فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۵٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدل سبک زندگی برآیندی از جهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
"نگاهى گذرا به پلورالیزم دینى از منظر سه حکیم الهى (امام خمینى، علامه طباطبایى و شهید مطهرى) "
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید پلورالیسم دینی
در جهانى که امروزه حیات فردى و اجتماعى خویش را در آن سپرى مىکنیم، چنان پیوندها و ارتباطات شدت یافته که گویا همه انسانهاى موجود در جوامع متعدد، داراى یک فرهنگ و عقیدهاند . در حالى که ما با انواع مختلف فرهنگها و عقاید و مذاهب و ادیان، اعم از الهى و غیرالهى مواجه هستیم . تا زمانى که این گونه پیوند و ارتباط میان جوامع انسانى وجود نداشت و افراد با زندگى ساده بدوى، بدون آشنایى با عقاید دیگران به زندگى خود ادامه مىدادند، با این فرهنگ خو گرفتند که حقیقت در عقیده و فرهنگ و مسلک آنها منحصر و محدود است و هیچ سخنى از کثرت حقایق در میان نبود . در آن روزگار، محور بحث، «انحصار گرایى ادیان» (exclusivism) و «شمولانگارى» (inclusivism) بوده است .
اما تدریجا این دیوار مرتفع تخریب و برخى از وجوه اشتراک میان ادیان، موجب تحول این بحثشد و مدتى نگذشت که بحث مزبور جاى خود را به موضوع «تکثرگرایى ادیان» داد . این نکتهاى است که از بررسى پیشینه بحثبه خوبى به دست مىآید .
نکته حایز اهمیت، این است که بحث مزبور در دین اسلام چه جایگاهى دارد و متفکران اسلامى چه موضعى در قبال آن گرفتهاند . آنچه که در این نوشتار بدان پرداخته مىشود، تبیین همین مساله است .
البته چون سخن در این مقوله بسیار است، هدف نگارنده بر این است که پس از بیان معنى پلورالیزم و ذکر تاریخچه و مبانى آن به نحو اجمال، دیدگاه سه متفکر بزرگ معاصر را مورد بحث قرار داده و موضع آنان را تبیین نماید .
تأملی در افسانهی استدلال: نقدی بر تأملات دکتر سعید زیباکلام پیرامون عقل، استدلال و عقلانیت
حوزههای تخصصی:
شاید تأملات و نوشتههای دکتر سعید زیباکلام از آنرو که مخالف مشهورات است، بعضا مورد توجه یا بیاعتنایی و یا حتی انتقادات جدی باشد. هر چه باشد، ایشان با دغدغهی شکستن بت علم پوزیتیویستی در جامعهی معاصر، تأمل میکند و مگر نقد مدرنیته بدون نقد عمود خیمهی آن که علم و تکنیک است، راه به جایی میبرد؟ البته این دغدغهی ایشان، لزوما نشان از حقانیت و بیاشکالی آنچه که ایشان مینگارند نیست؛ بلکه صحبت اینجاست که چه خوب است اهالی فلسفه و منطق، وقتی که با این جنس سؤالات و ابهامات راجع به فلسفه مواجه میشوند، به جای برآشفتن، لحظهای درنگ کرده و ظرفیت فکر و فلسفه را در پاسخ به سؤالات طرح شده به کار گیرند. مگر نه این است که در ذات فلسفه، گفتوگو است. خوب تاکنون اندیشیدهایم که چرا چنین است. تاکنون اندیشیدهایم که آیا سؤال میتواند بدون ربط و نسبتی با امکان و ماهیت هر عصر و زمانهای طرح بشود؟ آیا تاکنون درنگ کردهایم که چه بسا بسیاری از سؤالاتی که به راحتی از کنار آن میگذریم و میخواهیم با بیاعتنایی آنها را محو کنیم، سؤالات عصر و زمانهی ما باشد که بر زبان انسان معاصر جاری میشود؟ و مگر میتوان عصر و زمانه را با بیاعتنایی و بیتوجهی تغییر داد و دگرگون کرد؟ ما اعتقاد داریم که این مجله ظرفیت آن را دارد که محفلی باشد برای گفتوگو و تضارب آراء، به امید روشن شدن آنچه که حق است. در همین راستا تأمل دکتر سعید زیباکلام را که در شمارهی قبل با عنوان «پای استدلالیان چوبین بود» چاپ شد، برای بررسی و نقد، خدمت یکی از اهالی فلسفهی اسلامی بردیم و ایشان هم با کمال تواضع و احترام درخواست ما را پذیرفتند و این مطالب را به رشتهی تحریر درآوردند.
هستی شناسی پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت هویت امور پیچیده اولین قدم برای ساخت و مطالعه علوم پیچیده است. در هر دوی علوم طبیعی و اجتماعی عموماً از عناصر گوناگونی برای معرفی امور پیچیده نام برده می شود. طبق یکی از رایج ترین نظریات، عناصر «نوخاستگی»، «کل گرایی» و «تکاملی بودن» به عنوان سه عنصر برای هستی شناسی سیستم های پیچیده معرفی می شود. این در حالی است که کل گرایی و تکاملی بودن را می توان با تبیین و تحلیل های فلسفی داخل در عنصر نوخاستگی تصویر کرد. این فرایند از طریق توضیح و تفکیک ویژگی های نوخاسته از یک سو و تبیین کل گرایی و تکاملی بودن به عنوان نظریاتی بر آمده از مبنای فلسفی نوخاسته گرایی، از سوی دیگر میسر می شود. در این صورت کل گرایی و تکاملی بودن، عناصری هستی شناختی نبوده بلکه نظریاتی هستند که بر اساس نوخاسته گرایی قابل طرح هستند.
فرگه و مسئله عینیت نقدى بر عنان گسیختگى معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جایگاه یک ریاضى دان، فرگه وارد بحث مناقشه انگیزى مى شود که مکاتب مهم فلسفى از جمله رئالیسم، ایدئالیسم و تجربه گرایى مدت ها به آن اشتغال داشتند. این حیطه بحث که مى توان آن را با نام کلى نحوه ارتباط ذهن و عین مشخص کرد، در اندیشه فرگه به منظور ارائه توضیح مقبولى درباره شالوده ریاضیات مطرح مى شود. براساس دیدگاه فرگه، کسى که خود را در جهان و در تعامل با دیگران مى دید، نظریات مطرح در این زمینه راضى کننده نبود. این نظریات که به روان شناسى گرایى، خودانگارى، نسبى گرایى و منحصر دانستن عرصه موجودات در امور محسوس مى انجامند، نمى توانند به خوبى از عهده توضیح بناى علم و ادراک و نحوه ارتباط با دیگرى برآیند. فرگه به دنبال بنیادى از اندیشه است که صرفا عبارت از چند اصل موضوعى نبوده، بلکه امر عینى و در دسترس همگان را پیش چشم داشته باشد؛ بنایى که مى تواند تبیین علمى را استوار سازد. در این جستار ما ضمن بیان پیش زمینه اى از نحوه تدارک عینیت در اندیشه کانت، درباره تبیین عینیت در اندیشه فرگه تحقیق مى کنیم و از حاصل آن، برخلاف آنچه میان هرمنوتیسین ها شایع است، اشاراتى به در دسترس بودن معناى عینى خواهیم داشت.
لوازم و نتایج دیدگاه متأخر ویتگنشتاین دربارة دین و باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدّعای اصلی مقالة حاضر آن است که ویتگنشتاین، بازی زبانی دین را نه ردّ کرده و نه تأیید؛ بلکه تنها گفته است چنین بازی زبانی ای وجود دارد، که پیش فرض ها و حدّ و مرزهایی دارد. در دیدگاه متأخر ویتگنشتاین، طرح پرسش هایی از این دست که آیا خدا واقعاً وجود دارد، بر پایة دستور زبان دینی غلطی استوار شده اند؛ زیرا بیرون از شاکلة مفهومی ای که پذیرفته ایم، نمی توانیم بپرسیم که آیا خدا واقعاً وجود دارد یا نه. مؤمنان، در شاکلة مفهومی خود یا در بازی زبانی خود، مفهوم خدا را از پیش فرض می کنند و سخن گفتن دربارة خدا، در بیرون از مرزهای این شاکلة مفهومی ممکن نیست. کوتاه سخن آن که بر اساس این مدّعا و نتایج به دست آمده از دیدگاه های متأخّر ویتگنشتاین در باب دین و باور دینی، می توان به پرسش هایی بااهمیت دربارة جدایی دین از علم، ایمان گروی ویتگنشتاینی، و ناواقع گروی دینی از منظر ویتگنشتاین پاسخ درخور داد.
قلمرو دین و ضوابط علوم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار درباره یکی از زاوایای مسئله قلمرو و دین بحث می کند و آن، دین یا غیر دینی بودن ضوابط فهم دین و علوم دین است.
اجمالاً دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد؛ دیدگاهی که ضوابط فهم دین را هم در قلمرو دین می داند و دیدگاهی که ضوابط فهم دین را علی الاصول در قلمرو دین نمی داند. در این نوشتار این دو دیدگاه به همراه ادله شان بررسی شده است و در پایان نمونه ای از تاثیر گذاری این دو دیدگاه بر مباحث دین شناختی مطرح گردیده است.
شهود خدا برهان خدا
حوزههای تخصصی:
مبادی اخلاقی مسأله شر نزد قاضی عبدالجبار معتزلی
حوزههای تخصصی:
حقوق بین الملل و نظریه عدالت راولز
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
آیا تجربه دینى مىتواند باور دینى را موجّه کند؟
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر دیدگاه یکى از فیلسوفان دین، ویلیام آلستون، را در دفاع از منزلت معرفتى تجربه دینى بررسى مىکند. توجیه و توجیه معرفتى در معرفتشناسى آلستون از جمله مباحث مقدمى در این مقاله است. نویسنده براى بررسى رویّهاى که به تکوین باورهاى دینى منجر مىگردد، رشته استدلالهایى را پى مىگیرد که در آن آلستون به مقایسه رویه ادراک حسى و رویه ادراک دینى از منظر توجیه معرفتى مىپردازد. وى پس از طرح دو تلقى از توجیه معرفتى (تلقى سنجشگرانه و تلقى دستورى) نشان مىدهد که رویه ادراک حسّى تنها براساس تلقى حداقلى از توجیه دستورى مىتواند موجه باشد؛ سپس رویه ادراک دینى (مسیحى) را به محکِ این تلقى از توجیه معرفتى زده و نتیجه مىگیرد که این رویه معرفتى نیز، مانند دیگرى، واجد چنین توجیهى است و تجربه دینى مىتواند تحت شرایطى، پارهاى از باورهاى دینى را موجه کند؛ با این قید که چنین توجیهى در بادى نظر ممکن است با دلایل معارض قوىتر، ملغى یا تضعیف گردد.