فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۹۸۱ مورد.
سن مسئولیت کیفری اطفال در مقررات حقوق داخلی و بینالمللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در قوانین کیفری بعد از انقلاب، بهویژه در قانون مجازات اسلامی (تبصره 1 ماده 49)، برخلاف قوانین گذشته، نصاب «بلوغ شرعی» بهعنوان حد سن رشد کیفری تعیین گردید. در عمل، مراجع کیفری، بهجای ارائه تعریف «بلوغ شرعی» آنرا محمول بر معانی مندرج در حقوق مدنی، منطبق با بلوغ جنسی فرض کرده و بر این اساس، دختران 9 سال و پسران 15 سال تمام قمری را همانند بزرگسالان مسؤول کیفری تلقی و قابل مجازات دانستهاند. این در حالی است که در اکثر کشورهای جهان، اطفال عموماً تا 18 سالگی فاقد مسؤولیت کیفری بوده، در صورت ارتکاب جرم، مشمول اقدامات تربیتی، آموزشی و سایر تدابیر جایگزین با تمرکز بر بازپذیری اجتماعی قرار میگیرند. مقررات بینالمللی مانند کنوانسیون کودک، مقررات پکن و غیره، اعمال مجازاتهایی مانند اعدام و یا حبس ابد را به لحاظ تعارض آشکار با مقررات مندرج در اسناد حقوق بشر و آثار منفی آن بر محکومٌعلیه نسبت به اطفال زیر 18 سال ممنوع اعلام کردهاند. همچنین در این مقررات با تعیین یک حداقل سنی مشخص، مقرر گردیده که کودکان کمتر از سن مزبور در نزد مراجع قضایی حضور نیافته، موضوع هیچگونه تدبیر کیفری قرار نگیرند.
نتایج این تحقیق حاکی از آن است که سیاست کیفری ایران در قبال مسؤولیت کیفری اطفال بزهکار نهتنها با تمام مقررات بینالمللی و ضوابط پذیرفته شده در اکثر کشورهای جهان در تعارض و تباین است، بلکه از منظر علوم جنایی، بهویژه جرمشناسی و روانشناسی نیز با قواعد و آموزههای علمی سنخیت ندارد.
نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل و بررسی مقایسهای، ایرادات مربوط را تا حد امکان بیان کرده، راهکارهای مناسبی ارائه کند."
تعامل و جرم شناسی و آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
مسؤولیت مشترک و چند جانبه
حوزههای تخصصی:
مکانیسم و عوامل مرتبط با آسیبهای غیر عمدی منجر به بستری در بخش های فوریت های بیمارستان های استان مرکزی
حوزههای تخصصی:
توصیف جرم
حوزههای تخصصی:
تحلیل تبصره ماده 232 قانون آیین دادرسی کیفری از دیدگاه اصل برائت و حق تجدید نظرخواهی محکوم علیه
حوزههای تخصصی:
ماده 232 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور کیفری) مصوب 1378 ، به شمارش آراء قبل درخواست تجدیدنظر پرداخته است . در تبصره همان ماده ، قانونگذار منظور از آرای قابل درخواست تجدیدنظر را اعم از محکومیت ، برائت ، منع تعقیب ، موقوفی تعقیب اعلام کرده اما در اعمال مفاد این تبصره به سه پرسش بر میخوریم که ارائه پاسخی مستدل به آن سوالات ، قصد اصلی از نگارش این مقاله را رقم زده است . در پایان نیز براساس دیدگاهها و نظرات مطرح شده در خصوص بحث ، نتیجه گیری شده است ...
سیاست قضایی و دفاتر اسناد رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استنطاق متهم در پرتو اصول حقوقی و علمی
حوزههای تخصصی:
هفت سوال از دادیار ،هفت جواب از دادستان
حوزههای تخصصی:
نسل زدایی ساختار عناصر جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از 55 سال از امضای کنوانسیون منع و مجازات جنایت نسل زدایی هنوز بر سر موضوع ساختار عناصر این جرم اختلاف نظر وجود دارد.بی دلیل نیست که ماده 9 اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری لازم دانسته است عناصر جرایم از جمله نسل زدایی با اکثریت دو سوم آرا اعضا مجمع دولت های متعاهد پذیرفته شود.موضوع این مقاله مطالعه عناصر مذکور است با در نظر گرفتن متن کنوانسیون منع و مجازات نسل زدایی صورت جلسات مذاکرات کمیسیون مقدماتی دکترین حقوقی قبل و بعد از تصویب کنوانسیون و لحاظ متن پیش نویس نهایی عناصر جرم که در سپتامبر سال 2002 میلادی د رجلسه اعضای مجمع دولت های متعاهد به تصویب رسیده است. در این بررسی نکته مهم درک درست اعمال مجرمانه عنصر روانی و در نتیجه مسئولیت کیفری مرتکب است.جزئیات عنصر روانی مساله پیچیده ای است به ویژه از حیث تمایز قصد نابودی گروه از انگیزه های ارتکاب نسل زدایی که تلاش شده حل گردد.
مرگ آرام
وضعیت طحال در افراد غرق شده
حوزههای تخصصی:
بازگشت به کار در بیماران قلبی عروقی
حوزههای تخصصی:
بررسی مواردی از خودکشی کودکان مراجعه کننده به بیمارستان لقمان حکیم
حوزههای تخصصی:
مهندسی جرم
حوزههای تخصصی:
نقد سیاست جنایی حدود محور در مقررات تعدد و تکرار در حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقنن پس از انقلاب در تدوین مقررات تعدد و تکرار جرم در جرایم تعزیری و بازدارنده، نگاهی کاملا حدود محور داشته و احکام آن را عمدتا از جرایم مستوجب حد استخراج کرده است. این گرته برداری مقنن به دلیل ناقص و مبهم بودن و گاه به دلیل عدم هماهنگی آن با سایر مقررات، انتقادهای زیادی را در پی داشته و در عین حال زمینه ای برای ابراز نظریات کاملا متعارض از طرف حقوق دانان گردیده است. این مقاله با نگاهی بنیادی ضمن بررسی موارد نقص، ابهام و تعارض قوانین موجود، اساس اقدام مقنن مبنی بر گرته برداری مقررات تعدد و تکرار در جرایم تعزیری و بازدارنده از جرایم مستوجب حد را به چالش کشیده و معتقد است با توجه به تفاوت های بنیادین و ماهیتی که بین جرایم مستوجب حد و جرایم تعزیری وجود دارد، این اقدام مقنن اقدام درستی نیست.