عدم اعتبار براهین وجودشناختى و حتى جهان‏شناختى را روشن کند . در بخش اول، مقاله آرا، ادله و نتایج مسئله از دیدگاه فیلسوفان غربى مطرح و بررسى شده است و بخش دوم، به بررسى آرا، ادله و نتایج مسئله به صورت مقایسه‏اى بین فیلسوفان غربى و مسلمان مى‏پردازد .
۳۲۳.

فلسفه از نظر ویتگنشتاین دوم

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توصیف نهاد گرامر بازى زبانى شباهت خانوادگى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه درباره فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
تعداد بازدید : ۷۴۴۳
چکیده این مقاله به بررسى دیدگاه ویتگنشتاین دوم درباره فلسفه مى‏پردازد. نگاه او به فلسفه تفاوتى بنیادین با دیدگاه‏هاى غالب فیلسوفان دارد. فلسفه نزد او نه حل مسائل به روشى جدید، بلکه بازخوانى دوباره اصل مسائل فلسفى است. براى رسیدن به این هدف گزاره‏هاى گرامرى مطرح مى‏شود که وظیفه آن بررسى کاربردهاى واژه‏ها و نشان دادن استعمالات نابجاى آنهاست. «بازى‏هاى زبانى» از ابداعات دیگر اوست که نقش مهمى در نشان دادن تنوّع حوزه‏هاى مختلف زبانى به عهده دارد، بازى‏هایى که شباهت آنها خانوادگى است و همه به نوعى قاعده‏مندند. ویتگنشتاین بازى‏هاى زبانى مختلف را به صورت امورى بدیهى مى‏پذیرد و صرفا آنها را توصیف مى‏کند. از این رویکرد به «طبیعت‏گرایى ویتگنشتاین» تعبیر شده است. زبان صورت زندگى است و قابل تفکیک از سایر فعالیت‏هاى انسان نیست. ویتگنشتاین زبان را نهادى انسانى مى‏داند؛ یعنى زبان مجموعه‏اى از فعالیت‏هاىِ خود ـ ارجاع و جمعى است. بررسى خصوصیات زبان و بازى ما را به شناخت دقیق‏ترى از بازى‏هاى زبانى مى‏رساند. ویتگنشتاین این شناخت دقیق را براى آشکار کردن مرزهاى بازى‏ها از یکدیگر و در نهایت، ایضاح مشکلات فلسفى به‏کار مى‏گیرد. انتهاى مقاله به مقایسه‏اى میان تراکتاتوس و تحقیقات فلسفى مى‏پردازد و نشان مى‏دهد که چگونه رأى ویتگنشتاین درباره گزاره‏هاى فلسفى، از تراکتاتوس تا تحقیقات فلسفى دچار تحوّل شده است.
۳۲۴.

فلسفه رسانه چیست؟

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه تحلیلی فلسفه مضاف فلسفه قاره ای فلسفه رسانه فلسفه نظری رسانه فلسفه عملی رسانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه رسانه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
تعداد بازدید : ۷۳۸۷ تعداد دانلود : ۵۰۴۳
دانش جدید و میان رشته ای فلسفه رسانه (Media Philosophy ) حدود ده سال است که در کشورهایی از قبیل آلمان، و آمریکا مورد توجه محققان علوم فلسفی، اجتماعی و ارتباطات قرار گرفته است. اینکه این دانش خود از میان رشته ها و علوم دیگر به طور طبیعی متولد شده و یا به تلقیح برخی علوم با یکدیگر با انتظارات معینی به وجود آمده است، بحث جداگانه ای لازم دارد که در هر صورت، باعث مطرح شدن مسایل جدیدی در حوزه ارتباطات و رسانه های جدید شده است. جایگاه فلسفه رسانه و نسبت آن با تقسیمات اساسی فلسفه، ماهیت فلسفه رسانه و توجه به هویت و روش و مسایل این دانش، و هم چنین، خانواده فلسفه رسانه و بستگان آن دانش، و در نهایت، فلسفه رسانه گسترش مرزهای دانش و یا ضرورتی بومی، محورهای اصلی این نوشته را تشکیل می دهد. در تبیین جایگاه دانش فلسفه رسانه، دو تقسیم اصلی فلسفه به فلسفه مطلق و فلسفه مضاف، و فلسفه قاره ای و فلسفه تحلیلی عنوان خواهد شد، و نسبت دانش فلسفه رسانه در اقسام آن بررسی و نتایج آن ارائه خواهد شد. سپس، در بحث ماهیت دانش فلسفه رسانه، نسبت این دانش جدید با معرفت های درجه اول و درجه دوم و فلسفه های مضاف مورد توجه قرار خواهد گرفت و به دنبال آن روش معتبر این علم تبیین خواهد شد. در ادامه نوشته، تقسیم بندی مهم فلسفه رسانه به فلسفه نظری رسانه و فلسفه عملی رسانه و شرح اقسام آن مطرح خواهد شد.
۳۲۸.

مفهوم «نیستی» در اندیشه هایدگر و فلسفه چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی دائو نیستی ترس آگاهی ذن مستوری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۷۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۱۶۷
تحلیل بحث نیستی در فلسفه هایدگر به خصوص در آثار متأخر وی، و جایگاهی که وی برای نیستی در وصول به حقیقت هستی و آشکارگی قائل است، اهمیتی به سزا در تاریخ فلسفه غرب دارد. هایدگر این بحث را در فرازهای مختلف، از جمله در تبیین دازاین و اگزیستانس و در راهیابی به نسبت های انتولوژیک به صورتی ایجابی و نه سلبی مطرح می کند. وی دازاین را در سیر به سوی نیستی و در حالت ترس آگاهی(Angst) به تصویر می کشد. از طرف دیگر چنین می نماید که مفهوم نیستی در فلسفه های چینی از مفاهیم اصلی و کلیدی محسوب می شود. در تفکر چینی، درهم تنیدگی هستی (Yu) و نیستی(Wu) عامل مؤثری برای درک وحدت و همبستگی میان نیروها و پدیده ها، فعّالیت ها و انفعالات و معنا بخشی به کنش های میان هستنده ها تلقی می شود که با نگرشی هستی شناختی قابل تشخیص است. مسئله اصلی این جستار، ویژگی نیستی و کارکرد آن در تعامل «هستی»(Being) و «ناهستی»(Non Being) است. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بررسی معناهای مختلف «نیستی» در دو فلسفه، به تحلیلی تطبیقی در مورد کارکرد این مفهوم در ارتباط میان «نیستی» و «هستی» بپردازیم. همچنین تلاش شده مفهوم غیر پوچ گرایانه و غیرسلبی «نیستی» در فلسفه چین به خصوص در آیین های دائویی(Daoism) و ذن بودیسم Zen Buddhism)) با معنای نیستی در اندیشه هایدگر مورد مقایسه قرار گیرد و ضمن بررسی مفاهیمی مانند «حقیقت و گشایش»، «راه» و «رهایی از تفکر»، تقرب به سوی هستی مورد کاوش قرار گیرد.
۳۳۰.

روش استقرایی از دیدگاه تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه یقین توالد ذاتی قیاس استقرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۷۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۵۰۸
در میان روش های رایج برای تحصیل معرفت، روش «استقرایی» از اهمیتی فراوان برخوردار است. اما این روش با تمام مزایا و اهمیتی که دارد، ظاهرا از لحاظ فلسفی یقین آور نیست. یقین فلسفی در صورتی حاصل می گردد که بین مقدمات استدلال و نتیجه حاصل از آن (مانند قیاس) ارتباط منطقی و تولیدی وجود داشته باشد. در استدلالات استقرایی، بین مقدمات و نتیجه استدلال، گسست منطقی وجود دارد و مقدمات مولد نتیجه به شمار نمی آیند. بنابراین، این پرسش مطرح است که اگر استقرار یقین آور نیست، چگونه می توان بدان اعتماد کرد؟ برای پاسخ به این سوال، راه حل هایی متفاوت ارایه گردیده است. این نوشتار، که با رویکرد تطبیقی به مساله استقرا نگریسته است، ضمن اشاره به تعریف «استقرا» و تفاوت های آن در فضای اسلامی و غربی و خلط هایی که از توجه نکردن به این تفاوت ها پدیدار گشته، به تبیین و نقد اجمالی این راه حل ها می پردازد.
۳۳۲.

نسبیت رئالیسم و حقیقت از نظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گادامر هرمنوتیک حقیقت نسبی‌گرایی شناخت‌، زبان‌ زبان محدودیت‌ معرفت‌ انسانی‌

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲۶
«هرمنوتیک‌ فلسفی‌» با نام‌ هانس‌ گئورگ‌ گادامر گره‌ خورده‌ است‌. هرچند نظریة هرمنوتیک‌, پیش‌ از او نیز جایگاهی‌ ویژه داشت‌، این‌ گادامر بود که‌ آن‌ را از نظریه‌ای‌ ادبی‌ و متن‌شناختی‌ به‌ نظریه‌ای‌ فلسفی‌ و هستی‌شناختی‌ ارتقا داد. وی‌ این‌ کار را با وام‌گیری‌ از اندیشه‌های‌ هایدگر انجام داد و نشان‌ داد که‌ هستی‌ ما انسانها هستی‌ای‌ مشروط‌ و مقید است‌ و لاجرم‌ شناخت‌ ما نیز چنین‌ است‌. اما این‌ محدودیت‌ شناختی‌ ما صرفاً ریشه‌ در وضع‌ فعلی‌ ما یا کمّیت‌ دانش‌ ما ندارد که‌ بتوان‌ در آینده‌ به‌ رفع‌ آن‌ امیدوار بود. ذات‌ و سرشت‌ انسانی‌ ما چنین‌ است‌ و راهی‌ برای‌ برون‌ شدن‌ از آن‌ وجود ندارد. بدین‌ ترتیب‌، عوامل‌ محدودساز دانش‌ و شناخت‌ ما از نظر گادامر, تاریخ‌ و زبان‌ است‌ و ما همواره‌ اسیر این‌ دوایم. ازاین رو دانش‌ و شناخت‌ ما همواره‌ نسبی‌ و محدود است‌ و هرگز نمی‌توانیم‌ ادعای‌ دانستن‌ مطلق‌ یا در اختیار داشتن‌ حقیقت‌ بکنیم‌. پرسشی‌ که‌ در اینجا پیش‌ می‌آید و اتهامی‌ که‌ غالباً به‌ گادامر زده‌ می‌شود، آن‌ است‌ که‌ در صورتی‌ که‌ نتوان‌ تقریر مطلقی‌ از حقیقت‌ به‌ دست‌ داد، همه‌ تقریرها برابر خواهند بود و نمی‌توان‌ تقریری‌ را برتر از دیگر تقریرها دانست‌. متقابلاً تبیین دقیق مبانی فلسفی گادامر در صدد نفی چنین برداشتی است.
۳۳۶.

نسبت معرفت بدیهی با پیشینی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بدیهی نظری پیشینی پسینی تحلیلی ترکیبی شاخص ترکیبی ضروری امکانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۷۱۵۱
اصطلاح بدیهی (self-evident) و پیشینی (a priori) دو اصطلاح از اصطلاحات مهم معرفت‌شناختی است که فلاسفه دربارة آنها بسیار بحث کرده‌اند. اما سوال مهمی که در این‌باره قابل طرح است، ربط و نسبت آنها با یکدیگر است. نویسنده در این مقاله، ضمن معرفی و تشریح این دو اصطلاح، به نسبت‌سنجی آنها پرداخته، نوع نسبت بین آنها را تبیین می‌کند.
۳۳۷.

ضرورت و کلیت در فلسفه ملا صدرا و کانت

۳۳۹.

کیش گنوسی و عرفان مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گنوستى سیزم ادبیات هرمسى عرفان مندایى گنوسیس عرفان مانوى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹۲
کیش گنوسى یاGnosticism در زمره مکاتب مهم دینى - عرفانى صدرِ مسیحیت است. در این جستار، مکاتب مهم گنوسى سده‏هاى دوم و سوم میلادى مورد تحلیل قرار مى‏گیرد. مکاتب گنوسى عمدة مبتنى بر آراء عارفان صدر مسیحیت، مانند: شمعون مُغ، والنتین، مرقیون و بازیلیدس است. صبغه عرفان در ادبیات هرمسى و در کیش مندایى، صبّى یا مغتسله مکمل تحلیل کیش گنوسى است. موضوع تازه‏اى که در این مقاله مطرح مى‏شود، طرح عرفان مانوى است که از دل کیش گنوسىِ صدر مسیحیت برآمده و در سده سوم میلادى، روشنفکران دینى شرق (پیروان دیناوریه در خراسان) و نحله‏هاى دینى - عرفانى غرب (آسیاى صغیر، سوریه و مصر) را سخت تحت تأثیر قرار داده است. بن مایه عرفانى مانویت، عبارت است از: هبوط روح از عالم نور به این جهان. در این مکتب، رسالتِ انسان، آزاد کردنِ پاره‏هاى روح علوى محبوس در پیکر مادى، رستگار شدن روح و پیوستن به جهان نور است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان